خوش اخلاق باش
خوش اخلاق باش
كسيكه خوش اخلاق باشد،با مردم خوشرفتارى كند،با لب خندانسخن بگويد،در مقابلحوادث و مشكلات بردبار باشد،محبوب همه است،دوستانش زيادند،همه دوست دارند با اومعاشرت و رفت و آمد كنند،عزيزو محترم است،به ضعف اعصاب و بيماريهاى روانى مبتلانميشود،برمشكلات و دشواريهاى زندگى پيروز ميگردد،از زندگى لذت ميبرد،و برمعاشرانشخوش ميگذرد.
امام صادق عليه السلام فرمود:«هيچ زندگانى گواراتر از خوشاخلاقى نيست.» (1)
اما كسيكه بد اخلاق باشد،با صورت درهم كشيده با مردم ملاقاتكند،در مقابل حوادث وناملايمات داد و فريادش بلند شود،بيخود داد وقال راه بيندازد،تند خو و بد زبان باشد زندگىتلخ و ناگوارى خواهدداشت،خودش هميشه ناراحت و معاشرينش در عذابند،مردم از او متنفرواز معاشرتش گريزانند،آب خوش از گلوى خودش و معاشرانش پائيننميرود،خواب و خوراكدرستى ندارد.براى انواع بيماريها مخصوصاضعف اعصاب كاملا آمادگى دارد،هميشه اوقاتشتلخ و آه و نالهاش بلند است،دوستانش كماند،محبوب كسى نيست.
پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:«آدم بد اخلاق نفس خودشرا در رنج و عذاب دائمقرار ميدهد.» (2)
خوش اخلاقى براى همه لازم است مخصوصا براى زن و شوهرضرورت دارد،زيرا هميشه با همهستند و ناچارند با هم زندگى كنند.
خانم محترم،اگر ميخواهى به خودت و شوهر و بچههايتخوشبگذرد اخلاقت را اصلاح كن،هميشه شاد و خندان باش،اوقات تلخى ودعوا نكن،خوش برخورد و شيرين زبان باش،بااخلاق خوش ميتوانىخانهات را بصورت بهشتبرين درآورى،حيف نيستبا بداخلاقى آنرابهصورت جهنم سوزانى تبديل كنى و خودت و شوهر و فرزندانت در آنمعذب باشيد؟توميتوانى فرشته رحمتباشى،محيط خانه را با صفا ونورانى گردانى،چرا آنرا به صورت زندانتاريكى در ميآورى؟لب خندان وشيرين زبانى تو دل شوهر و فرزندانت را غرق سرور وشادمانى ميگرداند،غم و اندوه را از دلشان بر طرف ميسازد.آيا ميدانى:بامداد كهرزندانتبهمدرسه يا سر كار ميروند اگر با تبسم و گرمى از آنها بدرقه كنى چه تاثيرنيكوئى درروح و اعصابشان خواهى گذاشت.
اگر به زندگى و شوهرت علاقه دارى بد اخلاقى نكن،زيرا اخلاقخوب بهترين پشتوانه پيمانزناشويى است.
اكثر طلاقها در اثر بد رفتارى زن و شوهر و عدم توافق اخلاقى پيداميشود.آمار طلاقها اينمطلب را تاييد ميكند.عدم توافق اخلاقى نخستينعلتبروز اختلافات خانوادگى است.
به عنوان نمونه به آمار سالهاى 47 و 48 و 49 اشاره ميكنيم:«درسال 1347 از 16039 پروندهشكايت كه به دادگاه خانواده رسيده است،12760 پرونده بر اساس عدم توافق اخلاقى بودهاست.در سال 1348 ازميان 16058 پرونده اختلافات زناشويى 11246 پرونده به عدمتوافقميان زن و شوهر اختصاص داده شده است.يعنى با يك آمار خيلى سادهمىبينيم كهبيش از هفتاد درصد اختلافات زناشويى به واسطه عدم توافقاخلاقى بروز ميكند. (3) »
خانم محترم،با خوش اخلاقى عشق و محبتشوهرت را جلب كنتا به زندگى و خانوادهعلاقهمند شود،با شوق و ذوق كار كند و اسباب رفاهشما را فراهم سازد،اگر خوش اخلاقىكردى دنبال شب نشينى و عياشىنمىرود و زودتر به خانه ميآيد.
زنى به شوراى داورى شكايت كرد كه:«شوهرم هميشه ناهار و شامرا بيرون خانه ميخورد.
شوهر جواب داد:علت اينست كه زنم اصلا سازگارى ندارد وبد اخلاقترين زن دنياست.
زن ناگهان خيز برداشت و در حضور اعضاى داورى شوهرش راكتك زد. (4) »
اين خانم نادان خيال ميكرد با شكايت و فحش و كتك ميتوانشوهر را به خانه جلب كرد،درصورتى كه يك راه عقلى و ساده داشت وآن خوشرفتارى و خوش اخلاقى بود.
زنى در شوراى داورى گفت:شوهرم 15 ماه است كه با من حرفنميزند و مخارج ما را بهوسيله مادرش مىفرستد.
مرد در جواب گفت:چون از دستبد اخلاقيهاى زنم بتنگ آمدهبودم تصميم گرفتم صحبتنكنم و مدت 15 ماه استباينكار ادامهميدهم. (5) »
اكثر مشكلات زناشويى را با هوشيارى و اخلاق خوش ميتوان حلكرد.اگر شوهرت كممحبت است،اگر به خانه و زندگى علاقه ندارد،اگردنبال عياشى ميرود،اگر دير به خانه ميآيد،اگر شام و ناهار را بيرون صرفميكند،اگر بد رفتارى ميكند،اگر تندخويى و دعوا ميكند،اگرثروتش رابباد ميدهد،اگر دم از طلاق و جدايى ميزند همه اينها و صدها مانند اينها رابوسيلهخوشرفتارى و اخلاق خوش ميتوان حل كرد.تو اخلاق و رفتارترا عوض كن و نتيجه اعجازآميز اخلاق خوب را تماشا كن.
امام صادق عليه السلام فرمود:«خدا به آدم خوش اخلاق ثوابجهاد ميدهد،صبح و شببرايش ثواب نازل ميشود. (6) »
حضرت صادق عليه السلام فرمود:هر زنيكه شوهرش را اذيت كندو اندوهگينش سازد و ازرحمتخدا دور است.و هر زنيكه به شوهرشاحترام بگذارد و آزارش نرساند و فرمانبردارشباشد خوشبخت ورستگار است». (7)
به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض شد:«فلان شخص زن خوبى است.روزها روزه دارد وشبها عبادت ميكند.ليكن بد اخلاق استهمسايگانش را آزار ميرساند».
فرمود:«هيچ خير و خوبى ندارد.و از اهل دوزخ ميباشد (8) ».
توقعات بيجا
امكانات مالى و درآمد همه افراد يكسان نيست.همه نميتوانند دريك سطح زندگى كنند.هرخانوادهاى بايد حساب دخل و خرج خودشانرا بكنند و بر طبق درآمدشان خرج كنند.انسانهمه طور ميتواند زندگىكند.عاقلانه نيست كه براى تهيه امور غير ضرورى دستبه قرض ونسيهبزند.
خانم محترم،تو كدبانوى خانه هستى،عاقل و فهميده باش،حسابخرج و دخلتان را بكن.ببين چطور ميتوانيد خرج كنيد كه آبرويتان محفوظبماند و هميشه پولدار باشيد،عاقبتانديش باش،چشم و همچشميهاىبيجا را كنار بگذار،اگر فلان مد لباس را در تنخانمى ديدى و وضعاقتصادى شما اقتضاى خريد آنرا ندارد،شوهرت را به تهيه آن وادار نكن،اگر چيز لوكس و قشنگى را در منزل همسايه مشاهده نمودى به شوهرتاصرار نكن كه بايدآنرا تهيه كنى،اگر فلان دوستيا خويش و قوم شماخانهاش را با فرشهاى زيبا و گرانقيمت واسباب لوكس زينت كرده لازمنيستخودتان را بسختى بيندازيد تا از او تقليد كنيد،تو كهميدانى وضعاقتصادى و در آمد شما ايجاب نميكند چرا شوهرت را به وام گرفتن ونسيهگرفتن و قسطى خريدن و كارهاى غير مشروع وادار ميكنى؟
آيا عقلائى است كه براى رقابتبا ديگران از بانك وام بگيريد وفلان جنس غير ضرورى ولوكس را بخريد و در خانه بگذاريد،آيا صلاحاست كه زندگى خودتان را بر وام گرفتن و نسيهكردن و قسطى خريدنپايهگذارى كنيد و يك سرى اشياء غير ضرورى را در خانهجمعآورىنمائيد.
آيا بهتر نيست قدرى صبر كنيد تا اوضاع مالى شما بهتر شود؟هرماه مقدارى از درآمدتان راپسانداز كنيد،وقتى وضع اقتصادى شما خوبشد و توانستيد جنس مورد نظرتان را تهيهنمائيد با پول نقد آنرا خريدارىكنيد.
بيشتر اين رقابتها و ولخرجيها از خانمهاى نادان و خودخواهسرچشمه ميگيرد.با ديدن يكچيز لوكس فورا بهوس افتاده و سر به جانشوهر بيچاره گرفته كه بايد آنرا تهيه كنى.به قدرىنق نق و پافشارى نمودهكه ناچار ميشود وام بگيرد يا قسطى بخرد و خودش را بيچاره كند وهميشهقرضدار باشد.
گاهى ناچار ميشود زندگى زناشويى را بر هم بزند و زنخودخواهش را طلاق بدهد تا از شرتقاضاهاى بيجا و سرزنشها وزخمزبانهاى او خلاص شود يا خودكشى كند تا از اين زندگى پر ازايراد وبهانه نجات پيدا كند.به داستانهاى زير توجه فرمائيد:
«مردى در دادگاه ميگفت:مدتى است زنم به واسطه القاآت زنهمسايه پايش را توى يككفش كرده كه بايد يا برايش تلويزيون بخرم ياطلاقش بدهم.در ماه فقط 300 تومان حقوقميگيرم،صد تومانش اجارهخانه استبا دويست تومان ديگر بايد يكماه تمام مخارج خانوادهسه نفريمان را تامين كنم،كجا ميتوانم تلويزيون بخرم؟ (9) ».
مردى در دادگاه ميگويد:«خانم دلش لباسهاى آخرين مدلميخواهد.خانم ميخواهد خودشرا عين يك زن مرد پولدار در بياورد،آخربه خدا به دين به مذهب تمام حقوق من 900 توماناست،300 تومان آنراكرايه خانه ميدهم.شما بگوئيد من با 600 تومان شام و ناهار تهيه كنميابراى خانم پوستيژ و كفش و كلاه بخرم؟»در آخر به مادر زنش ميگويد:دختر مال شما.چشم،طلاقش ميدهم ودور هر چه زن استخط ميكشم (10) ».
مردى كه خودكشى كرده بود وقتى بهوش آمد گفت:«من شاگردرانندهام،سه سال استازدواج كردهام،زنم توقعات خارج از حد دارد،چون نميتوانم توقعاتش را برآورده كنم مرتبامرا سرزنش ميكند،سرزنشهاى او بالاخره مرا بستوه آورد و تصميم بخودكشى گرفتم (11) ».
زنى به شوهرش ميگويد:«يا سيگار خارجى بكش يا طلاقم بده (12) ».
اينگونه زنها اصلا معنا و هدف ازدواج را درك نكردهاند.
زناشويى را يك نوع بردهگيرى تصور نمودهاند.بدين منظور شوهركردهاند كه به خواستهها وهوسهاى كودكانه خويش جامه عمل بپوشند.
شوهرى را ميخواهند كه مانند يك نوكر بىاجر و مزد بلكه يك اسيربرايشان زحمتبكشد وحاصل دسترنجخويش را دو دستى تقديم خانم كند تا در راه بلند پروازيها و هوسهاى خامخويش به مصرف برساند.
كاش باين مقدار قناعت ميكردند و توقعات بيش از حد نداشتند.
گاهى توقعاتشان به قدرى زياد است كه مجموع درآمد شوهر كفايتنميكند،اصولا كارى بادرآمد شوهر ندارند،چيزى را كه هوس كردندحتما بايد تهيه شود،هر چه بشود بشود،گر چهشوهر ورشكستشود يادستبكارهاى غير مشروع بزند،خانم خواسته و بايد تهيه شود.
يكى از عوامل بزرگ ورشكست مردها همين توقعات بيجاىخانمها و چشم و همچشميهاست،سرزنشها و نق نقهاى زن است كه مردرا به كارهاى غير مشروع وادار ميكند،اينگونه زنهاى ازخود راضى وخودخواه ننگ بانوان بشمار ميروند.گيرم با اين توقعات و ايرادها طلاقگرفتىآنوقت كارت اصلاح ميشود،نه،مطمئن باش هرگز بآرزوهايتنخواهى رسيد،ميروى در خانهسر بار پدر و مادرت خواهى شد و تا آخرعمر بايد از نعمت انس و محبت و بچهدارى محرومشوى،خيال ميكنىمردها براى خواستگارى تو صف كشيدهاند،نه،چنين نيست،زنهائيكهطلاق ميگيرند كمتر شانس ازدواج دارند،بر فرض اينكه شوهر ديگرىپيدا كردى ازكجا كه بهتر از شوهر اولتباشد؟
آيا بهتر نيست عاقبتانديش باشى؟حساب دخل و خرجتان رابكنيد و به مقدار درآمدتانخرج كنيد؟مگر خوشى و آسايش فقط با كفشو لباس و تلويزيون و يخچال فراهم ميشود؟بهجاى اين بلند پروازيها وهوسهاى خام به زندگى و خانهدارى و شوهردارى بكوش.با اظهار مهرومحبت محيط خانه را با صفا و نورانى كن.با زندگى ديگران كارى نداشتهباش.بر طبقدرآمدتان خرج كنيد.و از نعمت انس و محبت لذت ببر،با شوهر و فرزندانتبگوييد و بخنديد،در مخارج روزانه صرفهجويى كن،تااوضاع مالى شما بهتر شود و زندگى آبرومندى پيدا كنيد،شايد در آيندهبتوانى به خواستههاى خودت برسى،حتى اگر شوهرت ولخرج است وبيش ازتوانايى خويش خرج ميكند جلوش را بگير،نگذار براى خريداشياء غير ضرورى وام بگيرد ياقسطى بخرد،زندگى شما مشترك است،هر چه او داشته باشد در واقع مال شما است،نترسنه ثروتش را بديگرىميدهد نه در خانه ديگرى صرف ميكند،به جاى خريد اشياء تجملى وغيرلازم وسائل ضرورى منزل را تهيه كنيد،براى حوادث و پيشآمدها كهخواه ناخواه براىهمه كس اتفاق ميافتد پسانداز داشته باشيد.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:«هر زنيكه با شوهرشسازگار نباشد و او را برچيزهائيكه فوق توانايى اوست وادار كند اعمالشمورد قبول خدا واقع نميشود و در قيامتمورد غضب پروردگار جهان قرارميگيرد (13) ».
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:هر زنيكه با شوهرشناسازگارى كند و به آنچه از جانبخدا رسيده قناعت ننمايد و بر شوهرشسختگيرى كند و بيش از حد توانايى خواهش كنداعمالش قبول نميشود وخدا بر او خشمناك خواهد بود (14) ».
پيغمبر اسلام فرمود:«بعد از ايمان به خدا نعمتى بالاتر از همسرموافق و سازگار نيست (15) ».
شوهرت را دلدارى بده
دشوارى زندگى بر دوش مرد است.مخارج خانواده را بهر طورشده بايد تامين كند،در خارجمنزل با صدها مشكل مواجه ميشود،ممكناست مورد توهين يا توبيخ رئيس قرار بگيرد،ممكن استبا اذيت وكارشكنى همكارانش برخورد كند،ممكن است مطالباتش را نتواندوصولكند،ممكن است محل چك و سفتههايش را نتواند تامين كند،ممكن استبه كسادىبازار و عدم درآمد برخورد نموده باشد،ممكن استشغلمناسبى پيدا نكند،گرفتاريهاى مرديكى دو تا نيست،در زندگى روزمره باصدها از اين قبيل حوادث برخورد ميكند،آنهم نه يكمرتبه و دو مرتبهبلكه دائما و پيوسته،كمتر اتفاق ميافتد روزيكه ناراحتى تازهاى نداشتهباشد،بيخود نيست كه عمر مردها غالبا كوتاهتر از زنهاست.آخر اعصابيكنفر چقدر ميتواندحوادث و ناراحتىها را تحمل كند!
انسان در اينگونه مواقع احتياج شديدى دارد به شخص دلسوزمهربانيكه دلداريش بدهد وروح و اعصابش را تقويت كند.
خانم گرامى،شوهر شما دلسوز ندارد،احساس غربت و تنهايىميكند،از مشكلات فرار نمودهبه محيط خانه و شما پناه ميآورد،بهدلجوييهاى تو نيازمند است،اگر با روى درهم كشيده واوقات تلخ واردمنزل شد و آثار ناراحتى را در چهرهاش مشاهده نمودى سلام و تعارف توازهمه روزه گرمتر باشد،اسباب استراحت و غذا و چاى او را زود فراهمكن،درباره موضوعاتديگر اصلا صحبت نكن،ايراد نگير،تقاضا نكن،از گرفتاريهاى خودت شكايت و درد دل نكن،بگذار خوب استراحت كند، اگر گرسنه استسير شود،اگر سرما خورده گرم شود،اگر گرماخوردهخنك شود،آنگاه كه از خستگى در آمد و اعصابش راحتشد با زبانخوش سببناراحتىاش را بپرس اگر ديدى باز هم ميل نداردصحبت كند اصرار نكن،اما اگر شروع به درددل كرد خوب گوشبده،تمام حواست پيش او باشد،از خنده بيجا جدا اجتناب كن،بلكه ازشنيدن عوامل ناراحتى او اظهار تاسف كن،طورى وانمودكن كه بيش از خودش از عواملگرفتارى او اندوهگين هستى،با اظهار محبت و دلسوزى زخمهاى دلش را مرهمبگذار،بانرمى و ملايمت دلداريش بده،موضوع را در نظرش كوچك وبىاهميت جلوه بده،او را در قبالحل مشكل تشجيع كن.بگو:اينگونهحوادث از لوازم لا ينفك زندگى است و براى همه كساتفاق ميافتد،چندان مهم نيست،انسان ميتواند با نيروى صبر و استقامتبر مشكلاتپيروزگردد،اما به شرط اينكه خودش را نبازد،اصولا مردانگى وشخصيت انسان در اينگونه مواردظاهر ميشود،غصه نخور،صبر و كوششكن تا مشكل حل شود،اگر احتياجى به راهنمايى داردو راهى به نظرتميرسد پيش پايش بگذار و اگر راه صحيحى به نظرت نرسيد پيشنهاد كنبايكى از دوستان يا خويشان عاقل و خير خواه مشورت كند.
خانم محترم،شوهرت در مواقع گرفتارى به مهربانيها و دلجوييهاىتو نيازمند است.بايد بداداو برسى و مانند يك پرستار مهربان بلكه يكروانپزشك دلسوز از او دلجويى كنى،از اين بالاتربگويم،بايد شخصيتخويش را باثبات رسانى و شوهردارى كنى،آرى پرستار و روانپزشككجاميتوانند مانند يك بانوى فداكار شوهردارى كنند؟غافلى كه مهربانيهاو دلداريهاى تو چه اثرمعجز نمايى در روح شوهرت ميگذارد!دل واعصابش را آرام ميكند،به زندگى دلگرم ميشود،براى مبارزه با مشكلاتآماده ميگردد،مىفهمد كه در اين جهان تنها و بيكس نيست،به وفاوصميميت تو اطمينان پيدا ميكند،دوستدار و عاشق تو و اخلاقت ميشود،پيمان زناشويىشما استوار و محكم ميگردد.
حضرت صادق عليه السلام فرمود:«در دنيا چيزى بهتر از همسرشايسته وجود ندارد.زنيكهشوهرش از ديدار او مسرور و شاد گردد (16) ».
حضرت رضا عليه السلام فرمود:«يك دسته زنها آنهايى هستند كهزياد بچهدار ميشوند،مهربان و با عاطفه هستند،در سختيها و پيش آمدهاىروزگار،در امور دنيا و آخرت پشتيبانشوهرشان هستند،بزيان او كارنميكنند و گرفتاريهايش را زياده نميگردانند (17) ».
پىنوشتها:
1-بحار ج 71 ص 389.
2-بحار جلد 73 ص 298.
3-اطلاعات 15 آذر 1350.
4-اطلاعات 3 بهمن 1350.
5-اطلاعات سوم شهريور 1349.
6-بحار ج 71 ص 377.
7-بحار ج 103 ص 253.
8-بحار ج 103 ص 253.
9-اطلاعات 6 بهمن 1350.
10-اطلاعات اول آذر 1350.
11-اطلاعات 26 مرداد 1349.
12-اطلاعات 26 اسفند 1350.
13-بحار ج 103 ص 244.
14-بحار ج 76 ص 367.
15-مستدرك ج 2 ص 532.
16-بحار ج 103 ص 217.
17-مستدرك ج 2 ص 534.