كه زن را وسيله چشم چرانی و كامجوئی خود قرار دهد . هيچگاه مرد به طبعخود مايل نبوده حائلی ميان او و زن وجود داشته باشد و هر وقت كه اينحائل از ميان رفته آنكه برنده بوده مرد بوده است و آنكه باخته و وسيلهشده زن . امروز كه مردان موفق شدهاند با نامهای فريبنده آزادی و تساوی وغيره اين حائل را از ميان ببرند زن را در خدمت كثيفترين مقاصد خويشگرفتهاند . بردگی زن ، امروز به چشم میخورد كه برای تأمين منافع مادی يكمرد در يك مؤسسه تجارتی خود را صد قلم برای جلب مشتری مرد میآرايد و بهصورت " مانكن " در میآيد و شرف خود را در ازاء چندرغا ز حقوق میفروشد. اين نشست و برخاستها كه امثال اين نويسنده آرزوی آنرا میكنند جزبهرهكشی مرد و بهرهدهی زن مفهومی ندارد . همه میدانند نشست و برخاستهادر محيطهای پاك كه موضوع بهرهكشی مرد از زن در ميان نبوده است هيچگاهدر جامعه اسلامی ممنوع نبوده است . نويسنده همين كتاب ، تاريخ روابط زن و مرد را از نظر جامعهشناسی بهچهار دوره تقسيم میكند : دوره اول مرحله طبيعی و اشتراكی اوليه كه زن و مرد بدون هيچگونه قيد وشرطی با هم خلطه و آميزش داشتهاند . در اين دوره به عقيده اين نويسندهاساسا زندگی خانوادگی وجود نداشته است . دوره دوم دوره تسلط مرد است . در اين دوره مرد بر زن غلبه كرده خود رامالك او دانسته او را همچون ابزاری در خدمت |