بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب بر بال اندیشه, استاد حسین انصاریان   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 -
     02 -
     03 -
     04 -
     05 -
     06 -
     07 -
     08 -
     09 -
     10 -
     11 -
     12 -
     13 -
     14 -
     15 -
     16 -
     17 -
     18 -
     19 -
     20 -
     21 -
     22 -
     23 -
     24 -
     25 -
     26 -
     27 -
     28 -
     29 -
     30 -
     31 -
     32 -
     FEHREST -
 

 

 
 
قبلفهرستبعد

تجلى رحمت حضرت حق

اما آموزش معارف و ارائه حسنات اخلاقى ، و بر شمردن و روشن نمودن آنچه به زيان انسان است ، و نشان دادن راه زندگى سالم و اعلام نيكى ها و راه آراسته شدن به آن ، رحمت خاصه است و رحمت خاصه حضرت حق تجلّى در قرآن دارد .

مى دانيد كه انسان ، در هر دوره اى با مشكلات گوناگون فردى ، اجتماعى ، خانوادگى ، اقتصادى ، مادى و معنوى روبروست ، اگر در برخورد با مشكلات از قرآن مجيد راه حل بخواهد ، قرآن براى هر مشكلى راه حل نشان مى دهد ، و در صورت به كارگيرى رهنمود قرآن ، انسان از مشكل رها شده و به عافيت و راحتى خواهد رسيد ; اين است آن رحمتى كه خداوند كتابش را به آن ستوده است . بدون شك قرآن نشان دهنده يك زندگى سالم و راحت در دنيا و آخرت است ، و همين كتاب است كه انسان را مستحق بهشت ، و دور از عذاب جحيم مى كند ، و هيچ رحمتى براى بشر برتر و بالاتر از اين رحمت نيست ! !

6 ـ حكيم(1)

( ذلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ )(2) .

« اين داستان هايى كه بر تو مى خوانيم از آيات [ الهى ] و پندهاى حكيمانه است » .

( الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ )(3) .

« الر ـ اين است آيات كتاب استوار و خلل ناپذير » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ توصيف قرآن به « حكيم » يا اشاره به اين است كه آيات قرآن داراى چنان استحكام و نظمى است كه هرگونه باطل و خرافه گويى و هزل را از خود دور مى كند ، جز حق نمى گويد و جز به راه حق دعوت نمى كند ، و يا اشاره به اين است كه قرآن همچون دانشمند حكيمى است كه در عين خاموشى با هزار زبان سخن مى گويد ، تعليم مى دهد و اندرز مى گويد ، تشويق مى كند ، انذار مى نمايد و خلاصه به تمام معنا داراى حكمت است .

نكته ديگر اين است كه « حكمت » معمولاً صفت شخص زنده و عاقل است ، گويى قرآن خود را موجودى زنده و عاقل و رهبر و پيشوا معرفى مى كند كه مى تواند درهاى حكمت را به روى انسان گشوده و به صراط مستقيم راهنمايى كند . ( اقتباس از تفسير نمونه . )

2 ـ آل عمران (3) : 58 .

3 ـ يونس (10) : 1 .

( وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ )(1) .

« سوگند به قرآن كريم » .

معناى آيات اين است: قرآنى كه آياتش به وسيله خداوند به محكم ترين مرحله فرو فرستاده شده ، و همين محكم بودنش ، بهترين دليل بر نبوت رسول ماست .

قرآنى كه به حكمت تربيت مى كند ، و به عقل و نفس ، راه مستقيم حق را نشان مى دهد .

قرآنى كه حقايق و معارف ، قوانين و شرايع و پندها و موعظه ها را براى هدايت مردم بازگو كرده است .

قرآن به انسان حيات حكيمانه مى بخشد و حيات حكيمانه بر دو پايه اساسى استوار است : علم و عمل .

شناخت حقوق ، مسئوليت ها ، وظايف ، تكاليف ، و كيفيت ارتباط صحيح با مردم ، حكمت نظرى ، و عمل بر وفق آن شناخت ، حكمت عملى است ، و انسانى كه اين چنين شناخت و عملى داشته باشد حكيم است و به قول قرآن هر كس آراسته به حكمت باشد ، به او خير كثير عنايت شده است :

( وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِىَ خَيْراً كَثِيراً )(2) .

« حكمت را به هر كس بخواهد مى دهد ، و آنكه به او حكمت داده شود ،بى ترديد او را خير فراوانى داده اند » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ يس (36) : 2 .

2 ـ بقره (2) : 269 .

7 ـ بُشْرى ( بشارت دهنده )

( قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللهِ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدىً وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ )(1) .

« [ آنان مى گويند : چون جبرئيل ، وحى را براى تو مى آورد ما با او دشمنيم ; بنابراين به تو ايمان نمى آوريم ] بگو : هر كه دشمن جبرئيل است [ دشمن خداست ] زيرا او قرآن را به فرمان خدا بر قلب تو نازل كرده است ، در حالى كه تصديق كننده كتاب هاى پيش از خود و هدايت وبشارت براى مؤمنان است » .

( . . وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِكُلِّ شَىْء وَهُدىً وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ )(2) .

« و اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر هر چيزى و هدايت و رحمت ومژده اى براى تسليم شدگان [ به فرمان هاى خدا ] ست » .

( قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدىً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ )(3) .

« بگو : آن [ آيات ] را روح القدس از سوى پروردگارت به درستى و راستى نازل كرده تا كسانى را كه ايمان آورده اند ، ثابت قدم بدارد و براى تسليم شدگان [ به فرمان هاى حق  ]هدايت و مژده باشد » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بقره (2) : 97 .

2 ـ نحل (16) : 89 .

3 ـ نحل (16) : 102 .

اما بشارتى كه قرآن مى دهد :

قرآن مجيد مردم را به ايمان به خدا ، روز جزا ، ملائكه ، انبيا ، كتب آسمانى ، و عمل صالح دعوت مى كند ، و به اهل ايمان ، آن مردمى كه در پرتو ايمان خود داراى عمل صالحند ، خير دنيا و بهشت را در آخرت بشارت مى دهد . چنانچه مى فرمايد :

( الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرَى فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِى الآخِرَةِ لاَ تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللهَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ )(1) .

« همانان كه ايمان آورده اند و همواره پرهيزكارى دارند . * آنان را در زندگى دنيا وآخرت مژده و بشارت است [ در دنيا به وسيله وحى و در آخرت به خطاب خدا و گفتار فرشتگان ] در كلمات خدا [ كه وعده ها و بشارت هاى اوست ] هيچ دگرگونى نيست ; اين است كاميابى بزرگ » .

در اين زمينه لازم بود درباره حيات طيّبه در دنيا ، و بهشت در آخرت توضيح داده شود ، تا مسئله بشارت روشن گردد ، ولى اين مختصر گنجايش اين دو مسئله اساسى را ندارد .

8 ـ هُدى ( هدايت كننده )

( الم * ذلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ )(2) .

« الم * در [ وحى بودن و حقّانيّت ] اين كتابِ [ با عظمت  ]هيچ شكى نيست ; سراسرش براى پرهيزكارانْ هدايت است » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ يونس (10) : 63 ـ 64 .

2 ـ بقره (2) : 1 ـ 2 .

( فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللهِ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدىً وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ )(1) .

« زيرا او قرآن را به فرمان خدا بر قلب تو نازل كرده است ، در حالى كه تصديق كننده كتاب هاى پيش از خود و هدايت وبشارت براى مؤمنان است » .

( شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ . . )(2) .

« ماه رمضان كه قرآن در آن نازل شده ، راهنماى مردم است . . » .

( هذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدىً وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ )(3) .

« اين [ قرآن ] براى مردم ، بيانگر [ حوادث و واقعيات ] و براى پرهيزكاران سراسر هدايت و اندرز است » .

( تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَاب مُبِين * هُدىً وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ )(4) .

« اين آيات [ باعظمت ] قرآن و كتابى روشنگر است ، * [ كه سراسر  ]هدايت كننده [ انسان ها ] و براى مؤمنان مژده دهنده است » . .

خلقت و هدايت

در هر موجودى دو مسئله اساسى وجود دارد : يكى خلقت و ديگر هدايت . هيچ موجودى پس از خلقت واگذار به خود نمى شود ; زيرا در واگذاشته شدن به خود ، علاوه بر اين كه ادامه حيات برايش ممكن نخواهد بود ، وجودش منبع فساد و افساد خواهد گشت ، و در نتيجه به نظام هستى ضربه وارد خواهد آمد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بقره (2) : 97 .

2 ـ بقره (2) : 185 .

3 ـ آل عمران (3) : 138 .

4 ـ نمل (27) : 1 ـ 2 .

اين اراده مسلّم اوست كه به دنبال آفرينش هر موجودى ، او را به مسيرى كه متناسب با اوست هدايت كند :

( رَبُّنَا الَّذِى أَعْطَى كُلَّ شَىْء خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى )(1) .

«  گفت : پروردگار ما كسى است كه به هر موجودى ، آفرينش [ ويژه ] او را [ آن گونه كه سزاوارش بود  ]به وى عطا كرده ، سپس هدايت نمود » .

اگر به گردش كرات عظيم آسمانى و هدايت ستارگان ، ماه ها و خورشيدها اندك توجهى كنيم ، مى يابيم كه با نظمى دقيق ، هر يك در مدارى مخصوص ، و با حركتى متناسب ، سريع يا كند ، و با فاصله معينى بر گرد خورشيد يا ستاره ديگرى مى گردند .

نويسنده كتاب « قانون بزرگ » مى گويد :

« قانون جاذبه ، قوه ثقل ما در تمام قوانين است ، و وجود آن معرّف يك اراده مافوق ساير اراده هاى حاكم بر جهان مى باشد » .

در همان كتاب مى گويد :

« ما زندگى ، شكل ، حركات و تمام داشته هاى حقير خود را مديون اجرام سماوى شگرفى هستيم كه با تنظيم و تعادل حركات و نيروهاى خود ، و انطباق آنها با حركات زمين ، اسباب بقاى ما در سطح اين كره شده اند » .

كاشف نيروى جاذبه مى گويد :

« محققاً نمى توانيم جميع حركات كواكب را صرفاً ناشى از قوه جاذبه ندانيم ؟ پس واجب است كه در گردش آنها ، خدا و قدرت الهى در كار باشد ، تا آنها را بر مدارشان بچرخاند » .

بعد از جهان جمادات ، به عالم نباتات مى رسيم ، مطالعه كيفيت زندگانى ، تغذيه ، تطابق با محيط ، لقاح ، حفظ ، تكثير نسل روييدنى ها ، انسان را مات و مبهوت مى كند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ طه (20) : 50 .

گياهان نه تنها براى تغذيه و ادامه حيات ، از ابر ، باد ، مه ، خورشيد و زمين استفاده مى كنند ; بلكه براى لقاح و تكثير نسل ، و پخش بذر و تخم از حشرات ، انسان ، حيوان ، طوفان ، سيل و حتى از هم نوعان خود كمك مى گيرند .

آثار هدايت و فعاليت روحى فقط منحصر به گل و تخم گياه نيست ، بلكه در تمام اجزاء و اعضاى آن ، مثل ساقه ، ريشه و برگ عيان و مشهود است .

داستان حيرت انگيز ريشه ها

از دكتر « براندى » نقل شده است كه :

« يكى از ريشه هاى يك درخت ، ضمن پيشروى در خاك به مقدارى تخم و گياه فاسد برخورد نمود ، براى عبور از اين مانع ، به صورت ريشه هاى نازك مويى درآمده و رد شده سپس در مسافت چند سانتى متر آنطرف تر ، ريشه ها دوباره به هم پيوسته به صورت يك ريشه ضخيم به پيشرفت خود ادامه داده است »(1) .

هم چنان كه آثار هدايت پروردگار در گياه ، براى عموم بشر ، مخصوصاً براى علماى متخصص بهت آور و شگفت انگيز است ; در دنياى جانوران اين آثار روشن تر و شگفت انگيزتر است . مسئله زندگى مورچگان ، موريانه ، زنبور عسل ، انواع ماهى ها ، پرندگان ، چرندگان ، خزندگان ، و نظامى كه از هدايت الهى بر آنان حكم فرماست ، راستى بهت آور و حيرت انگيز است .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ تفسير نوين : 147 .

هدايت انسان و انواعش

انسان نيز در نياز به هدايت ، از موجودات جهان مستثنى نيست ، انسان از دو نوع هدايت برخوردار است : هدايت تكوينى ، كه مربوط به تكوين نطفه او در صلب پدر ، و قرار گرفتن او در رحم مادر ، و كليه امورى است كه با جسم و حيات جسمى او سر و كار دارد ، و خود انسان دخالتى در آن ندارد .

هدايت ديگر ، عبارت از مجموعه مقرراتى است كه خداوند متعال براى تزكيه او ، و يافتن راه صحيح زندگى به وسيله پيامبران ، امامان و كتب آسمانى به او ارائه كرده است . اين نوع از هدايت به طور كلى در قرآن مجيد تجلى دارد ، و از اين جهت قرآن ، كتاب هدايت و پيرو اين كتاب را هدايت شده مى گويند .

دانشمندان از اين چند نوع هدايت ، كه در قرآن مجيد هم به آن اشاره شده به ترتيب تعبير به : هدايت تكوين ، هدايت غريزه ، هدايت عقل و هدايت شرع يا هدايت تشريعى نام مى برند .

اوصاف هدايت شدگان

هدايت شدگان به وسيله قرآن داراى اوصافى هستند كه شما مى توانيد در آياتى كه در آنها لفظ : متقون، مؤمنون ، مفلحون ، مسلمون ، صادقون ، شاكرين ، عابدين به كار رفته ، آن اوصاف و ويژگى ها را كه معلول هدايت است ببينيد .

مى توان گفت : جهاد با مال و نفس ، انفاق علم و مال ، صبر و استقامت در راه خدا ، شكر نعمت ، خضوع و خشوع در نماز ، اداى امانت ، وفاى به عهد ، برپاداشتن نماز ، روزه ، حج ، امر به معروف ، نهى از منكر ، ايمان به خدا و قيامت ، رعايت حق يتيم ، عدالت در عمل ، رعايت حق مردم ، تربيت اولاد ، تلاوت قرآن با دقت ، پيروى از سنت پيامبر ، اداى زكات ، پرداخت خمس ، راستگويى ، پرهيز از محرمات فكرى و عملى و اخلاقى و . . همه از اوصاف كسانى است كه از هدايت قرآن بهره مند شده اند .

9 ـ 10 ـ حق و تبيان

كلمه حق و تبيان نيز با روشن شدن معانى آن اوصاف، خود به خود براى شما روشن شده و احتياج به تفصيل بيشتر ندارد . ما در اين قسمت به چند نكته اشاره مى كنيم :

1 ـ دانشمندان در ترجمه حق گفته اند : حق يعنى : درست ، درستى ، سزاوار ، مِلك ، ثابت و مستقر ، و آنچه مقابل باطل است .

2 ـ حق يكى از نام هاى خداست ; چون وجود او ثابت و مستقر و فناناپذير و سزاوار اطلاق هستى است .

3 ـ از آنجا كه آيات و قوانين قرآن، و مواعظ و اندرزها و احكامش ابدى ، ثابت ، مستقر و غير قابل تغيير است ، از آن تعبير به حق شده است .

قرآن در اين زمينه مى فرمايد :

( نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ )(1) .

« اين كتاب را تدريجاً به حق و راستى بر تو نازل كرد ، كه تصديق كننده كتاب هاى پيش از خود است ; و تورات و انجيل را » .

( تِلْكَ آيَاتُ اللهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالحَقِّ )(2) .

«  اين [ داستان ها و حادثه هاى واقعى  ]نشانه هاى [ توحيد ، ربوبيّت و قدرت  ]خداست كه به حقّ و راستى بر تو مى خوانيم » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ آل عمران (3) : 3 .

2 ـ بقره (2) : 252 .

و نيز از آنجا كه قرآن بيان كننده تمام خواسته هاى الهى ،و روشن كننده وضع خلقت ، و بيان حيات امم قبل ، و نشان دهنده زندگى پاك انبياست ، و نيز مبيّن حلال و حرام خدا ، و مسائل عالى اخلاقى است ، از او تعبير به « تبيان » شده است . آياتى كه لفظ تبيان در آن به كار رفته در قسمت هاى قبل به آن اشاره شده است .

آيين پسنديده

اصالت مقررات پاك و عالى اسلام ، در سايه قرآن مجيد، سنت پيامبر عظيم الشأن (صلى الله عليه وآله) ، اخبار و روايات معتبر صحيح و مستند رسيده از ائمه طاهرين (عليهم السلام)بر ارباب خرد و انديشه پوشيده نيست .

پس از تفكر و تعقل در تعليمات اسلام ، ترديد و شك در برترى آن، بر ساير مكتب هاى دينى هم چون ترديد در فروغ آفتاب جهانتاب است .

دين مقدس اسلام از امتيازاتى برخوردار است كه ديگر مذاهب و مكتب ها از آن بى بهره اند .

تعاليم برتر و ريشه دار قرآن ، و حقايق عميق و بلند پايه اسلام ، زنده كننده نفوسِ مرده آدميان و چراغ فروزان راه زندگى انسان هاست ; چراغى كه فروغش ابدى و حياتش جاويد است .

پيدايش اين مكتبِ بى نياز و ارزنده، در زمانى بود كه اثرى از حيات معنوى ، اخلاقى و انسانى ، در عرصه روزگار نبود ، و به فرموده مولاى متقيان (عليه السلام)هنگامى بود كه بشر در خواب گران و سنگينى غنوده بود(1) .

حقايقى گران، ارزنده و پر بها، آنچنان از افق تابناك اين آيين درخشيدن گرفت كه تمام نگاه ها را به خود متوجه و خواستاران حقوق انسانى را مبهوت ساخت .

سرچشمه مقررات عالى اسلام ، خداى متعال است ، كه مطابق استعداد فطرى بشر ، با رعايت مصالح و مفاسد فردى و اجتماعى مربوط به انسان ، قانون عرضه كرده است . از اين جهت آدميان در قوانين اسلامى ، برنامه اى بر خلاف طبيعت و فطرت خود نمى يابند .

مقررات پاك و ريشه دار اسلام ، محدود به زمان و مكان نيست ، قانون در اسلام براى همه و براى هميشه است و قوانين پر بهاى دين اسلام ، فراتر از آن است كه در قيد زمان يا مكانى قرار گيرد ; به همين علت بر اسلام، مكتب و آيينى برترى ندارد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نهج البلاغه : خطبه 88 .

قبلفهرستبعد
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation