اتحاد و هوشياري
آري, موضع پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم در برابر دشمنان, با توجه به يگانگي و هوشياري مسلمانان, موضعِ دفاع و دفع تجاوز بود, چه اينكه كافران, با مجهز كردن سپاهيان خود, مسلمانان را در مدينه مورد هجوم قرار ميدادند. همانگونه كه در دو جنگِ بدر و اُُحد, اتفاق افتاد؛ چون دشمنان در خارج از مدينه آمادة يورش به مسلمانان بودند و مسلمانان نيز از نيت آنان آگاه شدند و به همين خاطر در سرزمينِ خود آماده رويارويي با دشمنان شدند. آنگونه كه در دو جنگِ حُنين و خيبر, رخ داد. در هر حال اين كافران بودند كه عليه مسلمانان توطئه ميكردند و آنان را مورد هجوم قرار ميدادند. زماني كه كافران مدينه را محاصره كردند و پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم با مقابله خود محاصرة آنان را شكست, به گونهاي كه خود حضرت با حمله به كاروان بازرگانان مكّه, به نوعي مكّه را, تحتِ محاصره قرار داد, و يا زماني كه كافران در منطقة حنين, گردآمدند و آمادة نبرد با مسلمانان شدند و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پي به نيت سوءِ آنان برد آنها را در سرزمينِ خودشان مورد حمله قرار داد و با آنان جنگيد تا سرانجام آنان را از آنجا بيرون راند؛ البته اين درگيري پس از آنكه پند و اندرزها و تهديدهاي پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم در آنان مؤثر واقع نشد, به وقوع پيوست. البته بقيه جنگهاي پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم نيز, به همين ترتيب جنبة دفاعي داشت و در تمامي جنگها, هر گاه پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم مسلمانان را براي جنگ با كافران فراميخواند مسلمانان آماده دفاع از اسلام ميشدند و با مقاومت شگفتانگيز ضربات دشمنان را تحمل ميكردند, و آنان را از مواضع خويش دور ميكردند و بدينوسيله آنان را از آسيب رساندن به مسلمانان باز ميداشتند. و اين حوادثي است كه در تاريخ زندگي پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم اتفاق افتاده و تا آنجايي كه كلام الاهي ) وردّ الله الذين كفروا بغيظهم, لم ينالوا خيراً(1در مورد آنان تحقق يافت.
بيشك همة اين پيروزيها, پيشرفتها و موفقيتها در سايه پيروي مسلمانان از قوانين حكيمانة اسلام بود كه آنان را, به يگانگي و بيداري و فرمان برداري از پيامبر گراميشان امر نموده بود. پيامبري كه احكام اسلام را مو به مو, تطبيق مينمود و آنرا به طور دقيق و كامل إجرا ميكرد.