است كه نمیتوان وارد شد . اجمالا همين قدر میگوئيم كه نظام قضائی اسلامنظام خاصی است . عدالت قضائی در اسلام فوق العاده مورد توجه است . دراسلام همان اندازه كه درباره شخصيت علمی قاضی دقت زياد شده كه بايد درحقوق اسلامی صاحبنظر و مجتهد مسلم باشد ، درباره صلاحيت اخلاقی اونيزنهايت اهتمام به عمل آمده است . قاضی بايد مبرا از هر گونه گناه باشدولو گناهی كه مستقيما با مسائل قضائی سرو كار ندارد . قاضی به هيچ وجه حقندارد از متخاصمين اجرت بگيرد . بودجه قاضی بايد به طور وافر از بيتالمال مسلمين تأديه شود . مسند قضا آنقدر محترم است كه طرفين دعوا هر كهباشد ولو خليفه وقت باشد آنچنانكه تاريخ در سيره علی عليه السلام نشانمیدهد بايد با كمال احترام بدون هيچگونه تبعيضی در پيشگاه مسند قضاء حاضرشود . اقرار و شهادت ، و در برخی موارد " سوگند " نقش مؤثری دراثبات يا نفی دعاوی در نظام قضائی اسلام دارد . . 9 كتاب الشهادات . كتاب شهادات از توابع كتاب قضاء است .همچنان كه اقرار نيز چنين است . اگر كسی بر كسی ادعائی مالی كند ، ياطرف اقرار میكند و يا انكار . اگر اقرار كند كافی است برای اثباتمدعای مدعی و احكام قاضی ، و اگر منكر شود بر عهده مدعی است كه بينهيعنی شاهد اقامه كند . اگر شاهد جامع الشرايط داشته باشد مدعا ثابتمیشود . بر منكر نيست كه شاهد اقامه كند . منكر در موارد خاصی مكلف به قسم میشود و اگر قسم بخورد قرار منعتعقيب او صادق میشود . اين قاعده در فقه مسلم است |