حقيقت جوئی ، تمايل بتشكيل خانواده و انتخاب همسر و امثال اينها .تمايل دينی نيز يكی از تمايلات طبيعی انسان است . هيچ يك از اينتمايلات با يكديگر سر جنگ ندارند ، بين آنها تضاد و تناقض واقعی نيست. هر كدام از آنها سهمی و خطی و بهرهای دارد . اگر سهم و حظ و بهره هريك از آنها بعدالت داده شود هماهنگی كامل ميان آنها برقرار میشود .هماهنگی و ناراحتی و جنگ و ستيز آنگاه بر میخيزد كه انسان بخواهد سهمبعضی از آنها را بديگری بدهد . يكی را گرسنه نگهدارد و ديگری را بيش ازحد لازم اشباع نمايد . يكی از مختصات دين اسلام اين است كه همه تمايلاتفطری انسان را در نظر گرفته . هيچ كدام را از قلم نينداخته و برایهيچكدام سهم بيشتری از حق طبيعی آنها نداده است . معنی فطری بودن قوانيناسلامی هماهنگی آن قوانين و عدم ضديت آنها با فطريات بشر است . يعنیاسلام گذشته از اينكه از نظر ايمان و پرستش خدا پرورش دهنده يك احساسفطری است ، از نظر قوانين و مقررات نيز با فطرت و طبيعت و احتياجاتواقعی بشر هماهنگ است . بعضی از مقدس مابان و مدعيان تبليغ دين ، به نام دين با همه چيز بجنگبر میخيزند ، شعارشان اينست اگر میخواهی دين داشته باشی پشت پا بزن بههمه چيز ، گرد مال و ثروت نگرد ترك حيثيت و مقام كن ، زن و فرزند رارها كن ، از علم بگريز كه حجاب اكبر است و مايه گمراهی است ، شادمباش و شادی نكن ، از خلق بگريز و بانزوا پناه ببر . و امثال اينها .بنابراين اگر |
