قبل | فهرست | بعد |
نگاهى به دعا
دعا ، اظهار احتياج و نياز ، به پيشگاه حضرت بى نياز است .
دعا ، بيان تهيدستى و فقر و مسكنت و ندارى به محضر غنىّ مطلق و مالك جهان هستى است .
دعا ، درخواست گدايى بى نوا از كريمى باوفا و مددخواهى ناتوانى از توانايى شكست ناپذير است .
دعا ، كمك خواستن بنده اى ضعيف ، مسكينى ذليل ، مستكينى بيچاره ، از پروردگارى رحيم ، خدايى مهربان ، حكيمى لطيف و سميعى بيناست .
دعا ، نشان دادن فروتنى و تواضع ، خاكسارى و خشوع ، انكسار و خضوع ، به درگاه سلطانى قدّوس ، عزيزى مقتدر ، غفورى ودود ، معبودى يكتا و دانايى قوىّ است .
دعا ، محبوب خدا و معشوق سالكان و نور چشم عارفان و راز و نياز مشتاقان و چراغ شبِ دردمندان و تكيه گاه مستمندان و نور قلب نيازمندان است .
دعا در قرآن
منبع فيض بى نهايت ، درياى بى ساحل كرامت ، فراهم آورنده ى فضاى هدايت ، نازل كننده ى سفره ى دانش و حكمت ، حضرت ربّ العزّة در قرآن مجيد مى فرمايد :
( قُل مَا يَعبَؤُا بِكُم رَبِّى لَولا دُعَاؤُكُم . . . )(1) .« « اى پيامبر رحمت ! به مردم » بگو : اگر دعاى شما نباشد ، پروردگارم هيچ اعتنا و نظرى به شما نكند » .
دعا ، وسيله ى جلب اعتناى خدا و زمينه ى جذب رحمت الهى به سوى دعا كننده است . اعتنا و نظرى كه سفره ى شقاوت را از خيمه ى حيات انسان برمى چيند و مائده ى سعادت و خوشبختى را براى دعا كننده مى گستراند .
محبوب محبّان ، معشوق عاشقان ، انيس ذاكران ، جليس شاكران ، ياور بندگان ، تكيه گاه صاحب دلان ، در قرآن مجيد مى فرمايد :
( وَإِذا سَأَلَكَ عِبَادى عَنِّى فَإِنّى قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعَانِ . . . )(2) .« هنگامى كه بندگانم در رابطه ى با من از تو سئوال كنند ، « پاسخش اين است » كه من يقيناً نزديكم ، دعاى دعا كننده را چون مرا بخواند مستجاب مى كنم » .
آرى ، جز خدا هيچ كس به بندگان نزديك نيست . او نزديكى است كه انسان را به وجود آورده ، و او را در رحم مادر پرورش داده و از رحم مادر به دنيا انتقال داده و در دنيا سفره ى مادى و معنويش را براى اين مهمان باكرامت گسترده و انبيا را براى هدايت او به سعادت دنيا و آخرت برانگيخته و نعمت بى نظيرى چون
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ فرقان : 77 .
2 ـ بقره : 186 .
صفحه 23
قرآن و امامان معصوم (عليهم السلام) را براى او قرار داده و درد تشنگى اش را با آب زلال و صاف درمان مى كند و رنج گرسنگى اش را با غذاى مناسب و گوارا برطرف مى سازد . بيمارى هايش را به درمان مى رساند . تنهاييش را با زن و فرزند و دوستان و ياران جبران مى كند . برهنگى اش را با انواع لباس ها مى پوشاند . محبّتش را در دلها مى نهد . مشكلاتش را هر چند شديد و سخت باشد مى گشايد . سلامتش را تداوم مى بخشد . به ارزش و اعتبار و آبرويش مى افزايد و اين همه را جز خدا چه كسى مى تواند براى او فراهم آورد و چه كسى چون خدا به تمام احوالات و نيازمنديها و حاجات او آگاهى دارد ؟ آرى ، او از همه به انسان نزديك تر است . تا جايى كه در قرآن مجيد فرموده :
( وَلَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ وَنَعلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفسُهُ وَنَحنُ أَقْرَبُ إِلَيهِ مِن حَبلِ الْوَريدِ )(1) .« هر آينه انسان را به وجود آورديم و آنچه را نَفْس او به آن وسوسه مى كند مى دانيم و ما از رگ گردن به او نزديك تريم » .
انبيا ، كه از نظر عقل و درايت و بصيرت و كرامت از تمام انسانها برترند و جان و قلب آنان از همه جانها و قلب ها نورانى تر است و آگاهى آنان به حقايق غيب وشهود كامل ترين آگاهى است و واقعيات را آنچنان كه هست مى دانند ، جان و دلى وابسته به دعا داشتند و با همه ى وجود به اين رشته استوار و محكم متصل بودند و شب و روزى نبود كه بخشى از عمر خود را صرف دعا نكنند و از راه دعا به محضر محبوب حاضر نشوند .
آنان دعا را مايه ى رشد جان ، تصفيه ى دل ، زدودن غبار ماديت از باطن ، شستشوى خيمه ى حيات از كدورت هجران و عامل حلّ مشكلات مى دانستند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ق : 16 .
صفحه 24
و يقين داشتند هيچ خواهنده از درگاه ربوبى بدون رسيدن به مقصد و منهاى روا شدن حاجت بر نمى گردد . به همين خاطر به استجابت دعا ، مؤمن بودند و در اين زمينه هيچ شك و ترديدى به خود راه نمى دادند و در تمام دعاها قبولى دعا را خاضعانه از حضرت حق درخواست مى كردند و اطمينان صد در صد داشتند كه دعاى نيازمند در پيشگاه حضرت بى نياز به اجابت مى رسد .
قرآن مجيد اين حقيقت را روشن تر از روز از زبان پاك و دل تابناك حضرت ابراهيم (عليه السلام) حكايت مى كند :
( اَلْحَمدُ للهِِ الَّذِى وَهَبَ لِى عَلَى الْكِبَرِ إِسمَاعِيلَ وَإِسحَاقَ إِنَّ رَبِّى لَسَمِيعُ الدُّعَآءِ )(1) .« همه ى سپاس و ستايش ويژه ى خداست كه مرا در سنّ پيرى و سالخوردگى دو فرزند برومند چون اسماعيل و اسحاق بخشيد ، يقيناً پروردگارم اجابت كننده دعاست » .
دعا ، نيرو و قدرتى است كه حضرت زكريّا در سنّ سال خوردگى از پروردگار مهربان درخواست فرزند كرد و خداى عزيز درخواستش را اجابت فرمود و به او و همسرش كه در سنّ نازايى قرار داشت يحيى را عطا كرد(2) .
مسيح (عليه السلام)به دنبال تقاضاى يارانش ، به وسيله دعا از حضرت حق درخواست نزول مائده ى آسمانى كرد و خداى عزيز دعايش را مستجاب فرمود و براى او و يارانش سفره اى از غذاهاى مطبوع از آسمان نازل فرمود(3) .
وجود مبارك حضرت حق ، بندگان را در تمام حالات ، به دعا كردن فرمان داده و از آنان خواسته در خوشى ها و ناخوشى ها به پيشگاه عزّتش روى ذلت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابراهيم : 39 .
2 ـ مريم : 9 ـ 5 .
3 ـ مائده : 115 ـ 112 .
صفحه 25
سايند و به درگاه رحمتش دست به دعا بردارند و با دلى فروتن و اشكى مايه گرفته از قلب شكسته ، نيازهايشان را از او بخواهند و به وعده ى قطعى و حتمى و يقينى او در رابطه با استجابت دعا اميدوار باشند و قاطعانه اعلام كرده است : آن را كه از دعا تكبّر ورزد ، خوار و ذليل و سرافكنده و عليل و پست و فرومايه به دوزخ درآورد و اين همه را در ظاهر و باطن يك آيه در سوره ى مؤمن بيان فرموده :
( وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَن عِبَادَتِى سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّم دَاخِرِينَ )(1) .« و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم . در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مىورزند به زودى خوار و در دوزخ درآيند » .
دعا در روايات
دعا در روايات
احسان و فضل حق نسبت به همه ى موجودات به ويژه انسان فراگير ، و سفره ى رحمت بى نهايتش گسترده ، و لطف و مهربانى و كرمش براى همگان آماده است .
درگاهش درگاه نوميدى نيست ، و پيشگاهش پيشگاه بخل و طرد كردن نمى باشد .
فضل و جود و كرم و بخشش دائمى است و دست عطايش براى عطا كردن به همگان باز و چشم انتظاريش براى روى آوردن بندگانش به درگاهش
هميشگى است .
به حضرت داود (عليه السلام) خطاب فرمود : زمينيان را بگو : چرا با من دوستى
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ غافر : 60 .
صفحه 26
نمى كنيد كه سزاوار دوستى منم ؟ من خدايى هستم كه با من بخل نيست ، با داناييم جهل نيست ، با صبرم ناتوانى نيست ، در صفتم تغيير نيست ، در گفته ام تبديل نيست ، رحمتم فراگير است ، از فضل و كرم برنگردم ، در ازل بر خود رحمت نوشتم ، عود محبت سوختم ، دل بندگانم به نور معرفت افروختم ، من دوست آنم كه مرا دوست است ، رفيق آنم كه مرا رفيق است ، همنشين آنم كه در خلوتِ ذكر با من است ، مونس آنم كه به ياد من انس دارد .
داود ! هر كه مرا جويد ، مرا يابد ، و او كه مرا يابد سزاوار است كه مرا نبازد . داود ! نعمت از ماست ، شكر ديگرى مى كنند ; دفع بلا از ماست ، از ديگرى مى بينند ; پناهگاهشان حضرت ماست ، به ديگران پناه مى برند ; مى گريزند ولى عاقبت باز مى گردند !!
چنين متن زيبا و پرمعنايى در كتاب هاى باارزش اسلامى ، فراوان به چشم مى خورد ، اينگونه متن ها به انضمام آيات قرآن مژده ى عظيمى از جانب خداست ، كه بندگان به فضل و احسانش اميد بندند و براى روا شدن حاجاتشان دست گدايى به سوى او بردارند و بدانند كه راه رسيدن به مقاصد و مطالبشان دعاست و كمتر اتفاق مى افتد كه مهمّى از مهماتشان و حاجتى از حاجاتشان بدون دعا برآورده شود ، به همين خاطر روايات اسلامى به ويژه روايات صادره ى از جانب اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) ، براى دعا جايگاهى خاص ، و ارزشى ويژه ، و اعتبارى كم نظير ، و حسابى مخصوص باز كرده اند .
از رسول بزرگوار اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده :
إِنَّ الدُّعاءَ هُوَ العِبادَة(1) .
« يقيناً دعا عبادت است » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ محجّة البيضاء : 2 / 282 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
صفحه 27
و از آن حضرت نقل شده :
الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَةِ(1) .
« دعا مغز عبادت است » .
از حضرت باقر (عليه السلام) روايت شده :
أَفضَلُ العِبادَةِ الدُّعاءُ(2) .
« برترين عبادت دعاست » .
و از آن حضرت روايت شده :
. . . مَا مِن شَىء أفضَلُ عِندَ اللّهِ عزَّ وجلَّ مِن أن يُسئَلَ وَيُطْلَبَ مِمّا عِندَه ، وَما أَحَدٌ أَبغَض إِلَى اللّهِ مِمّن يَستَكبِرَ عَن عِبادَتِهِ وَلا يَسئَلُ ما عِندَهُ(3) .
« چيزى نزد خدا برتر از خواستن و درخواست فيوضاتى كه نزد اوست نيست ، و كسى در پيشگاه او مبغوض تر از آن كه از دعا به درگاهش تكبر ورزد ، و از فيوضات حضرتش درخواست نكند نمى باشد » .
از اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت شده :
أَحَبُّ الأَعمالِ إلَى اللّهِ تَعَالى فِى الأَرضِ الدُّعاءُ(4) .
« محبوبترين كارها به سوى خدا در همه ى روى زمين دعاست » .
و نيز آن حضرت فرمود :
الدُّعاءُ مَفاتِيحُ النَّجاحِ ، وَمَقاليدُ الفَلاحِ ، وَخَيْرُ الدُّعاءِ مَا صَدَرَ عَن صَدْرِ نَقِىّ وَقَلْبِ تَقِىّ ، وَفِى المُناجاةِ سَبَبُ النَّجاةِ وَبِالإِخلاصِ يَكونُ الخَلاصُ ، فَإِذا اشتَدَّ ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ محجّة البيضاء : 2 / 282 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
2 ـ محجّة البيضاء : 2 / 283 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
3 ـ كافى : 2 / 466 ، باب فضل الدعاء . . . ، حديث 2 .
4 ـ كافى : 2 / 467 ، باب فضل الدعاء . . . ، حديث 8 .
صفحه 28
الفَزَعُ فَإِلَى اللّهِ المَفزَعُ(1) .
« دعا كليدهاى پيروزى ، و مخازن كاميابى است . بهترين دعا ، دعايى است كه از سينه ى صاف و دل پاك درآيد ، و در مناجات ، وسيله ى نجات و رهايى به اخلاص است ، و چون بى تابى سخت شود پناه جويى به درگاه خداست » .
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده :
. . . فَإِذا نَزَلَ البَلاءُ فَعَلَيكُم بِالدُّعاءِ وَالتَّضَرُعِ إِلَى اللّهِ(2) .
« هنگامى كه بلا نازل شود ، حتماً به دعا و زارى به درگاه خدا روى آوريد » .
و آن حضرت فرمود :
عَلَيكَ بِالدُّعاءِ ; فَإِنَّ فيهِ شِفاءً مِن كُلِّ داء(3) .
« بر تو باد به دعا ; زيرا دعا درمان از هر دردى است » .
ارزش دعا به صورت اجتماع
ارزش دعا به صورت اجتماع
اهل دعا هنگامى كه به صورت اجتماع به دعا مى نشينند و به شكل دسته جمعى به تضرع و انابه اقدام مى كنند و به پيشگاه حضرت حق ناله و زارى مى برند و همگان دست گدايى به درگاهش دراز مى كنند ، يقيناً دعايشان به اجابت نزديك تر است ; زيرا در جمعيت دعا كننده بدون شك دردمندى دل سوخته ، مستمندى از راه مانده ، بيچاره اى درمانده ، عاشقى وارسته ، عارفى
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 468 ، باب أن الدعاء سلاح المؤمن ، حديث 2 ; محجّة البيضاء : 2 / 284 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
2 ـ كافى : 2 / 471 ، باب الهام الدعاء ، حديث 2 ; محجّة البيضاء : 2 / 284 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
3 ـ كافى : 2 / 470 ، باب أن الدعاء شفاء من كل داء ، حديث 1 ; محجّة البيضاء : 2 / 285 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
صفحه 29
دلداده و مخلصى ارزنده قرار دارد كه دعا و حال و زارى و اخلاصش ، و اضطرار و ناله اش عامل جلب رحمت و جذب رأفت و مايه ى اجابت و سبب جوشش عفو و مغفرت است . و چه بسا بنا بر آنچه كه در معارف الهيه آمده ، خداى مهربان به خاطر او دعاى ديگران را هم مستجاب كند و به زارى و ناله ى آنان رحمت آرد و خواسته ها و حاجاتشان را برآورد و آنان را مشمول عفو و مغفرت قرار دهد و كشكول خالى آنان را از فيوضات خاصّه اش پُر كند .
در اين زمينه روايات بسيار مهمى از منابع وحى و منازل علم و خزانه هاى معرفت و ابواب رحمت رسيده كه به پاره اى از آنها اشاره مى شود :
عَن أَبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) قال : مَا اجتَمَعَ أَربَعَةٌ قَطُّ عَلى أمر واحِد فَدَعوا إلاّ تَفَرَّقوا
عَن إجَابَة(1) .
« امام صادق (عليه السلام) فرمود : هرگز چهار نفر بر كار واحدى جهت دعا به خاطر گشايش آن كار اجتماع نمى كنند مگر اين كه با مستجاب شدن آن دعا از يكديگر جدا مى شوند » .
قَال النَّبِىُّ (صلى الله عليه وآله وسلم) : لا يَجتَمِعُ أربَعونَ رَجلا فِى أمر واحِد إلاّ اسْتَجابَ اللّهُ تَعالى لَهُم حَتّى لَو دَعَوْا عَلى جَبَل لاَزالُوهُ(2) .
« پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : چهل مرد جهت دعا براى گشايش كارى واحد اجتماع نمى كنند ، مگر اين كه خداى تعالى دعايشان را مستجاب مى كند ، تا جايى كه اگر بر ضد كوهى دعا كنند آن را از ميان برمى دارند » .
عالم ربانى ، عارف عاشق ابن فهد حلّى بنا به روايت كتاب « وسائل الشيعه » در كتاب با ارزشش « عدّة الداعى » روايت مى كند :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 487 ، باب الاجتماع فى الدعاء ، حديث 2 ; جامع احاديث الشيعه : 19 / 354 .
2 ـ مستدرك الوسائل : 5 / 239 ، باب 36 ، حديث 5772 ; جامع احاديث الشيعه : 19 / 354 .
صفحه 30
إِنَّ اللّهَ أوحَى إلى عيسَى (عليه السلام) : يا عِيسَى ! تَقَرَّبْ إلَى المُؤمِنينَ ، وَمُرْهُم أَن يَدعُونِى مَعَكَ(1) .
« خدا به عيسى وحى فرمود : اى عيسى ! به جمع مؤمنين بپيوند ، و آنان را فرمان ده همراه تو به درگاه من دعا كنند » .
عَن أَبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) : قالَ : كانَ أبى (عليه السلام) إذا حَزَنَهُ أمر جَمَعَ النِساءَ وَالصِّبيانَ ثُم دَعا وَأمَّنُوا(2) .
« امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد : پدرم همواره چنين بود ، هنگامى كه كارى او را محزون و غصّه دار مى كرد ، زنان و كودكان را به حال اجتماع گرد مى آورد ، آنگاه دعا مى كرد و آنان آمين مى گفتند » .
نااميدى و يأس ، حال كافران به خداست
نااميدى و يأس ، حال كافران به خداست
دعا كننده بايد به اين حقيقت آگاه باشد كه خداى مهربان او را به دعا دعوت فرموده ، و مستجاب شدن دعا را ضامن شده ، و اجابت دعا بر حضرت او كارى بسيار سهل و آسان است ، زيرا تمام موجودات هستى در سايه ى فرمانروايى مطلق اويند ، و او با يك فرمان و با بكارگيرى يك دستور تمام زمينه هاى اجابت را براى بنده ى دعا كننده اش فراهم مى كند .
بنابراين ابداً سزاوار نيست كسى در پيشگاه خداى مهربانى كه قدرت و بصيرت و كرم و لطف و مغفرت و فيض و رحمتش بى نهايت است ، و به بنده اش بهويژه به هنگام دعا و مناجات و راز و نياز محبت خاص دارد ، نااميد و مأيوس باشد . نااميدى و يأس به فرموده ى قرآن مجيد حال كافران به خداست :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل الشيعه : 7 / 104 ، باب 38 ، حديث 8856 .
2 ـ وسائل الشيعه : 7 / 105 ، باب 39 ، حديث 8860 .
صفحه 31
( . . . لاَ تَيْئَسُوا مِن رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا يَيْئَسُ مِن رَوْحِ اللّهِ إِلاّ الْقَومُ الْكَافِرونَ )(1) .« از رحمت خدا نااميد مباشيد ; زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نااميد نمى شود » .
قرآن مجيد اكيداً سفارش مى كند كه : از رحمت خدا مأيوس و نااميد مباشيد :
( لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ )(2) .
رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد :
الفَاجِرُ الرَّاجِى لِرَحْمَةِ اللّهِ تَعالَى أقْرَبُ مِنْها مِنَ العَابِدِ الْمُقَنَّطِ(3) .
« بدكارِ اميدوار به رحمت خداى بزرگ ، از عابدِ نااميد به رحمت خدا نزديكتر است » .
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
اليَأسُ مِن رَوحِ اللّهِ أشدُّ بَرداً مِنَ الزَّمهَريرِ(4) .
« سردى نااميدى از رحمت خدا ، از سرماى شديد سردتر است » .
در روايات و معارف اسلامى نااميدى و يأس از رحمت خدا از گناهان كبيره به حساب آمده ، و به نااميد از رحمت خدا وعده ى قطعى عذاب داده شده است .
دعا كننده از اين كه دعايش به سرعت به هدف اجابت نرسد ، نبايد دچار يأس و نااميدى شود ، بنا به آيات و روايات ، شايد اجابت دعايش مصلحت نبوده ، احتمالا زمان و ظرف اجابت نرسيده ، و ممكن است براى اين كه دعا و مناجات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ يوسف : 87 .
2 ـ زمر : 53 .
3 ـ كنز العمال : 5869 ; ميزان الحكمه : 10 / 5046 ، القنوط ، حديث 17109 .
4 ـ مستدرك الوسائل : 12 / 59 ، باب 64 ، حديث 13507 .
صفحه 32
را ادامه دهد از اجابتش مانع شده اند ، يا خواسته اند براى اين كه نصيبى ابدى ، و بهره اى هميشگى عايد او شود زمان اجابت دعايش را قيامت قرار دهند ، در هر صورت نااميدى از رحمت حق به هيچ صورت ، عقلى و شرعى و اخلاقى و انسانى نيست ، و مؤمنِ به حضرت حق هرگز به نااميدى نمى گرايد ، و يأس و دلسردى به خود راه نمى دهد .
در زمينه ى مطالب و مسائل مربوط به دعا و اجابت آن رواياتى بسيار مهم در كتابهاى باارزش اسلامى ثبت شده كه ذكر پاره اى از آنها بى مناسبت با
موضوع نيست :
عَن أبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) قالَ : إِنَّ العَبدَ لَيَدعُو فَيَقولُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمَلِكَيْنِ : قَدِ اسْتَجَبتُ لَهُ ، وَلكِنِ احْبَسوهُ بِحاجَتِهِ ; فَإنِّى أُحِبُّ أَنْ أَسمَعَ صَوْتَهُ . وَإِنَّ العَبْدَ لَيَدْعُو فَيَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وَتَعالَى : عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ ; فَإِنّى اُبغِضُ صَوْتَهُ !! (1)
« به راستى عبد دعا مى كند ، پس خداى عز و جل به دو فرشته مى فرمايد : من دعايش را مستجاب كردم ، ولى حاجتش را نگاهداريد تا دعا را ادامه دهد ; زيرا من دوست دارم صدايش را بشنوم . و عبدى دعا مى كند ، پس خداى تبارك و تعالى مى فرمايد : شتابانه حاجتش را برآورده كنيد ; زيرا من از صدايش نفرت دارم » .
عَن مَنصور الصَّيقَل قالَ : قُلتُ لاِبِى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) : رُبَّما دَعَا الرَّجُلُ بَالدُّعاءِ فَاستُجيبَ لَه ثُمّ أَخَّرَ ذَلكَ إِلى حين قالَ فقالَ : نَعَمْ . قُلتُ : وَلِمَ ذَاكَ لِيَزدَادَ مِنَ الدُّعاءِ ؟ قالَ نَعَمْ .
« منصور صيقل مى گويد : به حضرت صادق (عليه السلام) عرضه داشتم : چه بسا مردى دعا مى كند و مستجاب مى شود ، سپس تا مدتى ظهور اجابت به تأخير مى افتد ، فرمود : آرى . گفتم : براى چيست ، براى اين است كه بيشتر دعا كند ؟ فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1ـ2 ـ كافى : 2 / 489 ، باب من أبطأت عليه الإجابة ، حديث 3 و 2 .
صفحه 33
آرى » .
شرايط دعا
شرايط دعا
دعا كننده اگر بخواهد دعايش مستجاب شود ، لازم است پيش از ورود به عرصه ى دعا شرايطى را رعايت كند ; اين شرايط در روايات نقل شده ى از اهل بيت (عليهم السلام) در معتبرترين كتابها چون كتاب باارزش « اصول كافى » ، « محجّة البيضاء » ، « وسائل الشيعه » ، « جامع احاديث الشيعه » و . . . ثبت است .
شرايط دعا بدون تفسير و توضيح عبارت است از :
طهارت شرعيه از قبيل وضو ، غسل ، تيمم ، پاكى از حق الناس ، اخلاص ، صحيح خواندن متن دعا ، حلال بودن كسب ، صله ى رحم ، صدقه قبل از دعا ، مطيع خدا بودن ، اجتناب از معصيت ، اصلاح عمل ، دعا در سحر ، دعا در نماز وتر ، دعا وقت فجر صادق ، دعا در طلوع آفتاب ، دعا در چهارشنبه بين ظهر و عصر ، صلوات پيش از دعا(1) .
شب جمعه
روايات اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) شب جمعه را براى دعا از بهترين و مناسب ترين شبها مى داند ، و شب جمعه را در ارزش و عظمت هم پايه ى شب قدر به حساب مى آورد .
بزرگان دين و اهل بصيرت و راه يافتگان به حريم قدس مى گويند : اگر بتوانيد شب جمعه را به نماز و دعا و ذكر و استغفار به صبح برسانيد ، از انجامش غفلت نورزيد ، زيرا خداى مهربان براى افزودن كرامت اهل ايمان ، فرشتگان را در شب جمعه به آسمان اول مى فرستد ، تا حسناتشان را بيفزايند ، و گناهانشان را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 466 در ابواب مختلف ; محجّة البيضاء : 268 ـ 349 .
صفحه 34
محو كنند .
در حديث معتبر از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده : چه بسا مؤمن براى حاجتى دعا مى كند و خداى تعالى قضاى حاجتش را به تأخير مى اندازد ، تا در ظرف جمعه حاجتش را روا كند(1) .
و از آن حضرت روايت شده : هنگامى كه برادران يوسف از حضرت يعقوب درخواست كردند براى آمرزش گناهانشان از خدا طلب مغفرت كند ، پاسخ داد : به زودى از پروردگارم براى شما درخواست آمرزش مى كنم و درخواست آمرزش را تا سحر شب جمعه به تأخير انداخت تا دعايش براى فرزندانش مستجاب شود(2) .
حضرت باقر (عليه السلام) مى فرمايد : خداى تعالى هر شب جمعه به فرشته اى دستور مى دهد از اوّل شب تا آخر شب از جانب ربّ اعلى ندا دهد كه : آيا بنده ى مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح مرا براى دنيا و آخرتش بخواند تا من دعاى او را مستجاب كنم ؟ آيا بنده ى مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح از گناهش توبه كند تا توبه اش را بپذيرم ؟ آيا بنده ى مؤمنى هست كه من روزى او را تنگ كرده باشم و از من بخواهد پيش از طلوع صبح روزى او را زياد كنم ، پس روزى او را وسعت دهم ؟ آيا بنده ى مؤمن بيمارى هست كه از من درخواست كند پيش از طلوع صبح او را شفا دهم ، تا او را عافيت بخشم ؟ آيا بنده ى مؤمن غمگين محبوسى هست كه پيش از طلوع صبح از من بخواهد او را از زندان رهايى بخشم و اندوهش را برطرف كنم ، تا دعايش را به اجابت برسانم ؟ آيا بنده ى مؤمن مظلومى هست كه پيش از صبح از من بخواهد براى دفع ستم ستمكار به خاطر او از ستمكار انتقام گيرم و حقش را به او برگردانم ؟ فرشته ى حق پيوسته تا طلوع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ دعوات راوندى : 35 ، حديث 83 ; بحار الانوار : 86 / 273 ، باب 2 ، حديث 17 .
2 ـ المقنعة : 155 ; بحار الانوار : 86 / 271 ، باب 2 ، حديث 13 و 19 .
صفحه 35
صبح اين ندا را سر مى دهد(1) .
امام صادق (عليه السلام) فرمود : از ارتكاب گناه در شب جمعه بپرهيزيد كه كيفر گناهان در آن شب دو چندان است ، چنانچه ثواب حسنات چند برابر است ، و كسى كه در شب جمعه معصيت خدا را ترك كند ، خدا گناهان گذشته ى او را بيامرزد و هركه آشكارا در شب جمعه مرتكب گناه شود ، حق تعالى او را به گناهان همه ى عمرش عذاب كند و عذاب گناه آشكار شب جمعه را « به كيفر شكستن حرمت شب جمعه » بر او دو چندان كند(2) .
براى شب جمعه نمازها و دعاها و اوراد و اذكار زيادى نقل شده ، كه از ميان آنها دعاى كميل جايگاه خاصّى دارد .
كميل بن زياد نخعى
كميل بن زياد نخعى
دانشمندان و علماى بزرگ چه شيعه مسلك و چه سنى مذهب ، كميل را به قوت ايمان و قدرت روح و انديشه پاك و خلوص نيت و متخلق به اخلاق حميده و آراسته به اعمال شايسته ستوده اند .
بزرگان هر دو مسلك بر عدالت و جلالت و عظمت و كرامت او اتفاق نظر دارند .
كميل از خواصّ و بزرگان اصحاب اميرالمؤمنين و حضرت مجتبى (عليهما السلام)است(3) .
اميرالمؤمنين (عليه السلام) كميل را يكى از ده نفر ياران مورد اطمينانش به حساب آورده است(4) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار : 86 / 282 ، باب 2 ، حديث 27 .
2 ـ بحار الانوار : 86 / 283 ، باب 2 ، حديث 28 ( مضمون حديث ) .
3 ـ مستدركات علم الرجال : 6 / 314 .
4 ـ رسائل سيد مرتضى .
صفحه 36
كميل از بهترين شيعيان و عاشقان و محبّان و علاقه مندان به اميرالمؤمنين (عليه السلام)بوده است(1) .
مسائل و سفارشات و وصايايى كه اميرالمؤمنين به كميل داشته از ايمان عظيم و معرفت فوق العاده كميل حكايت دارد .
اهل سنت كه هيچ گاه به خاطر دورى از حق و عدالت و انصاف و مروّت نظر مثبتى نسبت به پيروان اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) نداشتند ، كميل را در همه ى امور مورد اطمينان معرفى كرده اند(2) .
عرفا و صاحب دلان و اهل سير و سلوك و مشتاقان لقاى محبوب ، كميل را صاحب سرّ اميرالمؤمنين (عليه السلام) و خزانه ى معارف معنوى مولى الموحدين مى شناسند .
كميل ، هجده سال روزگار نورانى و عصر بابركت پيامبر بزرگ اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) را دريافت و از انوار ملكوتى مقام نبوّت بهره مند شد .
كميل ، انسان بزرگوار ، و موجودى شريف و پاك است ، كه به خاطر لياقتش به دست حجاج بن يوسف ثقفى به شرف شهادت نايل آمد ، شهادتى كه محبوبش على (عليه السلام) از وقوعش به او خبر داد .
حجاج بن يوسف خونخوار ، زمانى كه از جانب حاكم ستمگر اموى والى عراق شد به جستجوى كميل برخاست تا او را به جرم محبت اهل بيت (عليهم السلام) و به گناه شيعه بودن كه در فرهنگ بنى اميه بالاترين گناه بود به قتل برساند .
كميل خود را از حجاج پنهان داشت ، حجاج حقوق منسوبان و اقوام كميل را از بيت المال قطع كرد ، زمانى كه كميل از قطع حقوق اقوامش آگاه شد گفت : از عمر من چيزى نمانده ، شايسته نيست وجود من سبب قطع رزق و روزى گروهى شود . از محلّ و مركزى كه پنهان بود درآمد و به نزد حجاج رفت ، حجاج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار : 33 / 399 ، باب 23 ، حديث 620 .
2 ـ مستدركات علم الرجال : 6 / 314 .
صفحه 37
گفت : براى به كيفر رساندنت در جستجوى تو بودم .
كميل گفت : آنچه از دستت برآيد انجام ده ، از عمر من جز زمانى اندك نمانده ، بازگشت من و تو به زودى به سوى خداست ، مولاى من به من خبر داده قاتل من تويى . آنگاه حجاج فرمان داد تا سر مقدس آن مرد الهى و چهره ى ملكوتى را در حالى كه در سن نود سالگى قرار داشت از بدن جدا كردند . مرقد مطهر او در منطقه ى ثويّه بين نجف و كوفه معروف خاص و عام و زيارتگاه
اهل دل است .
دعاى كميل
دعاى كميل
عارفان عاشق و عاشقان عارف ، بيدار دلان منصف و شايستگان به حقايق متّصف ، جايگاه دعاى كميل را در ميان همه ى دعاها چون جايگاه انسان در ميان همه ى موجودات مى دانند ، چنان كه انسان را اشرف خلايق به حساب مى آورند ، دعاى كميل را اشرف همه ى دعاها مى شمارند و از آن تعبير به « انسان الأدعيه » مى كنند .
نظر و رأى دقيق علامه كم نظير ، محقق خبير ، حديث شناس آگاه ، حضرت مجلسى بر اين است كه دعاى كميل بهترين دعاست .
مجلسى بزرگوار در كتاب « زاد المعاد » ، به نقل از كتاب « اقبال » سيد بن طاوسمى نويسد : كميل گفته : روزى در شهر بصره خدمت مولايم على (عليه السلام) نشسته بودم ، سخن از شب پانزدهم شعبان به ميان آمد . حضرت فرمود : هركه آن شب را به عبادت اِحيا بدارد و دعاى حضرت خضر را بخواند يقيناً دعايش مستجاب مى شود . وقتى حضرت به منزل بازگشت خدمتش مشرف شدم ، چون مرا ديد فرمود : براى چه كارى آمده اى ؟ گفتم : به طلب دعاى خضر به حضورت آمده ام . فرمود : بنشين . سپس به من خطاب كرد : اى كميل ! هنگامى كه اين دعا را حفظ كنى در هر شب جمعه يا ماهى يك بار ، يا سالى يك بار ، يا در طول عمر يك بار
صفحه 38
بخوان ، خواندن اين دعا تو را از شرّ دشمنان كفايت مى كند و يارى مى شوى و روزيت مى دهند و گناهانت آمرزيده مى شود .
اى كميل ! طول مصاحبت و خدمتت سبب شد كه تو را به چنين نعمت و كرامتى سرافراز كنم . سپس فرمود : بنويس . و دعا را به من تلقين فرمود .
عالم ربّانى ، مناجاتى عارف ، مرحوم كفعمى در كتاب باعظمت « مصباح » مى نويسد : اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين دعا را در حال سجده قرائت مى كرد !! (1)
خواننده ى اين دعا در شب جمعه پس از رعايت شرايط دعا ، بهتر است دعا را به سوى قبله و با بدنى فروتن و دلى خاشع و نيّتى خالص و چشمى اشكبار و صدايى محزون قرائت كند ; بدون شك دعا با چنين كيفيت به مقام اجابت نزديكتر و ظهور آثارش حتمى است(2) .
چشم اشكبار در پيشگاه حضرت حق از اعتبارى عظيم و ارزشى والا برخوردار است و اشك چشم و گريه ى باسوز ، سبب آمرزش گناه و خاموش شدن آتش غضب ربّ و عامل جذب رحمت حق به سوى گريه كننده است(3) .
از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده : چيزى نيست مگر اين كه براى آن پيمانه و وزنى است جز گريه ، قطره اى از آن درياهايى از آتش را خاموش كند ; هنگامى كه چشم اشكين شود ، چهره تيرگى و خوارى نبيند و چون اشك روان گردد خدا آن را بر دوزخ حرام گرداند ; به راستى اگر در امّتى يك گريان باشد همه مورد ترحم قرار گيرند(4) .
و نيز آن حضرت فرموده : هر ديده اى در قيامت گريان است مگر سه ديده : ديده اى كه از آنچه خدا حرام كرده بر هم نهاده شده ، و ديده اى كه در راه خدا بيدارى كشيده ، و ديده اى كه در دل شب از بيم خدا گريسته است(5) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مصباح كفعمى : 555 .
2ـ3 ـ محجّة البيضاء : 2 / 285 ، آداب الدعاء وهى عشرة .
4 ـ كافى : 2 / 481 ، باب البكاء ، حديث 1 .
5 ـ كافى : 2 / 80 ، باب اجتناب المحارم ، حديث 2 .
« هنگامى كه بندگانم در رابطه ى با من از تو سئوال كنند ، « پاسخش اين است » كه من يقيناً نزديكم ، دعاى دعا كننده را چون مرا بخواند مستجاب مى كنم » .
آرى ، جز خدا هيچ كس به بندگان نزديك نيست . او نزديكى است كه انسان را به وجود آورده ، و او را در رحم مادر پرورش داده و از رحم مادر به دنيا انتقال داده و در دنيا سفره ى مادى و معنويش را براى اين مهمان باكرامت گسترده و انبيا را براى هدايت او به سعادت دنيا و آخرت برانگيخته و نعمت بى نظيرى چون
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ فرقان : 77 .
2 ـ بقره : 186 .
قرآن و امامان معصوم (عليهم السلام) را براى او قرار داده و درد تشنگى اش را با آب زلال و صاف درمان مى كند و رنج گرسنگى اش را با غذاى مناسب و گوارا برطرف مى سازد . بيمارى هايش را به درمان مى رساند . تنهاييش را با زن و فرزند و دوستان و ياران جبران مى كند . برهنگى اش را با انواع لباس ها مى پوشاند . محبّتش را در دلها مى نهد . مشكلاتش را هر چند شديد و سخت باشد مى گشايد . سلامتش را تداوم مى بخشد . به ارزش و اعتبار و آبرويش مى افزايد و اين همه را جز خدا چه كسى مى تواند براى او فراهم آورد و چه كسى چون خدا به تمام احوالات و نيازمنديها و حاجات او آگاهى دارد ؟ آرى ، او از همه به انسان نزديك تر است . تا جايى كه در قرآن مجيد فرموده :
( وَلَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ وَنَعلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفسُهُ وَنَحنُ أَقْرَبُ إِلَيهِ مِن حَبلِ الْوَريدِ )(1) .« هر آينه انسان را به وجود آورديم و آنچه را نَفْس او به آن وسوسه مى كند مى دانيم و ما از رگ گردن به او نزديك تريم » .
انبيا ، كه از نظر عقل و درايت و بصيرت و كرامت از تمام انسانها برترند و جان و قلب آنان از همه جانها و قلب ها نورانى تر است و آگاهى آنان به حقايق غيب وشهود كامل ترين آگاهى است و واقعيات را آنچنان كه هست مى دانند ، جان و دلى وابسته به دعا داشتند و با همه ى وجود به اين رشته استوار و محكم متصل بودند و شب و روزى نبود كه بخشى از عمر خود را صرف دعا نكنند و از راه دعا به محضر محبوب حاضر نشوند .
آنان دعا را مايه ى رشد جان ، تصفيه ى دل ، زدودن غبار ماديت از باطن ، شستشوى خيمه ى حيات از كدورت هجران و عامل حلّ مشكلات مى دانستند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ق : 16 .
صفحه 24
و يقين داشتند هيچ خواهنده از درگاه ربوبى بدون رسيدن به مقصد و منهاى روا شدن حاجت بر نمى گردد . به همين خاطر به استجابت دعا ، مؤمن بودند و در اين زمينه هيچ شك و ترديدى به خود راه نمى دادند و در تمام دعاها قبولى دعا را خاضعانه از حضرت حق درخواست مى كردند و اطمينان صد در صد داشتند كه دعاى نيازمند در پيشگاه حضرت بى نياز به اجابت مى رسد .
قرآن مجيد اين حقيقت را روشن تر از روز از زبان پاك و دل تابناك حضرت ابراهيم (عليه السلام) حكايت مى كند :
( اَلْحَمدُ للهِِ الَّذِى وَهَبَ لِى عَلَى الْكِبَرِ إِسمَاعِيلَ وَإِسحَاقَ إِنَّ رَبِّى لَسَمِيعُ الدُّعَآءِ )(1) .« همه ى سپاس و ستايش ويژه ى خداست كه مرا در سنّ پيرى و سالخوردگى دو فرزند برومند چون اسماعيل و اسحاق بخشيد ، يقيناً پروردگارم اجابت كننده دعاست » .
دعا ، نيرو و قدرتى است كه حضرت زكريّا در سنّ سال خوردگى از پروردگار مهربان درخواست فرزند كرد و خداى عزيز درخواستش را اجابت فرمود و به او و همسرش كه در سنّ نازايى قرار داشت يحيى را عطا كرد(2) .
مسيح (عليه السلام)به دنبال تقاضاى يارانش ، به وسيله دعا از حضرت حق درخواست نزول مائده ى آسمانى كرد و خداى عزيز دعايش را مستجاب فرمود و براى او و يارانش سفره اى از غذاهاى مطبوع از آسمان نازل فرمود(3) .
وجود مبارك حضرت حق ، بندگان را در تمام حالات ، به دعا كردن فرمان داده و از آنان خواسته در خوشى ها و ناخوشى ها به پيشگاه عزّتش روى ذلت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابراهيم : 39 .
2 ـ مريم : 9 ـ 5 .
3 ـ مائده : 115 ـ 112 .
صفحه 25
سايند و به درگاه رحمتش دست به دعا بردارند و با دلى فروتن و اشكى مايه گرفته از قلب شكسته ، نيازهايشان را از او بخواهند و به وعده ى قطعى و حتمى و يقينى او در رابطه با استجابت دعا اميدوار باشند و قاطعانه اعلام كرده است : آن را كه از دعا تكبّر ورزد ، خوار و ذليل و سرافكنده و عليل و پست و فرومايه به دوزخ درآورد و اين همه را در ظاهر و باطن يك آيه در سوره ى مؤمن بيان فرموده :
( وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَن عِبَادَتِى سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّم دَاخِرِينَ )(1) .« و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم . در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مىورزند به زودى خوار و در دوزخ درآيند » .
دعا در روايات
دعا در روايات
احسان و فضل حق نسبت به همه ى موجودات به ويژه انسان فراگير ، و سفره ى رحمت بى نهايتش گسترده ، و لطف و مهربانى و كرمش براى همگان آماده است .
درگاهش درگاه نوميدى نيست ، و پيشگاهش پيشگاه بخل و طرد كردن نمى باشد .
فضل و جود و كرم و بخشش دائمى است و دست عطايش براى عطا كردن به همگان باز و چشم انتظاريش براى روى آوردن بندگانش به درگاهش
هميشگى است .
به حضرت داود (عليه السلام) خطاب فرمود : زمينيان را بگو : چرا با من دوستى
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ غافر : 60 .
صفحه 26
نمى كنيد كه سزاوار دوستى منم ؟ من خدايى هستم كه با من بخل نيست ، با داناييم جهل نيست ، با صبرم ناتوانى نيست ، در صفتم تغيير نيست ، در گفته ام تبديل نيست ، رحمتم فراگير است ، از فضل و كرم برنگردم ، در ازل بر خود رحمت نوشتم ، عود محبت سوختم ، دل بندگانم به نور معرفت افروختم ، من دوست آنم كه مرا دوست است ، رفيق آنم كه مرا رفيق است ، همنشين آنم كه در خلوتِ ذكر با من است ، مونس آنم كه به ياد من انس دارد .
داود ! هر كه مرا جويد ، مرا يابد ، و او كه مرا يابد سزاوار است كه مرا نبازد . داود ! نعمت از ماست ، شكر ديگرى مى كنند ; دفع بلا از ماست ، از ديگرى مى بينند ; پناهگاهشان حضرت ماست ، به ديگران پناه مى برند ; مى گريزند ولى عاقبت باز مى گردند !!
چنين متن زيبا و پرمعنايى در كتاب هاى باارزش اسلامى ، فراوان به چشم مى خورد ، اينگونه متن ها به انضمام آيات قرآن مژده ى عظيمى از جانب خداست ، كه بندگان به فضل و احسانش اميد بندند و براى روا شدن حاجاتشان دست گدايى به سوى او بردارند و بدانند كه راه رسيدن به مقاصد و مطالبشان دعاست و كمتر اتفاق مى افتد كه مهمّى از مهماتشان و حاجتى از حاجاتشان بدون دعا برآورده شود ، به همين خاطر روايات اسلامى به ويژه روايات صادره ى از جانب اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) ، براى دعا جايگاهى خاص ، و ارزشى ويژه ، و اعتبارى كم نظير ، و حسابى مخصوص باز كرده اند .
از رسول بزرگوار اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده :
إِنَّ الدُّعاءَ هُوَ العِبادَة(1) .
« يقيناً دعا عبادت است » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ محجّة البيضاء : 2 / 282 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
صفحه 27
و از آن حضرت نقل شده :
الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَةِ(1) .
« دعا مغز عبادت است » .
از حضرت باقر (عليه السلام) روايت شده :
أَفضَلُ العِبادَةِ الدُّعاءُ(2) .
« برترين عبادت دعاست » .
و از آن حضرت روايت شده :
. . . مَا مِن شَىء أفضَلُ عِندَ اللّهِ عزَّ وجلَّ مِن أن يُسئَلَ وَيُطْلَبَ مِمّا عِندَه ، وَما أَحَدٌ أَبغَض إِلَى اللّهِ مِمّن يَستَكبِرَ عَن عِبادَتِهِ وَلا يَسئَلُ ما عِندَهُ(3) .
« چيزى نزد خدا برتر از خواستن و درخواست فيوضاتى كه نزد اوست نيست ، و كسى در پيشگاه او مبغوض تر از آن كه از دعا به درگاهش تكبر ورزد ، و از فيوضات حضرتش درخواست نكند نمى باشد » .
از اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت شده :
أَحَبُّ الأَعمالِ إلَى اللّهِ تَعَالى فِى الأَرضِ الدُّعاءُ(4) .
« محبوبترين كارها به سوى خدا در همه ى روى زمين دعاست » .
و نيز آن حضرت فرمود :
الدُّعاءُ مَفاتِيحُ النَّجاحِ ، وَمَقاليدُ الفَلاحِ ، وَخَيْرُ الدُّعاءِ مَا صَدَرَ عَن صَدْرِ نَقِىّ وَقَلْبِ تَقِىّ ، وَفِى المُناجاةِ سَبَبُ النَّجاةِ وَبِالإِخلاصِ يَكونُ الخَلاصُ ، فَإِذا اشتَدَّ ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ محجّة البيضاء : 2 / 282 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
2 ـ محجّة البيضاء : 2 / 283 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
3 ـ كافى : 2 / 466 ، باب فضل الدعاء . . . ، حديث 2 .
4 ـ كافى : 2 / 467 ، باب فضل الدعاء . . . ، حديث 8 .
صفحه 28
الفَزَعُ فَإِلَى اللّهِ المَفزَعُ(1) .
« دعا كليدهاى پيروزى ، و مخازن كاميابى است . بهترين دعا ، دعايى است كه از سينه ى صاف و دل پاك درآيد ، و در مناجات ، وسيله ى نجات و رهايى به اخلاص است ، و چون بى تابى سخت شود پناه جويى به درگاه خداست » .
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده :
. . . فَإِذا نَزَلَ البَلاءُ فَعَلَيكُم بِالدُّعاءِ وَالتَّضَرُعِ إِلَى اللّهِ(2) .
« هنگامى كه بلا نازل شود ، حتماً به دعا و زارى به درگاه خدا روى آوريد » .
و آن حضرت فرمود :
عَلَيكَ بِالدُّعاءِ ; فَإِنَّ فيهِ شِفاءً مِن كُلِّ داء(3) .
« بر تو باد به دعا ; زيرا دعا درمان از هر دردى است » .
ارزش دعا به صورت اجتماع
ارزش دعا به صورت اجتماع
اهل دعا هنگامى كه به صورت اجتماع به دعا مى نشينند و به شكل دسته جمعى به تضرع و انابه اقدام مى كنند و به پيشگاه حضرت حق ناله و زارى مى برند و همگان دست گدايى به درگاهش دراز مى كنند ، يقيناً دعايشان به اجابت نزديك تر است ; زيرا در جمعيت دعا كننده بدون شك دردمندى دل سوخته ، مستمندى از راه مانده ، بيچاره اى درمانده ، عاشقى وارسته ، عارفى
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 468 ، باب أن الدعاء سلاح المؤمن ، حديث 2 ; محجّة البيضاء : 2 / 284 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
2 ـ كافى : 2 / 471 ، باب الهام الدعاء ، حديث 2 ; محجّة البيضاء : 2 / 284 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
3 ـ كافى : 2 / 470 ، باب أن الدعاء شفاء من كل داء ، حديث 1 ; محجّة البيضاء : 2 / 285 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
صفحه 29
دلداده و مخلصى ارزنده قرار دارد كه دعا و حال و زارى و اخلاصش ، و اضطرار و ناله اش عامل جلب رحمت و جذب رأفت و مايه ى اجابت و سبب جوشش عفو و مغفرت است . و چه بسا بنا بر آنچه كه در معارف الهيه آمده ، خداى مهربان به خاطر او دعاى ديگران را هم مستجاب كند و به زارى و ناله ى آنان رحمت آرد و خواسته ها و حاجاتشان را برآورد و آنان را مشمول عفو و مغفرت قرار دهد و كشكول خالى آنان را از فيوضات خاصّه اش پُر كند .
در اين زمينه روايات بسيار مهمى از منابع وحى و منازل علم و خزانه هاى معرفت و ابواب رحمت رسيده كه به پاره اى از آنها اشاره مى شود :
عَن أَبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) قال : مَا اجتَمَعَ أَربَعَةٌ قَطُّ عَلى أمر واحِد فَدَعوا إلاّ تَفَرَّقوا
عَن إجَابَة(1) .
« امام صادق (عليه السلام) فرمود : هرگز چهار نفر بر كار واحدى جهت دعا به خاطر گشايش آن كار اجتماع نمى كنند مگر اين كه با مستجاب شدن آن دعا از يكديگر جدا مى شوند » .
قَال النَّبِىُّ (صلى الله عليه وآله وسلم) : لا يَجتَمِعُ أربَعونَ رَجلا فِى أمر واحِد إلاّ اسْتَجابَ اللّهُ تَعالى لَهُم حَتّى لَو دَعَوْا عَلى جَبَل لاَزالُوهُ(2) .
« پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : چهل مرد جهت دعا براى گشايش كارى واحد اجتماع نمى كنند ، مگر اين كه خداى تعالى دعايشان را مستجاب مى كند ، تا جايى كه اگر بر ضد كوهى دعا كنند آن را از ميان برمى دارند » .
عالم ربانى ، عارف عاشق ابن فهد حلّى بنا به روايت كتاب « وسائل الشيعه » در كتاب با ارزشش « عدّة الداعى » روايت مى كند :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 487 ، باب الاجتماع فى الدعاء ، حديث 2 ; جامع احاديث الشيعه : 19 / 354 .
2 ـ مستدرك الوسائل : 5 / 239 ، باب 36 ، حديث 5772 ; جامع احاديث الشيعه : 19 / 354 .
صفحه 30
إِنَّ اللّهَ أوحَى إلى عيسَى (عليه السلام) : يا عِيسَى ! تَقَرَّبْ إلَى المُؤمِنينَ ، وَمُرْهُم أَن يَدعُونِى مَعَكَ(1) .
« خدا به عيسى وحى فرمود : اى عيسى ! به جمع مؤمنين بپيوند ، و آنان را فرمان ده همراه تو به درگاه من دعا كنند » .
عَن أَبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) : قالَ : كانَ أبى (عليه السلام) إذا حَزَنَهُ أمر جَمَعَ النِساءَ وَالصِّبيانَ ثُم دَعا وَأمَّنُوا(2) .
« امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد : پدرم همواره چنين بود ، هنگامى كه كارى او را محزون و غصّه دار مى كرد ، زنان و كودكان را به حال اجتماع گرد مى آورد ، آنگاه دعا مى كرد و آنان آمين مى گفتند » .
نااميدى و يأس ، حال كافران به خداست
نااميدى و يأس ، حال كافران به خداست
دعا كننده بايد به اين حقيقت آگاه باشد كه خداى مهربان او را به دعا دعوت فرموده ، و مستجاب شدن دعا را ضامن شده ، و اجابت دعا بر حضرت او كارى بسيار سهل و آسان است ، زيرا تمام موجودات هستى در سايه ى فرمانروايى مطلق اويند ، و او با يك فرمان و با بكارگيرى يك دستور تمام زمينه هاى اجابت را براى بنده ى دعا كننده اش فراهم مى كند .
بنابراين ابداً سزاوار نيست كسى در پيشگاه خداى مهربانى كه قدرت و بصيرت و كرم و لطف و مغفرت و فيض و رحمتش بى نهايت است ، و به بنده اش بهويژه به هنگام دعا و مناجات و راز و نياز محبت خاص دارد ، نااميد و مأيوس باشد . نااميدى و يأس به فرموده ى قرآن مجيد حال كافران به خداست :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل الشيعه : 7 / 104 ، باب 38 ، حديث 8856 .
2 ـ وسائل الشيعه : 7 / 105 ، باب 39 ، حديث 8860 .
صفحه 31
( . . . لاَ تَيْئَسُوا مِن رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا يَيْئَسُ مِن رَوْحِ اللّهِ إِلاّ الْقَومُ الْكَافِرونَ )(1) .« از رحمت خدا نااميد مباشيد ; زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نااميد نمى شود » .
قرآن مجيد اكيداً سفارش مى كند كه : از رحمت خدا مأيوس و نااميد مباشيد :
( لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ )(2) .
رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد :
الفَاجِرُ الرَّاجِى لِرَحْمَةِ اللّهِ تَعالَى أقْرَبُ مِنْها مِنَ العَابِدِ الْمُقَنَّطِ(3) .
« بدكارِ اميدوار به رحمت خداى بزرگ ، از عابدِ نااميد به رحمت خدا نزديكتر است » .
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
اليَأسُ مِن رَوحِ اللّهِ أشدُّ بَرداً مِنَ الزَّمهَريرِ(4) .
« سردى نااميدى از رحمت خدا ، از سرماى شديد سردتر است » .
در روايات و معارف اسلامى نااميدى و يأس از رحمت خدا از گناهان كبيره به حساب آمده ، و به نااميد از رحمت خدا وعده ى قطعى عذاب داده شده است .
دعا كننده از اين كه دعايش به سرعت به هدف اجابت نرسد ، نبايد دچار يأس و نااميدى شود ، بنا به آيات و روايات ، شايد اجابت دعايش مصلحت نبوده ، احتمالا زمان و ظرف اجابت نرسيده ، و ممكن است براى اين كه دعا و مناجات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ يوسف : 87 .
2 ـ زمر : 53 .
3 ـ كنز العمال : 5869 ; ميزان الحكمه : 10 / 5046 ، القنوط ، حديث 17109 .
4 ـ مستدرك الوسائل : 12 / 59 ، باب 64 ، حديث 13507 .
صفحه 32
را ادامه دهد از اجابتش مانع شده اند ، يا خواسته اند براى اين كه نصيبى ابدى ، و بهره اى هميشگى عايد او شود زمان اجابت دعايش را قيامت قرار دهند ، در هر صورت نااميدى از رحمت حق به هيچ صورت ، عقلى و شرعى و اخلاقى و انسانى نيست ، و مؤمنِ به حضرت حق هرگز به نااميدى نمى گرايد ، و يأس و دلسردى به خود راه نمى دهد .
در زمينه ى مطالب و مسائل مربوط به دعا و اجابت آن رواياتى بسيار مهم در كتابهاى باارزش اسلامى ثبت شده كه ذكر پاره اى از آنها بى مناسبت با
موضوع نيست :
عَن أبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) قالَ : إِنَّ العَبدَ لَيَدعُو فَيَقولُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمَلِكَيْنِ : قَدِ اسْتَجَبتُ لَهُ ، وَلكِنِ احْبَسوهُ بِحاجَتِهِ ; فَإنِّى أُحِبُّ أَنْ أَسمَعَ صَوْتَهُ . وَإِنَّ العَبْدَ لَيَدْعُو فَيَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وَتَعالَى : عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ ; فَإِنّى اُبغِضُ صَوْتَهُ !! (1)
« به راستى عبد دعا مى كند ، پس خداى عز و جل به دو فرشته مى فرمايد : من دعايش را مستجاب كردم ، ولى حاجتش را نگاهداريد تا دعا را ادامه دهد ; زيرا من دوست دارم صدايش را بشنوم . و عبدى دعا مى كند ، پس خداى تبارك و تعالى مى فرمايد : شتابانه حاجتش را برآورده كنيد ; زيرا من از صدايش نفرت دارم » .
عَن مَنصور الصَّيقَل قالَ : قُلتُ لاِبِى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) : رُبَّما دَعَا الرَّجُلُ بَالدُّعاءِ فَاستُجيبَ لَه ثُمّ أَخَّرَ ذَلكَ إِلى حين قالَ فقالَ : نَعَمْ . قُلتُ : وَلِمَ ذَاكَ لِيَزدَادَ مِنَ الدُّعاءِ ؟ قالَ نَعَمْ .
« منصور صيقل مى گويد : به حضرت صادق (عليه السلام) عرضه داشتم : چه بسا مردى دعا مى كند و مستجاب مى شود ، سپس تا مدتى ظهور اجابت به تأخير مى افتد ، فرمود : آرى . گفتم : براى چيست ، براى اين است كه بيشتر دعا كند ؟ فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1ـ2 ـ كافى : 2 / 489 ، باب من أبطأت عليه الإجابة ، حديث 3 و 2 .
صفحه 33
آرى » .
شرايط دعا
شرايط دعا
دعا كننده اگر بخواهد دعايش مستجاب شود ، لازم است پيش از ورود به عرصه ى دعا شرايطى را رعايت كند ; اين شرايط در روايات نقل شده ى از اهل بيت (عليهم السلام) در معتبرترين كتابها چون كتاب باارزش « اصول كافى » ، « محجّة البيضاء » ، « وسائل الشيعه » ، « جامع احاديث الشيعه » و . . . ثبت است .
شرايط دعا بدون تفسير و توضيح عبارت است از :
طهارت شرعيه از قبيل وضو ، غسل ، تيمم ، پاكى از حق الناس ، اخلاص ، صحيح خواندن متن دعا ، حلال بودن كسب ، صله ى رحم ، صدقه قبل از دعا ، مطيع خدا بودن ، اجتناب از معصيت ، اصلاح عمل ، دعا در سحر ، دعا در نماز وتر ، دعا وقت فجر صادق ، دعا در طلوع آفتاب ، دعا در چهارشنبه بين ظهر و عصر ، صلوات پيش از دعا(1) .
شب جمعه
روايات اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) شب جمعه را براى دعا از بهترين و مناسب ترين شبها مى داند ، و شب جمعه را در ارزش و عظمت هم پايه ى شب قدر به حساب مى آورد .
بزرگان دين و اهل بصيرت و راه يافتگان به حريم قدس مى گويند : اگر بتوانيد شب جمعه را به نماز و دعا و ذكر و استغفار به صبح برسانيد ، از انجامش غفلت نورزيد ، زيرا خداى مهربان براى افزودن كرامت اهل ايمان ، فرشتگان را در شب جمعه به آسمان اول مى فرستد ، تا حسناتشان را بيفزايند ، و گناهانشان را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 466 در ابواب مختلف ; محجّة البيضاء : 268 ـ 349 .
صفحه 34
محو كنند .
در حديث معتبر از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده : چه بسا مؤمن براى حاجتى دعا مى كند و خداى تعالى قضاى حاجتش را به تأخير مى اندازد ، تا در ظرف جمعه حاجتش را روا كند(1) .
و از آن حضرت روايت شده : هنگامى كه برادران يوسف از حضرت يعقوب درخواست كردند براى آمرزش گناهانشان از خدا طلب مغفرت كند ، پاسخ داد : به زودى از پروردگارم براى شما درخواست آمرزش مى كنم و درخواست آمرزش را تا سحر شب جمعه به تأخير انداخت تا دعايش براى فرزندانش مستجاب شود(2) .
حضرت باقر (عليه السلام) مى فرمايد : خداى تعالى هر شب جمعه به فرشته اى دستور مى دهد از اوّل شب تا آخر شب از جانب ربّ اعلى ندا دهد كه : آيا بنده ى مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح مرا براى دنيا و آخرتش بخواند تا من دعاى او را مستجاب كنم ؟ آيا بنده ى مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح از گناهش توبه كند تا توبه اش را بپذيرم ؟ آيا بنده ى مؤمنى هست كه من روزى او را تنگ كرده باشم و از من بخواهد پيش از طلوع صبح روزى او را زياد كنم ، پس روزى او را وسعت دهم ؟ آيا بنده ى مؤمن بيمارى هست كه از من درخواست كند پيش از طلوع صبح او را شفا دهم ، تا او را عافيت بخشم ؟ آيا بنده ى مؤمن غمگين محبوسى هست كه پيش از طلوع صبح از من بخواهد او را از زندان رهايى بخشم و اندوهش را برطرف كنم ، تا دعايش را به اجابت برسانم ؟ آيا بنده ى مؤمن مظلومى هست كه پيش از صبح از من بخواهد براى دفع ستم ستمكار به خاطر او از ستمكار انتقام گيرم و حقش را به او برگردانم ؟ فرشته ى حق پيوسته تا طلوع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ دعوات راوندى : 35 ، حديث 83 ; بحار الانوار : 86 / 273 ، باب 2 ، حديث 17 .
2 ـ المقنعة : 155 ; بحار الانوار : 86 / 271 ، باب 2 ، حديث 13 و 19 .
صفحه 35
صبح اين ندا را سر مى دهد(1) .
امام صادق (عليه السلام) فرمود : از ارتكاب گناه در شب جمعه بپرهيزيد كه كيفر گناهان در آن شب دو چندان است ، چنانچه ثواب حسنات چند برابر است ، و كسى كه در شب جمعه معصيت خدا را ترك كند ، خدا گناهان گذشته ى او را بيامرزد و هركه آشكارا در شب جمعه مرتكب گناه شود ، حق تعالى او را به گناهان همه ى عمرش عذاب كند و عذاب گناه آشكار شب جمعه را « به كيفر شكستن حرمت شب جمعه » بر او دو چندان كند(2) .
براى شب جمعه نمازها و دعاها و اوراد و اذكار زيادى نقل شده ، كه از ميان آنها دعاى كميل جايگاه خاصّى دارد .
كميل بن زياد نخعى
كميل بن زياد نخعى
دانشمندان و علماى بزرگ چه شيعه مسلك و چه سنى مذهب ، كميل را به قوت ايمان و قدرت روح و انديشه پاك و خلوص نيت و متخلق به اخلاق حميده و آراسته به اعمال شايسته ستوده اند .
بزرگان هر دو مسلك بر عدالت و جلالت و عظمت و كرامت او اتفاق نظر دارند .
كميل از خواصّ و بزرگان اصحاب اميرالمؤمنين و حضرت مجتبى (عليهما السلام)است(3) .
اميرالمؤمنين (عليه السلام) كميل را يكى از ده نفر ياران مورد اطمينانش به حساب آورده است(4) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار : 86 / 282 ، باب 2 ، حديث 27 .
2 ـ بحار الانوار : 86 / 283 ، باب 2 ، حديث 28 ( مضمون حديث ) .
3 ـ مستدركات علم الرجال : 6 / 314 .
4 ـ رسائل سيد مرتضى .
صفحه 36
كميل از بهترين شيعيان و عاشقان و محبّان و علاقه مندان به اميرالمؤمنين (عليه السلام)بوده است(1) .
مسائل و سفارشات و وصايايى كه اميرالمؤمنين به كميل داشته از ايمان عظيم و معرفت فوق العاده كميل حكايت دارد .
اهل سنت كه هيچ گاه به خاطر دورى از حق و عدالت و انصاف و مروّت نظر مثبتى نسبت به پيروان اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) نداشتند ، كميل را در همه ى امور مورد اطمينان معرفى كرده اند(2) .
عرفا و صاحب دلان و اهل سير و سلوك و مشتاقان لقاى محبوب ، كميل را صاحب سرّ اميرالمؤمنين (عليه السلام) و خزانه ى معارف معنوى مولى الموحدين مى شناسند .
كميل ، هجده سال روزگار نورانى و عصر بابركت پيامبر بزرگ اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) را دريافت و از انوار ملكوتى مقام نبوّت بهره مند شد .
كميل ، انسان بزرگوار ، و موجودى شريف و پاك است ، كه به خاطر لياقتش به دست حجاج بن يوسف ثقفى به شرف شهادت نايل آمد ، شهادتى كه محبوبش على (عليه السلام) از وقوعش به او خبر داد .
حجاج بن يوسف خونخوار ، زمانى كه از جانب حاكم ستمگر اموى والى عراق شد به جستجوى كميل برخاست تا او را به جرم محبت اهل بيت (عليهم السلام) و به گناه شيعه بودن كه در فرهنگ بنى اميه بالاترين گناه بود به قتل برساند .
كميل خود را از حجاج پنهان داشت ، حجاج حقوق منسوبان و اقوام كميل را از بيت المال قطع كرد ، زمانى كه كميل از قطع حقوق اقوامش آگاه شد گفت : از عمر من چيزى نمانده ، شايسته نيست وجود من سبب قطع رزق و روزى گروهى شود . از محلّ و مركزى كه پنهان بود درآمد و به نزد حجاج رفت ، حجاج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار : 33 / 399 ، باب 23 ، حديث 620 .
2 ـ مستدركات علم الرجال : 6 / 314 .
صفحه 37
گفت : براى به كيفر رساندنت در جستجوى تو بودم .
كميل گفت : آنچه از دستت برآيد انجام ده ، از عمر من جز زمانى اندك نمانده ، بازگشت من و تو به زودى به سوى خداست ، مولاى من به من خبر داده قاتل من تويى . آنگاه حجاج فرمان داد تا سر مقدس آن مرد الهى و چهره ى ملكوتى را در حالى كه در سن نود سالگى قرار داشت از بدن جدا كردند . مرقد مطهر او در منطقه ى ثويّه بين نجف و كوفه معروف خاص و عام و زيارتگاه
اهل دل است .
دعاى كميل
دعاى كميل
عارفان عاشق و عاشقان عارف ، بيدار دلان منصف و شايستگان به حقايق متّصف ، جايگاه دعاى كميل را در ميان همه ى دعاها چون جايگاه انسان در ميان همه ى موجودات مى دانند ، چنان كه انسان را اشرف خلايق به حساب مى آورند ، دعاى كميل را اشرف همه ى دعاها مى شمارند و از آن تعبير به « انسان الأدعيه » مى كنند .
نظر و رأى دقيق علامه كم نظير ، محقق خبير ، حديث شناس آگاه ، حضرت مجلسى بر اين است كه دعاى كميل بهترين دعاست .
مجلسى بزرگوار در كتاب « زاد المعاد » ، به نقل از كتاب « اقبال » سيد بن طاوسمى نويسد : كميل گفته : روزى در شهر بصره خدمت مولايم على (عليه السلام) نشسته بودم ، سخن از شب پانزدهم شعبان به ميان آمد . حضرت فرمود : هركه آن شب را به عبادت اِحيا بدارد و دعاى حضرت خضر را بخواند يقيناً دعايش مستجاب مى شود . وقتى حضرت به منزل بازگشت خدمتش مشرف شدم ، چون مرا ديد فرمود : براى چه كارى آمده اى ؟ گفتم : به طلب دعاى خضر به حضورت آمده ام . فرمود : بنشين . سپس به من خطاب كرد : اى كميل ! هنگامى كه اين دعا را حفظ كنى در هر شب جمعه يا ماهى يك بار ، يا سالى يك بار ، يا در طول عمر يك بار
صفحه 38
بخوان ، خواندن اين دعا تو را از شرّ دشمنان كفايت مى كند و يارى مى شوى و روزيت مى دهند و گناهانت آمرزيده مى شود .
اى كميل ! طول مصاحبت و خدمتت سبب شد كه تو را به چنين نعمت و كرامتى سرافراز كنم . سپس فرمود : بنويس . و دعا را به من تلقين فرمود .
عالم ربّانى ، مناجاتى عارف ، مرحوم كفعمى در كتاب باعظمت « مصباح » مى نويسد : اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين دعا را در حال سجده قرائت مى كرد !! (1)
خواننده ى اين دعا در شب جمعه پس از رعايت شرايط دعا ، بهتر است دعا را به سوى قبله و با بدنى فروتن و دلى خاشع و نيّتى خالص و چشمى اشكبار و صدايى محزون قرائت كند ; بدون شك دعا با چنين كيفيت به مقام اجابت نزديكتر و ظهور آثارش حتمى است(2) .
چشم اشكبار در پيشگاه حضرت حق از اعتبارى عظيم و ارزشى والا برخوردار است و اشك چشم و گريه ى باسوز ، سبب آمرزش گناه و خاموش شدن آتش غضب ربّ و عامل جذب رحمت حق به سوى گريه كننده است(3) .
از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده : چيزى نيست مگر اين كه براى آن پيمانه و وزنى است جز گريه ، قطره اى از آن درياهايى از آتش را خاموش كند ; هنگامى كه چشم اشكين شود ، چهره تيرگى و خوارى نبيند و چون اشك روان گردد خدا آن را بر دوزخ حرام گرداند ; به راستى اگر در امّتى يك گريان باشد همه مورد ترحم قرار گيرند(4) .
و نيز آن حضرت فرموده : هر ديده اى در قيامت گريان است مگر سه ديده : ديده اى كه از آنچه خدا حرام كرده بر هم نهاده شده ، و ديده اى كه در راه خدا بيدارى كشيده ، و ديده اى كه در دل شب از بيم خدا گريسته است(5) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مصباح كفعمى : 555 .
2ـ3 ـ محجّة البيضاء : 2 / 285 ، آداب الدعاء وهى عشرة .
4 ـ كافى : 2 / 481 ، باب البكاء ، حديث 1 .
5 ـ كافى : 2 / 80 ، باب اجتناب المحارم ، حديث 2 .
« همه ى سپاس و ستايش ويژه ى خداست كه مرا در سنّ پيرى و سالخوردگى دو فرزند برومند چون اسماعيل و اسحاق بخشيد ، يقيناً پروردگارم اجابت كننده دعاست » .
دعا ، نيرو و قدرتى است كه حضرت زكريّا در سنّ سال خوردگى از پروردگار مهربان درخواست فرزند كرد و خداى عزيز درخواستش را اجابت فرمود و به او و همسرش كه در سنّ نازايى قرار داشت يحيى را عطا كرد(2) .
مسيح (عليه السلام)به دنبال تقاضاى يارانش ، به وسيله دعا از حضرت حق درخواست نزول مائده ى آسمانى كرد و خداى عزيز دعايش را مستجاب فرمود و براى او و يارانش سفره اى از غذاهاى مطبوع از آسمان نازل فرمود(3) .
وجود مبارك حضرت حق ، بندگان را در تمام حالات ، به دعا كردن فرمان داده و از آنان خواسته در خوشى ها و ناخوشى ها به پيشگاه عزّتش روى ذلت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ ابراهيم : 39 .
2 ـ مريم : 9 ـ 5 .
3 ـ مائده : 115 ـ 112 .
سايند و به درگاه رحمتش دست به دعا بردارند و با دلى فروتن و اشكى مايه گرفته از قلب شكسته ، نيازهايشان را از او بخواهند و به وعده ى قطعى و حتمى و يقينى او در رابطه با استجابت دعا اميدوار باشند و قاطعانه اعلام كرده است : آن را كه از دعا تكبّر ورزد ، خوار و ذليل و سرافكنده و عليل و پست و فرومايه به دوزخ درآورد و اين همه را در ظاهر و باطن يك آيه در سوره ى مؤمن بيان فرموده :
( وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَن عِبَادَتِى سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّم دَاخِرِينَ )(1) .« و پروردگارتان فرمود : مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم . در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مىورزند به زودى خوار و در دوزخ درآيند » .
دعا در روايات
دعا در روايات
احسان و فضل حق نسبت به همه ى موجودات به ويژه انسان فراگير ، و سفره ى رحمت بى نهايتش گسترده ، و لطف و مهربانى و كرمش براى همگان آماده است .
درگاهش درگاه نوميدى نيست ، و پيشگاهش پيشگاه بخل و طرد كردن نمى باشد .
فضل و جود و كرم و بخشش دائمى است و دست عطايش براى عطا كردن به همگان باز و چشم انتظاريش براى روى آوردن بندگانش به درگاهش
هميشگى است .
به حضرت داود (عليه السلام) خطاب فرمود : زمينيان را بگو : چرا با من دوستى
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ غافر : 60 .
صفحه 26
نمى كنيد كه سزاوار دوستى منم ؟ من خدايى هستم كه با من بخل نيست ، با داناييم جهل نيست ، با صبرم ناتوانى نيست ، در صفتم تغيير نيست ، در گفته ام تبديل نيست ، رحمتم فراگير است ، از فضل و كرم برنگردم ، در ازل بر خود رحمت نوشتم ، عود محبت سوختم ، دل بندگانم به نور معرفت افروختم ، من دوست آنم كه مرا دوست است ، رفيق آنم كه مرا رفيق است ، همنشين آنم كه در خلوتِ ذكر با من است ، مونس آنم كه به ياد من انس دارد .
داود ! هر كه مرا جويد ، مرا يابد ، و او كه مرا يابد سزاوار است كه مرا نبازد . داود ! نعمت از ماست ، شكر ديگرى مى كنند ; دفع بلا از ماست ، از ديگرى مى بينند ; پناهگاهشان حضرت ماست ، به ديگران پناه مى برند ; مى گريزند ولى عاقبت باز مى گردند !!
چنين متن زيبا و پرمعنايى در كتاب هاى باارزش اسلامى ، فراوان به چشم مى خورد ، اينگونه متن ها به انضمام آيات قرآن مژده ى عظيمى از جانب خداست ، كه بندگان به فضل و احسانش اميد بندند و براى روا شدن حاجاتشان دست گدايى به سوى او بردارند و بدانند كه راه رسيدن به مقاصد و مطالبشان دعاست و كمتر اتفاق مى افتد كه مهمّى از مهماتشان و حاجتى از حاجاتشان بدون دعا برآورده شود ، به همين خاطر روايات اسلامى به ويژه روايات صادره ى از جانب اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) ، براى دعا جايگاهى خاص ، و ارزشى ويژه ، و اعتبارى كم نظير ، و حسابى مخصوص باز كرده اند .
از رسول بزرگوار اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده :
إِنَّ الدُّعاءَ هُوَ العِبادَة(1) .
« يقيناً دعا عبادت است » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ محجّة البيضاء : 2 / 282 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
صفحه 27
و از آن حضرت نقل شده :
الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَةِ(1) .
« دعا مغز عبادت است » .
از حضرت باقر (عليه السلام) روايت شده :
أَفضَلُ العِبادَةِ الدُّعاءُ(2) .
« برترين عبادت دعاست » .
و از آن حضرت روايت شده :
. . . مَا مِن شَىء أفضَلُ عِندَ اللّهِ عزَّ وجلَّ مِن أن يُسئَلَ وَيُطْلَبَ مِمّا عِندَه ، وَما أَحَدٌ أَبغَض إِلَى اللّهِ مِمّن يَستَكبِرَ عَن عِبادَتِهِ وَلا يَسئَلُ ما عِندَهُ(3) .
« چيزى نزد خدا برتر از خواستن و درخواست فيوضاتى كه نزد اوست نيست ، و كسى در پيشگاه او مبغوض تر از آن كه از دعا به درگاهش تكبر ورزد ، و از فيوضات حضرتش درخواست نكند نمى باشد » .
از اميرالمؤمنين (عليه السلام) روايت شده :
أَحَبُّ الأَعمالِ إلَى اللّهِ تَعَالى فِى الأَرضِ الدُّعاءُ(4) .
« محبوبترين كارها به سوى خدا در همه ى روى زمين دعاست » .
و نيز آن حضرت فرمود :
الدُّعاءُ مَفاتِيحُ النَّجاحِ ، وَمَقاليدُ الفَلاحِ ، وَخَيْرُ الدُّعاءِ مَا صَدَرَ عَن صَدْرِ نَقِىّ وَقَلْبِ تَقِىّ ، وَفِى المُناجاةِ سَبَبُ النَّجاةِ وَبِالإِخلاصِ يَكونُ الخَلاصُ ، فَإِذا اشتَدَّ ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ محجّة البيضاء : 2 / 282 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
2 ـ محجّة البيضاء : 2 / 283 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
3 ـ كافى : 2 / 466 ، باب فضل الدعاء . . . ، حديث 2 .
4 ـ كافى : 2 / 467 ، باب فضل الدعاء . . . ، حديث 8 .
صفحه 28
الفَزَعُ فَإِلَى اللّهِ المَفزَعُ(1) .
« دعا كليدهاى پيروزى ، و مخازن كاميابى است . بهترين دعا ، دعايى است كه از سينه ى صاف و دل پاك درآيد ، و در مناجات ، وسيله ى نجات و رهايى به اخلاص است ، و چون بى تابى سخت شود پناه جويى به درگاه خداست » .
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده :
. . . فَإِذا نَزَلَ البَلاءُ فَعَلَيكُم بِالدُّعاءِ وَالتَّضَرُعِ إِلَى اللّهِ(2) .
« هنگامى كه بلا نازل شود ، حتماً به دعا و زارى به درگاه خدا روى آوريد » .
و آن حضرت فرمود :
عَلَيكَ بِالدُّعاءِ ; فَإِنَّ فيهِ شِفاءً مِن كُلِّ داء(3) .
« بر تو باد به دعا ; زيرا دعا درمان از هر دردى است » .
ارزش دعا به صورت اجتماع
ارزش دعا به صورت اجتماع
اهل دعا هنگامى كه به صورت اجتماع به دعا مى نشينند و به شكل دسته جمعى به تضرع و انابه اقدام مى كنند و به پيشگاه حضرت حق ناله و زارى مى برند و همگان دست گدايى به درگاهش دراز مى كنند ، يقيناً دعايشان به اجابت نزديك تر است ; زيرا در جمعيت دعا كننده بدون شك دردمندى دل سوخته ، مستمندى از راه مانده ، بيچاره اى درمانده ، عاشقى وارسته ، عارفى
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 468 ، باب أن الدعاء سلاح المؤمن ، حديث 2 ; محجّة البيضاء : 2 / 284 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
2 ـ كافى : 2 / 471 ، باب الهام الدعاء ، حديث 2 ; محجّة البيضاء : 2 / 284 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
3 ـ كافى : 2 / 470 ، باب أن الدعاء شفاء من كل داء ، حديث 1 ; محجّة البيضاء : 2 / 285 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
صفحه 29
دلداده و مخلصى ارزنده قرار دارد كه دعا و حال و زارى و اخلاصش ، و اضطرار و ناله اش عامل جلب رحمت و جذب رأفت و مايه ى اجابت و سبب جوشش عفو و مغفرت است . و چه بسا بنا بر آنچه كه در معارف الهيه آمده ، خداى مهربان به خاطر او دعاى ديگران را هم مستجاب كند و به زارى و ناله ى آنان رحمت آرد و خواسته ها و حاجاتشان را برآورد و آنان را مشمول عفو و مغفرت قرار دهد و كشكول خالى آنان را از فيوضات خاصّه اش پُر كند .
در اين زمينه روايات بسيار مهمى از منابع وحى و منازل علم و خزانه هاى معرفت و ابواب رحمت رسيده كه به پاره اى از آنها اشاره مى شود :
عَن أَبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) قال : مَا اجتَمَعَ أَربَعَةٌ قَطُّ عَلى أمر واحِد فَدَعوا إلاّ تَفَرَّقوا
عَن إجَابَة(1) .
« امام صادق (عليه السلام) فرمود : هرگز چهار نفر بر كار واحدى جهت دعا به خاطر گشايش آن كار اجتماع نمى كنند مگر اين كه با مستجاب شدن آن دعا از يكديگر جدا مى شوند » .
قَال النَّبِىُّ (صلى الله عليه وآله وسلم) : لا يَجتَمِعُ أربَعونَ رَجلا فِى أمر واحِد إلاّ اسْتَجابَ اللّهُ تَعالى لَهُم حَتّى لَو دَعَوْا عَلى جَبَل لاَزالُوهُ(2) .
« پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : چهل مرد جهت دعا براى گشايش كارى واحد اجتماع نمى كنند ، مگر اين كه خداى تعالى دعايشان را مستجاب مى كند ، تا جايى كه اگر بر ضد كوهى دعا كنند آن را از ميان برمى دارند » .
عالم ربانى ، عارف عاشق ابن فهد حلّى بنا به روايت كتاب « وسائل الشيعه » در كتاب با ارزشش « عدّة الداعى » روايت مى كند :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 487 ، باب الاجتماع فى الدعاء ، حديث 2 ; جامع احاديث الشيعه : 19 / 354 .
2 ـ مستدرك الوسائل : 5 / 239 ، باب 36 ، حديث 5772 ; جامع احاديث الشيعه : 19 / 354 .
صفحه 30
إِنَّ اللّهَ أوحَى إلى عيسَى (عليه السلام) : يا عِيسَى ! تَقَرَّبْ إلَى المُؤمِنينَ ، وَمُرْهُم أَن يَدعُونِى مَعَكَ(1) .
« خدا به عيسى وحى فرمود : اى عيسى ! به جمع مؤمنين بپيوند ، و آنان را فرمان ده همراه تو به درگاه من دعا كنند » .
عَن أَبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) : قالَ : كانَ أبى (عليه السلام) إذا حَزَنَهُ أمر جَمَعَ النِساءَ وَالصِّبيانَ ثُم دَعا وَأمَّنُوا(2) .
« امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد : پدرم همواره چنين بود ، هنگامى كه كارى او را محزون و غصّه دار مى كرد ، زنان و كودكان را به حال اجتماع گرد مى آورد ، آنگاه دعا مى كرد و آنان آمين مى گفتند » .
نااميدى و يأس ، حال كافران به خداست
نااميدى و يأس ، حال كافران به خداست
دعا كننده بايد به اين حقيقت آگاه باشد كه خداى مهربان او را به دعا دعوت فرموده ، و مستجاب شدن دعا را ضامن شده ، و اجابت دعا بر حضرت او كارى بسيار سهل و آسان است ، زيرا تمام موجودات هستى در سايه ى فرمانروايى مطلق اويند ، و او با يك فرمان و با بكارگيرى يك دستور تمام زمينه هاى اجابت را براى بنده ى دعا كننده اش فراهم مى كند .
بنابراين ابداً سزاوار نيست كسى در پيشگاه خداى مهربانى كه قدرت و بصيرت و كرم و لطف و مغفرت و فيض و رحمتش بى نهايت است ، و به بنده اش بهويژه به هنگام دعا و مناجات و راز و نياز محبت خاص دارد ، نااميد و مأيوس باشد . نااميدى و يأس به فرموده ى قرآن مجيد حال كافران به خداست :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل الشيعه : 7 / 104 ، باب 38 ، حديث 8856 .
2 ـ وسائل الشيعه : 7 / 105 ، باب 39 ، حديث 8860 .
صفحه 31
( . . . لاَ تَيْئَسُوا مِن رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا يَيْئَسُ مِن رَوْحِ اللّهِ إِلاّ الْقَومُ الْكَافِرونَ )(1) .« از رحمت خدا نااميد مباشيد ; زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نااميد نمى شود » .
قرآن مجيد اكيداً سفارش مى كند كه : از رحمت خدا مأيوس و نااميد مباشيد :
( لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ )(2) .
رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد :
الفَاجِرُ الرَّاجِى لِرَحْمَةِ اللّهِ تَعالَى أقْرَبُ مِنْها مِنَ العَابِدِ الْمُقَنَّطِ(3) .
« بدكارِ اميدوار به رحمت خداى بزرگ ، از عابدِ نااميد به رحمت خدا نزديكتر است » .
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
اليَأسُ مِن رَوحِ اللّهِ أشدُّ بَرداً مِنَ الزَّمهَريرِ(4) .
« سردى نااميدى از رحمت خدا ، از سرماى شديد سردتر است » .
در روايات و معارف اسلامى نااميدى و يأس از رحمت خدا از گناهان كبيره به حساب آمده ، و به نااميد از رحمت خدا وعده ى قطعى عذاب داده شده است .
دعا كننده از اين كه دعايش به سرعت به هدف اجابت نرسد ، نبايد دچار يأس و نااميدى شود ، بنا به آيات و روايات ، شايد اجابت دعايش مصلحت نبوده ، احتمالا زمان و ظرف اجابت نرسيده ، و ممكن است براى اين كه دعا و مناجات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ يوسف : 87 .
2 ـ زمر : 53 .
3 ـ كنز العمال : 5869 ; ميزان الحكمه : 10 / 5046 ، القنوط ، حديث 17109 .
4 ـ مستدرك الوسائل : 12 / 59 ، باب 64 ، حديث 13507 .
صفحه 32
را ادامه دهد از اجابتش مانع شده اند ، يا خواسته اند براى اين كه نصيبى ابدى ، و بهره اى هميشگى عايد او شود زمان اجابت دعايش را قيامت قرار دهند ، در هر صورت نااميدى از رحمت حق به هيچ صورت ، عقلى و شرعى و اخلاقى و انسانى نيست ، و مؤمنِ به حضرت حق هرگز به نااميدى نمى گرايد ، و يأس و دلسردى به خود راه نمى دهد .
در زمينه ى مطالب و مسائل مربوط به دعا و اجابت آن رواياتى بسيار مهم در كتابهاى باارزش اسلامى ثبت شده كه ذكر پاره اى از آنها بى مناسبت با
موضوع نيست :
عَن أبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) قالَ : إِنَّ العَبدَ لَيَدعُو فَيَقولُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمَلِكَيْنِ : قَدِ اسْتَجَبتُ لَهُ ، وَلكِنِ احْبَسوهُ بِحاجَتِهِ ; فَإنِّى أُحِبُّ أَنْ أَسمَعَ صَوْتَهُ . وَإِنَّ العَبْدَ لَيَدْعُو فَيَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وَتَعالَى : عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ ; فَإِنّى اُبغِضُ صَوْتَهُ !! (1)
« به راستى عبد دعا مى كند ، پس خداى عز و جل به دو فرشته مى فرمايد : من دعايش را مستجاب كردم ، ولى حاجتش را نگاهداريد تا دعا را ادامه دهد ; زيرا من دوست دارم صدايش را بشنوم . و عبدى دعا مى كند ، پس خداى تبارك و تعالى مى فرمايد : شتابانه حاجتش را برآورده كنيد ; زيرا من از صدايش نفرت دارم » .
عَن مَنصور الصَّيقَل قالَ : قُلتُ لاِبِى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) : رُبَّما دَعَا الرَّجُلُ بَالدُّعاءِ فَاستُجيبَ لَه ثُمّ أَخَّرَ ذَلكَ إِلى حين قالَ فقالَ : نَعَمْ . قُلتُ : وَلِمَ ذَاكَ لِيَزدَادَ مِنَ الدُّعاءِ ؟ قالَ نَعَمْ .
« منصور صيقل مى گويد : به حضرت صادق (عليه السلام) عرضه داشتم : چه بسا مردى دعا مى كند و مستجاب مى شود ، سپس تا مدتى ظهور اجابت به تأخير مى افتد ، فرمود : آرى . گفتم : براى چيست ، براى اين است كه بيشتر دعا كند ؟ فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1ـ2 ـ كافى : 2 / 489 ، باب من أبطأت عليه الإجابة ، حديث 3 و 2 .
صفحه 33
آرى » .
شرايط دعا
شرايط دعا
دعا كننده اگر بخواهد دعايش مستجاب شود ، لازم است پيش از ورود به عرصه ى دعا شرايطى را رعايت كند ; اين شرايط در روايات نقل شده ى از اهل بيت (عليهم السلام) در معتبرترين كتابها چون كتاب باارزش « اصول كافى » ، « محجّة البيضاء » ، « وسائل الشيعه » ، « جامع احاديث الشيعه » و . . . ثبت است .
شرايط دعا بدون تفسير و توضيح عبارت است از :
طهارت شرعيه از قبيل وضو ، غسل ، تيمم ، پاكى از حق الناس ، اخلاص ، صحيح خواندن متن دعا ، حلال بودن كسب ، صله ى رحم ، صدقه قبل از دعا ، مطيع خدا بودن ، اجتناب از معصيت ، اصلاح عمل ، دعا در سحر ، دعا در نماز وتر ، دعا وقت فجر صادق ، دعا در طلوع آفتاب ، دعا در چهارشنبه بين ظهر و عصر ، صلوات پيش از دعا(1) .
شب جمعه
روايات اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) شب جمعه را براى دعا از بهترين و مناسب ترين شبها مى داند ، و شب جمعه را در ارزش و عظمت هم پايه ى شب قدر به حساب مى آورد .
بزرگان دين و اهل بصيرت و راه يافتگان به حريم قدس مى گويند : اگر بتوانيد شب جمعه را به نماز و دعا و ذكر و استغفار به صبح برسانيد ، از انجامش غفلت نورزيد ، زيرا خداى مهربان براى افزودن كرامت اهل ايمان ، فرشتگان را در شب جمعه به آسمان اول مى فرستد ، تا حسناتشان را بيفزايند ، و گناهانشان را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 466 در ابواب مختلف ; محجّة البيضاء : 268 ـ 349 .
صفحه 34
محو كنند .
در حديث معتبر از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده : چه بسا مؤمن براى حاجتى دعا مى كند و خداى تعالى قضاى حاجتش را به تأخير مى اندازد ، تا در ظرف جمعه حاجتش را روا كند(1) .
و از آن حضرت روايت شده : هنگامى كه برادران يوسف از حضرت يعقوب درخواست كردند براى آمرزش گناهانشان از خدا طلب مغفرت كند ، پاسخ داد : به زودى از پروردگارم براى شما درخواست آمرزش مى كنم و درخواست آمرزش را تا سحر شب جمعه به تأخير انداخت تا دعايش براى فرزندانش مستجاب شود(2) .
حضرت باقر (عليه السلام) مى فرمايد : خداى تعالى هر شب جمعه به فرشته اى دستور مى دهد از اوّل شب تا آخر شب از جانب ربّ اعلى ندا دهد كه : آيا بنده ى مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح مرا براى دنيا و آخرتش بخواند تا من دعاى او را مستجاب كنم ؟ آيا بنده ى مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح از گناهش توبه كند تا توبه اش را بپذيرم ؟ آيا بنده ى مؤمنى هست كه من روزى او را تنگ كرده باشم و از من بخواهد پيش از طلوع صبح روزى او را زياد كنم ، پس روزى او را وسعت دهم ؟ آيا بنده ى مؤمن بيمارى هست كه از من درخواست كند پيش از طلوع صبح او را شفا دهم ، تا او را عافيت بخشم ؟ آيا بنده ى مؤمن غمگين محبوسى هست كه پيش از طلوع صبح از من بخواهد او را از زندان رهايى بخشم و اندوهش را برطرف كنم ، تا دعايش را به اجابت برسانم ؟ آيا بنده ى مؤمن مظلومى هست كه پيش از صبح از من بخواهد براى دفع ستم ستمكار به خاطر او از ستمكار انتقام گيرم و حقش را به او برگردانم ؟ فرشته ى حق پيوسته تا طلوع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ دعوات راوندى : 35 ، حديث 83 ; بحار الانوار : 86 / 273 ، باب 2 ، حديث 17 .
2 ـ المقنعة : 155 ; بحار الانوار : 86 / 271 ، باب 2 ، حديث 13 و 19 .
صفحه 35
صبح اين ندا را سر مى دهد(1) .
امام صادق (عليه السلام) فرمود : از ارتكاب گناه در شب جمعه بپرهيزيد كه كيفر گناهان در آن شب دو چندان است ، چنانچه ثواب حسنات چند برابر است ، و كسى كه در شب جمعه معصيت خدا را ترك كند ، خدا گناهان گذشته ى او را بيامرزد و هركه آشكارا در شب جمعه مرتكب گناه شود ، حق تعالى او را به گناهان همه ى عمرش عذاب كند و عذاب گناه آشكار شب جمعه را « به كيفر شكستن حرمت شب جمعه » بر او دو چندان كند(2) .
براى شب جمعه نمازها و دعاها و اوراد و اذكار زيادى نقل شده ، كه از ميان آنها دعاى كميل جايگاه خاصّى دارد .
كميل بن زياد نخعى
كميل بن زياد نخعى
دانشمندان و علماى بزرگ چه شيعه مسلك و چه سنى مذهب ، كميل را به قوت ايمان و قدرت روح و انديشه پاك و خلوص نيت و متخلق به اخلاق حميده و آراسته به اعمال شايسته ستوده اند .
بزرگان هر دو مسلك بر عدالت و جلالت و عظمت و كرامت او اتفاق نظر دارند .
كميل از خواصّ و بزرگان اصحاب اميرالمؤمنين و حضرت مجتبى (عليهما السلام)است(3) .
اميرالمؤمنين (عليه السلام) كميل را يكى از ده نفر ياران مورد اطمينانش به حساب آورده است(4) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار : 86 / 282 ، باب 2 ، حديث 27 .
2 ـ بحار الانوار : 86 / 283 ، باب 2 ، حديث 28 ( مضمون حديث ) .
3 ـ مستدركات علم الرجال : 6 / 314 .
4 ـ رسائل سيد مرتضى .
صفحه 36
كميل از بهترين شيعيان و عاشقان و محبّان و علاقه مندان به اميرالمؤمنين (عليه السلام)بوده است(1) .
مسائل و سفارشات و وصايايى كه اميرالمؤمنين به كميل داشته از ايمان عظيم و معرفت فوق العاده كميل حكايت دارد .
اهل سنت كه هيچ گاه به خاطر دورى از حق و عدالت و انصاف و مروّت نظر مثبتى نسبت به پيروان اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) نداشتند ، كميل را در همه ى امور مورد اطمينان معرفى كرده اند(2) .
عرفا و صاحب دلان و اهل سير و سلوك و مشتاقان لقاى محبوب ، كميل را صاحب سرّ اميرالمؤمنين (عليه السلام) و خزانه ى معارف معنوى مولى الموحدين مى شناسند .
كميل ، هجده سال روزگار نورانى و عصر بابركت پيامبر بزرگ اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) را دريافت و از انوار ملكوتى مقام نبوّت بهره مند شد .
كميل ، انسان بزرگوار ، و موجودى شريف و پاك است ، كه به خاطر لياقتش به دست حجاج بن يوسف ثقفى به شرف شهادت نايل آمد ، شهادتى كه محبوبش على (عليه السلام) از وقوعش به او خبر داد .
حجاج بن يوسف خونخوار ، زمانى كه از جانب حاكم ستمگر اموى والى عراق شد به جستجوى كميل برخاست تا او را به جرم محبت اهل بيت (عليهم السلام) و به گناه شيعه بودن كه در فرهنگ بنى اميه بالاترين گناه بود به قتل برساند .
كميل خود را از حجاج پنهان داشت ، حجاج حقوق منسوبان و اقوام كميل را از بيت المال قطع كرد ، زمانى كه كميل از قطع حقوق اقوامش آگاه شد گفت : از عمر من چيزى نمانده ، شايسته نيست وجود من سبب قطع رزق و روزى گروهى شود . از محلّ و مركزى كه پنهان بود درآمد و به نزد حجاج رفت ، حجاج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار : 33 / 399 ، باب 23 ، حديث 620 .
2 ـ مستدركات علم الرجال : 6 / 314 .
صفحه 37
گفت : براى به كيفر رساندنت در جستجوى تو بودم .
كميل گفت : آنچه از دستت برآيد انجام ده ، از عمر من جز زمانى اندك نمانده ، بازگشت من و تو به زودى به سوى خداست ، مولاى من به من خبر داده قاتل من تويى . آنگاه حجاج فرمان داد تا سر مقدس آن مرد الهى و چهره ى ملكوتى را در حالى كه در سن نود سالگى قرار داشت از بدن جدا كردند . مرقد مطهر او در منطقه ى ثويّه بين نجف و كوفه معروف خاص و عام و زيارتگاه
اهل دل است .
دعاى كميل
دعاى كميل
عارفان عاشق و عاشقان عارف ، بيدار دلان منصف و شايستگان به حقايق متّصف ، جايگاه دعاى كميل را در ميان همه ى دعاها چون جايگاه انسان در ميان همه ى موجودات مى دانند ، چنان كه انسان را اشرف خلايق به حساب مى آورند ، دعاى كميل را اشرف همه ى دعاها مى شمارند و از آن تعبير به « انسان الأدعيه » مى كنند .
نظر و رأى دقيق علامه كم نظير ، محقق خبير ، حديث شناس آگاه ، حضرت مجلسى بر اين است كه دعاى كميل بهترين دعاست .
مجلسى بزرگوار در كتاب « زاد المعاد » ، به نقل از كتاب « اقبال » سيد بن طاوسمى نويسد : كميل گفته : روزى در شهر بصره خدمت مولايم على (عليه السلام) نشسته بودم ، سخن از شب پانزدهم شعبان به ميان آمد . حضرت فرمود : هركه آن شب را به عبادت اِحيا بدارد و دعاى حضرت خضر را بخواند يقيناً دعايش مستجاب مى شود . وقتى حضرت به منزل بازگشت خدمتش مشرف شدم ، چون مرا ديد فرمود : براى چه كارى آمده اى ؟ گفتم : به طلب دعاى خضر به حضورت آمده ام . فرمود : بنشين . سپس به من خطاب كرد : اى كميل ! هنگامى كه اين دعا را حفظ كنى در هر شب جمعه يا ماهى يك بار ، يا سالى يك بار ، يا در طول عمر يك بار
صفحه 38
بخوان ، خواندن اين دعا تو را از شرّ دشمنان كفايت مى كند و يارى مى شوى و روزيت مى دهند و گناهانت آمرزيده مى شود .
اى كميل ! طول مصاحبت و خدمتت سبب شد كه تو را به چنين نعمت و كرامتى سرافراز كنم . سپس فرمود : بنويس . و دعا را به من تلقين فرمود .
عالم ربّانى ، مناجاتى عارف ، مرحوم كفعمى در كتاب باعظمت « مصباح » مى نويسد : اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين دعا را در حال سجده قرائت مى كرد !! (1)
خواننده ى اين دعا در شب جمعه پس از رعايت شرايط دعا ، بهتر است دعا را به سوى قبله و با بدنى فروتن و دلى خاشع و نيّتى خالص و چشمى اشكبار و صدايى محزون قرائت كند ; بدون شك دعا با چنين كيفيت به مقام اجابت نزديكتر و ظهور آثارش حتمى است(2) .
چشم اشكبار در پيشگاه حضرت حق از اعتبارى عظيم و ارزشى والا برخوردار است و اشك چشم و گريه ى باسوز ، سبب آمرزش گناه و خاموش شدن آتش غضب ربّ و عامل جذب رحمت حق به سوى گريه كننده است(3) .
از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده : چيزى نيست مگر اين كه براى آن پيمانه و وزنى است جز گريه ، قطره اى از آن درياهايى از آتش را خاموش كند ; هنگامى كه چشم اشكين شود ، چهره تيرگى و خوارى نبيند و چون اشك روان گردد خدا آن را بر دوزخ حرام گرداند ; به راستى اگر در امّتى يك گريان باشد همه مورد ترحم قرار گيرند(4) .
و نيز آن حضرت فرموده : هر ديده اى در قيامت گريان است مگر سه ديده : ديده اى كه از آنچه خدا حرام كرده بر هم نهاده شده ، و ديده اى كه در راه خدا بيدارى كشيده ، و ديده اى كه در دل شب از بيم خدا گريسته است(5) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مصباح كفعمى : 555 .
2ـ3 ـ محجّة البيضاء : 2 / 285 ، آداب الدعاء وهى عشرة .
4 ـ كافى : 2 / 481 ، باب البكاء ، حديث 1 .
5 ـ كافى : 2 / 80 ، باب اجتناب المحارم ، حديث 2 .
هميشگى است .
1 ـ محجّة البيضاء : 2 / 282 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
2 ـ محجّة البيضاء : 2 / 283 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب 2 .
3 ـ كافى : 2 / 466 ، باب فضل الدعاء . . . ، حديث 2 .
4 ـ كافى : 2 / 467 ، باب فضل الدعاء . . . ، حديث 8 .
الفَزَعُ فَإِلَى اللّهِ المَفزَعُ(1) .
« دعا كليدهاى پيروزى ، و مخازن كاميابى است . بهترين دعا ، دعايى است كه از سينه ى صاف و دل پاك درآيد ، و در مناجات ، وسيله ى نجات و رهايى به اخلاص است ، و چون بى تابى سخت شود پناه جويى به درگاه خداست » .
از امام صادق (عليه السلام) روايت شده :
. . . فَإِذا نَزَلَ البَلاءُ فَعَلَيكُم بِالدُّعاءِ وَالتَّضَرُعِ إِلَى اللّهِ(2) .
« هنگامى كه بلا نازل شود ، حتماً به دعا و زارى به درگاه خدا روى آوريد » .
و آن حضرت فرمود :
عَلَيكَ بِالدُّعاءِ ; فَإِنَّ فيهِ شِفاءً مِن كُلِّ داء(3) .
« بر تو باد به دعا ; زيرا دعا درمان از هر دردى است » .
ارزش دعا به صورت اجتماع
ارزش دعا به صورت اجتماع
اهل دعا هنگامى كه به صورت اجتماع به دعا مى نشينند و به شكل دسته جمعى به تضرع و انابه اقدام مى كنند و به پيشگاه حضرت حق ناله و زارى مى برند و همگان دست گدايى به درگاهش دراز مى كنند ، يقيناً دعايشان به اجابت نزديك تر است ; زيرا در جمعيت دعا كننده بدون شك دردمندى دل سوخته ، مستمندى از راه مانده ، بيچاره اى درمانده ، عاشقى وارسته ، عارفى
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 468 ، باب أن الدعاء سلاح المؤمن ، حديث 2 ; محجّة البيضاء : 2 / 284 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
2 ـ كافى : 2 / 471 ، باب الهام الدعاء ، حديث 2 ; محجّة البيضاء : 2 / 284 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
3 ـ كافى : 2 / 470 ، باب أن الدعاء شفاء من كل داء ، حديث 1 ; محجّة البيضاء : 2 / 285 ، باب الثانى فى آداب الدعاء . . . .
دلداده و مخلصى ارزنده قرار دارد كه دعا و حال و زارى و اخلاصش ، و اضطرار و ناله اش عامل جلب رحمت و جذب رأفت و مايه ى اجابت و سبب جوشش عفو و مغفرت است . و چه بسا بنا بر آنچه كه در معارف الهيه آمده ، خداى مهربان به خاطر او دعاى ديگران را هم مستجاب كند و به زارى و ناله ى آنان رحمت آرد و خواسته ها و حاجاتشان را برآورد و آنان را مشمول عفو و مغفرت قرار دهد و كشكول خالى آنان را از فيوضات خاصّه اش پُر كند .
در اين زمينه روايات بسيار مهمى از منابع وحى و منازل علم و خزانه هاى معرفت و ابواب رحمت رسيده كه به پاره اى از آنها اشاره مى شود :
عَن أَبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) قال : مَا اجتَمَعَ أَربَعَةٌ قَطُّ عَلى أمر واحِد فَدَعوا إلاّ تَفَرَّقوا
عَن إجَابَة(1) .
« امام صادق (عليه السلام) فرمود : هرگز چهار نفر بر كار واحدى جهت دعا به خاطر گشايش آن كار اجتماع نمى كنند مگر اين كه با مستجاب شدن آن دعا از يكديگر جدا مى شوند » .
قَال النَّبِىُّ (صلى الله عليه وآله وسلم) : لا يَجتَمِعُ أربَعونَ رَجلا فِى أمر واحِد إلاّ اسْتَجابَ اللّهُ تَعالى لَهُم حَتّى لَو دَعَوْا عَلى جَبَل لاَزالُوهُ(2) .
« پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : چهل مرد جهت دعا براى گشايش كارى واحد اجتماع نمى كنند ، مگر اين كه خداى تعالى دعايشان را مستجاب مى كند ، تا جايى كه اگر بر ضد كوهى دعا كنند آن را از ميان برمى دارند » .
عالم ربانى ، عارف عاشق ابن فهد حلّى بنا به روايت كتاب « وسائل الشيعه » در كتاب با ارزشش « عدّة الداعى » روايت مى كند :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 487 ، باب الاجتماع فى الدعاء ، حديث 2 ; جامع احاديث الشيعه : 19 / 354 .
2 ـ مستدرك الوسائل : 5 / 239 ، باب 36 ، حديث 5772 ; جامع احاديث الشيعه : 19 / 354 .
إِنَّ اللّهَ أوحَى إلى عيسَى (عليه السلام) : يا عِيسَى ! تَقَرَّبْ إلَى المُؤمِنينَ ، وَمُرْهُم أَن يَدعُونِى مَعَكَ(1) .
« خدا به عيسى وحى فرمود : اى عيسى ! به جمع مؤمنين بپيوند ، و آنان را فرمان ده همراه تو به درگاه من دعا كنند » .
عَن أَبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) : قالَ : كانَ أبى (عليه السلام) إذا حَزَنَهُ أمر جَمَعَ النِساءَ وَالصِّبيانَ ثُم دَعا وَأمَّنُوا(2) .
« امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد : پدرم همواره چنين بود ، هنگامى كه كارى او را محزون و غصّه دار مى كرد ، زنان و كودكان را به حال اجتماع گرد مى آورد ، آنگاه دعا مى كرد و آنان آمين مى گفتند » .
نااميدى و يأس ، حال كافران به خداست
نااميدى و يأس ، حال كافران به خداست
دعا كننده بايد به اين حقيقت آگاه باشد كه خداى مهربان او را به دعا دعوت فرموده ، و مستجاب شدن دعا را ضامن شده ، و اجابت دعا بر حضرت او كارى بسيار سهل و آسان است ، زيرا تمام موجودات هستى در سايه ى فرمانروايى مطلق اويند ، و او با يك فرمان و با بكارگيرى يك دستور تمام زمينه هاى اجابت را براى بنده ى دعا كننده اش فراهم مى كند .
بنابراين ابداً سزاوار نيست كسى در پيشگاه خداى مهربانى كه قدرت و بصيرت و كرم و لطف و مغفرت و فيض و رحمتش بى نهايت است ، و به بنده اش بهويژه به هنگام دعا و مناجات و راز و نياز محبت خاص دارد ، نااميد و مأيوس باشد . نااميدى و يأس به فرموده ى قرآن مجيد حال كافران به خداست :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ وسائل الشيعه : 7 / 104 ، باب 38 ، حديث 8856 .
2 ـ وسائل الشيعه : 7 / 105 ، باب 39 ، حديث 8860 .
( . . . لاَ تَيْئَسُوا مِن رَوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لا يَيْئَسُ مِن رَوْحِ اللّهِ إِلاّ الْقَومُ الْكَافِرونَ )(1) .« از رحمت خدا نااميد مباشيد ; زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نااميد نمى شود » .
قرآن مجيد اكيداً سفارش مى كند كه : از رحمت خدا مأيوس و نااميد مباشيد :
( لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ )(2) .
رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد :
الفَاجِرُ الرَّاجِى لِرَحْمَةِ اللّهِ تَعالَى أقْرَبُ مِنْها مِنَ العَابِدِ الْمُقَنَّطِ(3) .
« بدكارِ اميدوار به رحمت خداى بزرگ ، از عابدِ نااميد به رحمت خدا نزديكتر است » .
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
اليَأسُ مِن رَوحِ اللّهِ أشدُّ بَرداً مِنَ الزَّمهَريرِ(4) .
« سردى نااميدى از رحمت خدا ، از سرماى شديد سردتر است » .
در روايات و معارف اسلامى نااميدى و يأس از رحمت خدا از گناهان كبيره به حساب آمده ، و به نااميد از رحمت خدا وعده ى قطعى عذاب داده شده است .
دعا كننده از اين كه دعايش به سرعت به هدف اجابت نرسد ، نبايد دچار يأس و نااميدى شود ، بنا به آيات و روايات ، شايد اجابت دعايش مصلحت نبوده ، احتمالا زمان و ظرف اجابت نرسيده ، و ممكن است براى اين كه دعا و مناجات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ يوسف : 87 .
2 ـ زمر : 53 .
3 ـ كنز العمال : 5869 ; ميزان الحكمه : 10 / 5046 ، القنوط ، حديث 17109 .
4 ـ مستدرك الوسائل : 12 / 59 ، باب 64 ، حديث 13507 .
صفحه 32
را ادامه دهد از اجابتش مانع شده اند ، يا خواسته اند براى اين كه نصيبى ابدى ، و بهره اى هميشگى عايد او شود زمان اجابت دعايش را قيامت قرار دهند ، در هر صورت نااميدى از رحمت حق به هيچ صورت ، عقلى و شرعى و اخلاقى و انسانى نيست ، و مؤمنِ به حضرت حق هرگز به نااميدى نمى گرايد ، و يأس و دلسردى به خود راه نمى دهد .
در زمينه ى مطالب و مسائل مربوط به دعا و اجابت آن رواياتى بسيار مهم در كتابهاى باارزش اسلامى ثبت شده كه ذكر پاره اى از آنها بى مناسبت با
موضوع نيست :
عَن أبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) قالَ : إِنَّ العَبدَ لَيَدعُو فَيَقولُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمَلِكَيْنِ : قَدِ اسْتَجَبتُ لَهُ ، وَلكِنِ احْبَسوهُ بِحاجَتِهِ ; فَإنِّى أُحِبُّ أَنْ أَسمَعَ صَوْتَهُ . وَإِنَّ العَبْدَ لَيَدْعُو فَيَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وَتَعالَى : عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ ; فَإِنّى اُبغِضُ صَوْتَهُ !! (1)
« به راستى عبد دعا مى كند ، پس خداى عز و جل به دو فرشته مى فرمايد : من دعايش را مستجاب كردم ، ولى حاجتش را نگاهداريد تا دعا را ادامه دهد ; زيرا من دوست دارم صدايش را بشنوم . و عبدى دعا مى كند ، پس خداى تبارك و تعالى مى فرمايد : شتابانه حاجتش را برآورده كنيد ; زيرا من از صدايش نفرت دارم » .
عَن مَنصور الصَّيقَل قالَ : قُلتُ لاِبِى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) : رُبَّما دَعَا الرَّجُلُ بَالدُّعاءِ فَاستُجيبَ لَه ثُمّ أَخَّرَ ذَلكَ إِلى حين قالَ فقالَ : نَعَمْ . قُلتُ : وَلِمَ ذَاكَ لِيَزدَادَ مِنَ الدُّعاءِ ؟ قالَ نَعَمْ .
« منصور صيقل مى گويد : به حضرت صادق (عليه السلام) عرضه داشتم : چه بسا مردى دعا مى كند و مستجاب مى شود ، سپس تا مدتى ظهور اجابت به تأخير مى افتد ، فرمود : آرى . گفتم : براى چيست ، براى اين است كه بيشتر دعا كند ؟ فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1ـ2 ـ كافى : 2 / 489 ، باب من أبطأت عليه الإجابة ، حديث 3 و 2 .
صفحه 33
آرى » .
شرايط دعا
شرايط دعا
دعا كننده اگر بخواهد دعايش مستجاب شود ، لازم است پيش از ورود به عرصه ى دعا شرايطى را رعايت كند ; اين شرايط در روايات نقل شده ى از اهل بيت (عليهم السلام) در معتبرترين كتابها چون كتاب باارزش « اصول كافى » ، « محجّة البيضاء » ، « وسائل الشيعه » ، « جامع احاديث الشيعه » و . . . ثبت است .
شرايط دعا بدون تفسير و توضيح عبارت است از :
طهارت شرعيه از قبيل وضو ، غسل ، تيمم ، پاكى از حق الناس ، اخلاص ، صحيح خواندن متن دعا ، حلال بودن كسب ، صله ى رحم ، صدقه قبل از دعا ، مطيع خدا بودن ، اجتناب از معصيت ، اصلاح عمل ، دعا در سحر ، دعا در نماز وتر ، دعا وقت فجر صادق ، دعا در طلوع آفتاب ، دعا در چهارشنبه بين ظهر و عصر ، صلوات پيش از دعا(1) .
شب جمعه
روايات اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) شب جمعه را براى دعا از بهترين و مناسب ترين شبها مى داند ، و شب جمعه را در ارزش و عظمت هم پايه ى شب قدر به حساب مى آورد .
بزرگان دين و اهل بصيرت و راه يافتگان به حريم قدس مى گويند : اگر بتوانيد شب جمعه را به نماز و دعا و ذكر و استغفار به صبح برسانيد ، از انجامش غفلت نورزيد ، زيرا خداى مهربان براى افزودن كرامت اهل ايمان ، فرشتگان را در شب جمعه به آسمان اول مى فرستد ، تا حسناتشان را بيفزايند ، و گناهانشان را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 466 در ابواب مختلف ; محجّة البيضاء : 268 ـ 349 .
صفحه 34
محو كنند .
در حديث معتبر از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده : چه بسا مؤمن براى حاجتى دعا مى كند و خداى تعالى قضاى حاجتش را به تأخير مى اندازد ، تا در ظرف جمعه حاجتش را روا كند(1) .
و از آن حضرت روايت شده : هنگامى كه برادران يوسف از حضرت يعقوب درخواست كردند براى آمرزش گناهانشان از خدا طلب مغفرت كند ، پاسخ داد : به زودى از پروردگارم براى شما درخواست آمرزش مى كنم و درخواست آمرزش را تا سحر شب جمعه به تأخير انداخت تا دعايش براى فرزندانش مستجاب شود(2) .
حضرت باقر (عليه السلام) مى فرمايد : خداى تعالى هر شب جمعه به فرشته اى دستور مى دهد از اوّل شب تا آخر شب از جانب ربّ اعلى ندا دهد كه : آيا بنده ى مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح مرا براى دنيا و آخرتش بخواند تا من دعاى او را مستجاب كنم ؟ آيا بنده ى مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح از گناهش توبه كند تا توبه اش را بپذيرم ؟ آيا بنده ى مؤمنى هست كه من روزى او را تنگ كرده باشم و از من بخواهد پيش از طلوع صبح روزى او را زياد كنم ، پس روزى او را وسعت دهم ؟ آيا بنده ى مؤمن بيمارى هست كه از من درخواست كند پيش از طلوع صبح او را شفا دهم ، تا او را عافيت بخشم ؟ آيا بنده ى مؤمن غمگين محبوسى هست كه پيش از طلوع صبح از من بخواهد او را از زندان رهايى بخشم و اندوهش را برطرف كنم ، تا دعايش را به اجابت برسانم ؟ آيا بنده ى مؤمن مظلومى هست كه پيش از صبح از من بخواهد براى دفع ستم ستمكار به خاطر او از ستمكار انتقام گيرم و حقش را به او برگردانم ؟ فرشته ى حق پيوسته تا طلوع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ دعوات راوندى : 35 ، حديث 83 ; بحار الانوار : 86 / 273 ، باب 2 ، حديث 17 .
2 ـ المقنعة : 155 ; بحار الانوار : 86 / 271 ، باب 2 ، حديث 13 و 19 .
صفحه 35
صبح اين ندا را سر مى دهد(1) .
امام صادق (عليه السلام) فرمود : از ارتكاب گناه در شب جمعه بپرهيزيد كه كيفر گناهان در آن شب دو چندان است ، چنانچه ثواب حسنات چند برابر است ، و كسى كه در شب جمعه معصيت خدا را ترك كند ، خدا گناهان گذشته ى او را بيامرزد و هركه آشكارا در شب جمعه مرتكب گناه شود ، حق تعالى او را به گناهان همه ى عمرش عذاب كند و عذاب گناه آشكار شب جمعه را « به كيفر شكستن حرمت شب جمعه » بر او دو چندان كند(2) .
براى شب جمعه نمازها و دعاها و اوراد و اذكار زيادى نقل شده ، كه از ميان آنها دعاى كميل جايگاه خاصّى دارد .
كميل بن زياد نخعى
كميل بن زياد نخعى
دانشمندان و علماى بزرگ چه شيعه مسلك و چه سنى مذهب ، كميل را به قوت ايمان و قدرت روح و انديشه پاك و خلوص نيت و متخلق به اخلاق حميده و آراسته به اعمال شايسته ستوده اند .
بزرگان هر دو مسلك بر عدالت و جلالت و عظمت و كرامت او اتفاق نظر دارند .
كميل از خواصّ و بزرگان اصحاب اميرالمؤمنين و حضرت مجتبى (عليهما السلام)است(3) .
اميرالمؤمنين (عليه السلام) كميل را يكى از ده نفر ياران مورد اطمينانش به حساب آورده است(4) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار : 86 / 282 ، باب 2 ، حديث 27 .
2 ـ بحار الانوار : 86 / 283 ، باب 2 ، حديث 28 ( مضمون حديث ) .
3 ـ مستدركات علم الرجال : 6 / 314 .
4 ـ رسائل سيد مرتضى .
صفحه 36
كميل از بهترين شيعيان و عاشقان و محبّان و علاقه مندان به اميرالمؤمنين (عليه السلام)بوده است(1) .
مسائل و سفارشات و وصايايى كه اميرالمؤمنين به كميل داشته از ايمان عظيم و معرفت فوق العاده كميل حكايت دارد .
اهل سنت كه هيچ گاه به خاطر دورى از حق و عدالت و انصاف و مروّت نظر مثبتى نسبت به پيروان اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) نداشتند ، كميل را در همه ى امور مورد اطمينان معرفى كرده اند(2) .
عرفا و صاحب دلان و اهل سير و سلوك و مشتاقان لقاى محبوب ، كميل را صاحب سرّ اميرالمؤمنين (عليه السلام) و خزانه ى معارف معنوى مولى الموحدين مى شناسند .
كميل ، هجده سال روزگار نورانى و عصر بابركت پيامبر بزرگ اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) را دريافت و از انوار ملكوتى مقام نبوّت بهره مند شد .
كميل ، انسان بزرگوار ، و موجودى شريف و پاك است ، كه به خاطر لياقتش به دست حجاج بن يوسف ثقفى به شرف شهادت نايل آمد ، شهادتى كه محبوبش على (عليه السلام) از وقوعش به او خبر داد .
حجاج بن يوسف خونخوار ، زمانى كه از جانب حاكم ستمگر اموى والى عراق شد به جستجوى كميل برخاست تا او را به جرم محبت اهل بيت (عليهم السلام) و به گناه شيعه بودن كه در فرهنگ بنى اميه بالاترين گناه بود به قتل برساند .
كميل خود را از حجاج پنهان داشت ، حجاج حقوق منسوبان و اقوام كميل را از بيت المال قطع كرد ، زمانى كه كميل از قطع حقوق اقوامش آگاه شد گفت : از عمر من چيزى نمانده ، شايسته نيست وجود من سبب قطع رزق و روزى گروهى شود . از محلّ و مركزى كه پنهان بود درآمد و به نزد حجاج رفت ، حجاج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار : 33 / 399 ، باب 23 ، حديث 620 .
2 ـ مستدركات علم الرجال : 6 / 314 .
صفحه 37
گفت : براى به كيفر رساندنت در جستجوى تو بودم .
كميل گفت : آنچه از دستت برآيد انجام ده ، از عمر من جز زمانى اندك نمانده ، بازگشت من و تو به زودى به سوى خداست ، مولاى من به من خبر داده قاتل من تويى . آنگاه حجاج فرمان داد تا سر مقدس آن مرد الهى و چهره ى ملكوتى را در حالى كه در سن نود سالگى قرار داشت از بدن جدا كردند . مرقد مطهر او در منطقه ى ثويّه بين نجف و كوفه معروف خاص و عام و زيارتگاه
اهل دل است .
دعاى كميل
دعاى كميل
عارفان عاشق و عاشقان عارف ، بيدار دلان منصف و شايستگان به حقايق متّصف ، جايگاه دعاى كميل را در ميان همه ى دعاها چون جايگاه انسان در ميان همه ى موجودات مى دانند ، چنان كه انسان را اشرف خلايق به حساب مى آورند ، دعاى كميل را اشرف همه ى دعاها مى شمارند و از آن تعبير به « انسان الأدعيه » مى كنند .
نظر و رأى دقيق علامه كم نظير ، محقق خبير ، حديث شناس آگاه ، حضرت مجلسى بر اين است كه دعاى كميل بهترين دعاست .
مجلسى بزرگوار در كتاب « زاد المعاد » ، به نقل از كتاب « اقبال » سيد بن طاوسمى نويسد : كميل گفته : روزى در شهر بصره خدمت مولايم على (عليه السلام) نشسته بودم ، سخن از شب پانزدهم شعبان به ميان آمد . حضرت فرمود : هركه آن شب را به عبادت اِحيا بدارد و دعاى حضرت خضر را بخواند يقيناً دعايش مستجاب مى شود . وقتى حضرت به منزل بازگشت خدمتش مشرف شدم ، چون مرا ديد فرمود : براى چه كارى آمده اى ؟ گفتم : به طلب دعاى خضر به حضورت آمده ام . فرمود : بنشين . سپس به من خطاب كرد : اى كميل ! هنگامى كه اين دعا را حفظ كنى در هر شب جمعه يا ماهى يك بار ، يا سالى يك بار ، يا در طول عمر يك بار
صفحه 38
بخوان ، خواندن اين دعا تو را از شرّ دشمنان كفايت مى كند و يارى مى شوى و روزيت مى دهند و گناهانت آمرزيده مى شود .
اى كميل ! طول مصاحبت و خدمتت سبب شد كه تو را به چنين نعمت و كرامتى سرافراز كنم . سپس فرمود : بنويس . و دعا را به من تلقين فرمود .
عالم ربّانى ، مناجاتى عارف ، مرحوم كفعمى در كتاب باعظمت « مصباح » مى نويسد : اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين دعا را در حال سجده قرائت مى كرد !! (1)
خواننده ى اين دعا در شب جمعه پس از رعايت شرايط دعا ، بهتر است دعا را به سوى قبله و با بدنى فروتن و دلى خاشع و نيّتى خالص و چشمى اشكبار و صدايى محزون قرائت كند ; بدون شك دعا با چنين كيفيت به مقام اجابت نزديكتر و ظهور آثارش حتمى است(2) .
چشم اشكبار در پيشگاه حضرت حق از اعتبارى عظيم و ارزشى والا برخوردار است و اشك چشم و گريه ى باسوز ، سبب آمرزش گناه و خاموش شدن آتش غضب ربّ و عامل جذب رحمت حق به سوى گريه كننده است(3) .
از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده : چيزى نيست مگر اين كه براى آن پيمانه و وزنى است جز گريه ، قطره اى از آن درياهايى از آتش را خاموش كند ; هنگامى كه چشم اشكين شود ، چهره تيرگى و خوارى نبيند و چون اشك روان گردد خدا آن را بر دوزخ حرام گرداند ; به راستى اگر در امّتى يك گريان باشد همه مورد ترحم قرار گيرند(4) .
و نيز آن حضرت فرموده : هر ديده اى در قيامت گريان است مگر سه ديده : ديده اى كه از آنچه خدا حرام كرده بر هم نهاده شده ، و ديده اى كه در راه خدا بيدارى كشيده ، و ديده اى كه در دل شب از بيم خدا گريسته است(5) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مصباح كفعمى : 555 .
2ـ3 ـ محجّة البيضاء : 2 / 285 ، آداب الدعاء وهى عشرة .
4 ـ كافى : 2 / 481 ، باب البكاء ، حديث 1 .
5 ـ كافى : 2 / 80 ، باب اجتناب المحارم ، حديث 2 .
رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) مى فرمايد :
الفَاجِرُ الرَّاجِى لِرَحْمَةِ اللّهِ تَعالَى أقْرَبُ مِنْها مِنَ العَابِدِ الْمُقَنَّطِ(3) .
« بدكارِ اميدوار به رحمت خداى بزرگ ، از عابدِ نااميد به رحمت خدا نزديكتر است » .
امام صادق (عليه السلام) فرمود :
اليَأسُ مِن رَوحِ اللّهِ أشدُّ بَرداً مِنَ الزَّمهَريرِ(4) .
« سردى نااميدى از رحمت خدا ، از سرماى شديد سردتر است » .
در روايات و معارف اسلامى نااميدى و يأس از رحمت خدا از گناهان كبيره به حساب آمده ، و به نااميد از رحمت خدا وعده ى قطعى عذاب داده شده است .
دعا كننده از اين كه دعايش به سرعت به هدف اجابت نرسد ، نبايد دچار يأس و نااميدى شود ، بنا به آيات و روايات ، شايد اجابت دعايش مصلحت نبوده ، احتمالا زمان و ظرف اجابت نرسيده ، و ممكن است براى اين كه دعا و مناجات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ يوسف : 87 .
2 ـ زمر : 53 .
3 ـ كنز العمال : 5869 ; ميزان الحكمه : 10 / 5046 ، القنوط ، حديث 17109 .
4 ـ مستدرك الوسائل : 12 / 59 ، باب 64 ، حديث 13507 .
را ادامه دهد از اجابتش مانع شده اند ، يا خواسته اند براى اين كه نصيبى ابدى ، و بهره اى هميشگى عايد او شود زمان اجابت دعايش را قيامت قرار دهند ، در هر صورت نااميدى از رحمت حق به هيچ صورت ، عقلى و شرعى و اخلاقى و انسانى نيست ، و مؤمنِ به حضرت حق هرگز به نااميدى نمى گرايد ، و يأس و دلسردى به خود راه نمى دهد .
در زمينه ى مطالب و مسائل مربوط به دعا و اجابت آن رواياتى بسيار مهم در كتابهاى باارزش اسلامى ثبت شده كه ذكر پاره اى از آنها بى مناسبت با
موضوع نيست :
عَن أبى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) قالَ : إِنَّ العَبدَ لَيَدعُو فَيَقولُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْمَلِكَيْنِ : قَدِ اسْتَجَبتُ لَهُ ، وَلكِنِ احْبَسوهُ بِحاجَتِهِ ; فَإنِّى أُحِبُّ أَنْ أَسمَعَ صَوْتَهُ . وَإِنَّ العَبْدَ لَيَدْعُو فَيَقولُ اللّهُ تَبارَكَ وَتَعالَى : عَجِّلوا لَهُ حاجَتَهُ ; فَإِنّى اُبغِضُ صَوْتَهُ !! (1)
« به راستى عبد دعا مى كند ، پس خداى عز و جل به دو فرشته مى فرمايد : من دعايش را مستجاب كردم ، ولى حاجتش را نگاهداريد تا دعا را ادامه دهد ; زيرا من دوست دارم صدايش را بشنوم . و عبدى دعا مى كند ، پس خداى تبارك و تعالى مى فرمايد : شتابانه حاجتش را برآورده كنيد ; زيرا من از صدايش نفرت دارم » .
عَن مَنصور الصَّيقَل قالَ : قُلتُ لاِبِى عَبدِاللّهِ (عليه السلام) : رُبَّما دَعَا الرَّجُلُ بَالدُّعاءِ فَاستُجيبَ لَه ثُمّ أَخَّرَ ذَلكَ إِلى حين قالَ فقالَ : نَعَمْ . قُلتُ : وَلِمَ ذَاكَ لِيَزدَادَ مِنَ الدُّعاءِ ؟ قالَ نَعَمْ .
« منصور صيقل مى گويد : به حضرت صادق (عليه السلام) عرضه داشتم : چه بسا مردى دعا مى كند و مستجاب مى شود ، سپس تا مدتى ظهور اجابت به تأخير مى افتد ، فرمود : آرى . گفتم : براى چيست ، براى اين است كه بيشتر دعا كند ؟ فرمود :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1ـ2 ـ كافى : 2 / 489 ، باب من أبطأت عليه الإجابة ، حديث 3 و 2 .
آرى » .
شرايط دعا
شرايط دعا
دعا كننده اگر بخواهد دعايش مستجاب شود ، لازم است پيش از ورود به عرصه ى دعا شرايطى را رعايت كند ; اين شرايط در روايات نقل شده ى از اهل بيت (عليهم السلام) در معتبرترين كتابها چون كتاب باارزش « اصول كافى » ، « محجّة البيضاء » ، « وسائل الشيعه » ، « جامع احاديث الشيعه » و . . . ثبت است .
شرايط دعا بدون تفسير و توضيح عبارت است از :
طهارت شرعيه از قبيل وضو ، غسل ، تيمم ، پاكى از حق الناس ، اخلاص ، صحيح خواندن متن دعا ، حلال بودن كسب ، صله ى رحم ، صدقه قبل از دعا ، مطيع خدا بودن ، اجتناب از معصيت ، اصلاح عمل ، دعا در سحر ، دعا در نماز وتر ، دعا وقت فجر صادق ، دعا در طلوع آفتاب ، دعا در چهارشنبه بين ظهر و عصر ، صلوات پيش از دعا(1) .
شب جمعه
روايات اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) شب جمعه را براى دعا از بهترين و مناسب ترين شبها مى داند ، و شب جمعه را در ارزش و عظمت هم پايه ى شب قدر به حساب مى آورد .
بزرگان دين و اهل بصيرت و راه يافتگان به حريم قدس مى گويند : اگر بتوانيد شب جمعه را به نماز و دعا و ذكر و استغفار به صبح برسانيد ، از انجامش غفلت نورزيد ، زيرا خداى مهربان براى افزودن كرامت اهل ايمان ، فرشتگان را در شب جمعه به آسمان اول مى فرستد ، تا حسناتشان را بيفزايند ، و گناهانشان را
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ كافى : 2 / 466 در ابواب مختلف ; محجّة البيضاء : 268 ـ 349 .
محو كنند .
در حديث معتبر از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده : چه بسا مؤمن براى حاجتى دعا مى كند و خداى تعالى قضاى حاجتش را به تأخير مى اندازد ، تا در ظرف جمعه حاجتش را روا كند(1) .
و از آن حضرت روايت شده : هنگامى كه برادران يوسف از حضرت يعقوب درخواست كردند براى آمرزش گناهانشان از خدا طلب مغفرت كند ، پاسخ داد : به زودى از پروردگارم براى شما درخواست آمرزش مى كنم و درخواست آمرزش را تا سحر شب جمعه به تأخير انداخت تا دعايش براى فرزندانش مستجاب شود(2) .
حضرت باقر (عليه السلام) مى فرمايد : خداى تعالى هر شب جمعه به فرشته اى دستور مى دهد از اوّل شب تا آخر شب از جانب ربّ اعلى ندا دهد كه : آيا بنده ى مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح مرا براى دنيا و آخرتش بخواند تا من دعاى او را مستجاب كنم ؟ آيا بنده ى مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح از گناهش توبه كند تا توبه اش را بپذيرم ؟ آيا بنده ى مؤمنى هست كه من روزى او را تنگ كرده باشم و از من بخواهد پيش از طلوع صبح روزى او را زياد كنم ، پس روزى او را وسعت دهم ؟ آيا بنده ى مؤمن بيمارى هست كه از من درخواست كند پيش از طلوع صبح او را شفا دهم ، تا او را عافيت بخشم ؟ آيا بنده ى مؤمن غمگين محبوسى هست كه پيش از طلوع صبح از من بخواهد او را از زندان رهايى بخشم و اندوهش را برطرف كنم ، تا دعايش را به اجابت برسانم ؟ آيا بنده ى مؤمن مظلومى هست كه پيش از صبح از من بخواهد براى دفع ستم ستمكار به خاطر او از ستمكار انتقام گيرم و حقش را به او برگردانم ؟ فرشته ى حق پيوسته تا طلوع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ دعوات راوندى : 35 ، حديث 83 ; بحار الانوار : 86 / 273 ، باب 2 ، حديث 17 .
2 ـ المقنعة : 155 ; بحار الانوار : 86 / 271 ، باب 2 ، حديث 13 و 19 .
صبح اين ندا را سر مى دهد(1) .
امام صادق (عليه السلام) فرمود : از ارتكاب گناه در شب جمعه بپرهيزيد كه كيفر گناهان در آن شب دو چندان است ، چنانچه ثواب حسنات چند برابر است ، و كسى كه در شب جمعه معصيت خدا را ترك كند ، خدا گناهان گذشته ى او را بيامرزد و هركه آشكارا در شب جمعه مرتكب گناه شود ، حق تعالى او را به گناهان همه ى عمرش عذاب كند و عذاب گناه آشكار شب جمعه را « به كيفر شكستن حرمت شب جمعه » بر او دو چندان كند(2) .
براى شب جمعه نمازها و دعاها و اوراد و اذكار زيادى نقل شده ، كه از ميان آنها دعاى كميل جايگاه خاصّى دارد .
كميل بن زياد نخعى
كميل بن زياد نخعى
دانشمندان و علماى بزرگ چه شيعه مسلك و چه سنى مذهب ، كميل را به قوت ايمان و قدرت روح و انديشه پاك و خلوص نيت و متخلق به اخلاق حميده و آراسته به اعمال شايسته ستوده اند .
بزرگان هر دو مسلك بر عدالت و جلالت و عظمت و كرامت او اتفاق نظر دارند .
كميل از خواصّ و بزرگان اصحاب اميرالمؤمنين و حضرت مجتبى (عليهما السلام)است(3) .
اميرالمؤمنين (عليه السلام) كميل را يكى از ده نفر ياران مورد اطمينانش به حساب آورده است(4) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار : 86 / 282 ، باب 2 ، حديث 27 .
2 ـ بحار الانوار : 86 / 283 ، باب 2 ، حديث 28 ( مضمون حديث ) .
3 ـ مستدركات علم الرجال : 6 / 314 .
4 ـ رسائل سيد مرتضى .
كميل از بهترين شيعيان و عاشقان و محبّان و علاقه مندان به اميرالمؤمنين (عليه السلام)بوده است(1) .
مسائل و سفارشات و وصايايى كه اميرالمؤمنين به كميل داشته از ايمان عظيم و معرفت فوق العاده كميل حكايت دارد .
اهل سنت كه هيچ گاه به خاطر دورى از حق و عدالت و انصاف و مروّت نظر مثبتى نسبت به پيروان اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) نداشتند ، كميل را در همه ى امور مورد اطمينان معرفى كرده اند(2) .
عرفا و صاحب دلان و اهل سير و سلوك و مشتاقان لقاى محبوب ، كميل را صاحب سرّ اميرالمؤمنين (عليه السلام) و خزانه ى معارف معنوى مولى الموحدين مى شناسند .
كميل ، هجده سال روزگار نورانى و عصر بابركت پيامبر بزرگ اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) را دريافت و از انوار ملكوتى مقام نبوّت بهره مند شد .
كميل ، انسان بزرگوار ، و موجودى شريف و پاك است ، كه به خاطر لياقتش به دست حجاج بن يوسف ثقفى به شرف شهادت نايل آمد ، شهادتى كه محبوبش على (عليه السلام) از وقوعش به او خبر داد .
حجاج بن يوسف خونخوار ، زمانى كه از جانب حاكم ستمگر اموى والى عراق شد به جستجوى كميل برخاست تا او را به جرم محبت اهل بيت (عليهم السلام) و به گناه شيعه بودن كه در فرهنگ بنى اميه بالاترين گناه بود به قتل برساند .
كميل خود را از حجاج پنهان داشت ، حجاج حقوق منسوبان و اقوام كميل را از بيت المال قطع كرد ، زمانى كه كميل از قطع حقوق اقوامش آگاه شد گفت : از عمر من چيزى نمانده ، شايسته نيست وجود من سبب قطع رزق و روزى گروهى شود . از محلّ و مركزى كه پنهان بود درآمد و به نزد حجاج رفت ، حجاج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ بحار الانوار : 33 / 399 ، باب 23 ، حديث 620 .
2 ـ مستدركات علم الرجال : 6 / 314 .
گفت : براى به كيفر رساندنت در جستجوى تو بودم .
كميل گفت : آنچه از دستت برآيد انجام ده ، از عمر من جز زمانى اندك نمانده ، بازگشت من و تو به زودى به سوى خداست ، مولاى من به من خبر داده قاتل من تويى . آنگاه حجاج فرمان داد تا سر مقدس آن مرد الهى و چهره ى ملكوتى را در حالى كه در سن نود سالگى قرار داشت از بدن جدا كردند . مرقد مطهر او در منطقه ى ثويّه بين نجف و كوفه معروف خاص و عام و زيارتگاه
اهل دل است .
دعاى كميل
دعاى كميل
عارفان عاشق و عاشقان عارف ، بيدار دلان منصف و شايستگان به حقايق متّصف ، جايگاه دعاى كميل را در ميان همه ى دعاها چون جايگاه انسان در ميان همه ى موجودات مى دانند ، چنان كه انسان را اشرف خلايق به حساب مى آورند ، دعاى كميل را اشرف همه ى دعاها مى شمارند و از آن تعبير به « انسان الأدعيه » مى كنند .
نظر و رأى دقيق علامه كم نظير ، محقق خبير ، حديث شناس آگاه ، حضرت مجلسى بر اين است كه دعاى كميل بهترين دعاست .
مجلسى بزرگوار در كتاب « زاد المعاد » ، به نقل از كتاب « اقبال » سيد بن طاوسمى نويسد : كميل گفته : روزى در شهر بصره خدمت مولايم على (عليه السلام) نشسته بودم ، سخن از شب پانزدهم شعبان به ميان آمد . حضرت فرمود : هركه آن شب را به عبادت اِحيا بدارد و دعاى حضرت خضر را بخواند يقيناً دعايش مستجاب مى شود . وقتى حضرت به منزل بازگشت خدمتش مشرف شدم ، چون مرا ديد فرمود : براى چه كارى آمده اى ؟ گفتم : به طلب دعاى خضر به حضورت آمده ام . فرمود : بنشين . سپس به من خطاب كرد : اى كميل ! هنگامى كه اين دعا را حفظ كنى در هر شب جمعه يا ماهى يك بار ، يا سالى يك بار ، يا در طول عمر يك بار
بخوان ، خواندن اين دعا تو را از شرّ دشمنان كفايت مى كند و يارى مى شوى و روزيت مى دهند و گناهانت آمرزيده مى شود .
اى كميل ! طول مصاحبت و خدمتت سبب شد كه تو را به چنين نعمت و كرامتى سرافراز كنم . سپس فرمود : بنويس . و دعا را به من تلقين فرمود .
عالم ربّانى ، مناجاتى عارف ، مرحوم كفعمى در كتاب باعظمت « مصباح » مى نويسد : اميرالمؤمنين (عليه السلام) اين دعا را در حال سجده قرائت مى كرد !! (1)
خواننده ى اين دعا در شب جمعه پس از رعايت شرايط دعا ، بهتر است دعا را به سوى قبله و با بدنى فروتن و دلى خاشع و نيّتى خالص و چشمى اشكبار و صدايى محزون قرائت كند ; بدون شك دعا با چنين كيفيت به مقام اجابت نزديكتر و ظهور آثارش حتمى است(2) .
چشم اشكبار در پيشگاه حضرت حق از اعتبارى عظيم و ارزشى والا برخوردار است و اشك چشم و گريه ى باسوز ، سبب آمرزش گناه و خاموش شدن آتش غضب ربّ و عامل جذب رحمت حق به سوى گريه كننده است(3) .
از حضرت صادق (عليه السلام) روايت شده : چيزى نيست مگر اين كه براى آن پيمانه و وزنى است جز گريه ، قطره اى از آن درياهايى از آتش را خاموش كند ; هنگامى كه چشم اشكين شود ، چهره تيرگى و خوارى نبيند و چون اشك روان گردد خدا آن را بر دوزخ حرام گرداند ; به راستى اگر در امّتى يك گريان باشد همه مورد ترحم قرار گيرند(4) .
و نيز آن حضرت فرموده : هر ديده اى در قيامت گريان است مگر سه ديده : ديده اى كه از آنچه خدا حرام كرده بر هم نهاده شده ، و ديده اى كه در راه خدا بيدارى كشيده ، و ديده اى كه در دل شب از بيم خدا گريسته است(5) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ1 ـ مصباح كفعمى : 555 .
2ـ3 ـ محجّة البيضاء : 2 / 285 ، آداب الدعاء وهى عشرة .
4 ـ كافى : 2 / 481 ، باب البكاء ، حديث 1 .
5 ـ كافى : 2 / 80 ، باب اجتناب المحارم ، حديث 2 .