ب: آيا در وضو و نمازم اشكالى ايجاد مى شود؟
جواب : سعى كنيد به مقدار متعارف آب مصرف كنيد. اگر بيش از آن باشد و همسرتان راضى نباشد، حرام و موجب ضمان است و اگر شيطان وسوسه كند كه فلان مقدار آب كافى نيست، اعتنا نكنيد و اعمالتان اشكالى نخواهد داشت و ما مسئوليّت آن را به عهده مى گيريم و به فرض كه همسرتان هم راضى باشد اسراف در آب وضو و غسل جايز نيست.
سؤال 35: دخترى 20 ساله هستم و به شدّت وسواس دارم، اين وسواس مانع ترقّى من شده است. يك بار براى شما در اين مورد نامه نوشتم و شما اين گونه جواب داديد: «ما راهى نشان مى دهيم كه به افراد زيادى توصيه كرده ايم و بسيار مؤثّر است و آن اين است كه شما به افراد متديّن معمولى نگاه كنيد، ببينيد آنها چقدر آب مى كشند، به همان مقدار قناعت كنيد. بقيّه براى شما پاك است و ما مسؤوليّت آن را شرعاً مى پذيريم»، در حالى كه من در نامه قيد كرده بودم كه فقط از شما يك فتوى مى خواهم و آن اين كه: «چيزهاى نجس و متنجّس را براى مدّتى بر من پاك بدانيد»; ولى شما جوابى كه در بالا ذكر شد را مرقوم داشتيد و من باز هم روى حرفم هستم، اين فتوى را بدهيد تا من چيزهاى نجس و متنجّس را پاك بدانم.
جواب : شما بايد تسليم حكم خدا باشيد. حكم خدا اين است كه به مقدار متعارف بشوئيد، بقيّه براى شما «پاك» است، هر چند حالت وسواس به شما مى گويد نجس است، اين روشن ترين راه است، و بسيارى از اين طريق درمان شده اند.
سؤال 36: چند مسأله در مورد طهارت و نجاست برايم پيش آمده كه همواره فكر و ذهن مرا مشغول كرده است. و مرا به شدّت عذاب مى دهد، از درس و مطالعه
[ 34 ]
افتاده ام و خانواده ام نيز از رفتار من به تنگ آمده اند. شما را به مقام رسول اللّه(صلى الله عليه وآله)قسم مى دهم، مرا نجات دهيد. اگر شما بفرمائيد: «اعتنابه اين موارد حرام است; و در صورت اعتنا، به جهنّم مى روى» و گناهش را به گردن بگيريد، نجات پيدا مى كنم.
جواب : به يقين اعتنا كردن شما به مواردى كه برخواسته از وسواس است حرام مى باشد و بايد آن را ترك كنيد و ما مسؤوليّت آن را به گردن مى گيريم.
سؤال 37: تكليف من در موارد زير چيست؟
الف: گاهى زمينى نجس مى شود، بعداً برف يا باران مى آيد و تمام زمين ها خيس مى شود، مردم و وسايل نقليّه از روى آن زمين نجس عبور مى كنند و به همه جا ميروند (مسجد، حرم، نانوائى، قصّابى، داخل اتوبوس شركت واحد، مدرسه، بازار و...) و به خاطر خيس بودن زمين، نجاست را به همه آن مكان ها منتقل مى كنند، به همين جهت آن مكان ها را نجس مى دانم، همان گونه كه گرد و خاك هاى آن خيابان ها و مكان ها را نيز نجس مى دانم.
ب: هرگاه توالت مى روم با اين كه در موقع بول كردن بسيار مواظب هستم تا بول ترشّح نكند، در عين حال قطع پيدا مى كنم كه بول به شلوار و پايم ترشّح كرده است; لذا توالت رفتن برايم مشكل شده و تا آن موضع را آب نكشم راحت نمى شوم.
ج: در بعضى مواقع پشت و جاهاى ديگر دستم به لبه ميز و يا لبه كتاب و يا چيزهاى زبر برخورد مى كند و بدون اين كه دستم زخم شود، يا خونى بيرون بيايد، از گوشه و كنار ناخنها و جاهاى ديگر دستم چيزى با احساس كمى درد جدا مى شود و يا روى انگشت هاى دستم پوست هاى مختصرى وجود دارد كه با فرو بردن دست به داخل جيب و يا تماس گرفتن با چيز ديگر، آنها با احساس كمى درد از دستم جدا مى شود، لطفاً در اين موارد تكليف مرا بيان فرمائيد.
جواب : بدون شك شما گرفتار وسواس هستيد; وظيفه شما اين است كه به ساير مردم نگاه كنيد و ببينيد آنها تا چه حد به اين امور اعتناء مى كنند و علم به نجاست پيدا مى كنند (منظور قشر متدّين است) آن مقدار كه آنها يقين پيدا مى كنند و آب
[ 35 ]
مى كشند شما هم آب بكشيد و نسبت به بقيّه تكليفى نداريد; هر چند فكر شما به شما بگويد نجس است; زيرا در اين گونه موارد افراد متدّين عادى، علم و يقين به نجاست پيدا نمى كنند. ضمناً پوستهائى كه از دست و بدن جدا مى شود محكوم به پاكى است، مگر اين كه شما آنها را با فشار بكنيد و محلّ آن سوزش پيدا كند، كه در اين صورت احتياط كنيد.
سؤال 38: منزل ما از نظر طهارت مشكل دارد; فرشها، دربها، ديوار اطاقها، پنجره ها، پرده ها، بخارى زمينى، بخارى ديوارى، جارو برقى، كمدها، بعضى از كتاب ها، بالشت ها، رختخواب و تشك ها، قاب عكس ها و خلاصه تمام زندگى ما نجس است، گفتم نامه اى براى شما بنويسم تا شايد در مورد من فتواى خاص (اجازه مخصوص) بدهيد و اينجانب را از معافيّت مخصوصى در مورد چيزهايى كه تا به حال نجس شده برخوردار سازيد، تا همه چيز و همه كس براى من طاهر باشد.
جواب : شما گرفتار وسواس هستيد و تنها درمان آن بى اعتنايى است. فتواى ما براى شما اين است كه ببينيد مؤمنان ديگر چه اندازه به اين امور اعتنا مى كنند، به همان اندازه اعتنا كنيد; بقيّه براى شما پاك است.
مسائل متفرّقه نجاسات
سؤال 39: آيا مايعى كه از كيسه آب جنين (مايع آمنيوتيك) خارج مى شود حكم نجاست دارد؟ شايان ذكر است كه كيسه آب جنين ممكن است قبل از زايمان پاره شود و از طريق مجراى تناسلى خارج گردد.
جواب : محتوى كيسه آب جنين نجس نيست; مگر اين كه آلوده به خون باشد.
سؤال 40: چنانچه شى اى با تماسّ با نجاسات نجس شود، سپس اين شىء نجس، با شىء دومى و شىء دوم با شىء سوم و... تماس پيدا كند، حال اين واسطه ها تا چه تعداد باعث انتقال نجاست به شىء بعدى مى شود؟
جواب : تا دو واسطه باعث انتقال نجاست مى شود، نه بيشتر; يعنى اگر دست
[ 36 ]
نجس، مثلا، به دست ديگرى بخورد آن هم نجس مى شود و اگر آن، به شىء سومى بخورد نجس مى شود; ولى اگر شىء سوم به چهارمى بخورد نجس نخواهد شد و اين امر بسيارى از مشكلات باب طهارت و نجاست را حل مى كند.
سؤال 41: با توجّه با اين كه امروزه بسيارى از لوازم آرايشى مورد مصرف بانوان مسلمان از جفت جنين تهيّه مى شود، استفاده و مصرف آن چه حكمى دارد؟ و آيا جفت جنين نجس است، يا متنجّس؟
جواب : دليلى بر نجاست جفت نيست (همانطور كه در تعليقه بر عروة الوثقى نيز نوشته ايم) بنابراين اگر آلوده به خون نباشد، يا شك داشته باشيم، پاك است.
مطهّرات
سؤال 42: شوهرم سگى را در منزل نگهدارى مى كند و گاهى از اوقات ته مانده برخى از غذاهايى كه براى خودمان آماده مى كنيم جلوى او مى گذارد و حيوان آن ظرف را مى ليسد، لطفاً بفرمائيد:
اوّلا: نگهداشتن سگ در منزل چه حكمى دارد؟
ثانياً: چنين ظرفهايى را چگونه تطهير كنيم؟
جواب : اوّلا: نگه داشتن سگ در منزل در صورتى جايز است كه براى حفظ منزل و مانند آن لازم باشد.
ثانياً: هر گاه سگ ظرفى را ليسيده يا از آن آب يا مايع ديگرى خورده باشد، ابتدا بايد آن را با خاك پاك كه مخلوط با كمى آب باشد خاك مال كرد و سپس دو مرتبه در آب قليل، يا يك مرتبه در آب كر يا جارى شست.
سؤال 43: در جلسه هفتگى خانمهاى محّله ما، اين سؤال مطرح شده است: در احكام آمده است كه اگر سگ به ظرفى زبان بزند بايد آن را خاك مال كرد، حال با وجود موادّ بهداشتى و پاك كننده اى مثل الكل، مايعات ظرفشوئى، انواع مايعات و پودرهاى پاك كننده، آيا باز هم خاك مال كردن لازم است؟
[ 37 ]
جواب : آرى لازم است.
سؤال 44: متأسّفانه شوهرم مبتلا به يكى از گناهان كبيره خطرناك، يعنى شرابخوارى است، ظرفهايى را كه با شراب نجس مى كند، چگونه پاك كنم؟
جواب : ظرفى را كه با شراب نجس شده، بايد با آب قليل سه مرتبه بشويند و دست در آن بمالند و مستحبّ است هفت مرتبه شسته شود.
