چهارمين اثر ايمان مذهبی از نظرگاه بهجت و انبساط ، آرامش خاطر استانسان فطرتا جويای سعادت خويش است ، از تصور وصول به سعادت غرق درمسرت میگردد ، و از فكر يك آينده شوم و مقرون به محروميت لرزهبراندامش میافتد ، سخت دچار دلهره و اضطراب میگردد آنچه مايه سعادتمیگردد دو چيز است : . 1 تلاش . . 2 اطمينان به شرايط محيط . موفقيت يك دانش آموز معلول دو چيز است : سعی و تلاش خودش ، ديگرمساعدت و آمادگی محيط مدرسه و تشويق و ترغيب و تقدير اوليا مدرسه يكدانش آموز ساعی و كوشا ، اگر به محيطی كه در آنجا درس میخواند و معلمیكه آخر سال نمره میدهد اعتماد نداشته باشد و نگران يك رفتار غير عادلانهباشد در تمام ايام سال دلهره و اضطراب سراپای وجودش را میگيرد .تكليف انسان با خودش روشن است از اين ناحيه اضطرابی دست نمیدهدزيرا اضطراب از شك و ترديد پديد میآيد انسان درباره آنچه مربوط بهخودش است شك و ترديد ندارد آنچه كه انسان را به اضطراب و نگرانیمیكشاند و آدمی تكليف خويش را درباره او روشن نمیبيند جهان است .آيا كار خوب فايده دارد ؟ آيا صداقت وامانت بيهوده است ؟ آيا باهمه تلاشها و انجام وظيفهها پايان كار محروميت است ؟ اينجا است كهدلهره و اضطراب در مهيبترين شكلها رخ مینمايد . ايمان مذهبی ، به حكم اينكه به انسان كه يك طرف معامله است ، نسبتبه جهان كه طرف ديگر معامله است ، اعتماد و اطمينان |