بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب فقهای نامدار شیعه, عقیقى بخشایشى ( )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest -
     fo-n01 -
     fo-n02 -
     fo-n03 -
     fo-n04 -
     fo-n05 -
     fo-n06 -
     fo-n07 -
     fo-n08 -
     fo-n09 -
     fo-n10 -
     fo-n11 -
     fo-n12 -
     fo-n13 -
     fo-n14 -
     fo-n15 -
     fo-n16 -
     fo-n17 -
     fo-n18 -
     fo-n19 -
     fo-n20 -
     fo-n21 -
     fo-n22 -
     fo-n23 -
     fo-n24 -
     fo-n25 -
     fo-n26 -
     fo-n27 -
     fo-n28 -
     fo-n29 -
     fo-n30 -
     fo-n31 -
     fo-n32 -
     fo-n33 -
     fo-n34 -
     fo-n35 -
     fo-n36 -
     fo-n37 -
     fo-n38 -
     fo-n39 -
     fo-n40 -
     fo-n41 -
     fo-n42 -
     fo-n43 -
     fo-n44 -
     fo-n45 -
     fo-n46 -
     fo-n47 -
     fo-n48 -
     fo-n49 -
     fo-n50 -
     fo-n51 -
     fo-n52 -
     fo-n53 -
     fo-n54 -
     fo-n55 -
     fo-n56 -
     fo-n57 -
     fo-n58 -
     fo-n59 -
 

 

 
 

11- سيد ابو المكارم ابن زهره

(متولد 511-متوفى 585 ه.ق)

گفتار استاد:

«سيد ابو المكارم‏«ابن زهره‏»در حديث‏به يك واسطه از ابو على،پسر شيخ‏الطائفه روايت مى‏كند و در فقه با چند واسطه شاگرد شيخ طوسى است.او اهل‏حلب است.در سال 585 هجرى درگذشته است.كتاب معروف او در فقه به نام‏«الغنيه‏»معروف است.هر گاه در اصطلاح فقها«حلبيان‏»گفته شود،به صيغه تثنيه،مقصود ابو الصلاح حلبى و ابن زهره حلبى است.و هر گاه‏«حلبيون‏»به صيغه جمع‏گفته شود،مقصود آن دو نفر به علاوه ابن البراج است كه او نيز اهلحلب بوده‏است.

بنابر آنچه در مستدرك(ج‏3،ص‏506)ضمن احوال شيخ طوسى آمده است،ابن زهره كتاب النهايه شيخ طوسى را نزد ابو على حسن بن الحسين معروف به‏ابن حاجب حلبى خوانده است و او آن كتاب را نزد ابو عبد الله ذنونارى در نجف‏و او نزد رشيد الدين على بن زيرك قمى و سيد ابى هاشم حسينى و آن دو نفر نزدشيخ عبد الجبار رازى تحصيل كرده بوده‏اند و شيخ عبد الجبار شاگرد شيخ طوسى‏بوده است.بنابر اين نقل،ابن زهره با چهار واسطه شاگرد شيخطوسى بوده‏است.» (1)

ابو المكارم و عصر زندگى او:

ابو المكارم عز الدين حمزه بن على بن زهره حسينى حلبى،معروف به‏«سيدابو المكارم بن زهره‏»از فقهاى نامدار و از متكلمين مشهور قرن ششم هجرى،و ازبزرگترين دانشمندان شهر تاريخى‏«حلب‏»بوده است.ولادت او در سال 521 در ماه‏رمضان اتفاق افتاد.او تحصيلات خود را نخست در وطن مالوف خويش،و سپس درعراق و نجف تعقيب نمود و به مراتب عاليه علمىنائل آمد.

ابن زهره در فقه،اصول،كلام،نحو و ادبيات عرب مهارت و تبحر كامل پيدا كردو در اين رشته‏ها نيز صاحب تاليف شد كه هر كدام از آنها نشانگر مقام شامخ علمى او،و معرف احاطهكامل وى بر علوم و فنون مختلف اسلامى است.

