بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب رجال قم,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     r22 - رجال قم
     fehrest - رجال قم
     r01 - رجال قم
     r02 - رجال قم
     r03 - رجال قم
     r04 - رجال قم
     r05 - رجال قم
     r06 - رجال قم
     r07 - رجال قم
     r08 - رجال قم
     r09 - رجال قم
     r10 - رجال قم
     r11 - رجال قم
     r12 - رجال قم
     r13 - رجال قم
     r14 - رجال قم
     r15 - رجال قم
     r16 - رجال قم
     r17 - رجال قم
     r18 - رجال قم
     r19 - رجال قم
     r20 - رجال قم
     r21 - رجال قم
 

 

 
 
back pagefehrest pagenext page

صدقة بن بندار القمى، ابو سهل:

زندگى او در قرن سوم هجرى بوده است، از راويان و از محدثان بزرگوار و صالح بوده است، علامه در كتاب خلاصهاو را توثيقكرده وكتابى بهنام «التجمّل و المروّة»براىاو بدستمىدهد، وفاتشرا در سالسيصد ويكهجرى نوشتهاند(1).

صهباى قمى(2):

نامش تقى و فرزند ملا يدالله بوده است، اين شاعر از معاصرين و دوستان نزديك آذر بيگدلى و مصاحبت وى را در محضر سيد على مشتاق اصفهانى(3)

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ و نيز ر.ك: بهجةالآمال فىشرح زبدةالمقال 5/35; رجالنجاشى: 204; خلاصه 1/89.
2ـ الذريعة 9/623; معجم مؤلفى الشيعه: 249; ريحانة الأدب 5/316; نتايج الافكار 425; تذكره اختر 1/113; تجربة الاحرار و تسلية الابرار 1/434 تا 436; مواد التواريخ: 104; تذكره سخنوران قم: 214; سفينة المحمود 2/323; مجمع الفصحاء 5/699; دويست سخنور: 203; تاريخ ادبيات براون 4/208; نگارستان دارا: 424; گلزار جاويدان 2/822; اختر 1/113.
3ـ وى از شعراى قرن دوازدهم هجرى است و ديوان او داراى حدود 6 هزار بيت است و دو نسخه خطى از آن كه ابيات يكى در حدود سه هزار و ديگرى در حدود سه هزار و سيصد مىباشد و به شماره 254 و 255 در كتابخانه مدرسه سپهسالار موجود است، ماده تاريخ وفات وى را يكى از دوستانش به صورت زير بيان داشته:
بهر تاريخ او نوشت رفيق***جاى مشتاق در جنان بادا
= 1117

داشته است، و تخلصش را از مشتاق گرفته است، صاحب آتشكده، صهبا را بسيار ستوده و بيت زير را از صباحى درباره تاريخ وفات وى نقل و تصريح كرده است كه مصراع دوم ماده تاريخ است:
كلك صباحيش زد نقل(1) از براى تاريخ***«دايم بود زكوثر لبريز جام صهبا»= 1191 ]هـ. ق[اجداد صهبا از دماوند بوده و خود او در آنجا درگذشته است، صهبا قطعه مناسبت عروسى دوستش لطفعلى آذر بيگدلى متضمن ماده تاريخ آن(2) سروده كه مورد تحسين بسيار قرار گرفته و آذر درباره آن قطعه مىگويد قطع نظر از تعارفات رسمى از براى عروسى به اين مناسبت كم اتفاق افتاده و نهايت امتياز دارد، اين است آن قطعه:
شمع بزم اهل فكر آذر، كه هست***محفل افروز سخن چون انورى
آنكه باشد نوعروس طبع او***غيرت افزاى بتان آذرى
از نكو سنجيدن دُرهاى نظم***هست بازار سخن را جوهرى
آمدش در بر زدور اختران***دخترى چون زهره در نيك اخترى
كلك صهبا بهر تاريخش نوشت***(زهره) آمد در كنار (مشترى)(3)

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ ]نقش[.
2ـ يعنى سال 1167.
3ـ مقصود جمع كلمه «زهره» با كلمه «مشترى» است كه به حساب جمل 1167 باشد. و اين رباعى نيز از اوست:
تا ساغر مهر و جام مه گشت پديد***چيزى به جهان كسى به از باده نديد
آيا چه گرفتش به بها آنكه فروخت***آيا به عوض چه داد آنكه خريد
و نيز بنگريد: تاريخ علماء و شعراى گيلان ص148; مجمع الفصحاء 5/699.

« ع »

عامر بن نعيم القمى:

اوائل قرن چهارم از محدثان و فقهاء دوره خود بوده است، ابن ابى عمير و حماد بن عثمان(1) از او روايت مىكنند، شيخ صدوق(2) به قرينه روايت ابن ابى عمير او را موثق دانسته، ولى علامه ]حلى ظ[ در كتاب خلاصه روايات او را «حسن» شمرده است.

عباس بن معروف، ابوالفضل:

از محدّثان صالح و موثق قم بوده است، نجاشى و علامه و صاحب مشتركات او را به راستگوئى و ثقه بودن وصف كردهاند، شيخ منتجب الدين در فهرست تأليفاتى از او بدست مىدهد(3).

عباس صبوحى (شاطر عباس):

فرزند محمد على در تاريخ 1275 شمسى در قم متولد شده و در تهران به شغل خبازى اشتغال داشته است، صبوحى شاعرى است لطيفه پرداز و خوش قريحه كه طبع روانش پرده بر روى «بيسوادى» او كشيده است، اين كه كلمه «بيسواد» را دربارهاش استعمال مىكنيم از اين جهت است، كه او شاعرى را از

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ از اصحاب اجماع است. بنگريد: الفقيه ـ مشيخه ـ 4/38; الكافى 3/392; التهذيب 2/374 به نقل از منتهى المقال 4/52.
2ـ وحيد بهبهانى در تعليقه: 176.
3ـ درباره او نك: رجال نجاشى: 281; فهرست طوسى: 118; رجال طوسى: 382; خلاصه 1/118; منتهى المقال 4/70; تعليقه شهيد ثانى بر خلاصه: 56.
كسى نياموخته و به مكتب نرفته و استادى نديده است، و بنا بر اشتهار، خواندن و نوشتن نيز نمىدانسته، اگر اين معنى صحيح باشد و باور كنيم كه سواد نداشته و خواندن و نوشتن نياموخته باشد بايد اعتراف كرد كه قريحه او چنان عالى و سرشار بوده كه اين نقص را جبران كرده است، ولى از نظر دور نبايد داشت، كه علاقهاش به شعر و شاعرى او را به شنيدن و حفظ اشعار و غزليات شعراى پيشين وا داشته و همين امر يك مبدء عالى و سرچشمهالهامى براى شاعرى او قرار گرفته است، معروف است كه وقت نان پختن نويسندهاى را كنار خود مىنشانده و در ضمن كار شعر مىسروده و نويسنده معهود يادداشت مىكرده. مردان معمّر تهران او را به خاطر دارند و شيوه كار او را نقل مىكنند. وفات او در سال 1315 شمسى بوده است(1).
غزل زير از او است:
بر جان شرار عشقت خوش مىكشد زبانه***باور نداشت بختم، اين دولت از زمانه
ديشب دل پريشم با خويش شكوه مىكرد***گاهى ز دست زلفت گاهى زدست شانه

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ در مجله يادگار سال 2 ش2 آمده است.. در دوازده سال پيش... بعضى از مطابع... اشعار شعراى متوسطى مانند مؤمن و نادم ومشتاق و ديگران را كه اتفاقاً برخى از آنها به نام صاحبان خود قبلاً در حواشى مثنوى شاه و درويش هلالى جغتائى و مثنوى ذو بحرين و ذو قافيتين اهلى شيرازى در طهران چاپ شده بود به شاطر عباس صبوحى نامى نسبت داده و چندين بار آنها را به نام همين شاطر آقاى شاعر كه معلوم نبود از كجا آمده و چطور شاعر شده چاپ كردند و شايد اصلاً چنين كسى هم وجود نداشت و به كلى نام ساختگى بود و...!! قضاوت درباره اين سخنان به عهده خوانندگان. به هر تقدير ديوان شعر او در 4 جزء در طهران 1306 ـ 1307 ش در قطع جيبى و سنگى، 168 صفحه چاپ شد بعداً هم در مشهد چاپ سربى گرديد و اخيراً هم به كوشش حسن گل محمدى در تهران انتشارات پاسارگاد در 70 صفحه به چاپ رسيده است. ر.ك: پيك كتاب ص19; غزليات مرحوم شاطر عباس صبوحى جزوه سوم چاپ كتابخانه گودرزى ستوده و...
خواهم كه چون سكندر گرد جهان، بگردم***شهد لبت بنوشم، آب بقاء بهانه(1)

عباس فيض (ميرزا عباس):

فرزند مرحوم آيت الله ميرزا محمد فيض و از فضلاء حوزه علميه و از دانشمندان و نويسندگان قم است، تأليفات زيادى از ايشان انتشار يافته است، از جمله «بدر فروزان» در تاريخ آستان قدس رضوى(عليه السلام)، و «انجم فروزان»(2)، و «جدى فروزان» است(3). ايشان در علم تاريخ و انساب داراى اطلاعات زياد و ذيقيمتى است(4).

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ تمام غزل در ديوان او ص9 و 10 آمده است.
2ـ در باب معرفى مزارات قم و مباحثى پيرامون انساب امامزادگان و كلياتى در تاريخ شهر قم و البته از امامزادگانى در اين كتاب سخن رفته است كه فرزندان يكى از شش امام نخستين شيعه بودهاند.
3ـ در صفحات 15 ـ 130 و 213 ـ 239 و 259 ـ 304 مطالبى مربوط به قم و مزارات اين شهر آمده است (كتاب شناسى آثار مربوط به قم ص199).
4ـ فهرست مؤلفات ديگر اين نويسنده به شرح ذيل است: گنجينه آثار قم (كه جلد اول حاوى كلياتى مربوط به قم و رجال علمى آن و بخش ديگرش مربوط به زندگانى حضرت معصومه(عليها السلام) و وصف ابنيه آستانه مقدسه و جلد دوم آن توصيف ديگر مزارات و بناهاى قديم قم (در محدوده سابقش كه شامل تفرش و محلات و ساوه، و فراهان و اردهال و... بوده است، گويا اين كتاب جلد سومى هم دارد كه چاپ نشده است; قم و روحانيت (در اين كتاب علاوه بر مباحث اجتماعى و انتقادى كه عمده مباحث كتاب را تشكيل مىدهد، بحثهائى تاريخى مربوط به قم وچگونگى تأسيس حوزه نيز به چشم مىخورد; تاريخ كاظمين 2 جلد كه جلد اول آن چاپ شده است; كتاب خلاصة المقال در احوال ائمه و آل در دو جلد كه جلد اول آن چاپ شده است; تاريخ پاكستان در ده جلد كه جلد اول آن چاپ شده است و فهرست آثار غير مطبوع ايشان در گنجينه دانشوران 138 ـ 128.
ترجمه ايشان در اين كتابها نيز آمده است: مؤلفين كتب چاپى 3/669; مقدمه تاريخ كاظمين; چهره مطبوعات معاصر 228; و فرهنگ تراجم نگاران.

