سؤال 511: آيا بر زوج لازم است كه آنچه معمولا تمام زنها به آن نياز دارند را به عنوان نفقه براى زوجه اش تهيّه كند؟ يا فقط غذا و مسكن و لباس لازم است؟
جواب : آنچه واقعاً مورد حاجت است و مرد قدرت بر آن دارد بر او لازم است.
سؤال 512: مرسوم است كه بين عقد ازدواج و زفاف، مادامى كه زن به خانه شوهر نرفته از زوج نفقه نمى گيرد، بنابراين اگر زوجه پس از مدّتى در مقام مطالبه نفقه آن زمان برآيد، آيا با توجّه به اين كه تمكين كامل ننموده حقّ نفقه دارد؟
جواب : نفقه ندارد.
سؤال 513: شوهر در عقد ازدواج و قبل از دخول مى گويد: «قدرت برگزارى مراسم عروسى را از لحاظ مالى ندارم»، زوجه هم مى گويد: «فقط با رعايت شرايط و تشريفات مرسوم و عرف محل حاضرم به خانه شوهر بروم» در فرض مسأله، آيا زوجه مستحقّ نفقه مى باشد؟
جواب : اگر در عقد نكاح چنين شرطى ذكر نشده، زوجه حقّ امتناع ندارد، و اگر امتناع كند حقّ نفقه ندارد.
سؤال 514:آيا هزينه دارو و درمان زوجه مريض، با توجّه به اين كه مداواى بيمارى عرفاً جزء نيازهاى اوّليه هر انسانى مى باشد، نيز جزء نفقه زوجه است؟
جواب : مداوا در حدّ متعارف جزء نفقه است.
[ 155 ]
سؤال 515: زنى به سبب آتش سوزى در منزل شوهر، در بيمارستان بسترى و سپس فوت مى كند، آيا هزينه بيمارستان او بر عهده شوهر است؟
جواب : احتياط واجب آن است كه شوهر هزينه درمان او را بدهد.
سؤال 516: اگر زن جهت دريافت مهريّه از تمكين خود دارى كند، در اين مدّت حقّ نفقه دارد؟
جواب :در صورتى كه مهريّه بصورت نقد بوده باشد حق دارد قبل از گرفتن آن از تمكين خوددارى كند و حقّ نفقه هم دارد.
سؤال 517: شخصى براى مدّتى از طريق دادگاه زندانى شده است و پس از چندى با حصول برائت يا تحمّل حبس آزاد مى شود، اگر در اين مدّت به عائله تحت تكفّل وى از طريق مراجع دولتى نفقه اى داده باشند، يا هيچ وجهى در اين مدّت نگرفته باشند، آيا آنها حقّ مطالبه نفقه گذشته را دارند؟
جواب : احتياط واجب آن است كه نفقه آنها را بپردازد، يا با آنها مصالحه كند.
مسأله 518: هر گاه زن مطالبه خرجى كند و شوهر ندهد مى تواند هر روز، به اندازه خرجى آن روز، بدون اجازه از اموال او بر دارد و احتياط واجب آن است كه اين كار با اجازه حاكم شرع باشد و اگر مجبور شود كه خودش معاش خود را تهيّه كند، در موقعى كه مشغول كار است اطاعت از شوهر بر او واجب نيست.
سؤال 519: در تحرير الوسيله، جلد دوم، صفحه 306، آمده است: «اگر زوج حقوق زن را، از قبيله نفقه، نپردازد، ابتدا حاكم زوج را الزام مى كند و در صورت عدم تأثير، او را تعزير مى نمايد»، آيا مراد از «الزام» صدور حكم قضائى است، يا صدور حكم به الزام؟
جواب :منظور اين است كه حاكم شرع او را مجبور مى كند كه نفقه زن را بپردازد و هر گاه ترتيب اثر ندهد او را تعزير كند.
سؤال 520: آيا براى همسر و فرزندان شخصى كه از راه نا مشروع كسب درآمد مى كند، جايز است كه از در آمد او استفاده كنند؟
[ 156 ]
جواب : اگر مى دانند نفقه اى كه به آنها پرداخته مى شود از همان پول است، تصرّف در آن جايز نيست; مگر در حال ضرورت.
سؤال 521: آيا شخص ثالثى مى تواند ضمن عقد ازدواج، نفقه زوجه را تعهّد نمايد تا هرگاه بين زن و شوهر راجع به نفقه اختلافى به وجود آمد، نفقه زوجه را پرداخت نمايد؟ و در اين صورت آيا نفقه از زوج ساقط مى شود؟
جواب : مانعى ندارد كه شخص ثالثى ضمانت نفقه را بنمايد، و در اين صورت نفقه بر عهده او خواهد بود.
2ـ مهريّه
مسأله 522: تعيين مهر در عقد دائم واجب نيست و بدون آن عقد صحيح است، ولى چنانچه بعداً با زن نزديكى كند بايد مهر او را مطابق معمول زنهايى كه مثل او هستند بدهد.
