|
|
 |
|
 |
|
اگر كمى عقب بنشينيم بايد دست از اسلام بكشيم و تكليف ما برخلاف اين است بـايـد مـردم توجه كنند كه كارى بزرگ انجام داده اند و دشمن هم براى شكست آنها از هيچكوششى دريغ نمى كند. مردم بايد محكم و اسـتوار براى آزادى و استقلال بايستند، اگر ما دستمان را به سوى آمريكا و يا شوروىدراز كـنـيـم ، آسوده تا آخر زندگى مى كنيم ولى مردم ما كه اين را نمى خواهند، پس بايداين توطئه ها را كم و زياد تحمل كنند. اوايل جنگ ، فكر مى كردند ظرف چند روز كار تماممـى شـود، حـال مـى بـيـنند خير، جمهورى ما مستقر و ايستاده است . امروز دنيا به ايران چشمدوخـتـه است ، چه دوست و چه دشمن ، كه ببينند ايران چه مى كند. در قديم كه ايران مطرحنـبـود، شـاه بـود و نـوكـرى آمـريـكـا كه هر وقت مى خواست ، بگويد برو! و هر وقت نمىخواست ، بگويد نرو! ولى امروز چه ؟ امروز آمريكا و شوروى به يك كارگر ساده ايرانقـدرت گـفـتن چنين حرف هايى را ندارند. امروز دنيا با چنين ملت شجاعى روبروست كه درمـقـابل تمام توطئه ها ايستاده و جلو رفته است و وظايفش را هم بهتر انجام مى دهد اگر مىبـيـنـيد كه در اين جا هواپيما مى دزدند، اولا در آمريكا و ساير نقاط هم اين دزدى ها فراواناسـت . دزدى هواپيما كه كارى ندارد، شخصى بلند مى شود با يك چاقو و يا گاهى فقطتـشـر مـى زنـد و خـلبـان هـم بـايـد از جـان مـسـافـران حـفـاظـت كـنـد و بـهاحـتـمـال ايـن كه نكند راست بگويد، به حرف او گوش مى دهد. امروز دنيا، دنياى آشوب وجـنـگ و انـفـجـار و هـواپـيـمـا ربـايى است و ايران از خيلى جاهاى دنيا آرامتر است . ممكن استبـعـضـى هـا كـه ايـن چيزها را نديده اند، با خود بگويند! با قدرت ها بايد ساخت . ولىبـايـد بـدانـند كه سازش ، امروز نابودى تا آخر است ، دفن اسلام است تا آخر دنيا. مردمبـايـد محكم بايستند و از اسلام و كشور دفاع كنند و از توطئه ها به خود هراس راه ندهندكـه اگـر كمى عقب بنشينند، بايد دست از اسلام بكشيم و تكليف ما برخلاف اين است . مردمانقلاب كردند، بايد پاى زحماتش هم بنشينند. مردم ، پيغمبران و پيغمبر اسلام (ص ) را وابـراهـيـم (ع ) را در نـظـر بـگـيـرنـد، بـبـينند كه با آنها چه مخالفت ها شد، ولى دست ازهدفشان نكشيدند. اگر ما مسلمانيم ، بايد دنباله روى آنها باشيم . دنباله روى از آنان كهفـقـط روزه و نـماز و مسجد نيست . دنباله روى از آنان مبارزه براى حفظ اساس اسلام است .بايد براى حفظ اساس اسلام تا آخر ايستاد و پيشروى كرد. كارهايتان را بر اساس صدق و صداقت و صفا انجام دهيد مـردم در مـورد جـنـگ تـصـمـيـمـشـان را قـوى تـر كـرده و در هـفـتـه جـنـگ بـه وظـايـفـشـانعـمـل نـمـايـنـد. خـداونـد شما را تاءييد كند. شما پيروزيد در دنيا و آخرت ، پيروزى شمانـمـونـه اسـت . پـايـدارى كـنيد كه پيروزى شما بر دو ابرقدرت است . پيروزى بر يكقـدرت بـا تـاءيـيـد و پـشـتـيـبـانـى ابـرقـدرت ديـگـر، كـار مـهـمـى نـيـسـت . شـمـا بايدمـقـابـل دو ابـرقدرت بايستيد، مردم بايد در مقابل دو ابرقدرت بايستند كه ايستاده اند وخـواهند ايستاد و از هيچ چيز نمى ترسند. صدام دست و پا مى زند. اين شب ها شايد خوابشنـبـرد. او مـرتـب مـى گـويـد كـه اگـر ايران حمله كند خارك را مى زنم . او اگر هر لحظهبتواند، خارك را با خاك يكسان مى كند، او قدرت ندارد. امـيـدوارم مـؤ فـق و مـويـد بـاشـيـد و تبليغاتتان هميشه بر اساس صدق و صداقت باشد،كارهايتان را بر اساس صدق و صداقت و صفا انجام دهيد و هميشه مصالح ايران را در نظربگيريد. والسلام عليكم و رحمه الله تاريخ : 23/6/63 بـيـانـات امـام خـمـيـنـى در ديـدار بـا حـجت الاسلام عباس واعظ طبسى ، استاندار و مسؤ ولاننـهـادهـاى اسـتـان خـراسـان ، جمعى از طلاب و مدرسين حوزه علميه مشهد و گروهى از خدام وكاركنان آستان قدس رضوى به مناسبت عيد غدير حضرت امير شخصيتى است داراى ابعاد بسيار و مظهر اسم جمع الهى بسم الله الرحمن الرحيم متقابلا اين عيد بزرگ را بر مهمانان عزيزى كه از محضر مقدس امام ثامن سلام الله عليهتـشـريـف آوردنـد...، مـا قدم هاى شما را بسيار گرامى مى داريم . شما از مركزى آمديد كهمركز نور است ، مركز علم الهى است ، مركزى است كه بايد همه در آن مركز آستان بوسىكـنـيـد، و بـايـد اظـهـار تاءسف كنم كه دست ما كوتاه است ، و از شما آقايان ، روحانيون وديگر قشرها مستدعى هستيم كه آن جا كه رفتيد عرض ارادت ما را برسانيد. امروز كه روزعـيـد غـديـر اسـت و از بـزرگـتـريـن اعـيـاد مـذهـبـى اسـت ، ايـن عـيـد، عـيـدى اسـت كـهمال مستضعفان است ، عيد محرومان است ، عيد مظلومان جهان است ، عيدى است كه خداى تبارك وتـعـالى بـه وسـيله رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم براى اجراى مقاصد الهى وادامـه تبليغات و ادامه راه انبيا، حضرت امير سلام الله عليه را منصوب فرمودند. بايد ماتـاءسف بخوريم از اين كه نگذاشتند دست هاى خائن ، براى جنگ هايى كه در زمان تصدىايـشـان به امور بود، آن جنگ ها و جنگ افروزها نگذاشتند كه چهره اين مرد بزرگ در ابعادمختلفى كه دارد نمايان بشود. اين بزرگوار شخصيتى است كه داراى ابعاد بسيار است ومـظـهر اسم جمع الهى است كه داراى تمام اسماء و صفات است . تمام اسماء و صفات الهىدر ظـهـور و در بـروز در دنـيـا و در عـالم ، بـا واسـطـهرسـول اكـرم در ايـن شخصيت ظهور كرده است . و ابعادى كه از او مخفى است ، بيشتر از آنابـعـادى اسـت كـه از او ظـاهـر اسـت . هـمين ابعادى هم كه دست بشر به آن رسيده است و مىرسـد، در يـك مردى ، در يك شخصيتى جمع شده است ، جهات متناقض ، جهات متضاد. انسانىكـه در حال اين كه زاهد و بزرگترين زاهد است ، جنگجو و بزرگترين جنگجوست در دفاعاز اسـلام . ايـنـهـا در افـراد عـادى جـمع نمى شود، آن كه زاهد است ، به حسب افراد عادى ،جـنگجو نيست ، آن كه جنگجوست زاهد نيست . در عين حالى كه در معيشت آن طور زهد مى كردندو آن طـور در خـوراك و در آن طور چيزها به حداقل قناعت مى كردند، قدرت بازو