سلسله از انبياء كه فقط مبلغ شرايع ديگر و دعوت كننده به شرايع ديگربودند انجام میدادند ، آن كار را امروز دانش میكند ، علم و علماء میكنند. چون آن دورهها ، دوره جهالت و ظلمت بود احتياج به آن جور نبوتها بود. در دوره نوشتن و خواندن و علم و شاگردی و مدرسی و استادی و تدوين علوم، ديگر احتياجی به اين نبوتهای تبليغی و نبوتهای دعوتی نيست . باب الهام مسدود نشده است ممكن است اينجا يك سؤال ديگری بكنيد ، و آن اينكه آيا بعد از زمانحضرت رسول اساسا به كلی باب الهام مسدود شد يا باب نبوت مسدود شد ؟پاسخ اينست كه باب نبوت يعنی باب پيامبری مسدود شد ، اما باب كشف وشهود و الهام مسدود نشد . ممكن است بشری از لحاظ صفا و كمال و معنويتبرسد به مقامی كه به قول عرفا يك سلسله مكاشفات برای او رخ میدهد وحقايقی كه از طريق علم الهامی به او ارائه داده میشود ، ولی او مأمور بهدعوت مردم نيست . حضرت امير در نهج البلاغه میفرمايد : « ان الله تعالیجعل الذكر جلاء للقلوب تسمع به بعد الوقرش و تبصر به بعد العشوش و تنقادبه بعد المعاندش » . و بعد میفرمايد : « و ما برح لله عزت آلاؤه فیالبرهة بعد البرهة و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فكرهم و كلمهم فیذات عقولهم » ( 1 ) . يعنی [ ( هميشه در دنيا افرادی هستند كه خداوند درباطن ضميرشان با آنها حرف میزند ) ] . حضرت زهرا اينجور بود با آنكهپيامبر هم نبود . حضرت مريم به نص قرآن مجيدپاورقی : . 1 نهج البلاغه ، خطبه . 220 |