سؤال 523: شايستگى زنان مسلمان را به چه مهريّه اى مى دانيد؟ و براى دختران و پسران جوان و پدر و مادرهاى آنان در اين زمينه چه توصيه اى داريد؟
جواب : اخلاق اسلامى ايجاب مى كند كه مهريّه ها سبك باشد و اصولا ازدواج با هزينه كم انجام گيرد، كه مايه سعادت زوجين خواهد شد، و سنگين كردن بار ازدواج شرعاً مذموم و عواقب ناگوار و مسؤوليّت شديد دارد.
سؤال 524: آيا زوج مى تواند مهريّه همسر خود را آموزش تلاوت قرآن قرار دهد؟ در صورت مثبت بودن، اگر مرد تلاش خود را انجام دهد، ولى زن به جهت كُند ذهن بودن نتواند ياد بگيرد، وظيفه زوج چيست؟
جواب : آموزش قرآن مى تواند مهريّه بوده باشد و مرد بايد وظيفه خود را انجام دهد، اگر زوجه استعداد نداشت و مرد كوشش لازم را كرد، دَين خود را ادا كرده است.
سؤال 525: مرسوم است كه عقد را به انضمام يك جلد كلام اللّه مجيد جارى
[ 157 ]
مى كنند، آيا اين كار به معنى تعليم قرآن به زوجه است، تا بر مرد واجب باشد كه قرآن را به همسرش تعليم بدهد، يا معناى ديگرى دارد؟
جواب : قرار دادن قرآن جزء مهريّه كار خوبى است و مفهومش تهيّه يك جلد كلام اللّه مجيد براى زوجه است، نه آموزش قرآن; ولى لازم است قيمت آن در موقع عقد تعيين شود، تا مبهم نباشد.
سؤال 526: حدّ و ميزان مهريّه چقدر است؟ حدّاقلّ و حدّاكثر آن را بيان كنيد.
جواب : مهر حدّ ثابتى ندارد، ولى شايسته است از مهريّه هاى سنگين پرهيز شود، طبق برخى از روايات زنانى كه مهريّه سنگين دارند شوم هستند.(1)
سؤال 527: لطفاً پيرامون اقسام سه گانه مهريّه; «مهر المثل»، «مهر المسمّى» و «مهر السنّه»، توضيحى بيان فرمائيد.
جواب : منظور از «مهر المسمّى» همان مهرى است كه در عقد نامبرده مى شود.
و مراد از «مهرالمثل» آن است كه مثلا به هنگام عقد نامى از مهر نبرده اند در اين صورت بايد ديد مهرامثال آن زن در عرف و عادت چقدر است و به او بپردازند.
و منظور از «مهر السنّه» مهر حضرت فاطمه زهراء(عليها السلام) است، كه معروف است پانصد درهم (دويست مثقال نقره مسكوك) بوده است.
سؤال 528: اگر مردى مهريّه همسرش را به قدرى سنگين كرده باشد كه معادل حقوق ماهيانه تمام عمرش هم كفاف آن را نكند، چنين مهريّه و عقدى چه حكمى دارد؟
جواب : كار خوبى نكرده، ولى عقد و مهر باطل نيست; مگر اين كه در حدّى باشد كه آن مهريّه را سفيهانه بدانند.
سؤال 529: با توجّه به اين كه مورّخين مهريّه بزرگ بانوى اسلام، حضرت فاطمه زهراء(عليها السلام) را مختلف نقل كرده اند:
1. روايات متعدّدى به اين مضمون در كتاب شريف وسائل الشيعه، جلد 15، ابواب المهور، باب 5، آمده است.
[ 158 ]
1ـ برخى آن را يك زره جنگى به مبلغ 480 درهم، به اضافه يك دست لباس كتان و يك قطعه پوست گوسفند گفته اند.
2ـ بعضى آن را چهارصد درهم شمرده اند.
3ـ و برخى ديگر چهارصد مثقال نقره بيان كرده اند.
و از طرف ديگر در روايتى مهريّه آن حضرت «شفاعت گنهكاران از امّت پدرش»(1) آمده است، آيا صرف تعيين مهريّه حضرت زهرا(عليها السلام) (مهرالسّنه) براى عروسان، بدون تعيين ارزش فعلى آن، صحيح است؟
جواب : معروف است كه مهرالسّنه معادل پانصد درهم مى باشد (هر درهم تقريباً چهارصد تومان، كه مجموعاً 200 هزار تومان مى شود)(2) هر گاه در محيط زوجين اين شهرت وجود داشته باشد كافى است و الّا بايد تعيين كنند.
سؤال 530: اگر زنى مهريّه خويش را، مهر السّنه قرار دهد، آيا معادل آن را طلب دارد، يا مهر المثل بر عهده زوج است؟
جواب : چنانچه طرفين مى دانسته اند كه مهر السّنه طبق مشهور پانصد درهم نقره است اشكالى ندارد و بايد با پول رايج حساب كنند، امّا اگر هر دو، يا يكى از آنها آگاه نبوده اند، احتياط آن است كه در مورد مقدار مهر با هم مصالحه كنند.
سؤال 531: از آنجا كه در زمان ما درهم سكّه دار وجود ندارد، آيا معيار قيمت مهر السّنه، نرخ نقره معمولى و بدون سكّه است؟
جواب :در شرايطى كه درهم سكّه دار وجود ندارد بايد فرض را بر اين بگيريم كه اگر نقره موجود سكّه دار و رايج بود چه اندازه به قيمت آن افزوده مى شد؟ اضافه قيمت را بطور تقريبى حساب كنيم و بر آن بيفزائيم و از آنجا كه اين حكم، يك حكم استحبابى است محاسبات تقريبى در آن ضرر ندارد.
مسأله 532: در صورتى كه مدّتى براى دادن مهر در عقد تعيين نشده باشد زن حق
1. احقاق الحق، جلد 10، صفحه 367.
2. توجّه داشته باشيد كه قيمت درهم در زمانهاى مختلف، متغيّر است; قيمت مزبور مربوط به سال 1378 هـ .ش مى باشد.
[ 159 ]
دارد مهر خود را فوراً مطالبه كند، بلكه مى تواند پيش از گرفتن مهر از نزديكى كردن شوهر خوددارى نمايد، چه شوهر توانايى بر دادن مهريّه داشته باشد يا نه; مگر اين كه عدم توانايى او قرينه بر اين باشد كه مهر از اوّل بر ذمّه بوده، نه بصورت نقدى.
سؤال 533: هر گاه زن جز به گرفتن مهر، حاضر به تمكين نشود و شوهر قادر بر اداى آن نباشد و در عين حال مى گويد: «طلاق نمى دهم و تا پايان عمر نفقه مى پردازم» حكم اين مسأله چيست؟
جواب : اوّلا: زن حق دارد قبل از تمكين مطالبه مهر كند; حتّى اگر شوهر قدرت بر پرداخت مهريّه نداشته باشد.
ثانياً: اگر شوهر قدرت بر پرداخت مهريّه ندارد، بايد نفقه را بدهد.
ثالثاً: اگر اين امر مدّتها ادامه يابد و باعث ضرر و زيان زوجه، يا عسر و حرج شديد او شود، حاكم شرع مرد را وادار به طلاق مى كند و اگر طلاق نداد حاكم شرع طلاق مى دهد و نصف مهر بر ذمّه زوج مى ماند تا وقتى كه قدرت بر پرداخت پيدا كند.
سؤال 534: آيا حقّ امتناع زوجه از تمكين، در فرض عدم پرداخت مهريّه از سوى مرد، مختصّ به دخول است، يا شامل ساير استمتاعات و يا اطاعت از زوج در امور لازمه (از قبيل اقامت در منزل شوهر يا مسافرت با اذن او) نيز مى گردد؟
جواب : ظاهر اين است كه زن مى تواند بدون گرفتن مهر معجّل، خود را مطلقاً تسليم شوهر نكند و در اين مدّت بر زوج واجب است نفقه او را بدهد.
سؤال 535: زوجه از شوهر خود تمكين نموده، ولى زوج قدرت نزديكى با وى را، به علّت عدم قدرت جنسى، نداشته است; وى اكنون تمكين مجدّد را، منوط به دريافت كلّ مهريّه مى نمايد. آيا به علّت عدم دخول، حقّ زوجه به قوّت خود باقى است، يا در فرض مسأله، حقّ او ساقط شده است؟
جواب : حقّ زوجه در گرفتن مهريّه قبل از تمكين مجدّد ثابت است; مشروط بر اين كه مهر حالّ بوده باشد، نه بر ذمّه زوج.
[ 160 ]
سؤال 536: هر گاه مهريّه حالّ (نقد) باشد و شوهر قدرت پرداخت آن را بصورت يكجا نداشته باشد و در صورت تقسيط بتواند ظرف چند سال بپردازد، آيا دادگاه مى تواند بدون توافق زوجه با تقسيط مهريّه; با وصول اوّلين قسط مهريّه (بدون رعايت حقّ عدم تمكين زوجه) وى را مجبور به تمكين نمايد؟
جواب : در صورتى كه قرائنى، مانند سنگين بودن مهريّه و عدم تمكّن زوج به هنگام اجراى عقد، چنين نشان دهد كه مهريّه يكجا قابل پرداخت نيست، بلكه منظور تدريجى، يا عندالقدرة و الاستطاعه بوده است، بايد زن با گرفتن قسط اوّل تمكين كند.
سؤال 537: مردى زنى را به عقد خود درآورده، ولى هنوز عروسى نكرده اند، امّا زن از طريق انزال در محل باردار شده است، اگر قبل از عروسى از هم جدا شوند، آيا مهريّه تنصيف مى شود؟
جواب : هر گاه مرد سبب باردار شدن زن شده، احتياط واجب آن است كه تمام مهر را بدهد; هر چند دخول نكرده باشد.
سؤال 538:آيا زوجه غير مدخوله بعد از فوت زوج، مستحقّ تمام مهريّه است، يا نصف آن؟
جواب : مستحقّ تمام مهر است.
سؤال 539: آيا در صورت فوت زوجه قبل از دخول، مهريّه وى نصف مى شود؟
جواب : تمام مهر را مى برد، تنها طلاق است كه سبب تنصيف مى شود.
سؤال 540: آيا آميزش با زوجه در دوره نامزدى نيز موجب پرداخت مهريّه كامل، در فرض متاركه و طلاق، مى گردد؟
جواب : آرى موجب پرداخت مهريّه كامل مى گردد.
سؤال 541: آيا بين باكره و زنان ديگر، در اين مورد كه دخول باعث مهر كامل و عدم دخول باعث تنصيف مهريّه مى شود، فرقى هست؟
جواب : فرقى ميان باكره و غير آن از اين جهت نيست.
[ 161 ]
سؤال 542: مهريّه خانمى چهل سال قبل دو هزار تومان تعيين شده است، و اكنون تقاضاى اداء آن را دارد، شوهر حاضر است همان مبلغ را بپردازد، ولى زن مى گويد: «شوهرم در آن زمان مهريّه را يك ساعت آب و نصف منزل قرار داد و من هم قبول كردم، ولى بخاطر مشكل ثبتى، همان مبلغ دو هزار تومان قرار داده شد» اكنون با توجّه به تورّم شديد حكم اين مسأله چيست؟
جواب : اگر آن زن ثابت كند كه مهريّه واقعى همان آب و منزل بوده، حق دارد آن را بگيرد، و اگر مهريّه دو هزار تومان بوده، مى تواند معادل آن را به قيمت امروز (طبق نرخ متوسّط تورّم اجناس) بگيرد. در ساير مطالبات نيز حكم همين است; يعنى هر گاه فاصله زمانى و تورّم زياد باشد به قيمت روز محاسبه مى شود.
سؤال 543: هفده سال پيش به عقد مردى در آمدم و در اين مدّت عليرغم تمام مشكلات همراه او بودم، وى هم اكنون صاحب 25 مليون تومان سرمايه است و اقدام به ازدواج مجدّد كرده و مرا طلاق داده است، با توجّه به تنزّل شديد ارزش پول، آيا مى توانم مهريّه ام را به قيمت امروز بگيرم؟ آيا در برابر زحماتى كه براى بچّه هايش كشيده ام و خدماتى كه براى خودش انجام داده ام، چيزى به من مى رسد؟
جواب : چنانچه ارزش مهريّه نسبت به زمان گذشته تفاوت كلّى كرده، بايد به قيمت امروز بپردازد و اگر در مقابل خدمات شما قول داده است كه جبران كند موظّف است به قولش عمل كند.
سؤال 544: شخصى كه با پدرش زندگى مى كرده از دنيا رفته و هيچ گونه مالى از خود نداشته است، آيا مهريّه زوجه او بر پدرش مى باشد؟
جواب : مهريّه زن بر عهده شوهر است، نه پدر; مگر اين كه پدر شوهر آن را تضمين كرده باشد، يا مزد كارهاى فرزندش را نداده باشد و آن مزد به اندازه مهريّه يا بيشتر از آن باشد.
سؤال 545: پدر داماد قسمتى از مهريّه عروسش را بر ذمّه مى گيرد، ولى قبل از عروسى و پس از عقد، يعنى هنگامى كه مى خواستند مهريّه را ثبت كنند از تعهّد
[ 162 ]
خود استنكاف مىورزد و داماد مهر را به وجه نقد مصالحه و بر ذمّه خود مى گيرد و سپس عروسى واقع مى شود، آيا عروس مى تواند مدّعى آنچه بر ذمّه پدر شوهر بوده است، شود؟
جواب : اگر موقع خواندن صيغه عقد بر ذمّه گرفته موظّف است بپردازد و بازگشت جايز نيست.
سؤال 546: در صورت اختلاف زوجين در مقدار و وصف مهريّه، قول كدام يك مقدّم مى شود؟ اگر هيچ كدام دليلى جهت ادّعاى خود نداشته باشند چطور؟
جواب : چنانچه زوج مدّعى مقدار كمتر است، قول او پذيرفته مى شود، مگر اين كه دليلى بر خلاف آن اقامه شود.
3ـ حق آميزش و همخوابى
مسأله 547: مرد نمى تواند بيش از چهار ماه، نزديكى با همسر دائمى خود را ترك كند، بلكه اگر زن جوان باشد و در اين مدّت بيم آن مى رود كه به گناه بيفتد احتياط واجب آن است كه طورى رفتار كند كه او به گناه نيفتد.
سؤال 548: با توجّه به مسأله بالا، اگر زنى جوان نباشد، ولى اگر شوهر به آميزش يكبار در چهار ماه اكتفاء كند بيم گناه بر او مى رود، در اين صورت مرد در برابر او چه وظيفه اى دارد؟
جواب : احتياط واجب آن است ترتيبى بدهد كه او آلوده گناه نشود.
مسأله 549: مرد حق ندارد زن دائمى خود را طورى ترك كند كه نه مانند زن شوهردار باشد و نه بى شوهر; ولى واجب نيست هر چهار شب يك شب نزد او بماند، امّا اگر همسرهاى متعدّد دارد بايد در ميان آنها از اين جهت با عدالت رفتار نمايد.
سؤال 550: آيا شوهر حق دارد بدون رضايت همسرش از انزال نطفه خوددارى كند و به آميزش تنها قناعت كند؟
جواب : مانعى ندارد، ولى در موردِ آميزشِ واجب، بدون رضايت همسر نمى تواند
[ 163 ]
اين كار را انجام دهد.
سؤال 551: آيا زن حق دارد از شوهر بخواهد كه به جاى آميزش واجب (هر چهار ماه يكبار) از راههاى ديگر او را ارضاء كند؟
جواب : در صورتى كه طرفين راضى شوند مانعى ندارد.
سؤال 552: اگر شخصى دو همسر داشته باشد، آيا لازم است يك شب را نزدِ يكى، و شب بعد را نزد ديگرى باشد؟ يا از هر چهار شب بايد يك شب را نزد هر يك از آنها باشد و دو شب ديگر را آزاد است هر كجا باشد؟
جواب : از هر چهار شب واجب است يك شب را نزد هر يك از آنها باشد، و دو شب ديگر را مختار است.
ب: حقوق شوهر بر زن
1ـ تمكين
مسأله 553: زنى كه عقد دائم شده، نبايد بدون عذر شرعى از نزديكى شوهر جلوگيرى كند.
سؤال 554: اگر زن دائمى شرط كند كه هفته اى يكى دو بار تمكين كند، آيا اين شرط صحيح است؟
جواب : چنانچه طرفين به اين شرط راضى شده باشند، اين شرط صحيح است.
سؤال 555: آيا زن مى تواند به اين علّت كه شوهرش به او تهمت زده و آبروى او را برده، خود را بر او حرام كند و با ديدنش در حجاب شود و از تمكين عامّ و خاصّ جلوگيرى نمايد؟ هرچند شوهر بارها به پاكى او اعتراف كرده باشد.
جواب : زن حق ندارد به اين عذرها از تمكين خوددارى كند و اگر شوهر به او تهمت زده، بايد نزد حاكم شرع برود و مجازات او را بخواهد، مگر اين كه زن او را ببخشد.
سؤال 556: آيا تمكين از مرد حدّ خاصّى دارد، يا هر زمانى كه او تقاضاى تمكين
[ 164 ]
كند زن بايد اجابت كند، هر چند موجب عسر و حرج براى زن شود؟
جواب : در صورتى كه سبب عسر و حرج براى زن باشد واجب نيست، و اصولا درخواست او بايد در حدّ معقول و متعارف باشد.
سؤال 557: چه چيزهائى حقّ تمكين مرد را ساقط مى كند؟
جواب : در صورتى كه درخواست مرد غيرمعقول و غير متعارف باشد تمكين در برابر آن لازم نيست، همچنين در صورتى كه زن مريض يا در عسر و حرج بوده باشد يا تقاضاى شوهر نامشروع باشد، مانند ايّام عادت، تمكين واجب نمى باشد.
سؤال 558: اگر شوهر (با توجّه به مُعسر بودن) به حكم دادگاه، مهريّه را به صورت اقساطى بپردازد، با توجّه به اين كه امروزه مهريّه ها متأسّفانه بالاست و پرداخت قسطى آن هم سالها طول مى كشد، آيا در اين فرض زن، كه هنوز باكره است، حق دارد تا پايان اقساط مهريّه تمكين نكند؟
جواب : در صورتى كه قرائنى وجود داشته باشد كه اين مهريّه سنگين را يكجا نمى توان مطالبه كرد، خوددارى از تمكين جايز نيست، بنابراين متوقّف كردن تمكين بر پرداخت تمام مهر در اين گونه موارد جايز نيست.
سؤال 559: آيا آميزش با همسر از پشت جايز است؟
جواب : اين كار حرام نيست، امّا كراهت شديد دارد; ولى در صورت عدم رضايت همسر جايز نيست.
سؤال 560: شوهرم تمكين را مشروط به پوشيدن لباسهاى خاص، يا آرايش مخصوصى مى كند، آيا رعايت اين امور لازم است؟
جواب : لازم نيست; ولى انجام در خواستهاى معقولِ همسر براى طرفين خوب است.
2ـ اطاعت از شوهر
مسأله 561: زنى كه عقد دائم شده بنا بر احتياط واجب نبايد بدون اجازه شوهر از خانه بيرون رود، يا كارى در خارج خانه انتخاب كند (خواه اجازه لفظى باشد و يا از
[ 165 ]
قرائن معلوم شود كه او راضى است).
سؤال 562: لطفاً به سؤالات زير پاسخ دهيد:
الف: آيا زوجه حق دارد بدون رضايت شوهر از منزل خارج شود؟
جواب : بنابر احتياط واجب بايد اجازه بگيرد; مگر براى كارهاى واجب شرعى، يا ضرورى زندگى.
ب: در صورتى كه بدون رضايت شوهر منزل را ترك كند و تمكين ننمايد و تقاضاى مكرّر بازگشت همسرش را بى پاسخ بگذارد، آيا ناشزه محسوب مى شود؟
جواب : چنين زنى ناشزه است.
ج:در شرايط فوق، آيا زوجه استحقاق دريافت نفقه دارد؟
جواب : قدر مسلّم از نشوز و عدم تمكين، كه موجب سلب حقّ نفقه مى شود، عدم تمكين در برابر تمتّعات جنسى است; بنابراين نفقه در فرض بالا، يعنى خروج از منزل، ساقط نمى شود (بنابر احتياط واجب).
سؤال 563: آيا زن بدون رضايت شوهر مى تواند براى فعّاليّت هاى اقتصادى، سياسى و اجتماعى، از منزل خارج شود؟
جواب : در صورتى كه منافات با حقّ زوج نداشته باشد احتمالا بتواند; ولى احتياط در ترك آن است. و در صورتى كه زن در عقد ازدواج چنين حقّى براى خود قائل شده باشد اشكال ندارد.
سؤال 564: در صورتى كه مهر حالّ (نقد) باشد زوجه غير مدخوله حق دارد تا گرفتن مهريّه تمكين نكند; امّا آيا اين حق را هم دارد كه در غير تمكين نيز از زوج اطاعت نكند; مثلا منزل پدر و مادر خود بماند و هر جا كه مايل بود برود و هر كار كه خواست انجام دهد و با اين حال مطالبه نفقه نمايد؟
جواب : بايد به وظايف ديگر خود عمل كند، تنها مى تواند تمكين را منوط به گرفتن مهر كند، آن هم در صورتى كه مهرحالّ بوده و قرائنى دالّ بر تأخير آن نبوده باشد.
[ 166 ]
سؤال 565: زنى پس از فوت شوهرش با برادر همسر مرحومش ازدواج مى كند، آيا مى تواند شبهاى جمعه براى قرائت فاتحه به مزار شوهر اوّل برود؟
جواب : با اجازه شوهر اشكال ندارد.
سؤال 566: آيا زنان مى توانند بدون اجازه و رضايت همسران خويش، كه افرادى مؤمن و متديّن مى باشند، در مسجد فعّاليّت كنند؟ به گونه اى كه امورات يك مسجد را كاملا در دست بگيرند. در حالى كه اين كار موجب اختلاف خانوادگى مى شود.
جواب : بدون اجازه همسر جايز نيست; ولى رفتن به مسجد براى فرا گرفتن احكام و معارف دين جايز است.
سؤال 567: شخصى دوازده سال قبل به همسرش پيشنهاد مى كند كه از تهران مهاجرت كنند; امّا زن حاضر به اين هجرت نمى شود، و مرد هجرت مى كند. اكنون مرد، به بهانه اين كه زن اطاعت نكرده، نه نفقه مى پردازد و نه طلاق مى دهد، حكم اين مسأله چيست؟
جواب : در صورتى كه در ازدواج قرار داد خاصّى براى محلّ سكونت زن نباشد، زن موظّف است در محلّ سكونت تابع مرد باشد; مگر اين كه ضرر و زيان مهمّى براى او داشته باشد.
سؤال 568: آيا اطاعت نكردن زن از شوهر در غير مسائل واجب و مستحب حرام است؟
جواب : اطاعت زن از شوهر مربوط به حقوق زناشوئى و بيرون رفتن از منزل است، در كارهاى ديگر اطاعت بر او واجب نيست، هر چند بهتر است كه زن و مرد در تمام مسائل با هم تفاهم داشته باشند.
سؤال 569: در صورتى كه مرد با رفتن زنش به دانشگاه، اداره، و هر محيط ديگرى مخالف باشد، زن شرعاً چه وظيفه اى دارد؟
جواب : بايد رضايت شوهر را جلب كند; مگر اين كه در عقد ازدواج شرط كرده باشد.
[ 167 ]
سؤال 570: اگر شوهر اجازه انتخاب شغلى به همسر خود بدهد، آيا بعد از طىّ مراحل خاصّ گزينش و شروع به كار، مى تواند ممانعت كند، يا اجازه اوّل التزام به تمام لوازم آن است؟
جواب : هر گاه زن قرار دادى با اجازه شوهر نسبت به مدّتى با اداره يا مؤسّسه اى بسته است، آن قرار داد لازم الاجرا مى باشد و شوهر حقّ ممانعت ندارد. و اين در صورتى است كه هنگام عقد، اجازه كار زن در خارج از منزل شرط نشده باشد و الّا احتياجى به اجازه شوهر در عقد قرار داد نيست; ولى در هر حال بايد شؤون شوهر و خانواده را رعايت كند.
سؤال 571: اگر زن به خاطر انجام مستحبّات زياد، دچار خستگى فراوان شود، بطورى كه مرد نتواند تمتّعات لازم را از او ببرد، آيا مرد حق دارد او را از انجام چنين مستحبّاتى نهى كند؟ آيا اطاعت از شوهر در اينجا لازم است؟
جواب : مرد نمى تواند او را نهى كند; مگر اين كه بطور كلّى تمتّع از بين برود و در اين صورت چون مزاحم حقّ شوهر است زن بدون اجازه او نمى تواند اقدام كند.
مسأله 572: اگر زن در همه كارهايى كه در مسائل قبل (به شرحى كه گذشت) گفته شد، از شوهر اطاعت نكند گناهكار است و حقّ غذا و لباس و منزل و همخوابى او از بين مى رود; ولى مهر او از بين نمى رود.
كارهاى منزل
مسأله 573: زن وظيفه ندارد خدمت خانه را انجام دهد و غذا تهيّه كند و نظافت و مانند آن را عهده دار شود; مگر به ميل خود. و اگر مرد او را مجبور بر اين كارها نمايد، زن مى تواند حقّ الزحمه خود را در برابر اين كارها از او بگيرد.
سؤال 574: آيا زن مى تواند در منزل وظايف خود را انجام ندهد; مثلا غذا نپزد، يا خانه را مرتبّ نكند؟ آيا مرد مى تواند او را مجبور به انجام اين گونه امور بنمايد؟
جواب : مرد حق ندارد او را مجبور به اين كارها كند; مگر اين كه زن با ميل خود
[ 168 ]
اين كارها را انجام دهد.
سؤال 575: آيا اين شرط، كه همسر آينده كارهاى معمولى منزل را انجام دهد، صحيح است؟ در صورتى كه زن به شرط عمل نكند حكم آن چيست؟
جواب : هر گاه شرط كنند، اين شرط لازم الاجراست و در صورت تخلّف احتياط اين است كه زن هزينه آن را بپردازد.
سؤال 576: مى دانيم كه زن موظّف به انجام كارهاى منزل نيست، حتّى مى تواند براى شير دادن و پرورش طفل از شوهرش اُجرت دريافت كند; لكن با توجّه به اين كه در ايران رسم بر اين است كه زنان معمولا كارهاى خانه را انجام مى دهند و پس از تولّد بچّه، او را نگهدارى نموده و شير مى دهند، آيا مى توان گفت كه عقد مبنيّاً عليها واقع شده و در نتيجه زن بايد كارهاى معمولى خانه را انجام دهد و مزدى هم از شوهرش طلبكار نيست; مگر در جايى كه خلاف آن ثابت شود؟
جواب : اين گونه موارد عقد مبنىٌ عليه نيست، تا حكم شرط ضمن العقد داشته باشد; ولى از آنجا كه زنان و مردان در اين گونه خانواده ها نسبت به خدمات اضافى، هر دو، قصد تبرّع دارند، گرفتن اجرت المثل مشكل است; مگر در مقابل كارهايى از قبيل قالى بافى و شبيه آن، و يا در مواردى كه از ابتدا شرط اجرت كند.
ازدواج موقّت
سؤال 577: نظر حضرتعالى در رابطه با ازدواج موقّت چيست؟ آيا آن را راه حلّ مناسبى براى جوانان، كه مشكلاتى بر سر راه ازدواج دائم دارند و از طرفى مى ترسند كه به فساد كشيده شوند، مى دانيد؟
جواب : اگر با شرايط معقول و رعايت موازين شرعى انجام شود و دستاويزى براى هوسبازى هوسبازان و فساد بيشتر نشود بيقين كارساز است; ولى اين، كار بسيار
[ 169 ]
دقيق و ظريفى است.(1)
سؤال 578: اگر پسر و دخترى بخواهند از طريق ازدواج موقّت (بدون استمتاع جنسى و آميزش) رابطه متعارف شغلى، يا تحصيلى داشته باشند، آيا در دو فرض زير اجازه پدر دختر شرط است؟
الف: امكان دسترسى به ولىّ دختر نيست و فرضاً ايجاد رابطه شرعى، ضرورى و فورى است.
ب: امكان دسترسى هست; امّا ولىّ دختر بدون منطق مخالفت مى كند و اصلا رضايت نمى دهد.
جواب : در هر صورت احتياط واجب استيذان از ولىّ دختر است; ضمناً تجربه نشان داده است كه اين رابطه ها، مخصوصاً در جوانها، معمولا در يك حدّ محدود و معيّنى ثابت نمى ماند و تدريجاً توسعه مى يابد و مايه مشكلات فراوانى مى شود.
سؤال 579: كسى كه قصد ازدواج موقّت دارد، آيا مى تواند بدون اطّلاع ولىّ دختر از او خواستگارى كند؟ در دو صورت باكره بودن و بيوه بودن زن، حكم آن را بيان فرمائيد.
جواب : خواستگارى در هر صورت مانعى ندارد، ولى اجراء صيغه عقد بدون اذن ولىّ دختر باكره اشكال دارد، امّا در بيوه رضايت طرفين براى اجراى صيغه عقد كافى است.
سؤال 580: اگر شخصى با زن بى شوهرى ازدواج موقّت كند و زن به برادرش اطّلاع ندهد، آيا اين كار خيانت به برادر محسوب مى شود؟ در صورتى كه برادر با اين ازدواج مخالف باشد و زن شرايط ازدواج موقّت را داشته باشد، عمل مذكور چه حكمى دارد؟
جواب : اجازه برادر معتبر نيست و اطّلاع ندادن به او خيانت محسوب نمى شود;
1. مشروح اين بحث را در كتاب «اين است آئين ما» و «تفسير نمونه» جلد 3، صفحه 335، مطالعه فرمائيد.
[ 170 ]
ولى مشورت با او مناسب است.
سؤال 581: زنى به عقد موقّت مردى در آمده و بعد از دخول، شوهرش را ترك كرده است، آيا بر مرد واجب است كه تمام مهريّه او را بپردازد؟
جواب : تنها آن مقدار از زمان كه زن تمكين كرده مهريّه اش لازم است.
مسأله 582: همسر موقّت مى تواند بدون اجازه شوهر از خانه بيرون رود، يا كارى در خارج از خانه براى خود انتخاب كند، مگر اين كه به خاطر بيرون رفتنش حقّ شوهر از بين برود.
مسأله 583: همسر در ازدواج موقّت حقّ خرجى ندارد، هر چند باردار شود. و از شوهر ارث نمى برد و شوهر هم از او ارث نمى برد و حقّ واجب همخوابى نيز ندارد.
مسأله 584: زن مى تواند در ازدواج موقّت شرط كند كه شوهر با او نزديكى نكند و تنها لذّتهاى ديگر ببرد; ولى اگر بعداً به اين امر راضى شود مانعى ندارد.
مسأله 585: پدر يا جدّ پدرى مى تواند براى محرم شدن با زنى، او را به عقد موقّت پسر نابالغ خود درآورد (به شرط اين كه مدّت عقد به اندازه اى باشد كه پسر به حدّ بهره گيرى جنسى برسد) و نيز مى تواند دختر نابالغى را براى محرم شدن بستگان به عقد كسى درآورد (به همان شرط كه در مورد پسر گفته شد) و در هر دو صورت بنابر احتياط واجب بايد عقد فايده اى براى آن دو داشته باشد و خالى از مفسده باشد.
سؤال 586: به مدّت ده سال به عقد موقّت مردى درآمده ام، ولى اكنون سه سال است كه مرا رها كرده و هيچ خبرى از او ندارم، به دادگاه مدنى مراجعه كردم ولى نتيجه اى نگرفتم، من شرايط ازدواج موقّت را نمى دانستم و منبع درآمدى هم ندارم و در وضعيّت سختى بسر مى برم، تكليف من چيست؟
جواب : هر گاه شما به تشخيص حاكم شرع، در عسر و حرج شديد باشيد و راه حلّى نداشته باشيد و دسترسى به شوهرتان نيز نباشد، حاكم شرع مى تواند باقيمانده مدّت را به شما ببخشد و مى توانيد پس از عدّه (در صورت آميزش) شوهر كنيد.
سؤال 587: آيا در ازدواج موقّت عسر و حرج براى زوجه متصوّر است؟ در صورت
[ 171 ]
اثبات، آيا مى توان زوج را به بذل مدّت اجبار نمود؟
جواب : در صورتى كه واقعاً به تشخيص حاكم شرع عسر و حرج حاصل شود تفاوتى بين عقد انقطاعى و دائم نيست و حاكم شرع زوج را ملزم به بذل باقيمانده مدّت مى كند و اگر قبول نكند، حاكم شرع به عنوان ولىّ ممتنع، باقيمانده مدّت را مى بخشد و زوجه مى تواند بعد از سپرى شدن عدّه شوهر كند.