بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب رجال قم,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     r22 - رجال قم
     fehrest - رجال قم
     r01 - رجال قم
     r02 - رجال قم
     r03 - رجال قم
     r04 - رجال قم
     r05 - رجال قم
     r06 - رجال قم
     r07 - رجال قم
     r08 - رجال قم
     r09 - رجال قم
     r10 - رجال قم
     r11 - رجال قم
     r12 - رجال قم
     r13 - رجال قم
     r14 - رجال قم
     r15 - رجال قم
     r16 - رجال قم
     r17 - رجال قم
     r18 - رجال قم
     r19 - رجال قم
     r20 - رجال قم
     r21 - رجال قم
 

 

 
 
back pagefehrest pagenext page

4ـ علامه در خلاصه: 11، نجاشى: 79 و صاحب مشتركات وى را توثيق كردهاند، شيخ در رجال: 366.
5ـ و نيز ر. ك. مجمع الرجال 1/151; رجال ابى داود: 42; رجال طوسى: 297; رجال نجاشى: 79.

احمد بن محمد بن عيسى بن عبد الله بن سعد بن مالك(1) بن الاحوص(2)الاشعرى و كنيهاش ابو جعفر است:

قرن سوم، از مشايخ فقها و محدّثين قم و زعيم مردم بوده است. به افتخار ديدار على بن موسى الرضا(عليه السلام) و ائمه هدات ديگر نائل شده، مورد توثيق و اعتماد اصحاب است(3). تأليفات او كتاب التوحيد و كتاب فضل النبى(صلى الله عليه وآله وسلم) و كتاب متعه و كتاب ديگرى در فقه است، كه احمد بن كوره آنرا مرتب و براى آن فصول و ابواب تهيّه كرده است و ديگر كتاب ناسخ و منسوخ و كتاب اضلّة و كتابى در فضائل عرب و ديگر كتابى در مناسك حج(4).(5)

احمد بن محمد بن يحيى العطار(6):

از مشايخ روات و محدثين بوده، مورد توثيق همگان است، شيخ طوسى در

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ در تاريخ قم مالك بن عامر اشعرى آمده است و اين نقل بر نقل فوق ترجيح دارد.
2ـ اين بزرگوار از كسانى است كه شهادت بر نص بر امامت امام هادى (عليه السلام) داد.
3ـ بن السائب بن مالك بن عامر.
4ـ سلطان وقت قم در امور ملكى قم به جناب ايشان رجوع مىنموده است و پاس احترام او را كه پيشواى علماى قم و شخصيت با نفوذ و چهره سرشناس علمى بوده نگاه مىداشته است (البته حاكم قم در عصر وى دو حاكم شيعه و اهل فضل به نام محمد بن على بن عيسى قمى و پدرش على بن عيسى معروف به «طلحى بودهاند».
5ـ و كتاب طب كبير و كتاب طب صغير، كتاب ملاحم و كتاب مكاسب، كتاب مسائل امام هادى (عليه السلام)، كتاب مسوخ و...
6ـ ترجمه و ذكرى از او در كتب زير آمده است: رجال نجاشى: 81، 39; فهرست طوسى: 25; رجال طوسى: 366، 409; تنزيه القميين: 11; فهرست ابن نديم: 326; لسان الميزان 1/260; تنقيح المقال 1/90 ـ 92; اعيان الشيعه 10/75 ـ 83; اختيار الكشى رقم 989; مرحوم حجة الاسلام شفتى (سيد محمد باقر) مقالهاى درباره احوال او نوشته كه در مجموعه رسائل رجالىاش (ص44 ـ 46) به چاپ رسيده است. نك: رجال طوسى: 444.
تهذيب(1) هر روايتى كه احمد بن محمد در طريقش واقع شده صحيح دانسته و ديگران مانند شيخ جزايرى صاحب كتاب حاوى(2) او را ستوده و شهيد ثانى در وجيزه او را از مشايخ اجازه شمرده است.

احمد بن اليسع بن عبد الله القمى:

ظاهراً همان ]احمد بن ظ[ حمزه باشد(3) كه ذكرش گذشت و فى الجمله ابنداود(4) در رجال خود همين نام را ذكر و توثيق كرده است عقيده اين كه اين احمد با احمد بن حمزة بن اليسع يكى است، از ميرزا احمد استرآبادى و نيز صاحب كتاب منتهى المقال مىباشد.

احمد خوانسارى (حاج سيّد)(5):

از علماى بزرگ معاصر و از زهاد بنام است فرزند حاج ميرزا يوسف امام جمعه. و در سال 1309 قمرى در خونسار متولّد شد. اساتيد او علامه طباطبائى

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ واستبصار.
2ـ شيخ عبد النبى جزائرى صاحب كتاب «حاوى الاقوال فى معرفة الرجال».
3ـ درباره احمد بن حمزة بن اليسع بن عبد الله قمى نك: رجال نجاشى: 90; رجال طوسى: 409; خلاصه 1/14.
4ـ و در درايه وى را توثيق نموده است.
5ـ نسب شريف ايشان به سى واسطه به امام موسى بن جعفر (عليه السلام) مىرسد و اين شخصيّت والا مقام و مرجع بزرگ شيعه حق عظيمى بر گردن حوزههاى علميه و فضلاء و دانشمندان داشت و به حق «اسوه تقوى» و «مجسمه فضيلت و پاكى» بود كه زندگى سراسر درس آموزش يادآور حيات انبياء و اوصياء طاهرين ـ سلام الله عليهم اجمعين ـ است، مجتهد توانايى كه طبق گفته استاد بزرگوارش مرحوم حاج شيخ عبد الكريم حائرى اجتهاد را به هر معنى تفسير كنيد، آقاى خوانسارى مجتهد است و عدالت را به هر معنى بگيريد، او عادل است».
يزدى و آخوند ملا محمد كاظم خراسانى و آيت الله حائرى(1) بودهاند و پس از سى سال توطن در قم(2) بنا به خواهش مردم تهران به اين شهر مهاجرت و مردم را از خرمن دانش خويش مستفيد مىفرمايند(3).

احمد رحيمى(4):

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ اساتيد ديگر ايشان عبارتند از مرحوم سيد على اكبر بيدهندى، مرحوم حاج مير محمد صادق احمد آبادى اصفهانى، مرحوم شيخ الشريعه اصفهانى، مرحوم ميرزا حسين نائينى و مرحوم آقا ضياء عراقى و مرحوم سيد ابو تراب خونسارى و مرحوم ميرزا على اكبر حكيم يزدى، و مرحوم حاج ميرزا محمد حسن رياضى.
2ـ معظم له طى مدّت اقامت خود در قم ضمن شركت در درس مرحوم حائرى و مرحوم ميرزا على اكبر حكيم و ديگران، خود حوزه درسى مهمّى داشت و شاگردان بسيارى را تربيت كرد تا در سال 1370 (= 1330 هجرى شمسى) كه مرحوم حاج سيد يحيى عالم مشهور تهران رحلت كرد، علماء و شخصيتهاى موجه تهران از مرحوم آيت الله بروجردى درخواست عالمى پرهيزكار براى اداره حوزه تهران و راهنمائى مردم شدند كه آن مرحوم از آقاى خوانسارى درخواست حركت به تهران را كرد و معظم له پذيرفتند و در تهران ساكن گرديدند و شاگردان بسيارى را پرورده و خدمات شايان توجهى به فرهنگ اسلام كردهاند: فهرست مؤلّفات ايشان1ـ جامع المدارك ـ فقه استدلالى و شرح مختصر النافع مرحوم محقق حلى است كه در 7 مجلّد به چاپ رسيده.
2ـ تعليقه بر «عروة الوثقى» در اين تعليقه افكار و نظرات خود را آنجا كه با مرحوم سيد صاحب عروه اختلاف نظر دارد بيان مىكند.
3ـ العقائد الحقه.4ـ رساله عمليه.5ـ مناسك حج.
3ـ سرانجام اين عالم بزرگوار پس از عمرى تلاش و مطالعه و تدريس و تحقيق در 27 ربيع الثانى 1405 (= 29/10/1363) دار فانى را وداع و در قم كنار مرقد مطهّر حضرت فاطمه معصومه (عليها السلام) به خاك سپرده شدند. ما به پاس قدردانى از مقام علمى و تقواى اين عالم بزرگ شرح حال مختصرش را پس از وفاتش در مجله نور علم ش8، سال 1363 از ص11 تا ص18 آوردهايم.
4ـ از ايشان تاكنون طى سه دوره پرفراز و نشيب در طول 28 سال روزنامه نگارى (از شهريور ماه 1330 لغايت شهريور ماه 1358) مجموعاً 386 شماره هفتگى نامه پيكار مردان و انقلاب بيرنگ و ده شماره (يكسال) ماهنامه پيكار مردان در قم چاپ و نشر شده است:2ـ گنجينه دانشوران در 221 صفحه ديماه 1339 كه با تعليقات اينجانب آماده چاپ است.
3ـ تاريخچه روزنامه نگارى در قم در 101 صفحه، اسفندماه 1348.
4ـ كارنامه شانزده ساله آموزشگاه ملى مسعود را پس از صدور فرمان تحصيل رايگان در 36 صفحه، ارديبهشت ماه 1353.
5ـ پنجه خونين استعمار در آستين باب در 143 صفحه، آذرماه 1357.
6ـ در راه نهضت ملّى ايران در 83 صفحه، فروردين ماه 1358.
7ـ صنعت مرغدارى (فنى و تجربى) در 79 صفحه، مرداد ماه 1361.
8ـ خواجه بده رسان در 112 صفحه مرداد 1362.
9ـ سيرىدر زندگى ومقايسهاعمال معدود رهبران ملل چاپنشده.
10ـ گلچينىاز آثار بزرگان علم و ادب چاپ شده. ر.ك: تاريخچه روزنامه نگارى در قم، كتاب شناسى آثار مربوط به قم: 196. و شناسنامه مطبوعات ايران: 119.
متولّد 1304 شمسى، مدير روزنامه و مجله ماهنامه پيكار مردان در قم، جوانى فعّال و نويسنده و روش روزنامه نگارى او قابل ملاحظه است، پيكار مردان شش سال است، كه مرتّب منتشر مىگردد.

احمد روحانى (حاج آقا):

فرزند مرحوم حاج سيد صادق مجتهد قمى است وى پس از تحصيلات مقدّماتى در قم(1) به نجف اشرف رفته و از محضر آيت الله عراقى و آيت الله نائينى و آيت الله اصفهانى مستفيد گرديد(2)، و سپس به تهران مهاجرت نموده و

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ در محاضر آيات الله العظام: مرحوم ميرزا ابو الحسن رفيعى قزوينى و ميرزا سيد على يثربى كاشانى و مرحوم حاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى و مرحوم حاج سيد محمد تقى خوانسارى و مرحوم حاج شيخ حسن فاضل و در سال 1344 هـ ق جهت تكميل معلومات عازم نجف شد.
2ـ سپس به قم مراجعت و مجدداً از محضر مرحوم حاج شيخ عبد الكريم حائرى استفاده كرد تا آنكه حوادث روزگار اوضاع تحصيل حوزه را پريشان نمود و وى به اين علّت و علّتهاى ديگر از جمله احتياج شديد جامعه به امر تبليغ، به قزوين سفر كرد و حدود سه سال و خوردهاى در آن شهر به تبليغ پرداخت و آنگاه به مناسبت پيش آمد فاجعه رفع حجاب در 17 دى جلاى وطن كرد و مدّت ده سال در كربلا مجاور شد و از افادات مرحوم آيت الله قمى استفاده علمى كرد و در طى اين مدّت، شش مرتبه جهت تبليغ به هندوستان رفت و در ملازمت آيت الله قمى براى اعاده حجاب زنان به ايران سفر كرد و پس از جنگ جهانى دوّم ـ كه اوضاع دينى ايران نسبتاً رو به بهبودى گذاشت به ايران مراجعت و در تهران ساكن شد. تأليفات ايشان بدين شرح است: 1ـ سر السعادة (اين كتاب توسط آقاى ابو القاسم دانش آشتيانى با نام رمز نيكبختى به فارسى برگردان شده است). 2ـ كتاب تسلية المريض 3ـ كتاب خاطرات. 4ـ كتاب كفاية النحو.
فعلاً يكى از مبلغين و ائمه جماعت تهران است(1).

احمد زنجانى (حاج سيد(2)):

در سال 1308 در زنجان متولّد شده و پس از مدّتى تحصيل در سال 1346 به قم مهاجرت و به تعليم و تدريس اشتغال دارند ـ ايشان از دانشمندان حوزه علميه قم و مورد علاقه عموم مردم و طلاب علوم دينيه هستند، تأليفاتى دارند كه بعضى از آنها چاپ نشده است. كتاب اخير ايشان كه مجموعهاى از علوم مختلف است به شيوه كشكول شيخ بهاء الدين و زنبيل فرهاد ميرزا تأليف و به نام «الكلام يجر الكلام) ناميده شده است، ايشان را فرزند خلفى است به نام سيد

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ معظم له در سال 1388 قمرى به رحمت حق پيوسته و در قم قبرستان شيخان نزديك قبر ميرزاى قمى دفن گرديده. مرحوم آيت الله حاج ميرزا محمد على شاه آبادى تهرانى يكى از دامادهاى ايشان بوده است.
2ـ مرحوم آيت الله زنجانى فقيهى بزرگ و پارسايى پرهيزكار و متخلق به اخلاق الهى بود. اساتيد معظم له عبارتند از: مرحوم آيت الله حاج شيخ زين العابدين زنجانى و مرحوم آيت الله ميرزا عبد الرحيم فقاهتى، مرحوم آيت الله آقا ميرزا ابراهيم فلكى حكمى زنجانى و مرحوم آيت الله آقا شيخ عبد الكريم خوئينى زنجانى و عالم مجاهد آقا ميرزا احمد زنجانى و مرحوم استاد حاج سيد حسن زنجانى و مرحوم آيت الله حاج آقا محمد آقا زاده و مرحوم آيت الله حاج ميرزا محمد صادق خاتون آبادى و مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد رضا نجفى اصفهانى (مشهور به مسجد شاهى) و مرحوم آيت الله حائرى. فعاليتهاى اجتماعى و خصوصيات اخلاقى آن مرحوم را در «نجوم امّت» دوره سوّم، ش2، ببينيد.
موسى شبيرى(1)، كه با سن كم داراى مقام والاى علمى هستند.

احمد طباطبائى قمى:

فرزند مرحوم حاج سيد على صديق متولّد 1282 قمرى پس از تحصيلات مقدماتى در سال 1345 قمرى به تهران مهاجرت و پس از مدّتى اشتغال به تحصيلات عاليه در عدليه عهدهدار مشاغل قضائى شده است و در سال 13]13 [شمسى شغل وكالت را انتخاب كرده اكنون نيز به همين شغل اشتغال دارد، سخنورى توانا و نويسندهاى دانشمند و سياستمدارى واردست، در دوره نوزدهم از طرف همشهريان خود به نمايندگى مردم به مجلس قدم نهاد، و وكالت عدليه را به وكالت مردم در وضع قوانين تعميم داد.

