مقررات اسلامی از همه سرمايهها بالاتر و مهمتر و پرارزشتر كه مادر و منبع سايرسرمايهها است خود مقررات اسلامی است . آنچه تاكنون مثال آورديم در بارهميراث فرهنگ و تمدن اسلامی بود ، از خود اسلام يعنی از متن اسلام ، ازمقررات اسلام مثال بزنيم : سالها است كه در اثر بیرشدی ما ، در اثر بیلياقتی ما ، در اثر عدمشناخت ما از اسلام و فلسفه اجتماعی و انسانی اسلام ، مقررات اسلام بهعنوان چيزهائی دور ريختنی تدريجا از مدار زندگی اجتماعی ما خارج میشود وبه جای آنها مقررات موضوعه و مجعوله ديگران جانشين میگردد . آيا در اينكار مطالعهای به عمل میآيد ؟ يعنی ما واقعا نشستيم و مطالعهكرديم و ديديم مثلا مقررات جزائی اسلام ، مقررات قضائی اسلام ، مقرراتخانوادگی اسلام قادر به تنظيم صحيح اجتماع و خانواده نيست ؟ اگر از رویمطالعه كاری صورت گيرد جای گله نيست ، متأسفانه توجه و مطالعه نداريم .به عنوان مثال يكی از قوانين جزائی اسلام را ذكر میكنم مخصوصا مثالیانتخاب میكنم كه از نظر مخالفين جای ايراد زيادی است .مجازات دزدی در قوانين جزائی اسلام مسئله بريدن انگشتان دزد را ذكر میكنم كه امروزجار و جنجال راه انداختهاند و |