پيغمبران گرفته بود كه بايد علامات و مشخصات او را برای مردم بگوئيد وبنويسيد ، در كتابهای آسمانی و آثاری كه از پيغمبران پيشين باقی ماندهبود علائم اين پيغمبر همه ذكر شده بود و لهذا مشهور بود ، مثل اينكه اينپيغمبر از جزيرش العرب مبعوث میشود ( اين يك امر شناخته شده بود )مركب او به اقتضای محيطی كه هست شتر است ( اين يك علامت مشهور بود )علامتی در پشت شانهاش دارد ( يكی از علائم مشهور او بود ) . اسمش وخصوصيات پدر و فاميلش همه از علائم مشهور او بود . و همچنين [ ( امی ) ]يعنی درس ناخوانده و مكتب نرفته و استاد نديده بود . اين نيز يك علامتمشهور بود . و پيغمبران سلف آنها را به امت خودشان تعليم داده بودند .در آيه ديگر میفرمايد : « الذين يتبعون الرسول النبی الامی »مردمی كهپيروی میكنند از رسول و نبی ( حالا فرق رسول و نبی چيست ؟ بماند ) وپيغمبر امی ، درس ناخوانده ، كتاب و مكتب و استاد ناديده ، « الذیيجدونه مكتوبا عندهم فی التوراش و الانجيل »( 1 ) [ ( او را و علائم او رادر تورات و انجيل نوشته میيابند ) ] . و بسياری از افرادی كه در آن زمانبه وجود مقدس پيغمبر اكرم ايمان آوردند افرادی بودند كه روی همان علائم ومشخصات ، ظهور پيغمبری را در اين زمان با آن علامات حدس میزدند و ياخودشان به ديگران گفته بودند . سر اينكه اسلام بالخصوص در مدينه اينهمه نفوذ پيدا كرد و ذهن مردمآماده بود كه پيغمبری پيغمبر اكرم را قبول بكنند ، با اينكه اوضاعاجتماعی آنها جور ديگری بود و میخواستند عبدالله بن ابی را برای خود به پاورقی : . 1 سوره اعراف ، آيه . 156 |