عارضهای در اعصابشان مشاهده نمیكنند ولی در عين حال در عمل میبينند كهكارهای خلگری میكنند . چرا اينطور میشوند ؟ اين نوع افراد گاهی دچار مصيبتهای بسيار بزرگغير قابل تحمل میشوند . اينجاست كه روان ناخودآگاه دست به كار میشود ،يعنی كاری میكند كه در دستگاه شعور خودآگاه اختلال ايجاد شود . در عالمخيالات و تخيلات و اوهام ، عالمی برای خودش پيدا میكند و هنگامی كه درعالم خيالات و اوهام رفت اصلا هيچ فكر نمیكند كه مثلا بچهاش مرده است ،چه بسا فكر میكند كه او زنده است . من به بعضی از اين اشخاص برخوردكردهام كه در بعضی از كارهايشان فوق العادهاند ، يعنی مثل يك آدم عادی ،باهوش و با فهم و زيرك هستند ، ولی مع ذلك در يك سلسله مسائل ، اينحالت خلگری را دارند . بعد از تحقيق معلوم شده كه اينها چنين اشخاصیهستند . معلوم میشود كه شعر اين شاعر كه میگويد : زهشياران عالم هر كه را ديدم غمی دارد دلا ديوانه شو ديوانگی هم عالمیدارد فقط شعر نيست ، اندكی هم حقيقت است . گاهی " دلا ديوانه شو ديوانگیهم عالمی دارد " فرمانی است كه شعور باطن به انسان میدهد ، میگويد اينشعور ، اسباب زحمت است ، پدر آدم را در میآورد ، بزن به بیشعوری ( نهبه اين معنا كه تعمدا اين كار را بكن ، يعنی من كاری میكنم كه تو اصلا بهبیشعوری بزنی در حالی كه خودت هم نمیفهمی ) . يكی از افرادی كه دچار ايننوع بيماريها |