3ـ اساتيد ديگر او عبارتند از مرحوم شيخ حسين علامه و مرحوم آخوند ملا على همدانى و مرحوم شيخ ابوالقاسم قمى (معروف به صغير) و مرحوم ميرزا محمد فيض و آية الله مرعشى و مقدارى هم از محضر مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى استفاده كردهاند. گنجينه 2/218; آثار الحجة 2/122.
4ـ و حضرت آية الله امام خمينى.
مرزبان بن عمران بن عبدالله بن سعد الاشعرى(1):
از محدثين اواخر قرن دوم و از صحابه ابوالحسن على بن موسى الرضا(عليه السلام)است، صفوان بن يحيى از او روايت مىكند، نجاشى و علامه او را ستوده و توثيق كردهاند.
مصطفى بن الحسين الحسينى التفرشى(2):
مردى دانشمند و فاضل بوده است، كتابى در رجال دارد كه ترجمه احوال علماء و محدثين متقدم بر شيخ طوسى را جمعآورى كرده است.
مصطفى قمى «شاعر مصطفى»(3):
از شاعران قم است، متأسفانه شرح حال او بدست ما نيامد، اشعارى بطور
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 423; رجال طوسى: 391; اختيار كشى رقم 971; خلاصه 1/172; اشعريان قم.
2ـ در امل الآمل شيخ حر عاملى مىنويسد: وى عالمى محقق و فاضلى ثقه است او را كتابى است در علم رجال موسوم به «نقد الرجال»... افرادى كه متأخر از شيخ الطائفه طوسى بودهاند جز عده كمى، نام نبرده است. درباره اين فقيه محقق نك: امل الآمل 2/322; بهجة الآمال 7/26; تنقيح المقال 3/208; فوائد الرضوية: 665; مصفى المقال: 459; لباب الألقاب: 37; معجم المؤلّفين 12/247; نجوم السماء: 127; الروضات 7/167; رياض العلماء 5/212; ريحانة الأدب 3/402; مؤلفين كتابهاى عربى: 964; هدية الأحباب: 184; معجم رجال الفكر والأدب فى النجف خلال الف عام: 310.
3ـ شاعر مصطفى انتظارى قمى فرزند رجبعلى در سال 1309 ق در قم متولد گرديد و تا سيزده سالگى در مكتب ملا على اصغر علوم مقدماتى را فرا گرفت و در آغاز كودكى به نظم شعر پرداخت و اشعار خود را از نظر مرحوم حجة الاسلام والمسلمين سيد محمد تقى منتظرى ـدائى خود ـ مىگذرانيد وى در جوانى پيشه شاطرى را برگزيد و در سال 1356 ق دفتر عمرش بسته شد و در ابن بابويه قم مدفون گرديد، اشعار او بيشتر در مدايح و مراثى ائمه(عليهم السلام) است، غزليات او در سنه 1335 ش به اهتمام آقاى سيد محمد باقر برقعى منتشر شد.
و نيز ر. ك: مؤلفين كتب چاپى 6/221; سخنوران نامى معاصر 3/126; مقدّمه غزليات شاطر مصطفى، چاپ كتابفروشى نوين قم 2ـ6، به قلم سيد محمد باقر برقعى.
پراكنده در مجموعهها و جنگهاى ادبى از او ديده مىشود، و در همه آنها كلمه «شاطر» تخلص او است يك غزل از او نقل مىكنيم:
سرشك ديدهام از هجر يار لرزد و ريزد***بلى پياله زدست خمار لرزد و ريزد
ز چشم مردمك ديدگان به چهره سرشگم***بسان قطره ز ابر بهار لرزد و ريزد
درى كه با مژه سفتم زاشتياق وصالت***به اختيار نه بىاختيار لرزد و ريزد
عرق زتاب عرق همچو ژاله بر رخ لاله***به صفحه گلت اى گلعذار لرزد و ريزد
زشانه زلف پريشان بده بباد كه ترسم***بشانه از شكنش يك دو تار لرزد و ريزد
شميم زلف ترا باد اگر به نافه رساند***زناف آهوى دشت تتار لرزد و ريزد
ز ابر ديده چوباران سرشك ديده «شاطر»***بدامن رخش از انتظار لرزد و ريزد
مصطفى صادقى قمى «حاج ميرزا مصطفى صادقى»:
از علماء و دانشمندان و مدرسين فعلى قم، فرزند مرحوم آقا ميرزا ابوالحسن، و نوه مرحوم حاج ملا صادق است، ترجمه جد ايشان در جاى خود ذكر شد، در سال 1311 هجرى قمرى متولد شده علوم ادبى و دروس مقدماتى را در قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كردهاند، استادان او در نجف مرحوم شريعت اصفهانى و مرحوم ميرزا حسين نائينى و مرحوم آسيد ابوالحسن
اصفهانى بودهاند(1) در سال 1342 قمرى به قم مراجعت و تدريس قسمتى از دروس فقه و اصول حوزه علمى را در مدرسه مرحوم حاج ملا صادق، جد خود، بعهده گرفتند و در عين حال از محضر آيت الله حائرى بهرهمند مىشدند.
فرزند ايشان آقاى آقا على اكبر صادقى، از فضلاء جوان و شايسته حوزه قم هستند(2).
مصطفى طباطبائى «حاج آقا مصطفى واعظ»:
از دانشمندان و فضلاى حوزه و از سخنوران زبردست است، فرزند مرحوم آقا ميرزا سيد جواد طباطبائى و برادرزاده مرحوم آيت الله قمى است، در سال 1327 هجرى قمرى متولد شده تحصيلات ادبى و مقدماتى او در مشهد مقدس و نزد مرحوم اديب نيشابورى و حاجى محقق نوغانى بود و همچنين فقه و اصول را در خدمت آيت الله قمى و آقا زاده بزرگ خراسانى «فرزند مرحوم ملا محمد كاظم» فرا گرفته و سپس در سال 1356 هجرى به كربلا مشرّف و پس از
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا ضياء الدين عراقى. مؤلف گنجينه دانشمندان مىنويسد: معظم له در طول سى سال مرجع مردم شرافتمند قم بوده و اكثر كارهاى مذهبى و اجتماعى و سمت قضاوت شرعى در مرافعات و دعاوى اهل قم به دست ايشان جارى مىشد. فقيد سعيد، تجسّم قطعى اخلاق حسنه تربيت مكتب اسلام بود. برخورد ملايم و چهره پيوسته مهربان و متبسّم وى جلوه صداقت و مظهر پاكى و محبّت بود. مقام زهد و كم توجهى او به مظاهر فريبنده مادى و قناعت به حداقل معيشت و اجتناب از تجمّل، از خصوصيات بارز اين روحانى بزرگ است...» (گنجينه دانشمندان 8/79) ايشان در دوازدهم خرداد 1358 مطابق با هفتم رجب 1399 در تهران از دنيا رفت و در قبرستان شيخان قم دفن شد.
2ـ معظم له در سال 1308 شمسى بدنيا آمد و پس از فراغت از تحصيلات جديده به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر آيات عظام حاج سيد رضا صدر و مرحوم آقاى داماد و مرحوم آقاى بروجردى و ديگران استفاده كرد تا به مراحل عالى علمى نائل گرديد و آنگاه به پيشنهاد و تشويق آيت الله صدر و اعاظم ديگر وارد دانشگاه تهران (دانشكده حقوق) گرديد و پس از پايان دوره آن و اخذ گواهى دكترا به عنوان دانشجوى ممتاز در دوره دكترى حقوق، فارغ التحصيل شد و آنگاه در دانشگاه به عنوان استاد برگزيده شد.
مدّتى به قم مراجعت كردهاند. اكنون از واعظان مشهور طهرانند(1).
مصقلة بن اسحق قمى(2):
از اشعريين و از اصحاب امام على النقى(عليه السلام) است.
مظاهر مصفا(3):
فرزند اسمعيل مصفا، از شعرا و ادباى اخير قم و فارغ التحصيل دانشكده ادبيات، اكنون در دانشسراى تهران به تدريس علوم ادبى اشتغال دارد، تاكنون دو كتاب به نامهاى «طوفان خشم» و «پاسداران سخن» از او منتشر شده است، اشعار زير از اوست:
به خود گفتم از عمر رفته چه ماند***دل خسته لرزيد و گفتا، دريغ
بدل گفتم از عشق چيزيت هست***بگفتا كه هست آرى، امّا دريغ
بلى از من و عمر ناپايدار***نماندست برجاى، الاّ دريغ
شب و روزها و مه و سالها***گذشتند و ماندند برجا دريغ
رسيدند روز و شبان بافسوس***گذشتند سال و مهان با دريغ
رسيدند گفتم فسوسا فسوس***گذشتند گفتم دريغا دريغ
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ايشان داماد مرحوم حاج شيخ عباس قمى (محدث قمى) است كه داراى اجازه روايتى هم از معظم له بودهاند. ر.ك: آثار الحجة 2/148.
2ـ درباره ايشان نك: رجال طوسى 423، اشعريان قم.
3ـ وى در اراك بدنيا آمده از اصل از مردم دهقان پيشه تفرش است و تحصيلات ابتدائى را در قم گذراند، و رياست مدرسه عالى قضايى قم را به عهده داشت. تأليفات بسيارى دارد كه عبارتند از: 1 ـ پاسداران سخن (چكامه سرايان) مجموعه اشعار از رودكى تا عصر حاضر است) 2 ـ توفان خشم (چهل چكامه مصفى) 3 ـ ده فرياد 4 ـ سپيد نامه 5 ـ سى پاره (شعر) 6 ـ سى سخن 7 ـ شبهاى شيراز 9 ـ قند پارسى 10 ـ نسيم 11 ـ تصحيح بعضى دواوين شعرا و تذكرهها.
ر.ك: تذكره شعراى معاصر ايران 2/330; مؤلفين كتب چاپى 6/247; چهره مطبوعات معاصر: 145; سخنوران نامى معاصر 5/3329.
* * *
تب آتش به جانم زد و سوختم***چو از سوخته شمعى افروختم
بر افتادم از پاى و در جان خويش***همه درد و اندوه اندوختم
شنيدم كه آيد به بالين من***نگارى كه از دوريش سوختم
نيامد ولى من در اين انتظار***شب و روز، ديده بدر دوختم
خدايا جفا از كه آموخت او***من اين مهر را از كه آموختم(1)
* * *
ملا محمد ابراهيم قمى:
از دانشمندان متأخر قم و در تهران ساكن بوده است(2) و شيخ على قمى معروف به زاهد فرزند ايشان است.
ملا سلمان يكه باغى:
از دانشمندان بزرگ و فقهاء جليل شهر قم بود و در سال 1291 در يكه باغ وفات و در شيخان قم مدفون شد «يكه باغ، دهكدهايست در هشت فرسخى شهر قم».