داشتند، آنقـدرت بـازو را و ايـن هـم جـزء امـورى است كه جمعش ، جمع متضادين است . در عين حالى كهداراى علوم متعدده و داراى علوم معنويه و روحانيه و ساير علوم اسلامى اسـت ، در عـيـن حـال مـى بـيـنـيـم كـه در هـر رشـتـه اى ، مـردمـى كـهاهـل آن رشته اند او را از خودشان مى دانند، پهلوان ها حضرت امير را از خودشان مى دانند،فـلاسـفـه حـضرت امير را از خودشان مى دانند، عرفا حضرت امير را از خودشان مى دانند،فـقـهـا حـضـرت امـيـر را از خـودشـان مـى دانـنـد، هـر قـشـرى كـهاهـل يك رشته است ، حضرت امير را از خودش مى داند. و حضرت امير از همه است ، داراى همهاوصاف است و داراى همه كمالات . بعض فقرات دعاى كميل از بشر عادى نمى تواند صادر بشود بـعـضـى كـمـالات حضرت كه شايد يك قدرى مخفى مانده باشد از ادعيه حضرت معلوم مىشـود. دعـاى كـمـيـل يـك دعـاى عـجـيـبـى اسـت ، بـسـيـار عـجـيـب . بـعـض فـقـرات دعـاىكميل از بشر عادى نمى تواند صادر بشود. (الهى و سيدى و مولاى و ربى صبرت علىعـذابـك فـكيف اصبر على فراقك ) كى مى تواند اين طور بگويد؟ كى اين طور عشق بهجـمـال خـدا دارد كـه از جـهـنـم نـمـى تـرسـد لكـن مـى تـرسـد كـه وقـتـى در جـهـنم برود،نـازل شـده از مـقـام خـودش و بـه مـرتـبـه اى بـرسد كه محروم بشود از عشق او؟ از فراقحـضـرت حق تعالى ناله مى زند. اين عشقى است كه در باطن قلب او گداخته شده هميشه وتمام اعمالى كه از او صادر مى شود، از اين عشق صادر مى شود، از اين عشق به خدا صادرمـى شـود. ارزش اعـمـال روى ايـن عشق و محبتى است كه به حق تعالى هست ، روى اين فنا وتـوحـيـدى اسـت كـه در انـسـان هـسـت و ايـن سـبـب شـده اسـت كه (ضربه على يوم الخندقافـضل من عباده الثقلين .) فرضا كه اين ضربت را كس ديگر از دفاع اسلام زده بود امااز روى عـشـق نـبـود، كـارش هـم اسباب اين شده بود كه اسلام ترويج پيدا كند، لكن چونمـبـداء، مـبـداء عـشـقـى نـبـود، (افـضـل مـن عـبـاده ثـقـليـن .) نـخـواهـد شـد. انـگـيـزهاعـمـال ، انگيزه روحانيت اوست نه صورت او. شمشير زدن ، يك دست پايين آوردن است و يككـافـر را كـشتن ، اين دست پايين آوردن و كافر را كشتن ، از خيلى اشخاص ممكن است صادربشود، لكن گاهى اصلا اجر ندارد و اصلا فضيلت ندارد و گاهى فضيلت دارد تا برسدبه آن جايى كه (افضل من عباده ثقلين .) اين روى آن عشق و توحيدى است كه در قلب اوهست ، روى آن است كه دست دست او نيست ، چشم ، چشم او نيست ، يد الله است ، عين الله است .ايـنـهـا را مـا بـا لقـلقـه لسـان مـى گـويـيـم و نـمى توانيم تصورش را بكنيم ، البتهتـصديقش كرديم به اين كه اين طور است اما تصورش را نمى توانيم بكنيم كه چه جوراست وضعيت . ما كه مى گوييم شيعه حضرت على هستيم ، بايد ببينيم شيوه حضرت على چه بود آنـهـايـى كـه شـيـعـه ايـن مـرد بـزرگ هـسـتـنـد البـتـه نـمـى تـوانـنـدمثل او باشند، خود ايشان هم فرمود شما قدرت اين را نداريد، حتى قدرت همين زهد ظاهريشرا، چه برسد به معنوياتش ، لكن نبايد ما گمان كنيم كه ما شيعه اميرالمؤ منين سلام اللهعليه هستيم . و خود او در دعاى كميل و ساير ادعيه هايش و در روش آن طور خوف از خدا داشتو آن طور از عاقبت مى ترسيد كه منعكس شده است اين در دعـاى كـمـيـل و در حالات او و ما اصلا دنبال اين مسائل نباشيم و بگوييم ما شيعه هستيم . آنطـور بسط عدالت ، اگر مؤ فق شده بود، كرده بود كه الگو شده بود براى همه حكومتهاى عالم ، نگذاشتند. ما بگوييم شيعه هستيم و خداى نخواسته ظلم بكنيم ، نمى شود اين .اگـر در روايـات فـرمـوده انـد كـه پـيـروان عـلى ،اهـل سـعـادتـنـد، بـايـد ما ببينيم ما پيرو هستيم يا نيستيم ؟ ما به وظايفمان ، حتى به همانوظايف صورى مان عمل مى كنيم يا نمى كنيم ؟ ما در اين جمهورى اسلامى چه كرديم و چه مىخواهيم بكنيم ؟ و با ما چه كردند و چه خواهند كرد؟ شما ملت عزيز با قدرت خودتان ، باايـمـان خـودتـان ، بـا تـحـولى كـه درتـان واقـع شـد، دسـت تـبـهـكـاران را درداخـل و دسـت غارتگران را كه از خارج دراز شده بود قطع كرديد، شما يك حكومت طاغوتىرا برداشتيد و به جاى او يك حكومت اسلامى گذاشتيد. شمايى كه اين كار را كرديد بايددنـبـالش بـاشـيـد تا نگهش داريد، نمى شود كه انسان يك كارى بكند و نيمه كاره رهايشكند. امروز كه اسلام و جمهورى اسلامى در دست شما و ما و همه ملت ايران امانت است ، اگرچـنانچه خلاف بكنيم ، خلاف مصالح جمهورى اسلامى بكنيم ، خلاف مصالح اسلام بكنيم ،بـه ايـن امانت خيانت كرديم و در پيشگاه مقدس حق تعالى مجرم و خائن هستيم . خيانت همه اشاين نيست كه منافقين مى كنند، آنها هم يك قسمش است . خيانت آن نيست كه صدام مى كند، آن هميك قسمش است . آنهايى كه در داخل با اسم هاى مختلف ضربه مى خواهند بزنند به اسلامو بـا اسـم امـور مـخـتـلفـه اى بـه حكومت اسلامى مى خواهند ضربه بزنند، اينها هم خيانتكـردنـد. گـاهـى خـيـانـت ايـنـهـا راه را بـاز مـى كـنـد بـراى ايـن كـه آنـهـايـى كـهمثل صدام و منافقين هستند راهشان باز بشود و خيانت بالاتر را بكنند. ما كه مى گوييم كهمسلمان هستيم ، شيعه على بن ابى طالب هستيم ، بايد ببينيم كه شيوه على بن ابى طالبچى بود، همين على بن ابيطالب كه رسول خدا او را به جاى خودش نصب كرد، بيست و چندسـال بـراى مـصـالح اسلامى موافقت كرد با اشخاصى كه به عقيده او غاصب مقام بودند،براى اين كه مصالح اسلام اقتضا مى كرد. اگر حضرت آن وقت مى خواست معارضه بكند،اسـلام در خـطـر بـود. مـايـى كـه مى گوييم مسلمان هستيم ، بايد مصالح اسلام را در نظربـگـيـريـم ، نه مصالح شخصى خودمان را. بايد ببينيم كه امروز ضربه زدن به مجلسشـوراى اسـلامـى ، ضـربـه زدن بـه شـوراى نـگـهـبان ، ضربه زدن به رئيس جمهور،ضربه زدن به دولت اسلامى ، اين مى سازد با شيعه بودن با على بن ابى طالب ؟ آنبيست و چند سال براى مصالح اسلامى موافقت كرد، بچه هايش را به جنگ فرستاد. كمك كنيد به اين دولتى كه براى اسلام و كشور شما جان مى كند امـروز مـصـالح اسـلامى اقتضا مى كند كه همه ما با هم باشيم ، هر روز يك نغمه اى بلندنكنيم براى تضغيف دولت ، براى تضعيف مجلس ، براى تضعيف شخصيت ها. من يك صحبتىمى كنم كه نصيحت مى كنم به دولت كه شما مردم را شريك كنيد در اين كار، براى اين كهتـنـهـايـى نمى توانيد بكنيد، و نمى تواند هم . يك دفعه مى بينيم كه شياطين از اطرافبه دولت حمله مى كنند كه معلوم شد تو خلاف شرع هميشه كردى . خداى تبارك و تعالىكه پيغمبرش را نصيحت مى كند كه (يا ايهاالنبى اتق الله ) به حسب آن طورى كه شما مى گوييد پيغمبر متقىنـبـوده تـا خـدا بـه او گفته (اتق الله )! خداى تبارك و تعالى كه به همه مؤ منين مىفـرمـايـد (يـا ايـها الذين امنوا اتقوا الله ) معلوم مى شود اينها متقى نبودند كه خدا مىگـويـنـد (اتـقوا الله ) اين شياطين چه مى گويند به اين ملت ما؟ اينها سلطنت طلبند ومـى خـواهـنـد سـلطنت را در اين جا دوباره برگردانند يا بازى خورده اند از آنهايى كه مىخـواهـنـد ايـن كـشـور را دوبـاره به باد بدهند و تحت سلطه آمريكا قرار بدهند؟ مى فهمندايـنـهـا چـه مـى كنند؟ اينهايى كه هر كدام خودشان اگر حكومت يك محله باشند نمى تواننداداره كـنـنـد آن جـا را، چـطـور بـه خـودشـان اجـازه مـى دهـنـد كـه يك دولتى كه در عين همهگرفتارى هايى كه الان دارد و از شرق و غرب به او فشار دارند مى آورند، اين مملكت رادارد اداره مـى كـنـد و به خوبى هم اداره مى كند، چطور اجازه مى دهند به خودشان كه نسبتبـه ايـن جسارت كنند و هر روز يك صورت درست كنند. خوب ، ما افراد را نمى شناسيم اماخـداى تـبارك و تعالى كه مى شناسد، ما افكار شما را نمى توانيم بفهميم اما خدا كه مىدانـد. شـمـايـى كه نمى توانيد يك شهر را اداره كنيد، اگر نانوايى يك شهر را به شمابدهند نمى توانيد اداره اش كنيد، چطور مى گوييد كه چرا دولت نمى دانم چه نكرده ، چهنـكـرده ؟ شـما مى فهميد كه كار دولت چى هست و تاكنون چه كرده است ؟ شما مى دانيد كهكـارهـايـى كـه دولت در ايـن چـنـد سال با همه اين فشارها كرده ، عمقش از كارهايى كه درطـول سـلطـنـت فـاسـد پهلوى بوده است ، بسيار بيشتر است ، چى مى گوييد به جان ايندولت ؟ دسـت بـرداريـد، از خـدا بـتـرسـيـد، از غـضـب خـدا بـتـرسـيـد، شـمـاخـيال مى كنيد كه اگر دولت ساقط بشود، شما روى كار مى آييد؟ شما هيچ وقت نمى آييدروى كـار. شـمـا خـيـال مـى كنيد به نفع اسلام اين حرف ها را مى زنيد؟ شيطان در لباس شما، در باطن شما اين حرف ها را مى زند و به ضرر اسلام دارد مى زند. دست برداريد ازايـن مـسـائل ، كـمـك كـنـيـد بـه دولت ، كمك كنيد به اين دولتى كه دارد جان مى كند براىاسـلام و بـراى كـشـور شـما. چرا بايد هر روز نق بزنيد و هر روز هر جا فرصت پيدا مىكنيد يك چيزى بگوييد به ضد دولت يا يك چيزى را هم منتشر كنيد به ضد دولت ؟ اينهامسائلى است كه بايد توجه داده شود به ملت ما. بايد توجه كنند كسانى كه در بين ملتهـستند، علماى اعلام كه در هر جا هستند بايد تذكر بدهند به اينها، بايد توجه بدهند بهاينها كه شما با دست خودتان مى خواهيد خودتان را دفن كنيد. بترسيد از آن روزى كه خداغـضـب كند به ما و ما را دوباره در همان جهنمى وارد كند كه در سابق بوديم . شما يادتانرفـتـه اسـت كـه سـرتـاسـر ايـران چـه خـبر بود از فحشا؟ شما نمى دانيد كه ما در تحتاسـتـعـمـار آمريكا بوديم در اين چند سال آخر و قبلا انگلستان ؟ شما اين را نمى دانيد و يامـى دانـيـد و مـى خـواهيد دوباره او بشود؟ يا حسد داريد و مى خواهيد كه ولو خودتان كشتهبشويد اين جمهورى هم به هم بخورد؟ اگر با هم نباشيد شكست مى خوريد من نصيحت مى كنم به شما، من در يك همچو روز مباركى به شما يادآور مى شوم كه امام شماايـن طـور نـبود، امام شما مصالح اسلام را رويهمرفته ملاحظه مى كرد، مصالح شخصى رامـلاحـظه نمى كرد. آن روزى كه مصالح عمومى اقتضا مى كرد تبعيت مى كرد. آن روزى كه!!! مى خواست !!! مصالح اسلام به اين بود كه خوارج را درو كند با شـمـشـيـر، مـى كـرد. مـشـكـلات را شـمـا در نـظـر بـگـيـريـد، شـيـاطـيـنـى كـه از اطـرافدنـبـال ايـن هستند كه يك چيزى پيدا كنند و در بوق ها بزرگش كنند در نظر بگيريد، چراهـر روز بـراى بوق هاى خارجى يك چيزى درست مى كنيد و خوراكى درست مى كنيد كه آنهاتبليغ بر ضد شما بكنند؟ من تكليف مى دانم اين را كه عرض كنم والا نمى خواستم چيزىبـگـويـم ، لكـن ديـدم كـه يـك تـكـليـفى است ، كه دوباره يك شياطينى شروع كردند، يكحـرفـى مـن زدم ، كـه فـلانـى ايـن را كه گفته معلوم شد دولت بر خلاف بوده . من گفتمدولت بر خلاف است ؟ من نصيحت كردم ، خدا هم نصيحت كرده پيغمبر را، خدا هم نصيحت كردهمـؤ مـنين را. هر روز كه اين ائمه جمعه به مردم مى گويند (اتقوا الله ) يعنى همه تانبـى تـقـوا هستيد؟! روز جمعه الان در سرتاسر كشور از آداب نماز جمعه ، از واجبات نمازجمعه در يك شيوه ، احتياط هم در ديگرى اين است كه مردم را امر به تقوا بكنند، معنايش ايناسـت كـه خـدا هـمـه مـردم را بـى تـقوا مى داند كه مى گويد امر كنيد به تقوا؟! من كه مىگـويـم يـك كـارى را بكنيد، نه اين است كه شما تا حالا تخلف كرديد و نه بگوييد حالابـكـنـيـد. خـير، بايد يك قدرى بيدار بشويد توجه كنيد، نگذاريد يك وقت خدا به ما غضببكند و شما را نشان بدهند به ملت كه اينهايند كه دارند اين كارها را مى كنند. اين كار رانـكـنـيـد، تـوجه كنيد به مسائل . شما با شخصياتى كه داريد جانشان را فداى اسلام مىكنند و هر روز در معرض اينند كه كشته بشوند، با اينها مخالفت نكنيد. كمك كنيد به هم ،بـا هم باشيد، اگر با هم نباشيد شكست مى خوريد، اگر شكست بخوريد اسلام شكست مىخـورد، اگـر خداى نخواسته در اين نهضتى كه شده است اسلام شكست بخورد ديگر سرشرا تـا سـال هـاى طـولانى بلند نمى تواند بكند، براى اين كه ابرقدرت ها مى فهميدنداسـلام قـدرت دارد. شـمـا ايـن قـدرت اسلام را حفظ كنيد. از خداى تبارك و تعالى عاجزانهتـقـاضـا مـى كـنـم كـه ما را بيدار كند، مسلمين را بيدار كند، حكومت هايى كه در بلاد مسلمينهـسـتند بيدارشان كند و ملت ما را پيروز كند و ارتش ما را پيروز كند و همه قواى مسلحه مارا بـا سـعـادت و سـلامت پيروز كند و به همه و به همه ملت تؤ فيق و سلامت وافر عنايتكند و همه ما خدمتگزار اسلام باشيم . والسلام عليكم و رحمه الله تاريخ : 26/6/63 حكم امام خمينى به آيت الله مهدوى كنى در مورد مدرسه مروى بسم الله الرحمن الرحيم خدمت جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمدرضا كنى دامت افاضاته با حسن تدبير و مديريت و و ثاقت و امانت كه در جناب عالى محرز است ، مناسب ديدم براىتـصـدى امـور مدرسه مروى با تمام متعلقات آن از موقوفات و غيره به جناب عالى زحمتدهـم ، لهـذا جـنـاب عـالى را به سمت متولى مدرسه مروى و موقوفات و كتابخانه و آنچهمـتـعـلق بـه آن اسـت منصوب نمودم . اميد است خداوند تعالى به جناب عالى تؤ فيق مرحمتفـرمايد در تمشيت امور آن جا خصوصا تقويت جنبه هاى علمى و تقوايى و تربيت فضلا وعـلمـاء انشاء الله تعالى . علما و مدرسين تهران دامت بركاتهم كوشش نمايند در تعليم وتـربـيـت طـلاب مـحـتـرم مدرسه و با رفت و آمد خودشان چنانچه سيره سلف صالح رحمهمالله بـود اين مدرسه را با علم و عمل روشنى بخشند. از خداوند تعالى تاءييد و تؤ فيقجـنـاب عـالى را خواستار و اميد است با عنايات خاصه بقيه الله ارواحنا لمقدمه الفداء دراين مقصد مهم شرعى كامياب باشيد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 28/6/63 حكم امام خمينى به حجت الاسلام حاج شيخ عباس طبسى در مورد احياى مقبره شهيد مدرس بسم الله الرحمن الرحيم در عـصر شكوفايى انقلاب اسلامى ، بزرگداشت مجاهدى عظيم الشان و متعهدى برومند وعـالم بزرگوارى كه در دوران سياه اختناق رضاخانى مى زيست ، لازم مى باشد. زيرا درزمـانـى كـه قـلم هـا شـكـسـتـه و زبـان هـا بـسـتـه و گـلوهـا فـشرده بود، او از اظهار حق وابـطـال بـاطـل دريـغ نـمى كرد. در آن روزگار در حقيقت حق حيات از ملت مظلوم ايران سلبشـده بـود و مـيدان تاخت و تاز قلدرى هتاك در سطح كشور باز و دست مزدوران پليدش درسـراسـر ايـران تـا مـرفـق به خون عزيزان آزاده وطن و علماى اعلام و طبقات مختلف آغشتهبـود. ايـن عـالم ضـعـيـف الجـثه با جسمى نحيف و روحى بزرگ و شاداب از ايمان و صفا وحـقـيقت و زبانى چون شمشير حيدر كرار، رويارويشان ايستاد و فرياد كشيد و حق را گفت وجـنـايـات را آشـكار كرد و مجال را بر رضاخان كذايى تنگ و روزگارشان را سياه كرد وعـاقـبـت جـان طـاهـر خـود را در راه اسـلام عـزيـز و مـلت شريف نثار كرد و به دست دژخيمانسـتمشاهى در غربت به شهادت رسيد و به اجداد طاهرينش پيوست . در واقع شهيد بزرگمـا مـرحـوم مدرس كه القاب براى او كوتاه و كوچك است ، ستاره درخشانى بود بر تارككـشـورى كـه از ظـلم و جـور رضـاشاهى تاريك مى نمود. و تا كسى آن زمان را درك نكردهبـاشـد، ارزش ايـن شـخـصـيـت عـالى مـقـام را نـمـى تـواند درك كند. ملت ما مرهون خدمات وفداكارى هاى اوست . و اينك كه با سربلندى از بين ما رفته ، برماست كه ابعاد روحى وبينش سياسى و اعتقادى او را هرچه بهتر بشناسيم و بشناسانيم و با خدمت ناچيز خود مزارشـريـف دور افـتـاده او را تـعـمـير و احيا نمائيم . مناسب ديدم كه اين خدمت را در اختيار جنابمـسـتـطـاب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ عباس واعظ طبسى ايده الله تعالى قرار دهم . مردىخـدمـتـگـزار بـه اسـلام و آسـتـان قـدس رضوى كه در مدت تصدى كوتاهش خدمات شايانتـقـديـرى بـه آسـتـان مـلكـوتى حضرت رضا سلام الله عليه و على آبائه نموده است وپرده از چپاولگرى هاى پنجاه ساله رژيم ستمگر پهلوى برداشته است ، (جزا الله عنالاسـلام خـيـرا) امـيـد اسـت ايـشـان بـه وجـهى مناسب با شخصيت آن بزرگوار اين خدمت راهـمـچـون خـدمـت ارزشـمـنـد ديـگـرشـان بـه اتـمـام بـرسـانـنـد و مـوجـبـات رضـايت خداوندمـتـعـال و خـشـنـودى حـضـرت رضـا سـلام الله عليه و فرزند عزيزش حضرت بقيه اللهارواحـنـا لمـقـدمـه الفـداء را فـراهـم نـمـايـد. از خـداونـدمتعال رحمت در جوار قدس خود براى آن بزرگمرد تاريخ و عـظـمـت بـراى اسلام ، سعادت براى ملت غيور و پيروزى براى مجاهدين اسلام بر سپاهظـلم و كـفـر و غـفـران براى شهداى در راه خدا خصوصا شهداى جنگ تحميلى و صحت براىآسـيـب ديـدگـان و رهـايـى براى اسرا و مفقودين و صبر و اجر براى بازماندگان آنان راخواستارم . والسلام على عباد الله الصالحين و رحمه الله و بركاته روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 5/7/63 پيام تسليت امام خمينى به مناسبت رحلت مرحوم آيت الله سيد عبدالله شيرازى بسم الله الرحمن الرحيم انالله و انااليه راجعون رحـلت مـرحـوم آيـت الله آقـاى حـاج سـيـد عـبـدالله شـيـرازى قـدس سـره مـوجـبكـمـال تـاءثـر اسـت . وجود اين گونه شخصيت هاى علمى و دينى و متعهد به مجاهدت عليهسـردمـداران كـفـر و سـتـم ، سـرمـايـه هايى براى حوزه هاى علمى و پشتوانه هايى براىكشورند و فقدان آنان ثلمه اى بر اسلام و مسلمين است . اين جانب اين ضايعه اسفناك را بهمحضر مقدس حضرت ولى الله الاعظم ارواحنا لمقدمه الفداء و حضرات مراجع معظم و علماىاعـلام دامـت بـركاتهم و حوزه هاى علميه و بيت محترم و آقازادگان ايشان ايدهم الله تعالىتـسـليـت عـرض و بـراى بـازمـانـدگـان مـحـتـرمـشـان صـبـرجزيل و اجر جميل و براى آن بزرگوار رحمت واسعه حق تعالى را خواستارم . والسلام على عباد الله صالحين روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 12/7/63 انـتـصـاب حـجـت الاسـلام حـاج سـيـد ابـوالحـسن موسوى همدانى به سمت امامت جمعه همدان ونمايندگى امام در منطقه بسم الله الرحمن الرحيم جـنـاب حـجـت الاسـلام آقاى حاج سيد ابوالحسن موسوى همدانى دامت افاضاته طبق درخواستاهـالى مـحترم همدان و تاءييد دبيرخانه ائمه محترم جمعه ايدهم الله تعالى جناب عالى رابـه امـامـت جـمـعه شهرستان همدان و نماينده خود در منطقه منصوب مى نمايم كه انشاء اللهتعالى ضمن انجام اين فريضه بزرگ الهى مردم را به وظايف خطير و حساسى كه در راهخـدمت به اسلام عزيز و انقلاب خونبار ملت شريف ايران دارند، آشنا ساخته و از اختلاف وتـفـرقه برحذر داريد. از خداى تعالى مؤ فقيت جنابعالى و اهالى محترم همدان را در انجامهرچه با شكوهتر اين نماز وحدت بخش مسالت دارم . والسلام عليكم و رحمه الله روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 1/8/63 فرمان امام خمينى به سرتيپ قاسم على طهيرنژاد بسم الله الرحمن الرحيم تيمسار سرتيپ قاسم على ظهيرنژاد ايده الله تعالى بـديـن وسـيـله جـنـاب عـالى را بـه سـمـت نـمايندگى از طرف خود در شوراى عالى دفاعمنصوب مى نمايم . انشاء الله تعالى ضمن انجام وظايف محوله در اين شورا، به قسمت هاىمختلف ارتش نيز رسيدگى و نظارت نماييد و گزارش مستمر و لازم را به اين جانب ارائهنماييد. مؤ فقيت جناب عالى را از خداوند متعال مساءلت دارم . روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 3/8/63 انتصاب سرهنگ پياده ستاد اسماعيل سهرابى به رياست ستاد مشترك ارتش بسم الله الرحمن الرحيم سركار سرهنگ پياده ستاد اسماعيل سهرابى ايده الله تعالى بـا شـايـسـتـگـى هايى كه در ميدان هاى نبرد عليه دشمنان اسلام و ايران از شما گزارششده است و پاى بندى تان به ديانت مقدس اسلام ، جناب عالى را به رياست ستاد مشتركارتـش جمهورى اسلامى ايران منصوب مى نمايم . تؤ فيق شما را در خدمت به اسلام عزيزو ايـران و نـظام جمهورى اسلامى از خداوند متعال خواستارم و از زحمات صادقانه و تلاشپيگير تيمسار سرتيپ ظهيرنژاد قدردانى مى نمايم . روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 6/8/63 سخنان امام خمينى در ديدار با وزير امور خارجه ، سفرا و كارداران جمهورى اسلامى ايراندر قاره هاى اروپا و آمريكا مـا بـايـد تحت تاءثير شيطنت هايى كه از طرف ابرقدرت ها و وابستگان آنها مى شودواقع نشويم بسم الله الرحمن الرحيم مـن از هـمـه آقايان تشكر مى كنم كه زحمت كشيده و به اين جا تشريف آورده ايد. انشاء اللهخداوند به همه آقايان تؤ فيق دهد كه به اسلام و به ملتى كه زيرفشار اجانب و دولتهـاى طاغوتى مقاومت مى كنند، خدمت كنيد. ما بايد به شيطنت هايى كه از طرف ابرقدرت هاو وابـسـتگان آنها انجام مى شود توجه كنيم و تحت تاءثير واقع نشويم . و ملت ما بيداربـاشـد چـون بـراى كـشـورى كـه از اول بـنـايـش بـر ايـن بـوده اسـت كـهمـسـتقل باشد و تحت سلطه ديگران نباشد و مستشار از خارج نياورد و خودش حكومت كند، اينمسائل بوده است . مـا وقـتـى كـه در پاريس بوديم ، يك نفر از آمريكا به عنوان يك تاجر آمد كه بعدا معلومشـد تـاجر نيست ، فاجر است و گفت : صلاح نيست كه به ايران برويد. يا دسته ديگرىكـه بـعـض از آنـهـا مـردمـى صـالح و بـعـض شـانفـضـول بـودند آمدند و گفتند كه : سلطنت و قانون اساسى را حفظ كنيد، شاه سلطنت كند،نـه حـكـومت ، و از اين حرف هامى زدند، كه آنها هم اشتباه مى كردند. بعد هم كه شاه رفت .راجع به بختيار همين مساءله را پيش آوردند، كه بگذاريد بختيار و شوراى سلطنت باشد.بـعـد ديـدنـد كه نشد، راجع به تاءخير آمدن ما شروع به فعاليت كردند كه حالا صلاحنـيـسـت و مـمـكـن اسـت چـه بـشـود. بـعـد هـم كـه بـه ايـران آمـديـم ومـسـائل اشـتـداد پـيـدا كرد، مثلا، يكى از توطئه هاى آنان اين بود كه ، اين ارتش طاغوتىبايد منحل شود و خودمان يك ارتش عليحده درست كنيم و معلوم بود كه خواهند شيطنت بكنندكـه ايـن نـقـشـه هـم از بـيـن رفـت و حـالا شـمـا مـى بـيـنـيـد كـه ارتـشمـتحول شده و به جز اشخاصى كه فاسد بوده و فرار كردند و يا معدوم شدند، ديگرانخـدمـت مـى كـنـند كه اگر خداى نخواسته در آن وقت چنين مساءله اى پيش مى آمد، ما مواجه باشكست مى شديم . قـطـع رابـطه با دولت ها برخلاف عقل و برخلاف شرع است و ما بايد با همه روابطداشته باشيم و الان از قـرارى كـه مـن شـنـيـدم شـيـطـنت ديگرى مى كنند و آن اين كه : ما چرا با دولت هارابطه داشته باشيم ؟ ما مى رويم به سراغ ملت ها و با دولت ها هيچ كارى نداريم ! كهايـن هـم نـقـشـه اى اسـت كـه اخـيـرا تـعـقـيـب مـى شـود. ابـرقـدرت هـا و آمـريـكـاخـيـال مـى كـردنـد كـه ايـران بـه واسـطـه انـقـلابـى كـه كـرده اسـت و مـى خـواهـداستقلال و آزادى را كه يك مساءله تازه و برخلاف رويه همه حكومت هاست به دست بياورد،به ناچار منزوى خواهد شد، وقتى كه منزوى شد زندگى نمى تواند بكند، كه ديدند نشدو ايـران روابـطـش بـا خارجى ها زيادتر گرديد. حالا به اين مطلب افتادند كه : ما چكارداريم به دولت ها ، اينها همه ظالم و كذا هستند و ما بايد با ملت ها روابط داشته باشيم .كـه ايـن هم نقشه تازه و مساءله بسيار خطرناك و شيطنت دقيقى است . ما بايد همان گونهكـه در زمـان صـدر اسـلام ، پـيامبر سفير به اين طرف و آن طرف مى فرستاد كه روابطدرسـت كـنـد، عـمـل كـنيم و نمى توانيم بنشينيم و بگوييم كه با دولت ها چكار داريم . اينبـرخلاف عقل و برخلاف شرع است و ما بايد همه با همه رابطه داشته باشيم ، منتها چندتـا اسـتـثـنـاء مى شود كه الان هم با آن رابطه نداريم . اما اين معنايش كه با هيچ دولتىنـبـايد رابطه داشته باشيم ، هيچ عقل و هيچ انسانى آن را نمى پذيرد، چون معنايش شكستخوردن و فنا و مدفون شدن است تا آخر و ما بايد با ملت ها و دولت ها رابطه پيدا كنيم ،آنها را كه مى توانيم ارشاد كنيم با همين روابط ارشاد كنيم و از آنهايى كه نمى توانيمارشاد كنيم ، سيلى نخوريم . بنابراين ، من به شما سفارش مى كنم كه در هر جا و در هركشورى كه هستيد رابطه تان را محكم كنيد و رفت و آمد داشته باشيد چون وقتى كه رئيسجمهور به چند مملكت مى رود و نخست وزير و آقاى دكتر ولايتى هم مى روند و حق ايشان استمى فهمند كه ايران با دنيا رابطه دارد. ما نمى خواهيم روابط مان مثل روابط زمان شاه باشد، بلكه روابط خاص اسلامى داريم البـتـه مـا طـرفـدار هـمـه مـظـلومـيـن در هـمـه جـا هـسـتـيـم ومـيـل داريـم كـه مـظلومين بر همه ستمگران غلبه كنند و آقايان توجه كنند كه روابط زمانسـابـق نـبـاشـد كـه در زمان سابق روابط يك طرفه بود، آقايى و نوكرى ، چه در زمانقـاجـار و چـه زمـان رضـاخـان و تـا آخـر و شـمـا ديـديـد كـه ازاول ايـن طـور بـود كـه وقتى سفيرى از انگلستان يا آمريكا مى آمد، كسى جراءت نمى كردحـتـى كـلمـه اى بـرخـلاف مـصـالح آنـهـا بـگويد. ولى ايران امروز اين طور نيست و ما هيچكـشـورى مـثـل ايـران سـراغ نـداريـم كـه ايـن طور، دنيا و شرق و غرب به آن نظر داشتهبـاشـنـد و مـسـتقل بوده و بگويد ما، نه با آمريكا كار داريم و نه با شوروى و ما خودمانهـسـتـيـم . و ايـن كه با همه دولت ها رابطه داشته باشيم ، يعنى ، رابطه دوستانه ، نهروابـط بـيـن اربـاب و رعـيـت و مـا ايـن روابـط را نمى خواهيم مادامى كه اين طور هست . و مااستقلال خودمان را مى خواهيم حفظ كنيم و در دنيا زندگى كنيم و اسلام را به پيش ببريم .ايـن روابـط بـايـد هـر روز مـحـكـمـتـر بـشـود و شـمـا ازاول بـايـد بـه آنـهـا بـفـهـمـانـيـد ايـن مـعـنـا را كـه مـا نـمـى خـواهـيـم روابـطـمـانمثل روابط زمان شاه باشد، بلكه ما روابط خاص اسلامى داريم كه اسلام نه ظالم بود ونه زير بار ظلم مى رفت و ما هم مى خواهيم اين طور باشيم كه نه ظلم كنيم ، نه زير بارظلم برويم . آن قدرتى كه شما را به استقلال و آزادى رساند، قدرت خداى تعالى بود و شـمـا ايـن نـكـتـه را تـوجـه داشـتـه بـاشـيـد كـه ، آن قـدرتـى كـه شـمـا را بـهاسـتـقلال و آزادى رساند، قدرت خداى تعالى بود و تا وقتى كه اين عنايات الهى محفوظباشد، هيچ قدرتى نمى تواند كارى بكند. همان طور كه در اين جنگى كه عليه ما به راهانـداخته و از همه جا به دشمن ما كمك مى كنند، مع ذلك همه ملت ما و جوانان ما و تمام كشورمـا ايـسـتاده اند و ما براى دفاع تا آخر ايستاده ايم و دامنه تبليغات ، دانيد عليه ما از كجاتـا كـجاست . آن وقتى كه فرانسه آن هواپيماها را به عراق فرستاد، چقدر تبليغ كردندكـه ، كـار تـمـام شـد و صـدام خـارك را بـا خـاك يـكـسـان مـى كـنـد. آن مـسـاءله تـمام شد،حال مساءله ديگرى شروع كرده اند كه ، هليكوپترها و هواپيماهاى تازه اى آمده و همه جا رامى زند و فاصله بين خاك عراق تا خارك سيصد كيلومتر است و اينها پانصد كيلومتر را مىزنـنـد. مـا مـى دانـيـم ، اگر صدام يك روز هم قدرت اين را داشته باشد كه ايران و منافعايـران را بـه هـم بـزنـد، ايـن كـار را مـى كـنـد و اگـر نـمـى زنـد، نـمـى تـوانـد. در عـينحـال ، راديـوها مرتب مى گويند كه ، آنها مى توانند همه جا را بزنند. اينها مى خواهند يكهياهو راه بيندازند تا با آمريكا روابط داشته باشيم و ما دست از صدام برداريم . و ما تاآخـر ايـسـتـاده ايـم و بـا آمـريـكا روابط ايجاد نخواهيم كرد، مگر اين كه آدم بشود و از ظلمكـردن دسـت بـردارد و از آن طـرف دنيا نيايد در لبنان و نخواهد دستش را به طرف خليجفـارس دراز كـنـد. مـادامـى كـه آمـريـكـا ايـن طـور اسـت و آفـريـقـاى جـنـوبـى آن طـورعـمـل مـى كـنـد و اسـرائيـل هـسـت ، مـا بـا آنـهـا نـمـى تـوانـيـم زنـدگـى بـكـنـيـم .اسـرائيـل آدم شـدنـى نـيـسـت . مـع ذلك مـى بـيـنـيـد شـيـاطـيـن ، بـا ايـن كـه مـا از بـيـسـتسـال قـبـل و در زمـان شـاه فـريـاد زديـم و مـسـلمـيـن را بـه ادراك خـطـراسـرائيـل دعـوت كـرديـم ، مـى گـويـنـد: ايـران بـااسـرائيـل و آمـريـكـا رابـطـه دارد! مـا بـايـد فكر كنيم كه يك كشورى هستيم كه مى خواهيمخـودمـان زنـدگـى كـنـيم و نمى خواهيم ديگران در كار ما دخالت داشته باشند و مادامى كهروابـط مـا با خداى تبارك و تعالى محكم است ، كسى نمى تواند به ما آسيب برساند. وشما اين مطلب را حفظ كنيد و سفارتخانه ها صورت اسلامى داشته باشد كه هر كس آن رامى بيند، يك سفارتخانه ممتاز باشد و مثل سابق نباشد. قلب هايتان را با خداى تبارك وتـعـالى آشنا كنيد، خدا پشتيبان شماست ، ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم . انشاءالله خداوند به همه شما تؤ فيق دهد كه به اسلام و انقلاب خدمت كنيد. والسلام عليكم و رحمه الله تاريخ : 8/8/63 بيانات امام خمينى در ديدار با وزير راه و ترابرى و چند تن از معاونان اين وزارتخانه ،كـاركـنـان امـور تـربـيـتـى خـمـيـنـى شـهـر، كـاركـنـان صـنـعـتحمل و نقل و خدمات هواپيمايى و خلبانان و مهندسين پرواز سازمان هواپيمايى امـروز كـه مـى بـينيد كشور اين طور پيشرفت كرده ، براى اين است كه خودتان كار مىكنيد بسم الله الرحمن الرحيم از بـرادران و خـواهـرانـى كـه زحـمت كشيدند و تشريف آوردند در اين جا تشكر مى كنم و مندعاگوى همه شماها هستم . انشاء الله خداوند همه شما را مؤ فق كند كه به اين كشورى كهدر طـول تـاريـخ تـقـريـبا مورد ظلم بود، شما حالا به دست خودتان افتاده است و خدمت مىكـنـيـد. مـسـائلى را كـه آقـاى وزير گفتند، من جمله قضيه وابستگى هواپيما به خارج ، يكمـساءله اختصاصى به هواپيما نبوده است . مى دانيد كه تمام گرفتارى ما و عدم پيشرفتكشورهاى اسلامى براى همين وابستگى هاى به خارج بوده است . هر جا و در هر عنوانى كهمـلاحـظـه مـى كـنـيد، آنها دست داشتند و به واسطه ماءمورين بد، مجلس بد، سران بد همهايـنـهـا به واسطه اين كه آنها مخالف بودند با ملت هاى ما و مؤ افق بودند با وابستگىهـمـه ايـنـهـا وابسته به خارج شدند. در حقيقت ايران يك مستعمره اى بود كه به حسب ظاهرمـسـتـقل ، ولى به حسب واقع همه چيزش وابسته به غير بود و امروز كه بحمدالله با همتهـمـه قـشـرهـاى كـشـور، ايـن كشور به روى پاى خود ايستاده است و فعاليت در همه قشرهاشـروع شـده اسـت ، شـمـا مـى بـيـنـيـد كـه در هـر جـا، چـه تـفـاوتحـاصـل شـده اسـت . تـمـام ايـنـهـا بـراى ايـن است كه كشور به دست خود شما افتاده است ،اسـتـقـلال فـكـرى داريـد، اسـتـقـلال عـمـل داريـد، يا خودتان براى خودتان و براى كشورخـودتـان خدمت مى كنيد. اين مسائلى را كه آقاى وزير راه گفتند، موجب بسيار تشكر است ازپـرسـنـل هـواپيمايى و شما آقايان ، و مهم اين است كه شماها وابسته نيستيد الان . اين كهايـن قـدر پـيـشـرفـت كـرديـد و آن طـور كـه گـفـتـنـد در زمـان سـابـق بـراىچـهـل هـزار حـاجـى ، نـمـى تـوانـسـتـنـد هـمـه را حـمـل كـنـنـد و مـحـتـاج بـودنـد بـه ايـن كهلااقـل نـصف او را يا بيشتر او را ديگران ببرند، براى همين بود كه خود فكرهاى ملت بهكـار نـيـفـتـاده بود. ديگران مى خواستند براى ما راهنمايى كنند و آنها هم بنايشان بر اينبود كه ما عقب باشيم ، بنايشان اين بود كه نگذارند ما ترقى بكنيم . مستشارهايى كه ازآمـريـكـا يـا از جـاهاى ديگر اين جا مى آمد، به صورت براى اين بود كه راهنمايى كنند وهدايت كنند، در واقع براى اين بود كه نگذارند خود شما كار كنيد، نگذارند فكر شما بهكار بيفتد. امروز كه مى بينيد اين طور پيشرفت كرده است كه صد و پنجاه هزار بـيشتر يا بيشتر، حجاج را شما در ظرف چند روز مى بريد و برمى گردانيد و ركورد راكـه شـكستيد در دنيا راجع به اين معنا، براى اين است كه خودتان كار مى كنيد، احساس مىكنيد كه كشور مال شماست . وقتى كه انسان ببيند كه يك آقا بالا سر دارد، يك كس ديگرىدارد كـه مـى خـواهد او را بهش آقايى بفروشد، به اسم اين كه آمدم خدمت كنم مى خواهد بهخـدمـت بـكـشد ملت را، دلسرد مى شود ملت . آنها از يك طرف نمى گذارند كه شما به يكمـسـائل اسـاسى برسيد، خود شما هم از آن طرف مى بينيد كه خدمت براى تقريبا بيگانهاست . ما بايد شكر خدا را بكنيم كه خداوند به ما عنايت كرد، مرحمت فرمود كه يك كشورىكـه به تمام معنا وابسته بود به خارج و نمى گذاشتند افكار اينها به كار بيفتد، نمىگـذاشـتـنـد صـنـعـتگرهاى اينها به كار خودشان ادامه بدهند، امروز خداى تبارك و تعالىكـشـور را بـه دسـت خـود شـمـا سـپـرده اسـت و خـود شـمـا بـحـمـداللهمـشغول خدمت هستيد و اين خدمت را اميدوارم كه صدچندان كنيد. بايد همين معنا را در نظر داشتهبـاشـيـد، امـروز شماييد تنها تقريبا، كشور شما امروز در بين همه كشورها تنهاست . همهكـشـورهـا بـه ضـد مـا هـسـتـنـد، الا مـعـدودى . لكـن در عـيـنحال كه همه بر ضد هستند، چون خود كشور و خود اهالى مؤ من هستند، معتقد هستند به اين كهبايد با عنايات خدا مسائل را حل كنند، فكرها به كار افتاد و فعاليت ها شروع شد و الانايـران بـا آن زمـانـى كه آن همه هياهو مى كردند براى تمدن بزرگ ، امروز، حالاى ايرانبـسـيـار پـيـشـرفـتـه تـر از آن وقـت اسـت . و مـهـم ايـن اسـت كـه مـا الانمـسـتقل هستيم ، يعنى هيچ كشورى در دنيا نيست كه بتواند به يك سپور ما جسارت كند. شماالان مستقليد و آقاى خودتان هستيد و اسلام هم اين طور نيست كه طبقاتى باشد و بخواهد يكطبقه اى را حاكم كند، يك طبقه اى را محكوم . اسلام خدمتگزار دارد و كسانى كه به آنها خدمتمـى كـنـنـد، مـلت بايد با اين خدمتگزارها همراهى كند و دولت ما يك دولت خدمتگزارى است ،مـجـلس مـا يـك مـجـلس خـدمـتـگـزارى است ، رئيس جمهور ما يك خدمتگزارى است نسبت به همهكـشـور. و هـمـان طـورى كـه اسـلام مـقـرر فرموده است كه طبقات در كار نباشد. وان اكرمكمعندالله اتقيكم ، آنى كه تقوايش بيشتر است آنى كه ترسش از خدا بيشتر است ، آنى كهخدمت براى خدا مى كند، او مقدم است . من اميدوارم كه شما كوشش كنيد كه وارد بشويد در اينجـمـعـيـت مـتـقـيـن كه خداى تبارك و تعالى بفرمايد: اكرمكم عندالله اتقيكم و شما هم از آنهاباشيد. هواپيماربايى يك اهانتى است به اصل هواپيمايى و يـك نكته اى را كه مى خواهم عرض بكنم اين است كه شما مى بينيد كه دست هاى مختلفىدر هـمـه جـا هست كه به شما و به كشور ما صدمه برند. مى بينيد كه جايى كه دعوى مىكند كه محل تمدن بشر است و تمدن از آن جا به جاهاى ديگر رسيده است ، فرانسه ، امروزمـحـل تروريست ها شده است . تروريست هايى كه خودشان اعتراف مى كنند كه ما كشتيم و مامـنـفـجـر كرديم . يك كشورى كه ملتش آن طور بايد باشد، دولتش آن طور است و پناهگاهشـده اسـت از بـراى كـسـانـى كـه فـاسـد هـسـتـنـد، تـروريست هستند و اشخاصى هستند كهجنايتكارند و مع ذلك ادعاى چه مى كنند، هواپيما دزدى را محكوم مى كنند و هـواپيما دزدها اگر از ايران شد، تشويق مى كنند آنها را. شما بايد توجه كنيد كه خودشما بايد به طورى باشيد و طورى حركت كنيد كه مورد تجاوز اينها واقع نشويد و اگرچـنـانـچـه مـلاحـظـه كرديد كه پاسدارها و دولت قرارداد كردند كه در هواپيما اشخاصىبـاشـنـد يا از اشخاص تفتيش بشود، اين موجب نگرانى نباشد. اين بايد موجب سرافرازىبـاشـد بـراى ايـن كـه مـا نه از باب اين كه مى خواهيم به اشخاص اهانت كنيم ، ما خواهيمنگذاريم كه به شما اهانت بشود، دولت مى خواهد نگذارد به شما اهانت بشود. هواپيما رااز شـمـا وقـتـى ربـودنـد، ايـن يـك اهـانـتـى اسـت بـهاصل هواپيمايى . از اين جهت اگر فرض كنيد كه اشخاصى آمدند و تفتيش خواستند بكنند،هـيـچ نـاراحـت نـبـاشـيـد و آنـهـا را تشويق كنيد به اين معنا كه مبادا خداى نخواسته باز يكاشـخـاص نـاسالمى پيدا بشود و باز هم يك همچو اميدى پيدا بشود كه موجب نگرانى خودشـمـا آقايان باشد و موجب اهانت به شما باشد. من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كههـمـه شـمـا را حفظ كند و تشكر مى كنم از شما كه اين طور فعاليت مى كنيد و اين طور بهپـيـش بـرديـد، قـضـيه ى هواپيمايى را اين طور با خوبى و با عظمت داريد به پيش مىبريد و اميدوارم كه بيش از اين باشد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته تاريخ : 24/8/63 فرمان امام خمينى به حجت الاسلام حاج سيد محمد مدنى بروجنى بسم الله الرحمن الرحيم جناب حجت الاسلام آقاى حاج سيد محمد مدنى بروجنى دامت افاضاته بدين وسيله جناب عالى را به سمت نمايندگى خودر در استان بوشهر منصوب مى نمايم. انـشـاء الله تـعـالى در رفـع مـشـكـلات ديـنـى اهـالى مـحـتـرم سـعـى كـافـى رامبذول داريد. از خداى متعال ادامه تؤ فيقات جناب عالى را مساءلت دارم . والسلام عليكم و رحمه الله روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 30/8/63 پيام امام خمينى به بسيجيان كشور بسم الله الرحمن الرحيم بـا تـشـكـر و تـقـديـر از اقـدامـات خدا پسندانه بسيج مستضعفين در راه هدف مقدس اسلام واستقلال كشور، و آزادى ملت هاى دربند و با تشكر از كوشش هاى آنان در كوتاه كردن دستچپاولگران ، اميد است با تحصيل اخلاص در همه امور، چه تعليم و تعلم و تقويت فرهنگاسـلامـى و آموزش كافى فنون مختلف نظامى و چه در راه بسيج توده هاى مظلوم و مستضعفجهان بر ضد استكبار جهانخوار، تا قطع طمع آنان نه تنها از كشورهاى اسلامى ، كه ازهـمـه مـمالك تحت ستم جهان و چه در راه تقويت هر چه بيشتر بسيج براى حراست از اسلامبـزرگ و ايـران عـزيز و با صبر و شكيبايى در اين مقاصد بزرگ اين خدمت گرانقدر رارنـگ الهـى داده و از عبادت بزرگ قرار دهند. از خداوند تعالى تؤ فيق شما عزيزان را دراين مقصد بزرگ خواستارم . خدا پشت و پناهتان باد. روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 19/9/63 امام خمينى در رابطه با تقويت و ادامه كار ستاد انقلاب فرهنگى بسم الله الرحمن الرحيم اكـنـون كـه بـا تـاءيـيـدات خـداونـد متعال و عنايت و دعاى حضرت بقيه الله روحى لمقدمهالفـداء دانـشـگـاه هـاو مـدارس عـالى كـشور كار خود را در سطح وسيعى شروع كرده اند وحركت سازندگى با تمام ابعادش در كشور اسلامى رو به گسترش است و مغزهاى متعهد ومـتـخـصـص به فعاليت هاى پر ارج خود ادامه مى دهند، با اخراج كارشناسان خائن اجنبى وفـراركـارشـنـاسـان غرب و شرق زده كه كشور را وابسته به خارج در تمام ابعاد نمودهبودند، نياز مبرم به متخصصان متعهد و اسلام شناسان متخصص و مغزهاى متفكر وطن خواه ونـيـروهـاى فـعـال مـاهـر و اسـاتـيـد و مـربـيـان و مـعـلمـان مـعـتـقـد بـه اسـلام واستقلال كشور در تمام كشور محسوس و در علوم دانشگاهى و فرهنگ مترقى محسوس تر مىبـاشـد و ضـرورت توسعه و اصلاح مراكز آموزشى و انقلاب فرهنگى به معناى واقعىهـر روز روشـن تـر مـى گـردد. و بحمدالله ستاد انقلاب فرهنگى در مدت كوتاهى كه ازعـمـرش گـذشـته خدمت هاى ارزنده و گام هاى مفيد و مؤ ثرى در اين امر حياتى برداشته ومـورد تـقـديـر و تشكر است . ولى خروج از فرهنگ بدآموز غربى و نفوذ و جايگزين شدنفـرهـنگ آموزنده اسلامى ملى و انقلاب فرهنگى كه در تمام زمينه ها در سطح كشور آنچنانمـحـتـاج تـلاش و كـوشش است كه براى تحقق آن ساليان دراز بايد زحمت كشيد و با نفوذعميق ريشه دار غرب مبارزه كرد. و ما مى دانيم كه اگر با دقت ريشه يابى كنيم آنچه برمـلت مـا گـذشـتـه و اكـنـون مـى گـذرد حـتـى جـنـگ تحميلى سرچشمه از دانشگاه غربزده ومتخصصان غيرمتعهد و وابسته گرفته است . معهذا قشر متدين انقلابى اعم از اساتيد متعهدو مـعـلمـان وطـن خـواه اسلامى و دانشجويان انقلابى مؤ ظفند با هوشيارى بدون غفلت از اينمـسـاءله مهم به دانشگاه ها و مدارس و آنان كه هنوز خواب رژيم سابق را مى بينند و رويههاى فرهنگ شرق و غرب را در سر مى پرورانند، اجازه ندهند كه خارج از دروس مؤ ظف خودبـه صـحـبـت هاى انحرافى بپردازند. و در صورتى كه نصيحت بر آنان اثر نداشت بهشـوراى عـالى انـقـلاب فـرهنگى كه شكل گرفته است و انجام وظيفه مى كند اطلاع دهند وبـايد بدانند با مسامحه در اين امر به تدريج در دانشگاه هاو دبيرستان ها خط انحرافىنـفـوذ خـواهـد كـرد و در پـيـشـگـاه خـداونـد مـتـعـال مـسـؤول هستند. ايـنـك بـا تـشـكـر از زحـمات ستاد انقلاب فرهنگى براى هرچه بارورتر شدن انقلاب درسـطح كشور تقويت اين نهاد را لازم ديدم . بدين جهت علاوه بر كليه افراد ستاد فرهنگىو روساى محترم سه قـوه سـه گـانـه ، حـجـج اسلام آقاى خامنه اى ، آقاى اردبيلى و آقاى رفسنجانى و همچنينجـنـاب حـجت الاسلام آقاى مهدوى كنى و آقايان سيد رضا اكرمى وزير آموزش و پرورش وسيد رضا داورى و نصرالله پورجوادى و محمدرضاها شمى را به آنان اضافه نمودم . امـيـد است با فضل تؤ فيق الهى مؤ فق شوند اين امر خطير را با كوشش و جديت به ثمربـرسـانـنـد. از تـمـامـى دانـشگاهيان و دانشجويان انتظار دارم حفظ حرمت اساتيد و مربياندانـشـگـاه هـا و دانـشـسراها و مدارس عالى را به بهترين وجه بنمايند، چنانچه موظفند حفظمقررات و قوانين را بنمايند. از خداوند تعالى تؤ فيق همگان را خواستارم . والسلام عليكم روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 20/9/63 بـيـانـات امـام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير، رئيس مجلس شوراى اسلامى ،رئيـس ديـوان عـالى كـشـور و جـمـعـى از مـسـؤ وليـن مـمـلكـتـى بـه مـنـاسـبـت ولادترسول اكرم (ص ) و امام جعفر صادق (ع ) قرآن يك رحمتى است براى همه بشر و پيغمبر اسلام يك رحمتى است براى عالمين بسم الله الرحمن الرحيم من متقابلا اين عيد بزرگ را كه بايد گفت هم عيد بزرگترين عيد اسلامى و هم بزرگترينعـيـد مـذهـبـى اسـت بـه هـمـه آقـايـان و بـه هـمـه مـلت و بـه هـمـه ءمـلل اسلامى و مستضعفين جهان تبريك عرض مى كنم . پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم كه ختم همه پيامبران است و كامل ترين دين را عرضه كرده است بر بشر، قرآن را كهبـه وسـيـله وحى بر او نازل شده است ، عرضه كرده است . قرآن يك كتابى است كه نمىشـود در اطـراف او بـا ايـن زبـان هاى الكن صحبت كرد. قرآن يك سفره گسترده اى است ازازل تـا ابـد كه از او همه قشرهاى بشر استفاده مى كنند و مى توانند استفاده كنند. منتها هرقـشـرى كـه يـك مـسـلك خـاصـى دارد، روى آن مـسـلك خـاص تـكـيـه مـى كـند، فلاسفه روىمـسـائل فـلسـفـى اسـلام ، عـرفـا روى مـسـائل عـرفـانـى اسـلام ، فـقـهـا روىمـسـائل فـقـهـى اسلام ، سياسيون روى مسائل سياسى و اجتماعى اسلام تكيه مى كنند، لكناسـلام همه چيز است و قرآن همه چيز. قرآن يك رحمتى است براى همه بشر و پيغمبر اسلاميك رحمتى است براى عالمين كه در همه امور رحمت است .
|
|
|
|
 |
|
 |
|