اگر خدا بوسيله بعضی جلو تهاجم بعضی ديگر را نگيرد تمام اين صومعهها ،مراكز عبادت ، خراب ميشود ، مراكز يهوديها از بين ميرود ، مراكز صوفيها، مساجد عبادت مسلمانها از بين ميرود يعنی طرف تهاجم ميكند و هيچكسآزادی پيدا نميكند خدا را باين شكل عبادت كند . قرآن بعد هم وعده نصرت ميدهد « و لينصرن الله من ينصره ان الله لقویعزيز ». خدا هر كسی كه او را ياری كند يعنی حقيقت را ياری كند ، ياریميكند ، خداوند نيرومند و غالب است . بعد ببينيد چه جور توصيف ميكند مردميرا كه خدا آنها را ياری ميكند .خدا مردمی را ياری ميكند كه از خودشان دفاع كنند ، مردميكه وقتی حكومتتشكيل بدهند اين شكل هستند : « الذين ان مكناهم فی الارض »مردميكه وقتیما آنها را در زمين جای ميدهيم و حكومت آنها را مستقر ميسازيم ، مردمیكه وقتی بانها قدرت ميدهيم و تسلط میبخشيم باين شكل درميايند ، به چهشكلی ؟ « اقاموا الصلوه ». عبادت خدارا بپا ميدارند ، « و آتوا الزكوه. زكوه را ادا ميكنند . نماز رمز پيوند صحيح با خداست و زكوه رمزتعاون و پيوند صحيح افراد انسان با يكديگر است ، آنها كه خدا را از رویخلوص میپرستند و بيكديگر كمك ميكنند : « و امروا بالمعروف و نهوا عنالمنكر ». خودشان را متعهد ميدانند كه خوبيها را ترويج كنند و با بديهاو زشتیها مبارزه كنند : « و لله عاقبه الامور ». عاقبت كارها بدستخداست . تا اينجا كه ما دانستيم كه قرآن اساسا جهاد را كه تشريح كرده است نهبعنوان تهاجم و تغلب و تسلط است بلكه بعنوان مبارزه با تهاجم است .ولی البته عرض ميكنيم اين تهاجمهائيكه بايد با آنها مبارزه |