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز از اشعار اوست:
بر شاخ درخت سيب و امرود***ديدم من و اعتبارم افزود
كايشان تا نارسيد و كالند***بر گردن شاخهها او بالند
چون ره به رسيدگى گشادند***بر خاك سياه اوفتادند
مجله يغما سال 18 ش10 دى 1344 ص533
ماتم زندگى
آزرده دل از بيش و كم زندگيم***يا رب برهان ازين غم زندگيم
گر من رفتم دو روز ماتم گيرند***عمرىاست كه من به ماتم زندگيم
ص429 ش8 سال 18
2ـ او داماد شيخ مشكور بوده است.
ملا محمد ابراهيم:
فرزند مرحوم حاج زينالعابدين مازندرانى و از دانشمندان و فضلاى عصر خود بود كه به قم مهاجرت و در اين شهر سكونت اختيار كرد. داماد حاج ملا محمد مجتهد كزازى بوده است.
ملا محمد جواد:
از دانشمندان متأخر شهر قم و از صلحا و پارسايان بوده علوم ادبى و تحصيلات مقدماتى را در شهر قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كرد و در آنجا به خدمت مرحوم شيخ مرتضى انصارى پيوسته و از خرمن دانش او خوشهها گرفته است و بعد از چندى به قم مراجعت و در اين شهر مورد توجه عموم واقع شده و مسند قضا و حكومات شرعيه به ايشان واگذار گرديده و در سال 1312 هجرى وفات كرده است.
ملا محمد طاهر بن عبدالله(1):
از پارسايان و فقهاء اخير قم بوده و به مسائل هيئت و فلكيات آشنائى داشته و رياضيات را خوب مىدانسته است و مدّتى تدريس خلاصة الحساب شيخ بهائى و تحرير مجسطى و شرح چغمينى را در حوزه قم تكفّل مىكرده است.
اواخر عمر به زرند رخت سفر بست و همانجا اقامت گزيد تا وفات يافت.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ نك ايضاً: تاريخ قم ناصر الشريعه: 272.
ملا محمد مجتهد كزازى(1):
از دانشمندان بزرگ و فقهاى جليل است، اصلاً از كزاز و خان زاده و برادر زن مرحوم ميرزاى قمى صاحب قوانين است و همين پيوند موجب شد كه به سعادت تحصيل علوم و كمالات نائل شود، از شاگردان مرحوم ميرزا بود و پس از فوت او به كاشان رفته و به خدمت حاج ملا احمد نراقى پيوسته است و سپس به قم مراجعت(2) و در اين شهر بود تا وفات يافت، در محله عشقعلى آب انبارى بزرگ ساخته و همچنين قسمتى از املاك خود را وقف امور خيريه كرد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
مصطفى بن الحسين الحسينى التفرشى(2):
مردى دانشمند و فاضل بوده است، كتابى در رجال دارد كه ترجمه احوال علماء و محدثين متقدم بر شيخ طوسى را جمعآورى كرده است.
مصطفى قمى «شاعر مصطفى»(3):
از شاعران قم است، متأسفانه شرح حال او بدست ما نيامد، اشعارى بطور
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 423; رجال طوسى: 391; اختيار كشى رقم 971; خلاصه 1/172; اشعريان قم.
2ـ در امل الآمل شيخ حر عاملى مىنويسد: وى عالمى محقق و فاضلى ثقه است او را كتابى است در علم رجال موسوم به «نقد الرجال»... افرادى كه متأخر از شيخ الطائفه طوسى بودهاند جز عده كمى، نام نبرده است. درباره اين فقيه محقق نك: امل الآمل 2/322; بهجة الآمال 7/26; تنقيح المقال 3/208; فوائد الرضوية: 665; مصفى المقال: 459; لباب الألقاب: 37; معجم المؤلّفين 12/247; نجوم السماء: 127; الروضات 7/167; رياض العلماء 5/212; ريحانة الأدب 3/402; مؤلفين كتابهاى عربى: 964; هدية الأحباب: 184; معجم رجال الفكر والأدب فى النجف خلال الف عام: 310.
3ـ شاعر مصطفى انتظارى قمى فرزند رجبعلى در سال 1309 ق در قم متولد گرديد و تا سيزده سالگى در مكتب ملا على اصغر علوم مقدماتى را فرا گرفت و در آغاز كودكى به نظم شعر پرداخت و اشعار خود را از نظر مرحوم حجة الاسلام والمسلمين سيد محمد تقى منتظرى ـدائى خود ـ مىگذرانيد وى در جوانى پيشه شاطرى را برگزيد و در سال 1356 ق دفتر عمرش بسته شد و در ابن بابويه قم مدفون گرديد، اشعار او بيشتر در مدايح و مراثى ائمه(عليهم السلام) است، غزليات او در سنه 1335 ش به اهتمام آقاى سيد محمد باقر برقعى منتشر شد.
و نيز ر. ك: مؤلفين كتب چاپى 6/221; سخنوران نامى معاصر 3/126; مقدّمه غزليات شاطر مصطفى، چاپ كتابفروشى نوين قم 2ـ6، به قلم سيد محمد باقر برقعى.
پراكنده در مجموعهها و جنگهاى ادبى از او ديده مىشود، و در همه آنها كلمه «شاطر» تخلص او است يك غزل از او نقل مىكنيم:
سرشك ديدهام از هجر يار لرزد و ريزد***بلى پياله زدست خمار لرزد و ريزد
ز چشم مردمك ديدگان به چهره سرشگم***بسان قطره ز ابر بهار لرزد و ريزد
درى كه با مژه سفتم زاشتياق وصالت***به اختيار نه بىاختيار لرزد و ريزد
عرق زتاب عرق همچو ژاله بر رخ لاله***به صفحه گلت اى گلعذار لرزد و ريزد
زشانه زلف پريشان بده بباد كه ترسم***بشانه از شكنش يك دو تار لرزد و ريزد
شميم زلف ترا باد اگر به نافه رساند***زناف آهوى دشت تتار لرزد و ريزد
ز ابر ديده چوباران سرشك ديده «شاطر»***بدامن رخش از انتظار لرزد و ريزد
مصطفى صادقى قمى «حاج ميرزا مصطفى صادقى»:
از علماء و دانشمندان و مدرسين فعلى قم، فرزند مرحوم آقا ميرزا ابوالحسن، و نوه مرحوم حاج ملا صادق است، ترجمه جد ايشان در جاى خود ذكر شد، در سال 1311 هجرى قمرى متولد شده علوم ادبى و دروس مقدماتى را در قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كردهاند، استادان او در نجف مرحوم شريعت اصفهانى و مرحوم ميرزا حسين نائينى و مرحوم آسيد ابوالحسن
اصفهانى بودهاند(1) در سال 1342 قمرى به قم مراجعت و تدريس قسمتى از دروس فقه و اصول حوزه علمى را در مدرسه مرحوم حاج ملا صادق، جد خود، بعهده گرفتند و در عين حال از محضر آيت الله حائرى بهرهمند مىشدند.
فرزند ايشان آقاى آقا على اكبر صادقى، از فضلاء جوان و شايسته حوزه قم هستند(2).
مصطفى طباطبائى «حاج آقا مصطفى واعظ»:
از دانشمندان و فضلاى حوزه و از سخنوران زبردست است، فرزند مرحوم آقا ميرزا سيد جواد طباطبائى و برادرزاده مرحوم آيت الله قمى است، در سال 1327 هجرى قمرى متولد شده تحصيلات ادبى و مقدماتى او در مشهد مقدس و نزد مرحوم اديب نيشابورى و حاجى محقق نوغانى بود و همچنين فقه و اصول را در خدمت آيت الله قمى و آقا زاده بزرگ خراسانى «فرزند مرحوم ملا محمد كاظم» فرا گرفته و سپس در سال 1356 هجرى به كربلا مشرّف و پس از
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا ضياء الدين عراقى. مؤلف گنجينه دانشمندان مىنويسد: معظم له در طول سى سال مرجع مردم شرافتمند قم بوده و اكثر كارهاى مذهبى و اجتماعى و سمت قضاوت شرعى در مرافعات و دعاوى اهل قم به دست ايشان جارى مىشد. فقيد سعيد، تجسّم قطعى اخلاق حسنه تربيت مكتب اسلام بود. برخورد ملايم و چهره پيوسته مهربان و متبسّم وى جلوه صداقت و مظهر پاكى و محبّت بود. مقام زهد و كم توجهى او به مظاهر فريبنده مادى و قناعت به حداقل معيشت و اجتناب از تجمّل، از خصوصيات بارز اين روحانى بزرگ است...» (گنجينه دانشمندان 8/79) ايشان در دوازدهم خرداد 1358 مطابق با هفتم رجب 1399 در تهران از دنيا رفت و در قبرستان شيخان قم دفن شد.
2ـ معظم له در سال 1308 شمسى بدنيا آمد و پس از فراغت از تحصيلات جديده به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر آيات عظام حاج سيد رضا صدر و مرحوم آقاى داماد و مرحوم آقاى بروجردى و ديگران استفاده كرد تا به مراحل عالى علمى نائل گرديد و آنگاه به پيشنهاد و تشويق آيت الله صدر و اعاظم ديگر وارد دانشگاه تهران (دانشكده حقوق) گرديد و پس از پايان دوره آن و اخذ گواهى دكترا به عنوان دانشجوى ممتاز در دوره دكترى حقوق، فارغ التحصيل شد و آنگاه در دانشگاه به عنوان استاد برگزيده شد.
مدّتى به قم مراجعت كردهاند. اكنون از واعظان مشهور طهرانند(1).
مصقلة بن اسحق قمى(2):
از اشعريين و از اصحاب امام على النقى(عليه السلام) است.
مظاهر مصفا(3):
فرزند اسمعيل مصفا، از شعرا و ادباى اخير قم و فارغ التحصيل دانشكده ادبيات، اكنون در دانشسراى تهران به تدريس علوم ادبى اشتغال دارد، تاكنون دو كتاب به نامهاى «طوفان خشم» و «پاسداران سخن» از او منتشر شده است، اشعار زير از اوست:
به خود گفتم از عمر رفته چه ماند***دل خسته لرزيد و گفتا، دريغ
بدل گفتم از عشق چيزيت هست***بگفتا كه هست آرى، امّا دريغ
بلى از من و عمر ناپايدار***نماندست برجاى، الاّ دريغ
شب و روزها و مه و سالها***گذشتند و ماندند برجا دريغ
رسيدند روز و شبان بافسوس***گذشتند سال و مهان با دريغ
رسيدند گفتم فسوسا فسوس***گذشتند گفتم دريغا دريغ
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ايشان داماد مرحوم حاج شيخ عباس قمى (محدث قمى) است كه داراى اجازه روايتى هم از معظم له بودهاند. ر.ك: آثار الحجة 2/148.
2ـ درباره ايشان نك: رجال طوسى 423، اشعريان قم.
3ـ وى در اراك بدنيا آمده از اصل از مردم دهقان پيشه تفرش است و تحصيلات ابتدائى را در قم گذراند، و رياست مدرسه عالى قضايى قم را به عهده داشت. تأليفات بسيارى دارد كه عبارتند از: 1 ـ پاسداران سخن (چكامه سرايان) مجموعه اشعار از رودكى تا عصر حاضر است) 2 ـ توفان خشم (چهل چكامه مصفى) 3 ـ ده فرياد 4 ـ سپيد نامه 5 ـ سى پاره (شعر) 6 ـ سى سخن 7 ـ شبهاى شيراز 9 ـ قند پارسى 10 ـ نسيم 11 ـ تصحيح بعضى دواوين شعرا و تذكرهها.
ر.ك: تذكره شعراى معاصر ايران 2/330; مؤلفين كتب چاپى 6/247; چهره مطبوعات معاصر: 145; سخنوران نامى معاصر 5/3329.
* * *
تب آتش به جانم زد و سوختم***چو از سوخته شمعى افروختم
بر افتادم از پاى و در جان خويش***همه درد و اندوه اندوختم
شنيدم كه آيد به بالين من***نگارى كه از دوريش سوختم
نيامد ولى من در اين انتظار***شب و روز، ديده بدر دوختم
خدايا جفا از كه آموخت او***من اين مهر را از كه آموختم(1)
* * *
ملا محمد ابراهيم قمى:
از دانشمندان متأخر قم و در تهران ساكن بوده است(2) و شيخ على قمى معروف به زاهد فرزند ايشان است.
ملا سلمان يكه باغى:
از دانشمندان بزرگ و فقهاء جليل شهر قم بود و در سال 1291 در يكه باغ وفات و در شيخان قم مدفون شد «يكه باغ، دهكدهايست در هشت فرسخى شهر قم».
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز از اشعار اوست:
بر شاخ درخت سيب و امرود***ديدم من و اعتبارم افزود
كايشان تا نارسيد و كالند***بر گردن شاخهها او بالند
چون ره به رسيدگى گشادند***بر خاك سياه اوفتادند
مجله يغما سال 18 ش10 دى 1344 ص533
ماتم زندگى
آزرده دل از بيش و كم زندگيم***يا رب برهان ازين غم زندگيم
گر من رفتم دو روز ماتم گيرند***عمرىاست كه من به ماتم زندگيم
ص429 ش8 سال 18
2ـ او داماد شيخ مشكور بوده است.
ملا محمد ابراهيم:
فرزند مرحوم حاج زينالعابدين مازندرانى و از دانشمندان و فضلاى عصر خود بود كه به قم مهاجرت و در اين شهر سكونت اختيار كرد. داماد حاج ملا محمد مجتهد كزازى بوده است.
ملا محمد جواد:
از دانشمندان متأخر شهر قم و از صلحا و پارسايان بوده علوم ادبى و تحصيلات مقدماتى را در شهر قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كرد و در آنجا به خدمت مرحوم شيخ مرتضى انصارى پيوسته و از خرمن دانش او خوشهها گرفته است و بعد از چندى به قم مراجعت و در اين شهر مورد توجه عموم واقع شده و مسند قضا و حكومات شرعيه به ايشان واگذار گرديده و در سال 1312 هجرى وفات كرده است.
ملا محمد طاهر بن عبدالله(1):
از پارسايان و فقهاء اخير قم بوده و به مسائل هيئت و فلكيات آشنائى داشته و رياضيات را خوب مىدانسته است و مدّتى تدريس خلاصة الحساب شيخ بهائى و تحرير مجسطى و شرح چغمينى را در حوزه قم تكفّل مىكرده است.
اواخر عمر به زرند رخت سفر بست و همانجا اقامت گزيد تا وفات يافت.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ نك ايضاً: تاريخ قم ناصر الشريعه: 272.
ملا محمد مجتهد كزازى(1):
از دانشمندان بزرگ و فقهاى جليل است، اصلاً از كزاز و خان زاده و برادر زن مرحوم ميرزاى قمى صاحب قوانين است و همين پيوند موجب شد كه به سعادت تحصيل علوم و كمالات نائل شود، از شاگردان مرحوم ميرزا بود و پس از فوت او به كاشان رفته و به خدمت حاج ملا احمد نراقى پيوسته است و سپس به قم مراجعت(2) و در اين شهر بود تا وفات يافت، در محله عشقعلى آب انبارى بزرگ ساخته و همچنين قسمتى از املاك خود را وقف امور خيريه كرد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 423; رجال طوسى: 391; اختيار كشى رقم 971; خلاصه 1/172; اشعريان قم.
2ـ در امل الآمل شيخ حر عاملى مىنويسد: وى عالمى محقق و فاضلى ثقه است او را كتابى است در علم رجال موسوم به «نقد الرجال»... افرادى كه متأخر از شيخ الطائفه طوسى بودهاند جز عده كمى، نام نبرده است. درباره اين فقيه محقق نك: امل الآمل 2/322; بهجة الآمال 7/26; تنقيح المقال 3/208; فوائد الرضوية: 665; مصفى المقال: 459; لباب الألقاب: 37; معجم المؤلّفين 12/247; نجوم السماء: 127; الروضات 7/167; رياض العلماء 5/212; ريحانة الأدب 3/402; مؤلفين كتابهاى عربى: 964; هدية الأحباب: 184; معجم رجال الفكر والأدب فى النجف خلال الف عام: 310.
3ـ شاعر مصطفى انتظارى قمى فرزند رجبعلى در سال 1309 ق در قم متولد گرديد و تا سيزده سالگى در مكتب ملا على اصغر علوم مقدماتى را فرا گرفت و در آغاز كودكى به نظم شعر پرداخت و اشعار خود را از نظر مرحوم حجة الاسلام والمسلمين سيد محمد تقى منتظرى ـدائى خود ـ مىگذرانيد وى در جوانى پيشه شاطرى را برگزيد و در سال 1356 ق دفتر عمرش بسته شد و در ابن بابويه قم مدفون گرديد، اشعار او بيشتر در مدايح و مراثى ائمه(عليهم السلام) است، غزليات او در سنه 1335 ش به اهتمام آقاى سيد محمد باقر برقعى منتشر شد.
و نيز ر. ك: مؤلفين كتب چاپى 6/221; سخنوران نامى معاصر 3/126; مقدّمه غزليات شاطر مصطفى، چاپ كتابفروشى نوين قم 2ـ6، به قلم سيد محمد باقر برقعى.
پراكنده در مجموعهها و جنگهاى ادبى از او ديده مىشود، و در همه آنها كلمه «شاطر» تخلص او است يك غزل از او نقل مىكنيم:
سرشك ديدهام از هجر يار لرزد و ريزد***بلى پياله زدست خمار لرزد و ريزد
ز چشم مردمك ديدگان به چهره سرشگم***بسان قطره ز ابر بهار لرزد و ريزد
درى كه با مژه سفتم زاشتياق وصالت***به اختيار نه بىاختيار لرزد و ريزد
عرق زتاب عرق همچو ژاله بر رخ لاله***به صفحه گلت اى گلعذار لرزد و ريزد
زشانه زلف پريشان بده بباد كه ترسم***بشانه از شكنش يك دو تار لرزد و ريزد
شميم زلف ترا باد اگر به نافه رساند***زناف آهوى دشت تتار لرزد و ريزد
ز ابر ديده چوباران سرشك ديده «شاطر»***بدامن رخش از انتظار لرزد و ريزد
مصطفى صادقى قمى «حاج ميرزا مصطفى صادقى»:
از علماء و دانشمندان و مدرسين فعلى قم، فرزند مرحوم آقا ميرزا ابوالحسن، و نوه مرحوم حاج ملا صادق است، ترجمه جد ايشان در جاى خود ذكر شد، در سال 1311 هجرى قمرى متولد شده علوم ادبى و دروس مقدماتى را در قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كردهاند، استادان او در نجف مرحوم شريعت اصفهانى و مرحوم ميرزا حسين نائينى و مرحوم آسيد ابوالحسن
اصفهانى بودهاند(1) در سال 1342 قمرى به قم مراجعت و تدريس قسمتى از دروس فقه و اصول حوزه علمى را در مدرسه مرحوم حاج ملا صادق، جد خود، بعهده گرفتند و در عين حال از محضر آيت الله حائرى بهرهمند مىشدند.
فرزند ايشان آقاى آقا على اكبر صادقى، از فضلاء جوان و شايسته حوزه قم هستند(2).
مصطفى طباطبائى «حاج آقا مصطفى واعظ»:
از دانشمندان و فضلاى حوزه و از سخنوران زبردست است، فرزند مرحوم آقا ميرزا سيد جواد طباطبائى و برادرزاده مرحوم آيت الله قمى است، در سال 1327 هجرى قمرى متولد شده تحصيلات ادبى و مقدماتى او در مشهد مقدس و نزد مرحوم اديب نيشابورى و حاجى محقق نوغانى بود و همچنين فقه و اصول را در خدمت آيت الله قمى و آقا زاده بزرگ خراسانى «فرزند مرحوم ملا محمد كاظم» فرا گرفته و سپس در سال 1356 هجرى به كربلا مشرّف و پس از
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا ضياء الدين عراقى. مؤلف گنجينه دانشمندان مىنويسد: معظم له در طول سى سال مرجع مردم شرافتمند قم بوده و اكثر كارهاى مذهبى و اجتماعى و سمت قضاوت شرعى در مرافعات و دعاوى اهل قم به دست ايشان جارى مىشد. فقيد سعيد، تجسّم قطعى اخلاق حسنه تربيت مكتب اسلام بود. برخورد ملايم و چهره پيوسته مهربان و متبسّم وى جلوه صداقت و مظهر پاكى و محبّت بود. مقام زهد و كم توجهى او به مظاهر فريبنده مادى و قناعت به حداقل معيشت و اجتناب از تجمّل، از خصوصيات بارز اين روحانى بزرگ است...» (گنجينه دانشمندان 8/79) ايشان در دوازدهم خرداد 1358 مطابق با هفتم رجب 1399 در تهران از دنيا رفت و در قبرستان شيخان قم دفن شد.
2ـ معظم له در سال 1308 شمسى بدنيا آمد و پس از فراغت از تحصيلات جديده به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر آيات عظام حاج سيد رضا صدر و مرحوم آقاى داماد و مرحوم آقاى بروجردى و ديگران استفاده كرد تا به مراحل عالى علمى نائل گرديد و آنگاه به پيشنهاد و تشويق آيت الله صدر و اعاظم ديگر وارد دانشگاه تهران (دانشكده حقوق) گرديد و پس از پايان دوره آن و اخذ گواهى دكترا به عنوان دانشجوى ممتاز در دوره دكترى حقوق، فارغ التحصيل شد و آنگاه در دانشگاه به عنوان استاد برگزيده شد.
