بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب رجال قم,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     r22 - رجال قم
     fehrest - رجال قم
     r01 - رجال قم
     r02 - رجال قم
     r03 - رجال قم
     r04 - رجال قم
     r05 - رجال قم
     r06 - رجال قم
     r07 - رجال قم
     r08 - رجال قم
     r09 - رجال قم
     r10 - رجال قم
     r11 - رجال قم
     r12 - رجال قم
     r13 - رجال قم
     r14 - رجال قم
     r15 - رجال قم
     r16 - رجال قم
     r17 - رجال قم
     r18 - رجال قم
     r19 - رجال قم
     r20 - رجال قم
     r21 - رجال قم
 

 

 
 
back pagefehrest pagenext page

از حكما و عرفاى بزرگ عالم اسلامى است كه حقيقت را با شريعت تطبيق نموده است و مقام فلسفه او را بعضىها در رديف عبدالرزاق لاهيجى و فيض كاشانى مىدانند، و براى تفصيل شرح حال او به مقدمه استاد محمد مشكوة بر كتاب «بهشت»(1) بايد مراجعه كرد، و اين عالم بزرگ شاگرد ملا صدراى شيرازى بوده، و تأليفات زيادى دارد كه به ذكر چند مجلد آن اشاره مىشود.
1 ـ كليد بهشت در اصول عقايد به فارسى چاپ تهران.
2 ـ فلسفه و اسرار عبادات به عربى يك مجلد به خط مؤلف در كتابخانه مرحوم حاج سيد نصرالله اخوى بوده است.
3 ـ شرح اربعين به عربى چاپ تهران.
4 ـ شرح توحيد صدوق در سه مجلد.
5 ـ شرح حديث غمامه به عربى.
6 ـ قضا و قدر.
سه كتاب اخير كه «قضا و قدر آن» به خط خود مؤلف است در كتابخانه آقاى مدرسى چهاردهى استاد دانشگاه تهران موجود مىباشد.
قبر قاضى سعيد در قم است(2).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ كتاب كليد بهشت.
2ـ ترجمه او در منابع زير آمده است: لغت نامه دهخدا حرف «ق»: 84 و 85; ريحانة الادب 2/59; مقدمه كليد بهشت; الذريعه 2/51; گنجينه آثار قم 1/308; گنجينه دانشوران 133، مجموعه رسائل فيلسوف كبير هادى سبزوارى مقدمه به قلم سيد جلال آشتيانى، تاريخ پيدايش تصوف و عرفان و سير تحول و تطوّر آن: 596; روضات الجنات: 301 و 302، فهرست مشاهير ايران 2/345; خدمات متقابل اسلام و ايران با تعليقات نگارنده پىنوشتها.

قدرت قمى:

نامش سيد على(1) است، و از اعقاب «موسى مبرقع» است، و خانوادهاش به لقب «رضوى» شناخته مىشوند، قدرت از شعراى اخير اين شهر است و در سال 1316 شمسى در قم درگذشته است.
اين رباعى از اشعار او است:
اقبال شهان ز بخت برگشته ما است***سر سبزى باغ خلد از كشته ما است
گردون كه مدار عالم از گردش او است***سربسته بگويمت كه سرگشته ما است

قطب الدين، سعد بن هبة الله الراوندى(2):

