میآمد . آن منظره زيبا سخت نظر او را جلب كرد و چنان غرق تماشای آنزيبا شد كه از خودش و اطرافش غافل گشت و جلو خودش را نگاه نمیكرد .آن زن وارد كوچهای شد و جوان با چشم خود او را دنبال میكرد . همانطور كهمیرفت ، ناگهان استخوان يا شيشهای كه از ديوار بيرون آمده بود به صورتشاصابت كرد و صورتش را مجروح ساخت . وقتی به خود آمد كه خون از سر وصورتش جاری شده بود . با همين حال به حضور رسول اكرم رفت و ماجرا را بهعرض رساند . اينجا بود كه آيه مباركه نازل شد : " « قل للمؤمنين يغضوامن ابصارهم ». . . الی آخر " ( 1 ) . اين تركيب لغوی ، يعنی تركيب لغت " ضرب " با لغت " علی " اينمعنی را میرساند كه چيزی را بر روی چيز ديگر قرار دهند به طوری كه مانع وحاجبی بر او شمرده شود . در تفسير كشاف میگويد : " ضربت بخمارها علی جيبها كقولك ضربت بيدی علی الحائط اذا وضعتهاعليه " . پاورقی : 1 - كافی جلد 5 ، صفحه 521 و وسائل جلد 3 ، صفحه 24 و تفسير صافی وتفسير در المنثور سيوطی جلد 5 صفحه 40 ذيل همين آيه . اين نكته بايد يادآوری شود كه معمولا اين حديث كه از جريان باز بودنبناگوش و دور گردن زنی و نگاههای شهوت آلود و عمدی مردی حكايت میكند در كتب اهل حديث و مفسرين به عنوان شأن نزول آيه " قل للمؤمنينيغضوا ». . . " آورده میشود و در ابتدا چنين به نظر میرسد كه با آيه " و قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن »" سر و كاری ندارد و حال آنكه ايندو آيه باهم نازل شدهاند و همچنانكه آيه اول تكليف نگاه مرد را روشن میكند آيه دوم به مفاد " و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها و ليضربنبخمرهن علی جيوبهن »" تكليف زنان را روشن میكند . ظاهرا به همين جهتاست كه در تفسير صافی اين حديث را ذيل آيه دوم نقل كرده است . استدلالما بدين حديث در اينجا نيز بر همين اساس است . |