است . عقل نيز در برخی موارد مؤيد حكم شرع است ، يعنی حكم استقلالی عقلنيز عين حكم شرع است ، و در برخی موارد ديگر لااقل ساكت است يعنی حكماستقلالی ندارد و تابع شرع است . علم اصول ، در بخش " اصول استنباطيه " دستور صحيح استنباط احكامواقعی را به ما میآموزد ، و در بخش " اصول عمليه " دستور صحيح اجراء واستفاده از ضوابط و قواعدی كه برای چنين شرائطی در نظر گرفته شده به مامیآموزد . چهار اصل عملی اصول عمليه كليه كه در همه ابواب فقه مورد استعمال دارد چهارتا است :. 1 اصل برائت . . 2 اصل احتياط . . 3 اصل تخيير . . 4 اصل استصحاب . هر يك از اين اصول چهارگانه مورد خاص دارد كه لازم است بشناسيم . اولاين چهار اصل را تعريف میكنيم . " اصل برائت " يعنی اصل ، اين است كه ذمه ما بری است و ما تكليفینداريم . " اصل احتياط " يعنی اصل ، اين است كه بر ما لازم است عمل بهاحتياط كنيم و طوری كه عمل كنيم كه اگر تكليفی در واقع و نفس الامر وجوددارد انجام داده باشيم . " اصل تخيير " يعنی اصل اين است كه ما مخيريمكه يكی از دو تا را به ميل خود انتخاب كنيم . " اصل استصحاب " يعنیاصل ، اين است كه آنچه |