مدّتى به قم مراجعت كردهاند. اكنون از واعظان مشهور طهرانند(1).
مصقلة بن اسحق قمى(2):
از اشعريين و از اصحاب امام على النقى(عليه السلام) است.
مظاهر مصفا(3):
فرزند اسمعيل مصفا، از شعرا و ادباى اخير قم و فارغ التحصيل دانشكده ادبيات، اكنون در دانشسراى تهران به تدريس علوم ادبى اشتغال دارد، تاكنون دو كتاب به نامهاى «طوفان خشم» و «پاسداران سخن» از او منتشر شده است، اشعار زير از اوست:
به خود گفتم از عمر رفته چه ماند***دل خسته لرزيد و گفتا، دريغ
بدل گفتم از عشق چيزيت هست***بگفتا كه هست آرى، امّا دريغ
بلى از من و عمر ناپايدار***نماندست برجاى، الاّ دريغ
شب و روزها و مه و سالها***گذشتند و ماندند برجا دريغ
رسيدند روز و شبان بافسوس***گذشتند سال و مهان با دريغ
رسيدند گفتم فسوسا فسوس***گذشتند گفتم دريغا دريغ
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ايشان داماد مرحوم حاج شيخ عباس قمى (محدث قمى) است كه داراى اجازه روايتى هم از معظم له بودهاند. ر.ك: آثار الحجة 2/148.
2ـ درباره ايشان نك: رجال طوسى 423، اشعريان قم.
3ـ وى در اراك بدنيا آمده از اصل از مردم دهقان پيشه تفرش است و تحصيلات ابتدائى را در قم گذراند، و رياست مدرسه عالى قضايى قم را به عهده داشت. تأليفات بسيارى دارد كه عبارتند از: 1 ـ پاسداران سخن (چكامه سرايان) مجموعه اشعار از رودكى تا عصر حاضر است) 2 ـ توفان خشم (چهل چكامه مصفى) 3 ـ ده فرياد 4 ـ سپيد نامه 5 ـ سى پاره (شعر) 6 ـ سى سخن 7 ـ شبهاى شيراز 9 ـ قند پارسى 10 ـ نسيم 11 ـ تصحيح بعضى دواوين شعرا و تذكرهها.
ر.ك: تذكره شعراى معاصر ايران 2/330; مؤلفين كتب چاپى 6/247; چهره مطبوعات معاصر: 145; سخنوران نامى معاصر 5/3329.
* * *
تب آتش به جانم زد و سوختم***چو از سوخته شمعى افروختم
بر افتادم از پاى و در جان خويش***همه درد و اندوه اندوختم
شنيدم كه آيد به بالين من***نگارى كه از دوريش سوختم
نيامد ولى من در اين انتظار***شب و روز، ديده بدر دوختم
خدايا جفا از كه آموخت او***من اين مهر را از كه آموختم(1)
* * *
ملا محمد ابراهيم قمى:
از دانشمندان متأخر قم و در تهران ساكن بوده است(2) و شيخ على قمى معروف به زاهد فرزند ايشان است.
ملا سلمان يكه باغى:
از دانشمندان بزرگ و فقهاء جليل شهر قم بود و در سال 1291 در يكه باغ وفات و در شيخان قم مدفون شد «يكه باغ، دهكدهايست در هشت فرسخى شهر قم».
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز از اشعار اوست:
بر شاخ درخت سيب و امرود***ديدم من و اعتبارم افزود
كايشان تا نارسيد و كالند***بر گردن شاخهها او بالند
چون ره به رسيدگى گشادند***بر خاك سياه اوفتادند
مجله يغما سال 18 ش10 دى 1344 ص533
ماتم زندگى
آزرده دل از بيش و كم زندگيم***يا رب برهان ازين غم زندگيم
گر من رفتم دو روز ماتم گيرند***عمرىاست كه من به ماتم زندگيم
ص429 ش8 سال 18
2ـ او داماد شيخ مشكور بوده است.
ملا محمد ابراهيم:
فرزند مرحوم حاج زينالعابدين مازندرانى و از دانشمندان و فضلاى عصر خود بود كه به قم مهاجرت و در اين شهر سكونت اختيار كرد. داماد حاج ملا محمد مجتهد كزازى بوده است.
ملا محمد جواد:
از دانشمندان متأخر شهر قم و از صلحا و پارسايان بوده علوم ادبى و تحصيلات مقدماتى را در شهر قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كرد و در آنجا به خدمت مرحوم شيخ مرتضى انصارى پيوسته و از خرمن دانش او خوشهها گرفته است و بعد از چندى به قم مراجعت و در اين شهر مورد توجه عموم واقع شده و مسند قضا و حكومات شرعيه به ايشان واگذار گرديده و در سال 1312 هجرى وفات كرده است.
ملا محمد طاهر بن عبدالله(1):
از پارسايان و فقهاء اخير قم بوده و به مسائل هيئت و فلكيات آشنائى داشته و رياضيات را خوب مىدانسته است و مدّتى تدريس خلاصة الحساب شيخ بهائى و تحرير مجسطى و شرح چغمينى را در حوزه قم تكفّل مىكرده است.
اواخر عمر به زرند رخت سفر بست و همانجا اقامت گزيد تا وفات يافت.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ نك ايضاً: تاريخ قم ناصر الشريعه: 272.
ملا محمد مجتهد كزازى(1):
از دانشمندان بزرگ و فقهاى جليل است، اصلاً از كزاز و خان زاده و برادر زن مرحوم ميرزاى قمى صاحب قوانين است و همين پيوند موجب شد كه به سعادت تحصيل علوم و كمالات نائل شود، از شاگردان مرحوم ميرزا بود و پس از فوت او به كاشان رفته و به خدمت حاج ملا احمد نراقى پيوسته است و سپس به قم مراجعت(2) و در اين شهر بود تا وفات يافت، در محله عشقعلى آب انبارى بزرگ ساخته و همچنين قسمتى از املاك خود را وقف امور خيريه كرد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
2ـ در امل الآمل شيخ حر عاملى مىنويسد: وى عالمى محقق و فاضلى ثقه است او را كتابى است در علم رجال موسوم به «نقد الرجال»... افرادى كه متأخر از شيخ الطائفه طوسى بودهاند جز عده كمى، نام نبرده است. درباره اين فقيه محقق نك: امل الآمل 2/322; بهجة الآمال 7/26; تنقيح المقال 3/208; فوائد الرضوية: 665; مصفى المقال: 459; لباب الألقاب: 37; معجم المؤلّفين 12/247; نجوم السماء: 127; الروضات 7/167; رياض العلماء 5/212; ريحانة الأدب 3/402; مؤلفين كتابهاى عربى: 964; هدية الأحباب: 184; معجم رجال الفكر والأدب فى النجف خلال الف عام: 310.
3ـ شاعر مصطفى انتظارى قمى فرزند رجبعلى در سال 1309 ق در قم متولد گرديد و تا سيزده سالگى در مكتب ملا على اصغر علوم مقدماتى را فرا گرفت و در آغاز كودكى به نظم شعر پرداخت و اشعار خود را از نظر مرحوم حجة الاسلام والمسلمين سيد محمد تقى منتظرى ـدائى خود ـ مىگذرانيد وى در جوانى پيشه شاطرى را برگزيد و در سال 1356 ق دفتر عمرش بسته شد و در ابن بابويه قم مدفون گرديد، اشعار او بيشتر در مدايح و مراثى ائمه(عليهم السلام) است، غزليات او در سنه 1335 ش به اهتمام آقاى سيد محمد باقر برقعى منتشر شد.
و نيز ر. ك: مؤلفين كتب چاپى 6/221; سخنوران نامى معاصر 3/126; مقدّمه غزليات شاطر مصطفى، چاپ كتابفروشى نوين قم 2ـ6، به قلم سيد محمد باقر برقعى.
اصفهانى بودهاند(1) در سال 1342 قمرى به قم مراجعت و تدريس قسمتى از دروس فقه و اصول حوزه علمى را در مدرسه مرحوم حاج ملا صادق، جد خود، بعهده گرفتند و در عين حال از محضر آيت الله حائرى بهرهمند مىشدند.
فرزند ايشان آقاى آقا على اكبر صادقى، از فضلاء جوان و شايسته حوزه قم هستند(2).
مصطفى طباطبائى «حاج آقا مصطفى واعظ»:
از دانشمندان و فضلاى حوزه و از سخنوران زبردست است، فرزند مرحوم آقا ميرزا سيد جواد طباطبائى و برادرزاده مرحوم آيت الله قمى است، در سال 1327 هجرى قمرى متولد شده تحصيلات ادبى و مقدماتى او در مشهد مقدس و نزد مرحوم اديب نيشابورى و حاجى محقق نوغانى بود و همچنين فقه و اصول را در خدمت آيت الله قمى و آقا زاده بزرگ خراسانى «فرزند مرحوم ملا محمد كاظم» فرا گرفته و سپس در سال 1356 هجرى به كربلا مشرّف و پس از
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا ضياء الدين عراقى. مؤلف گنجينه دانشمندان مىنويسد: معظم له در طول سى سال مرجع مردم شرافتمند قم بوده و اكثر كارهاى مذهبى و اجتماعى و سمت قضاوت شرعى در مرافعات و دعاوى اهل قم به دست ايشان جارى مىشد. فقيد سعيد، تجسّم قطعى اخلاق حسنه تربيت مكتب اسلام بود. برخورد ملايم و چهره پيوسته مهربان و متبسّم وى جلوه صداقت و مظهر پاكى و محبّت بود. مقام زهد و كم توجهى او به مظاهر فريبنده مادى و قناعت به حداقل معيشت و اجتناب از تجمّل، از خصوصيات بارز اين روحانى بزرگ است...» (گنجينه دانشمندان 8/79) ايشان در دوازدهم خرداد 1358 مطابق با هفتم رجب 1399 در تهران از دنيا رفت و در قبرستان شيخان قم دفن شد.
2ـ معظم له در سال 1308 شمسى بدنيا آمد و پس از فراغت از تحصيلات جديده به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر آيات عظام حاج سيد رضا صدر و مرحوم آقاى داماد و مرحوم آقاى بروجردى و ديگران استفاده كرد تا به مراحل عالى علمى نائل گرديد و آنگاه به پيشنهاد و تشويق آيت الله صدر و اعاظم ديگر وارد دانشگاه تهران (دانشكده حقوق) گرديد و پس از پايان دوره آن و اخذ گواهى دكترا به عنوان دانشجوى ممتاز در دوره دكترى حقوق، فارغ التحصيل شد و آنگاه در دانشگاه به عنوان استاد برگزيده شد.
مدّتى به قم مراجعت كردهاند. اكنون از واعظان مشهور طهرانند(1).
مصقلة بن اسحق قمى(2):
از اشعريين و از اصحاب امام على النقى(عليه السلام) است.
مظاهر مصفا(3):
فرزند اسمعيل مصفا، از شعرا و ادباى اخير قم و فارغ التحصيل دانشكده ادبيات، اكنون در دانشسراى تهران به تدريس علوم ادبى اشتغال دارد، تاكنون دو كتاب به نامهاى «طوفان خشم» و «پاسداران سخن» از او منتشر شده است، اشعار زير از اوست:
به خود گفتم از عمر رفته چه ماند***دل خسته لرزيد و گفتا، دريغ
بدل گفتم از عشق چيزيت هست***بگفتا كه هست آرى، امّا دريغ
بلى از من و عمر ناپايدار***نماندست برجاى، الاّ دريغ
شب و روزها و مه و سالها***گذشتند و ماندند برجا دريغ
رسيدند روز و شبان بافسوس***گذشتند سال و مهان با دريغ
رسيدند گفتم فسوسا فسوس***گذشتند گفتم دريغا دريغ
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ايشان داماد مرحوم حاج شيخ عباس قمى (محدث قمى) است كه داراى اجازه روايتى هم از معظم له بودهاند. ر.ك: آثار الحجة 2/148.
2ـ درباره ايشان نك: رجال طوسى 423، اشعريان قم.
3ـ وى در اراك بدنيا آمده از اصل از مردم دهقان پيشه تفرش است و تحصيلات ابتدائى را در قم گذراند، و رياست مدرسه عالى قضايى قم را به عهده داشت. تأليفات بسيارى دارد كه عبارتند از: 1 ـ پاسداران سخن (چكامه سرايان) مجموعه اشعار از رودكى تا عصر حاضر است) 2 ـ توفان خشم (چهل چكامه مصفى) 3 ـ ده فرياد 4 ـ سپيد نامه 5 ـ سى پاره (شعر) 6 ـ سى سخن 7 ـ شبهاى شيراز 9 ـ قند پارسى 10 ـ نسيم 11 ـ تصحيح بعضى دواوين شعرا و تذكرهها.
ر.ك: تذكره شعراى معاصر ايران 2/330; مؤلفين كتب چاپى 6/247; چهره مطبوعات معاصر: 145; سخنوران نامى معاصر 5/3329.
* * *
تب آتش به جانم زد و سوختم***چو از سوخته شمعى افروختم
بر افتادم از پاى و در جان خويش***همه درد و اندوه اندوختم
شنيدم كه آيد به بالين من***نگارى كه از دوريش سوختم
نيامد ولى من در اين انتظار***شب و روز، ديده بدر دوختم
خدايا جفا از كه آموخت او***من اين مهر را از كه آموختم(1)
* * *
ملا محمد ابراهيم قمى:
از دانشمندان متأخر قم و در تهران ساكن بوده است(2) و شيخ على قمى معروف به زاهد فرزند ايشان است.
ملا سلمان يكه باغى:
از دانشمندان بزرگ و فقهاء جليل شهر قم بود و در سال 1291 در يكه باغ وفات و در شيخان قم مدفون شد «يكه باغ، دهكدهايست در هشت فرسخى شهر قم».
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز از اشعار اوست:
بر شاخ درخت سيب و امرود***ديدم من و اعتبارم افزود
كايشان تا نارسيد و كالند***بر گردن شاخهها او بالند
چون ره به رسيدگى گشادند***بر خاك سياه اوفتادند
مجله يغما سال 18 ش10 دى 1344 ص533
ماتم زندگى
آزرده دل از بيش و كم زندگيم***يا رب برهان ازين غم زندگيم
گر من رفتم دو روز ماتم گيرند***عمرىاست كه من به ماتم زندگيم
ص429 ش8 سال 18
2ـ او داماد شيخ مشكور بوده است.
ملا محمد ابراهيم:
فرزند مرحوم حاج زينالعابدين مازندرانى و از دانشمندان و فضلاى عصر خود بود كه به قم مهاجرت و در اين شهر سكونت اختيار كرد. داماد حاج ملا محمد مجتهد كزازى بوده است.
ملا محمد جواد:
از دانشمندان متأخر شهر قم و از صلحا و پارسايان بوده علوم ادبى و تحصيلات مقدماتى را در شهر قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كرد و در آنجا به خدمت مرحوم شيخ مرتضى انصارى پيوسته و از خرمن دانش او خوشهها گرفته است و بعد از چندى به قم مراجعت و در اين شهر مورد توجه عموم واقع شده و مسند قضا و حكومات شرعيه به ايشان واگذار گرديده و در سال 1312 هجرى وفات كرده است.
ملا محمد طاهر بن عبدالله(1):
از پارسايان و فقهاء اخير قم بوده و به مسائل هيئت و فلكيات آشنائى داشته و رياضيات را خوب مىدانسته است و مدّتى تدريس خلاصة الحساب شيخ بهائى و تحرير مجسطى و شرح چغمينى را در حوزه قم تكفّل مىكرده است.
اواخر عمر به زرند رخت سفر بست و همانجا اقامت گزيد تا وفات يافت.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ نك ايضاً: تاريخ قم ناصر الشريعه: 272.
ملا محمد مجتهد كزازى(1):
از دانشمندان بزرگ و فقهاى جليل است، اصلاً از كزاز و خان زاده و برادر زن مرحوم ميرزاى قمى صاحب قوانين است و همين پيوند موجب شد كه به سعادت تحصيل علوم و كمالات نائل شود، از شاگردان مرحوم ميرزا بود و پس از فوت او به كاشان رفته و به خدمت حاج ملا احمد نراقى پيوسته است و سپس به قم مراجعت(2) و در اين شهر بود تا وفات يافت، در محله عشقعلى آب انبارى بزرگ ساخته و همچنين قسمتى از املاك خود را وقف امور خيريه كرد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
1ـ و مرحوم آيت الله آقا ضياء الدين عراقى. مؤلف گنجينه دانشمندان مىنويسد: معظم له در طول سى سال مرجع مردم شرافتمند قم بوده و اكثر كارهاى مذهبى و اجتماعى و سمت قضاوت شرعى در مرافعات و دعاوى اهل قم به دست ايشان جارى مىشد. فقيد سعيد، تجسّم قطعى اخلاق حسنه تربيت مكتب اسلام بود. برخورد ملايم و چهره پيوسته مهربان و متبسّم وى جلوه صداقت و مظهر پاكى و محبّت بود. مقام زهد و كم توجهى او به مظاهر فريبنده مادى و قناعت به حداقل معيشت و اجتناب از تجمّل، از خصوصيات بارز اين روحانى بزرگ است...» (گنجينه دانشمندان 8/79) ايشان در دوازدهم خرداد 1358 مطابق با هفتم رجب 1399 در تهران از دنيا رفت و در قبرستان شيخان قم دفن شد.
2ـ معظم له در سال 1308 شمسى بدنيا آمد و پس از فراغت از تحصيلات جديده به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر آيات عظام حاج سيد رضا صدر و مرحوم آقاى داماد و مرحوم آقاى بروجردى و ديگران استفاده كرد تا به مراحل عالى علمى نائل گرديد و آنگاه به پيشنهاد و تشويق آيت الله صدر و اعاظم ديگر وارد دانشگاه تهران (دانشكده حقوق) گرديد و پس از پايان دوره آن و اخذ گواهى دكترا به عنوان دانشجوى ممتاز در دوره دكترى حقوق، فارغ التحصيل شد و آنگاه در دانشگاه به عنوان استاد برگزيده شد.
مدّتى به قم مراجعت كردهاند. اكنون از واعظان مشهور طهرانند(1).مصقلة بن اسحق قمى(2):
از اشعريين و از اصحاب امام على النقى(عليه السلام) است.
مظاهر مصفا(3):
فرزند اسمعيل مصفا، از شعرا و ادباى اخير قم و فارغ التحصيل دانشكده ادبيات، اكنون در دانشسراى تهران به تدريس علوم ادبى اشتغال دارد، تاكنون دو كتاب به نامهاى «طوفان خشم» و «پاسداران سخن» از او منتشر شده است، اشعار زير از اوست:
به خود گفتم از عمر رفته چه ماند***دل خسته لرزيد و گفتا، دريغ
بدل گفتم از عشق چيزيت هست***بگفتا كه هست آرى، امّا دريغ
بلى از من و عمر ناپايدار***نماندست برجاى، الاّ دريغ
شب و روزها و مه و سالها***گذشتند و ماندند برجا دريغ
رسيدند روز و شبان بافسوس***گذشتند سال و مهان با دريغ
رسيدند گفتم فسوسا فسوس***گذشتند گفتم دريغا دريغ
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ايشان داماد مرحوم حاج شيخ عباس قمى (محدث قمى) است كه داراى اجازه روايتى هم از معظم له بودهاند. ر.ك: آثار الحجة 2/148.
2ـ درباره ايشان نك: رجال طوسى 423، اشعريان قم.
3ـ وى در اراك بدنيا آمده از اصل از مردم دهقان پيشه تفرش است و تحصيلات ابتدائى را در قم گذراند، و رياست مدرسه عالى قضايى قم را به عهده داشت. تأليفات بسيارى دارد كه عبارتند از: 1 ـ پاسداران سخن (چكامه سرايان) مجموعه اشعار از رودكى تا عصر حاضر است) 2 ـ توفان خشم (چهل چكامه مصفى) 3 ـ ده فرياد 4 ـ سپيد نامه 5 ـ سى پاره (شعر) 6 ـ سى سخن 7 ـ شبهاى شيراز 9 ـ قند پارسى 10 ـ نسيم 11 ـ تصحيح بعضى دواوين شعرا و تذكرهها.
ر.ك: تذكره شعراى معاصر ايران 2/330; مؤلفين كتب چاپى 6/247; چهره مطبوعات معاصر: 145; سخنوران نامى معاصر 5/3329.
* * *
تب آتش به جانم زد و سوختم***چو از سوخته شمعى افروختم
بر افتادم از پاى و در جان خويش***همه درد و اندوه اندوختم
شنيدم كه آيد به بالين من***نگارى كه از دوريش سوختم
نيامد ولى من در اين انتظار***شب و روز، ديده بدر دوختم
خدايا جفا از كه آموخت او***من اين مهر را از كه آموختم(1)
* * *
ملا محمد ابراهيم قمى:
از دانشمندان متأخر قم و در تهران ساكن بوده است(2) و شيخ على قمى معروف به زاهد فرزند ايشان است.
ملا سلمان يكه باغى:
از دانشمندان بزرگ و فقهاء جليل شهر قم بود و در سال 1291 در يكه باغ وفات و در شيخان قم مدفون شد «يكه باغ، دهكدهايست در هشت فرسخى شهر قم».
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز از اشعار اوست:
بر شاخ درخت سيب و امرود***ديدم من و اعتبارم افزود
كايشان تا نارسيد و كالند***بر گردن شاخهها او بالند
چون ره به رسيدگى گشادند***بر خاك سياه اوفتادند
مجله يغما سال 18 ش10 دى 1344 ص533
ماتم زندگى
آزرده دل از بيش و كم زندگيم***يا رب برهان ازين غم زندگيم
گر من رفتم دو روز ماتم گيرند***عمرىاست كه من به ماتم زندگيم
ص429 ش8 سال 18
2ـ او داماد شيخ مشكور بوده است.
ملا محمد ابراهيم:
فرزند مرحوم حاج زينالعابدين مازندرانى و از دانشمندان و فضلاى عصر خود بود كه به قم مهاجرت و در اين شهر سكونت اختيار كرد. داماد حاج ملا محمد مجتهد كزازى بوده است.
ملا محمد جواد:
از دانشمندان متأخر شهر قم و از صلحا و پارسايان بوده علوم ادبى و تحصيلات مقدماتى را در شهر قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كرد و در آنجا به خدمت مرحوم شيخ مرتضى انصارى پيوسته و از خرمن دانش او خوشهها گرفته است و بعد از چندى به قم مراجعت و در اين شهر مورد توجه عموم واقع شده و مسند قضا و حكومات شرعيه به ايشان واگذار گرديده و در سال 1312 هجرى وفات كرده است.
ملا محمد طاهر بن عبدالله(1):
از پارسايان و فقهاء اخير قم بوده و به مسائل هيئت و فلكيات آشنائى داشته و رياضيات را خوب مىدانسته است و مدّتى تدريس خلاصة الحساب شيخ بهائى و تحرير مجسطى و شرح چغمينى را در حوزه قم تكفّل مىكرده است.
اواخر عمر به زرند رخت سفر بست و همانجا اقامت گزيد تا وفات يافت.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ نك ايضاً: تاريخ قم ناصر الشريعه: 272.
ملا محمد مجتهد كزازى(1):
از دانشمندان بزرگ و فقهاى جليل است، اصلاً از كزاز و خان زاده و برادر زن مرحوم ميرزاى قمى صاحب قوانين است و همين پيوند موجب شد كه به سعادت تحصيل علوم و كمالات نائل شود، از شاگردان مرحوم ميرزا بود و پس از فوت او به كاشان رفته و به خدمت حاج ملا احمد نراقى پيوسته است و سپس به قم مراجعت(2) و در اين شهر بود تا وفات يافت، در محله عشقعلى آب انبارى بزرگ ساخته و همچنين قسمتى از املاك خود را وقف امور خيريه كرد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
به خود گفتم از عمر رفته چه ماند***دل خسته لرزيد و گفتا، دريغ
بدل گفتم از عشق چيزيت هست***بگفتا كه هست آرى، امّا دريغ
بلى از من و عمر ناپايدار***نماندست برجاى، الاّ دريغ
شب و روزها و مه و سالها***گذشتند و ماندند برجا دريغ
رسيدند روز و شبان بافسوس***گذشتند سال و مهان با دريغ
رسيدند گفتم فسوسا فسوس***گذشتند گفتم دريغا دريغ
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ايشان داماد مرحوم حاج شيخ عباس قمى (محدث قمى) است كه داراى اجازه روايتى هم از معظم له بودهاند. ر.ك: آثار الحجة 2/148.
2ـ درباره ايشان نك: رجال طوسى 423، اشعريان قم.
3ـ وى در اراك بدنيا آمده از اصل از مردم دهقان پيشه تفرش است و تحصيلات ابتدائى را در قم گذراند، و رياست مدرسه عالى قضايى قم را به عهده داشت. تأليفات بسيارى دارد كه عبارتند از: 1 ـ پاسداران سخن (چكامه سرايان) مجموعه اشعار از رودكى تا عصر حاضر است) 2 ـ توفان خشم (چهل چكامه مصفى) 3 ـ ده فرياد 4 ـ سپيد نامه 5 ـ سى پاره (شعر) 6 ـ سى سخن 7 ـ شبهاى شيراز 9 ـ قند پارسى 10 ـ نسيم 11 ـ تصحيح بعضى دواوين شعرا و تذكرهها.
ر.ك: تذكره شعراى معاصر ايران 2/330; مؤلفين كتب چاپى 6/247; چهره مطبوعات معاصر: 145; سخنوران نامى معاصر 5/3329.
* * *
تب آتش به جانم زد و سوختم***چو از سوخته شمعى افروختم
بر افتادم از پاى و در جان خويش***همه درد و اندوه اندوختم
شنيدم كه آيد به بالين من***نگارى كه از دوريش سوختم
نيامد ولى من در اين انتظار***شب و روز، ديده بدر دوختم
خدايا جفا از كه آموخت او***من اين مهر را از كه آموختم(1)
* * *
ملا محمد ابراهيم قمى:
از دانشمندان متأخر قم و در تهران ساكن بوده است(2) و شيخ على قمى معروف به زاهد فرزند ايشان است.
ملا سلمان يكه باغى:
از دانشمندان بزرگ و فقهاء جليل شهر قم بود و در سال 1291 در يكه باغ وفات و در شيخان قم مدفون شد «يكه باغ، دهكدهايست در هشت فرسخى شهر قم».
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز از اشعار اوست:
بر شاخ درخت سيب و امرود***ديدم من و اعتبارم افزود
كايشان تا نارسيد و كالند***بر گردن شاخهها او بالند
چون ره به رسيدگى گشادند***بر خاك سياه اوفتادند
مجله يغما سال 18 ش10 دى 1344 ص533
ماتم زندگى
آزرده دل از بيش و كم زندگيم***يا رب برهان ازين غم زندگيم
گر من رفتم دو روز ماتم گيرند***عمرىاست كه من به ماتم زندگيم
ص429 ش8 سال 18
2ـ او داماد شيخ مشكور بوده است.
ملا محمد ابراهيم:
فرزند مرحوم حاج زينالعابدين مازندرانى و از دانشمندان و فضلاى عصر خود بود كه به قم مهاجرت و در اين شهر سكونت اختيار كرد. داماد حاج ملا محمد مجتهد كزازى بوده است.
ملا محمد جواد:
از دانشمندان متأخر شهر قم و از صلحا و پارسايان بوده علوم ادبى و تحصيلات مقدماتى را در شهر قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كرد و در آنجا به خدمت مرحوم شيخ مرتضى انصارى پيوسته و از خرمن دانش او خوشهها گرفته است و بعد از چندى به قم مراجعت و در اين شهر مورد توجه عموم واقع شده و مسند قضا و حكومات شرعيه به ايشان واگذار گرديده و در سال 1312 هجرى وفات كرده است.
ملا محمد طاهر بن عبدالله(1):
از پارسايان و فقهاء اخير قم بوده و به مسائل هيئت و فلكيات آشنائى داشته و رياضيات را خوب مىدانسته است و مدّتى تدريس خلاصة الحساب شيخ بهائى و تحرير مجسطى و شرح چغمينى را در حوزه قم تكفّل مىكرده است.
اواخر عمر به زرند رخت سفر بست و همانجا اقامت گزيد تا وفات يافت.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ نك ايضاً: تاريخ قم ناصر الشريعه: 272.
ملا محمد مجتهد كزازى(1):
از دانشمندان بزرگ و فقهاى جليل است، اصلاً از كزاز و خان زاده و برادر زن مرحوم ميرزاى قمى صاحب قوانين است و همين پيوند موجب شد كه به سعادت تحصيل علوم و كمالات نائل شود، از شاگردان مرحوم ميرزا بود و پس از فوت او به كاشان رفته و به خدمت حاج ملا احمد نراقى پيوسته است و سپس به قم مراجعت(2) و در اين شهر بود تا وفات يافت، در محله عشقعلى آب انبارى بزرگ ساخته و همچنين قسمتى از املاك خود را وقف امور خيريه كرد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
2ـ درباره ايشان نك: رجال طوسى 423، اشعريان قم.
3ـ وى در اراك بدنيا آمده از اصل از مردم دهقان پيشه تفرش است و تحصيلات ابتدائى را در قم گذراند، و رياست مدرسه عالى قضايى قم را به عهده داشت. تأليفات بسيارى دارد كه عبارتند از: 1 ـ پاسداران سخن (چكامه سرايان) مجموعه اشعار از رودكى تا عصر حاضر است) 2 ـ توفان خشم (چهل چكامه مصفى) 3 ـ ده فرياد 4 ـ سپيد نامه 5 ـ سى پاره (شعر) 6 ـ سى سخن 7 ـ شبهاى شيراز 9 ـ قند پارسى 10 ـ نسيم 11 ـ تصحيح بعضى دواوين شعرا و تذكرهها.
ر.ك: تذكره شعراى معاصر ايران 2/330; مؤلفين كتب چاپى 6/247; چهره مطبوعات معاصر: 145; سخنوران نامى معاصر 5/3329.
ملا سلمان يكه باغى:
از دانشمندان بزرگ و فقهاء جليل شهر قم بود و در سال 1291 در يكه باغ وفات و در شيخان قم مدفون شد «يكه باغ، دهكدهايست در هشت فرسخى شهر قم».
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز از اشعار اوست:
بر شاخ درخت سيب و امرود***ديدم من و اعتبارم افزود
كايشان تا نارسيد و كالند***بر گردن شاخهها او بالند
چون ره به رسيدگى گشادند***بر خاك سياه اوفتادند
مجله يغما سال 18 ش10 دى 1344 ص533
ماتم زندگى
آزرده دل از بيش و كم زندگيم***يا رب برهان ازين غم زندگيم
گر من رفتم دو روز ماتم گيرند***عمرىاست كه من به ماتم زندگيم
ص429 ش8 سال 18
2ـ او داماد شيخ مشكور بوده است.
ملا محمد ابراهيم:
فرزند مرحوم حاج زينالعابدين مازندرانى و از دانشمندان و فضلاى عصر خود بود كه به قم مهاجرت و در اين شهر سكونت اختيار كرد. داماد حاج ملا محمد مجتهد كزازى بوده است.
ملا محمد جواد:
از دانشمندان متأخر شهر قم و از صلحا و پارسايان بوده علوم ادبى و تحصيلات مقدماتى را در شهر قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كرد و در آنجا به خدمت مرحوم شيخ مرتضى انصارى پيوسته و از خرمن دانش او خوشهها گرفته است و بعد از چندى به قم مراجعت و در اين شهر مورد توجه عموم واقع شده و مسند قضا و حكومات شرعيه به ايشان واگذار گرديده و در سال 1312 هجرى وفات كرده است.
ملا محمد طاهر بن عبدالله(1):
از پارسايان و فقهاء اخير قم بوده و به مسائل هيئت و فلكيات آشنائى داشته و رياضيات را خوب مىدانسته است و مدّتى تدريس خلاصة الحساب شيخ بهائى و تحرير مجسطى و شرح چغمينى را در حوزه قم تكفّل مىكرده است.
اواخر عمر به زرند رخت سفر بست و همانجا اقامت گزيد تا وفات يافت.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ نك ايضاً: تاريخ قم ناصر الشريعه: 272.
ملا محمد مجتهد كزازى(1):
از دانشمندان بزرگ و فقهاى جليل است، اصلاً از كزاز و خان زاده و برادر زن مرحوم ميرزاى قمى صاحب قوانين است و همين پيوند موجب شد كه به سعادت تحصيل علوم و كمالات نائل شود، از شاگردان مرحوم ميرزا بود و پس از فوت او به كاشان رفته و به خدمت حاج ملا احمد نراقى پيوسته است و سپس به قم مراجعت(2) و در اين شهر بود تا وفات يافت، در محله عشقعلى آب انبارى بزرگ ساخته و همچنين قسمتى از املاك خود را وقف امور خيريه كرد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
1ـ و نيز از اشعار اوست:
بر شاخ درخت سيب و امرود***ديدم من و اعتبارم افزود
كايشان تا نارسيد و كالند***بر گردن شاخهها او بالند
چون ره به رسيدگى گشادند***بر خاك سياه اوفتادند
مجله يغما سال 18 ش10 دى 1344 ص533
ماتم زندگى
آزرده دل از بيش و كم زندگيم***يا رب برهان ازين غم زندگيم
گر من رفتم دو روز ماتم گيرند***عمرىاست كه من به ماتم زندگيم
ص429 ش8 سال 18
2ـ او داماد شيخ مشكور بوده است.
ملا محمد ابراهيم:
فرزند مرحوم حاج زينالعابدين مازندرانى و از دانشمندان و فضلاى عصر خود بود كه به قم مهاجرت و در اين شهر سكونت اختيار كرد. داماد حاج ملا محمد مجتهد كزازى بوده است.
ملا محمد جواد:
از دانشمندان متأخر شهر قم و از صلحا و پارسايان بوده علوم ادبى و تحصيلات مقدماتى را در شهر قم فرا گرفته و سپس به نجف اشرف عزيمت كرد و در آنجا به خدمت مرحوم شيخ مرتضى انصارى پيوسته و از خرمن دانش او خوشهها گرفته است و بعد از چندى به قم مراجعت و در اين شهر مورد توجه عموم واقع شده و مسند قضا و حكومات شرعيه به ايشان واگذار گرديده و در سال 1312 هجرى وفات كرده است.
ملا محمد طاهر بن عبدالله(1):
از پارسايان و فقهاء اخير قم بوده و به مسائل هيئت و فلكيات آشنائى داشته و رياضيات را خوب مىدانسته است و مدّتى تدريس خلاصة الحساب شيخ بهائى و تحرير مجسطى و شرح چغمينى را در حوزه قم تكفّل مىكرده است.
اواخر عمر به زرند رخت سفر بست و همانجا اقامت گزيد تا وفات يافت.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ نك ايضاً: تاريخ قم ناصر الشريعه: 272.
ملا محمد مجتهد كزازى(1):
از دانشمندان بزرگ و فقهاى جليل است، اصلاً از كزاز و خان زاده و برادر زن مرحوم ميرزاى قمى صاحب قوانين است و همين پيوند موجب شد كه به سعادت تحصيل علوم و كمالات نائل شود، از شاگردان مرحوم ميرزا بود و پس از فوت او به كاشان رفته و به خدمت حاج ملا احمد نراقى پيوسته است و سپس به قم مراجعت(2) و در اين شهر بود تا وفات يافت، در محله عشقعلى آب انبارى بزرگ ساخته و همچنين قسمتى از املاك خود را وقف امور خيريه كرد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
ملا محمد طاهر بن عبدالله(1):
از پارسايان و فقهاء اخير قم بوده و به مسائل هيئت و فلكيات آشنائى داشته و رياضيات را خوب مىدانسته است و مدّتى تدريس خلاصة الحساب شيخ بهائى و تحرير مجسطى و شرح چغمينى را در حوزه قم تكفّل مىكرده است.
اواخر عمر به زرند رخت سفر بست و همانجا اقامت گزيد تا وفات يافت.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ نك ايضاً: تاريخ قم ناصر الشريعه: 272.
ملا محمد مجتهد كزازى(1):
از دانشمندان بزرگ و فقهاى جليل است، اصلاً از كزاز و خان زاده و برادر زن مرحوم ميرزاى قمى صاحب قوانين است و همين پيوند موجب شد كه به سعادت تحصيل علوم و كمالات نائل شود، از شاگردان مرحوم ميرزا بود و پس از فوت او به كاشان رفته و به خدمت حاج ملا احمد نراقى پيوسته است و سپس به قم مراجعت(2) و در اين شهر بود تا وفات يافت، در محله عشقعلى آب انبارى بزرگ ساخته و همچنين قسمتى از املاك خود را وقف امور خيريه كرد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
1ـ نك ايضاً: تاريخ قم ناصر الشريعه: 272.
ملا محمد مجتهد كزازى(1):
از دانشمندان بزرگ و فقهاى جليل است، اصلاً از كزاز و خان زاده و برادر زن مرحوم ميرزاى قمى صاحب قوانين است و همين پيوند موجب شد كه به سعادت تحصيل علوم و كمالات نائل شود، از شاگردان مرحوم ميرزا بود و پس از فوت او به كاشان رفته و به خدمت حاج ملا احمد نراقى پيوسته است و سپس به قم مراجعت(2) و در اين شهر بود تا وفات يافت، در محله عشقعلى آب انبارى بزرگ ساخته و همچنين قسمتى از املاك خود را وقف امور خيريه كرد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
ملا محمود «حاج ملا محمود»:
از دانشمندان و واعظان جليل قم بوده است(3) در سال 1266 متولّد شده و در زادگاه خود به تحصيل پرداخت و در دوره اول مجلس شوراى ملى به نمايندگى مردم قم با فتح الله خان بيگدلى به مجلس رفت، چهار مجلد كتاب در مواعظ و مجالس مربوط به منبر تأليف كرده است در سال 1351 در قم مرحوم شد(4) در اواخر عمر كتابى در فضيلت صلوات نوشته است، حجة الاسلام حاج ميرزا ابوالفضل زاهدى فرزند او است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
1ـ و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/148; تاريخ قم ناصر الشريعه: 279.
2ـ و مشغول ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت گرديد تا فوت كرد و در قبرستان شيخان مدفون گرديد. داستانى جالب در رابطه با قضاوت اين عالم جليل در الكلام يجر الكلام ص224 از قول آيت الله ميرزا ابوالفضل زاهدى نقل شده كه در پند تاريخ 1/183 نيز آمده است. و نيز نك: گنجينه دانشمندان 1/149; تاريخ قم ناصر الشريعة: 283.
3ـ وى داراى طبعى بلند و ذوقى سليم بود و در رثاى ائمه(عليهم السلام) اشعارى سروده است.
4ـ در صحن كهنه مقابل بقعه محمد شاه مدفون گرديد.
ملك قمى(1):
در كتب تذكره نام اين شاعر را همه جا با قيد «قمى» ياد كرده به اين وسيله وى را از چند تن شاعران فارسىگو كه تخلصشان «ملك» بوده ممتاز ساختهاند. از تاريخچه زندگانى وى چيزى در دست نيست، جز اينكه مقام ارشاد داشته و در سال 987 هجرى قمرى به دكن هندوستان رفته مشمول مراحم برهان شاه و پس از آن ابراهيم عادل شاه گرديد و در سال 1025 در آنجا درگذشته است، ديوانى دارد كه مجموعهاى از غزليّات و قصائد و قطعات شيوا و دلپذير است و چندين مثنوى نيز گفته، اشعار زير از او است:
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
رفتم كه خار از پا كشم، محمل نهان شد از نظر***يك لحظه غافل گشتم و صد ساله راهم دور شد
* * *
آنصنم كيست كه صد مرتبه حيرانم كرد***كرد يك غمزه وصد رخنه در ايمانم كرد
به فسون نگهى راه دل و دينم زد***به فريب سخنى بىسر و سامانم كرد
يك نسخه خطى از ديوان غزلياتش در كتابخانه مدرسه سپهسالار تهران موجود است.
موسى بن الحسن بن عامر بن عمران بن عبدالله ]بن[ سعد القمى(2):
كنيهاش ابوالحسن است نجاشى و علامه او را موثق و از بزرگان محدثين قم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.
2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
1ـ ملك محمد قمى ملقّب به ملك الكلام است نك: تذكره ميجانه; حواشى گلچينى معانى: 351 ـ 362; و كاروان هند 2/134.
2ـ درباره ايشان نك: رجال نجاشى: 406; فهرست شيخ طوسى: 164; رجال طوسى: 138، 515; خلاصه 1/166.
دانسته و به نام او سى كتاب به دست مىدهند از آن جمله:1 ـ كتاب الطلاق.2 ـ كتاب الوصايا.
3 ـ كتاب الحج.
4 ـ كتاب الفرائض.
5 ـ كتاب الصلوة.
6 ـ كتاب يوم و ليلة.
7 ـ كتاب الطب.
و همچنين كتب ديگر در فروع مسائل و احكام فقه.
موسى بن طلحه القمى(1):
از فقها و محدثين قم است. نجاشى ترجمه او را ذكر كرده و كتابى از او بدست مىدهد.
موسى بن محمد الاشعرى(2):
به لقب «المؤدّب» ملقب بوده و به گفته نجاشى و علامه، دخترزاده سعد بن عبدالله است و در شيراز سكونت كرده است كتابى به نام كتاب «الكمال فى ابواب الشريعه» دارد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
مؤيد الدين محمد بن عبدالكريم قمى:
از وزراء دانشمند و مدبر و مدير عباسيان بوده و در عصر سه نفر از خلفاى
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.
مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
1ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 405; فهرست طوسى: 163; رجال طوسى: 515; خلاصه 1/166.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 407; خلاصه 1/166; اشعريان قم.
عباسى «الناصر» و «الظاهر» و «المستنصر» منصب وزارت داشته است، بالاخره مورد خشم و غضب المستنصر قرار گرفت و در نتيجه به زندان افتاد و در سال 629 در محبس از دنيا رفت.مهدى بروجردى «حاج ميرزا مهدى...»:
از علماء حوزه علمى قم هستند كه مدّت مديدى در زمان مرحوم حاج شيخ عبدالكريم اداره امور طلاب را عهده دارد و در امور جارى، مشاور و كارگزار مرحوم حائرى بوده است، اكنون تقريباً منزوى و از پارسايان است در سال 1300 قمرى در بروجرد متولّد شده و در سال 1340 همراه مرحوم حاج شيخ به قم آمده است(1).
فرزند ايشان آشيخ محمد حسين بروجردى از فضلاء حوزه علمى است.
مهدى حرمى(2) قمى:
از علماء و فضلاء كنونى حوزه علمى است در سال 1319 قمرى متولد شده و فرزند مرحوم آقا حسن قمى(3) و نوه دخترى مرحوم حاج ملا آقا حسين است اساتيد او آقا شيخ ابوالقاسم كبير و مرحوم حائرى و مرحوم آسيد ابوالحسن اصفهانى بودهاند، در فقه و اصول يادداشتهاى داشتهاند كه متأسفانه در واقعه
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ معظم له در سال 1389 قمرى دار فانى را وداع كرد و در نزديك قبر مرحوم حايرى به خاك سپرده شد وى مفتخر به داشتن دامادى همچون حضرت آيت الله گلپايگانى دامت بركاته است. از آثار باقيه اوست كتب زير: كتاب بيان حقيقت ـ رد بر كتاب سنجش حقيقت ـ كتاب درد بىدرمان و يا بدبختىهاى اجتماع ـ كتاب اسلام و مستمندان. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/86; آثارالحجة 2/77; مؤلفين كتب چاپى 6/425; زندگينامه رجال و مشاهير ايران ج2.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
سيل 1313 شمسى از بين رفته است(1).
مهدى رضوى:
از فضلا و دانشمندان قمى مقيم مركز فرزند مرحوم سيد عزيزالله در سال 1307 قمرى متولد شده و پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1325 قمرى به تهران مهاجرت و شغل وكالت دادگسترى را انتخاب نموده است، مردى متواضع و مردمدار است و مورد توجه همشهريان خود مىباشد.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
2ـ حرم پناهى.
3ـ مرحوم آيت الله حاج آقا حسن در سال 1280 بدنيا آمد و در جمادى الثانيه 1347 وفات كرد و جامع معقول و منقول و داراى رياست دينى و نفوذ كلمه بود.
مهدى حكمى «حاج شيخ مهدى حكمى معروف به پائين شهرى»(2):
از دانشمندان جليل و حكماى پارساى قم بودهاند، فرزند آخوند ملا على اكبر حكمى و در سال 1280 متولد شده است، اساتيد او مرحوم محمد كاظم
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.
مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
1ـ اين بزرگوار در سن 27 سالگى به مرتبه قدسيه اجتهاد نائل آمده و در جمادى الثانى 1374 نداى حق را لبيك گفته و در جوار حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) به خاك سپرده شد. فرزند برومندش مىفرمود: پدرم رجوع به طاغوت را حرام مىدانست و لذا منزل خود را به ثبت نداد و شناسنامه نگرفت و ما را به مدارس دولتى نفرستاد و... و با رضاخان پهلوى مبارزه مىكرد. آيت الله حاج شيخ محسن حرم پناهى كه از افاضل علماء و از اعضاء محترم جامعه مدرسين حوزه علميه قم و يكى از اعضاء لجنه وسائل الشيعه مرحوم آيت الله بروجردى و مؤلف كتابهاى: شرح وسيلة النجاة و شرح كفاية الاصول و كتابهاى ديگر فرزند مترجم محترم مىباشد. ر.ك: گنجينه دانشمندان 2/134.
2ـ اين عالم پرهيزكار كه در علم و قدس و تقوا به درجات بلندى دست يافته و داراى كرامات و خوارق عادات بوده (ر.ك: آثار الحجة 1/117 تا 119 و كرامات صالحين) علاوه بر مقام فقاهت و دانائى در اصول و حديث، در فلسفه و حكمت نيز مقام والائى داشته و در تأسيس حوزه مقدسه قم با مرحوم آيت الله حائرى همكارى داشته و مدرسه رضويه قم را نيز اداره مىكرده و محل وثوق و اعتماد علماء و مردم دانش دوست قم بود و بطورى كه نوشتهاند گاهى تا حدود 15 هزار نفر در مسجد جمعه قم ـ در محل سيدان ـ به وى اقتدا كرده و سرداب و شبستانها و پشت بام مسجد پر مىشده و صفوف نمازگزاران به كوچههاى اطراف مىرسيده است. ايشان از مشايخ اجازه جمعى از علماء قم بوده است.
خراسانى(1) بودهاند، در سال 1322 قمرى به قم مراجعت و مورد توجه عموم گرديد، محضر ايشان محل ترافع و حكومت شرعيه بوده است، در سال 1360 هجرى در محلات وفات يافت.مهدى منصورى «آقا شيخ مهدى...»:
از فضلا و سخنوران فعلى شهر قم و داماد مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب است پدرش مرحوم ثقة الاسلام حاج ميرزا حسينقلى جهرودى است در سال 1323 متولد شده است و اكنون از شاگردان آية الله بروجردى است(2).
مهدى نامدار «دكتر نامدار»:
فرزند ميرزا رضاى نامدار استاد دانشگاه و رئيس دانشكده داروسازى و از مردان فعال تهران است، مدّتى شهردارى تهران را به عهده داشت و مصدر خدمات شايستهاى بوده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ و مرحوم آيت الله آقا سيد محمد فشاركى اصفهانى (م 1316)، مرحوم آيت الله حاج ميرزا حسين تهرانى (1326) مرحوم آيت الله ميرزاى بزرگ شيرازى (رهبر جنبش تحريم تنباكو) ر.ك: ميرزا شيرزاى 200.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.
مير نجات قمى(1):
اسم او مير عبدالعال و اصلاً اصفهانى است زندگى او در قرن دوازدهم هجرى و معاصر شاه سلطان حسين صفوى بوده در آتشكده آذر به عنوان يك شاعر هجوگو نامبرده شده است. مردى نسبتاً فاضل و داراى خطى خوش بوده در فنون كشتى و اصطلاحات ورزشخانه اشعارى لطيف گفته است، اين اشعار كه تقريباً دويست و پنجاه بيت است در سال 1285 هجرى قمرى در روزنامه «ملتى» تماماً درج شده و سپس در سال 1327 شمسى به صورت جزوهاى از طرف كوهى كرمانى، چاپ و منتشر گشته است، اشعار ذيل نمونه از آن است:
در گپ عشق هر آن نامه كه دلخواه بود***زينتش نام خوش حضرت الله بود
باز رفتيم به حرف فن كشتىگيرى***باز آريم جهان را ز غم ديگرى
گرچه بوسيد دگر شير صفت آهوئى***باز هنگامه كشتى است حريفان، هوئى
نيست خورشيد كه از چرخ درافتاد «بچرخ»***گل كشتى است كه تيغ گهرش داده به چرخ
گشت عريان پى كشتى بت شيرين حركات***به جمال چمن آراى محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) صلوات
داد در كشتىخصمانهدگر دست بدست***بنگاهى همه را كشت و در كشتى بست
در كشتى به گل و سرو سمن بسته اوست***«پيش قبض» همه در «پنجه» شايسته اوست
«لنگ» بر دوش چو آمد به ميان ميدان***چوب تعليم به كف واى به حال رندان
دارد آن پير جهانديده بهر فن ماهر***هر فنى را بدنى همچو فلك در خاطر
* * *
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ تذكره نصر آبادى: 342 ـ 340; ارمغان سال پانزدهم: 182 ـ 180، 285، 281، 380، 377; تذكره حزين: 66 ـ 62; فرهنگ سخنوران، حرف نون.
« ن »ناصرالدين آرام:
فرزند حاج سيد نورالدين قمى است در شهر قم تحصيل كرده و اكنون از فضلا و نويسندگان اين شهر و متصدى كتابخانه آستانه مقدسه است(1).
نبوى «سيد ابوالفضل»(2):
از فضلاء حوزه علميه قم و از وعاظ جوان و مورد توجه اهالى مىباشد.
نصر بن حازم(3):
از محدثين و فقهاء قمى است و از اصحاب امام محمد بن على العسكرى(عليه السلام)است.
ــــــــــــــــــــــــــــ1ـ وى ازدواج نكرد و بلاعقب در سال 1350هـ . ش. از دنيا رفت; آينه دانشوران: 342; در محفل روحانيان: 197; شيفتگان دانش.
2ـ اين عالم جليل فرزند حجة الاسلام والمسلمين سيد على نبوى است كه در 24 رجب 1344 هـ . ق در قم از مادر زاده شد و در شهريور 1320 ش به تحصيل علوم دينى پرداخت و از محضر مرحوم آيت الله حاج سيد محمد تقى خونسارى موفق به دريافت اجازه اجتهاد شد. از جمله استادان او از مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى شاهرودى و مرحوم آيت الله سيّد محمد داماد مرحوم آيت الله شيخ يوسف شاهرودى و مرحوم آيت الله حجت و آيت الله صدر و مرحوم آيت الله خونسارى و مرحوم آيت الله حاج سيد عبدالهادى شيرازى و مرحوم آيت الله بروجردى و مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالنبى اراكى مىتوان ياد كرد. شمار تأليفات او از 70 جلد متجاوز است و نام آنها در آخر كتاب «غالية الدرر فى مصب قاعدة الضرر» كه در سال 1385 قمرى طبع شده، آمده است. معظم له علاوه بر تأليف و تدريس در ايام محرم و صفر و رمضان در مسجد حسينآباد شميران اقامه جماعت كرده و سخنرانى مىنمايد و در سرودن شعر نيز دست دارد. ترجمه احوال و آثار او را آقاى سيد نصرالله مرتجى خونسارى ـ از شاگردان او ـ نوشته و در گنجينه دانشمندان 2/282 تا 289 آمده است و نيز ر.ك: تاريخ حكماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهين 119.
3ـ درباره نصر بن حازم قمى نك: رجال طوسى 425.
نظام دربانى:
فرزند مرحوم حاج سيد على اصغر حاجب التوليه نماينده سابق مجلس شوراى ملى در سال 1317 قمرى متولد و از مشاهير قم به شمار مىرود و مردى مؤدب و مورد احترام مردم قم مىباشد.
2ـ ايشان طبق آنچه كه فرزند محترمش طبق درخواست اينجانب نوشته در سال 1282 در يكى از قراء اطراف قم به دنيا آمد و 17 ساله بود كه روانه حوزه علميه قم شد و به مدارج عالى كمال ارتقاء يافت و در سال 1345 بنا به تقاضاى عدّه زيادى از ساكنين خيابان دامپزشكى تهران بناى ساختمان مسجد اولياء را شروع كرد و حدود بيست سال در اين مسجد به ارشاد و راهنمائى مردم اين محل همّت گماشت و بالاخره در دوم آبانماه سال 1364 ديده از جهان فروبست و دعوت حق را لبيك گفت. ايشان كتابى در شرح حال حضرت فاطمه معصومه ـسلام الله عليها ـ به نام «حيوة الست» و رسالهاى در غنا، تفسير سوره انعام و سوره عمّ، رسالهاى در عقايد به نام «چرا خدا را لازم است شناخت و معتقد به ثبوت او شد» دارد. مؤلفين كتب چاپى 6/449 و آثار الحجة 2/125.