|
|
 |
|
 |
|
و جمرات ، انتظار فداكارانى را مى كشد كه از كشورى آمده اند كه ملت شجاع آن ، شياطينبـزرگ و كـوچـك و مـتـوسط را بى باكانه از كشور خود رانده اند و دست ناپاكشان را ازذخـايـر مـيـهـن خـود قـطـع نموده و در اين مكان مقدس نيز با سنگريزه هاو شعارهاى كوبندهگروه شياطين را از (ام القرى ) و (مـا حـولها) كه جهان است ، رمى و طرد كنند. و عرفات و مشعر و منا، ميهماندار كسانىهستند كه ملت مسلمانشان با عرفان و شعور سياسى قيام نموده اند تا آرمان ها و امانى (2)اسـلام را در كـشـور خـود و سـاير كشورهاى مظلوم تحت ستم تحقق بخشند و سياست بازانقـلابـى را كـه بـا فـريـب و دغل بر مظلومان جهان تاخته و هستى همه را غارت نموده اند،رسوا كنند. و ديـديـد و ديـديـم كـه يـك ملت كوچك در يك محيط محدود و جمعيت معدود، با عزمى بزرگ واراده اى قـوى و مـشـتـى آهـنـيـن ، بـا اعـتـمـاد بـه خـداى قـادرمـتـعـال ، چـسان رژيم طاغوتى را با آن همه ساز و برگ جنگى و آن همه پشتيبانى قدرتهاى بزرگ ، از صحنه روزگار محو كرد و چسان دست ابرقدرت ها را از كشور خود كوتاهكـرد. و مـى بـيـنـيـم كـه با آن رسانه هاى گروهى وابسته به قدرت هاى شيطانى ، كهبـسـيارى از اوقات خود را در شب و روز صرف دروغپردازى و تبليغات بى اساس و فتنهانـگـيـزى مـى كـنـنـد، چـگـونـه بـرخـورد نـمـود، بـرخوردى كه اين رسانه هابراى خود واربـابـانـشـان رسـوايـى هـديه آورده اند و همه تهمت هايشان موجب تقويت جمهورى اسلامىگـرديـد و تـوجـه هـر چـه بـيـشتر مظلومان و مستضعفان جهان را به جمهورى اسلامى جلبنـمـود. و مـى بـيـنـيـم كـه تـهـمـت هـاى تـروريـسـتـى و تـروريـسـت پـرورى كـه بـهخـيـال سـردمـداران كـاخ سـفـيـد و ايـادى آنـان و دسـتـگـاه هـاى تـبـليـغـاتـى وابـسـتـه بهابـرجـنايتكاران كه براى تضعيف جمهورى اسلامى به طور چشمگير و فزاينده اى در كاراسـت ، بـه خـواسـت خـداونـد مـتعال نتيجه معكوس داده و موجب تضعيف روحيه دشمنان اسلام وجـمـهـورى اسـلامـى و تـقـويـت روحـيـه مـلت ما، بويژه رزمندگان و ساير ملت هاى مظلوم ومـسـتـضعف گرديده است ؛ (و مكروا و مكر الله والله خيرالماكرين ). و از جمله ، دفاع حقتـعـالى و مـعـكوس كردن مكر كاخ سفيد، اين است كه تروريست پرورى سردمداران (كاخسـيـاه ) آمـريـكـا بـر سـر زبـان ها !!! حتى روشنفكران آمريكا افتاده است . كاخ سياه بااخـراج رژيـم عـراق از ليـست تروريست ها، به صورتى واضح ثابت كرد كه تروريستپرور و طرفدار آن است . كاخ سفيد ميزان تروريست و ضد آن را، مخالفت با جناياتش درسـراسـر جـهـان و مـوافـقت با آن مى داند. رژيم عراق تا مخالف بود، در ليست تروريستپـرورها بود و آن روز كه سر اطاعت به آستان كاخ سياه نهاد، از ليست خارج شد، هر چندتوطئه هاى تروريستى آن در منطقه ، خصوصا خليج فارس بر ملا شده باشد. بحمدالله والمنه ، امروز ايران و ساير ملت هاى مسلمان ، راه خود را يافته و انبوه زائرانبيت الله الحرام از ايران و ساير كشورهاى اسلامى براى احياى مراسم عبادى !!! سياسىحـج در حـول مـسـجـدالحـرام ، مـركـز ثـقـل اسـلام و مـهـبـط (3) مـلائكـة الله ومـحـل نـزول وحـى گـرد آمـده انـد تا به وظيفه الهى و قرآنى خود كه همانا اعلام و فريادبـرائت از مشركان است كه رسول ختمى صلى الله عليه و آله وسلم به وسيله مولانا علىبـن ابـى طـالب سـلام الله عـليـه در حـج اكـبـر اجـرا فـرمـود،عمل خواهند كرد. و اگر انشاء الله عموم زائران ، از هر طايفه و مذهب كه از سراسر جهان در آن مكان شريفمـجتمع شده اند، نداى خداوند را اجابت كنند و با فرياد واحد، ستمگران و ظالمان را محكومنمايند، كاخ هاى ستم فرو خواهد ريخت . اگـر نـمـايـندگان يك ميليارد مسلمان با اسم و رسم از متجاوزان به حقوق مظلومان و بلادمـسلمين برائت جويند و خواستار قطع يد ظالمين شوند، هيچ قدرتى تاب مقاومت با آنان رانـخـواهـد داشـت . اگـر مـلت هـاى اسلامى و دولت هاى كشورهاى اسلامى با اين همه امكاناتانسانى و ذخاير مورد احتياج حياتى قدرتمندان ، از روى قدرت با آنان برخورد كنند و ازجـار و جـنـجال و هياهوهاى كاخ نشينان نترسند و تحت تاءثير تبليغات دروغين رسانه هاىطـرفـدار و جـيـره خـوار ابـرجـنـايـتـكـاران واقـع نـشـونـد و بـااتكال به قدرت لايزال ايزدى و به شكر نعمت هايى كه به آنها داده است ، بر سر آنهافـرياد كشند و آنان را تهديد به بستن مرزهاى خود به روى آنان و قطع كمك هاى خود ازنـفت و غير آن نمايند، شكى نيست كه آنها در مقابل اين !!! قدرت كه ما قدر آن را نمى دانيم!!! تسليم خواهند شد. هـان اى مـسـلمـانـان قـدرتـمـنـد! بـه خـود آيـيد و خود را بشناسيد و به عالم بشناسانيد واخـتـلافـات فـرقـه اى و مـنـطـقـه اى را كـه بـه دسـت قـدرت هـاى جـهـانـخـوار وعمال فاسد آنها براى غارت شما و پايمال كردن شرف انسانى و اسلامى شما بار آمده ،بـه حـكـم خـداى تـعـالى و قـرآن مـجـيـد بـه دور افـكـنـيـد و تـفـرقـه افـكـنـان ازقـبـيـل آخـونـدهـاى جـيـره خـوار و مـلى گـرايان بى خبر از اسلام و مصالح مسلمين را از خودبرانيد كه ضرر اينان بر اسلام از ضرر جهانخواران كمتر نيست . اينان اسلام را وارونهنشان مى دهند و راه را براى غارتگران باز مى كنند. خداوند تعالى ، اسلام و ممالك مسلمينرا از شر جهانخواران و پيوستگان و وابستگان به آنان نجات دهد. اينك تذكراتى !!! هر چند گفته شده !!! داده مى شود، اميد است نافع واقع شود: 1 !!! بـه خـواهـران و بـرادران مـحـتـرم كـشـورهـاى اسـلامـى ،قبل از هر چيز اين نكته را بايد عرض كنم كه صورت حج ، اين عبادت بزرگ را كه براىانـجـام آن مـشـرف مـى شـويـد، بـه صـورتـى شايسته و مؤ افق دستور الهى انجام دهيد ومـسـائل آن را نـزد عـلماى اعلام با دقت فرا گيريد. مبادا خداى ناخواسته پس از انجام حج وگذشت وقت ، معلوم شود كه خللى در آنها وارد شده و موجب بطلان حج گرديده و زحمت هاىشـمـا هـدر رفـته است . حضرات آقايان علماى محترم ، كوشش فرمايند كه زائران محترم رابه وظايف خود آشنا نمايند تا صورت حج ، مطابق شرع مطهر انجام گيرد. و از مهمات درهمه عبادات ، اخلاص در عمل است كه اگر خداى نخواسته كسى عملى را براى خود نمايى وعـرضـه بـه ديـگـران انـجـام دهـد و خـوبـى عـمـلش را بـه رخ ديـگـران بـكـشـد،عـمـل او بـاطـل اسـت . و حـجـاج مـحـتـرم مـواظـب بـاشـنـد كـه رضـاى غـيـر خـداونـد را دراعـمـال خـود شركت ندهند و جهات معنوى حج بسيار است و مهم آن است كه حاج بداند كه كجامـى رود و دعـوت كـى را اجـابـت مـى كند و ميهمان كيست و آداب اين ميهمانى چيست و بداند هرخـودخـواهـى و خودبينى ، با خداخواهى مخالف است و با هجرت الى الله مباين و موجب نقصمعنويت حج است و اگر همين يك جهت عرفانى و معنوى براى انسان دست دهد و لبيك بـه راستى مقرون به نداى حق تعالى تحقق حقيقى يابد، انسان در همه ميدان هاى سياسىو اجـتـمـاعى و فرهنگى و حتى نظامى پيروز مى شود و براى چنين انسانى ، شكست مفهومىندارد. خداوند تعالى شمه اى از اين سير معنوى و هجرت الهى را نصيب همه ما فرمايد. 2 !!! شـمـا زائران عـزيـز از كـشـورى بـه سـوى حـق رويد كه در سايه الطاف خداوند وبـركـت دعـاى ولى الله اعـظـم روحـى لمقدمه الفداء، سختى هاو دشوارى هاو ستمكشى هاراپـشـت سـرگـذاشـتـه و بـحـمـدالله تـعـالى در تـمـام مـيـدان هـا پـيـروز شـده ايـد و هـنوزاول كـار اسـت . شـما امروز از جهت فرهنگى بر فرهنگ هاى پوسيده شرق و غرب و فرهنگمـنحط عصر شاهنشاهى كه جوانان عزيز ما را فوج فوج به فساد مى كشيد و دانشگاه هاىمـا را در خـدمـت غـرب و احـيـانـا شرق به پيش مى برد، پشت پا زده ايد. شما امروز فرهنگهـايـى را كـه مـلت مـا را يـك مـلت وابـسـته مصرفى و خدمتگزار قدرت ها بار آورده بود وفـحـشا و فساد و اعتياد را گسترشى روز افزون داده بود و از انسانيت و اخلاق رفت كنارهگيرى كند، در زيرپاى خود خرد كرده و شرافت انسانى و تقوا و شهامت و شجاعت و صبرو سـلحـشـورى و مـروت و تـعـاون در بـر (4) و تـقوا و توجه به مصالح ملت و كشور راجايگزين آن نموده ايد. و شـمـا امـروز سـرافراز براى پيشرفت فرهنگ الهى به پيش مى رويد و از جهت اجتماعىبـا صـفوف فشرده خود، وحدت بين قشرهاى مختلف را تحكيم نموده و همه را به يك سو ويك جهت سوق داده و تفرقه اندازان و گروه گرايان و خدمتگزاران چشم و گوش بسته بهشرق و غرب را مطرود كرده و به انزوا كشيده ايد و اقشار مختلف را، قشر واحد كرده و همهرا در خـدمـت كـشـور و مـلت و ديـن جـاويـد حق در آورده ايد و از جهت سياسى ، ايران امروز رازبـانـزد هـمه كشورهاى دوست و دشمن كرده ايد. دوستان چشم خود را به نهضت اسلامى !!!كه تجديد حيات اسلام را نموده !!! دوخته اند، براى وحدت اسلامى در زير پرچم توحيدكـه نـداى آن از اين گوشه دنيا بلند و به سراسر جهان طنين افكنده است ، به كوشش وجهاد برخاسته اند و دشمنان ، از خوف اين بارقه الهى كه رود دست جنايت آنان را از بلادو عـبـاد خـداونـد كـوتـاه كـنـد، به دست و پا افتاده اند، ولى قدرت اسلام ، آرام را از آنانگـرفـتـه و از يـكـپـارچـگـى مـلت هـاى اسـلامـى و بـهدنـبـال آن مـسـتـضـعـفان جهان ، لرزه به اندامشان افتاده است و دولت هاى كوچك و بزرگ وشـرق و غـرب در هـواى رابـطـه با ايران و جمهورى اسلامى در تلاشند و همه اين امور ازعـنـايـات خـاص خـداونـد مـتـعـال و بـركـات اسـلام بـزرگ اسـت ،(ولاحول ولا قوه الا بالله العلى العظيم ). و از نـظـر نـظـامى با تاءييدات خداوند قادر، امروز رژيم عراق مفلوك و شكست خورده و درشـرف انـهـدام اسـت و آن هـمـه سـاز و بـرگ جـنگى شرق و غرب و تاييدات جهانخواران ،نـتـوانـسـتـه اسـت ايـن مـزدور را نـجـات دهـد. و ضـربـات كـوبـنـده سـپـاهـيـان اسـلاممـجـال تفكر را از آنان گرفته و اميد است با عنايات الهى به زودى اين خار با خوارى ازسر راه مسلمانان و خصوصا ملت شريف عراق برداشته شـود و مـلت مـسـلمـان عـراق سـرنـوشـت خـود را بـه دسـت گـرفته و با ساير مسلمين ، بابرادرى و برابرى به سر برند. مـنـظـور ايـن جـانـب از ايـن تـذكـرات بـه حـجاج محترم آن است كه توجه آنان را به وظايفخـطـيـرى كـه در ايـن سفر بسيار مهم از طرف شرع مطهر و ملت شهيد داغده ايران بر عهدهآنان گذاشته شده است ، جلب نمايم . شما امروز در اين سفر در بوته امتحان قرار داريد،چون نمونه و الگويى از ملت ايران هستيد و بايد بدانيد كه چشمان كنجكاو صدها هزار وزائر كـه از اطـراف جـهـان حـول مـركـز وحـى گـرد آمـده انـد، بـا دقـت حـركـات واعـمـال شـمـا را تـحـت نـظـر دارنـد. دوسـتـان شـمـا !!! كـه زائران بـيـت الله هـسـتـيـد !!!بـاكـمـال اشـتـيـاق مـى خـواهند ببينند اين تحول عظيمى كه در ملت ايران در ابعاد مختلف ،بـويـژه بـعـد اخـلاقـى و مـعـنوى تحقق پيدا كرده است ، چگونه است و تا چه مقدار است . ومـخـالفـان شما كه براى وقايعنگارى و خبر چينى و نفاق افكنى خود را به آن مكان مقدسرسانده اند، در صدد پيدا كردن نقاط ضعف هستند كه از كاهى كوهى بسازند و غلغه اى دررسـانـه هـاى گـروهـى و مطبوعات و مجالس سخنرانى به راه اندازند و نه تنها جمهورىاسلامى ، كه اسلام را محكوم كنند. شـمـا زائران مـحـترم با آنچه گفته شد، بر سر دو راه هستيد: راه سعادت كه حفظ آبروىجـمـهـورى اسـلامـى و اسـلام عـزيـز و ملت بزرگوار و رزمندگان عظيم الشاءن و شهداىپـيـوسـتـه بـه لقـاءالله هـسـت كـه در مـراعـات مـوازيـن اسـلامـى و اخـلاقـى و مـواظـبـت ازاعمال و افعال و گفتار خود در همه مواقع و در تمام مشاعر حج مى باشد و نيز مراعات آداباسلامى !!! اخلاقى با همه بندگان خداست و راه شقاوت و مردود بودن از ساحت قدس الهىبـا عـدم مـراعـات آنـچـه ذكـر شـد و آنچه با حيثيت جمهورى اسلامى منافات دارد. از خداوندتعالى تؤ فيق همه را در حفظ شوون اسلام و جمهورى اسلامى خواستارم . 3 !!! از جـمـله مـطـالبـى كـه بـايـد سـفـارش كـرد هر چند سفارش شده است آن است كه درراهپيمايى ها، در عين حال كه بايد فرياد برائت از مشركان و ستمكاران به طور كوبنده وبا شركت همگانى باشد كه صداى مظلوميت مسلمانان و ملت هاى تحت سلطه ابر جنايتكارانرا بـه گـوش جـهـانـيـان بـرسـانـد و خـفـتـگـان را بـيـدار و سـاكـنـان درمقابل جباران را هشدار و ناهيان از معروف و آمران به منكر را كه بر خلاف فرمان خداوند ودستور قرآن مجيد و سنت رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم به طرفدارى از مشركانو خـونـخـواران بـيـن المـللى ، جانفشانى و يقه درانى مى كنند، بويژه آخوندهاى دربارىجيره خوار كه با قلم و بيان خود نور خدا و شعله اى كه در جهان براى رهاندن مظلومان ازتـحـت ستم ستمگران افروخته شده ، مى خواهند خاموش نمايند، به جاى خود بنشانند، لازماست نظم و ترتيب و آداب اسلامى را به طور شايسته و دقيق مراعات نمايند و از شعارهاىخود ساخته كه ممكن است با القاى منحرفان براى ايجاد اغتشاش و صدمه زدن به آبروىزائران شـركـت كـنـنده از تمامى كشورهاى اسلامى و خصوصا جمهورى اسلامى باشد، جداخـوددارى كـنـنـد و از شـعـارهايى كه متصديان امور راهپيمايى با دستور مستقيم نماينده اينجـانـب جـنـاب حـجت الاسلام آقاى كروبى ايده الله تعالى مقرر مى دارد، پيروى نموده و ازآنها تجاوز نكنند و از كسانى كه احيانا بر خلاف دستور مى خواهند شعارى بدهند، پيروى نكنند و آنان را نصيحت كنند و اگر اصرار ورزيدند، از خود برانند و تنهاراهـپـيـمـايى هايى را كه مقرر شده است ، انجام دهند و راهپيمايى ديگرى خودسرانه نكنند وبـدانـنـد كـه اگـر از تـخـلفـات آنان و تجاوز از حدود تعيين شده ، لطمه اى به آبروىحـجـاج تـمـامـى كـشـورهـا و يـا جـمـهـورى اسـلامـى بـخـورد، پـيـش خـداونـد تـعـالى مـسـؤول هـستند و مورد مواخذه خواهند شد. و بايد بدانند كه يكى از فلسفه هاى مهم اجتماع عظيماز سـراسـر جـهـان در ايـن مـقـام مقدس و مهبط وحى ، به هم پيوستن مسلمانان جهان و تحكيموحـدت بـيـن پـيـروان پـيـامـبـر اسـلام و پـيـروان قـرآن كـريـم درمـقـابـل طـاغـوت هـاى جـهـان اسـت و اگـر خـداى نـخـواسـتـه ازاعـمال بعض زائران ، در اين وحدت خللى واقع شود و تفرقه اى ايجاد گردد، موجب سخطرسول الله صلى الله عليه وآله و عذاب خداوند قادر خواهد شد. زائران محترم كه در جوارخانه خدا و محل رحمت او هستند، با همه بندگان خدا با رفق و مروت و اخوت اسلامى رفتارنـمـايند و همه را بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه و محيط، از خود بدانند و همهبـا هـم يـد واحـده و مـلت واحـد قـرآنى باشند تا بر دشمنان اسلام و انسانيت چيره شوند.خداوند به همه تؤ فيق سلامت در رفتار و گفتار بدهد. 4 !!! به حجاج محترم و زائران بيت الله الحرام ، از هر كشور و هر طايفه و تابع هر مذهبهـسـتـنـد، متواضعانه عرض مى كنم . شما همه ملت اسلام و تابع پيامبر و پيرو دستوراتقـرآن مـجـيـد هـسـتـيـد و هـمـه دشـمـنـان غـدار مـشترك داريد كه با ايجاد اختلاف به واسطهعـمـال بـدبـخـت خـود و رسـانـه هـاى گـروهـى و تـبـليـغـات تـفـرقـه افـكـن درطول تاريخ ، بويژه در سده هاى اخير و بالاخص در عصر حاضر، همه دولت هاو ملت هاىاسـلامـى را در اسارت كشيده اند و ذخاير غنى بلاد شما و دسترنج مظلومان كشورهاى شمارا به غارت برده و مى برند و در صدد هستند كه حكومت هارا گوش و چشم بسته و دربستبه خدمت خود گمارند و ملت ها را به دست آنان مصرفى بار بياورند و از رشد انسانى وابتكار صنعتى كشورهاى مظلوم با حيله و توطئه هاى شيطانى جلوگيرى كنند و وابستگىهـر چـه بـيـشـتـر و اتـكـا بـه غـرب و شـرق را روزافـزون كـنـنـد ومجال تفكر براى استقلال و ابتكار را به هيچ كس ندهند و نفس هايى كه براى بيدارى ملتهـا آمـاده انـد، در سـيـنـه هـا خفه كنند. و وضع نكبت بارى كه در كشورهاى اسلامى و سايركـشـورهـاى مـظلوم مشاهده مى كنيد، زاييده همين توطئه هاى دشمنان مشترك مسلمانان و مظلوماناسـت . پـس اكنون كه در مركز اسلام حياتبخش به امر خدا و نداى رسولش گرد آمده ايد واز هر ملت و مذهب در اين مكان عظيم اجتماع كرده ايد، براى اين درد مهلك و سرطان كشنده چارهانديشى كنيد. و بايد بدانيد كه چاره اساسى در سايه وحدت همه مسلمين و اجتماع همگانىدر قـطـع يـد ابـرقـدرت ها از كشورهاى اسلامى است و عملى كردن شعائر مواقف كريمه ومـشـاهـد مـشـرفـه در كـشـورهـاى خـويـش اسـت و قـدم اول زدودن يـاس ازدل هـاست ، كه عمال خبيث آنان با كوشش غرب و شرق در جان هاى مسلمين جايگزين كردند وبـه آنـها باور انده اند كه بدون وابستگى به يك ابرقدرت ، نمى شود به زندگانىخود ادامه داد. و مـلت و دولت ايـران در اين انقلاب عظيم ثابت نموده اند كه اين اعتقادى پوچ و بى اساساسـت ، و بـا آن كـه قـدرت بـزرگ بـه هـر حـيـله و توطئه اى دست زدند تا آتش شعله ورسـوزنـده اى كـه در ايـن كـشـور بـراى خـاكـسـتـر كـردنآمال شرق و غرب فروزنده شده به خاموشى كشند، مؤ فق نشدند. و امـروز ايـران اسـلامـى بـه بـركـت ايـمـان قـوى و تـعـهـد بـه اسـلام وتـحـول عـظـيـمـى كـه در اقـشـار مـخـتـلفـه حـاصـل شـده اسـت ، دسـت شـرق و غـرب وانـگـل هـاى مـنـحـرف را از كـشـور خـود كـوتـاه و بـه هيچ قدرتى اجازه نمى دهد كوچكتريندخـالتـى در كـشـور اسـلامـى ايـران نـمـايـد و ايـن خـود حجت قاطعى است براى مسلمانان ومـظـلومان جهان كه با خواست ملت هاكسى نمى تواند دست تجاوز دراز كند و با آن مخالفتنـمـايـد. و ملتى كه بين ذلت و شهادت ، دومى را انتخاب نموده است ، شكست پذير نيست وملت هاى مظلوم جهان چاره اى جز اين ندارند و دولت هاى ملت هاى اسلامى نيز اگر با تودههاى محروم همگام و همراه شوند، از اين پيوستگى و وابستگى ذلت بار كه هزار بار مرگبـهـتـر از آن اسـت نـجـات پـيـدا مى كنند و با عزت و ارزش هاى انسانى هماغوش شوند ازخـداونـد تـعـالى مـساءلت مى نمايم كه همه ما را به تكاليف الهيه و وظايف انسانيه آشنافرمايد. و بـايـد تـذكـر دهـم به دولت هاى وابسته مرتجع ، كه با اين كنفرانس هاى بى محتوا واعـلامـيـه هـاى تـوخـالى و حـمـايـت هـاى بـى اساس ، رژيم كافر و جنايتكار عراق را نمىتوانند نجات دهند و ممكن است خود به منجلابى كه حزب بعث عفلقى در آن غرق شده است ،غـرق شـونـد. پـس صلاح دين و دنياى آنان اين است كه دست از اين رفت و آمدها بردارند وبـيـش از ايـن ، ايـن مـفـلوك را بـه رسـوايى و خذلان نكشند و خود را به مهلكه دنيا و عذابآخرت دچار نكنند. 5 !!! در خاتمه بايد به يك امر حياتى كه راهگشا براى رفع همه گرفتارى هاى مسلمينو مـسـتـضـعـفـيـن جهان است ، اشاره كنم و آن اين است كه كسانى كه اندك تفكرى در اوضاعكـشـورهاى اسلامى بنمايند، به وضوح خواهند دانست كه آنچه دو ابرقدرت جهان و قدرتهـاى تـابـع اين قدرت هابا هم اتفاق دارند. و هيچ گاه از اين اتفاق دست بردار نيستند !!!عـقـب نـگـه داشـتن كشورهاى جهان سوم ، خصوصاكشورهاى پهناور و غنى اسلامى در ابعادفـرهـنـگـى و اجـتـمـاعـى و اقـتـصـادى و سـيـاسـى و نـظـامـى اسـت وتـحـمـيل جهات استعمارى در تمامى امور مذكوره بر جهان سوم مى باشد و براى اين مقصدكـه در نـظـر آنـان بـسـيـار داراى اهـمـيـت اسـت ، زحـمـتهامتحمل شدند و وقت هاو پول بسيارى صرف نموده اند و مى نمايند. در سابق ، سردمدارانايـن تـوطـئه هـا، بـريـتانيا و فرانسه بودند و پس از آن آمريكا و شوروى ، اينان براىمـقـاصـد شـوم خـود، كودتاها به راه انداختند و رژيم هايى را برچيده و رژيم وابسته بهخـود را بـه روى كـار آوردنـد و بـعـيـد بـه نـظـر مـى رسـد كه اين دو ابرقدرت در صددبـرانـدازى رقـيـب بـاشـنـد !!! چـه ، كـه از آن ماءيوسند. اختلاف بر سر تقسيم طعمه هاوكـشـورهـاى جـهان سوم است و براى به دست آوردن سلطه استعمارى نو، بهترين راه را درحـمـله بـه فـرهنگ ملت ها دانسته و دانشگاه ها را به خدمت گرفتند و با به دست آوردن اينمـراكز، از ره آوردهاى آنها مجلس هاى فرمايشى ساخته و حكومت هاى دلخواه به دست آوردندو نظام ها را، سر تا قدم ، غربى يا شرقى كردند و آنان كه در ايـن كـشـمـكـش هـااز هـمـه بـيشتر صدمه ديدند و رنج كشيدند، كشورهاى اسلامى بوده وهستند، چرا كه اسلام داراى فرهنگ غنى انسان ساز است كه ملت هارا بى گرايش به راستو چـپ و بـدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پيش مى برد و انسان هارا در بعداعـتـقـادى و اخـلاقـى و عـمـلى هـدايـت مـى كـنـد و از گـهـواره تـا گـور بـهتـحصيل و جستجوى دانش سوق مى دهد. اسلام در بعد سياسى ، كشورها را در همه زمينه ها،بـدون تشبث به دروغ و خدعه و توطئه فريبنده ، به اداره و تمشيت حكومت سالم هدايت مىكـنـد و روابـط را با كشورهاى ديگرى كه به زيست مسالمت آميز و خارج از ظلم و ستمكارىمـتـعـهـد هـستند، محكم و برادرانه مى كند، اقتصاد را به صورتى سالم و بدون وابستگىبه نفع همگان ، در رفاه همه مردم ، با اهميت به مستمندان و ضعيفان بارور مى كند و براىرشـد بـيـشـتـر كـشـاورزى و صـنعت و تجارت كوشش مى نمايد. و دربعد نظامى ، به همهكسانى كه صلاحيت دفاع از كشور را دارند براى مواقع اضطرارى تعليم نظامى مى دهدو در ايـن مـواقـع بـسـيـج عـمـومـى اخـتـيـارى و احـيـانـا اجـبـارى مـى كـنـد و درحال عادى براى دفاع از مرزها و تنظيم شهرها و ايمنى جاده هاو حفظ نظم و انتظام ، نيروىمؤ من ورزيده تربيت مى كند. بـا آنـچه گفته شد !!! كه در اين زمينه ها گفتنى بسيار است !!! با توطئه ابرقدرت ها،نـه تـنـهـا نـگـذاشـتـنـد فرهنگ اصيل اسلام رشد كند و پا بگيرد كه از طرف دانشگاه هاىغيرمهذب و فرنگ رفته هاى غير متعهد و ملى گراهاى متعصب ، شديدا مورد هجوم قرار دادندو از هـجـوم هـم ايـنـان بود كه كشورهاى اسلامى زخم هاى اساسى برداشتند. و اگر امروزقشرهاى مختلف ملت ها، از علماى دينى تا گويندگان و نويسندگان و روشن بينان متعهد،قـيـام هـمـه جانبه نكنند و با بيدار كردن توده هاى عظيم انسانى اسلامى به داد كشورها ومـلت هـاى تـحـت سـتـم نـرسـند، كشورهايشان بى شك به نابودى و وابستگى همه جانبىبيشتر و بيشتر خواهد كشيد و غارتگران ملحد شرقى و بدتر از آنان ملحد غربى ، ريشهحـيـات آنـان را مـى مكند و شرافت و ارزش هاى انسانى آنان را به باد فنا سپارند. اكنونبـازارهـاى كـشـورهـاى اسـلامـى ، مـراكـز رقـابـت كـالاهـاى غـرب و شـرق شـده اسـت وسـيل كالاهاى تزيينى مبتذل و اسباب بازى و اجناس مصرفى به سوى آنها سرازير استو هـمـه مـلت هـارا آن چـنـان مـصـرفـى بـار آورده انـد كـه گـمـان مـى كنند بدون اين اجناسآمـريـكايى و اروپايى و ژاپنى و ديگر كشورها، زندگى نمى توان كرد. و مع الاسف مكهمـعـظـمـه وجـده و مـشـاهـد مـشـرفـه حـجـاز، مـركـز وحـى و مـهـبـطجبرائيل و ملائكه الله كه بايد به حكم اسلام بت هاى جنايتكار را در آن جا شكست و فريادبـر سـر آنـهـا زد و از آنها برائت جست ، مملو از كالاهاى بيگانگان و بازار براى دشمناناسـلام و پيامبر بزرگ صلى الله عليه وآله وسلم شده . كثيرى از حجاج بيت الله الحرامكـه بـراى فـريـضـه حـج روند و بايد در آن مكان مقدس از توطئه بيگانگان به فرياد(يـا للمـسـلمـيـن ) بـرخـيـزنـد، غـافـلانـه در بازارها به جستجوى كالاهاى آمريكايى ،اروپـايـى و ژاپـنـى پـرسـه مـى زنـنـد و دل صـاحـب شـريـعـت را بـا ايـنعـمـل كه با حيثيت حج و حجاج بازى مى كند، به درد آورند. حجاج محترم خانه خدا! به خودآيـيـد و اى مسلمانان در همه بلاد و اقطار عالم ! بپاخيزيد و اى علماى اعلام جهان اسلام بهداد اسلام و بلاد مسلمين و مسلمانان برسيد و در هر گوشه و كنار همچون ملت ايران و دولت آن و علما و بزرگانايـن سـامـان ، دسـت رد بـه سـيـنـه سـتـمـكـاران غـرب و شـرق زنـيـد وعـمـال و كـارشـنـاسـان دروغـين و مستشاران نفتخوار آنان را از بلاد خود بيرون بريزيد وهـمـچـون سـلحشوران ايران ، شهادت را بر ذلت ، و شرف اسلام و انسانى را بر رفاه وعـيـش چـنـد روزه تـوام با خوارى و شرمسارى ترجيح داده و در ميدان نبرد سياسى و نظامىبـر آنـان چيره شويد و از هياهوى تبليغاتى آنان باك نداشته باشيد كه خداوند تعالىبا شماست ، (ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم .) بـارالهـا! بـنده ناچيز تو از كشورى مظلوم با جمعيتى ناچيز از حيث عدد و همه چيز، و زندهبـه عـنـايـات تـو، ناله مظلومانه خود را به مقدار ظرفيت ناچيز خود به ملت هاى مسلمان ومـظلومان جهان رساندم و فرياد يا (للمسلمين ! به داد اسلام برسيد) را ابلاغ نمودم وتـا الطـاف و عنايات تو نباشد، هيچ گره اى باز نشود و هيچ دردى دوا نشود. تو خود بارحـمـت واسعه خود به مسلمين نظر فرما و همه ما و آنان را از قيد خود و خوديت و عبوديت بتهـا، خـصـوصـا بـت نـفـس نـجات ده ! و شر ستمكاران را از سر مظلومان جهان بويژه مسلمانبركن ! و مسلمانان را به خود آور! و دولت هاى كشورهاى اسلامى را جراءت و شجاعت عنايتفـرمـا! كـه بـا داشتن آن مقدار عده و عده و در دست داشتن شريان حياتى غرب و شرق ، تنبـه ذلت و اسـارت اجانب ندهند و با ملت خود همصدا شوند. به اميد پيروزى رزمندگان ومبارزان اسلام در سراسر گيتى بر كفر جهانى . والسلام على عباد الله الصالحين روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 27/5/64 بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى درديـــدار بـــا آقـــاى مـــحـــمـــد هـــاشـــمـــىمـديـرعامل ومعاونين صدا و سيماى جمهورى اسلامى مـا بـايـد بـه مـردم ارزش بدهيم و خودمان كنار بايستيم و روى خير و شر كارها نظارتكنيم بسم الله الرحمن الرحيم مـن نـظـرى بـه ديـگـران ندارم ، راجع به خودم مى گويم از اين وضع راديو تلويزيونخوشم نمى آيد. واقع آن است كه آن قدر كه پابرهنه هابه راديو تلويزيون حق دارند، مانداريم . اين يك واقعيت است و تعارف نيست ؛ واقع اين است كه آنها اين نظام را درست كردهاند و اين نهضت را به وجود آوردند، همين جمعيت هستند كه پيروزى ها را به دست آوردند، ازقـشـر بـالا كـسـى در ايـن مـسـاءله حـقـى نـدارد. البـتـه مـا هـم دراصـل مـطـلب شـركـت داشـته ايم ، اما حق با آنهاست . من مدت هاست كه وقتى مى بينم راديوتـلويـزيـون را هر وقتى بازش مى كنم از من اسم برد، خوشم نمى آيد. ما بايد به مردمارزش بـدهـيم ، استقلال دهيم و خودمان كنار بايستيم و روى خير و شر كارها نظارت كنيم .ولى ايـن كـه تـمام كارها دست ما باشد، راديو تلويزيون دست ماها باشد اما آن بيچاره هاكه كار مى كنند هيچ چيز دستشان نباشد، ولى ما كه هيچ كاره هستيم دست ما باشد، به نظرمـن ايـن صحيح نيست . من گفته ام كه آن چيزهايى كه مربوط به من است گفته نشود، من باآقايان كارى ندارم . البته در بعضى مواردى كه لازم مى شود چيزى گفته شود !!! كه آنهم با تشخيص خود من است !!! در راديو گفته و يا در تلويزيون اين شود مضايقه ندارم ؛مـثـلا عـيـد فـطـر، عـيـد قـربـان ، تـنـفـيـذ رئيـس جـمـهـور، اينها مسائلى است ، اما ما بقى ،مثل ملاقات امروز من با شما كه با هم صحبت مى كنيم ، ازن كارها مردم را خسته مى كند، هيچمحتوا هم ندارد. من و شما صحبت مى كنيم و همين طور ديگران ؛ يعنى ديگران با من صحبت مىكـنـند، آنها را من قطع مى كنم . و همين طور آن چيزهايى كه الان در تلويزيون موجود است ،مـثـلا اول خبر كه مى خواهد شروع كند عكس مرا مى گذارند، آن را برداريد و اگر كسى ازشما سؤ ال كرد بگوييد فلانى گفته است . در اين جا آقاى هاشمى مدير عامل راديو تلويزيون اظهار داشت : شما در قلب مردم جا داريد. و امام فرمودند: قلب مردم در غير از اينهاست . مساءله اينها نيست ، ما سابقا با مردم تماسداشـتـيـم و به آنها ارادت داشتيم و مردم به ما لطف داشتند، ولى اين طور نبود كه ما راديوتـلويـزيـون داشته باشيم ، آن باب ديگرى است . در هر صورت بعضى مواردى كه لازماست مانعى ندارد، در غير آن موارد، من ميل ندارم ، ديگران خودشان مى دانند. تاريخ : 5/6/64 بـــيـــانـات امام خمينى در جمع رؤ ساى مجلس شوارى اسلامى و ديوان عالى كشور، عدهاىاز روحـانـيون ، استادان دانشگاه ها و سفراى كشورهاى اسلامى به مناسبت عيد سعيدقربان در سابق تبليغات به طورى دامنه دار بود كه سوءظن در همه ايجاد كرده بود بسم الله الرحمن الرحيم ايـن عـيـد سعيدى كه داراى ابعاد مختلفه است ، بعد عرفانى ، بعد سياسى ، بعد ايثار وابـعاد ديگر است ، به همه مسلمين جهان و مستضعفان و آقايانى كه در اين جا تشريف دارند،تـبـريـك عـرض مى كنم . ما امروز يك مقايسه اى بكنيم بين سابق و حالا در بعضى جهات .ايـن مـقـايسه از خود اين مجلس بايد شروع بشود. اين ، از بركات اين جمهورى است كه دريك مجلس ، مجتمع هستند كسانى كه در دوره هاى سابق در يك همچو مجالسى امكان اجتماعشاننـبـود. امـا تـوجـه داريـد بـه ايـن كـه در سـابق بين علماى اسلام ، حوزه علميه قم و علماىتـهـران بـا دانـشـگـاه هـا هـيـچ وقـت اجـتـمـاع ايـن طـور نـداشـتـنـد كـه در يـك مـحـيـط با يكدل ، با يك ايده ، و همين طور سفراى ممالك دوست و اساتيد دانشگاه هاو اركان دولتى ، دريـك اجـتـماعى هيچ وقت نبودند كه با هم بنشينند و ببينند كه ما محتاج به چه هستيم و بايدچـه بـكـنـيـم . دامـن زده بـودنـد بـه اختلاف در داخل كشور ما /به طورى كه / تبليغات بهطـورى بـود كـه وحشت مى كرد يك اهل علمى در محيط دانشگاه برود و حرف هايش را بزند وهمين طور دانشگاهى در محيط علم بيايد و در محيط مدارس علمى بيايد و مسائلش را بگويد وهـمـيـن طـور اساتيد دانشگاه ، دولتى ها، مجلسى ها، هيچ يك از اينها با هم نمى نشستند كهبـبـيـنـنـد كـه كـشـور خـودشـان لااقـل چـه احتياجاتى دارد و بايد چه بكنند براى رفع آناحـتـيـاجـات ، ايـن بـراى اين بود كه به طورى تبليغات دامنه دار بود كه سوءظن در همهايـجـاد كـرده بـود، از هـم وحـشـت مـى كردند، به هم سوءظن داشتند، بايد بگوييم دشمنىداشـتـنـد بـا هـم ، ايجاد كرده بودند اين را. از سفراى خارجى يكى شان در محضر علما، درجـايـى كـه علما جمع بودند، حاضر نمى شدند، حاضر نبودند كه حاضر بشوند. براىاين كه اينها را اين طور معرفى كرده بودند كه يك جمعيتى هستند كه ارتجاعى و نمى دانمبـه عـقـب بـرگـشـتـه و عـقب مانده و كهنه فكر كن ! و از اين مسائلى كه ديديد كه در دورهسابق ، خصوصا در اين عهد اخير القا شده بود. معلوم مى شود كه كارشناس هاى خارجى ،كـارشـنـاس اروپـا و آمـريـكـا تـوجه به اين معنا داشتند كه اين قشرها اگر با هم باشندخطرنا كند، يعنى خطرناك براى آنها! و راست هم مى گفتند. روى همين زمينه ، خود آنها بهدسـت اشخاصى كه در داخل داشتند، به دست كاركنان خودشان ، به دست اشخاصى كه درمحيط آنها تربيت شده بودند، به دست اينها كارى كرده بودند كه كانه امكان نداشت يك همچو اجتماعى . امروز ما همه در تحت يك سقف كوچك جمع شديم و همه ما يك فكر داريم . فكر جلوگيرى ازآن چـيـزهايى كه سابق بود، فكر اين كه نبادا دوباره دانشگاه هاى ما به دست آن اشخاصبـيـفـتـد، فـكـر ايـن كـه نـبـادا روحـانـيـيـن مـا گـرفـتـار آنمـسائل بشوند و فكر اين كه نبادا كشور ما باز برگردد به يك حالى كه همه ديديد چهخـبـر بـود، چـه مصيبت هايى در اين كشور واقع مى شد. ما امروز اين جا هستيم كه ببينيم كهچه بكنيم كه يك وقت خداى نخواسته مساءله برگردد، چه كنيم جلويش را بگيريم . اگـر مـقايسه كنيد ما بين دوره هاى سابق و حالا، معلوم مى شود كه چه تحولى در ايرانواقع شده است اسـت آن چـيـزى كـه مـى تـوانـد جـلوگـيـرى كـنـد، يـك قـدرى تـفـكـر در عـيـد قـربـان ومـسـائل قـربـانـگاهى حضرت ابراهيم است ايثارى كه او كرد و از خود گذشتگى اى كه اوكـرد تـدبـر در او و تـدبـر در مـسـائلى كـه در حـج هـسـت ،مـسائل حج و همه مسائل اسلام ، به طورى بين ابعاد مختلفه جمع كرده است ، بين عرفان وتـعـبـد، بـيـن سـيـاسـت و عـبـادت ، بـيـن مـسـائل اجـتـمـاعـى و سـايـرمسائل . اين اساس را درست كردند براى اين كه ما از آن اساس چيز بفهميم . آنها كه در آنجـا هـسـتـنـد، تـكـاليـفـى دارنـد و انـشـاء الله امـيـدوارم كـه بـه آن تـكـاليـفعـمـل كـنـنـد و كـردنـد. مـا هـم و آنـهـا هـم بعد از اين كه برگشتند، تكاليفى داريم كه اينتكاليف هم دنبال همان مطالعه عيد قربان است و قربانگاه ها. آنها بايد سوغات بياورندآن ايـثـار را، آن وحـدت را، و مـا هـم بايد اين معنا را در بين ملت خودمان پخش كنيم . آقايانروحـانـيـون در سـرتـاسـر كـشور و آقايان دانشگاهى هادر سرتاسر كشور، اينها موظفند،وظيفه دارند! مـا بـحـمـدالله تـاكـنـون بـسيار قدم هاى موثرى برداشتيم ، وقتى شما مقايسه يك قدرىبـكـنـيـد مـا بـيـن دوره هـاى سابق و حالا، مى توانيم خوب بفهميم كه فرق چيست . مثلا شمابـسـيـارى تـان يا اكثرتان يادتان است كه در قضيه راى گيرى براى انقلاب سفيد بهاصـطـلاح ، بـا چـه هـيـاهـويـى ، بـا چـه فـشـارى ، بـا چـهدغـل بـازى هـايـى بـيش از اين نتوانستند ادعا كنند كه شش ميليون بودند، با اين كه مطمئنبـاشـيـد نـبـودنـد! آن هـمـه فـشـار و آن دولت جـائر و آن هـمه تبليغاتى كه آنها داشتند،نـتـوانـسـت عـده اى را جـمـع كـنـد كـه ايـنـهـا ادعـا كنند ده ميليون اند، نتوانستند دروغش را همبـگـويـنـد، مـبـالغـه اش هـم بكنند. شما در يك كشورى كه تحت فشار است از همه اطراف ،تحريم هاى انتخاباتى از اطراف بر سرشان مى بارد، تبليغات همه جانبه بر سرشانمـى بـارد، ايـن مـقـدار اجـتـمـاعـى كـه اينها كرده اند (كه بيش از چهارده ميليون بود)، اگرمـقايسه بشود با هر كشور ديگرى در عالم ، معلوم مى شود كه فرق ما بين اين جا و آن جاچـيـسـت و چـه تـحـولى در ايـران واقـع شـده اسـت . ايـنتحول يك تحول عجيب است كه در يك رژيمى كه همه قدرت ها در دستش بود و همه فشارهادر دسـتـش بود و مضايقه از هيچ فشارى هم نداشت ، در ادعاى كاذب خودش نتوانست ادعا كندكـه مـا هـشـت مـيـليـون داشـتـيـم ، شش ميليون ! مبالغه اش و دروغش و همه بساط كه روى همريخته شد، گفت : شش ميليون ، و آن وقت هم راجع به شش ميليون هياهو مى كردند كـه اى ...! شـش مـيـليون راءى دادند، با اين كه دروغ مى گفتند. شما بدون اين !!! كه يكفـشـارى بـاشـد كـه بـيـايـيـد حـتـمـا شـمـا راءى بدهيد، وارد بشويد راءى بدهيد و بدونتـبـليـغات قبلى !!! امسال اصلا تبليغاتى در كار نبود. اين جمعيت كه اين طور اجتماع كردكـه نـظـيـرش / در / بـه حـسـب مـقـايـسـه در دنـيـا نـيـسـت ، ايـندليل بر يك تحول بزرگى است كه در كشور ما واقع شده . از اين جا برويد در جبهه ها. وقـتى كه متفقين وارد شدند به كشور ما، با آن همه بساطى كه اينها ادعايش را مى كردند،بـه ادعـاى خـودشان گفتند: سه ساعت ما توانستيم مقابله كنيم ! بعد هم وقتى كه پرسيدهبـود ازشـان آن مـردكه نامرد، كه چطور شد سه ساعت ؟ گفتند: ما اين را مبالغه مى كنيم ،آنـهـا از آن ور آمـدنـد، مـا از ايـن ور رفـتـيم ! با حالا مقايسه كنيد كه جوان ما، اقشار ملت ماايـسـتاده اند، و در مقابل همه قدرت ها، همه هم دارند توطئه مى كنند. همه دستشان را به همدادنـد كـه رژيـم سـابق را نگه دارند، جوان هاى ما به همش زدند، همه هم دست به هم دادندكـه در ايـن جـنـگ پـيـروزى ايـجـاد كـنند، هر روز هم دروغش را مى گويند، لكن جوان هاى ماايستاده اند و جلو مى روند. در طايفه نسوان شما ملاحظه كنيد آن وقت چه خبر بود، حالا چهخـبـر اسـت . زن هـاى مـا حالا مكتبى شده سرتاسر كشور ما جورى هستند كه همان طور كه آنجـوان هـادر جبهه دارند، خدمت مى كنند، اينها پشت جبهه شان محكم است و دارند خدمت مى كنند،عـلاوه بـر ايـن كـه مـجـالس درس دارنـد، مـجـالس قرائت دارند، مجالس تدريس دارند حتىتدريس خارج من شنيدم بعضى از زن ها در جايى مى گويند. خوب ! اين چه تحولى است ؟پـيـشـتـر چـه بـود؟ مساءله زن چه بود در ايران ؟ انسان حيا مى كند كه بگويد، آن اسمشآزادى بـود! ايـن اسمش اختناق است ! آن آزادى بود كه هر چه دلشان مى خواهد، هر چه انجامبـدهـنـد، بـه هـر نحوه اى باشد! و اين اختناق است براى اين كه زن ها خودشان آزادند كهخدمت كنند، آزادند كه پشت جبهه باشند، آزادند كه درس بخوانند، آزادند كه چه بكنند، ايناسـمـش اخـتـنـاق اسـت ! آنـهـا اختناق را مى گويند، يعنى نمى گذاريد كه زن هابه طورىعـمـل كـنـند كه ملت را فلج كنند. يك قشر جوان ملت را به واسطه آن بى بند و بارى كهداشـتـنـد، فـلج مـى كـردنـد، يـعـنـى از كـار مـى انـداخـتـنـد. هـيـچ كـسدنـبـال ايـن نـبـود كـه يـك فـعـاليـت چـشـمـگـيـرى بـكـنـد، يـك فـعـاليت اجتماعى بكند. همهدنـبـال ايـن بـودنـد كـه صـبـح كـه پا مى شدند، كجا بروند تفريح بكنند، كجا بروندفرض كنيد چه بكنند. بازارتان را نگاه كنيد! خيابان هاتان را نگاه بكنيد! حالا وقتى كهمـى خـواهـنـد تـكـذيـب كـنـنـد از ايـران ، مـى گـويـنـد كـه در آن جـامـحـل تـفـريـح پـيـدا نـمـى شـود (آن تـفـريـحـى كـه آنـهـا مـى خـواهـنـد، والامـحـل تـفـريـح هست ) يا زن ها حالا ديگر چادر سرشان است . آن وقت به طورى تبليغ شدهبـود كـه زن جـراءت نـمى كرد كه به اين صورتى كه بايد در آيد، در آيد مخفى در مىآمـدنـد. آنـهايى كه مى خواستند حفظ كنند خودشان را، يا از خانه در نمى آمدند، يا شبى ،يـك وقـتـى مـخفيانه از اين ور به جاى ديگر مى رفتند و هكذا همه جهاتى كه ما ملاحظه مىكنيم . از معجزات اسلام اين است كه عرفانش آميخته است با عبادتش اين حج اين چند سال كه امسال هم بحمدالله بهتر بوده است اين بايد در دنيا انعكاس پيدا بكند! كه حج اين است . آن كه ابراهيم خليلالله و رسـول خـدا مى خواستند اين معنا بوده است . آنى كه سوره برائت را مى فرستد درآن جـمـع مـى خـوانـد، براى همين بوده است كه به ما بفهماند كه آن جا بايد سوره برائتخـواند. در عينى كه آن وقت كه زمان رسول خدا بوده است ، اين طور گرفتارى اى كه الانمـسـلمـيـن دارنـد، ايـن طـور گـرفـتـارى نـداشـتـنـد، يـك جـور ديـگـرى بـود. در عـيـنحـال قـرآن شـريـف و حـديـث به ما تعليم مى كند كه در حج بايد اين كارها را كرد. آميختهاسـت حـج و هـمـه عـبـادات اسـلامى ، آميخته به همه ابعاد مختلفه است ، و از معجزات انبيا وخـصـوصا اسلام اين است كه عرفانش آميخته است با عبادتش . اگر انسان ، يك نفر آدم كهاهـل آن مـسـائل اسـت هـمين نماز را !!! آن بعد عرفانى نماز را در اذكار و در كارهاى ديگرشدنـبـالش بـرود، مـى بـيـنـد كه چه درياى خروشانى است ، معراج است ، معراج مؤ من است ،يـعـنـى ، تـا آن ما فوق عالم طبيعت و ما فوق عالم وجود، انسان را مى كشاند. گاهى در يككـلمـه اش ايـن طـور اسـت . يـك جـمله گاهى آن قدر بعد معنوى دارد و بعد عرفانى دارد كهاگـر تحقق پيدا كند براى يك انسان سالك ، از همه حجاب هامى گذرد. و كانه سوره حمدكـه در قـرآن هـسـت و اوليـن سـوره اسـت و براى نماز قرار دادند و نماز بدون حمد، گفتندنـمـاز نـيـسـت ، هـمـيـن سوره حمد تمام معارف درش هست . منتها آن كسى كه نكته سنج باشد،بـايـد درش تامل كند. خوب ! ما اهلش نيستيم . ما مى گوييم كه الحمدلله ، يعنى شايستهاست .الحمدلله رب العالمين يعنى شايسته است خدا كه همه حمدها براى او باشد. اما قرانايـن را نـمـى گـويد. قرآن مى گويد كه اصلا حمدى واقع نمى شود در جايى ، الا براىخـدا. آن هـم كـه بـت پـرسـت اسـت حـمـد اسـت ، آن هـم بـراى خـداسـت ، خـودش نـمـى دانـد.اشكال ، ندانستن و جهالت ماهاست . آن كه مى گويد كه اياك نستعين نه معنايش اين است كهمـا هـمـه اسـتـعـانـت از تـو انـشـاء الله مـى خـواهـيـم و ايـنـهـا، نـخـيـر!بالفعل اين طورى است كه به غير خدا، استعانت اصلا نيست ، اصلا قدرت ديگرى نيست .چـه قـدرت ديـگـرى ما داريم غير قدرت خدا؟ آن كه تو دارى غير از قدرت خداست ؟ نه ايناسـت كـه ما انشاء الله عبادت مى كنيم براى خدا، انشاء الله استعانت مى كنيم از خدا. اصلاواقـعـيـت ايـن طورى است واقعيت اين است كه عبادت به غير خدا، مدح ، اصلا در دنيا به غيرخـدا واقـع نـمـى شـود، هـيـچ مـدحـى . ايـنـهـايى كه مدح مى كنند از مثلا شياطين و سلاطين وامـثـال ايـنـها، اينها نمى فهمند كه اينها مدح خداست ، اينها غفلت از اين دارند، لكن مدح بهكـمـال اسـت ، مـدح بـراى نـقـصـان نـيـسـت ، مـدح بـراىكـمال است . و آنهايى كه ، هر كس از هر كس استعانت بكند، استعانت از خداست . اين سوره ،ايـن را مـى گـويـد. و اگـر بـراى اهـلش آنـهـايـى كـهاهـل مـسـائل هـسـتـنـد هـمـيـن يـك سـوره قـرآن تـحـقـق پـيـدا بـكـنـد، تـمـام مـشـكـلاتحـل مـى شـود، بـراى ايـن كـه وقتى انسان ديد كه همه چيز از اوست ، ديگر از هيچ قدرتىنـمـى تـرسـد. مـا كـه از قـدرت هـا مـى تـرسـيـم بـراى ايـن اسـت كـهخيال مى كنيم قدرت اين است . وقتى انسان قدرت را قدرت او دانست ، وقتى انسان همه چيزرا از او دانـسـت ، اين ديگر نمى تواند كه از ديگرى بترسد. همه خوف هاى ما از باب ايناسـت كه نفهميديم كه قدرت ، يك قدرت است و آن قدرت هم براى نفع همه است . آن قدرتهـم بـراى نفع همه افراد و جامعه و تمام بشر / آن قدرت / به كار گرفته شده ، براىنفع آنهاست . ما اگر همين معنا را ادراك كنيم كه هر چى هست از اوست و هر چى هست براى نفع ماست و براى تربيت ماست ، اگر همين معنا را واقعا انسان ادراك كند و مشاهدهكند و ذوب كند، اين مسائل حل مى شود. دانشگاه بايد متحول باشد و البته شده است ، لكن بيشتر مواظبت مى خواهد مـا بـايـد مـردم را با توحيد آشنا كنيم ، علماى اعلام بايد مردم را با توحيد آشنا كنند، بامعارف الهى آشنا كنند.(الغيرك الظهور ماليس لك دعاى عرفه حضرت سيدالشهدا سلامالله عـليـه مـتـى غبت حتى تحتاج الى ) چه . قرآن هم همين است ، هر كدام يك زبانى دارد.قرآن نازل شده تا اين جا رسيده است و ادعيه ء ائمه ما عليهم السلام به حسب تعبير بعضمـشـايـخ ، قـرآن صـاعـد اسـت و هر چه مسائل بخواهيد، در ادعيه هست . زبان ادعيه با زبانعـادى اى كه احكام مى خواهند بگويند دوتاست . زبان ادعيه با زبان فلسفه هم دوتاست ،بـا زبـان عـرفـان علمى هم دوتاست ، يك زبان ديگرى است مافوق اينها، منتها زبان فهممى خواهد، بايد كسانى كه آن زبان را مى فهمند توجه كنند. البته براى همه ، هست چيزدرش ، قرآن يك نعمتى است كه همه ازش استفاده مى كنند، اما استفاده اى كه پيغمبر اكرم مىكـرده اسـت از قـرآن ، غـيـر استفاده اى است كه ديگران مى كردند. (انما يعرف القرآن منخوطب به ) ديگران نمى دانند، ماها يك ذره اى ، يك چيزى ، يك خيالاتى پيش خودمان داريم، آن كـه قـرآن بـرش نـازل شـده مـى دانـد چـيـسـت ، چـه جـورنـازل شـده ، كـيـفـيـت نـزول چـيـسـت ، چـه مـقـصـد در ايـننـزول اسـت و مـحـتـوا چـيـست و غايت اين كار چيست ، او مى داند. آنهايى هم كه به تعليم اوتـربـيـت شـده انـد، آنـهـا هـم بـراى خـاطـر تـربيت او مى دانند. هنر انبيا اين بوده است كهمـسـائل را، مـسـائل دقـيق عرفانى را با يك لفظى مى گفتند كه هر كسى يك جورى ازش ،خودش مى فهميده ، ولى واقعش مال آنهايى است كه بالاتر از اين افقشان است و اين هنر درقـرآن از هـمـه جـا بـالاتـر اسـت و در ادعـيـه هم هست ما، روحانيون ، دانشگاهى ها اگر واقعاعلاقه دارند به اين كه اين كشور محفوظ بماند، خصوصا دانشگاهى ها، اساتيد دانشگاه ،اگـر واقـعـا عـلاقـه مندند كه اين كشور دوباره برنگردد به اوضاع سابق ، بايد مواظببـاشـنـد، دانـشگاهى ها، اساتيد مواظب خودشان باشند در تربيت و مواظب بچه هاو جوان هابـاشـنـد در كـارهايى كه مى كنند. بايد نگه دارند دانشگاه را به يك صورتى كه ، بهيـك واقـعـيـتـى كـه آن واقـعيت همين تحولى است كه در ايران پيدا شده است . دانشگاه بايدمـتحول باشد و البته شده است ، لكن بيشتر مواظبت مى خواهد. علماى بلاد هم هر جا هستند وخـصـوصـا در حـوزه هـاى عـلمـيـه بـايـد هـمـه جـهـاتـى كـهاهـل عـلم را، آنـهـايى كه تازه آمدند و مشغول درس خواندن هستند، آنها را به خداى تبارك وتـعـالى نـزديـك مـى كند و علاقه مند مى كند، همه آن جهات را بايد حوزه ها داشته باشند.حـوزه هـابـايـد / جـهـات اخـلاقى را / درس اخلاق داشته باشند نه يكى ، نه دوتا، ده تا،بـيـست تا، درس اخلاق داشته باشند. اگر بخواهيد كه آينده كشور شما يك آينده نورانىباشد، تربيت كنيد اينهايى كه وارد در حوزه ها هستند، يا در آن جايى كه درس مى گوييدوارد مـى شـونـد، تـربيتشان كنيد به يك تربيتى كه از اين عالم هجرت كنند، توجه بهمـاوراى ايـن جـا بـكـنند، روحانى باشند، يعنى روح باشند، يعنى توجه به ماوراى طبيعتداشته بـاشـنـد. از اول قـدم ها كه برداشته مى شود، براى آن طرف برداشته بشود، وقتى اينطـور شـد، ايـن جا هم درست مى شود. آن كسى كه جهات معنوى خودش را تقويت كرد، آن كسدر جـهات طبيعى هم قوى مى شود. مثل ، مثل انبياست و اوليا، با همه آن معنويات ، با همه آنمـعـارف الهـيـه كشوردارى هم مى كردند، حكومت هم تاءسيس مى كردند، حدود را هم جارى مىكردند، كسانى هم كه مضر به جامعه بودند از دم شمشير مى گذراندند، در عين حالى كهدر آن پايه از معارف بودند. اگر مردم را تربيت كنيد به يك تربيت سالم ، كشور شما سالم مى ماند اگـر مـردم را تـربـيـت كـنـيـد به يك تربيتى سالم و دعوت كنيد به اين كه با خدا آشنابـشـونـد، بـا مـعارف الهى آشنا بشوند، با قرآن آشنا بشوند، اگر اين طور شد، كشورشـما سالم مى ماند و به ساير جاها هم سرايت مى كند. قهرى است اين . الان هم ملاحظه مىكـنـيـد كـه ايـن مـقدارى كه الان در دنيا سرو صدا بلند است ، منتها يك دسته سرو صدا مىكـنـنـد بـراى بـازى دادن مـردم و اظـهـار اسلام مى كنند، اظهار اين كه بايد قوانين اسلامىبـشـود بـكنند، يك دسته هم واقعا مسلمان و دنبال اين كه اسلام بايد باشد، اين براى همينموجى است كه از اين جا بلند شده است و شما ملت اسلام اين موج را راه انداختيد. و امـيـدوار بـاشـيـد به اين كه خدا با شماست و شما مادامى كه قدر بدانيد از نعمت الهى ،نـعـمـت هـايـى كـه خـدا به شما داده است ، اين نعمت وحدتى كه به شما داده است ، اين نعمتانقلابى كه به شما داده است ، اين جوان هايى كه به شما داده است ، انقلابى كه / الان /در جـبـهـه هـا، الان هـم مشغول به خدمت هستند، اين اساتيدى كه به شما داده است ، همه اينهاقـدردانى مى خواهد. ما بايد همه را قدر بدانيم و از همه تشكر كنيم . و من از ملت ايران درهـمه مواردى كه دارند عمل مى كنند و در صحنه هستند، تشكر مى كنم و به همه دعا مى كنم .خداوند همه ملت هاى اسلامى را حفظ كند و به وظايف خودشان آشنا كند و ما را هم به وظايفخـودمـان آشـنـا كـنـد كـه در ايـن چـنـد روزى كـه داريـم آن طـرف مـى رويـم ،لااقل توجه به آن جا باشد، اخلاد الى الارض نباشد. والسلام عليكم و رحمه الله تاريخ : 10/6/64 پـيـام امـام خـمـيـنـى بـه ايـثـارگـران جـبـهـه هـاى نور به مناسبت پنجمين سالگرد جنگتحميلى بسم الله الرحمن الرحيم اكنون كه با عنايات حضرت رب الارباب و ادعيه حضرت بقيه الله ارواحنا لمقدمه الفداءو با فداكارى و جانبازى ملت بزرگ ايران و قدرت ايمان و ايثار سلحشوران عزيز در راهاهـداف مـقـدس اسـلام بـزرگ و قـرآن مـجـيـد، نظام جمهورى اسلامى ايران با سرفرازى وقدرت راه خود را يافته و با استوارى به پيش مى رود، بر ماست كه با اعتراف به عجزخويش ، از رزمندگان عزيزى كه با شهادت طلبى ها و رشادت هاشان از ميهن اسلامى خوددفـاع نـمـوده و بـا خون پاك خود چراغ فرا راه آزادى تمام ملت هاى دربند بر افروختند،قدردانى نماييم . و نيز از مادران و پدران و خواهران و همسران و برادران بزرگوارى كهدر پـشـت جـبـهه هابا جديت تمام در دفاع مقدس از اسلام و كشور اسلامى به پشتيبانى ازمجاهدان عزيز برخاسته اند و از هيچ چيز كوتاهى نمى كنند، و از تمام ملت بزرگ و متعهدكه در تمامى صحنه ها حاضرند تشكر نماييم . قلم و بيان من كوچكتر از آن است كه از عهده تشكر اين همه فداكارى برآيد، خداوند تباركو تـعـالى بـه هـمـه آنـان جـزاى خير خواهد داد. و همان گونه كه آنان روى اسلام را سفيدكردند، آنان را در بارگاه قدسش رو سفيد خواهد گرداند. بارالها! اينان بندگان صالحتـوانـد كـه در مجاهده راه تو از خود و عزيزان خود گذشتند و به آن افتخار مى كنند، توخـود شهداى ما را در جوار رحمت خود جايگزين و معلولانمان را شفا و مفقودان و اسيرانمان رابه دامان خانواده هاشان برگردان . و به همه ما صبر و تؤ فيق عنايت فرما (انك قريبمجيب ). روح الله الموسوى الخمينى
|
|
|
|
 |
|
 |
|