و معنا ندارد ، يا مثلا به بندگانش میگويد من از شما تشكر میكنم ؟ ! خدا را به حكم اينكه تقدير و قدردانی میكند ، « لا يضيع اجر المحسنين »( 1 ) . ارزش شناسی میكند " شكور " میگويند ، يعنی اعمال نيك و بد ، عمل صالح و فاجر را در يك ميزان نمیگذارد : « ام نجعل الذين امنوا و عملوا الصالحات كالمفسدين فی الارض ام نجعل المتقين كالفجار » ( 2 ) آيا ما چنين هستيم كه هر دو را يك جور حساب كنيم ؟ « هل يستوی الذين يعلمون و الذين لا يعلمون »( 3 ) [ آيا كسانی كه میدانند با كسانی كه نمیدانند مساوی هستند ؟ ] نه ، چنين چيزی نيست . از اين جهت كه خدا فضيلت و كوشش و حركت بشر را ، حسن نيت و خلوص بشر را قدردانی میكند [ به خدا " شكور " گفته میشود ] . بنده شكور يعنی چه ؟ يعنی بندهای كه خدا نعمتی را به او داده است و او آن نعمت را تقدير میكند . تقدير نعمت يعنی چه ؟ قدر نعمت را بشناسد يعنی چه ؟ اين مسئلهای است كه از قديم مطرح بوده و همه اينطور تعريف كردهاند و تعريفش هم خيلی روشن است ، يعنی آن نعمت را در مسيری كه برای آن آفريده شده است به كار برد . " شكر " يعنی به كار بردن نعمت حق در مسيری كه خدای متعال آ ن نعمت را برای آن آفريده است . شكر نعمت دست ، گفتن " الهی شكر " نيست ، الهی شكر خبر از شكر است نه خود شكر . مثل اينكه " استغفرالله ربی و اتوب اليه " صيغه توبه است نه خود توبه . برخی ميان صيغه توبه و خود توبه اشتباه میكنند ، توبه يعنی پشيمانی پاورقی : |