اينكه علی ( ع ) و يارانش برسند ، آب را به روی آنان ببندند . يارانمعاويه خيلی خوشحال میشوند . [ پيش خود ] میگويند از وسيله خوبی استفادهكرديم ، چون وقتی آنها بيايند آب به چنگشان نمیآيد و مجبور میشوند فراركنند . . . ( 1 ) علی ( ع ) فرمود : ابتدا با يكديگر مذاكره كنيم بلكهبتوانيم با مذاكره ، مشكل را حل كنيم ( به اصطلاح گرهی را كه با دستمیشود باز كرد ، با دندان باز نكنيم ) ، كاری كنيم كه از جنگ و خونريزیميان دو گروه از مسلمانان جلوگيری كنيم . [ سپس خطاب به معاويه فرمود ]: اما هنوز ما نرسيده ايم تو دست به چنين كاری زدهای ! معاويه شورایجنگی تشكيل داد و قضيه را با سربازان و افسران خود مطرح كرد و گفت : شماچه مصلحت میبينيد ؟ آنها را آزاد بگذاريم يا نه ؟ بعضی گفتند آزادبگذاريم و بعضی گفتند نه . عمروعاص گفت : آزاد بگذاريد ، برای اينكهاگر آزاد نگذاريد به زور از شما میگيرند و آبرويتان میرود . به هر حالآنها آزاد نگذاشتند و جنگ را به علی ( ع ) تحميل كردند . اينجاست كهعلی ( ع ) يك خطابه حماسی در مقابل لشكرش ايراد میكند كه اثرش از هزارطبل و هزار شيپور و هزار نغمه و مارش نظامی بيشتر است . صدا زد : « قداستطعموكم القتال ، فاقروا علی مذلة و تأخير محلة ، او رووا السيوف منالدماء ترووا من الماء » معاويه گروهی از گمراهان را دور خودش جمع كردهاست و آنها آب را به روی شما بستهاند ، میدانيد چه كردهاند ؟ آب را بهروی شما بستهاند . اصحاب من ! تشنه هستيد ؟ آب میخواهيد ؟ سراغ منآمدهايد كه آب پاورقی : . 1 [ افتادگی از نوار است ] . |