حربه شيطان به خودش برگشت روزى حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام براى انجام كارى ، يكى از غلامان خود را صدازد. شيطان او را وسوسه كرد كه جواب آن حضرت را ندهد. چندين بار او را صدا كرد،جواب نيامد! حضرت به جست و جو پرداخت . ديد آن غلام پشت ديوارى دراز كشيده ومشغول خرما خوردن است . از سلمان فارسى نقل شده كه گفت : روزى گذر شيطان به جمعيتى افتاد كه از علىعليه السلام بدگويى مى كردند! در مقابل آنها ايستاد. جمعيت گفتند: كى هستى كهمقابل ما ايستادى ؟ جواب داد: (ابومره ) هستم (لقب شيطان است ) گفتند: آيا سخنان ما راشنيدى ؟ گفت : اى بر شما! آيا على بن ابى طالب عليه السلام را كه مولاى شما است ،ناسزا مى گوييد؟ آنها گفتند: از كجا دانستيد كه ايشان مولاى ما است ؟ گفت : ازقول پيامبر خود شما كه (در غدير) فرمود: (هر كس من مولاى او هستم ، على مولاى او است. خدايا! دوست بدار كسى كه على را دوست بدارد و دشمن بدار كسى كه على را دشمنبدارد.)(549) ابن عباس مى گويد: در بنى اسرائيل عابدى بود به نام (برصيصا). مدت طولانى خدارا عبادت كرد تا به جايى رسيده بود كه او را مستجاب الدعوه مى خواندند. نقل شده است كه : كسى همواره در دل شب با سوز و گداز خدا را مى خواند. كامش با لفظ(الله الله ) شيرين بود. اين حالت روحانى بر شيطان سخت آمد. پيش وى رفت و گفت :اى پررو! تو كه مى بينى خداوند، در برابر دعاها و اصرار تو لبيكى نمى گويد،چرا اين قدر لجاجت مى كنى ؟ بس است ، دعا كردن را رها كن و پى كار خود برو. نقل شده يك نفر مصرى از قوم فرعون ، خوشه انگور بسيار زيبايى را به فرعون داد وگفت : مى خواهم اين خوشه انگور را با همين قيافه بهشكل جواهرات و لؤ لؤ بزرگ در آورى ؛ زيرا تو خدا هستى - خدا هر كارى بخواهد مىتواند انجام دهد. - فرعون هم آن را گرفت و به اوقول داد كه انجام دهد. اين طور نيست كه شيطان هميشه حرف ناحساب بزند. گاهى اوقات هم به دوستان و حتىدشمنان خود هم سفارش درست مى كند و حرف حساب مى زند. گاهى اوقات با همان حرفهاىحساب شده ، دوستان و طرفداران خود را رنجانده ، آنها را به رسوايى مى كشاند و ازغرورشان پايين مى آورد. معاويه از فعاليت روزانه به تنگ آمده ، از حيله و نيرنگ و نقشه هاى گوناگون سردردگرفته ، از رفت و آمد سرسپردگان و جيره خواران به ستوه آمده ، از زندان و تبعيد وكشت و كشتار، ضعف اعصاب گرفته بود قضاوتهاى ناحق و بى جا، وجدانش را عذاب مىداد و مى خواست از عذاب وجدان رهايى يافته و كمى از دردسر خود بكاهد. به اطاقمخصوص خود رفت كه از قالى هاى نخ قرمز و پرده هاى ترمه و متكاهاى پربار، و ختهايى كه با تشك هاى نرم فرش شده بود رفت . يك راست بدون آنكه نامه هاى خصوصىاش را مطالعه كند و از متن آنها باخبر شود، روى تخت خود لميد، شايد خواب به چشمهاىخسته او بيايد. اما مثل اينكه خواب هم از ظلم وجنايت او به تنگ آمده بود. آن شب خواب از اودور شده و تا نزديكى هاى صبح به سراغ او نيامد. نزديكهاى طلوع فجر بود كه باهزاران زحمت مى رفت كه چشمهايش گرم شود و به خواب رود، اما خواب نبود، بلكهخيال خواب بود! خواجه عبدالله در تفسير خود حكايت كرده : عمر بن خطاب روزى را ديد، گريبان او راگرفت و گفت : مدتى است من در پى تو بودم تا به خانه ببرم ، كودكان با تو بازىكنند و خوشحال باشند. امام صادق عليه السلام فرمود: وقتى كه اين آيهنازل شد امام صادق عليه السلام فرمود: شيطان گفت : من از حيله كردن پنج طايفه عاجزم ، غير ازاين پنج طايفه بقيه مردم در اختيار من هستند. از امام صادق عليه السلام نقل كنند، مردى بر آن حضرت وارد شد و عرض كرد: يا بنرسول الله ! مى خواهم از چيزى بپرسم كه تاكنون كسى از آن نپرسيده و بعدا هم نخواهدپرسيد! آن حضرت فرمود: شايد مى خواهى از منسوال كنى از حشر و نشر مردم ؟ آن مرد عرض كرد: قسم به آن كسى كه محمد صلى اللهعليه و آله و سلم را به حق برگزيد، نمى خواهمسوال كنم ، مگر آن را كه فرمودى ! حضرت فرمود: محشر همه مردم در زمين بيت المقدساست مگر مردم قم ؛ چون آنها در قبرهاى خود محاسبه و از آن جا به سوى بهشت برده مىشوند. بعد فرمود: اهل قم گناهشان بخشيده است . در ميان بازماندگان ابليس لعين هيچ كدام توبه نكردند و ايمان نياوردند، مگر يكى ازآنها به نام (هام ) كه در زمان حضرت نوح عليه السلام به دست آن حضرت توبهنمود. نقل شده : شبى از شب ها حضرت امام سجاد زين العابدين عليه السلام در نماز و تهجدبود، و با خلوص نيت خدا را عبادت مى كرد - شيطان به فكر فرو رفت ، كارى كند كهامام را از نماز و عبادت منصرف كند ولو به كوتاه كردن نماز باشد. آن لعين به صورتمار عظيمى ظاهر شد كه آن حضرت را بترساند و از عبادت منصرف گرداند. جلو آنحضرت رفت و آمد مى كرد. حضرت ملتفت او نشد، آمدداخل سجاده امام ، باز ايشان متوجه نشد. پس از آن آمد و انگشت پاى او را در دهان گرفت وفشار داد، به طورى كه پاى او مجروح شد باز آن حضرت متوجه نشد و نماز خود را بهپايان رسانيد. بعد از آن كه انقلاب شكوه مند اسلامى ايران به رهبرى حضرت امام خمينى (ره ) به ثمررسيد. طاغوت ها و طاغوت چه ها بعضى فرار كردند و بعضى به دست انتقام گرفتارشدند. اما هنوز در كشور آمريكا و دست نشاندگان او مرموزانه و مخفيانه مى خواهند انقلابرا از مسير اصليش منحرف كرده يا اگر نتوانند به سقوط كشانند؛ عليه انقلاب نقشه هاىگوناگونى كشيدند و توطئه هاى زيادى در لانه جاسوسى طراحى كردند.غافل از اين كه مرحوم آيه الله العظمى (خمينى ) (ره ) امام امت و ملت رنج ديده ، تمامنقشه هاى آنها را مى خوانند و روزى افشا خواهند كرد. و اين كار به وسيله دانشجويانمسلمان پيرو خط امام انجام گرفت و رسوايى آنان به تمام جهان ثابت شد و به گوشكشورهاى جهان رسيد. كسى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه آن حضرت فرمود: وقتى يكى از اولياىخدا از مادر زاده شود، شيطان بيرون مى جهد و فريادى مى زند كه همه شياطين به وحشتمى افتند.
|