است ، شب خلوت و مناجات است . اين مطلب را به حكم مطلبی كه درجلسات پيش عرض كردم ، میگويم كه گاهی بعضی ارزشها ارزش ديگر را ازبين میبرند . درگذشته ، جامعه اسلامی گرايشی به ارزش عبادت پيدا كردهبود و میخواست ارزشهای ديگر را از بين ببرد و من احساس میكنم كه بازيك موج افراطی ديگری در حال تكون است ، يعنی عدهای میخواهند بهگرايشهای اجتماعی اسلام توجه كنند ولی گرايشهای خدائی اسلام را فراموشكنند ، يعنی انحراف و اشتباهی ديگر . آن عرب الاغی داشت ، میخواستسوار شود ، آنقدر دورخيز كرد كه وقتی به طرف الاغ پريد ، آن طرف الاغافتاد و گفت : كالاول : " شد مثل اول " . اگر بنا شود از جاده معتدلاسلام خارج شويم ، چه فرق میكند كه " عبادتگرای جامعه گريز " باشيم يا" جامعهگرای خداگريز " ؟ در منطق اسلام هيچ فرق نمیكند . ببينيد خداوند در آيه آخر سوره فتح - كه آياتی نظير اين در قرآن زياداست - چه میفرمايد : " « محمد رسول الله و الذين معه اشداء علی الكفاررحماء بينهم »" ( 1 ) صحابه و تربيت شدگان پيغمبر ، چگونه هستند ؟ درمقابل دشمنان حقيقت ، ( 2 ) ، شديد ، قوی ، باصلابت و محكم هستند ،مانند ديواری روئين كه از جا تكان نمیخورد : " « ان الله » پاورقی : . 1 حال در تركيب اين آيه كه آيا مقصود ، حضرت رسول است با اصحاب ،يا فقط اصحاب ، مقصود هستند [ بحثی نمیكنيم ، چون ] در مدعای ما عجالتاهيچ تأثيری ندارد . . 2 برای دشمنان حق و حقيقت ، كلمه " كفار " را به كار میبرد ، يعنیكسانی كه میخواهند چهره حقيقت را بپوشانند . |