مسلما علت دستور پوشش در اسلام عدم امنيت نبوده است . لااقل علتمنحصر و اساسی ، عدم امنيت نبوده است ، زيرا اين امر نه در آثار اسلامیبه عنوان علت پوشش معرفی شده است و نه چنين چيزی با تاريخ تطبيق میكند. در ميان اعراب جاهليت پوشش نبود و در عين حال امنيت فردی به واسطهزندگی خاص قبيلهای و بدوی وجود داشت . يعنی در همان وقت كه در ايرانناامنی فردی و تجاوز به ناموسی به حد اعلی وجود داشت و پوشش هم بود ،در عربستان ، اينگونه تجاوز بين افراد قبائل وجود نداشت . امنيتی كه در زندگی قبيلهای وجود نداشت امنيت اجتماعی يعنی امنيتگروهی بود و اينگونه عدم امنيتها را پوشش نمیتواند چاره نمايد . به اينمعنی كه قبيلهای به قبيله ديگر شبيخون میزد . در اين شبيخونها كه بهوسيله قبيله بيگانه انجام میشد همه چيز دستخوش غارت میگرديد ، هم مرداسير میشد و هم زن ، پوشش زن برای او امنيت نمیآورد . زندگی اعراب جاهليت با همه تفاوت عظيم و فاحشی كه با زندگی صنعتی وماشينی عصر ما داشته ، از اين جهت مانند عصر ما بوده يعنی فحشا و زناحتی در مورد زنان شوهردار فراوان بوده است . ولی به خاطر يك نوعدموكراسی و نبودن حكومت استبدادی ، كسی زن كسی را به زور از خانهاشبيرون نمیكشيد . با اين تفاوت كه نوعی عدم امنيت فردی در زندگی ماشينیامروز هست كه در آن عصر نبود . پوشش ، برای جلوگيری از تجاوز كسانی است كه در يك |