بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب فرهنگ عاشورا,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 - فرهنگ عاشورا
     02 - فرهنگ عاشورا
     03 - فرهنگ عاشورا
     04 - فرهنگ عاشورا
     05 - فرهنگ عاشورا
     06 - فرهنگ عاشورا
     07 - فرهنگ عاشورا
     08 - فرهنگ عاشورا
     09 - فرهنگ عاشورا
     10 - فرهنگ عاشورا
     11 - فرهنگ عاشورا
     12 - فرهنگ عاشورا
     13 - فرهنگ عاشورا
     14 - فرهنگ عاشورا
     15 - فرهنگ عاشورا
     16 - فرهنگ عاشورا
     17 - فرهنگ عاشورا
     18 - فرهنگ عاشورا
     19 - فرهنگ عاشورا
     20 - فرهنگ عاشورا
     21 - فرهنگ عاشورا
     22 - فرهنگ عاشورا
     23 - فرهنگ عاشورا
     24 - فرهنگ عاشورا
     25 - فرهنگ عاشورا
     26 - فرهنگ عاشورا
     27 - فرهنگ عاشورا
     28 - فرهنگ عاشورا
     29 - فرهنگ عاشورا
     30 - فرهنگ عاشورا
     31 - فرهنگ عاشورا
     32 - فرهنگ عاشورا
     33 - فرهنگ عاشورا
     34 - فرهنگ عاشورا
     35 - فرهنگ عاشورا
     36 - فرهنگ عاشورا
     37 - فرهنگ عاشورا
     38 - فرهنگ عاشورا
     fehrest - فرهنگ عاشورا
 

 

 
 

گ

گريز

گريز زدن:گفتارى را منتهى به موضوع ديگر كردن،مطلبى را به مطلب ديگر پيوستن باتناسب،چنانكه روضه‏خوانان از حكايتى به واقعه كربلا يا يكى از شهدا روند. (1) واعظان و روضه‏خوانان،به تناسب بحث و گفتارى كه دارند،مرثيه خاصى از كربلا رامى‏خوانند يا به مصيبت‏خاصى از مصائب چهارده معصوم مى‏پردازند.مثلا اگر موضوع‏سخن در باره جوان يا كودك باشد،مصيبت على اكبر يا على اصغر را مى‏خوانند و از مراسم‏دفن با شكوه كسى،به بى غسل و بى كفن و دفن ماندن پيكر سيد الشهدا در كربلا منتقل‏مى‏شوند.اين انتقال از موضوع يا حادثه خاص به واقعه كربلا و امام حسين يا يكى ديگراز شهدا«گريز زدن‏»نام دارد.در حركتهاى حماسى و انقلابى نيز بصورتى ديگر گريز به‏صحراى كربلا زده مى‏شود و ياد آن حادثه،سرمايه الهام مى‏گردد.«بخاطر نشر شهادت وفلسفه شهيدان است كه شيعه،به بهانهمرگ برادر و عمو و دايى و پسر خاله و پسر عمه...

ياران و خويشاوندان را گرد مى‏كرده و يكباره به كربلا گريز مى‏زده‏اند و از حسين وشهيدانشيعه مى‏گفته‏اند.» (2)

گريه

«چشم گريان،چشمه فيض خداست‏».گريستن بر ابا عبد الله الحسين‏«ع‏»ثواب بسياردارد. (3) فرشتگان،پيامبران،زمين و آسمان،حيوانات صحرا و دريا هم بر عزاى حسين‏«ع‏» گريسته‏اند. (4)

اشگ ريختن،نشانه پيوند قلبى با اهل بيت و سيد الشهدا است.اشك،دل راسيراب مى‏كند، عطش روح را بر طرف مى‏سازد و حاصل محبتى است كه نسبت به‏اهل بيت‏حاصل مى‏شود. همدلى و هماهنگى روحى با ائمه،ايجاب مى‏كند كه در شادى‏آنان شاد و در غمشان محزون باشيم.اين نشان شيعه است كه‏«يفرحون بفرحنا و يحزنون‏لحزننا...» (5) قلبى كه مهر حسين‏«ع‏»را داشته باشد،بى شك به ياد مظلوميت و شهادت اومى‏گريد.اشك،زبان دل وشاهد عشق است.

آنچنان كز برگ گل،عطر و گلاب آيد برون تا كه نامت مى‏برم از ديده آب آيد برون رشته الفت بود در بين ما،كز قعر چاه كى بدون رشته،آب بى‏حساب آيد برون؟ تا نسوزد دل،نريزد اشگ و خون از ديده‏ها آتشى بايد كه خوناب كباب آيد برون مهر تو شيرازه‏«ام الكتاب‏»خلقت است مشكل اين شيرازه از قلب كتاب آيد برون گر نباشد مهر تو دل را نباشد ارزشىبرگ بى‏حاصل شود گل،چون گلاب آيد برون (6)

گريستن در سوگ شهداى كربلا،تجديد بيعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذيه‏فكرى و روحى با اين مكتب است و اشك ريختن،نوعى امضا كردن پيمان و قراردادمودت با سيد الشهدا است.ائمه شيعه،گريستن بر مظلوميت اهل بيت و عزاى حسينى راتاكيد كرده وشهادت اشك را بر صداقت عشق،پذيرفته‏اند.امام صادق‏«ع‏»فرموده است:

«نزد هر كس كه ما ياد شويم و چشمانش اشگ‏آلود شود،حتى اگر به اندازه بال مگسى‏باشد،خداوند گناهانش را مى‏بخشايد،هر چند چون كف دريا فراوان باشد.» (7) به گفته صائب:

در سلسله اشگ بود گوهر مقصودگر هست ز يوسف خبر،اين قافله دارد

دستور امامان به گريستن بر امام حسين‏«ع‏»بسيار اكيد است.امام رضا«ع‏»به ريان بن‏شبيب در حديث مفصلى فرمود:«يابن شبيب!ان كنت باكيا لشى‏ء فابك للحسين بن على بن‏ابى طالب فانه ذبح كما يذبح الكبش...». (8) اگر بر چيزى گريه مى‏كنى،بر حسين بن على گريه‏كن، كه او را همچون گوسفند،سر بريدند.در حديث ديگرى فرموده است:«محرم،ماهى‏است كه مردم دوره جاهليت جنگ در آن را ناروا مى‏دانستند،ولى در اين ماه،دشمنان،خون ما را بناحق ريختند و هتك حرمت ما نمودند و فرزندان و بانوان ما را به اسارت‏گرفتند و به خيمه‏هاى ما آتش زدند و غارت كردند و در كار ما،براى رسول خدا هيچ‏حرمتى را رعايت نكردند.روز حسين( عاشورا)پلكهاى ما را مجروح و اشگهايمان راجارى كرد و ما از سرزمين كربلا،گرفتارى و رنج به ميراث برديم.پس بايد بر كسى‏همچون حسين،گريه‏كنندگان بگريند، كه گريه بر او،گناهان بزرگ را هم فرو مى‏ريزد.» (9) خود امام حسين‏«ع‏»فرموده است:«انا قتيل العبرة،لا يذكرنى مؤمن الا بكى‏»، (11) من‏كشته اشكم،هيچ مؤمنى مرا ياد نمى‏كند مگر آنكه(بخاطر مصيبتهايم)مى‏گريد.امام‏سجاد«ع‏»بيست‏سال بر امام حسين عليه السلام گريست و هرگز طعامى پيش اونمى‏گذاشتند مگر آنكه گريه مى‏كرد. (12) به فرموده امام صادق‏«ع‏»:هر ناله و گريه‏اى ناپسند ومكروه است،مگر ناليدن و گريستن بر حسين عليه السلام:«كل الجزع و البكاء مكروه‏سوى الجزع و البكاء على الحسين‏». (13) هم گريستن،هم گرياندن،هم خود را شبيه گريه‏كنندگان در آوردن(تباكى)پسنديده‏است و اجر دارد.اين همه فضيلت كه براى گريه بر حسين‏«ع‏»بيان شده و اينكه اشك‏چشم،آتش دوزخ را فرو مى‏نشاند و غمگين شدن در سوگ شهيدان كربلا ايمنى از عذاب‏است،در صورتى است كه گناه و فسق و آلودگى انسان در حدى نباشد كه مانع رسيدن اين‏فيض الهى گردد.اشگى كه مبين پيوند عاطفى و رابطه مكتبى و اتصال روحى با راه و فكرو خط ائمه و سيد الشهداست،حتما زمينه‏ساز پرهيز از گناه مى‏گردد.به تعبير شهيدمطهرى:«گريه بر شهيد،شركت در حماسه او و هماهنگى با روح او و موافقت با نشاط اوو حركت اوست...امام حسين‏«ع‏»بواسطه شخصيت عاليقدرش،بواسطه شهادت‏قهرمانانه‏اش،مالك قلبها و احساسات صدها ميليون انسان است. اگر كسانى كه بر اين‏مخزن عظيم و گرانقدر احساسى و روحى گمارده شدند،يعنى سخنرانان مذهبى،بتوانند ازاين مخزن عظيم در جهت هم شكل كردن و همرنگ كردن و هم احساس كردن روحها باروح عظيم حسينى بهره‏بردارى صحيح كنند،جهانى اصلاح خواهد شد.» (14) پس مهم،شناخت فلسفه گريه در راستاى احياى عاشورا و زنده نگهداشتن مراسم حسينى وفرهنگ كربلاست،نه گناه كردن و آلودگى،به اميد پاك شدن با چند قطره اشك! معلوم‏نيست كه دل و جان آلوده،آن همسويى را با امام داشته باشد كه با ياد مصائبش گريهكند.