نياكان او:

ابو المكارم،گذشته از حسب و شرف علمى و تحصيلى،داراى نسب بس شريف‏و بزرگوارى است.زيرا او با نه واسطه به امام ششم،حضرت امام جعفر صادق(ع)مى‏پيوندد.به اين ترتيب كه جد او حمزه بن على بن محمد،و او فرزند ابراهيم بن احمدبن محمد بن حسين بناسحاق بن الامام جعفر الصادق(ع)مى‏باشد.

آراء دانشمندان درباره او:

سيد ابو المكارم مورد توثيق و توصيف هر عالم بزرگوار و مجتهد رجالى است‏كه به شرح حالاو پرداخته است:

گفتار صاحب رياض:

ملا عبد الله افندى اصفهانى در مورد او گويد:

«فقيه نامور،عالم بزرگوار،اصولى جليل القدر،معروف به‏«ابن زهره‏»صاحب‏كتاب‏«الغنيه‏»كه مشتمل بر اصول فقه و فروع آن بوده،از فقهاى جليل القدر و از بزرگان‏طايفه اماميه مى‏باشد.او معاصر ابن شهر آشوب و از شاگردان او مى‏باشد.» (2)

سخن علامه مجلسى در بحار:

«كتاب الغنيه،نويسنده آن‏«ابن زهره‏»بى‏نياز از توصيف مى‏باشد.او از فقهاى‏بزرگوار و جليلالقدرى است.كتابهاى او از نهايت اشتهار برخوردار مى‏باشند.به ويژه‏كتاب نامبرده فوق...» (3)

گفتار مرحوم مدرس:

صاحب ريحانة الادب در حق او مى‏نويسد:

«ابن زهره،كنيه‏اش ابو المكارم،ملقب به عز الدين،معروف به ابن زهره و يا سيدبن زهره،عالم فاضل و جليل القدر از اجلاى علماى اماميه و از اكابر متكلمين و فقهاى‏شيعه مى‏باشد و نسب او با شش واسطه به جناب اسحق فرزند امام جعفر صادق(ع)موصول مى‏شود.اين خاندان آل زهره به همين جهت‏به‏«اسحاقيون‏»نيز موصوف‏هستند و فقط ابن زهره در صورت نبودنقرينه تنها بدو منصرف مى‏گردد.

او با يك واسطه از ابو على پسر شيخ طوسى روايت مى‏كند.معين الدين مصرى،ابن ادريس، شاذان بن جبرئيل قمى،و محمد بن جعفر مشهدى صاحب مزار معروف‏و بعضى ديگر از او روايت مى‏كنند.از تاليفات او:اباحة المتعة-غنية النزوع الى علمى‏الاصول و الفروع-قبس الانوار في نصرة العترة الاطهار-النكت(در نحو)مى‏باشد.اودر سال 585 هجرى در 74 سالگى در حلب وفات يافت و در دامنه كوه جوشن نزدمشهد السقط محسن بن حسين بن على(ع) مدفون گرديد.در نخبة المقال گفته است‏و ابن على بن زهرة الاجل ذوغنية،عنه ابن ادريسنقل.» (4)

خاندان زهره:

پيش از طلوع ابو المكارم،اين دودمان اصيل را در اثر وجود نام‏«اسحاق‏»در تبارآنان، «اسحاقيين‏»مى‏گفتند،ولى بعدها ابو المكارم و پدرش على و ساير دانشمندان‏خاندانش را به نام‏«زهره‏»جد آنها و همه را«بنى زهره‏»ناميدند.از روزى كه اين دودمان‏عظيم الشان در حلب توطن اختيار كردند،همواره اشعه علم و فضل و ديانت و تقواى‏آنان به مردم شيعه حلب،و ساير نواحى آن مى‏رسيد و همه از نعمت وجود آنان‏برخوردار بودند.آنان كتابها و آثارگرانبهايى در بين مردم از خود به يادگار گذاشته‏اند.

