بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب چشم به راه مهدی, جمعى از نویسندگان مجله حوزه   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     CHESHM01 -
     CHESHM02 -
     CHESHM03 -
     CHESHM04 -
     CHESHM05 -
     CHESHM06 -
     CHESHM07 -
     CHESHM08 -
     CHESHM09 -
     CHESHM10 -
     CHESHM11 -
     CHESHM12 -
     CHESHM13 -
     CHESHM14 -
     CHESHM15 -
     CHESHM16 -
     CHESHM17 -
     CHESHM18 -
     CHESHM19 -
     CHESHM20 -
     FOOTNT01 -
     FOOTNT02 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

الارشاد فى معرفة حجج الله على العباد
نوشته : محمد بن محمد بن نعمان عكبرى ، معروف به شيخ مفيد.
تحقيق : مؤ سه آل البيت لاحياء التراث ، قم .
ناشر: كنگره هزاره شيخ مفيد.
شماره صفحه ها: ج 1: 363، ج 2: 562
شيخ مفيد از بزرگان فقهاى شيعه در سده هاى چهارم و پنجم هجرى است .(673)
وى ، در سال 336 ه - .ق . در روستايى به نام عكبرى ديده به جهان گشود. پدرش ازمردم بصره و مدتى در شهر واسط، معلم بوده و سپس به عكبرى آمده و در همان جا ساكنشده است .
پدر، او را به بغداد مى برد، تا به كسب دانش پردازد. او، پس از مدتى به محضربزرگانى چون : شيخ صدوق ، محمد بن جنيد اسكافى ، ابو على صولى ، ابوغالبرازى ، ابن قولويه قمى و (674) ...راه مى يابد و از آنان بهره مى گيرد با استعداد وهوش فوق العاده اى كه داشته ، خيلى زود به مقامهاى عالى علمىنائل مى آيد.
در كرخ بغداد، كرسى درسى پايه گذارى كرد و شاگردانى چون : سيد مرتضى علمالهدى ، سيد رضى ، نجاشى ، شيخ طوسى ، ابن حمزه ، و...را پرورش داد(675) كهبعدها هر يك ، از ناموران بزرگ جهان اسلام شدند و مايه فخر تشيع .
يافعى درباره شخصيت علمى وى مى نويسد:
((او، عالم شيعه و صاحب نوشته هاى بسيار و شيخ و پيشواى آنان است . به اين معلم ومفيد معروف بود.
در كلام ، فقه و جدل ، بسيار زبر دست بود و با پيروان همه مذاهب ، با جلالت و عظمت ،مناظره مى كرد.))(676)
شيخ مفيد، در سال 413 ه‍ ق . در بغداد، ديده از جهان فرو بست . تشييع با شكوهى ازجنازه وى انجام شد و در ميدان اشنان ، مردم ، به امامت شاگرد برجسته اش ، سيد مرتضى، بر او نماز گزاردند و در منزلش ، دفن گرديد و پس از چندسال ، به قبرستان قريش انتقال يافت و در جوار ابوجعفر دفن گرديد.(677)
از وى ، آثار ارزشمندى به جاى مانده كه نجاشى هفتاد و هشت اثر نام مى برد.
شمار زيادى از آثار شيخ ، در باب معارف اسلامى و امامت است (678) از جمله نوشتههاى ارزشمند وى ، كتاب الارشاد فى معرفة حجج الله على العباد است .
ابن اثر، مجموعه بسيار گرانبهايى است كه به زندگانى امامان شيعه ، از ابعادگوناگون پرداخته شده است .
اين اثر در دو جزء تنظيم شده : جزء اول به حيات امام على (ع ) اختصاص ‍ دارد و جزء دومبه زندگانى ديگر ائمه (ع ).
و بخش پايان كتاب (از صفحه 339 تا آخر) ويژه امام مهدى (عج ) است .
در اين بخش ، پس از بيان نام ، كنيه و ولادت حضرت مهدى ، بهدلائل عقلى بر وجود امام معصوم اشاره مى شود، سپس سخنان پيامبر درباره غيبت و قيامحضرت كه از سوى شيعه و سنى ، پذيرفته شده اند و احاديث امامان معصوم (ع ) آورده مىشود. آن گاه نويسنده محترم ، با بهره گيرى از آيات قرآن و روايات پيشوايان دين ،ويژگيهاى حضرت مهدى (عج ) را بر مى شمرد و از بشارت پيامبر(ص ) به ظهورحضرت در آخر الزمان ياد مى كند.
مطالب اساسى اين بخش از كتاب ، به شرح زير مى پردازد:
ادله عقلى و نقلى بر امامت امام عصر (عج ).
رواياتى كه درباره حضرت مهدى (عج ) رسيده است .
اشخاصى كه به فيض ملاقات و زيارت حضرتنائل آمده اند.
برخى كرامات و معجزات حضرت در عصر غيبت .
نشانهاى ظهور و حوادثى كه پيش از ظهور حضرت ، رخ خواهد داد.
سال ، روز و محل قيام .
چگونگى گردآورى سپاه و ماءموريت آنان .
مسير حركت .
مدت امامت و حكومت .
جرياناتى كه در آن روزگار رخ مى دهد.
وضعيت زمين و مردم در آن عصر.
ويژگيهاى جمال ، شمايل ، شيوه رفتار سيره اخلاقى و عملى حضرت مهدى (عج ) بهگونه بسيار محققانه ، بر اساس منابع متقن و ديدگاههاىمستدل عقلى و نقلى .
الفصول العشره فى الغيبه
نوشته : شيخ مفيد
تحقيق : فارس حسون .
ناشر: كنگره هزاره شيخ مفيد.
شماره صفحه ها: 103.
شيخ مفيد در آغاز اين رساله اشاره مى كند:
((در ديگر نوشته هاى خود، به مسائلى چون : وجوب امامت ، عصمت امام ، ويژگيهاى امام ،دلائل امامت ائمه معصومين (ع ) نقد ادعاى مخالفان ، فلسفه غيبت و...پرداخته ام . در ايننوشته ، به ده پرسش درباره مهدى ، پاسخ مى دهم .))
شيخ در مورد اهميت و جايگاه اين رساله مى نويسد:
((در اين اثر، آنچه تمامى خردمندان بدان نياز دارند، آورده شده و به گونه ساده ، دردسترس همگان قرار گرفته است .))
شيخ بر اين نظر است كه اگر كسى از محتواى اين رساله ، آگاهى يابد، از نوشته هاىديگر وى ، در اين باره ، بى نياز خواهد بود.
پرسشهاى دهگانه
1. آيا امام حسن عسكرى (ع ) فرزندى به نام مهدى داشته است ؟ آيا اين را فقط شيعهباور دارد، يا غير شيعيان نيز، بدان اعتراف دارند؟
2. تكذيب وجود فرزندى براى امام عسكرى (ع )، از سوى جعفربن على (عموى امام زمان ).
3. امام حسن عسكرى اگر فرزندى به نام مهدى داشت ، چطور در وصيت خود، از او نام نبردهو به مادرش وصيت كرده است .
4. دليل بر ولادت مخفيانه و غيبت آن حضرت چيست ؟
5. غيبت طولانى ، خلاف عادت ، پذيرفته نيست . چگونه مى تواند فردى كه در زمانهاىدور، چشم به جهان گشوده ، تا اين زمان ، (411 ه‍ ق ) زنده باشد؟
6. غيبت طولانى ، با دست نيابيدن و مشخص نبودنمحل سكونت وى ، چگونه ممكن است ؟
7. بر فرض صحت غيبت ، در صورت اجرا نكردن حدود، بيان نكردن احكام ، هدايت نكردنگمراهان ، اقامه نكردن امر بمعروف و نهى از منكر و...چه نفعى خواهد داشت ؟
8. به هر دليلى كه شيعه اماميه ادعاهاى فطحيه ، كيسانيه ، ناووسيه و اسماعيليه را درباب غيبت باطل مى شمارد، به همان دليل ادعاى شيعه اماميه نيز، در غيبت حضرت مهدىباطل است .
9.شيعه اماميه بر اين باور است كه خداوند غيبت آن حضرت را لازم دانسته و خداوند چيزىرا اراده نمى كند، مگر آن كه داراى مصلحت باشد. از سوى ديگر شيعه اماميه معتقد است كهدر مشاهده آن حضرت و اخذ معارف دين از وى ، مصلحتكامل بندگان وجود دارد و با ظهور آن حضرت ، همه مصالح تحقق مى پذيرد. بنابراينچگونه خداوند غيبت حضرت را اراده نموده است .
10. اگر اماميه بر غيبت امام عصر(عج ) اصرار كند، بايد در هنگام ظهور، معتقد به معجزهباشد، تا مردم او را بشناسند، در حالى كه داشتن معجزه از ويژگيهاى پيامبران الهى است.
پس از طرح پرسشهاى بالا، شيخ ، به يكايك آنها به شرح پاسخ مى دهد.
اين اثر با عناوين : ((المسائل العشرة فى الغيبة و الاجوية عنالمسائل العشر)) در نجف و قم چاپ شده و اخيرا در هزاره شيخ مفيد، با ديگر آثار وى(مصنفات ج 3) نشر يافته است .
رسالة ثانية فى الغيبة
نوشته : شيخ مفيد.
تحقيق : علاء آل جعفر.
ناشر: كنگره شيخ مفيد.
شماره صحفه ها: 60
اين رساله كم حجم نيز، پاسخ به پرسشهايى است كه از سوى شخصى درباره غيبت وظهور امام زمان (عج ) مطرح شده و شيخ مفيد به آنها پاسخ داده است .
سؤ ال مى كند: چه دليلى بر وجود امام زمان هست ؟
شيخ مفيد، با استناد به ادله نقلى (احاديث و روايات صحيح ) و مورد پذيرش شيعه وسنى و ادله عقلى ، اين پرسش را پاسخ مى گويد.
پرسش ديگر: چگونه كسى كه طرفدار عدل و توحيد است ، امامت كسى را كه ولادت اوقطعى نيست مى پذيرد.
آيا چنين چيزى به عقل ، يا وحى درست مى آيد؟
شيخ مفيد، در پاسخ ، با اشاره به احاديث و ادله اى كه مى گويد زمين نبايد خالى از حجتباشد، استدلال مى كند و مى نويسد:
((حجت ويژگيهايى دارد. كسى حجت است كه آن اوصاف را دارا باشد. و در اولاد عباس ،اولاد على و قريش ، كسى با اين اوصاف نيست .
بر اساس اين استدلال عقلى ، حجت بايد فردى ديگرى باشد، هر چند ظاهر و پيدا نباشد.زيرا مسلم است شخصى مى تواند حجت باشد كه از خطا و گناه معصوم باشد.
بنابراين ، لازم مى آيد كه حجت (عج ) غائب باشد.(679) ))
در اين رساله ، پنج پرسش مطرح شده كه شيخ ، محكم و متقن از آنها پاسخ مى دهد.
افزون بر آثارى كه از شيخ مفيد درباره مساءله غيبت امام عصر (عج ) بر شمرديم ، آثارديگرى نيز، از شيخ به جا مانده كه برخى از آنها در ضمن مجموعه اى تحت عنوان:((خمس رسائل فى اثبات الحجة )) از سوى دارالكتب التجاريه نجف اشرف ، درسال 1370. ه‍ ق . به چاپ رسيده است .
در جلد 7 مصنفات شيخ مفيد نيز كه از سوى كنگره نشر يافته ، چهار رساله ، از جمله همينرساله حاضر، به چاپ رسيده است . البته از آن جا كه بنابر معرفى تمام نوشته هاىشيخ مفيد، در اين باره نيست ، به همين اندازه بسنده مى كنيم .
اثبات الوصيه
نوشته : ابى الحسن على بن الحسين بن على المسعودى .
ناشر: دارالضواء، بيروت .
شماره صفحه ها: 295.
مسعودى ، در شهر بابل ديده به جهان گشود و در بغداد به كسب دانش ‍ پرداخت .(680) سپس براى ادامه تحصيل ، به مصر سفر كرد و از آن جا براى استفاده از علماء بصره ،راهى آن ديار شد، از دانشمند برجسته بصره ، از جمله : ابا خليفه الحمحى بهره گرفت.(681)
در سال 309 ه‍ ق . از شهرهاى فارس و كرمان ديدن كرد و مدتى در استخر فارس اقامتگزيد و از عالمان آن منطقه بهره جست ، از آن جا به هند و چين سفر كرد. اين مرحله از سيرو سياحت علمى خود را در عمان به پايان برد.
در سال 314 ه‍ ق . مرحله ديگرى از هجرت علمى خود را از عمان آغاز كرد و به ماوراءآذربايجان ، گرگان ، فلسطين و شام رفت . درسال 332 ه‍ ق . عازم النطاكيه و سپس مصر شد. در مصر اقامت گزيد و در جمادى الاخرسال 345 ه‍ ق . يا 363 ه‍ ق . در همان جا به درود حيات گفت .(682)
مسعودى را از بزرگان دانش رجال و تراجم ، شخصيت برجسته علمى ،جليل القدر، مورد اطمينان و بزرگوار معرفى كرده اند.(683)
از مسعودى ، آثار ارزنده اى در موضوعات گوناگون به يادگار مانده كه از آن جمله است: اثبات الوصيه . كتاب ارزشمند اثبات الوصية ، موضوعات : تاريخى و اعتقادى و...رادر بر دارد. ابتدا، به بيان جنود عقل و جهل ، خلق جن و ناس و سجود ملائكه پرداخته است، آن گاه ، جريانهاى تاريخى را از هبوط آدم ، رسالت انبياء الهى و مردان بزرگ ، تاولادت پيامبر اكرم اسلام (ص )، به بحث مى گذارد.
بعد مى پردازد به چگونگى انتقال پيامبر(ص ) از اصلاب انبياء و حوادث صدر اسلام :دعوت خصوصى و عمومى ، معراج و هجرت پيامبر(ص ) ونزول قرآن ، اثبات امامت تك تك ائمه (ع )، از نظر تاريخى در محدوده تاريخ ائمه (ع )جريانهايى كه در عصر هر امامى اتفاق افتاده ، شيوه برخورد آنان با حاكمان زمان و عكسالعملهاى حاكمان را به رشته تحرير در مى آورد. در پايان ، امامت امام عصر(عج ) را اززبان مخبران صادق اثبات مى كند و موضوعاتى را به شرح زير، در باب امامت امامدوازدهم و مساءله غيبت وى ، به بوته بررسى مى نهد: امام زمان فرزند كيست ؟
ويژگيهاى حضرت .
انتظار فرج .
نشانه هاى ظهور.
مقابله حضرت به هنگام ظهور با ستمكاران و...
كفاية الاثر
نوشته : ابى القاسم على بن محمد بن على الخزاز القمى الرازى .
تحقيق : سيد عبداللطيف حسينى كوه كمرى خوئى .
ناشر: انتشارات بيدار، قم .
شماره صفحه ها: 402
مؤ لف اين اثر نفيس ، از دانشمندان اواسط قرن چهارم هجرى و از شاگردان شيخ صدوقاست كه در قم زاده شده و در رى مى زيسته است .(684)
صاحب رياض العلماء درباره وى مى نويسد:
(( ...الشيخ الاجل الاقدم الوالقاسم على بن محمد بن على الخزاز الرازى القمى قدسسره ، الفاضل العالم المتكلم الجليل الفقيه المحدث المعروف تلميذ الصدوق و امثاله.)) (685)
ابوالقاسم على بن محمد بن على الخزاز الرازى قمى ،فاضل ، عالم ، متكلم ، فقيه محدث و از شاگردان صدوق و مانند وى بوده است .
از متن كتاب بر مى آيد نويسنده افزون بر صدوق ، از شمار زيادى از علماء و راوياناستفاده برده و شمار زيادى از وى نقل روايت كرده اند، از جمله : ابوالبركات على بنالحسين الحسينى الجورى ، محمد بن ابى الحسن بن عبدالصمد القمى ، محمد بن الحسين بنسعيد قمى المجاور به بغداد و...
از جمله آثارى كه از وى ، به جا مانده كتاب ارزشمند كفاية الاثر است . اين اثر، نخستينكتابى است كه در موضوع خود، به اين شيوه نگارش يافته و پس از آن . بسيارى ازنويسندگان از آن الگو گرفته اند.
مرحوم بهبهانى در تعليقات خود بر رجال ميرزاى كبير، درباره ارزش ‍ علمى كتاب وديدگاههاى نويسنده كفاية الاثر، مى نويسد:
(( راءيت كتاب الكفاية كتابا مبسوطا جيدا فى غاية الجودة جميعه نصوص عنالرسول صلى الله عليه و آله و عن غيره ايضا فى الائمة الاثنى عشر و فيه بعضتحقيقاته يظهر منه كونه فى غاية الفضل )) (686)
كتاب كفاية الاثر را كتابى دراز دامن ، در نهايت خوبى يافتم . تمام مطالب آن رارواياتى كه از رسول اكرم (ص ) و غير ايشان درباره ائمه (ع ) رسيده است ،تشكيل مى دهد. در آن ، برخى تحقيقات يافت مى شود كه گواهفضل و دانش بالاى مؤ لف است .
نويسنده در انگيزه تاءليف كتاب مى نويسد:
((برخى شيعيان ، آگاهى كافى در امر امامت نداشتند، از اين روى ، طرح بعضى شبهاتاز سوى مخالفان و گروههاى مخالف ، امر را بر آنان مشتبه كرده بود، تا آن جا كهدليلهاى روايى بر اثبات امامت ائمه (ع ) را انكار مى كردند. شيعيان دست خود را ازدليلهاى روايى و نصوص بر امامت ، تهى مى ديدند. حتى برخى پا را فراتر گذاشتهو گمان كردند، از صحابه نيز نسبت به امامت خبر و اثرى نرسيده است . چون وضعيتاعتقاد دينى آنان را اين گونه يافتم . بر خود لازم ديدم ، در اين مساءله به تحقيق و جستو جو بپردازيم و با گردآورى آثار و اخبارى كه امامت ائمه (ع ) را اثبات مى كند، حقيقت رابر همگان آشكار كنم و شبهات مطرح شده را پاسخ گويم .))
اخبار و روايات فراوانى از پيامبر(ص ) رسيده كه پس از ختم نبوت ، امر امامت و خلافت رادوازده نور پاك بر عهده مى گيرند: كه اول آنان على (ع ) و آخر آنان مهدى (عج ) است .
علما، از دير باز، به گردآورى و استدلال به اين اخبار، بر مساءله امامت پرداخته اند وآثارى را سامان داده اند.
عالمى كه از عهده اين امر مهم و اساسى به خوبى بر آمده و به گونه تحسينبرانگيزى آن را به انجام رسانده ، قمى رازى ، در كتاب كفاية الاثر است .
مؤ لف با تلاش بسيار و ابتكار در خور تقدير، روايات و احاديثى كه به طور صريحبر امامت ائمه (ع ) دلالت دارند و اصحاب مشهور پيامبر(ص ) مانند: على (ع )، عبدالله بنعباس ، عبدالله بن مسعود، ابى سعيد خدرى ، ابى ذر غفارى ، سلمان فارسى ، فاطمه (س)، ام السلمه و عايشه از حضرت شنيده و روايت كرده اند. آورده است .
سپس اخبار و رواياتى كه درباره تعيين هر يك از ائمه (ع )، به نص صريح امام پيشينرسيده ، با نظم ويژه اى نقل كرده و آنها را دليل محكم و استوارى بر انتصاب ائمه (ع )،بويژه امام زمان (ع )، مى داند. از اين روى ، حجت را بر همگان تمام شده مى انگارد.
افزون بر اين ، آخرين باب كتاب را به رواياتى كه از سوى امام عسكرى (ع ) دربارهحضرت مهدى و امامت پيشواى دوازدهم شيعيان رسيده اختصاص داده است .
در پايان ، رواياتى كه از زيد، بر امامت امام عصر (عج )نقل شده ، مى آورد.
اين اثر نفيس ، از متون كهن در باب امامت است كه از جهت اتقان ، همواره مورد توجهبزرگان دانش حديث بوده و متن آن بر بسيارى از علماى برجسته خوانده شده و از سوىآنان اجازه نقل به افراد موثق صادر شده است .
چاپ حاضر، با نسخه هاى مورد اعتماد و برخى روايات آن باكمال الدين شيخ صدوق مقابله و تصحيح شده و از اعتبار بالايى بهره مند است .
المقنع فى الغيبة
نوشته : سيد مرتضى علم الهدى
تحقيق : سيد محمد على حكيم .
چاپ شده در: مجله تراثنا، شماره دوم ، سال هفتم ، 1412 ه‍ ق .
شماره صفحه ها: 57
سيد مرتضى ، از دانشمندان و نوابغ قرن چهارم و پنجم ه‍ ق . است درسال 355 ه‍ ق . در، شهر بغداد ديده به جهان گشود. از كودكى به فراگيرى دانش ‍پرداخت و در جوانى در بسيارى علوم سر آمد شد. وى ، از شاگردان ممتاز شيخ مفيد است .
افزون بر بهره ورى از محضر شيخ مفيد، از محضر بزرگانى چون : هارون بن موسىتلعكبرى ، حسين بن بابوين قمى ، ابن نباته ، ابوعبدالله محمد بن عمران مرزبانىخراسان ، احمد بن سهل ديباجى احمد بن سعيد كوفى ...بهره جسته است .
سرانجام ، پس پروراندن شاگردان بسيار، خدمات ارزنده به تشيع و اسلام و به جاىگذاردن آثار فراوان ، در هشتاد و يك سالگى ، به درود حيات گفت .(687)
از آثار ارزنده وى رساله المقنع است در موضوع غيبت .
اين اثر، با وجود حجم اندك از جمله متقن ترين متون است .
ارزش كتاب ، زمانى بيشتر هويدا مى شود كه مى بينيم بزرگانى چون : شيخ طوسى ،فرازهايى از متن كتاب و در برخى موارد، خلاصه اى از مطالب را در كتاب الغيبة خويشآورده است .
امين الاسلام طبرسى در فصلهاى گوناگون كتاب اعلام الورى باءعلام الهدى ، گاه عينعبارتها و گاه مضمون مطالب را آورده است .
اهتمام بزرگان به اين اثر، نمايانگر حسن تاءليف و اتقان و اتقان و استوارى ديدگاههاو ارزش فوق العاده و برتر آن است .
سيد مرتضى ، درباره سبب نگارش اين رساله مى نويسد:
در مجلس وزير السيد، سخن از غيبت امام عصر(عج ) به ميان آمد و اين امر مرا بر آن داشت ،در اين باب اثر كوتاهى بنگارم .))
صاحب الذريعة از قول استادش محدث نورى ،نقل مى كند:
((سيد مرتضى ، اين كتاب را براى وزير مغربى ، ابوالحسين بن على بن هارون بنعبدالعزيز الاراجتى نوشته است .(688)
از اشاره هايى كه سيد در الشافى فى الامامة و تنزيه الانبياء، و الائمه دارد، بر مى آيدكه ((المنقع )) پس از آن دو اثر نگاشته شده است .
اين اثر، به گفته اهل تحقيق ، به جز در اين اواخر كه در مجله تراثنا، چاپ شده ،تاكنون به صورت مستقل چاپ نشده است . محقق محترم در اين چاپ ، بر نسخه هاىارزشمندى به ترتيب قدمت و استوارى متن اعتماد كرده است :
1. نسخه كتابخانه مركزى دانشگاه تهران ، تاريخ پايان استنساخ ، 8 شعبان 1070 ه‍ق .
به خط ابراهيم بن محمد حرفوشى .
اين نسخه ، كامل ترين نسخه موجود و مشتمل بر تمامى كتاب المقنع فى الغيبة ، با تمامافزوده آن است ، تحت عنوان :((الزيادة المكملة ))، جز اين كه برگ آخر آن ، افتاده است .
2. نسخه كتابخانه مجلس شوراى اسلامى ، تهران . اين نسخه ، بخشى از المقنع را دربر دارد.
3. نسخه كتابخانه آيت الله مرعشى ، قم . اين نسخه ، به خط محمد بن ابراهيم بن عيسىالبحرانى الاوالى نوشته شده و از نسخه هاى خطى قرن دهم هجرى است .
محقق محترم ، كار تحقيق را به صورت تطبيق و تلفيق ، با نسخه هاى ياد شده انجام دادهاست و در پاورقى ، آن جا كه نياز به ذكر اختلاف نسخه هاى ياد شده انجام داده است و درپاورقى ، آن جا كه نياز به ذكر اختلاف نسخه ها بوده ، اشاره كرده و افزون بر اين ،برخى مطالب و كلمات را توضيح داده است .
مطالب كتاب كه بدون عنوان و سرفصل بوده ، از سوى محقق عنوان گذارى شده كهخواننده ، به آسانى به مطالب كتاب ، دسترسى خواهد يافت .
در متن كتاب نيز، برخى نكات را در داخل كروشه ، روشن كرده است .
كتاب ، با حمد و سپاس الهى و درود بر بنده برگزيده خداوند، پيامبر مكرم اسلامشروع شده و پس از بيان انگيزه تاءليف ، ادعاى مخالفان را طرح مى كند:
((سخن از غيبت امام زمان ، براى شيعيان مشكل است )).
در پى طرح ادعاى مخالفان ، مى نويسد:
((به مساءله غيبت ، بايد از زاويه ساختار اصولى نگريست ، زيرا مساءله غيبت امام عصر(عج )، فرع اصولى است كه اگر آن اصول ، برهانى شود، سخن از غيبت آسان ترين وروشن ترين بحث خواهد بود و گرنه ، سخن گفتن بدون پرداختن به بحث اصولى ،مبنايى نخواهد داشت .))
سپس اصولى را كه بايسته بحث در اين باب است ، با استناد به برهانهاى عقلى و نقلىبه شرح زير اثبات مى كند:
اصل امامت .
اصل عصمت .
اصل وجوب امامت .
اصل وجوب عصمت .
سيد، در ضمن اثبات اين اصول ، شبهات و ادعاهايى كه از سوى مسلكها و فرقه هاىگوناگون مانند: كيسانيه ، ناووسيه ، واقفيه و...مطرح شده ، پاسخ مى دهد. با شيوهبرهان عقلى وارد مباحث مربوط به غيبت مى شود و همراه بيان مطالب ، به برخى ازشبهات نيز پاسخ مى گويد.
عناوين عمده مباحث طرح شده به شرح زير است :
حكمت غيبت ، جهل و بى خبرى از حكمت ، منافات نداشتنجهل به حكمت غيبت با غيبت و...درباره حكمت غيبت و سبب آن مى نويسد:
(( ...اما لسبب الغيبة فهو. احاقة الظالمين له عليه السلام ...)) (689)
سبب غيبت امام عصر(ع ) ترس از ستمگران بوده است .
سپس با حفظ اصولى و مبانى كه پى ريخته ، پاسخ مخالفان را مى دهد.
شبهات بدانها پرداخته شده ، بدين شرح هستند:
تفاوت ميان پنهان شدن پيامبر(ص ) و امام چيست ؟
چرا ائمه (ع )، پيش از امام زمان ، غايب نشدند، در حالى كه آنان نيز، ترس از ستمگرانداشتند؟ چه فرق بين وجود و عدم كسى است كه سودى از سوى او به كسى نرسد؟
اگر ملاك غيبت ، ترس از دشمنان است ، آيا خداوند امام عصر را ايمن از دشمنان ، ظاهر خواهدكرد؟ احكام و حدود در زمان غيبت بر عهده كيست ؟!
علت ظاهر نشدن حضرت ، بر دوستانش چيست ؟
فرق بين دوست و دشمن در فلسفه و علت غيبت كدام است ؟
و...
اين اثر ارزشمند، تكمله اى دارد، به نام : الزيادةالمكمل بها كتاب المقنع )) كه در پايان همين اثر، آمده است .
در آغاز بخش افزوده ، به مساءله بهره شيعيان و پيروان امام ، در زمان غيبت مى پردازد ويادآور مى شود كه غيبت حضرت ، سبب آن نمى شود كه امام ، نقشى در امور مسلماناننداشته باشد و اثبات مى كند كه در اطاعت و پيروى از امام و استفاده از وجود شريف وى ،تفاوتى بين وجود و غيبت او، نيست . از طرفى ظهور امام براى اولياء واجب و ضرورىنيست . امام ، در حال غيبت نيز، بر آنچه پيش مى آيد و بر شيعيان مى گذرد و شيعيان انجاممى دهند، آگاه و بر كم و كيف جريانهايى كه اتفاق مى افتد گواه است .
سپس با طرح پرسشهايى در مورد علم امام (ع ) مباحث اين بخش را به پايان مى برد.
البرهان على صحة طول عمر الامام صاحب الزمان (عج )، ج 2
نوشته : محمد الكراچكى الطرابلسى .
تحقيق و تعليق : شيخ عبدالله نعمه .
ناشر. دارالذخار، قم .
مؤ لف ، از بزرگان شيعه ، است .
وى براى كسب دانش ادب ، فقه ، حديث و... به بلاد اسلامى سفرهاى بسيار كرده و نزدبزرگان دانش ، چون : شيخ مفيد، به فراگيرى دانش ‍ پرداخته است .
يافعى درباره شخصيت علمى وى مى نويسد:
((ابوالفتح الكراچكى خيمى ، راءس شيعه صاحب تصانيف نحوى لغوى منجم ، طبيب ،متكلم از كبار اصحاب شريف مرتضى است .))(690)
وى ، پس از عمرى تلاش علمى گسترده و بهره رسانى علمى به امت اسلامى و دفاع ازكيان تشيع ، در تاريخ 449 ه‍ ق )) به درود حيات گفت .(691)
او، آثار فراوانى در فقه ، اخبار، اصول دين ، نجوم ، هيئت و انساب دارد، از جمله آثارارزشمند وى ، كتاب شريف كنزالفوائد است .
مؤ لف ، در جزء دوم كنز الفوائد، رساله اى تحت عنوان : البرهان على صحةطول عمر الامام صاحب الزمان (عج ) نگاشته است .
مؤ لف محترم درباره انكار طول عمر امام عصر از سوى مخالفان مى نويسد:
((چون مخالفان غيبت امام عصر (عج )، نتوانسته اند موضوعطول عمر حضرت را حل كنند، منكر وجود امام عصر (عج ) شده اند وطول عمر امام عصر را، دليل بر بطلان ديدگاه شيعه دانسته اند.))
در مقام پاسخ ، منكران وجود امام عصر (عج ) را به چند گروه تقسيم مى كند و سپسديدگاههاى فلاسفه ، منجمان ، اطبا و طرفداران عادات را در موردطول عمر انسانها، يادآور مى شود و در پايان ، بر اساس باورهاى دينى مورد پذيرشهمگان ، شواهد عينى و تاريخى ، اشكالات را پاسخ مى گويد و از كسانى كه عمرطولانى داشته اند و هنوز حيات دارند، مانند: حضرت خضر، بر اثبات مطلب گواه مىآورد.
كتاب الغيبة
نوشته : شيخ الطائفة ابى جعفر محمد بن الحسن الطوسى .
تحقيق : شيخ عبدالله تهرانى و شيخ احمد ناصح .
ناشر: موسسه معارف اسلامى قم .
شماره صفحه ها: 569.
شيخ طوسى ، از بزرگترين علماى اسلام است .
وى در سال 385 ه - در شهر طوس ديده به جهان گشود و در همان جا، علوم مقدماتى ، فقه، اصول و حديث را از، استادان عصر خويش فرا گرفت . درسال 408 ه - به عراق مهاجرت كرد و در بغداد، حدود پنجسال از پيشواى بزرگ شيعيان شيخ مفيد و برخى اساتيد ديگر بهره برد.
پس از رحلت شيخ مفيد، حدود 23 سال از محضر پرفيض سيد مرتضى و ديگر بزرگان، استفادهاى فراوانى برد و حدود 12 سال پيشواى علمى بغداد بود و كرسى درس عظيمآن جا را بر عهده داشت ، سپس به نجف اشرف مهاجرت كرد. در نجف ، حوزه علوم اسلامى رابنياد نهاد و بقيه عمر پر بركتش را در آن شهر به تاءليف ، تصنيف و تدريس گذراندو در سال 460 ه - ق به ديار حق شتافت (692) .
شيخ ، عالمى جامع و مسلط بر علوم متداول زمان خود بوده و در زواياى گوناگون فرهنگاسلامى قلم زده و آثار گرانبها و ارزشمندى از خود، به جا گذاشته است . در باب عقايد،بويژه مساءله مهدويت و غيبت امام عصر عليه السلام ، افزون بر كتاب ؟ تخليصالشافى سيد مرتضى ، كه در جلد اول و چهارم آن درباره امام زمان ، به شرح بحث كرده، كتاب جداگانه اى در خصوص غيبت امام زمان به نام الغيبة ، نگاشته است .
اين كتاب ، از ابتكار و جامعيت كم نظير شيخ ، حكايت دارد، وى در اين اثر، به همه جوانبمساءله غيبت ، به گونه دقيق و استوار رسيده و پاسخ اشكالات مخالفان را بااستدلال به كتاب ، سنت و عقل داده است و ديدگاه شيعه را بااستدلال هاى دقيق ، روشن كرده است .
آقا بزرگ تهرانى ، در اهميت و عظمت اين اثر ارزنده مى نويسد:
(( قد تضمن اقوى الحجج و البراهين العقليه على وجود الامام عليه السلام و غيبتهثم ظهوره فى آخر الزمان ....)) (693)
(كتاب حاضر) قوى ترين برهانهاى عقلى و نقلى بر وجود امام زمان عليه السلام و غيبت وظهور آن حضرت را در آخر الزمان ، در بر دارد.
شيخ طوسى در مقدمه كتاب ، انگيزه تاءلف كتاب را چنين بيان مى كند:
((شيخ بزرگوار ما، به من دستور داد، كتابى درباره غيبت صاحب الزمان و سبب دوام غيبتو پاسخ شبهات مخالفان بنويسم .))
من با وجود كمى فرصت و ناراحتى روحى و موانع روزگار، پيشنهاد او را پذيرفتم و بهگونه اختصار، آن را تعقيب خواهم كرد.
كتاب الغيبه ، امهات مباحث مربوط به غيبت امام عصر(ع ) را در بر دارد از جمله : غيبت ، علتو اسباب غيبت ، حكمت غيبت و... .
در آغاز، با ادله و برهانهاى بسيار، وجود امام زمان را و اين كه حضرت ، فرزندبلافصل امام حسن عسكرى است ، ثابت مى كند، به شبهات فرق گوناگون ، از جمله :اسماعيليه ، زيديه ، كيسانيه ، ناووسيه ، واقفيه ، فطحيه و...، با استناد به رواياتپاسخ مى دهد. آن گاه براى رفع استبعاد از غايب شدن حضرت مهدى عليه السلام بهغايب شدن پيامبر(ص ) در شعب ابى طالب .
غايب شدن حضرت يوسف ، موسى ، يونس ، اصحاب كهف و... استشهاد مى كند و براىطبيعى جلوه دادن طول عمر حضرت ، عمر طولانى حضرت نوح ، خضر و... را گواه مى آورد.
و به اين نكته تاءكيد مى ورزد كه طولانى كردن عمر افراد براى خداوند توانا، كارمشكلى نيست و آنان را ساليان سال زنده نگهدارد، چنانكهاهل بهشت ، در بهشت جوان مى مانند و پير نمى شوند.
در مورد فلسفه غيبت ، ترس از كشته شدن را يادآور مى شود و درباره فايده غيبت مىنويسد:
((وجود حضرت لطفى است و تصرف وى در امور، لطفى ديگر. خدا به وسيله امام ، لطفخويش را به انسانها مى رساند. فردى را كه براى اداره جامعه لازم است ، آفريده و حجترا بر مردم تمام كرده ، تا اگر خواستند از وجودش بهره ببرند، حجت را بر آنان تمامكرده است . مردم هستند كه اسباب ترس و غيبت را فراهم ساخته اند. از جانب خداوند، فيض ،كامل است ، قابليت قابل شرط است .))
اين كتاب ، تاكنون ، بارها به چاپ رسيده : نخستين بار در تبريز، چاپ سنگى ،سال 1323 ه - ق . چاپ دو در نجف در قم و تهران بارها افست شده است .
از آنجا كه چاپهاى پيشين اشتباه بسيار داشته و در مواردى افتادگى ، محققان محترم كتاببر آن مى شوند، چاپ تصحيح و تحقيق شده اى از اين اثر ارزشمند، عرضه بدارند. ازاين روى متن آن را، با نسخه آستان قدس رضوى ، كتابخانه مدرسه فيضيه ، كتابخانهآيت الله مرعشى نجفى كه اصل نسخه نجف است ، مقابله مى كنند و به گونه اى مطلوب ودر خور، به بازار دانش عرضه مى دارند.

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation