هشت تای ديگر هست . انسان برای اينكه به خدا از نظر عمل موحد باشد و همه رشتهها [ ی متصل به او ] از خدا سرچشمه بگيرد بايد همه اينها را قطع بكند تا بتواند به او وصل بكند و [ مصداق ] " « فمن يكفر بالطاغوت و يؤمن بالله »" ( 1 ) بشود . اينها معتقد هستند كه همين چيزی كه اسمش " بلا " هست ( عشق " سبب میشود كه انسان از همه آن صد شیء میبرد ، به همان يكی وصل میشود و اين حالت تمركز در او پيدا میشود . آنگاه مدعی هستند همين قدر كه اين تمركز ولو نسبت به يك مظهر و يك شیء باطل در او پيدا شد بعد امكان اينكه اين تمركز تحت مراقبت يك " كامل " از اينجا برداشته شود و به مركز اصلی خودش گذاشته شود هست . آنچه گفتهاند روی اين حساب است . سؤال ديگر اين است كه : آيا پرستش را به مفهوم عبوديت به كار میبريد ؟ اگر چنين است پس با توضيحی كه در مورد پرستش فرموديد كه مرحله نهايی عشق است ، عبادتی را كه بندگان فقط به قصد انجام وظيفه انجام میدهند چه میتوان ناميد ؟ عبادت حقيقی اسلامی است كه در عبادت ، اخلاص شرط است : « و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين »( 2 ) و يكی از اخلاصها ، بلكه بالاترين اخلاصها اين است كه انسان معبودش پاورقی : |