ابو المحاسن زهرة بن على،جد ابو المكارم و على بن زهره پدر ابو المكارم وبرادر وى ابو القاسم عبد الله بن على مؤلف كتاب‏«التجريد»در فقه و كتاب‏«الفية من‏الحجج و الادلة‏»و تبيين المحجه،و فرزند او محى الدين محمد كه برادر زاده ابو المكارم‏و دانشمند بزرگى بوده است، مؤلف كتاب‏«الاربعين‏»در حقوق برادران دينى است كه‏شهيد دوم(ره)نامه حضرت صادق(ع) به نجاشى را از آن كتاب نقل مى‏كند و عموزاده‏ابو المكارم،علاء الدين ابو الحسن على است كه علامه حلى اجازه خود را به نام بنى‏زهره مندرج در جلد 25 بحار،به نام از صادر كرده است. پسر عموى ديگر او،احمد بن‏محمد بن حسن بن زهره است كه استاد شهيد اول مى‏باشد.و پسر عموى ديگرش‏احمد بن قاسم بن زهره شاگرد شهيد اول مى‏باشد.و ساير خاندان آنها نوعا از فقهاى‏نامور و از ادباى سخن گستر و از مجتهدين سرشناس و بلند پايه شيعه و ازپيشوايان‏مردم حلب بوده‏اند. (5)

داستان جالبى از زندگى ابن زهره:

محدث نورى در خاتمه مستدرك وسائل الشيعه،نقل مى‏كند كه ابن كثير شامى‏در تاريخخود نوشته است:

«چون‏«صلاح الدين ايوبى‏»از كار مصر فارغ شده و بر اوضاع آن منطقه تسلطيافت،متوجه فتحبلاد شام شد.از جمله به حلب آمد و در بيرون حلب نيرو پياده كرد.

فرماندار حلب از اين موضوع بسيار مضطرب و نگران شد و مردم شهر را در مسجدجمع نمود و نسبت‏به آنان مهربانى بسيار نمود و از آنان استمداد جست.مردم شهراطاعت كردند. شيعيان نيز اظهار موافقت كردند،ولى مشروط بر اينكه حاكم شهرخواسته‏هاى مذهبى آنانرا تامين نمايد و خواسته‏هاى خود را به اين ترتيب شرح‏دادند:

1-مسجد جامع شرقى حلب را كه مسجد بزرگان بود در اختيار آنان قرار دهند.

2-حق داشته باشند در اذان‏«حى على خير العمل‏»بگويند.

3-حق داشته باشند پيشاپيش جنازه‏هاى خود،اسامى دوازده امام(ع)را بگويند.

4-حق داشته باشند بر مردگان خود با پنج تكبير نماز بخوانند.

5-عقد و نكاح آنان فقط توسط‏«ابو المكارم‏»ابن زهره صورت گيرد.

حاكم و مردم هم تمام شرايط آنان را پذيرفتند و از آن روز مسجد جامع حلب به‏آنان تعلقگرفت و در آنجا و ساير شهرستانها در اذان‏«حى على خير العمل‏»گفته شد.» (6)

اساتيد او:

ابو المكارم ابن زهره،از محضر اساتيد متعددى كسب علم و دانش نموده است‏كه از آن ميان مى‏توان اسامى:سيد كبير ابو منصور محمد بن حسن نقاش،فقيه نامى شيخ‏ابو على طوسى، عالم بزرگ حسن بن حسن معروف به ابن حاجب حلبى،دانشمندمتبحر حسين بن طاهرصفرى و سيد بزرگوار على بن زهره حسنى را نام برد.

شاگردان او:

جمع فراوان ديگرى در محضر او به كسب علم و دانش پرداخته‏اند كه از آن ميان‏مى‏توان به فقيه بزرگوار ابن ادريس حلى،دانشمند معروف شاذان بن جبرئيل مشهدى‏مؤلف كتاب‏«المزار»،و جمع ديگرى را كه اسامى آنان در كتابهاى تراجم و رجال آمده‏است،اشارهنمود.

پى‏نوشتها:

1- آشنايى با علوم اسلامى،ص 298.

2- رياض العلماء،ج 2،ص 202.

3- بحار الانوار،ج 1،ص 40.

4- ريحانة الادب،ج‏7،ص 550 و 551.

5- مكتب اسلام،سال دوم،شماره‏7،مقاله استاد آقاى على دوانى.

6- مستدرك نورى،ج‏3،ص‏506.