احمد طباطبائى (حاج آقا):

فرزند مرحوم سيد محمود و برادر بزرگوار آيت الله قمى است وى از علماء بزرگ و متقى قم محسوب مىشدند، مورد توجه اهالى و در صحن بزرگ اقامه جماعت مىنمودند. وفات سنه 1332 قمرى(2).

احمد نعمت الهى:

از ادباى معاصر شهر قم است، مردى فاضل و چندين تأليف دارد(3)، شعر

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ از مدرسان بزرگ و مراجع بزرگوار تقليد.
2ـ حاج شيخ آقا بزرگ تهرانى در طبقات اعلام الشيعه: 122 ومؤلّف گنجينه دانشمندان 1/131 سال وفات وى را 1334 ذكر كردهاند. مدفنش قبرستان شيخان است و نيز در ترجمه او مراجعه شود به: دايرة المعارف تشيّع 1/206.
3ـ فهرست تأليفات ايشان از اين قرار است: 1ـ نسرين و آزاد (منظوم) 2ـ عالم انتقام 3ـانديشههاى من يا دامنههاى خيال كه اين سه جلد به چاپ رسيده است. و نام كتب چاپ نشده او به قرار ذيل است: عبد و معبود، انديشههاى يك بنده، صد چكامه.
خوب مىگويد و تخلّصش (شهره) مىباشد اشعار ذيل از اوست.
در ره جانانه روزى ترك سرخواهيم كرد***باز چشم مست مه رويان حذر خواهيم كرد
در قمار عشق عقل و دين و دل خواهيم باخت***يا در اين سودا بسى كسب هنر خواهيم كرد
آتشاندر خر من بيحاصلان خواهيم زد***عالمى زين شعله پرشور و شرر خواهيم كرد
«شهره» سرو آسا قد آزادى افرازيم باز***شهرت سرسبزى خود بيشتر خواهيم كرد

احوص بن سعد بن مالك الاشعرى(1):

از مردان رشيد و جنگاوران شجاع قرن اول هجرى است، در كوفه متولّد و جوانيش در همان شهر گذشته است مدّتى در زندان حجاج بن يوسف ثقفى محبوس بود و سپس در سال 73 هجرى با برادرانش عبد الله و نعيم و عبدالرحمن به قم مهاجرت كرد، در ابتداى سكونتش در شهر قم، حملات و ايلغارهاى ديلمى را با شجاعت از اين ناحيه دفع كرد و موقعيت اشعريان را مستحكم نمود، مردى خشن، متهور و بى باك بوده است.

آخوند ملا غلامحسين(2):

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ درمورد او نك: تاريخ قم; اشعريان قم (ميراث اسلامى و نامه قم ش1).
2ـ وى معروف به «شاه زيدى» بوده و از زهاد و علماى ابرار قم محسوب مىشده و در نوشتن قبالههاى شرعى و ساير مكاتبات يد طولايى داشته و براى انجام اينگونه امور در صحن امامزاده زيد حجره اى داشته است. گنجينه 1/147. واشعار زير نيز از اوست:
اى به رويت همه را روى نياز***وى به سويت دل و جان در پرواز
همه كس را بدرت چشم اميد***هر كه را با تو رهى باز زراز
خوان اطعام تو گسترده به خلق***باب احسان تو بر يكسره باز
دست بخشايش وجود تو بلند***دامن لطف و عطاى تو دراز
پاى انديشه ما قاصر و لنگ***راه ادراك تو در شيب و فراز
قومى از باده عشقت سرمست***دستهئى با غم و حرمان دمساز
جمعى از وصل تو آسوده خيال***خلقى از هجر تو در سوز و گداز
هر كه با ياد تو نحوى ذاكر***هر كه با فكر تو نوعى به نماز
كشته ليلى حسنت مجنون***وآله عشق تو محمود و اياز
نيست از حيطه فيض تو بدر***عاشقان را چه حقيقت چه مجاز
(شهره) را حد ثناگوئى نيست***خود به توصيف ثنايت پرداز
منظومه انديشههاى من يا دانههاى خيال: 8.
آنجا كه عقل و دانش و ادراك ره نبرد***هر بىخرد خطاست در آن ره قدم زند
در آن حرم كه دل به دل محرمان طپد***نامحرمى چگونه تواند كه دم زند

از فضلا]ء[ قم، در امامزاده زيد اقامه جماعت مىكرده است از آيت الله سيدمحمد كاظم يزدى در مسائل شرعى سئوالاتى كرده و سپس با جوابهاى آن، به طبع رسانيده است.

ادريس بن عبد الله القمى، ابو القاسم(1):

از علماء بزرگ قم و از اصحاب حضرت صادق(عليه السلام) است.

ادريس بن عبد الله سعد الاشعرى(2):

نجاشى(3) او را از ثقات محدثين شمرده است. ابو جرير زكريا القمى فرزند او است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ درباره او نك: رجال طوسى: 100.
2ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 104; فهرست طوسى: 38; رجال طوسى: 150; خلاصه 1/13.
3ـ رجال النجاشى: 104.

ادريس بن عيسى الاشعرى القمى(1):

اواخر قرن دوّم، به شرف ديدار امام على بن موسى الرضا]ع[ مفتخر شده است، مرحوم علامه، در كتاب خلاصه(2) او را توثيق فرموده.

اسحق بن آدم بن عبد الله بن سعد الاشعرى:

اواخر قرن دوّم و برادر زكريا بن آدم است و به ديدار امام على ابن موسى الرضا نائل آمده وصاحب كتابى است كه شيخ در فهرست خود از آن ياد مىكند(3).

اسحق بن عبد الله بن سعد بن مالك الاشعرى(4):

از ثقات و معتمد قميين و از حضرت صادق و امام كاظم (عليهما السلام) روايت مىكند، فرزند او احمد از مشاهير است نجاشى(5) ترجمه او را ذكر و توثيقش كرده است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ درباره او نك: رجال طوسى: 367، خلاصه 1/12.
2ـ خلاصه 1/12، و رجال النجاشى: 73، علامه گويد: وى يك حديث از امام رضا (عليه السلام)استفاده و روايت كرده است.
3ـ قبر ايشان در شيخان قم است.
4ـ در ترجمه او نك: اتقان المقال: 24; اعيان الشيعه 3/271; بهجة الآمال 2/199; تنقيحالمقال 1/114; تهذيب المقال 3/92; جامع الرواة 1/82; رجال برقى: 28; رجال حلى: 11; رجال ابن داود: 48; رجال طوسى: 107 و149; رجال نجاشى: 53; فهرست طوسى: 16; لسان الميزان 1/365; مجمع الرجال 1/187; معالم العلماء: 27; معجمالثقات: 15; معجم رجال الحديث 3/50 و79; منتهى المقال: 50; منهج المقال: 53; نقدالرجال: 40; هدايةالمحدّثين: 180; الوجيزة: 27; احسن التراجم 1/64 ـ 65.
5ـ رجال النجاشى: 73.

اسماعيل بن آدم بن عبد الله بن سعد الاشعرى:

از وجوه رجال قم است صاحب مشتركات و نجاشى او را توثيق كردهاند، شهيد ثانى او را با اسمعيل بن سعد الاحوص الاشعرى يكى مىداند.

اسمعيل بن سعد الاحوص الاشعرى(1):

علامه و شيخ منتجب الدين او را از اصحاب امام على بن موسى الرضا]7 [و از ثقات شمردهاند، اين اسمعيل بنا به اعتقاد شهيد ثانى و محقق همان اسمعيل بن آدم بن عبد الله است كه ترجمهاش پيش از اين بلا فاصله ذكر شد.

اسمعيل بن عبد الله البجلى القمى:

از وجوه اعراب قم و پدر احمد بن اسمعيل مشهور به سمكه است.

اسمعيل بن محمد:

به قول شيخ صاحب فهرست(2) از دانشمندان قم بوده و كتابى به نام (المعرفة) نوشته است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ درباره او نك: اتقان المقال: 25; اعيان الشيعه 3/366; بهجة الآمال 2/267; تنقيح المقال 1/134; توضيح الاشتباه: 59; جامع الرواة 1/96; جامع المقال: 56; رجال برقى: 51; رجال حلى: 8; رجال ابن داود: 50; رجال طوسى: 367; قاموس الرجال 2/35; لسان الميزان 1/407; مجمع الرجال 1/212; معجم الثقات: 17; معجم رجال الحديث 3/137; منتهى المقال: 55; منهج المقال: 57; نقد الرجال: 44; هداية المحدّثين: 19; الوجيزة: 27; احسن التراجم 1/74.
2ـ فهرست طوسى.

اسمعيل (حاج سيد اسمعيل):

از علماء بزرگ قم و شاگرد حجة الحق مرحوم ميرزاى قمى بوده است پس از فوت مرحوم ميرزا، در تدريس كتاب مشهور او (قوانين) از همگان گوى سبقت ربوده، دانشمندى زاهد و عارفى سالك بوده است(1). گويند يكى از مرشدين و عرفاء هندوستان در سفرى كه از اعتاب مقدسه مراجعت مىكرده است در او تأثير بخشيده و او را به لذّت روحانى رياضت آشنا ساخته است در سال 1263 قمرى وفات يافته(2).

اخگر قمى (بيگدلى)(3):

اسمش عبد الرشيد (محمد رشيد ظ) خان فرزند حسنعلى بيك(4) (شرر) و نواده لطفعلى خان (آذربيگدلى) از ادبا و قصيده سرايان به نام معاصر معتمد الدوله (منوچهرخان) بوده و قصائد بسيارى در مدح وى سروده است، اخگر در جوانى به فضل و ادب شهره گشت و علاوه بر مرتبت بلندى كه در شعر و شاعرى داشت داراى خطى خوش و نستعليق بسيار دلپسند بود. پاره اى از

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ و توليت حضرت فاطمه معصومه (عليها السلام) نيز با او بوده.
2ـ در ايوان طلاى حضرت فاطمه معصومه (عليها السلام) دفن شده است ر. ك. مكارم الآثار: 1719.
3ـ در منتخب الرجال ـ بخش شعراء ـ آمده: در ايام صدر اعظمى حاج ميرزا حسين خان مشيرالدوله يك چندى استيفاى اجراى وزارت خارجه مرجوع شد از جانب دولت به امارت ديوانخانه عدليه خراسان، مأمور كه فيصل امورات عامه رعايا را به ميزان شرعى بدهد در بين راه قصيدهاى در مدح ثامن الحجج (عليه السلام) سرودو متولى آستان مبارك به او هدايائى بخشيد، وى به مدّت دو سال در ارض اقدس انجام وظيفه و در سنه 1297 به دار آخرت شتافت و در توحيد خانه مباركه دفن گرديد. وى فرزندى به نام «آزر» دارد و علامه سيد محسن امين در اعيان الشيعه در حق او گفته: «شاعر اديب، من شعراء الفرس، له ديوان بالفارسية» ر. ك.: مقدمه فغان دل; اعيان الشيعه ج5، طبع اول ص9.
4ـ حسينعلى بيگ.
قطعاتش (]كه[ اگر منتشر شود همچون كاغذ زر مىبرند و چون گنجگهر نهانش مىدارند) نزد فاميل محترمش محفوظ است; ديوان شعرى دارد كه(1) به نوشته صاحب مدائح المعتمديه(2) «كاطباق الذهب مشحون بالدرر» است.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ ر. ك. الذريعة 9/357.
2ـ محمد على بهار بن آقا ابو طالب مذهّب اصفهانى.

« ب »

بابويه بن سعد بن محمد بن الحسن بن بابويه(1):

فقيه و مفسّر قرآن بوده است، كتابى در مسائل فقهيه(2) نوشته و آن را (صراط المستقيم) نام نهاده است.

باقر خاكزاد:

از قضات دادگسترى و مردى فاضل است اكنون با آخرين رتبه قضائى بازنشسته شدهاند.

بيگدلى:

خانواده بيگدلى(3) از خاندانهاى قديم قم مىباشند. شخصيتهاى زيادى از اين خانواده بر خاسته كه ذكر چند نفر از مشاهير آنها خواهد آمد در اينجا بىمناسبت نيست نام ]محمد[ حسين ضيائى بيگدلى(4) معاون بازرسى دارائى كل كشور را جزء مشاهير اين خانواده ذكر كنيم.

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ وى از مشايخ منتجب الدين بن بابويه است و كتاب صراط المستقيم خود را بروى قرائت كرده است ر. ك. طبقات اعلام الشيعه ـ الثقات العيون فى سادس القرون: 30; و در فهرست منتجب الدين: 42، بابويه بن سعيد آمده است و نيز ببينيد: امل الآمل: 463; جامع الرواة 10/115; تنقيح المقال 1/160; منتهى المقال: 62; روضات الجنّات: 584.
2ـ و اصوليه.
3ـ دكتر غلامحسين بيگدلى شاملو به نام تاريخ بيگدلى شاملو نوشته است كه توسط انتشارات فتحى به چاپ رسيده است.
4ـ دكتر محمد حسين ضيائى بيگدلى مؤلف كتاب انگيزه قيام امام حسين(عليه السلام) است. ببينيد: تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير 2/309.

باقر طباطبائى قمى (حاج آقا):

از علماى بزرگ تهران و فرزند مرحوم آيت الله قمى است ايشان صرف نظر از مقام علمى كه دارند داراى فضيلت و تقوى بوده و مورد توجه مردم تهران مىباشد و از ائمّه جماعت نيز بشمارند.

« پ »

پيشوائى:

خاندان پيشوائى يكى ديگر از خاندانهاى قديم قم است نام چند نفر از بزرگان و مشاهير آنها ذكر خواهد شد يكى از شخصيّتهاى معاصر اين خاندان عباسى پيشوائى است كه از نويسندگان ارجمند و قضات فاضل مملكت و اكنون دادستان اصفهان مىباشند.

« ت »

تاج الملك ـ ابو الغنائم ـ :

از دبيران و منشيان عصر سلجوقى است پس از قتل خواجه نظام الملك طوسى در نهاوند، به وزارت ملك شاه رسيد و چون بعد از چندى ملكشاه نيز به سراى باقى شتافت، وزارت سنجر را عهده دار گرديد، شايد وزارت او به اين دليل باشد كه حكومت سلجوقى با وزارت او خواسته است كه پيروان اسماعيليه را در منازعاتشان با سلجوقى تنها و بىپناه كرده باشند زيرا مردمان شيعه عراق تا آن زمان پناهگاه مناسبى براى فدائيان و مبارزان حسن صباح بودند. اين وزير مردى لايق و با حزم، مآل انديش بوده و شيوه خواجه نظام الملك را در اداره امور به كار مىبست(1).

تقى(2) رزاقى:

از شعراى معاصر قم است(3) كه چند سال قبل به تهران مهاجرت كرده و در بانك ملى تجريش مشغول مىباشد آثار ايشان زياد است(4) ولى متأسفانه از

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ آثار الوزراء عقيلى: 216; وزيران ايرانى از بزرگمهر تا امير كبير: 172.
2ـ فرزند حاج محمد مهدى كاشانى متولّد 1296 ش و متوفى 1369.
3ـ ر. ك. سخنوران نامى معاصر 3/105 و چاپ جديد 3/1518; مؤلّفين كتب چاپى 2/220; تاريخ تكايا و عزادارى قم: 105 و104; فرهنگ شاعران زبان پارسى: 227.
back pagefehrest pagenext page
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation