اهل عرفان هرگاه با عنوان فرهنگی ياد شوند با عنوان " عرفا " و هرگاه با عنوان اجتماعی شان ياد شوند غالبا با عنوان " متصوفه " يادمیشوند . عرفا و متصوفه هر چند يك انشعاب مذهبی در اسلام تلقی نمیشوند و خودنيز مدعی چنين انشعابی نيستند و در همه فرق و مذاهب اسلامی حضور دارند ،در عين حال يك گروه وابسته و به هم پيوسته اجتماعی هستند . يك سلسلهافكار و انديشهها و حتی آداب مخصوص در معاشرتها و لباس پوشيدنها واحيانا آرايش سر و صورت و سكونت در خانقاهها و غيره ، به آنها بهعنوان يك فرقه مخصوص مذهبی و اجتماعی رنگ مخصوص داده و میدهد .و البته همواره - خصوصا در ميان شيعه - عرفائی بوده و هستند كه هيچامتياز ظاهری با ديگران ندارند و در عين حال عميقا اهل سير و سلوكعرفانی میباشند . و در حقيقت عرفای حقيقی اين طبقهاند ، نه گروههايی كهصدها آداب از خود اختراع كرده و بدعتها ايجاد كردهاند . ما در اين درسها كه درباره كليات علوم اسلامی بحث میكنيم ، به جنبهاجتماعی و فرقهای ، و در حقيقت به جنبه " تصوف " عرفان كاری نداريم ،فقط از جنبه فرهنگی وارد بحث میشويم ، يعنی به عرفان به عنوان يك علم ويك شاخه از شاخههای فرهنگ اسلامی نظر داريم نه به عنوان يك روش وطريقه كه فرقهای اجتماعی پيرو آن هستند . اگر بخواهيم از جنبه اجتماعی وارد بحث شويم ناچار بايد اين فرقه را ازنظر علل و منشأ و از نظر نقش مثبت يا منفی ، مفيد يا |