شما « قد ركز بين اثنتين بين السله و الذله » ( گريه استاد ) میدانيد بهمن چه پيشنهاد میكند ؟ میگويد حسين ! يا بايد خوار و ذليل من شوی و ياشمشير . به اميرتان بگوئيد كه حسين میگويد : « هيهات منا الذله » حسينتن به خواری بدهد ؟ ! ( گريه استاد ) آيا او خيال كرده كه من مثل او هستم؟ « يابی الله ذلك لنا و رسوله و المومنون و حجور طابت و طهرت » (گريه استاد ) خدا میخواهد حسين چنين باشد . شما مگر نمیدانيد ، آنزنازاده مگر نمیداند كه من در چه دامنی بزرگ شدهام ؟ من روی دامن پيغمبربزرگ شدهام ، روی دامن علی مرتضی بزرگ شدهام ، من از پستان فاطمه شيرخوردهام ( گريه استاد ) . آيا كسی كه از پستان زهرا شير خورده باشد ، تنبه ذلت و اسارت مثل پسر زياد میدهد ؟ ! « هيهات منا الذله » ما كجا وتن به خواری دادن كجا ؟ ! شعار حسين در روز عاشورا از اين تيپ است . آقايان سردستهها كه برایدستههای خ ودتان شعار میسازيد ، ببينيد شعارهايتان با شعارهای حسينمیخواند يا نمیخواند . مسئله تشنگی اباعبدالله و خاندان و اصحابشان مسئله شوخیای نيست . هوابسيار گرم ( عاشورای آنوقت ظاهرا در اواخر خرداد بوده . هوای عراقزمستانش گرم است تا چه رسد به نزديك تابستان آن ) ، سه روز است كهآب را بروی اهل بيت پيغمبر بستهاند ، گو اينكه در شب عاشورا توانستندمقداری آب بياورند در خيمهها كه حضرت فرمود آب را بنوشيد و اين آخرينتوشه شما خواهد بود . و به علاوه از نظر طبيعی يك قاعدهای است : هر كسیاز بدنش خون زياد برود كه بدن كم خون شده و احتياج به خون |