«قطب راوندى»(3) از علماء بزرگ و دانشمندان گرانپايه قرن ششم هجرى

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ فرزند آقا عزيز ـ يكى از بزرگان خدام حضرت معصومه(عليها السلام) بوده و به زهد و پارسائى شهرت داشته است. مؤلف محترم منتخب الرجال سال فوت او را 1315 ذكر كرده است. و در مكارم الآثار: 1316 ذكر كرده است. درباره او نك: مكارم الآثار 6/1991; الذريعة 9/876 ش5828; مجله ارمغان س13/677 به بعد و 766 به بعد.
2ـ در بين اعلام شيعه دو نفر به «راوندى» اشتهار دارند يكى مترجم فوق و ديگرى ابوالرضا ضياءالدين سيد فضل الله راوندى كه اين هر دو معاصر هم بودهاند.
3ـ علماء بزرگ شيعه اين محدّث بلند آوازه را ستودهاند از جمله: شيخ منتجب الدين و مرحوم كاظمى در مقابس 14 و مؤلف لسان الميزان (ج3/48) حاجى نورى در مستدرك الوسائل (489) و مرحوم خونسارى در روضات (300) و مرحوم مامقانى در تنقيح المقال (ج2/22) و مؤلف منتهى المقال (148) و سيد بن طاوس در كشف المحجة لثمرة المحجة (20) و مرحوم علامه تهرانى در طبقات اعلام الشيعه 124 (الثقات العيون).
است، خانواده او، همه اهل علم و دانش، بودهاند. تولّدش در سالهاى اوليه قرن ششم بين سالهاى پانصد و پانصد و پنج بوده است.
تأليفات و تصنيفات ارجمندى دارد از جمله:1 ـ كتاب تهافت الفلاسفه.
2 ـ كتاب المغنى در ده جلد(1).
3 ـ كتاب الخرائج والجرائح(2).
4 ـ كتاب الايجاز.
5 ـ كتاب خلاصة التفاسير(3).
6 ـ كتاب المستقصى.
7 ـ كتاب ضياء الشهاب.
8 ـ كتاب حل العقود فى شرح الجمل والعقود.
9 ـ كتاب غريب الاحكام.
10 ـ كتاب منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه.
11 ـ كتاب نفثة المصدور.
12 ـ كتاب قصص الانبياء.
13 ـ كتاب البحر.
14 ـ كتاب فقه القرآن(4).
قطب راوندى در سال 573 هجرى وفات يافته و در قبرستان بابلان دفن گرديد، اكنون قبر او در زاويه جنوبى شرقى صحن جديد واقع شده و با ارتفاع

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ شرح نهايه.
2ـ به طبع رسيده.
3ـ ده جلد.
4ـ و سلوة الحزين، اللباب; نهاية النهاية; زهر المباحثة; جواهر الكلام فى شرح مقدمة الكلام و... ببينيد ريحانة الادب 4/468.
قريب نيم ذرع از ساير قبور متمايز و زيارتگاه مردم دانش دوست قم است(1).

قمى(2):

خواهر زاده شهيدى شاعر قمى است، و معاصر سلطان حسين ميرزا بايسنقر از سلاطين تيمورى بوده است، اين شعر از اوست:
آنم كه به عالم زمن افتادهترى نيست***آزار من سوخته چندان هنرى نيست

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ از آيت الله مرعشى نقل شده كه از چند نفر پيرمردان موثق شنيده كه در موقع ساختن صحن شريف قبر مطهر اين علامه ذو فنون خراب و پيكر مطهرش نمايان مىگردد و معلوم مىشود كه پس از هفتصد سال جسد تازه است و كوچكترين نقصى پيدا نكرده است. و هم ايشان سنگ قبرش را تجديد و مرمت نموده است. ترجمه او در منابع زير آمده است: ريحانة الادب 4/467; اعيان الشيعه 35/16 و 116; هدية العارفين 1/392; الاعلام زركلى ج4/157; سفينة البحار 2/437; وفيات العلماء: 32; و اجساد جاويدان.
2ـ گلخنى قمى شاعرى بىباك و متهور بوده و گفتگوئى كه امين احمد رازى در هفت اقليم 2/504 از او با سلطان حسين بايقرا نقل كرده نشانگر تهوّر و بيباكى او است. وى در هرات كشته شده است. در ترجمه او ر.ك: تحفه سامى: 112; آتشكده آذر: 241; مجالس النفائس: 161 و 297 ـ 298; الذريعة 9/931; قم در قرن نهم هجرى: 199; تاريخ علماء و شعراى گيلان: 149.

« ل »

لطف الله ترقّى:

فرزند مرحوم حاج آقامهدى از خانوادههاى معروف و محترم قم مىباشد در كودكى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب كرده است و سالهاست كه مجله ترقّى(1) و آسياى جوان(2) و نشريات ديگرى در تهران منتشر مىكند و در مجلس مؤسسان اخير عضويت داشته است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ نك: شناسنامه مطبوعات ايران از 1215 تا 1257ش، ص129.
2ـ همان: 16.

« م »

مجد الدين محمد بن مانكديم الحسينى القمى(1):

دانشمندى بزرگ و نسابهاى مطلع بوده است، كتابى به نام «الانساب» تأليف كرده است.

مجد الملك، ابوالفضل اسعد بن محمد البراوستانى(2) القمى:

مردى دانشمند و هنرمند بوده است، بركيارق پادشاه سلجوقى او را منصب وزارت داد(3)، مجد الملك ديوان و دفاتر سلطانى را ناقص مىدانست و درصدد اصلاح آن برآمد وليكن سعايت مقربان سلطان و حسادت حسودان او را بكشتن داد بدون اين كه در انجام مقصودش توفيقى يافته باشد.
سال قتل او 476 هجرى است و جنازهاش را به كربلا حمل كرده و در آنجا دفن كردند.

محسن اشراقى:

فرزند مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب. و از فضلاء و واعظان قم است و در

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ فهرست منتجب الدين: 116; امل الآمل: 507; جامع الرواة 2/188; تنقيح المقال 3/179.
2ـ براوستان در 4 كيلومترى قم واقع است.
3ـ شيخ عبدالجليل رازى مىنويسد: مجد الملك وزيرى شيعى معتقد و مستبصر، عالم و عادل شمرده شده آثار خيرات او در حرمين شريفين مكه و مدينه ظاهر و در مشهد ائمه طاهرين به سادات فاطمى احسانهاى او متواتر است... از جمله آثار او قبه و بقعه ائمه بقيع(عليهم السلام) در مدينه طيبه است، و از آثار خيريه او است بقعه مجلل امامين موسى الكاظم و امام محمد تقى(عليهما السلام) در كاظمين و مرقد حضرت عبدالعظيم حسنى در رى و مسجد جامع قم.
فرهنگ قم دروس ادب عربى و فارسى را تدريس مىكند(1).

محسن بن الرضى الدين محمد بن على بن محمد بن پادشاه الرضى القمى(2):

از دانشمندان و علماء قم است كه سلسله نسبش به موسى بن مبرقع، نوه امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) منتهى مىشود، در زمان سلطان حسين ميرزا بايسنقر به مشهد مقدس مهاجرت و در همان شهر اقامت گزيد و اكنون اعقاب او در آن شهرند.

محمد «ابن الشيخ»:

فرزند مرحوم حاج شيخ عباس، از فضلاى حوزه علمى قم است، تحصيلاتش در قم و اساتيدش مير سيد على كاشانى و مرحوم آيت الله حائرى يزدى در علوم فقه و اصول و آقا سيد ابوالحسن قزوينى در علوم معقول بودهاند، و اكنون نيز از محضر آيت الله بروجردى استفاده مىكند.
در سالهاى اخير اداره مدرسه فيضيه و دارالشفاء(3) با ايشان بوده است.

محمد(4) ارباب «مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب»:

از دانشمندان بزرگ حوزه علمى و از بزرگان قم و مردى صالح و پارسا و فقيهى صاحب نظر بوده، تحصيلاتش ابتدا در قم و سپس در اعتاب مقدسه بوده

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ وى در 29 ارديبهشت 1349 در سن 62 سالگى فوت كرد و در ضلع شمالى قبرستان شيخان دفن شد.
2ـ خورشيد پنهان از اين جانب، گنجينه دانشمندان 1/114; تاريخ قم ناصر الشريعه: 222.
3ـ و مدرسه عبدالله خان، نك: آينه دانشوران: 256.
4ـ فرزند محمد تقى بيك معروف به ارباب كه در حدود سال 1276 هجرى قمرى در شهر مقدس قم متولد شد.
است. اساتيد او حاج ميرزا محمد حسن شيرازى و حاج ميرزا حبيب الله رشتى و آخوند ملا محمد كاظم خراسانى(1) بودهاند.
پس از تكميل تحصيلات و نيل به اجتهاد و مقام عالى علمى به قم مراجعت و در اين شهر، موقعيّت ممتازى كسب كردند، در اداره ]و[ تنظيم حوزه علمى قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى مىكرده است.
كتابى به نام «اربعين الحسينيه»(2) تأليف فرمود و گاهى نيز به تفنن اشعارى سرودهاند. اشعار زير از اوست:
چه خوش باشد كه بعد از انتظارى***به اميدى رسند، اميدواران
جهان شد تيره چون شبهاى تاريك***خدايا در رسان خورشيد تابان
تو اى جام جهان رخساره بنما***كه خستند از تعب آئينهداران
تو اى عدل خدا، كن دادخواهى***زجا خيز اى پناه بىپناهان

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ و حاج ميرزا حسين نورى.
2ـ اين كتاب در سال 1328 تأليف و در سال 1330 در تهران در 444 صفحه رقعى چاپ شده است، داستان اين تأليف به اين صورت نقل شده است: از مرحوم حاج ميرزا حسين نورى صاحب مستدرك الوسائل مىخواهند كه بحار الانوار را براى چاپ، مقابله و تصحيح كند، ايشان مىگويند به سراغ آقا ميرزا محمد قمى برويد و چون به ايشان مراجعه مىكنند مىپذيرد ولى در اثر انجام اين كار بسيار سنگين و طولانى و پرزحمت، بينائى چشم خود را از دست مىدهد، در اين تاريخ نذر مىكند كه اگر خداوند او را شفاء داده و بينائى چشمش برگردد كتاب اربعين را بنويسد كه خداوند او را شفاء داده و ايشان هم اين كتاب نفيس را تأليف مىكنند. اين كتاب شرح چهل حديث است و در آغاز حديث او، سلسله سند خود را از مرحوم حاجى نورى كه شيخ اجازه او بود تا امام معصوم(عليه السلام) ياد مىكند.
تأليفات ديگر آن بزرگوار عبارتند از: شرح كتاب بيان شهيد اول در فقه; شرح قصيده عينيه سيد اسماعيل حميرى (لام عمرو...); رسالهاى در ردّ فرقه ضاله بابيّه; حواشى بر دوره كتاب جواهر الكلام; ديوار اشعار در مرثيه سيد الشهداء و...; حواشى بسيارى از كتابهاى علمى; تصحيح كتاب غيبت نعمانى; تصحيح كتاب اثبات الوصيه مسعودى; تصحيح نسخه كنز العرفان فاضل مقداد; تصحيح و تحشيه بر منهاج النجاة فيض كاشانى.
قدم در كربلا بگذار و بستان***سر پر خون زدست نيزهداران(1)
مرحوم آقا ميرزا محمد تقى اشراقى واعظ و خطيب توانا و مرحوم ربانى و آقايان آقا محسن و آقا سعيد(2) و آقا محمد اشراقى(3) فرزندان آن مرحومند كه همگى اهل فضل و دانشند.
وفات مرحوم ارباب سال 1341 قمرى بوده است(4).

محمدباقر قمى «شيخ محمدباقر...»:

فرزند مرحوم آيت الله آقا شيخ ابوالقاسم كبير و از فضلا و دانشمندان فعلى قم است و در مسجد امام اقامه جماعت مىنمايند، اساتيد ايشان آيت الله حائرى و مرحوم حجت و مرحوم خونسارى(5) بودند.

محمد باقر قمى «ميرزا محمد باقر جوادى»:

فرزند مرحوم آقا شيخ محمود فرزند مرحوم آقا شيخ محمد جواد قمى و از فضلاى قم و مردى پارسا است، مرحوم حائرى و حجت و خونسارى اساتيد او بوده و اكنون نيز از شاگران آقاى بروجردى است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ تمامى اشعار را در مجله نور علم، مسلسل 16، دوره دوم، ش 4 ذكر كردهايم و در آنجا از ابعاد ديگر زندگى ايشان نيز پرده برداشته شده است.
2ـ تنها يادگار بازمانده مرحوم ارباب، حجة الاسلام و المسلمين حاج آقا سعيد اشراقى است كه در سال 1297 هجرى شمسى متولد و از وعاظ قم مىباشد و در مسجد سيدان قم كه توسط شخص ايشان تجديد بنا شده اقامه جماعت مىكنند. ر.ك: مجله نور علم، دوره دوم ش884 و گنجينه دانشمندان 2/339.
3ـ و مرحوم آقا صالح اشراقى.
4ـ قبر ايشان در قبرستان شيخان قم و مورد توجه مردم دانش دوست قم مىباشد.
5ـ و مرحوم والد محترم خود و مرحوم آيت الله فيض و مرحوم آيت الله بروجردى ـ رحمةالله عليهم اجمعين ـ بوده است.

محمد باقر «حاج سيد محمد باقر متولى باشى»(1):

فرزند مرحوم حاج سيد حسين(2) متولى، بعد از پدر متولى آستانه مباركه فاطمه معصومه(عليها السلام) بوده و در زمان آن مرحوم آستانه وضع مرتبى داشته و در اثر حسن سلوك و سياست ايشان آستانه با ترتيب خاص و آبرومندى اداره مىشده و با تدبير مخصوص به خود در كارهاى شهر قم دخالت مستقيم داشته و در اغلب كارها با موفقيّت روبرو مىشده است، مردى سخى و مردمدار بوده و درب منزلش بر روى همه مراجعه كنندگان باز بوده است، تأسيس مدرسه باقريه يكى از آثار نيكوى ايشان مىباشد، در سال 1322 شمسى فوت نمود. و در رواق ايوان طلا مدفون گرديده است.

محمد برقعى «آقا مير سيد محمد...»:

از دانشمندان و فضلا و پارسايان اخير قم و فرزند(3) مرحوم آيت الله آقا سيد عبدالله بوده است، در تربيت طلاب و تدريس فقه و اصول اهتمام داشته است در سال 1350 قمرى وفات يافت(4).

محمد بن أبى اسحق القمى(5):

از متكلمين و علماء قم است و تأليفاتى در جمع احاديث دارد، شيخ منتجب الدين و نجاشى او را ياد كردهاند.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ ترجمه او در كتب زير آمده است: الامام السيد محسن الامين سيرته 169.
2ـ و او فرزند مرحوم ميرزا محمد رضا متولى باشى بوده است.
3ـ وى فرزند اكبر آقا سيد عبدالله بوده.
4ـ ودر مسجد بالاسر نزديكقبر مرحومآيتاللهحايرى دفنشد. ونيز ببينيد: آثارالحجة 1/220.
5ـ منتهى المقال 5/291; الفهرست: 154; مجمع الرجال 5/100; رجال نجاشى: 345; بلغةالمحدّثين: 400.

محمد بن ابى القاسم، عبدالله بن عمران البرقى(1):

كنيهاش «ابو عبدالله» و لقبش (ماجيلويه) است دانشمندى بزرگ بوده و در حديث و روايت مورد اعتماد و ثقه همگان است، علامه حلى در خلاصه او را با عنوان «سيدنا» خطاب مىكند، در ادب و شعر صاحب نظر و مطلع بوده و در علوم طب و حكمت نيز به استادى شناخته شده است، داماد احمد بن ابيعبدالله برقى بوده و از اين پيوند فرزندى به نام «على» زاده شده كه مانند پدر اهل دانش و فضيلت بوده و از او كسب علوم كرده است. ماجيلويه تأليفاتى دارد از آن جمله است:
1 ـ كتاب المشارب.
2 ـ كتاب الطب.
3 ـ كتاب تفسير حماسه ابى تمام.

محمد بن ابى المضر القمى (زين الدين)(2):

مردى فاضل و اديب بوده و طب نيز مىدانسته است.

محمد بن ابى يزيد رازى:

عدهاىاو را از مردم قمدانستهاند، محدثوفقيهو از اصحابامام صادق(عليه السلام)(3)بوده است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى 352، 291 ضمن ترجمه جدش عمران، خلاصه 1/155.
2ـ در امل الآمل ابو المضر ودر فهرست منتجب الدين: 120 بن ابى نصر.
3ـ رجال طوسى 407 او را از اصحاب امام جواد(عليه السلام) مىداند.

محمد بن احمد بن ابى قتاده (ابو جعفر)(1):

محدث و راوى موثقى است ابتدا در كوفه ساكن و با سائب بن مالك الاشعرى دوست بوده است، با اشعريان به قم آمد، كتابى دارد به نام «ما يجب على العبد عند مضى الامام».

محمد بن احمد بن جعفر القمى «العطار»:

از روات و محدثين ارجمند و پارساى قرن سوم هجرى بوده است ايّام امام حسن العسكرى(عليه السلام) را دريافته و از جانب او وكالت داشته است، تمام نويسندگان رجال «محمد بن احمد» را به خصائل و فضائل عالى ستودهاند(2).

محمد بن احمد بن داود القمى(3):

از بزرگان محدثين و فقهاء قرن چهارم هجرى است، در علوم فقه و حديث و تفسير، جامع و متبحّر بوده و تأليفاتى در هر يك دارد، قسمت اخير عمرش را در بغداد گذرانده است(4).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ رجال نجاشى: 337; خلاصه 1/154.
2ـ ر.ك: بهجة الآمال فى شرح زبدة المقال 6/241; رجال طوسى: 436; اختيار كشى، رقم 1019; خلاصه 1/143.
3ـ وى در 368 هـ در بغداد فوت كرد و در مقابر قريش دفن شد.
4ـ مؤلف كتاب الايرانيون والادب العربى نام 12 كتاب وى را ذكر كرده است ر.ك: 3/125 تا 127. در ترجمه او به كتب زير مىتوان مراجعه نمود: تذكرة المتبحرين تأليف شيخ حر عاملى (چاپ شده در ذيل امل الآمل مطبوع در ذيل منهج المقال استرآبادى) 496; رجال نجاشى: 272; منهج المقال: 279; ريحانة الادب 5/336; روضات الجنات 6/124; مجمع الرجال 5/134; الاعلام زركلى 6/202; فهرست طوسى: 136; رجال طوسى: 511; خلاصه 1/162.
تأليفاتش از اين قرار است:
1 ـ رسالة فى عمل السلطان.
2 ـ كتاب الممدوحين والمذمومين.
3 ـ كتاب الرد على المظهر الرخصة فى المسكر.
4 ـ كتاب البيان عن حقيقة الصيام.
5 ـ كتاب الذخائر.
6 ـ كتاب المزار.
7 ـ كتاب العلل.
8 ـ رسالة فى عمل شهر رمضان.
9 ـ كتاب صلوة الفرج وادعيتها.
10 ـ كتاب الحجة.
11 ـ كتاب الحديثين المختلفين.
12 ـ كتاب الرد على ابن قولويه فى الصيام.
در سال ششصد و شصت و هشت «668» در بغداد وفات يافت.

محمد بن احمد بن على بن شاذان القمى(1):

از فضلاء و محدثين قم است كتابى به نام «مناقب اميرالمؤمنين» تأليف كرده، و در آن به احاديث و روايات منقوله از طريق عامه استناد جسته است.

محمد بن احمد بن يحيى الاشعرى:

كنيهاش ابو جعفر است، از روات و محدثين بزرگوار قمى است، شيوه او در

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ منتهى المقال 5/329; رجال نجاشى: 84; تعليقة الوحيد البهبهانى: 28; طبقات ـ قرن پنجم ـ : 150.
نقل احاديث مورد سرزنش واقع شده و آن را نپسنديدهاند، ولى خود او صالح و مورد اعتماد بوده است، محمد بن الحسن الوليد روايات او را گلچين مىكرده است زيرا صاحب ترجمه در احوال ناقلان و محدثان پيشين به دقت نظر نمىكرده است.
تأليفاتى دارد، از جمله:
1 ـ كتاب الملاحم.
2 ـ كتاب الطب.
3 ـ كتاب نوارد الحكمة.
4 ـ كتاب مقتل الحسين(عليه السلام).
5 ـ كتاب الامامة.
6 ـ كتاب المزار(1).

محمد بن احمد بن على القمى:

در كلمه «ابن شاذان» ذكر شد به آنجا رجوع شود.

محمد بن اسحق القمى(2):

از محدثين و روات قم در اواخر قرن سوم هجرى است.

محمد بن اسماعيل بن احمد بن بشير البرمكى(3):

كنيهاش ابو عبدالله، و لقبش «صاحب الصومعه» بوده است، از محدثين موثق

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ ر.ك: بهجة الآمال 6/686; رجال نجاشى: 348; فهرست طوسى: 144; رجال طوسى: 493; خلاصه 1/146.
2ـ فهرست طوسى: 154; رجال نجاشى: 345; رجال طوسى: 513.
3ـ نك: رجال نجاشى: 341; خلاصه 1/154.
است، كتابى به نام «التوحيد» تأليف كرده است، ابن غضائرى او را تضعيف كرده، و نجاشى و علامه، او را ستودهاند.

محمد بن اُورمة القمى(1):

از محدثين ارجمند قم در قرن سوم هجرى است، عدهاى از قميين او را از «غلات» دانسته و متهمش كردند و حتى درصدد قتل او برآمدند، ولى كذب اين افترا آشكار شد، ابن غضائرى او را موثق شمرده و تمام روايات او را صحيح دانسته است، نجاشى و ديگران نيز چنين گفتهاند، تنها، علامه او را تضعيف كرده است.
كتابى به نام «الرد على الغلات» تأليف كرده است.

محمد بن بكران بن حمدان(2):

از روات قرن چهارم هجرى است و به «نقاش» مشهور بوده است، از مشايخ شيخ صدوق است، و به اين علّت مورد تكريم و تجليل او است.

محمد بن بندار بن عاصم(3):

كنيهاش ابو جعفر است. از محدثانى است كه نجاشى و علامه او را توثيق كردهاند، كتابى به نام «المثالب» تأليف كرده است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ رجال نجاشى: 329; فهرست طوسى: 143; رجال طوسى: 392 و 512; الخلاصة 2/252.
2ـ نك: رجال طوسى: 504.
3ـ رجال نجاشى: 340; فهرست طوسى: 140; رجال طوسى: 494; خلاصه 1/154.

محمد بن جعفر بُطّة المؤدب القمى(1):

كنيهاش ابو جعفر است از محدثين و روات قم است، درباره او مختلف اظهارنظر كردهاند، بعضى او را از «ضعيفان» شمردهاند، كتب زيادى تأليف كرده است عده از تأليفاتش بدون نام و با عدد شمارهگذارى شده و تا چهل مىرسد.
1 ـ كتاب قرب الاسناد.
2 ـ كتاب تفسير اسماء الله.

محمد بن حسن بن ابى خالد القمى الاشعرى(2):

از محدثين قم است، و به ديدار امام على بن موسى الرضا ]7[ توفيق يافته و از او حديث آموخته است، و همچنين وكيل سعد بن سعد بوده است، او را به عدالت و درستى ستودهاند.

محمد بن حسن بن احمد بن الوليد(3):

كنيهاش ابو جعفر است به نقل نجاشى و علامه از رؤسا و زعماء بزرگ قم و موثق و مورد اعتماد بوده است. تأليفاتى دارد از اين قرار:1 ـ كتاب تفسير القرآن.
2 ـ كتاب الجامع(4).
وفاتش در سال 343 بوده است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ رجال نجاشى: 373; خلاصه 1/160.
2ـ رجال طوسى: 391.
3ـ رجال نجاشى: 382; فهرست طوسى: 156; رجال طوسى: 495; خلاصه 1/147; دائرةالمعارف بزرگ اسلامى 59/88، مقاله استاد محمد جواد شبيرى.
4ـ والفهرست، كه مورد استفاده نجاشى و شيخ طوسى در فهرست بوده است.

محمد بن حسن بن بندار القمى(1):

از روات حديث است، شيخ كشى او را با محمد بن حسن بن جمهور يكى مىداند.

محمد بن حسن جمهور القمى:

از محدثان است، تأليفاتى دارد:
1 ـ كتاب ملاحم.
2 ـ كتاب صاحب الزمان.
3 ـ كتاب وقت خروج القائم.

محمد بن حسن بن حسوله بن صالحان قمى:

خطيبى دانشمند بوده است و همچنين محدثى جليل است، شاذان بن جبريل از او روايت مىكند.

محمد بن حسن الطوسى:

پدر علامه خواجه نصير طوسى است، از فضلاء قم و از اهل جهرود بوده است.

محمد بن حسن بن على بن محمد بن احمد القمى(2):

از محدثين و فقهاء بزرگ قم است، شيخ صدوق در مقدمه كتاب

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ اختيار الكشى رقم 396، 1123; منتهى المقال 6/11; تعليقة الوحيد: 290.
2ـ منتهى المقال 6/22; تعليقة وحيد بهبهانى: 292.
back pagefehrest pagenext page
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation