و خطوط صحابه از لحاظ رسم الخط ، خالی از نقص نبوده است ، ولی بعدهاتابعين و اخلاف آنها همان رسم الخط را به عنوان تيمن و تبرك در كتابتقرآن حفظ كردند و از آن تجاوز نكردند با اينكه بعضی از آن رسم الخطهاخلاف قاعده بود ، لهذا بعضی كلمات قرآن با رسم الخط خاصی باقی ماند " .آنگاه میگويد : " كمالات فنی و عملی از قبيل رسم الخط را كه بستگی دارد به اسباب ووسائل زندگی و جنبه نسبی دارد ، با كمالات مطلق كه فقدان آنها نقص درانسانيت انسان است و نقص واقعی است نبايد اشتباه كرد " . ابن خلدون آنگاه موضوع امی بودن رسول خدا را طرح میكند و خلاصه سخنشاين است : " پيغمبر امی بود . امی بودن برای او كمال بود ، زيرا او علم خويش رااز بالا فرا گرفته بود . اما امی بودن برای ما نقص است ، زيرا مساویاست با جاهل بودن ما " ( 1 ) . آيه ديگری كه از طرف مشاراليه به آن استناد شده آيه 2 و 3 از سوره "لم يكن " است . میگويد : " بسيار شگفت انگيز است كه مترجمان و مفسران قرآن به اين آيه كهتوصيف حضرت محمد ( ص ) میباشد توجه نكردهاند كه در آن گفته شده : "« رسول من الله يتلوا صحفا مطهره »" ( 2 ) يعنی پاورقی : . 1 مقدمه ابن خلدون ( چاپ ابراهيم حلمی ) ، ص 494 و . 495 . 2 بينة / . 2 |