حكيمانه خداوند نيز عبارت است از كاری كه او را به سر حد كمال سوق دهدو كار عبث خدا عبارت است از كاری كه او را به سوی كمال سوق ندهد ؟ نه. او غنی و بینياز است ، آنچه او میكند فضل و جود و بخشش و اعطاء است. او كاری را برای رفع نيازی از خود و برای رسيدن به كمال و سعادتی انجامنمیدهد . كار حكيمانه خداوند عبارت است از كاری كه مخلوق را به كماللايق خود برساند و نسبت دادن كار عبث به خداوند به اين معنی است كهمخلوقی را بيافريند بدون آنكه آن مخلوق را به كمال ممكن و لايقش برساند .اين است كه مفهوم حكمت درباره خداوند با آنچه درباره انسان صدق میكندمتفاوت است . حكمت در انسان عبارت است از خردمندی و گام برداشتن درمسير كمال انسانی ، و حكمت در مورد ذات باری عبارت است از رساندنمخلوقات به كمال لايقشان ، و به عبارت ديگر ، حكمت درباره خداوندعبارت است از آفرينش اشياء بر اساس سوق دادن آنها به سوی غايات وكمال لايق آنها . از آنجا كه حكمت در مورد انسان عبارت است از انجام دادن كار برایرسيدن خود انسان به كمالات خويش ، هيچ ضرورتی ندارد كه ميان كار انسان ونتيجهای كه انسان از آن كار میخواهد بگيرد رابطه واقعی وجود داشته باشد ،يعنی ضرورتی ندارد كه آن كار طبيعتا متوجه آن نتيجه باشد و آن نتيجه كمالآن كار محسوب گردد . آنچه ضرورت دارد اين است كه نتيجه كار برای انسانكمال و نفع محسوب شود ، مثلا انسان از خاك و چوب و سنگ و فلز و پوستو پشم و پنبه و غيره ابزار میسازد و از آن نتيجه حكيمانه میگيرد ، مثلاينكه صندلی میسازد يا خانه میسازد و يا اتومبيل |