بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب شیطان در کمین گاه, نعمت الله صالحى حاجى آبادى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     FOOTNT02 -
     KAMIN001 -
     KAMIN002 -
     KAMIN003 -
     KAMIN004 -
     KAMIN005 -
     KAMIN006 -
     KAMIN007 -
     KAMIN008 -
     KAMIN009 -
     KAMIN010 -
     KAMIN011 -
     KAMIN012 -
     KAMIN013 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

استاد شيطان  

گاهى بعضى از افراد در ظلم و خيانت ، حيله و تزوير،قتل و غارت ، مكر و حقه به جايى مى رسند - نه اين كه همرديف شيطان مى شوند بلكه -از شيطان جلو افتاده و استاد او به حساب مى آيند. شيطان بايد درمقابل آنها زانو بزند و شاگردى كند. آنها كسانى هستند كه به غير از خدا چيزى ، ياكسى ، يا رئيسى ، يا وزيرى ، يا مجسمه اى ، يابتى ، يا سنگ و درختى را عبادت مى كنندو آن را در زندگى خود مؤ ثر و صاحب نفوذ مى دانند. اين افراد طبق آيات و روايات مشركو كافر هستند.
البته مراد از عبادت اين نيست كه در برابر آنها نماز و سجده ، يا راز و نياز و ستايشكند، بلكه مراد، اطاعت و پيروى از آنها است . حتى گوش دادن به سخن كسى به قصد اينكه به آن عمل كند و يا قانون كشورى يا عده اى را به رسميت بشناسد خود آن يك نوععبادت است .
از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نقل شده : كسى كه به سخن سخن گويى گوشفرا دهد و از روى رضا تسليم او شده او را پرستش كرده ، اگر اين سخن گو از سوىخدا سخن گويد: خدا را پرستيده و اگر از سوى ابليس سخن گويد: ابليس را عبادتكرده است .(156)
اين عبادت و تسليم بودن در برابر غير خدا، و خود را دربست در اختيار ديگران قرار دادن، انسان را يك درجه از شيطان بالاتر برده و او را استاد او قرار مى دهد. قرآن در اينباره مى فرمايد:
يا ابت انى اخاف ان يمسك عذاب من الرحمن فتكون للشيطان وليا
(از قول ابراهيم به پدرش آذر كه مى فرمايد: - اى پدر! من از اين مى ترسم كه با اينبت پرستى و شرك كه داراى عذابى از ناحيه خداوند رحمان به تو رسد و تو ازاولياى شيطان باشى ).(157)
اينها از اين رو، استاد شيطان اند كه كسى يا چيزى را ستايش مى كنند كه هيچ وقت شياطينآنها را ستايش نكرده اند. اين ها بت را مى پرستند، انسان و درخت و چيزهاى ديگر را مىپرستند. اما شيطان مى گفت : خدايا من فقط تو را اطاعت مى كنم و بس . جرم آن ملعون هماين بود كه زير بار سجده بر آدم نرفت ، ولى اينها در شرك و كفر و بت پرستى ازشيطان هم پيشى گرفتند و در واقع استاد او شدند.

آن شنيدستم كه شيطان را به خواب
ديد شخصى گفت : كى شيطان به حق بوتراب
كه فلانى هست شاگرد شما
گفت : نى نى ، استاد است بر ما آن جناب
كسى در خواب شيطان را ديد؛ از وى پرسيد: تو را به حق ابوتراب قسم مى دهم ، آيافلان شخص شاگرد تو است ؟ گفت : (نه والله ) آن عالى جناب استاد من است . سپس آنشخص گفت : من از شاگردان بودم ولى اوالحال از لشكريان من است . سپس آن شخص گفت: من از شاگردان بودم ولى او الحال از لشكريان من است . هرگاه من زنده بمانم تاشيطان بميرد، مكر و حيله هايى از شر و فساد ظاهر مى كنم كه اگر او بعد از من بيايدنمى تواند آنها را اظهار كند.(158)
خود شود شيطان ، چه شيطان اى مان
گشته شيطان طفل ابجد خوان آن
فخر از شاگرديش شيطان كند
مشكل شيطان همه آسان كند
نيست شيطان را به او كارى دگر
خود بود شيطان و از شيطان بتر

برادران شيطان  

هر كس در دنيا برادر يا برادرانى دارد، و اگر احيانا برادرى نداشته باشد براى خودبر مى گزيند تا تنها باشد. كسانى را كه انتخاب مى نمايد بايد با او هم فكر و همعقيده باشند.
شيطان هم براى خود برادرانى برگزيده است . آنها كسانى هستند كه حق خويشان وهموطنان و بيچارگان و درماندگان را پايمال مى كنند و به آنها نمى پردازند. اسراف وتبذير مى كنند مال خود را در راه غير صحيح و فساد مصرف مى نمايند، يا بدون انگيزهدارايى خود را ريخت و پاش مى نمايند و به مصرف صحيح و عقلانى نمى رسانند. چنينافرادى برادران شيطان اند. قرآن درباره آنها چنين مى فرمايد:
ان المبذرين كانوا اخوان الشياطين و كان الشيطان لربه كفورا
(به درستى كه تبذير كنندگان برادران شيطان اند و شيطان هم نعمت هاىپروردگارش را ناسپاس كرد).(159)
اين كه شيطان نعمت هاى پروردگارش را ناسپاس كرد روشن است ؛ زيرا خداوند نيرو وتوان ، هوش و استعداد فوق العاده اى به او عنايت كرده ، ولى او همه نيروها را در راهنادرست ؛ يعنى در راه اغوا و گمراهى مردم مصرف كرد.
به اين خاطر تبذير كنندگان برادران شيطان اند كه از نعمت هاى خدا، ناسپاسى كرده ودر راه ناصواب صرف مى نمايند. بى شك اسراف يكى از ناپسندتريناعمال از ديدگاه قرآن و اسلام است . نعمت ها و مواهب كره زمين ، براى ساكنانش كافى است؛ در صورتى كه بيهوده به هدر داده نشوند، بلكه به صورت صحيح ومعقول ، دور از هر گونه افراط و تفريط مورد بهره بردارى قرار گيرند؛ و گرنه ايننعمت ها آن قدر زياد نيست كه اگر در راه نادرست استفاده شود، هم چنان باقى بمانند و كمنشوند. چه بسا اسراف و تبذير در منطقه اى ، باعث محروميت منطقه ديگرى شود، يااسراف و تبذير انسان هاى امروز، باعث محروميتنسل هاى آينده گردد.
قرآن در آيات فراوانى شديدا اسراف گران را به شدت محكوم كرده است . به چندنمونه از آنها اشاره مى شود تا هشدارى براى مسرفين باشد:
1. در جايى مى گويد: (اسراف نكنيد كه خدا مسرفان را دوست نمى دارد).(160)
2. مى فرمايد: (مسرفان از اصحاب دوزخ و جهنم اند).(161)
3. مى گويد: (از مسرفان اطاعت نكنيد و فرمان نبريد).(162)
4. آيه ديگرى مى فرمايد: (مجازات و عذاب الهى در انتظار مسرفان است ).(163)
5. مى فرمايد: (اسراف يك روش فرعونى و طاغوتى است ).(164)
6. و نيز چنين گفته : (خداوند مسرفان دروغ گو را هدايت نمى كند).(165)
7. باز مى فرمايد: (ما افراد اسراف كننده را هلاك مى كنيم ).(166)
از اين آيات به دست مى آيد كه اسراف و تبذير بدتريناعمال مى باشد، و شيطان از مسرفان زيان كارخوشحال است تا آن جا كه مى فرمايد: (آنان برادران شيطان اند)


مادر شيطان  

يكى از جاهايى كه شيطان وارد عمل مى شود و كار خود را با جديت شروع مى كند، هنگامانفاق است . وقتى انسان تصميم مى گيرد كه ازمال خودش ‍ ببخشد، شيطان با هر نقشه اى جلوى او مى ايستد و منصرفش مى نمايد.
خداوند در قرآن مى فرمايد:
الشيطان يعدكم الفقر
(شيطان به شما وعده فقر مى دهد)(167)
مى گويد: اگر مال خود را انفاق كنى بدبخت مى شوى ؛ خود و فرزندانت گرسنه مىمانيد، كسى به شما كمك نمى كند؛ ممكن است در اثر گرسنگى تلف شويد: چرامال خودت را با دست خود ضايع مى كنى ؟
نقل شده : جمعى در مسجد نشسته بودند و از قحطى و خشك سالى اى كه براى مردم پيشآمده بود صحبت مى كردند و از وضع فقرا و بيچارگان كه در زحمت بودند مى گفتند،يكى از مؤمنان كه در خزانه خود مواد غذايى و گندم فراوانى داشت تحت تاءثير سخنانبقيه قرار گرفت .
گفت : من در انبار خانه ام مقدار قابل توجهى گندم ذخيره كرده ام ، همه را در اختيار فقراقرار مى دهم و آنها را از بدبختى و فقر قرار خواهم داد.رفقا گفتند: آرى ! مگر شيطانبگذارد. گفت : شيطان هيچ غلطى نمى تواند بكند. هم اكنون مى روم و همه گندم ها راتقسيم مى كنم . از جاى خود برخاست و به طرف خانه رفت ، وقتى خواست در انبار را بازكند. همسرش جلو آمد و گفت : مى خواهى چه كنى ؟
گفت : مى خواهم مقدارى از اين گندم ها را به نيازمندان بدهم و از بدبختى نجاتشان دهم .زن گفت :اى مرد! مگر ديوانه شده اى ؟ خودمان احتياج پيدا مى كنيم . هر كس در اين شرايطسخت سعى مى كند گندم تهيه كند و به خانه آورده ذخيره نمايد. تو مى خواهى گندمذخيره خودمان را به ديگران بدهى ؟
سرانجام شيطان كار خودش را كرد، زن را وسوسه نمود و زن هم مرد را، كارى كرد كه آنمرد مؤمن به مسجد آمد و پيش فقرا نشست . دوستان به او گفتند: چه شد آيا گندم ها را بهفقرا دادى يا طبق روايتى كه مى فرمايد: كسى كه دست در جيبش كند تا چيزى در راه خدادهد، هفتاد شيطان دست او را مى گيرند و مانع او مى شوندشامل حالت شد و انفاق نكردى ؟
گفت : من از هفتاد شيطان خبر ندارم ، اما مادر شيطان كار خودش را كرد و و مانع انفاقشد.(168)

شيطان زند از عصيان
هر لحظه ره مردان
در مكر و حيل اما
شاگرد زنان باشد

حزب شيطان  

همين طور كه در هر كشورى گروه ها و احزابى وجود دارند و فعاليت سياسى و اقتصادىمى كنند و مى كوشند كه هر كدام حزب خود را از ديگر احزاب پيش رفته تر وفعال تر قلم داد كنند. خداوند متعال هم در قرآن مجيد دو حزب را يادآور شده ، ويژگى هاىهر كدام را به روشنى بيان مى كند. يكى (حزب الله ) كه آنها از پيروان انبيا و اولياو ائمه معصوم عليه السلام و سفيران الهى مى باشند. ديگرى (حزب شيطان ) كه فردشاخص آن منافقان هستند. ويژگى اى حزب شيطان از اين قرار است :
1. افرادش هيچ به ياد خدا نيستند و از او يادى نمى كنند. بر دستورها و برنامه هاى اونيسنتد و آنها را ناديده مى گيرند.
2. خود را در قبال مردم و خدا، مسئول نمى دانند و از محرومان اجتماع و مستضعفان و بندگانخدا دستگيرى نمى كنند.
3. حرفشان دروغ است و براى حق جلوه دادن كارها و برنامه هاى خود به دروغ سوگند مىخورند و باكى از آن ندارند.
4. كسانى هستند كه همه چيز دنيا، مانند رفاه و آسايش ،مال و ثروت ، پست و مقام دنيا را خاص خود و فرزندانشان مى دانند.
5. آنها منافقان كوردلى هستند كه تمام كردار و رفتارشان ، حتى نماز و عبادتشان ، ازروى خودنمايى و دورويى است .
همه از لشكريان و ياران و اعضاى صميمى شيطان اند، از كسانى هستند كه خدا و خالقخود را به كلى فراموش كرده اند. قرآن درباره آنها مى فرمايد:
استحوذ عليهم الشيطان فانساهم ذكرالله اولئك حزب الشيطان الا ان حزب الشيطانهم الخاسرين
(شيطان بر آنها - منافقان دروغ گو و از خدا بى خبر - چيره شده و ياد خدا را از خاطربرده اند. آنها حزب شيطان اند. بدانيد كه حزب شيطان زيان كاران اند).(169)
نه فقط شيطان برايشان چيره شده و زمام اختيار آنها را به دست گفته و به هر راهى كهبخواهد مى كشاند، بلكه چنان گمراه مى شوند كه در راهنمايى ديگران به گناه از دستياران شيطان مى شوند.

