شيطان در چند جا زوزه كشيد اول ، وقتى كه حضرت آدم عليه السلام توبه كرد و خداوند توبه او را پذيرفت -هنگامى كه او از بهشت اخراج شد، دويست سال گريه كرد تا اين كهجبرئيل نازل شد و گفت : اى آدم آن اسامى كه بر ساق عرش نوشته بود بخوان و خدا رابه آنها قسم بده تا توبه ات قبول شود - و آنها را به آدم ياد داد. - چون حضرت آدم خدارا نافرمانى كرد و از بهشت بيرون آمد، شيطان خوشحال كه آدم هم مانند او از بهشت رانده شده است ؛ ولى آدم با توجه به خدا توبه اشپذيرفته شد. اين شيطان ملعون از سوز دل ناله كرد كه ملائكه آسمان و زمين را متوجهكرد و همه او را لعنت كردند.(400) شيطان از بعضى كارها، گفتارها و برنامه ها خرسند مى شود! گاهى خوشحالى او چنانزياد است كه فرياد مى زند و آن خبر دل نشين را به فرزندان و دوستان و طرف دارانخود مى دهد: از چند عمل و چند چيز است كه شيطان بدش مى آيد. او به وسيله آنها ناراحت مى شود وفرار مى نمايد، در اثر ناراحتى گريه مى كند و دست و پاى خود را مجروح مى سازد وگوشه نشينى را اختيار مى نمايد از جمله : 1. خطاف ؛ وقتى كه شيطان ايوب را چنين ديد، دشمنى اش فزونى يافت و عرض كرد: خداوندا!سپاس ايوب براى اين است كه بدنش سالم مى باشد و مى گويد: باز كار مى كنم واموالى به دست مى آورم . او مى داند كه به زودى آن چه از او گرفته اى باز پس خواهىداد، هنوز شكر تو را مى كند و خود را نباخته است . اگر گفتار و كردار و حركات انسان براى خدا باشد از دشمن نمى ترسد، بر شيطاندشمنان دين غالب خواهد شد و اگر از روى هوا و هوس و ماديات باشد شيطان و بى دينانبر او غالب خواهند گشت . در روايات آمده ؛ هنگام مرگ انسان ، شيطان به سراغ او مى آيد و با هر وسيله و نويدىمى خواهد او را دو دل كرده و ايمانش را بگيرد؛ ولى مؤمن واقعى او را خوب مى شناسد وابدا به وعده هاى او دل خوش نمى كند. اصبغ بن نباته از امير المومنين نقل مى كند كه فرمود: سوگند به آن كسى كه محمد رابه حقيقت برانگيخته و خاندانش را گرامى داشته ، هيچ چيز از وردها و دعاها نيست كه شماآنها را بجوييد از براى محافظت مرض و از سوختن ، غرق شدن ، دزدى ، گمشده وگريختن چهارپايان ، مگر اين كه در قرآن است . هر كه خواهد از من بپرسد - تا به اوجواب گويم . يكى از گناهان كبيره در اسلام ، رباخوارى است كه خداوند به خورندگان آن وعده عذابداده و آن را از هر گناهى بزرگتر به حساب آورده است . حضرترسول صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد: ربا هفتاد نوع است و كوچكترين آن پيشخدا مانند كسى است كه با مادر خود نزديكى كرده باشد.(439) از جمله چيزهايى كه شيطان را به سرمايه گذارى روى آن تشويق مى كند، اختلاف انداختندر ميان مردم است ، چون بر اثر دشمنى ، آمد و شدها قطع شده و اختلاف و جدايى پديد مىآيد. در نتيجه به زد و حورد و كشت و كشتار، مى انجامد و مايه خرسندى او مى گرد. امام صادق عليه السلام فرمود: در بنى اسرائيل عابدى بود كه مكرر مى گفت (الحمدالله رب العالمين و العاقبه للمتقين ). شيطان از مداوت او بر اين گفتار در خشم شده وشيطانى را نزد او فرستادو به او گفت بگو: (و العاقبه للاءغنياء) يعنى عاقبت نيكو ازبراى توان گران است . انس بن مالك نقل مى كند: در زمان حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم مردى بودكه از عبادت و كوشش او در نماز تعجب مى كرديم . نام و كيفيت عبادتش را به عرض مباركآن حضرت رسانديم . حضرت او را نشاخت ، هيكل و قيافه اش را شرح داديم باز نشناخت .در همين بين خودش از راه رسيد. ما عرض كرديم : يارسول الله صلى الله عليه و آله و سلم آن شخصى كه گفتيم همين فرد است . دانشمند بزرگ مصرى (محمد فريد وجدى ) در كتاب دائرة المعارف خود نوشته است : درجزيره (مرتيبك ) طايفه اى بودند به نام (اتباع خناس ). آنها شيطان پرست بودند.در آن جا كوهى بود كه به سبب آتشفشانى بيست هزار نفر از بين رفتند. از جمله كسانىكه نجات يافتند، همين شيطان پرستان بودند. گوشه اى از جنايات و كارهاى منافى عفت شيطان پرستان را كه از زبان دو دخترانگليسى نقل شده : بيان مى كنيم تا ماهيت آنها براى همگان روشن تر شود. اول كسى كه به خدا كفر ورزيد شيطان بود.قبل از او، كسى به خدا كافر نشده بود. خداوند درباره كفر او مى فرمايد:
|