مسأله 45: هر گاه چيزى با بول پسر يا دختر شير خوارى كه غذاخور نشده نجس گردد، چنانچه يك مرتبه آب روى آن بريزند پاك مى شود و در لباس و فرش و مانند آن فشار لازم نيست، ولى احتياط مستحب آن است كه دو مرتبه بريزند.
سؤال 46: من در بخش تزريقات بانوان كار مى كنم، در برخى موارد پس از تزريق آمپول به داخل رگ و با يقين به تماسّ سوزن با خون داخل رگ، وقتى كه تزريق تمام مى شود، اثرى از خون بر روى سوزن ديده نمى شود، آيا اين سوزن پاك است، يا نجس مى باشد؟
جواب : پاك است.
سؤال 47: براى آماده كردن نان ميهمانى، كه جهت بازگشت شوهرم از مكّه مكرّمه داشتيم، تصميم گرفتم خودم در منزل آن را بپزم، بدين جهت آرد زيادى را خمير كردم، ناگهان خون دماغ شدم و قطره اى خون به داخل خميرها افتاد، آيا راهى براى تطهير اين همه خمير نجس، كه همه آنها را مخلوط كرده ام، وجود دارد؟
جواب : ظاهراً راه قابل ملاحظه اى ندارد.
[ 38 ]
[ 39 ]
4 مسائل وضو
مقدّمه:
بدون شك «وضو» داراى دو فايده روشن است:
«فايده بهداشتى» و «فايده اخلاقى و معنوى» از نظر بهداشتى شستن صورت و دستها، آن هم پنج بار يا يا لااقل سه بار در شبانه روز، اثر قابل ملاحظه اى در نظافت بدن دارد، مسح كردن بر سر و پشت پاها، كه شرط آن رسيدن آب به موها، يا پوست بدن است، سبب مى شود كه اين اعضا را نيز پاكيزه بداريم، ضمن اين كه تماسّ آب با پوست بدن، اثر خاصّى در تعادل اعصاب «سمپاتيك» و «پاراسمپاتيك» دارد.
و از نظر اخلاقى و معنوى چون با قصد قربت و براى رضاى خدا انجام مى شود، اثر تربيتى دارد; زيرا مفهوم كنائى وضو اين است كه: «از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام بر مى دارم.» در روايتى از امام هشتم(عليه السلام) اشاراتى به اين مطلب شده است.(1)
سؤال 48: من در وضو دستهايم را سه بار مى شستم، پس از ازدواج شوهرم گفت: «اين كار اشكال دارد» حال اگر شخصى در وضو، صورت و دستها را سه بار بشويد، وضو و عباداتش چه حكمى دارد؟
جواب : وضو و عباداتش اشكال دارد. و لكن بايد توجّه كرد كه منظور از سه بار، يا
1. بر گرفته شده از تفسير نمونه، جلد چهارم، صفحه 291.
[ 40 ]
دوبار شستن اين است كه عضو مورد نظر يك بار كاملا شسته شود، سپس بار دوم را شروع كند و كامل بشويد، و همچنين بار سوم. امّا ريختن آب بر عضوى، دوبار، يا بيشتر، تا زمانى كه از شستن كامل آن فارغ نشده اشكالى ندارد.
سؤال 49: مسح سر خانمها، كه موى سر آنها بلند است، بايد چگونه باشد؟
جواب : كسى كه موى سر او به اندازه اى بلند است كه اگر مثلا شانه كند به صورتش مى ريزد، يا به جاهاى ديگر سر مى ريزد، بايد بيخ موها را مسح كند و بهتر است كه قبل از وضو، فرق سر را باز كند تا پس از شستن دست چپ، بين موها، يا پوست سر را براحتى مسح نمايد.
سؤال 50: لطفاً وظيفه خانمهايى كه موى مصنوعى كشت كرده اند را به هنگام مسح سر بيان فرمائيد؟
جواب : در صورتى كه آب به پوست سر برسد مسح آنها صحيح است، در غير اين صورت حكم جبيره را دارد.
سؤال 51: طلبه حوزه علميّه خواهران يكى از شهرستانها هستم كه در يك مدرسه موقوفه حجره اى به ما داده اند. گاهى از اوقات ميهمانى براى ما مى آيد و از آب اين مدرسه براى وضو استفاده مى كند، آيا براى ميهمانان ما استفاده از آب مدرسه جهت وضو و مانند آن جايز است؟
جواب : اشكال دارد; مگر اين كه پذيرفتن چنان ميهمانى برخلاف شرايط وقف نباشد.
مسأله 52: هر گاه زن در جايى وضو بگيرد كه نامحرم او را ببيند، وضوى او باطل نيست; هر چند گناه كرده است.
سؤال 53: مشغول وضو بودم كه ناگهان غذايم سر رفت، وضو را رها كردم و به سراغ اجاق گاز رفتم و زير غذا را خاموش كردم و سپس وضو را ادامه دادم. آيا وضويم صحيح است؟
جواب : اين مقدار اشكالى ندارد.
[ 41 ]
سؤال 54: مدّتى بود كه دخترم با آفتابه آب مى ريخت و من وضو مى گرفتم، در يكى از جلسات زنانه گفته شد: «هر كس بايد خودش وضو بگيرد و نبايد كسى كمكش كند» آيا وضوهاى من به شكل فوق اشكال دارد؟ نمازهائى كه با چنين وضوئى خوانده ام چه حكمى دارد؟
جواب : در صورتى كه آب را در دست شما مى ريخته و شما آن را به صورت يا دستها مى زده ايد وضوى شما باطل نبوده، ولى اين كار كراهت دارد.
سؤال 55: ناخنهايم بيش از حدّ معمول بلند است، آيا براى وضو اشكالى ندارد؟
جواب : اشكالى ندارد.
سؤال 56: در آرايشگاههاى زنانه، خطّ ابروى خانمها را ترميم مى كنند، حكم اين عمل چيست؟ آيا براى وضو و غسل اشكالى دارد؟
جواب : اگر منظور از ترميم، كاشتن مو است و آب به پوست بدن براى وضو و غسل مى رسد، اشكالى ندارد، و اگر منظور خالكوبى با رنگ است، كه زير پوست قرار مى گيرد، آن هم اشكالى ندارد.
سؤال 57: آيا جوهرِ خودكار، ماژيك، رنگ و مانند آن، مانع رسيدن آب به پوست بدن مى گردد؟ رنگى كه خانمها براى موى سر استفاده مى كنند چطور؟
جواب : اگر جرم نداشته باشد مانع نيست; در مورد خودكار، كه رنگ غليظ ترى دارد، تجربه كرده اند و به اين نتيجه رسيده اند كه جرم ضعيفى دارد كه مانع آب نمى باشد.
سؤال 58: زنانى كه خود را براى شوهرانشان آرايش كرده اند، آيا بايد به هنگام وضو صورت و دستهاى خويش را با صابون و مانند آن بشويند، يا مى توانند به همان شكل وضو بگيرند؟
جواب : در صورتى كه موادّ آرايشى مورد استفاده جرم زيادى، كه مانع از رسيدن آب به پوست صورت است، نداشته باشد وضو صحيح است. و شستن با صابون لازم نيست.
[ 42 ]
سؤال 59: آيا لاكى كه خانمها روى ناخن پاهايشان مى زنند، براى مسح پا اشكالى دارد؟
جواب : آرى اشكال دارد. آنها مى توانند يكى از ناخنها را آزاد بگذارند و روى آن انگشت مسح كنند.
مسأله 60: وجود انگشتر و دستبند و مانند آن، اگر مانع رسيدن آب نباشد، براى وضو ضررى ندارد و مى تواند آن را جابجا كند تا آب به زير آن برسد و شسته شود.
سؤال 61: برخى از فقها معتقدند كه مردها به هنگام وضو و شستن دست راست و چپ، از پشت دست و زنها از داخل دست آب بريزند، نظر حضرتعالى در اين زمينه چيست؟
جواب : چنانچه اين كار را به قصد رجا انجام دهند خوب است.
[ 43 ]
5 غسل حيض و احكام آن
مقدّمه:
اقوام پيشين در مورد عادت ماهيانه زنان عقائد مختلفى داشتند. يهوديان فوق العاده سخت گيرى مى كردند و در اين ايّام به كلّى از زنان در همه چيز از جمله، در خوردن و آشاميدن و بستر و مجلس جدا مى شدند، در تورات كنونى احكام شديدى در اين باره ديده مى شود.(1)
به عكس آنان، مسيحيان هيچ گونه ممنوعيّت و محدوديّتى براى خود، در برخورد با زنان، در اين ايّام قائل نبودند. و امّا بت پرستان عرب، دستور و سنّت خاصّى در اين زمينه نداشتند، ولى ساكنان مدينه و اطراف آن، بعضى از آداب يهود را در اين زمينه اقتباس كرده بودند و در معاشرت با زنان در حال حيض سختگيريهايى داشتند، در حالى كه ساير عربها چنين نبودند و حتّى شايد آميزش جنسى را در اين حال جالب مى دانستند و معتقد بودند كه اگر فرزندى نصيب آنها شود بسيار خون ريز خواهد بود، و اين از صفات بارز و مطلوب نزد اعراب باديه نشين
1. مثلا در باب 15 از سِفر لاويان تورات چنين مى خوانيم: «اگر زنى صاحبه جريان باشد و جريان از بدنش خون حيض باشد تا هفت روز جدا خواهد بود و هر كس او را مس كند، تا به شام ناپاك باشد و هر چيزى كه وقت جدا ماندنش بر آن بخوابد ناپاك باشد و هر چه كه بر آن نشسته باشد ناپاك باشد و هر كسى كه بسترش را لمس نمايد (بايد) لباس خود را بشويد و خويشتن را با آب شستشو دهد و تا به شام ناپاك باشد...» (به نقل از تفسير نمونه، جلد دوم، صفحه 143).
[ 44 ]
خون ريز بود!(1)
امّا اسلام، كه در همه مسائل از افراط و تفريط پرهيز مى كند و آن را نشانه نادانى و جهالت معرّفى مى نمايد، دستور عادلانه اى در مورد عادت ماهيانه زنان داد و ضمن حفظ كرامت و شخصيّت زنان، آنها را در اين وضعيّت از برخى مسئوليّتهاى دينى معاف نمود. شرح اين مطلب را در مسائل آينده مطالعه فرمائيد.
1ـ ماهيّت خون حيض
مسأله 62: حيض، كه گاهى از آن تعبير به «عادت ماهيانه» و گاهى «پريود» و برخى اوقات «رگل» مى شود، خونى است كه غالباً در هر ماه چند روزى از رحم زنان خارج مى شود و به هنگام انعقاد نطفه، غذاى فرزند است.
زن را در موقع ديدن اين خون «حائض» مى گويند و در شرع مقدّس اسلام احكامى دارد كه در مسائل آينده خواهد آمد.
سؤال 63: در مسأله شماره 426 توضيح المسائل مرقوم فرموده ايد: «حيض خونى است كه در هر ماه چند روزى از رحم زن خارج مى شود و به هنگام انعقاد نطفه غذاى فرزند است» انطباق اين مسأله با توجّه به نكات مشروحه ذيل، با موازين علمى مبهم است. لذا خواهشمند است توضيحات بيشترى مرقوم فرماييد:
يك دوره عادت ماهيانه در يك زن بالغ قبل از يائسگى معمولا داراى مراحل ذيل مى باشد:
1ـ مرحله افزايش حجم رحم، در اين مرحله رحم زن در اثر ترشّح هورمون استروژن ضخيم مى شود، ضخيم شدن ديواره رحم به منظور آمادگى رحم براى پذيرفتن جنين مى باشد.
2ـ در صورتى كه آبستنى صورت پذيرد و جنين تشكيل شود، جنين موجود در
1. تفسير نمونه، جلد 2، صفحه 143.
[ 45 ]
لايه ضخيم و پرخون لانه گزينى مى كند، در اينجا جنين تا مدّتى از موادّ غذايى كه به وسيله خون حمل مى گردد تغذيه مى كند و رشد مى نمايد; در واقع جنين از خود خون به عنوان غذا تغذيه نمى نمايد; بلكه از اكسيژن و موادّ غذايى كه به وسيله خون حمل مى شود استفاده مى كند.
3ـ تقريباً سه هفته پس از لانه گزينى، جفت تشكيل مى شود، در اينجا وظيفه جفت، گرفتن موادّ غذايى و اكسيژن از بافت ضخيم شده رحم و انتقال آن به جنين از طريق بند ناف مى باشد، همين طور گاز كربنيك حاصل از فعّاليّتهاى حياتى، جنين را به خون مادر انتقال مى دهد و... وظيفه ديگر جفت، ترشّح هورمون مادرى يا پرژسترون مى باشد كه از عادت ماهيانه جلوگيرى مى كند.
4ـ در صورتى كه آبستنى اتّفاق نيفتد ديواره ضخيم و پرخون شده رحم تخريب و شروع به ريزش مى نمايد كه به نام عادت ماهيانه معروف مى باشد. پس از پايان خونريزى، ديواره رحم مجدّداً خود را براى پذيرش جنين بعدى آماده مى كند; يعنى شروع به ضخيم شدن و پرخون شدن مى نمايد و لذا وقتى يك زن آبستن مى شود معمولا به دليل ترشّح هورمونهاى مخصوص، كه شرح آن گذشت، اصولا قاعدگى اتّفاق نمى افتد (نه اين كه جنين آن خون را مى خورد) يعنى اصولا خونريزى وجود ندارد كه جنين آن را بخورد.
5ـ كلّيه مراحل فوق به وسيله ترشّح هورمونهاى مختلف كنترل مى شود و اگر اين هورمونها را توسّط تزريق يا خوراكى به يك زن بدهند قاعده نمى شود; با توجّه به مطالب فوق چگونه مى توان خوردن خون را به عنوان غذاى بچّه محسوب داشت؟
جواب : منظور اين نيست كه ديواره رحم خونريزى مى كند و جنين آن را مى بلعد، بلكه منظور اين است كه در موقع باردارى خون در عروق مادر ذخيره مى شود و از طريق جفت يا غير آن به جنين منتقل مى گردد و جنين موادّ غذايى و اكسيژن موجود را از همان خون مادر مى گيرد، همان گونه كه در مدّت شيرخوارگى غالباً
[ 46 ]
عادت ماهانه نيست، زيرا قسمتهايى از خون تبديل به شير مى شود و غذاى نوزاد مى گردد; پس اگر بگوييم: «خون غذاى بچّه است» منظور اين معنى است، نه آنچه نوشته ايد.
