استاد شيطان گاهى بعضى از افراد در ظلم و خيانت ، حيله و تزوير،قتل و غارت ، مكر و حقه به جايى مى رسند - نه اين كه همرديف شيطان مى شوند بلكه -از شيطان جلو افتاده و استاد او به حساب مى آيند. شيطان بايد درمقابل آنها زانو بزند و شاگردى كند. آنها كسانى هستند كه به غير از خدا چيزى ، ياكسى ، يا رئيسى ، يا وزيرى ، يا مجسمه اى ، يابتى ، يا سنگ و درختى را عبادت مى كنندو آن را در زندگى خود مؤ ثر و صاحب نفوذ مى دانند. اين افراد طبق آيات و روايات مشركو كافر هستند. هر كس در دنيا برادر يا برادرانى دارد، و اگر احيانا برادرى نداشته باشد براى خودبر مى گزيند تا تنها باشد. كسانى را كه انتخاب مى نمايد بايد با او هم فكر و همعقيده باشند. يكى از جاهايى كه شيطان وارد عمل مى شود و كار خود را با جديت شروع مى كند، هنگامانفاق است . وقتى انسان تصميم مى گيرد كه ازمال خودش ببخشد، شيطان با هر نقشه اى جلوى او مى ايستد و منصرفش مى نمايد. همين طور كه در هر كشورى گروه ها و احزابى وجود دارند و فعاليت سياسى و اقتصادىمى كنند و مى كوشند كه هر كدام حزب خود را از ديگر احزاب پيش رفته تر وفعال تر قلم داد كنند. خداوند متعال هم در قرآن مجيد دو حزب را يادآور شده ، ويژگى هاىهر كدام را به روشنى بيان مى كند. يكى (حزب الله ) كه آنها از پيروان انبيا و اولياو ائمه معصوم عليه السلام و سفيران الهى مى باشند. ديگرى (حزب شيطان ) كه فردشاخص آن منافقان هستند. ويژگى اى حزب شيطان از اين قرار است : شيطان پيروانى دارد. عده زيادى از مردم دنيا به جاى اين كه از خداى مهربان خود پيروىنمايند از شيطان سركش پيروى كرده اند. حضرت على از رسول خدا صلى الله عليه و آلهنقل ميكند كه آن حضرت فرمودند: (خداوند متعال وقتى آدم را امر كرد كه از بهشت فرودآيد، او و زوجه اش با هم فرود آمدند. ابليس هم فرود آمد در حاليكه همسرى نداشت . مارهم فرود آمد و همسرى براى او نبود. همين طور كه هر كس احتياج به هم نشين و هم دم دارد، شيطان هم از اين قاعده و قانون خارجنيست . او هم نشينانى دارد كه از آنها جدا نمى شود و همواره با آنان خواهد بود. هر كس در اين جهان دوستانى داشته و با كسانى آمد و شد دارد؛ چون بدون دوست و رفيقكسى نمى تواند زندگى كند. خوبان ، دوستان و همفكران خوب و بدان دوستان و همفكران بد براى خود انتخاب مى كنند. شيطان در برابر دوستان فداكار و دل سوزش ، دشمنان خطرناكى هم دارد كه شب و روزاز دست آنها مى نالد و در شكنجه است و آنان را اين طور معرف مى نمايد: همانطور كه انسان با برادران و دوستان خود وارد داد و ستد مى شود و با هم يارىديگران كارها را انجام مى دهد، عدهاى هم با شيطان شريك مى شوند. يكى از كارهايى كهاينان انجام مى دهند و شيطان را به آن فرا مى خوانند، غذا خوردن است . بعضى از مردم استاد شيطان و بعضى شاگرد، بعضى رفيق و دوست ، بعضى برادرانو پيروان او بوده اند. عده اى هم هستند كه با شيطان در درجه و رتبه و عذاب و شكنجهمساوى و با او در يك رديف اند. آيا بدتر، پست تر و پليدتر از شيطان در جهان كسى هست ؟ آيا خداوند چنين كسى راتاكنون آفريده است ؟ آن طور كه خود شيطان گفته ، بدتر از او هم وجود دارد. آيا خداوند در جهان ، شيطان تر، مكارتر، حيله بازتر و شرورتر از شيطان خلق كردهاست ؟ بلى ، بعضى در عالم پيدا مى شوند كه شيطنت آنها از شيطان بيشتر است . اگر اوهمه را مى فريبد و از راه حق و حقيقت منحرف مى كند، آنان خود شيطان راگول مى زنند و فريب مى دهند؟ براى نمونه به داستانذيل توجه شود: عده اى از مردم هستند كه در كفر ورزى و شرك ، پست فطرتى و بى وجدانى از شيطانپست تر و گمراه ترند. در قيامت هم از نظر عذاب و شكنجه در بدترين وضعى قراردارند كه خود شيطان هم از زيادى عذاب و شكنجه و بدبختى آنها تعجب مى كند! مسلم است كه هيچ پادشاهى و سلطان و اميرى نمى تواند به تنهايى و بدون سپاه ولشكر، كشورش را اداره كند و احتياج به نيرو دارد؛ هر چه لشكرش بيشتر و مجهزترباشد قدرت آن كشور هم افزايش مى يابد. عمده همت يك سلطان ، آماده كردن لشكر منظم ومرتب است . شيطان هم از اين برنامه بيرون نيست و احتياجى به نيرو و لشكر دارد. وىبا آن ، كار خود را شروع مى كند. سپاه و نيروى شيطان از چند طايفهتشكيل مى شود:
|