ماليات اهل كتاب با مالياتی كه مسلمين میپردازند فرق ميكند ولی اين نظرنظريست كه متكی بر يك دليل نيست بعد هم ما بلغت كار نداريم ريشهلغويش هر چه ميخواهد باشد ما بايد از روی احكامی كه اسلام در مورد جزيهوضع كرده است ببينيم ماهيت آن چيست ؟ آيا جزيه پاداش است يا كيفر ؟ بعبارت ديگر ما بايد ببينيم اسلام كه جزيه ميگيرد بشكل پاداش ميگيرديا بشكل باج اگر در مقابل جزيه تعهدی ميسپارد و خدمتی بانها ميكند پسپاداش است اما اگر بدون هيچ پاداش پول ميگيرد باج است . يكوقت استاسلام ميگويد از اهل كتاب جزيه بگيريد ولی در مقابلش هم هيچ تعهدی ندهيدفقط پول از آنها بگيريد پول بگيريد برای اينكه با آنها نمیجنگيد اين همانباج است . باج گرفتن يعنی حق زور گرفتن ، يعنی اينكه يك زورمند به كمزورتر از خود ميگويد فلان مبلغ را بده تا مزاحم تو نشوم ، از سر راهتبرخيزم ، امنيتت را سلب نكنم . يكوقت ميگويد تعهدی در مقابل شما ميكنمو در مقابل اين تعهد جزيه ميگيرم ، مفهوم جزيه در اينصورت پاداش است ،ميخواهد لغت عربی باشد يا فارسی باشد . ما بخود ماده قانون بايد توجهكنيم . ما وقتيكه وارد ماهيت قانون ميشويم میبينيم كه جزيه برای آن عده ازاهل كتاب است كه در ظل دولت اسلامی زندگی ميكنند ، رعيت دولت اسلامیهستند ، دولت اسلامی وظائفی بر عهده ملت خودش دارد و يك تعهداتی دربرابر آنها ، وظائف اين است كه اولا بايد مالياتهائی بدهند كه بودجهدولت اسلامی اداره بشود ، آن مالياتها اعم است از آنچه كه بعنوان زكوهگرفته ميشود و از |