2ـ نشانه ها و علامتهاى خون حيض
مسأله 64: خون حيض نشانه هايى دارد، در بيشتر اوقات:
1ـ غليظ
2ـ گرم
3ـ تيره، يا سرخ رنگ
4ـ بافشار
5ـ و كمى سوزش خارج مى شود.
مسأله 65: زنى كه مبتلا به خونريزى است، اگر به طبيب مراجعه كند و او تشخيص دهد خون حيض يا خون زخم و مانند آن است، چنانچه از گفته پزشك اطمينان حاصل كند مى تواند بر طبق احكام آن عمل كند.
سؤال 66: آيا نشانه هايى كه براى خون حيض ذكر كرديد، اختصاص به كسانى دارد كه شك در حيض بودن خون موجود دارند، يا شامل همه زنان مى شود؟
جواب : اين نشانه ها مربوط به كسانى است كه شك دارند.
3ـ شرايط خون پريود
خون حيض شرايط خاصّى دارد كه با فراهم آمدن همه آنها، احكام حيض جارى مى شود; خون مذكور با هفت شرط ـ به شرح ذيلـ خون حيض است.
الف ـ بلوغ
مسأله 67: خونى را كه دختر پيش از تمام شدن نُه سال قمرى و زن بعد از يائسه
[ 47 ]
شدن مى بيند حكم حيض ندارد و اگر مربوط به زخم و جراحتى نباشد، استحاضه است كه احكام آن خواهد آمد.
مسأله 68: دخترى كه شك دارد نُه سال قمرى او تمام شده يا نه، اگر خونى ببيند كه نشانه هاى حيض نداشته باشد، حيض نيست و اگر نشانه هاى قاعدگى داشته باشد و اطمينان حاصل كند كه حيض است، دليل بر اين است كه نُه سالش تمام و بالغ شده است.
سؤال 69: آيا فقط تمام شدن نُه سال قمرى از شرايط قاعدگى محسوب مى شود، يا ساير علامتهاى بلوغ نيز از شرايط قاعدگى است، هر چند نُه سال قمرى او تمام نشده باشد؟
جواب : اگر خونى قبل از نُه سالگى ديده شود، خون حيض نيست.
ب ـ نرسيدن به سن يائسگى
مسأله 70: زنان سيّده و غير سيّده هر دو بعد از تمام شدن پنجاه سال قمرى(1)يائسه مى شوند، يعنى اگر در اين سنّ و سال خونى ببينند خون حيض نيست، مگر زنانى كه از قبيله «قريش» محسوب مى شوند كه آنها بعد از تمام شدن شصت سال قمرى(2) يائسه مى شوند.
سؤال 71: حضرتعالى در توضيح المسائل، مسأله 428، در مورد سنّ يائسگى تفاوتى بين زنان سيّده و غير سيّده نمى گذاريد و فقط زنان قبيله قريش را استثناء كرده ايد، لطفاً تفاوت زنان قريش را با ساير زنان سيّده بيان فرمائيد. آيا در كشور ما زنان قريش وجود دارند، يا زنان سيّده كشور ما در اين حكم با ساير زنان تفاوتى ندارند؟
1. پنجاه سال قمرى تقريباً 543 روز و 18 ساعت، يعنى هجده ماه و سه روز، كمتر از پنجاه سال شمسى است، بنابراين سنّ يائسگى به سال شمسى 48 سال و 6 ماه مى شود.
2. شصت سال قمرى تقريباً 652 روز و 12 ساعت، يعنى 21 ماه و 22 روز و 12 ساعت از شصت سال شمسى كمتر است، بنابر اين زنان قريش طبق سال شمسى در پنجاه و هشت سال و دو ماه و هفت و نيم روز يائسه مى شوند.
[ 48 ]
جواب : در كشور ما زنانى از قبيله قريش وجود ندارند، قبيله قريش يك قبيله عربى خاصّى است و رابطه اين زنان از آن قبيله قطع شده است.
مسأله 72: زنى كه شك دارد يائسه شده يا نه، هرگاه خونى ببيند و نداند حيض است يا نه، بايد بنا بگذارد كه حيض است و هنوز يائسه نشده است.
مسأله 73: زنان باردار، يا زنانى كه بچّه شير مى دهند ممكن است حائض شوند.
جـ كمتر از سه روز نباشد
مسأله 74: مدّت حيض كمتر از سه روز نمى شود، حتّى اگر مختصرى كمتر باشد حيض نيست.
مسأله 75: لازم نيست شب اوّل و شب چهارم را خون ببيند، ولى بايد در شب دوم و سوم قطع نشود و ادامه داشته باشد.
مسأله 76: اگر كمتر از سه روز خونى ببيند و پاك شود، بعداً سه روز يا بيشتر ـ با نشانه هايى كه گفته شد ـ خون ببيند، فقط خون دوم حيض است.
سؤال 77: در بعضى از اوقات، عادت ماهانه زنان در اثر مصرف دارو دچار اختلال مى شود، از آن جمله اين كه در ايّام عادت خون كمرنگ و گاهى به صورت لك مشاهده مى كنند، در اين صورت وظيفه زن نسبت به نماز و روزه و طواف چيست؟
جواب : خون كمرنگ و لك در ايّام عادت، اگر سه روز متوالى ادامه يابد، در حكم عادت است، ولى اگر سه روز متوالى ادامه نيابد حكم استحاضه را دارد.
سؤال 78: خانمى كه عادت وقتيّه و عدديّه دارد، در وقت معيّن عادت ماهيانه اش شروع مى شود، ولى در روز دوم يا سوم با خوردن قرص، از ادامه عادت جلوگيرى مى كند، با توجّه به اين كه در ايّام عادت ماهيانه هميشگى است و خودش مانع ادامه عادت ماهيانه شده، چه حكمى دارد؟
جواب : حكم استحاضه بر آن جارى مى شود.
[ 49 ]
دـ بيشتر از ده روز نباشد
مسأله 79: مدّت حيض بيشتر از ده روز نمى شود، بنابراين اضافه بر ده روز استحاضه است.
مسأله 80: هر گاه سه روز پشت سر هم خون ببيند و پاك شود، چنانچه دوباره خون ببيند و ايّامى كه خون ديده روى هم رفته از ده روز بيشتر نشود، تمام روزهايى را كه خون ديده حائض است، ولى روزهايى را كه در وسط پاك بوده، حكم زنان پاك را دارد.
سؤال 81: حضرتعالى معتقد هستيد كه زن حائض اگر در بين روزهاى ايّام عادت پاك شود، بايد عبادتهاى خويش را پس از غسل انجام دهد، هرچند بداند دوباره خون مى بيند.
آيا پاكى مذكور (طُهر متخلّل) از نظر زمانى حدّاقلّى دارد؟
مثلاً اگر زن حائض سه ساعت در بين عادت پاك شد و اين مسأله بعد از اذان ظهر باشد، آيا بايد نماز ظهر و عصر را بخواند؟
جواب : آرى، هرگاه زمان مذكور به اندازه غسل و نماز باشد بايد عبادت خود را به جا آورد.
سؤال 82: زنى براى جلوگيرى از بچّه دار شدن از دستگاه استفاده مى كند، به همين علّت روزهاى عادتش كم و زياد مى شود و موقع معيّنى ندارد، وظيفه او چيست؟ آيا عباداتى كه انجام داده باطل است؟ توضيح اين كه: قبل از استفاده از دستگاه، ايّام عادت او هفت روز بوده است. آيا بعد از هفت روز مى تواند غسل كند و عباداتش را انجام دهد؟
جواب : اگر چند مرتبه در مواقع مختلف، يا ايّام مختلف، بر خلاف عادت اوّل خون ببيند جزء مضطربه است و در اين حال اگر ده روز يا كمتر خون ببيند همه اش حيض است، و اگر بيش از ده روز ببيند چنانچه نشانه حيض داشته باشد و از سه روز كمتر و از ده روز بيشتر نباشد حيض محسوب مى شود و اگر همه اش يك جور باشد
[ 50 ]
مطابق عادت خويشاوندان خود عمل مى كند.
سؤال 83: همانطور كه در مسأله 432 توضيح المسائل حضرتعالى، آمده است خون حيض بيشتر از ده روز نمى باشد، آيا منظور ده شبانه روز مى باشد، يا فقط روزها معيار است؟ در صورت دوم اگر خون تا شب يازدهم ادامه داشته باشد، چه حكمى دارد؟
جواب : روزها معيار است و شب آخر جزء نيست و بايد طبق احكام استحاضه رفتار كند.
سؤال 84: برخى از خانمها براى جلوگيرى از بچّه دار شدن از دستگاههاى درون رحمى استفاده مى كنند، اين دستگاهها در بعضى از بانوان باعث خونريزى اضافى مى گردد. اگر عادت ماهيانه چنين خانمى بخاطر وجود دستگاه فوق در رحم، بيش از ده روز شود چه حكمى دارد؟
جواب : هر گاه خون مزبور بر اثر جراحتى باشد كه بخاطر آن دستگاه حاصل مى شود هيچ حكمى جز آب كشيدن محل ندارد.و اگر عادت ماهيانه را تحريك و طولانى كند احكام عادت ماهيانه بر آن جارى مى شود، ولى در هر حال بيش از ده روز خون حيض محسوب نمى شود. حتّى اگر عادت او كمتر از ده روز باشد، بايد همان را عادت قرار دهد. مگر اين كه بر اثر گذشت زمان مقدار زمان عادت او عوض شود.