گريه در فرهنگ عاشورا،سلاح هميشه برانى است كه فرياد اعتراض به ستمگران رادارد. «اشك‏»،زبان دل است و گريه،فرياد عصر مظلوميت.رسالت اشك نيز پاسدارى از«خون شهيد»است.امام خمينى‏«ره‏»فرمود:«هر مكتبى،تا پايش سينه‏زن نباشد،تا پايش‏گريه‏كن نباشد،تا پايش توى سر و سينه‏زن نباشد حفظ نمى‏شود...»، (15) «گريه كردن برشهيد، نگهداشتن،زنده نگهداشتن نهضت است‏»، (16) «گريه كردن بر عزاى امام حسين، زنده‏نگهداشتن نهضت و زنده نگهداشتن همين معنى است كه يك جمعيت كمى در مقابل يك‏امپراطور بزرگ ايستاد...،آنها از همين گريه‏ها مى‏ترسند،براى اينكه گريه‏اى است كهگريه‏بر مظلوم است،فرياد مقابل ظالم است.» (17)

هر چند نيست درد دل ما نوشتنىاز اشگ خود،دو سطر به ايما نوشته‏ايم (18)

اشگ،سر فصل محبت و مودت است و برخاسته از عشقى است كه خداوند در دلهاقرار دادهكه نسبت به حسين بن على‏«ع‏»مجذوب مى‏شود.به فرموده رسول خدا«ص‏»:

«ان لقتل الحسين حرارة فى قلوب المؤمنين لا تبرد ابدا». (19) براى شهادت حسين‏عليهالسلام حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است كه هرگز سرد و خاموش نمى‏شود.

كدام عاشق در اين ره در بلا نيست؟ كدامين دل شما را مبتلا نيست؟ اگر در سوگتان شد ديده نمناك اگر از عشقتان دل گشت غمناك گواه عشق ما اين ديده و دل رساند«اشگ‏»و«غم‏»ما را به منزل كنون ماييم و درد داغدارى كنون ماييم و اشگ و سوگوارى هنوز اشگ عزا پيوسته جارى است رواق چشممان آيينه‏كارى است غدير ما محرم دارد امروزمحرم،بذر غم مى‏كارد امروز (20)

امروز هم،اشگ و گريه،رابط ما با حسين است و ما با شورى اشگهايمان،سر سفره‏محبت‏سيد الشهدا نشسته‏ايم و نمك پرورده ابا عبد الله هستيم،از اين رو،اين مهر با شيرمادر در جان ماوارد شده و با جان هم به در مى‏شود.

گل باغ حسن قاسم بن حسن‏«ع‏»

گلوى بريده

حلقى كه بود بوسه گه مصطفى مدامآزرده‏اش ز خنجر فولاد كرده‏اى (21)

پس از شهادت امام حسين‏«ع‏»،سر مطهرش را از پيكر جدا كردند.تيغ بر حلقومى‏نهادند كه بوسه‏گاه رسول خدا«ص‏»بود.از اين رو،لقب‏«ذبيح‏»بر آن حضرت داده‏اند وهمچنين تعبير«مجزور الراس‏»از زبان زينب كبرى نقل شده است.در برخى مقتلها آمده‏است كه حضرت زينب،هنگام وداع جسد برادرش،پيكر او را در آغوش گرفت،لب برحلقوم بريده سيدالشهدا«ع‏»نهاد و بوسيد و با آن بدن خونين وداع كرد. (21)

آن سو نگران،نگاه پيغمبر بود خورشيد،رسول آه پيغمبر بود اى تيغ پليد،مى‏شكستى اى كاشآن حنجره،بوسه‏گاه پيغمبر بود (22)

گنجينة الاسرار

كيست اين پنهان مرا در جان و تنكز زبان من همى گويد سخن

شروع كتاب گنجينة الاسرار،با شعر بالاست.مجموعه و منظومه‏اى بلند از شعر عرفانى‏حماسى،در قالب مثنوى از عمان سامانى(م 1322)است،در سوگ حسين‏«ع‏»و ماجراى‏عاشورا،و از آثار برجسته مرثيه فارسى است و از ديد عرفانى به كربلا و قهرمانانوحوادث آن نگريسته است.اين كتاب بارها به صورتهاى مختلف چاپ و منتشر شده‏است.

گندم عراق

يا گندم رى.عمر سعد(فرمانده سپاه كوفه در كربلا)در پاسخ به پيشنهاد سيد الشهدا«ع‏»

كه او را از آلودن دست به خون خويش بر حذر مى‏داشت و عمر سعد بهانه‏هاى مختلفى‏مى‏آورد،از جمله گفت:به من وعده حكومت رى داده شده است.حضرت او را نفرين‏كرد و فرمود:اميدوارم پس از مرگ من،از گندم عراق (23) نخورى مگر اندكى.عمر سعد ازروى استهزا گفت:«جو»آن هم مرا بس است(فى الشعير كفاية)طبق نفرين امام،عمر سعدبه حكومت رى هم نرسيد و به دست مختار كشته شد. (24) در نقل ديگرى آمده است كه‏سالها پيش از عاشورا،عمر سعد به آن حضرت گفته بود:برخى از سفيهان مى‏پندارند كه‏من تو را خواهم كشت.حضرت فرمود آنان سفيه نيستند،بلكه بردباران و حليمانند،ولى‏آنچه مايه چشم روشنى است آن است كه پس از من از گندم عراق،جز اندكى نخواهى‏خورد، (25) كه اين،پيشگويى آن حضرت از وقايع كربلاست.

گودال قتلگاه

محلى كه سيد الشهدا«ع‏»در آخرين لحظات مقاومت،از اسب بر زمين افتاد و شمر ياسنان فرود آمد و سر مطهر امام را از پيكر جدا كرد.گويا نسبت به قسمتهاى ديگر ميدان‏كربلا، پايين‏ترين جا بوده است.قتلگاه،محل به شهادت رسيدن امام شهيدان است كه‏خون مطهرش بر خاك كربلا ريخت.در حال حاضر،بيرون از حرم مطهر آن حضرت،سردابى وجود دارد كه محل شهادت او محسوب مى‏شود و سنگ مرمرى به بلندى نيم متراز سطح زمين،بصورت قبر،بر روى آن محل قرار دارد.اغلب در آن بسته است و گاهى‏براى اشخاص معينى بازمى‏كنند تا زيارت كنند.

«در فكرم آن گودالم كه خون تو را مكيده است.هيچ گودالى چنين رفيع نديده بودم.

در حضيض هم مى‏توان عزيز بود،از گودال بپرس‏». (26)

گوشواره

پس از شهادت امام حسين‏«ع‏»،سپاه كوفه به خيمه‏ها حمله كرده،ضمن به آتش‏كشيدن آنها، هر چه در خيمه‏ها بود غارت كردند و از گوشها و پاهاى اطفال،گوشواره وخلخال بيرون آوردند. (27) از فاطمه صغرى،دختر امام حسين‏«ع‏»نقل شده است كه پس ازشهادت امام،يكى از سواران سپاه عمر سعد به طرف او كه جلوى يكى از خيمه‏ها ايستاده‏بوده،حمله‏ور مى‏شود و با نيزه بر او ضربتى مى‏زند كه بر زمين مى‏خورد،آنگاه گوشواره‏از گوشش مى‏كند و خون جارى مى‏شود. (28) در باره ام كلثوم نيز چنين نقل شده است‏«حتى‏افضوا الى قرط كان فى اذنام كلثوم اخت الحسين‏«ع‏»فاخذوه و خرموا اذنها». (29)

گهواره

سمبل حضور كودك شيرخوار در كربلا و شهيد شدن او با ستم يزيديان.در مرثيه‏ها،تعزيه‏ها وشبيه‏خوانيها از اين سمبل استفاده مى‏شود تا از على اصغر،ششماهه شهيد عاشورا ياد شود.

پى‏نوشتها

1-لغت‏نامه،دهخدا.

2-ياد و يادآوران(چاپ حسينيه ارشاد)،ص 43.

3-احاديث ثواب و آثار گريه بر امام حسين‏«ع‏»را از جمله در بحار الانوار،ج 44،ص 279 تا 296مطالعه كنيد.

4-سفينة البحار،ج 1،ص 97،بحار الانوار،ج 45،ص 220 به بعد.

5-ميزان الحكمه،ج 5،ص 233.

6-اى اشكها بريزيد،حسان،ص 131.

7-وسائل الشيعه،ج 10،ص 391.

8-بحار الانوار،ج 44،ص 286.

9-همان،ص 283.

10-همان،ص 279.

11-همان،ج 46،ص 108.

12-بحار الانوار،ج 45،ص 313.

13-شهيد(ضميمه قيام و انقلاب مهدى)،ص 124 و 125.

14-صحيفه نور،ج 8،ص 70.

15-همان،ج 10،ص 31.

16-همان-ج 10،ص 31.

17-صائب تبريزى.

18-جامع احاديث الشيعه،ج 12،ص 556.

19-از مثنوى‏«اهل بيت آفتاب‏»از مؤلف.

20-محتشم كاشانى.

21-معالى السبطين،ج 2،ص 55.

22-ساعد باقرى.

23-در معالى السبطين‏«گندم رى‏»آمده است.

24-مقتل الحسين،مقرم،ص 248،مناقب،ابن شهر آشوب،ج 4،ص 55.

25-اثبات الهداة،ج 5،ص 199 و 210.

26-خط خون،موسوى گرمارودى،ص 140.

27-حياة الامام الحسين،ج 3،ص 301.

28-بحار الانوار،ج 45،ص 61.

29-عوالم(امام حسين)،ص 305.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation