همين جهان چيزهايی شبيه به قيامت وجود داشته و دارد و با ديدن چنينچيزها جای انكار و استبعاد نيست . برخی آيات از اين هم يك درجه جلوتررفته و وجود قيامت را يك امر ضروری و لازم و نتيجه قطعی خلقت حكيمانهجهان دانسته است . بنابر اين مجموع آياتی كه در آنها درباره قيامتاستدلال شده است ، سه گروه است و به ترتيب ذكر میكنيم . . 1 در سوره يس آيه 78 میگويد : « و ضرب لنا مثلا و نسی خلقه قال من يحيی العظام و هی رميم . قل يحييهاالذی انشاها اول مره و هو بكل خلق عليم ». برای ما مثلی آورد و خلقت خود را فراموش كرد ، گفت اين استخوانهایپوسيده را كی زنده میكند ؟ بگو همان كس كه اولين بار آن را ابداع كرد واو به هر مخلوقی آگاه است . اين آيه پاسخ به مردی از كافران است كه استخوان پوسيدهای را در دستگرفته ، آمد و آن استخوان را با دست خود نرم كرد و به صورت پودر درآوردو سپس آن را در هوا متفرق ساخت ، آنگاه گفت چه كسی میتواند اين ذراتپراكنده را زنده كند ؟ قرآن جواب میدهد همان كس كه اولين بار او راآفريد . انسان گاهی با مقياس قدرت و توانايی خود ، امور را به شدنی و ناشدنیتقسيم ميكند ، وقتی چيزی را ماوراء قدرت و تصور خود ديد گمان میبرد آنچيز در ذات خود ناشدنی است . قرآن میگويد با قياس به توانايی بشرالبته اين امر ناشدنی است ، ولی با |