هـ ـ استمرار
مسأله 85: سه وز اوّل حيض بايد پشت سر هم باشد، بنابراين اگر مثلا دو روز خون ببيند و يك روز پاك شود و دوباره خون ببيند، حيض نيست. و اين كه مى گوييم بايد پشت سر هم باشد، معنايش اين نيست كه در تمام سه روز خون بيرون آيد، بلكه اگر در فضاى داخل فرج خون باشد كافى است.
[ 51 ]
وـ موالات
سؤال 86: آيا «توالى» در سه روز اوّل حيض، كه در بعضى از كتابها آمده است، همان «استمرار خون در سه روز اوّل» است، يا معناى ديگرى دارد؟ لطفاً توضيح فرمائيد.
جواب : منظور همان استمرار خون در سه روز اوّل است.
زـ بين دو حيض بايد حدّاقل ده روز فاصله باشد
مسأله 87: زنى كه معمولا ماهى يك مرتبه خون مى بيند اگر در يك ماه دوبار خون ببيند و آن خون نشانه هاى حيض داشته باشد، چنانچه روزهايى كه در وسط پاك بوده كمتر از ده روز نباشد، بايد هر دو را حيض قرار دهد.
مسأله 88: هرگاه سه روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانه هاى حيض دارد و بعد ده روز يا بيشتر خونى ببيند كه نشانه هاى استحاضه دارد و مجدّداً خونى ببيند كه نشانه حيض دارد، بايد تمام خونهايى كه نشانه حيض داشته است حيض قرار دهد.
محرّمات حائض
كارهايى بر زن حائض در ايّام عادت ماهيانه حرام است و بايد از آنها اجتناب كند. امور مذكور به شرح زير است:
الف: انجام عبادتها
مسأله 89: تمام عبادتهايى كه شرط صحّت آن وضو، يا غسل، يا تيمّم است; مانند نمازهاى روزانه، روزه و طواف خانه خدا، بر حائض حرام است; ولى بجا آوردن عباداتى كه طهارت (يعنى وضو، يا غسل، يا تيمّم) در آن شرط نيست، مانند نماز ميّت، مانعى ندارد.
مسأله 90: هر گاه زن در وسط نماز حائض شود، نماز او باطل است و نبايد ادامه
[ 52 ]
دهد، ولى اگر شك كند كه حائض شده يا نه، نماز او صحيح است.
مسأله 91: هر گاه وقت نماز داخل شود و بداند يا گمان داشته باشد كه اگر نماز را تأخير بيندازد حائض مى شود، بايد فوراً نماز را بخواند.
مسأله 92: هر گاه زن در اوّل وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز پاك باشد و نماز نخواند و حائض شود، آن نماز را بايد بعداً قضا كند و در اندازه «وقت براى انجام واجبات» بايد ملاحظه حال خود را نمايد، مثلا براى مسافر به اندازه دو ركعت و براى حاضر به اندازه چهار ركعت و كسى كه وضو ندارد، وقت وضو را نيز بايد در نظر بگيرد و همچنين تطهير لباس و بدن، و اگر فقط به اندازه خود نماز وقت داشته باشد احتياط قضا كردن نماز است.
مسأله 93: مستحبّ است زن حائض در وقت نماز خود را از خون پاك كند و دستمال و نوار بهداشتى را عوض نمايد و وضو بگيرد، و اگر نمى تواند وضو بگيرد تيمّم كند و در جاى نماز خود رو به قبله بنشيند و مشغول ذكر خدا و دعا و صلوات شود، امّا خواندن قرآن و همراه داشتن آن و دست زدن به حواشى و فاصله ميان خطوط آن (بدون اين كه دست او به خطهاى قرآن بخورد) و نيز خضاب كردن به حنا براى حائض شايسته نيست.
سؤال 94: اگر زنى به وسيله خوردن قرص از عادت ماهانه خود جلوگيرى كند، آيا مى تواند با آن حال قرآن بخواند و يا روزه وحجّ و ساير عباداتى كه نياز به طهارت دارد را انجام دهد؟
جواب : مى تواند، و اعمال او اشكالى ندارد.
سؤال 95: زنان و دخترانى كه در حال گذراندن عادت ماهانه هستند و از خواندن نماز معذور مى باشند، آيا مى توانند جهت شكوه و عظمت بيشتر نماز جمعه، در اين آئين پرشكوه شركت كنند؟
جواب : در صورتى كه در مسجد نباشد و نيّت نماز نكنند مانعى ندارد; هر چند بظاهر همراه جمعيّت بصورت نماز برخيزند.
[ 53 ]
ب: انجام تمام كارهايى كه بر جُنُب حرام است
مسأله 96: پنج كار بر جنب حرام است:
اوّل: تماسّ با خطّ قرآن، يا اسم خداوند و پيامبران(عليهم السلام) و امامان معصوم(عليهم السلام) و حضرت زهراء(عليها السلام) بنابر احتياط واجب بر حائض حرام است; ولى ترجمه قرآن به زبانهاى ديگر اين حكم را ندارد.