گرنه ابليس اند اين قوم خسيس
گردنى دارند ليكن چون ابليس
همچون زين سبب گردن كشند
در تلاطم روز و شب چون آتشند
عذرها آرند بدتر از گناه
حالمان گرديده از شيطان تباه
هر چه كردند از گناه و خوى بد
لعن بر شيطان مى كنند افزون زحد
نسبت آن را به شيطان مى دهند
خود برى از ذنب و عصيان مى كنند
رو، رو، اى شيطان كمين شاگرد تو
هست شيطان خفته زير ورد تو(170)
گر چه شيطان را بود گردن طويل
غافلى از گردن خود اى جليل (171)
در حديثى جابر بن عبدالله انصارى از رسول خدا صلى الله عليه و آلهنقل مى كند كه : (حزب على عليه السلام حزب خداست و حزب دشمنان على عليه السلامحزب شيطان است ).(172)

پيروان شيطان  

شيطان پيروانى دارد. عده زيادى از مردم دنيا به جاى اين كه از خداى مهربان خود پيروىنمايند از شيطان سركش پيروى كرده اند.
اينان در قالب هاى گوناگونى خودنمايى مى كنند گاهى در قدرت خدا در رابطه بازنده كردن مردگان به بحث و مجادله مى نشينند؛ گاهى ملائكه را دختران خدا مى دانند؛بعضى معاد را منكرند؛ و برخى با تقليد كوركورانه از خرافات و هوس ها، بهجدال با حق برمى خيزند.
زمانى روى مسئله علمى بحث و مجادله مى كنند و به ناحق روى بحث خود پافشارى مىنمايند و تا سر حد امكان مى كوشند تا حرف نادرست خود را به طرف بقبولانند. درحالى كه نه از اسلام خبرى دارند و نه حتى كوچك ترين مسئله قرآن و اسلام را درك مىكنند. آنان بر همه چيز و همه كس به ديده ترديد مى نگرند و بر سر گمان خودشان كهغلط است سر و صدا راه مى اندازند. چنين كسانى پيروان هر شيطان سركشى خواهند بود واز هر شيطان جنى و انسى پيروى مى نمايند. قرآن در اين باره مى فرمايد:
و من الناس من يجادل فى الله بغير علم و يتبعكل شيطان مريد
(گروهى از مردم بدون هيچ علم و دانشى به مجادله درباره خدا برمى خيزند و از هرشيطان سركش (جن يا انس ) پيروى و اطاعت مى كنند).(173)
جزاى اين گونه مردمان به جز آتش سوزان ، در قيامت چيز ديگرى نخواهد بود. قرآنراجع به هواداران شيطان و جزاى اعمال آنها مى فرمايد:
قال اذهب فمن تبعك منهم فان جهنم جراؤ كم جزاء موفورا
(خداوند خطاب به شيطان كرده مى فرمايد: - برو! هر كس از آنان (بنى آدم ) كه از توتبعيت كند، جهنم و آتش سوزان آن كيفر آنها است و آن ، كيفرى است فراوان ).(174)
بايد بدانيم كه آنها نه از يك شيطان بلكه از شياطين جن و انس پيروى مى كنند كه هريك از آنها براى خود نقشه و برنامه و حيله و دامى فراهم كرده اند. هيچ كدام در يك خط وراه نيستند، برنامه مشتركى هم ندارند، بلكه خطهاى آنان چنان متنوع است كه انسان درتشخيص آنها سر درگم مى شود و مجبور است از همه آنها پيروى نمايد.


لواط كنندگان از پيروان شيطان اند 

حضرت على از رسول خدا صلى الله عليه و آلهنقل ميكند كه آن حضرت فرمودند: (خداوند متعال وقتى آدم را امر كرد كه از بهشت فرودآيد، او و زوجه اش با هم فرود آمدند. ابليس هم فرود آمد در حاليكه همسرى نداشت . مارهم فرود آمد و همسرى براى او نبود.
اولين كسى كه با خود لواط كرد، همان ابليس بود. فرزندان او از خودش به وجود آمدند،مار هم همين كار را كرد و ذريه او هم از خود او است ، ولى ذريه آدم از زوجه و همسر او است .خداوند به آدم و همسرش و خبر داد كه شيطان و مار دشمن آنها مى باشند.(175)
در حديثى گفته شده : خداوند ابليس را خلق نمود و در ران راست او آلت مردانگى و در رانچپ او آلت زنان قرار داد. او وقتى مى خواهد صاحب فرزندى شود، ران هاى خود رابه هممى مالد و با خود جفت گيرى مى كند، درهر بار و هر روز ده تخم مى ريزد و از هر تخمىهفتاد شيطان پديد مى آيد.(176)
از حديث فوق معلوم مى شود، اول كسى كه لواط كرد شيطان بود و لواط كنندگان ازپيروان مخلص او هستند. آنها بايد بدانند كهعمل شيطان را انجام مى دهند او رهبر و آنان راه ور او هستند.
ابى بصير از امام محمد باقر عليه السلام يا امام جعفر عليه السلامنقل مى كند: شيطان يك جوان زيبايى شد و لباس نيكويى پوشيد، آمد در ميان جوانان قوملوط و به آنها دستور داد كه با او عمل لواط انجام دهند؛ زيرا اگر مى خواست با آنها اينكار را بكند قبول نمى كردند. وقتى قوم لوط آنعمل زشت را با او انجام دادند لذت بردند و ياد گرفتند، از آن پس فرار كرد، و اين كاردر ميان آنها رواج يافت تا جايى كه زنان خود را ترك كردند.(177)


هم نشين شيطان  

همين طور كه هر كس احتياج به هم نشين و هم دم دارد، شيطان هم از اين قاعده و قانون خارجنيست . او هم نشينانى دارد كه از آنها جدا نمى شود و همواره با آنان خواهد بود.
هم نشينان شيطان كسانى هستند كه از ياد خدا غفلت كنند و از خداى خود روى گردانباشند، آن قدر سرگرم دنياى پرزرق و برق شده كه اصلا به فكر خدا و قيامتنباشند؛ به طورى كه اگر بگويند: خدا چنين دستور داده و وظيفه اش چنين است ، مانند اينمى ماند كه برايش داستان مى گويند. گوششان بدهكار اين حرف ها نيست ، كسب و كار ومادياتشان به آنها اجازه نمى دهد، حتى كوچك ترين توجهى به خدا و پيامبران و قيامتكنند. چنين افرادى هميشه با شيطان هم نشين و همرديف بلكه در خدمت گزارى او حاضراند.
خداوند درباره آنها مى فرمايد:
و من يعش عن ذكر الرحمن نقيص له شيطانا فهوله قرين
(هر كس از ياد خدا روى گردان شود، شيطانى را به سراغش مى فرستيم كه همواره همنشين او خواهد بود).(178)
بديهى است ، كسانى كه از ياد خدا روى گردان باشند و خود را غرق در لذات دنيا نمودهو به انواع گناهان آلوده شده باشند؛ نخستين اثرش اين است كه پرده بر قلب و چشم وگوششان مى افتد. آنها را از خدا بيگانه مى كند، شياطين را بر آنان مسلط مى سازد؛ بهطورى كه شيطان و افكار شيطانى از هر سو آنها را احاطه مى كنند.
شيطان هر روز بر آنان چيره گى بيشترى خواهد داشت و هيچ چيز جز سرخوشى هاىزودگذر نخواهند يافت و تلاش شيطان هم افزايش مى يابد تا روزى كه پرده از كردارهمه كنار رود و چشم حقيقت بين هر كس باز شود و ببيند بين هر كس باز شود و ببيند كهبه جاى پيامبران و اولياى خدا، شياطين هم نشين آنها هستند. آن گاه ايشان بى اختيارفرياد مى زنند و مى گويند:
اى كاش ! ميان ما و شما فاصله مشرق و مغرب بود؛ شما چه بد همنشينى براى ما بوديد وهستيد.(179) (خدايا! تو را به حق واليائت ما را از شر شياطين جن و انس و افراد نابابو ناجنس حفظ فرما).
حضرت على عليه السلام فرمود: كسى كه يكى از دستورهاى الهى را كه بر او واجب شده، ترك كند، خداوند متعال شيطانى را بر او مسلط مى كند كه با او هم نشينباشد.(180)


دوستان شيطان  

هر كس در اين جهان دوستانى داشته و با كسانى آمد و شد دارد؛ چون بدون دوست و رفيقكسى نمى تواند زندگى كند. خوبان ، دوستان و همفكران خوب و بدان دوستان و همفكران بد براى خود انتخاب مى كنند.
به گونه اى كه شاعر مى گويد:

كبوتر با كبوتر، باز با باز
كند همجنس با همجنس پرواز
دوستان شيطان كسانى هستند كه : فتنه و فتنه انگيزى را دوست دارند؛ از خون ريزى وكشت و كشتار خوششان مى آيد؛ ديگران را براى جنگ و دعوا با مسلمانان تحريك مى كنند؛آنها تحت تاءثير وسوسه هاى شياطين قرار مى گيرند؛ به خاطر دوستى با آنان ، بامؤمنان مى جنگند. قرآن در اين باره مى فرمايد:
و ان الشياطين ليوحون الى اوليائهم ليجادلوكم و ان اطعتموهم انكم لمشركين .
(و شياطين به دوستان خود مخفيانه مطالبى القا مى كنند تا با شما به مجادلهبرخيزند - ولى شما به هوش باشيد - اگر از آنها اطاعت كنيد، شما هم مشرك خواهيدبود).(181)
روزى حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم با شيطان ملاقات كرد و فرمود:اىلعين ! دوستان تو از امت من چقدراند؟
گفت : دوازده نفر! 1. امير ستم گر؛ 2. ثروت مند خودخواه ؛ 3. كسى كه باك ندارد از كجابه دست مى آورد و در كجا صرف مى كند؛ 4. عالمى كه پادشاه ستم كارى را با ظلم وجورش تاءييد كند؛ 5. تاجر خائن كه در تجارت خود به مردم خيانت كند؛ 6. محتكر كهارزاق مردم را ارزان مى خرد و براى گران شدن ذخيره و انبار مى كند؛ 7. زناكاران ، اعماز مرد و زن ؛ 8. رباخواران كه مال فقيران را به اين وسيله از كفشان بيرون مى آورند؛9. افراد بخيل كه از انفاق مال خود بخل مى ورزند و ديگران را از آن محروم مى كنند؛10.كسانى كه در نماز سستى مى كنند و توجهى به آن ندارند؛ 11. كسانى كه در ميانمردم سخن چينى مى كنند و آنان را به جان هم مى اندازند؛ 12. كسانى كه مست و بى هوشهستند.(182)

دشمنان شيطان  

شيطان در برابر دوستان فداكار و دل سوزش ، دشمنان خطرناكى هم دارد كه شب و روزاز دست آنها مى نالد و در شكنجه است و آنان را اين طور معرف مى نمايد:
هنگامى كه رسول صلى الله عليه و آله و سلم با شيطان ملاقات كرد. از او پرسيد:دشمنان تو از امت من چند طايفه هستند. گفت : 22 طايفه ، و من از ايشان در رنج به سر مىبرم و دلم از دست آنها پر از خون است .
1. خود شما؛ اولين و سخت ترين دشمن من تويى . من هم ، ازاول با تو دشمن بودم و بعدا هم خواهم بود. دشمنى تو با من هيچ وقت به صلح و صفا ودوستى مبدل نخواهد شد. فرمود: براى چه با من دشمنى ؟ گفت : براى آن كه در قيامتگناه كاران را شفاعت مى كنى و زحمات مرا ضايع و اميد قطع مى نمايى .
2. عالم عامل ؛ آن عالمى كه به علم خود عمل كند، دشمن من است من هم دشمن او هستم . (اماعالمى كه به علم خود عمل نكند دوست شيطان خواهد بود.) در اين باره حضرترسول صلى الله عليه و آله و سلم فرموده :
عالم و دانش مندى كه به علم خود عمل كند، از هزار عابد براى شيطان خطرناك تر است.(183)
3. حامل قرآن ؛ كسى كه قرآن را فرا گرفته ، و حفظ نموده و به تمام دستورها و احكامىكه در آن آمده عمل مى كند، او دشمن من و من هم دشمن او هستم .(184)
4. مؤ ذن ؛ كسى كه در پنج وقت نماز اذان بگويد و اقرار به شهادتين كند و مردم را ازخواب بيدار و متوجه عبادت خدا و نماز نمايد.
5. دوستان فقرا؛ آنها كسانى هستند كه فقرا و مساكين را از ياد نمى برند، دايما متوجهآنها و به فكر آنها هستند. در همه جا و در هر شرايط از آنان دفاع مى كنند و زندگىايشان را تاءمين مى نمايند.
6. دوستان ايتام ؛ كسانى كه با يتيمان دوست و مهربان هستند، و همانند پدر و مادردل سوز با آنان رفتار مى نمايند تا رنج يتيمى را احساس نكنند.
7. مهربان ؛ كسى كه دل رحم و دل سوز بندگان خدا باشد و براى كوچك ترين ستمىكه به يكى از بندگان خدا شود ناراحت شده و از او دفاع مى كند ودل داريش مى دهد.
8.ناصح ؛ كسى كه براى رضاى خدا مردم را اندرز مى دهد و به جز رضايت خداوند چيزىدر دل ندارد.
9. دائم الوضو؛ كسى كه در تمام حالات با وضو باشد و اگر وضوى اوباطل شد فورا تجديد وضو نمايد.
10. بخشنده ؛ آن كه مردم را در مال خود شريك مى كند و مقدارى از دارايى اش را بهمحرومان اجتماع اهدا مى نمايد و به فكر ذخيره و جمع آورىمال نمى باشد.
11. خوش خلق ؛ آن كه با مردم ، نيك كردار است و با همه انسان ها با رويى گشاده رفتارمى كند و كسى را بازبان و ديگر اعضاء آزار نمى رساند.
12. قانع ؛ آنها كسانى هستند كه در زندگى به كم دنيا قانع باشند. به آن چه خداوندمتعال براى ايشان مقرر فرموده ، راضى هستند و بهمال ديگران تنگ نظر نيستند.
13. پاك دامنان ؛ زنان و مردانى كه عفت داشته باشند. دامنشان آلوده به فساد و فحشانشده و پوشش اسلامى را در همه جا حفظ مى كنند.
14. آمادگان مرگ ؛ كسانى كه همواره به فكر مرگ و آماده شدن براى آن هستند و هيچ وقت، آخرت را فراموش نمى كنند و هميشه به دنبال اصلاح آن در تلاش اند.
15. هم نشين صالحان ؛ از كسانى كه شيطان آنها را دشمن خود مى داند، كسانى هستند كهرفت و آمد، نشست و برخاست ، گفت و شنود و خورد و خوراك و خواب آنان با صالحان وپرهيزگاران است .
16. فروتنان ؛ آنان كه در برابر خدا و خلق او تواضع مى كنند، خود را كوچك مىپندارند و خود بين نيستند.
17. جوان عابد؛ جوانى كه عاشق دين بوده و از بندگى خدا لذت برده است و خود را دراين راه قرار داده و شب زنده دارى مى كند.
18. كسانى كه نفس خود را از حرام باز داشته اند؛ كسانى كهحلال خدا را حلال و حرام او را حرام مى دانند، كسانى كه چشم و گوش و بقيه اعضاء وجوارح خود را به حرام عادت نداده اند.
19. كسانى كه در غياب برادران مؤمن خود دعاى خيرشان مى كنند؛ هر چه براى خود مىپسندند، براى ديگران نيز مى پسندند و هر چه را براى خود نمى پسندند براى ديگرانهم نمى پسندند، كسانى كه در حق ديگران دعا مى كنند و چشم داشتى هم از آنان ندارند.
20. كسانى با كه پدر و مادر خود مهربان باشند و به آنان احترام گذارند.
21. پادشاه عادلى كه از روى عدالت با مردم رفتار كند و مردم در سايهعدل او در آسايش باشند.
22. روزه دارانى كه مقدارى از مال خود را به درماندگان مى بخشند، مانند اين است كه مراپاره پاره كرده و در آتش انداخته باشند.
سپس عرض كرد: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم عده اى هستند كه مراقب كردارمن اند، اگر يك نفر را از جاده حق دور كنم و منحرف سازم ، ايشان مى آيند و او را راهنمايىمى كنند و به حق بر مى گردانند.(185)
بلى ، اينان كه ذكر شد كه از دشمنان شيطان اند، آن ملعون از آنان در هراس ‍ است . (ما همآرزو مى كنيم جزو يكى از دشمنان شيطان به حساب آييم و يا دست كم ، در جمع دوستان اونباشيم .)


شريكان شيطان  

همانطور كه انسان با برادران و دوستان خود وارد داد و ستد مى شود و با هم يارىديگران كارها را انجام مى دهد، عدهاى هم با شيطان شريك مى شوند. يكى از كارهايى كهاينان انجام مى دهند و شيطان را به آن فرا مى خوانند، غذا خوردن است .
بعضى از مردم از روى بى توجهى ، هنگامى كه سر سفره مى نشينند، نام خدا را از ياد مىبرند و به اين وسيله ، بستر حضور شيطان را فراهم مى كنند. او در تجارت و كسب و كارآنها شريك مى شود و بعضى كارها را با شراكت انجام مى دهند. از جمله آن كارها، غذاخوردن است . عده اى از مردم از روى غفلت و بى توجهى شيطان را شريك خود مى دانند آندر وقتى است كه انسان سر سفره بنشيند و نام خدا را بر زبان جارى نكند و (بسم الله) نگويد.
از حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم سؤال شد، آيا شيطان در غذا خوردن با انسان شريك مى شود و از غذايى كه انسان مى خوردآن هم مى خورد؟ فرمود: بلى ، زمانى كه انسان براى غذا خوردن ، سر سفره بنشيند و(بسم الله ) را نگويد، شيطان هم مى آيد و بر سر سفره مى نشيند و از غذاهاى آن مىخورد. در اين حال خداوند بركت را از آن سفره و غذا بر مى دارد.(186)
از امام صادق عليه السلام نقل شده : وقتى غذا مى خوريد،اول و آخر آن (بسم الله ) بگويد؛ زيرا وقتى كه انسان مى خواهد غذا بخورد اگر پيشاز آن (بسم الله ) بگويد، شيطان از آن غذا نمى خورد. اگر پس از آن هم (بسم اله )بگويد؛ اگر شيطان از آن غذا خورده باشد استفراق مى كند.(187)
نيز از آن حضرت نقل شده : هنگامى كه سفره غذا گسترده شد. بگوييد: (بسم الله )؛زيرا وقتى كلمه (بسم الله ) را مى گوييد، شيطان به ياران و اصحاب خود مىگويد: از اين جا خارج شويد، چون شما سهمى در اين سفره نداريد. ولى اگر (بسمالله ) را فراموش كرديد، شيطان به ياران خود مى گويد: بياييد و از اين غذاهابخوريد، اين سفره براى شما گسترده شده است .(188)
(در كتابى خواندم :) روزى دو شيطان ، با هم ديدار يكى از آنها بسيار چاق و ديگرىبسيار لاغر بود. از حال هم ديگر جويا شدند. شيطان چاق از رفيق خود پرسيد: چرا تواين قدر لاغرى ؟
جواب داد: من موكل بر شخصى مؤمن و با تقوا هستم . وقتى او آماده غذا خوردن مى شود من همكنار سفره مى روم . وى هنوز شروع نكرده (بسم الله ) مى گويد و مرا از سفره دور مىكند و دايما گرسنه هستم . از اين جهت نحيف و لاغرم .
رفيقش گفت : اما من بر كسى بى ايمان و خدانشناس ماءمورم كه اصلا به ياد خدا نيست . وهيچ وقت نام خدا را نمى برد و (بسم الله ) نمى گويد؛ از اين رو، من در تمام برنامههاى او دست دارم و در غذا خوردن با او همراهم . اين است كه ، شادابم .


هم سنگ شيطان  

بعضى از مردم استاد شيطان و بعضى شاگرد، بعضى رفيق و دوست ، بعضى برادرانو پيروان او بوده اند. عده اى هم هستند كه با شيطان در درجه و رتبه و عذاب و شكنجهمساوى و با او در يك رديف اند.
از جمله : كسانى كه با زحمت و رنج بسيار، دانش اندوخته و به مقامى رسيده اند، ولى بهدانش خود عمل نمى كنند و به اصطلاح عالم بىعمل هستند. چنين اشخاصى با شيطان برابراند.
حضرت امير عليه السلام فرمودند: تورات بر پنج كلمه ختم شده است : من دوست مى دارمدر اول هر صبحى آن كلمات را بخوانم و در آنها دقت نمايم . اولين از فقرات آن ، اين است:
العالم الذى لايعمل بعلمه فهو و ابليس سواه
(عالمى كه به دانش خود عمل نكند او با ابليس هم سنگ و برابر است ).(189)
ابليس هم يكى از دانايان و دانش مندان بود، ولى به علم خودعمل نكرد و با اين كه ملياردها سال در بهشت بود آخر الامر بدين سرنوشت ناگوار دچارگشت و از آن محروم شد و بايد هميشه در آتش و عذاب خدا به سر برد.
عالمى هم كه به علم خود عمل نكند جايگاهش در قيامت همان جايگاه ابليس است ، و در حسرتبهشت بايد به عذاب و شكنجه با ان ملعون مساوى و تا ابد گرفتار گردد.
عالمى كه به علم خود عمل نكند در چند جا مانند ابليس پشيمان خواهد شد در حالى كهپشيمانى براى او سودى نخواهد داشت :
1. هنگام مرگ ؛ حضرت امير المومنين عليه السلام راجع به علماى بىعمل چنين فرمود:
اشد الناس ندما عند الموت العلماء غير العاملين
(پشيمان ترين مردم هنگام مرگ عالمانى هستند كه به علم خودعمل نكرده اند).(190)
2. روز قيامت ؛ حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: كسى كه كسب علم ودانش كند و علم خود را به كار نبندد، خداوند روز قيامت او را محشور مى گرداند در حالىكه كور است .(191)
3. در جهنم ؛ نيز آن حضرت صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: روز قيامت عده اى ازاهل بهشت و كسانى كه از عالمى كسب علم كرده اند و به وسيله آنداخل بهشت شده اند - اطلاع پيدا مى كنند كه آن عالم در جهنم است . از او مى پرسند: چهچيز باعث شد كه تو داخل جهنم شوى ؟ در جواب مى گويد: من شما را امر به معروف ونهى از منكر كردم ، اما خود، آنها را انجام ندادم و به همين جهتداخل آتش شدم .(192)


بدتر از شيطان  

آيا بدتر، پست تر و پليدتر از شيطان در جهان كسى هست ؟ آيا خداوند چنين كسى راتاكنون آفريده است ؟ آن طور كه خود شيطان گفته ، بدتر از او هم وجود دارد.
امام صادق عليه السلام از امير المومنين عليه السلامنقل مى كند كه آن حضرت فرمود: روزى از كوفه خارج شدم ، در حالى كه قنبر و عده اىاز اصحاب هم با من بودند. به قنبر گفتم : آيا چيزى را كه من مى بينم تو هم مى بينى ؟عرض كرد: خير، من چيزى نمى بينم . به اصحاب خود گفتم : آيا شما مى بينيد چيزى راكه من مى بينم ؟ عرض كردند: خير، يا امير المومنين ! خدا چشم شما را نورانى و روشن ترگرداند.
فرمود: قسم به آن خدايى كه دانه را شكافت و مخلوقات را از نيستى پديد آورد، به شمانشان خواهم داد چيزى راكه خود مى بينم و مى شنوانم چيزى را كه خود مى شنوم ، طولىنكشيد ناگهان پيرمردى بلند قد و باهيبت ، در حالى كه دو چشم طولانى داشت ، ظاهر شد.عرض كرد: (السلام عليك ) يا امير المومنين و رحمه الله و بركاته ! آن حضرتفرمود:اى ملعون ! از كجا آمده اى و به كجا مى روى ؟ عرض كرد: از پيش مردم آمدم و بهسوى مردم مى روم . فرمود: تو، پيرمرد بدى هستى .
عرض كرد:اى على ! از كجا مى دانى كه من بد مردى هستم . از من بدتر هم وجود دارد. آيامى خواهى حديثى را از خداوند متعال براى تونقل كنم كه بين من و خدا نفر سومى هم بود؟
فرمود: تو، حديثى را از خدا نقل كنى ؟ گفت : بلى ! بعد گفت : وقتى خداوند مرا از بهشتبيرون كرد، در آسمان چهارم ندا كردم و گفتم :اى پروردگار عالم ! آيا خلقى از توشقى تر و بدعاقبت تر از خلق كرده اى ! خداوند به سوى من وحى فرستاد: بلى ، خلقىاز تو شقى تر و بد عاقبت تر هم خلق كرده ام ! برو پيش مالك جهنم تا به تو نشاندهد. من رفتم پيش مالك جهنم ، او هم مرا برد به سوى جهنم ، طبقهاول را باز كرد، آتش سياه از آن بيرون آمد. من فكر كردم الان ، هم من و هم ملك را مىسوزاند. دستور داد برگرد، آتش هم برگشت . طبقه دوم را باز كرد، آتش سوزانده تر وسياه تر بيرون آمد. همين طور تا طبقه هفتم را باز كرد، آتشى از اين طبقه بيرون آمد كهمن فكر كردم ، هم من و هم مالك و هم جميع خلايق را خواهد سوزاند. من از ترس ‍ دست هاى خودرا بر روى چشم هايم گذاشتم و گفتم :اى مالك ! بگو خاموش شود كه الان من از بينخواهم رفت .
مالك گفت : خير، تو تا روز معلومى زنده خواهى ماند. دستور داد آتش ‍ خاموش شود. درپايين طبقه هفتم دو نفر را ديدم كه در گردن هاى آنان زنجيرهايى از آتش بود و بهوسيله اين زنجيرها آويزان بودند. عده اى بالاى سرشان با گرزهاى آتشين ايستاده ودايما با آنها بر سر آنها مى زدند.
گفتم :اى مالك ! اين دو نفر چه كسانى هستند؟ گفت : آيا دو هزارسال قبل از آن كه خداوند خلايق را خلق كند، در ساق عرش نخوانده اى كه نوشده بود(نيست خدايى مگر خداى احد واحد، و محمد صلى الله عليه و آله و سلمرسول او است كه على عليه السلام او را يارى خواهد كرد) بعد گفت : اين دو نفر كسانىهستند از دشمنان على و از كسانى كه در حق او ظلم و ستم مى كنند.(193)


شيطان تر از شيطان  

آيا خداوند در جهان ، شيطان تر، مكارتر، حيله بازتر و شرورتر از شيطان خلق كردهاست ؟ بلى ، بعضى در عالم پيدا مى شوند كه شيطنت آنها از شيطان بيشتر است . اگر اوهمه را مى فريبد و از راه حق و حقيقت منحرف مى كند، آنان خود شيطان راگول مى زنند و فريب مى دهند؟ براى نمونه به داستانذيل توجه شود:
از امير المومنين عليه السلام نقل شده كه فرمود: من در كنار كعبه نشسته بودم . ناگهانديدم پيرمردى كمر خميده ، ابروهايش در اثر پيرى بر چشمانش افتاده ، موهاى سروصورتش سفيد شده ، عصايى به دست گرفته ، كلاه قرمزى بر سرگذاشته ، عبايىاز موبر دوش انداخته و تكيه به كعبه داده است . نزديك پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله و سلم آمد و گفت : يا رسول الله ! خداوند تو را رحمه للعالمين ) قرار داد. و از وقتىكه آيه :
قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله ان الله يغفر الذنوبجميعا
(اى پيامبر! به بندگان من بگواى كسانى كه ! (در اثر گناه ) بر نفس خود اسرافكرديد از رحمت خدا ماءيوس نشويد؛ زيرا خداوند همه گناهان را مى بخشد).(194)
نازل شد، من به طمع افتادم كه خداوند گناه مرا نيز خواهد آمرزيد، ليكن شفيع و واسطههم ضرورت دارد و بهتر از تو شفيعى در عالم نيست . من توبه مى كنم و تو شفاعت كن تاخداوند، توبه مرا نيز قبول كند. جبرئيل نازل شد و عرض كرد: يارسول الله صلى الله عليه و آله و سلم ! ما هيچ كس را از رحمت خويش ماءيوس نكرده ايم؛ چون آن ملعون تو را شفيع خود قرار داد، توبه اش را بپذير و ما هم مى پذيريم ؛ بهشرط آن كه به نجف بر سر قبر حضرت آدم برود و سجده كند. حضرترسول صلى الله عليه و آله و سلم خبر را به او داد: وىقبول كرد كه برود نجف اشرف در كنار قبر حضرت آدم و بر آن سجده كند.
چون برخاست و مقدارى راه رفت ، عمر خود را به او رساند و بسيار سرزنش كرد و گفت :اى شيطان ! چيزى كه تو ميان همه خلايق معروف و مشهور كرد، اين بود كه تو غيرتداشتى ، روى حرف خود محكم ايستادى ، با خداى خود مجادله و بحث كردى : وقتى كه آدمعليه السلام زنده و روح در بدنش بود سجده نكردى ! الان مى روى كه بر خاك او سجدهكنى ! مگر غيرت خود را از دست داده اى ! آتش براى تو بهتر از ننگ و عار است ! اين قدرگفت كه او را پشيمان كرد. شيطان هم از قصد خود منصرف شد.(195)

ان كان ابليس اغوى الناس كلهم
فانت يا عمر اغويت شيطانا
يكى بچه گرگ مى پروريد
چه پرورده شد خواجه را بر دريد
چه بر پهلوانان سپردن بخفت
زبان آورى بر سرش رفت و گفت
تو دشمن چنين نازنين پرورى
ندانى كه ناچار زخمش خورى
نه ابليس در حق ما طعنه زد
كز اينان نيايد به جز كار بد
فغان از بديها كه در نفس ما است
كه ترسم شود طعن ابليس راست
چه ملعون پسند آمدش قهر ما
خدايش برانيد از بهر ما
كجا سر برآريم از اين نام ننگ
كه با او به صلحيم و با حق به جنگ
نبينى كه كمتر نهد دوست پاى
كه بيند چو دشمن بود در سراى
يكى مال مردم به تلبيس خورد
چه بر خواست لعنش بر ابليس كرد
چنين گفت : ابليس اندر رهى
كه هرگز نديدم چنين ابلهى
ترا با من است اى فلان ! آشتى
چرا تيغ پيكار برداشتى ؟

گمراهتر از شيطان  

عده اى از مردم هستند كه در كفر ورزى و شرك ، پست فطرتى و بى وجدانى از شيطانپست تر و گمراه ترند. در قيامت هم از نظر عذاب و شكنجه در بدترين وضعى قراردارند كه خود شيطان هم از زيادى عذاب و شكنجه و بدبختى آنها تعجب مى كند!
سليم بن قيس از سلمان فارسى نقل مى كند كه گفت : وقتى روز قيامت - هر كسى به جزاىاعمال خود برسد - ابليس لعين را در حالى كه با افسارى از آتش مهار كرده - وگرداگرد او را گرفته اند - به عرصه محشر مى آورند.
از طرف ديگر، شخص گمراهى را هم كه در دنيا از شيطان اطاعت كرده ، و بارى از گناهانرا بر دوش او بار كرده و با دو افسر، از افسران آتشين ، دهنه بسته و مهار كرده اند،كشان كشان به صحراى عرصات مى آورند. وقتى ابليس او را مى بيند به سويس مىرود و نعره اى مى كشد و به او مى گويد:اى شخص (بدسيرت )! مادر به عزايت بگريد.تو كيستى و چه كاره اى - كه عذاب و سختى تو از من بيشتر است ؟ - من كه اولين و آخرينمردم را گمراه و گرفتار نموده ام . با يك افسار مهار شده ام ، ولى مى بينم تو را با دوافسار در بند و زنجير كشيده اند.
در جواب مى گويد: من آن كسى هستم كه حرف تو را شنيد و از تو اطاعت كردم . كسى هستمكه تو، به من دستور مى دادى خداى خود را نافرمانى كنم - و من همين كار را كردم . او بهمن امر مى كرد كه او را بندگى و عبادت كنم - ولى من از روى لجاجت و شقاوت و فرمانبردارى از تو - سرپيچى مى كردم .(196)
آرى ، اين ها كسانى هستند كه حرف پيامبران و اوليا و ائمه معصوم عليها السلام و قرآنرا زير پاگذاشته و به دستور آن ملعون بودند. پس بايد جزاى كردار خويش را ببينندبه طورى كه خود شيطان هم در شگفت باشد.


لشكر شيطان  

مسلم است كه هيچ پادشاهى و سلطان و اميرى نمى تواند به تنهايى و بدون سپاه ولشكر، كشورش را اداره كند و احتياج به نيرو دارد؛ هر چه لشكرش ‍ بيشتر و مجهزترباشد قدرت آن كشور هم افزايش مى يابد. عمده همت يك سلطان ، آماده كردن لشكر منظم ومرتب است . شيطان هم از اين برنامه بيرون نيست و احتياجى به نيرو و لشكر دارد. وىبا آن ، كار خود را شروع مى كند. سپاه و نيروى شيطان از چند طايفهتشكيل مى شود:
1. امام صادق عليه السلام فرمود: لشكر شيطان از تبار او پديد مى آيد كه همان شياطينهستند.(197)
2. لشكر شيطان : از پيروان او - اعم از فرزندانش و فرزندان آدم -تشكيل مى شود.(198)
3. از معصيت كاران پيروان او - اعم از معصيت كاران جن و انس -شكل مى گيرد.(199)
4. كسانى كه شيطان ، آنان را به بت پرستى فرا مى خواند و آنان در اين دعوت از اوپيروى مى كنند.(200)
5. عبارت اند از هم نشينان شياطين ، آنان كه قرآن از ايشان به عنوان كسانى ياد مى كندكه از گمراهى دست بر نمى دارند، مگر آن گاه كه موجبات ورود آنها را به آتش دوزخفراهم آورند.(201)
لشكريان مهم شيطان از دو گروه تشكيل مى شود: يكى زنان - بى ايمان و هرزه - وديگرى غضب . در روايتى آمده :
ليس لابليس جند اشد من النساء و الغضب (202)؛
(حضرت رسول و امام صادق عليه السلام هر دو فرمودند: - (لشكرى سخت تر از از زنها و غضب ، براى شيطان نيست .)(203)
اما زن ها، خود آن ملعون مى گويد: زن هاى (بى ايمان ) نصف لشكر من است ، و آنها ازبراى من تيرى هستند كه به هر جا افكنم خطا نمى رود. با اين لشكر - زنان بى ايمان وفريبنده - شيطان به جنگ مردان با ايمان و با تقوا مى رود كه بهقول خودش ، آنها تيرى هستند كه خطا نمى روند.
رواياتى از زبان شيطان ، درباره تعريف از زنان بى ايمان وارد شده كه :قابل توجه است . ما به بعضى از آنها اشاره مى كنيم :
در ملاقاتى كه حضرت يحيى عليه السلام با ابليس نمود، در ضمن سخنانى كه آنحضرت با آنان ملعون داشت ، مى پرسد: اى ملعون ! چه چيز بيشتر موجب خوش حالى وروشنى چشم تو مى گردد؟
عرض كرد: زنان (بى ايمان ) كه ايشان تله ها و دام هاى من اند. وقتى لعنت و نفرين هاىصالحان بر من جمع مى شود، نزد زن ها مى روم و از ايشاندل خوش مى گردم .
در حديث ديگرى آمده است : ابليس به خدمت حضرت يحيى عليه السلام عرض كرد: اىيحيى ! هيچ چيز مثل زنان كمر مرا محكم نمى كند و چشمم را روشن نمى گرداند. ايشان تلهها و دام هاى من اند و تيرى هستند كه به وسيله آنان خطا نخواهم كرد: پدر و مادرم بهفداى ايشان باد.
سپس افزود: اگر آنان نبودند، من نمى توانستم پست ترين و بى عرضه ترين مردان راگمراه كنم ! چشم من به ايشان روشن است ، به واسطه ايشان به مرادم مى رسم ، به سببآنها مردم دنيا را به پرتگاه مى برم . مهمترين وسيله اى كه شيطان جهت اغواى آدميان بهكار مى برد، در درجه اول زنان - بى دين و شرور - و پس از آنپول است . از اين جهت گفته شده : زنان (بى تقوا) زاده شيطان اند.(204)
لذا حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم به مردم دنيا اخطار مى كند و مى فرمايد:از دنيا بترسيد و از زنان بپرهيزيد؛ زيرا شيطان مانند ديده بان لشكر در كمين است وهيچ يك از دام هاى او براى شكار مردان پرهيز كار مانند زنان ، مورد اطمينان نيست.(205)
او كوشش مى كند كه حتى پيامبران الهى را به وسيله زنان به دست آورد و نابود كند.
حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: خدا هيچ پيغمبرى از گذشتگان رامبعوث نگردانيد مگر آن كه شيطان ، اميد داشت كه او را به دام زنان اندازد و هلاكشانسازد. و فرمود: من آن قدر كه از زنان مى ترسم از هيچ چيز هراس ندارم .
و نيز فرمود: اى مردم ! از زنان بپرهيزيد. اول فتنه در بنىاسرائيل به واسطه زنان بود.
مثل فتنه زليخا براى يوسف عليه السلام .

عزيزان را كند كيد زنان خوار
به كيد زن مبادا كس گرفتار
اين رانده شده از دستگاه خدا در تعريف زن ها مى گويد: زنان محرم اسرار من و در حاجات ومشكلات دنيا فرستاده من اند. آن بد عاقبت ، بيشتر فتنه و گناه را به وسيله زنان انجاممى دهد، مردان را به وسيله زنان در دام خود مى گيرد.
شيطان در يكى از ديدارهايى كه با حضرت موسى عليه السلام داشت و به آن حضرتپند مى داد، عرض كرد: اى موسى ! هيچ وقت با زنى كه بر توحلال نيست در جاى خلوتى قرار نگير؛ زيرا هر مردى كه با زن بيگانه در خلوت باشد،من نفر سوم آنها خواهم شد - آن قدر وسوسه مى كنم - تا آنها را به فتنه اندازم.(206)
تفو بر تو اى گردش روزگار
سيه مرا ترا باد، ليل و نهار
ترا مهربانى همه بازان است
اگر سوى بازار اگر برزن است
به مردن ندارى سر ياورى
هميشه به ايشان كنى داورى
چو خوش گفت : فردوسى پاك زاد
كه رحمت بر آن تربت پاك باد
زن واژدها هر دو، در خاك به
جهان پاك از اين هر دو ناپاك به
اگر نيك بودى زن و راءى زن
زنان را مزن نام بودى نه زن
زن از پهلوى چپ شده آفريد
كسى از چپ ، راستى هرگز نديد
دلارام باشد زن نيك خواه
وليكن زن بد خدايا پناه (207)

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation