" كليات اسلامی ثابت و لايتغير و محدود است و اما حوادث و مسائل ، نامحدود و متغير است و هر زمانی مقتضيات مخصوص خود و مسائل مخصوص خود دارد . به همين جهت ضرورت دارد كه در هر عصر و زمانی گروهی متخصص و عالم به كليات اسلامی و عارف به مسائل و پيش آمدهای زمان ، عهدهدار اجتهاد و استنباط حكم مسائل جديد از كليات اسلامی بوده باشند " ( 1 ) . علمای اسلام در دورههای درخشان تمدن اسلامی - كه جامعهای بسيط و بدوی به سرعت رو به گسترش و توسعه گذاشت ، آسيا و قسمتهايی از اروپا و افريقا را در بر گرفت و بر ملتها و نژادهای گوناگون كه هر كدام سابقه و فرهنگ خاصی داشتند حكومت كرد و هزارها مساله نو و جديد به وجود آورد - به خوبی از عهده وظيفهای كه به آنها محول شده بود بر آمدند و اعجاب جهانيان را برانگيختند . علمای اسلام ثابت كردند كه منابع اسلامی اگر مقرون به حسن تشخيص و حسن استنباط باشد قادر است با يك اجتماع متحول و متكامل پيش برود و آن را رهنمايی كند ، ثابت كردند كه حقوق اسلامی زنده است و قابليت دارد با مقتضيات ناشی از پيشرفت زمان ، هماهنگی كند و به احتياجات هر عصری پاسخ بگويد . شرق شناسان و حقوقدانان كه تاريخ فقه اسلامی را در آن عصر مطالعه كردهاند به اين حقيقت معترفاند و حقوق اسلامی را يك مكتب حقوقی مستقل و زنده شناختهاند . پاورقی : |