كه با آنها بجنگيم ، با هر كسيكه مسلمان نيست ما مجازيم بجنگيم تا آنجاكه آنها را خاضع كنيم اگر غير مسلمان اهل كتاب نيست بايد با او بجنگيمتا مسلمان شود يا كشته گردد و اگر اهل كتاب است بايد بجنگيم تا مسلمانبشوند يا مسلمان نشوند و در برابر ما تسليم بشوند و جزيه بپردازند .آنهائيكه ميگويند بايد مطلق را بگيريم ( يعنی اگر كسی بگويد مطلق را بايدگرفت ) اينجور ميگويد . ولی اگر كسی بگويد مطلق را بايد حمل بر مقيد كرد ، ميگويد نه ، با كمكآيات ديگری كه در قرآن داريم كه موارد مشروعيت جهاد را ذكر ميكندمیفهميم كه مقصود مطلق نيست موارد مشروعيت جهاد كجاست ؟ مثلا از جملهاين است كه آنطرف بخواهد با شما بجنگد و يا اينكه آنطرف مانعی ايجادبكند برای نشر دعوت اسلامی ، يعنی سلب آزادی دعوت بكند و مانع نشردعوت بشود ، و در واقع سدی و مانعی ايجاد كند . اسلام ميگويد اين سد را ومانع را بشكن . و يا اينكه آنها يك قومی را تحت ظلم و شكنجه خودشانقرار داده باشند شما با اينها بجنگيد برای اينكه مظلوميتی را از چنگالآنها نجات بدهيد كه در آن آيه ميفرمايد : « و ما لكم لا تقاتلون فی سبيلالله و المستضعفين من الرجال و النساء و الولدان »( نساء - آيه 75 ) .چرا در راه خدا و در راه آن مردم بيچاره از مردها و زنها و بچههائيكه درتحت شكنجه قرار گرفتهاند نمیجنگيد ؟ اين يك سؤال را شما بايد داشته باشيد تا همه آياتيكه مربوط بجهاد استرا جمع كنيم و روی همديگر بريزيم ببينيم از اينها چی درميايد . 2 - آيا با همه اهل كتاب ميتوان جنگيد ؟ مسئله دوم در اين آيه اين قسمت است كه اساسا اين آيه اينجور عنواننكرده مطلب را كه با اهل كتاب بجنگيد ، ميگويد |