عباس صفائى قمى (حاج شيخ عباس...)(1):

از فضلا و دانشمندان كنونى حوزه علميه قم است، فرزند مرحوم حاج شيخ محمد على حائرى قمى است. در سال 1322 قمرى در شهر سامرا متولد شده است، تحصيلات او در قم بوده و از پدر خود و همچنين آيت الله حائرى يزدى مستفيد گشته است اكنون عهدهدار تدريس در حوزه علميه قم هستند و در مسجد نو قم به جاى پدرشان اقامه جماعت مىنمايند. تأليفاتى دارند يكى از آنها كه تاريخ پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) باشد به طبع رسيده. مرحوم (عبدالصاحب صفائى) وكيل سابق مازندران در مجلس شوراى ملى برادر ايشان است.

عباس محدّث قمى(2) (حاج شيخ عباس محدّث...):

از محدّثين بزرگ و مؤلفين پرمايه و توانا و از دانشمندان و واعظان جليل و پارساى قرن اخير بودهاند فرزند (محمد رضا قمى)، و در سال 1294 قمرى متولد شده است، آنچه را كه در شرح حال خود نگاشته است، چنين است: «در عشر آخر از مائه ثالثه بعد الألف متولّد شدهام و در بلده مذكوره قم الى سنه 1316 به تحصيل علم اشتغال ورزيده بعد به نجف اشرف مشرف شدم، پس خداوند متعال به من منّت گذارده به ملازمت شيخنا الاجلّ الأعظم... ذو الفيض القدسى ثقة الاسلام النّورى الطّبرسى انار الله تعالى برهانه... و خاتمه مستدرك الوسائل را براى او استنساخ مىكردم كه بفرستد براى طبع به ايران و در خدمت او بودم تا

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ ترجمه او در منابع زير آمده است: آثار الحجة 2/55; گنجينه دانشمندان; مؤلفين كتب چاپى 3/661.
2ـ تفصيل زندگانى ايشان را در مجله نور علم، ش2 از دوره دوم از ص114 تا 125 و مقدمه فوائد الرضوية و مقدمة نزهة النواظر و فرهنگ تراجم نگاران آوردهايم.
سنه 1318 پس خداوند متعال حج بيت الله الحرام و زيارت قبر سيد الأنام ـ عليه و على آله التحية والسلام ـ ، مرا عنايت فرمود، و پس از اداء حج و فراغ از زيارت از طريق فارس به بلد خود قم براى زيارت سيدتنا فاطمه بنت موسى بن جعفر(عليهم السلام)... و تجديد عهد با والدين مراجعت كردم و ايام قليله مانده به مشهد مولايم اميرالمؤمنين(عليه السلام)مسافرت نموده ملزم ]ملازم ظ[ خدمت شيخى العلامة النورى، ـ نوّرالله مرقده ـ گشته و در مقابله مستدرك و كشف الاشعار ]كشفالاستار[ و استنساخ لؤلؤ و مرجان و تصنيف تحية الزائر و غير ذلك مساعدت نمودم تا در اين بين از جنابش استفاده مىكردم... و در خلال استفاده من از آن بزرگوار استجازه نمودم كه مرا به روايت مؤلفات اصحاب ـ رضىالله عنهم ـ اجازه مرحمت فرمائيد، پس به من منّت گذارده و در اواخر ايّام حياتش مسئلت مرا قبول نموده اجازه دادند كه مؤلفات اصحاب را قديماً و حديثاً در تفسير و حديث و فقه... و غيرها از آنچه اجازه دارد و روايت آنها به طريق معموله و از مشايخ عظام كه در خاتمه مستدرك مشروحاً مذكور است... از براى من نيز اجازه دادند كه روايت بكنم. و بعد از وفاتش دو سال در نجف اشرف مانده، به عجم، به دار الايمان قم مهاجرت كرده تا سنه 1329 آنجا بودم پس دوباره به حج مشرف شده به قم برگشتم و تقريباً دو سال آنجا مانده بعد به مشهد مولانا الامام المعصوم ابوالحسن الرضا(عليه السلام) مهاجرت كرده تا سال 1346 در اين مكان شريف هستم(1)... الى آخر(2)».
مرحوم حاج شيخ عباس تأليفات و تصنيفات بسيارى دارند و اغلب آنها

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ اين ترجمه دست نوشت را مرحوم محدث قمى در سنه 1346 بنا به درخواست مؤلف محترم علماء معاصرين نوشته و تمام آن در كتاب ياد شده ص181 و 182 آمده است.
2ـ معظم له پس از 12 سال اقامت در مشهد پس از تبعيد مرحوم آيت الله قمى و جريان مسجد گوهرشاد به عتبات عاليات رفت و تا پايان عمر در آنجا ماند.
چاپ شده است، آنچه را كه ما دريافتهايم در اين جا ذكر مىكنيم: 1 ـ الفوائد الرجبيه(1) 2 ـ الدرة اليتيمة(2) 3 ـ مختصر الابواب فى السنن والآداب(3) 4 ـ هدية الزائرين 5 ـ نزهة النواظر فى ترجمة معدن الجواهر(4) 6 ـ سبيل الرشاد(5)7ـالكنىوالالقاب(6) 8 ـ ذخيرة الابرار در تلخيص انيس التجار(7) 9 ـ رسالة فى الصغائر والكبائر 10 ـ الفصول العلية فى مناقب الرضوية 11 ـ حكمة بالغة ومأة كلمة جامعة 12 ـ اللئالى المنثورة فى الاحراز والاذكار ]المرتضوية[ المأثورة 13ـدستورالعمل 14 ـ نفس المهموم فى مقتل الحسين المظلوم(8) 15 ـ نفثة المصدور(9) 16 ـ انوار البهية در تاريخ علماء و دانشمندان(10) 17 ـ تحفه طوسيه 18 ـ نفحه قدسيه 19 ـ مقامات العلية(11) 20 ـ مفاتيح الجنان (در اذكار و ادعيه) 21ـ الباقيات الصالحات 22 ـ منتهى الآمال 23 ـ منازل الآخرة 24 ـ ترجمه مصباح المتهجد 25 ـ سفينة البحار (راهنماى مفيدى است براى كتاب بحار الانوار

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ اين كتاب اوّلين تأليف مرحوم محدث قمى است كه با خط خودش به چاپ رسيده است.
2ـ شرح فارسى نصاب الصبيان و تتميم شرح نصاب فاضل يزدى است.
3ـ مختصر كتاب حلية المتقين علامه مجلسى است و مكرراً چاپ شده و اخيراً هم به صورتى ديگر تلخيص و تهذيب و چاپ شده.
4ـ نگارنده اين سطور اصل كتاب و ترجمه مرحوم محدّث قمى را آماده چاپ كرده است.
5ـ در اصول دين است.
6ـ اين كتاب به نام مشاهير دانشمندان اسلام به فارسى ترجمه شده است.
7ـ انيس التجار از ملا مهدى نراقى است كه توسط ايشان بخش معاملاتش تلخيص شده است.
8ـ بهترين و معتبرترين مقتل كه تاكنون چهار مرتبه به چاپ رسيده است، ضمناً توسط آقايان كمرهاى، شعرانى، اميرى فيروزكوهى جدا جدا به فارسى برگردانده شده است.
9ـ رسالهاى است در تكميل و تتميم نفس المهوم، جداگانه چاپ شده و اخيراً بضميمه نفس المهموم نيز چاپ شده است.
10ـ اين كتاب در تاريخ علماء و دانشمندان نيست، به شرح زندگانى چهارده معصوم است و توسط آقاى صحفى به فارسى ترجمه شده است.
11ـ گويا كتاب تحفة طوسية و نفحة قدسيه يك رساله مختصر بيش نباشد كه در باب زيارات امام رضا(عليه السلام) و برخى فوائد مربوط به آستان قدسش نوشته شده.
مجلسى)(1) 26 ـ ترجمه جمال الاسبوع 27 ـ ذخيرة العقبى 28 ـ تحفة الاحباب 29 ـ الفوائد الرضوية(2) (در شرح حال علماء شيعه) 30 ـ تتمة المنتهى در تاريخ روزگار خلفا 31 ـ بيت الاحزان در مصائب فاطمه زهرا(عليها السلام)(3).
آنچه را كه برشمرديم مجموع آثار آن مرحوم نيست، و غير از اينها مؤلفات ديگرى نيز دارند كه بعضى از آنها هنوز چاپ نشده است.
وفات ايشان در سال 1359 قمرى 23 ذى الحجه در نجف اشرف اتفاق افتاد و در جوار استادش مرحوم شيخ نورى به خاك سپرده شد.
از ايشان دو تن اولاد ذكور باقى مانده كه هر دو اهل فضل و دانشند، جناب

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ مرحوم محدث قمى 20 سال براى اين كتاب زحمت كشيدهاند.
2ـ اين كتاب ارزنده با تحقيق و تعليق اينجانب انشاء الله تعالى به زودى به بازار كتاب عرضه خواهد شد.
3ـ فهرست سائر مؤلفات: ترجمه مسلك دوم ملهوف سيد بن طاوس چاپ شده; تتميم تحية الزائر محدث نورى چاپ شده; هدية الاحباب فى المعروفين بالكنى والالقاب; فيض العلاّم فيما يتعلق بالشهور والايام و تلخيص آن به نام كتاب هداية الانام الى وقايع الايام; كلمات لطيفه; كحل البصر فى سيرة سيد البشر به فارسى ترجمه شده است; رسالهاى در طبقات; الدر النظيم فى لغات القرآن العظيم توسط مؤسسه در راه حق قم براى اولين بار چاپ شده است; تتميم بداية الهداية شيخ حر عاملى; شرح وجيزه شيخ بهائى; فيض القدير فيما يتعلق بحديث الغدير تلخيص جلد غدير كتاب عبقات الانوار است; كتاب قرة الباصرة فى تاريخ الحجج الطاهرة; نقد الوسائل شيخ حر عاملى; علم اليقين; تلخيص كتاب حق اليقين علامه مجلسى; كتاب مقاليد الفلاح فى عمل اليوم والليلة و تلخيص آن به نام كتاب مقلاد النجاج; مختصر جلد يازدهم بحار الانوار; كتاب ضيافة الاخوان; كتاب مختصر «الشمائل» ترمذى اخيراً توسط مؤسسه در راه حق چاپ گرديد; شرح كلمات قصار اميرالمؤمنين(عليه السلام); كتاب صحائف النور فى عمل الايام والسنة والشهور; كتاب مسلى المصاب بفقد الاخوة والأحباب; الآيات البينات فى اخبار اميرالمؤمنين(عليه السلام)عن الملاحم والغائبات; شرح صحيفة سجاديه; مختصر دارالسلام محدث نورى به نام غاية المرام فى تلخيص دارالسلام; شرح اربعين حديث; ترجمه زاد المعاد و ترجمه تحفة الزائر مجلسى(رحمه الله); كشكول.
آقاى حاج ميرزا على محدّث(1) كه از فضلا و وعاظ تهرانند و ديگرى آقا شيخ محسن محدث كه از طلاب فاضل و در مسجد باب همايون اقامه جماعت مىنمايند.

عباس مستقيم (حاج شيخ...):

فرزند مرحوم حاج ميرزا حبيب الله تاجر، و داماد مرحوم آيت الله فيض است و تحصيلاتش در قم، استادان او در سابق مرحوم آيت الله حائرى و آيت الله شيخ محمد على قمى و آيت الله فيض(2) بوده و اكنون نيز از محضر آيت الله بروجردى بهرهمند و از فضلا و دانشمندان حوزه علميه و امام جماعت مسجد «امام» مىباشند(3).

عبدالحسين ابن الدين:

از فضلاء و دانشمندان قمى مقيم تهرانند. فرزند مرحوم آقا شيخ على اصغر قمى و تولدشان در سال 1323 قمرى در شهر قم بوده، استادان ايشان، آقا مير سيد على كاشانى و آسيد ابوالحسن حكمى قزوينى بودهاند و همچنين از محضر آيت الله حائرى يزدى بهرهها گرفته و اكنون از فضلاء مدرسين تهران و در مدرسهعالى سپهسالار تدريس مىفرمايند وهمچنين بهعنوان خطيب در مدارس دولتى به ارشاد و راهنمائى دانشجويان خدمات گرانبهائى دارند، دانشمندى خوش خلق و مهربانند و اغلب دانشجويان تهران، چه دانشجويان دانشگاه و

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ ترجمه ايشان در گنجينه دانشمندان و كتاب حاج شيخ عباس قمى مرد تقوا و فضيلت آمده است.
2ـ و مرحوم آيت الله حاج سيد محمد حجت كوهكمرهى.
3ـ شرح حال مفصل ايشان در گنجينه دانشمندان 2/261 و آينه دانشوران: 91 و211. آمده است.
مدارس جديد و چه طلاب علوم دينى از وجودشان مستفيض مىشوند.
و ديگر جناب ايشان در مسئله توحيد فكرى و اتحاد مسلمين با «دار التقريب» همكارىهاى گرانبهائى دارند، و مقالات ايشان به زبان عربى عصرى در مجله «رسالة الاسلام» در اين باره نشر مىشود.
آثار ايشان يكى كتاب الآراء و النظرات در مبحث الفاظ علم اصول(1) و ديگر كتابى در نحو است(2)، و همچنين مقالات زيادى سابقاً در دو مجله «العرفان» و «المرشد» كه در سوريا و لبنان نشر مىشد نوشتهاند(3).

عبدالحسين صاحب الدارى بروجردى:

از دانشمندان حوزه علميه و از مديران امور طلاب علوم دينى قم هستند فرزند مرحوم آخوند ملا على بروجردى. در سال 1038 قمرى در بروجرد متولد شده و در اوائل جوانى براى تحصيل به شهر اراك «سلطان آباد» سفر كرده است و در آن شهر در خدمت مرحوم آقا نورالدين عراقى و مرحوم آخوند ملا على عراقى درس خوانده و سپس به شاگردان آيت الله حائرى يزدى پيوسته است. در شهر اراك از طرف آيت الله حائرى تصدى امور طلاب و مشاهره آنان را عهدهدار گرديد و در سال 1340 همراه ايشان به قم مسافرت و در اين شهر نيز تكفّل امور طلاب و اداره مدرسه فيضيّه و كتابخانه آن، به ايشان محوّل شده است، اكنون نيز از ملازمان حضرت آيت الله بروجردى و مدير كتابخانه مزبور هستند و حل و

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ تقريرات ابحاث مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم يزدى حائرى است. الذريعه 26/14.
2ـ و نيز اعجاز قرآن و بلاغت محمد (ترجمه كتاب از مصطفى صادق رافعى) و سخنرانيهاى دينى، كه هر دو در تهران چاپ شده است. الذريعه 26/191.
3ـ و نيز در ترجمه او مراجعه كنيد به: تاريخ مدرسه سپهسالار ص181; مؤلفين كتب چاپى ج3/720; آينه دانشوران 100. وى در شب جمعه 10 ماه صفر سال 1390 هـ ق درگذشته است; تاريخ علمى و اجتماعى اصفهان در دو قرن اخير 2/272.
فصل امور نظام وظيفه دانشجويان را به عهده دارند(1).

عبدالرزّاق بن على بن الحسين اللاهيجى(2):

از متكلمين بزرگ و حكماء جليل قرن يازدهم هجرى است، شاگرد صدر المتألهين و داماد اوست، ملا صدرا او را به لقب «فيّاض»(3) خوانده است، در قم توطّن اختيار كرد، و به نقل صاحب «روضات الجنّات»(4) در مدرسه معصوميه

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ وى تعليقهاى بر رجال ابى محمد داود دارد، و در ماه رجب 1377 فوت كرده است. ر.ك: آثار الحجة 2/56; آينه دانشوران 304.
2ـ استاد سيد جلالالدين آشتيانى در مجموعه رسائل فيلسوف كبير حاج ملا هادى سبزوارى 35 مىنويسد: اكثر دانشمندان از مقام و مرتبه حكيم نحرير، ملا عبدالرزاق لاهيجى صاحب شوارق غفلت دارند. اين حكيم محقق كه از تلاميذ صدر المتألهين است اگرچه به حسب ظاهر متمايل به سبك مشاء و از طرفداران شيخ رئيس و از شارحان كلام اوست و الحق در فلسفه مشا و سبك حكمت نظرى يكى از اعاظم فلاسفه اسلامى است و بر جميع متأخرين غير از ميرداماد و استاد خود صدر المتألهين ترجيح دارد وليكن در فلسفه اشراق نيز بسيار ماهر و يكى از مدرسان اين فن بود و به حسب باطن فيلسوفى متأله و محيط بر افكار اهل اشراق و در تصوف وارد و عقايد فلسفى او باطناً موافق عقيده استادش مىباشد. حقير در منتخبات فلسفى بعد از سير افكار و آثار اين حكيم عقايد نهايى او را استخراج و اثبات نمودهام كه ملا عبدالرزاق سخت به مبانى استاد پابند و يكى از راسخان در حكمت متعاليه مىباشد. نگارنده در عقائد سابق خود نسبت به اين حكيم تجديد نظر به عمل آوردهام كه «وكلّ يوم هو فى شأن...».
3ـ و داماد ديگر خود مرحوم ملا محسن كاشانى را به لقب «فيض» ملقّب ساخته است.
4ـ اين فيلسوف و حكيم متأله در سال 1702 هـ. ق در قم دار حيات را وداع گفته و به ديار بقاء شتافته است. ناگفته نماند كه فياض شاعر زبردستى بوده و ديوانى دارد كه جزء مخطوطات آستان قدس رضوى است كه طبق نوشته نصرآبادى قريب به دوازده هزار بيت است: شرح حال ايشان در كتب زير آمده است: ايضاح المكنون 2/59; هدية العارفين 1/567; معجم المؤلفين 5/218; ريحانة الادب 4/361; اعيان الشيعه 37/193; گنجينه آثار قم ج1/246; تاريخ علماء و شعراى گيلان 29; مجمع الفصحاء 4/51; منتخبى از تاريخ فلاسفه اسلام 209; لغتنامه دهخدا حرف (ع); تاريخ پيدايش تصوّف و عرفان و سير تحول و تطوّر آن 598 و 617; مفاخر اسلام، ج7، مقدمه آثار او، و يادنامه حيكم لاهيجى.
قم تدريس مىكرده است. تصنيفات او بسيار و اغلب در مسائل فلسفه و كلام است، از جمله:1 ـ كتاب گوهر مراد.
2 ـ كتاب سرمايه ايمان(1).
3 ـ مشارق الالهام در شرح تجريد الكلام(2).
4 ـ كتاب شوارق(3).
5 ـ كتاب شرح هياكل(4).
6 ـ رساله در حدوث عالم(5).
فرزندش(6) حسن بن عبدالرزاق نيز از حكماء و دانشمندان اين سرزمين است كه شرح حال او را در جاى خود آورديم.

عبدالصاحب صفائى:

فرزندمرحوم آقاشيخ محمد على حائرى قمى است، تحصيلات او در قم(7)

ــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ تلخيص گونهاى است ازگوهر مراد كه در آن بعض از مشكلات كتاب را تسهيل نموده تا مبتديان را نيز به كار آيد.
2ـ طبق اظهار صاحب روضات الجنّات اين كتاب غير از شوارق اوست و تا مبحث امور عامه را دارد.
back pagefehrest pagenext page
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation