|
|
 |
|
 |
|
بـــيـــانـــات امـــام خـــمـــيـــنـــى در جــمـع كليه سفراء كارداران و نمايندگان سياسىكشورهاىخارجى مقيم جمهورى اسلامى ايران ما در طول پنجاه سال سلطنت سياه پهلوى مصيبت ها ديديم بسم الله الرحمن الرحيم مـتـقـابـلا از آقـايـانـى كـه تـشريف آورده اند و اظهار لطف كرده اند تشكر عرض مى كنم وسـلامـت و سعادت همه مسلمين دنيا و همه مستضعفين دنيا را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مىكـنم . ما در طول 50 سال سلطنت سياه پهلوى مصيبت هايى ديديم ، ما ديديم و شما بعضىتـان شـنـيديد. از اول كه رضاشاه رضاخان به ايران آمد با يك صورت رياكارانه واردشد و بعد هم تسلط پيدا كرد بر اين ملت و شما اگر بخواهيد عمق جناياتى كه رضاخانبـه اين ملت كرد بخواهيد توجه كنيد محتاج به اين است كه يك كتاب بزرگى را بعضىاز دانـشـمـنـدهـاى مـا بـنـويـسـنـد و عـرضـه كنند. در يك جلسه و دو جلسه نمى شود كه ماكـارهـايـى كـه رضـاخـان بـا مـا كـرد بـگـويـيـم . بـا روحـانـيـت آن كـرد كـهمـغـول بـا هـيـچ مـلتـى نـكـرده است ، با بانوان مان آن ظلم ها را كرد كه شما نمى توانيدبـشنويد، با دانشگاه ما آنطور عمل كردند كه آنجا را به عقب كشاندند، با ارتش ما آنطورعـمـل كـردنـد در ايـن طـول 50 سـال و بـيـشـتـر از 50سـال كـه ارتـش ما را وابسته به غير كردند، استقلال ما را از بين بردند. آزادى ما در اينمـمـلكـت هـيـچ يك نداشتيم . هيچ قشرى از اقشار ملت ما آزاد نبود. روحانيون كه براى ارشادمـردم مـى خـواسـتـنـد بـه مـنـبـر بروند، آنها را هم همين قدر هم ممنوع كردند. مجالس ارشادروحـانيون را تعطيل كردند و فجايعى بجا آورد، زحمت هايى براى اين ملت بجا آورد، بهكار گذاشت كه قابل بيان نيست . بعد از اينكه او را انگليس ها آوردند و به ما مسلط كردندو بـعـد از ايـنـكـه خـود آنها او را بردند، محمدرضا را دولت هاى مجتمع شان آوردند به مامـسـلط كـردنـد. محمدرضا بدتر از پدرش عمل كرد با ما. تمام حيثيت اين ملت را محمدرضابـه بـاد داد. حـيـثـيـت اسلامى ما را به باد داد. تمام جهاتى كه ما داشتيم ، شرافتى كه ماداشـتـيـم ايـن بـه بـاد داد. ايـن دانشگاه ما را آنطور كرد كه هر يك از دانشگاه بيرون آمدنددشمن بودند با اين ملت و وابسته بودند به كشورهاى ديگرى ، به غرب . اگر چنانچهاستثناء داشت ، استثناء بسيار كم داشت . و با كارهايى كه اين انجام داد از روى حيله بيشترو عـمـيـق تر بود تا كارهايى كه رضاخان كرد. رضاخان همه را قلدرى كرد و اين با حيلهبازى و با سالوسى عمل كرد و همه حيثيت ، حيثيات اين ملت ما را او به باد فنا داد. ذخائرتـحـت الارضى ما را به رايگان به ارباب هاى خودش خصوصا امريكا داد، جوان هاى ما رافاسد كرد، مراكز فحشا در اين كشور اينقدر زياد بود كه احـصـاء نـداشـت ، مـراكـز فـسـاد ايـنقدر بود كه جوان هاى ما را به فساد كشاند. خود آنهاعامل فروش هروئين و ترياك و مواد مخدر بودند و تمام جوان هاى ما را به فساد كشاندند.كارى كردند كه ملت ما به جان آمد. ملت ما توانش از بين رفت و خداى تبارك و تعالى برايـن مـلت مـنـت گـذاشـت و قـيـام كـردنـد، نـهـضـت كـردنـد، انـقـلاب كـردنـد و درمـقـابـل هـمـه قـدرت هـايـى كـه پـشـتـيـبـانـى مـى كـردند از محمدرضا خصوصا امريكا، درمقابل همه ايستاد ملت و با اينكه چيزى در دست نداشت جز ايمان ، محمدرضا را كنار زد و يككـشـورى را كـه در تـحـت سـلطه آمريكا بود از تحت سلطه او بيرون آورد. ارتشى كه بامـسـتـشـارهـاى آمـريـكـا اداره مـى شـدنـد و هيچ ارتباطى با ملت نداشتند، برگرداندند بهحـال اول و آن مـسـتـشـارها را بيرون كردند. لانه اى را كه به اسم سفارت در اينجا بود ومحل جاسوسى بود و اسنادش الان در جلدهاى زيادى از كتب پخش شده است ، آنجا را بستندو خـواسـتـنـد يـك مـلتـى باشند مستقل ، آزاد. نه وابسته به شرق باشند، نه وابسته بهغـرب . الان جـرم اين ملت اين است كه مى خواهد سرنوشت خودش به دست خودش باشد الانجـرم ايـن ملت اين است كه مى خواهد آزاد باشد، مى خواهد انسان باشد، مى خواهد سرنوشتخـودش بـه دسـت خـودش بـاشـد. الان تـمـام كـشورها به استثناى كمى ، بر ضد يك همچوكشورى كه ملتش قيام كرده است و مى خواهد آزاد باشد و مى خواهد احكام اسلام در اين كشوربـاشـد، مـذهبش در اين كشور باشد، تمام كشورها به استثناى كمى ، بر ضد او قيام كردهانـد. تـبـليـغـات ، هـمـه مـى دانـيـد كـه چـه انـدازه اسـت . شـمـا درداخـل ايـران هـسـتيد و تبليغات خارجى را مى شنويد. تبليغات خارجى آنطور هست كه شايدشماها هر كدام وجدانتان بيدار باشد ناراحت بشويد. آنها مى گويند كه در خيابان ها بچهها را به توپ و تفنگ مى بندند، تبليغات مى گويند كه مردم هيچ آزادى در ايران ندارند.تبليغات خارجى مى گويند هيچ انتخاب آزادى در ايران تحقق پيدا نكرده است . مى گويندكـه اخـتـنـاقى كه در ايران هست در هيچ جاى دنيا نيست . هر جا هر فسادى واقع مى شود بهايـران نـسـبـت مـى دهـنـد. هـر جـا مـردمـش بـه جـان آمـده انـد ومثل ايران مى خواهند قيام كنند بر ضد آنها، آنها را به ايران نسبت مى دهند و آنها مى خواهندايـران را از صـفـحـه روزگار براندازند، مى خواهند جمهورى اسلامى را براندازند. نمىدانـنـد كـه بـا يك ملتى كه به تمام معنا قيام كرده است و خون خودش را دارد نثار مى كند،نـمـى شـود اينطور عمل كرد. قدرت هاى بزرگ بايد طرز تفكرشان را عوض كنند. بايدبدانند كه دنيا عوض شده است دنيا، دنياى سابق نيست . دنياى سابق نيست كه يا انگلستانبـايـد بر همه جا حكومت كند يا اروپا يا امريكا و يا شوروى . دنيا امروز نمى پذيرد اينرا، بـايـد آنها تعديل كنند كارهاى خودشان را. دنيا نمى پذيرد كه دو قدرت تمام دنيا رااز بين ببرند. دنيا نمى پذيرد كه يك اقليت تمام كشورها را ببلعد. بايد اينها در كارهاىخـودشـان يـك تـجـديـدنـظـر بكنند. جرم ما كه مى خواستيم آزاد باشيم ، مى خواهيم خودمانزنـدگـى خـودمـان را اداره كنيم و مى خواهيم كه در تحت قيمومت هيچ دولتى نباشيم . براىاين همه كارها را دارند انجام مى دهند. از آن طرف آنهمه تبليغات ، از آن طرف اين جنگى را(كه الان ايشان گفتند كه جنگ را بـه پـايـان برسانيد) به ما تحميل كردند. هر يك از شما آقايان كه در اينجا آنوقتىكه اول جنگ بود شما بوديد اينجا، ديديد كه عراق حمله كرد به ايران از هوا، از دريا، اززمـيـن و عـراق گـرفـت مـقدار زيادى از خوزستان را و عراق به واسطه تحريكاتى كه ازطـرف آمـريكا شد به او، اين عمل جنايتكار را انجام داد و بعد هم كه ايران برخاست از جا وجـوان هـاى مـا با قدرت ايمان او را از مملكت خودشان بيرون كردند، مگر يك مقدار كمى كهالان در دسـت آنـهـا هـست ، الان هم قدرت ها جمع شده اند كه اين را نگه دارند. مى خواهند اينغـيـرانسانى كه با ملت خودش و با علماى ملت خودش و با ملت ما اين جنايات را كرده ، مىخـواهـنـد حـفـظـش بـكـنـنـد. آقـا مـى گـويـنـد كـه صـلح بـكـنـيـم . مـا ازاول ، جـنـگ بـا هيچ كس نداشتيم ، لكن با صدام صلح نمى توانيم بكنيم . صدام يك جانىاسـت كـه بـه هـيـچ يـك از تـعـهداتى كه مى كند اعتبار نيست . او با دولت سابق با اينكهغيرقانونى بود، تعهد كرده بود و او را به هم زد. او هر روز عوض مى كند افكارش را،يـك انـسـانـى نـيـسـت كـه بشود با او صلح كرد. شما گمان مى كنيد كه اگر ما با صدامصلح كنيم به اين صلح ادامه مى دهد؟ يا خير، مى خواهد تجهيز كند خودش را و تقويت كندو دوبـاره حـمـله كـنـد. ايـن آدمـى اسـت كـه از اول تـا حـالا به شهرهاى بيچاره عرب نشين ،كـردنـشـيـن ، فـارس نـشـيـن بـا مـوشـك هـا حمله كرده و مع الاسف موشك از شوروى است ، ازامـريـكاست و از آن اسفناكتر اينكه دولت هاى منطقه بر او كمك مى كنند. الان مردم امريكا همعـاصـى شـده انـد از دسـت ايـنها، دنيا اصلا به عصيان كشيده شده ما كرارا به دولت هاىمـنـطـقـه گـفـتـه ايـم كـه آقـا بـيـايـيـد بـا هـم دسـت بـدهـيـم و خـودمـان را ازچـنـگـال ابـرقـدرت هـا بـيـرون كـنـيـم . مـظلوم ها ديگر نمى توانند تحت ظلم ابرقدرت هابـاشـنـد. الان در امـريكا هم خود ملت قبول ندارد اين كارهايى را كه دارد رئيسشان مى كند.الان مـردم امـريـكـا هم عاصى شده اند از دست اينها. دنيا اصلا به عصيان كشيده شده است .شـمـا دنـيـاى امروز را مثل سابق حساب نكنيد. دنيا نمى پذيرد از شما كه شما در قصرهاىخـودتـان بـنـشـينيد و همه را زير بار اذيت قرار بدهيد و زير سلطه خودتان قرار بدهيد.بايد فكرى بكنيد براى خودتان و دولت هاى اسلامى بايد فكرى براى خودشان بكنند.شـمـا اشـخـاصى كه از طرف دولت هاى اسلامى در اين كشور هستيد به كشورهاى خودتانبـگـويـيـد كـه يـك فـكرى براى خودتان بكنيد. صدام رفتنى است . صدام را ما هم كارشنـداشـتـه بـاشـيـم ، مـلت خـودش بـيرون مى كند. او رفتنى هست . فكر بعد از او را براىخـودتـان بـكـنـيـد. اسـلام را نگه داريد تا از همه شرهاى شرق و غرب نجات پيدا كنيد ماصـلح مى خواهيم . ما با همه مردم دنيا صلح مى خواهيم باشيم . ما مى خواهيم مسالمت با همهدنـيا داشته باشيم . ما مى خواهيم در بين مردم دنيا زندگى بكنيم ، لكن آنها نمى گذارندمـا را. اگـر صـدام به ما حمله نكرده بود، ما كارى به عراق نداشتيم . عراق برادر ماست .امـروز هـم مـلت عراق برادر ما هستند. با ملت عراق ما مخالفتى نداريم . اوست كه دارد ما رامى ترساند كه به شـهرهاى شما، خوب ، شما ديديد همين دو روز كه او آنقدر قلدرى كرد و گفت شهرهاى شمارا چه مى كنيم و بنا بود ديروز بكند، نكرد. بنا بود امشب بكند، نكرد. معلوم نيست كه حالاكـى بـكند. البته تو دهنى خورد. لكن بايد اين كشورهاى اسلامى به خود بيايند، توجهكـنـنـد بـه مطلب ، خيال نكنند كه صدام را نگه مى دارند و ما را از دست مى دهند براى آنهاخوب است . آنها اسلام را نگه دارند. ما اسلام را مى خواهيم . اسلام را نگه داريد تا از همهشـرهـاى شـرق و غـرب نـجـات پـيـدا بكنيد من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه تماممظلومين دنيا را از دست ظالم ها نجات بدهد. من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه دولتهـاى اسـلامـى را بـه خـود بـياورد. ملت هاى اسلامى را از تحت اين فشارها بيرون بياورد.مظلومين دنيا را از دست ظالم ها نجات بدهد. و من از شما آقايان مى خواهم كه شما به ممالكخودتان ، به دولت هاى خودتان اطلاع بدهيد كه ايران اينطور نيست كه اينها مى گويند.ايـران اخـتـنـاق ندارد. ما در قصرها ننشسته ايم و ديگران را تحت فشار قرار داده باشيم .ايـران هـمـيـن اسـت كه مى بينيد. نخست وزيرش ، وزيرخارجه اش ، رئيس جمهورش ، رئيسمـجـلس اش ، هـمه يك مردم عادى هستند و با مردم رفيق اند. بايد با مردم آشنا شد. دولت هابـايـد بـا مـردم آشـنـا بـشـونـد. مـردم را زيـر فـشـار قـرار نـدهـنـد. دنـيـاقـبـول نـمـى كـنـد ديـگـر ايـن را. يـك روز يـك انـفـجـارحـاصـل مـى شـود كـه هـمـه از بـيـن خواهيد رفت ، آنوقت اشخاص بيچاره هم كه اينها مظلومهـسـتـنـد، آنـها هم از بين خواهد رفت . و من از خدا مى خواهم كه به همه دنيا سلامت و به همهدنيا، به كسانى كه مظلوم هستند قدرت و سلامت عنايت كند كه همه همزيستى داشته باشند،همزيستى مسالمت آميز با هم داشته باشند. والسلام عليكم و رحمة الله تاريخ : 20/11/62 پـــيـــام امـــام خـــمـــيـــنـى به اعضاى خانواده هاى معظم شهدا، اسرا، مفقودين و جانبازانانقلاباسلامى بسم الله الرحمن الرحيم (ولا تـحـسـبـن الذيـن قـتـلوا فـى سـبـيـل الله امـواتـابل احياء عند ربهم يرزقون ) اگـر نـبـود بـراى شـهـداء در راه خداوند مگر اين آيه كريمه ، در معرفى مقام بلند پايهشـهـدا، كـافـى بـود، كـه عـزيـزانـى كـه در راه حـفظ اسلام و كشور اسلامى بزرگترينسـرمـايـه خـود را از دسـت داده انـد، شـهـدائى كـه در حفظ شرف اسلام و دفاع از جمهورىاسـلامـى هـمـه چـيـز خـود را طـبـق اخـلاص تـقـديـم خـداونـدمتعال كردند. در اين آيه كريمه بحث در زندگى پس از حيات دنيا نيست كه در آن عالم همهمـخـلوقـات داراى نـفـس انـسـانـى بـه اختلاف مراتب از زندگى حيوانى و مادون حيوانى تازنـدگـى انـسـانـى و مـافـوق آن زنـده هستند، بلكه شرف بزرگ شهداء در راه حق ، حياتعـنـدالرب و ورود در ضـيـافـت الله است . اين حيات و اين ضيافت را با قلم هاى شكسته اىمثل قلم من نمى توان توصيف و تحليل كرد، اين حيات و اين روزى غير از زندگى در بهشتو روزى در آن اسـت ، ايـن لقـاءالله و ضـيافت الله مى باشد. آيا اين همان نيست كه براىصـاحـبـان نـفـس مطمئنه وارد است (فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتى ) كه فرد بارز آنسيد شهيدان سلام الله عليه است . اگر آن است چه مژده اى براى شهيدان در راه مرام حسينعـليـه السـلام الله كه همان سبيل الله است ، از اين بالاتر كه در جنتى كه آن بزرگوارشهيد فى سبيل الله وارد مى شود و در ضيافتى كه آن حضرت حاضرند، به اين شهيداناجازه دخول دهند كه آن غير از ضيافت هاى بهشتى است و آنچه در وهم من و تو و شما نيايد،آن بود. بـحـمـدالله شـهـيـدان مـا كـه پـيرو شهيد عظيم الشاءن اسلام عليه السلام هستند جمهورىاسـلامـى را بـيـمه كردند و پيروزى بر دشمنان اسلام و ايران و ملت بزرگوار ايران وسـايـر مـلت هـاى مسلمان بلكه مستضعفان جهان را تحفه آوردند. بى جهت نيست كه مستكبرانجـهـان بـا تـمـام تـوطـئه هـا و شـيـطـنـت هـا بـر ضـد يـك مـلت كـوچـكچهل ميليونى كه به حسب معنويت و ارزش هاى انسانى بر قله بلند و والاى سعادت ارتقاءيـافـتـه اسـت ، قيام نموده اند. خود اين توطئه ها و بوق و كرناهاى ابرقدرت هاى عالم وپـيوستگان و وابستگان به آنان از بزرگترين ارزش ها و والاترين مقام ها براى يك ملتاسـت كـه تاكنون براى هيچ ملتى رخ نداده است و اين ارزش را شهداى والامقام و جانبازان ،ايـن شـهـداى زنـده و بـه دنـبال آنان ملت عظيم الشاءن ايران در پشت جبهه ها آفريده اند.آفـرين بر اين قدرت ايمان و قوت بازوى عزيزان و صدها آفرين بر امتى كه خود را وجوانان خود را از لجنزار و كانون فساد و تيره روزى كه رژيـم سـتـمـشـاهـى بـراى آنـان فـراهـم كرده بودند، رها ساخته و به اوج عظمت و معنويترساندند. رحـمـت خـداونـد مـنـان بر شهداى عظيم الشاءن و درود بر شهداى زنده كه پشتوانه اسلامبـوده و هستند و سلام بر رزمندگان سلحشور از ارتشى ، سپاهى و بسيجى تا ژاندارمرىو شهربانى ، كميته اى و عشايرى و تمامى نيروهاى مردمى كه انعكاس قدرتشان كاخ هاىابرقدرت ها را به لرزه در آورده است و اين همان قدرت الهى و نورى است كه (لاشرقيهو لاغـربـيـه ) مى باشد و خداوند اين نور را مستدام فرمايد و درود بر مادران و پدران وهـمـسـران و فـرزنـدان و بـسـتـگـان شـهدا و جانبازان و جوانان برومند جبهه ها و سلام برمـعـلوليـن و مـفـقودين و اسراى عزيزى كه افتخار اسلام و ميهن اسلامى خويش مى باشند ورحـمـت خـداونـد بـر ايـن دامـن هـاى پـاكـى كـه پـرورانـنـده ايـن جـوانـانشيردل مى باشند. و صلوات و سلام خداوند تعالى بر انبياء عظام ، بويژه سيد و خاتمآنـها كه با انوار وحى الهى عالم را روشن نمودند و بر اوصياء بزرگ آنان كه با نورهـدايـت ، غـافـلان را هـشـيـار و مـردگان را زنده و بيدار كردند و سلام و تحيت همه انبياء واولياء عليهم السلام بر خاتم اوصيا حضرت بقية الله المنتظر ارواحنا لمقدمه الفداء. و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم روح الله الموسوى الخمينى تاريخ : 22/11/62 پيام امام خمينى به مناسبت پنجمين سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى بسم الله الرحمن الرحيم بـار الها! از عنايات بى پايان و مراحم بى نهايتت خاضعانه تشكر مى كنيم كه ما را درآغـاز شـشـمـيـن سـال پـيـروزى بـا سـرافـرازى قـريـن فـرمـودى . پـنـجسـال از قـطـع يـد سـتـمـشـاهـى و سـتـمكاران جهان بر ملت مظلوم ايران گذشت . محاسباتحـسابگران شرق و غرب و ايادى غربزده و شرقزده آنان غلط از آب در آمد. اينان كه چشمهايشان جز ظواهر و بند و بست هاى مادى را نمى بيند و از قدرت مافوق الطبيعه بيخبرند،مـحـال مى پنداشتند كه يك ملت با دست خالى و بدون هيچ يك از ابزارهاى جنگ هاى امروزىبـر يـك رژيـم 2500 سـاله كـه تـا بـن دنـدان مسلح به سلاح هاى آمريكايى و غربى وشرقى بود، چيره شود و پس از آن در محاسبات ديگرشان اين پندار كه هر انقلابى بايديا متكى به غرب باشد يا به شرق و يا اين انقلاب اسلامى تازه و بى سابقه بيش ازچـنـد مـاهـى نـمـى پـايـد، غـلط از آب در آمـد. مـاه هـا پـس از مـاه هـا و نـيـزسـال هـا گـذشـت و ايـران آرامـش خـود را بـاز يـافـت و انـقلاب و رژيم اسلامى چون كوهىخلل ناپذير بر جاى ماند و جهان شرق و غرب را با قدرت الهى مواجه نمود و به خواستخـداونـد مـتـعال ، ملت هاى اسلامى و مظلومان جهان در سراسر گيتى با پرخاش بر قدرتهـاى اتـمـى و هـسـتـه اى رو بـه انـقـلاب و قـيـام عـليـهبـاطـل و ديـكتاتورى در شكل دموكراسى و جلادى در پوشش انساندوستى و غارتگرى درلبـاس سـوسـيـاليـسـتـى ، آورده انـد و جـلوى ايـنسـيـل عـالمـگـيـر را بـا سـلاح و زور نـمـى تـوان گـرفـت و بـا عـنـايـات خـاصـه خداوندمـتـعـال و نـظـر كـريـمـانـه ولى امر و صاحب عصر ارواحنا فداه قدرت اسلام در ايران كهپـرتـوش در شرق و غرب جهان گسترده شده است ، زبانزد همه قدرت هاى شيطانى استتـا آن حـد كه در هر گوشه جهان كه به دست مظلومان و غارت شدگان ، قيام و انقلاب ياانـفـجـارى رخ مـى دهـد، مـقـامـات بـلندپايه قدرت هاى جهنمى مى گويند ايران در آن دستداشـتـه اسـت يـا جـوان هـاى ايرانى اين كار را كرده اند. و كاخ هاى ابرقدرت ها چون كاخسفيد به دور خود ديوارهاى امنيتى مى كشند و بر فراز كشتى ها و ناوهاى آنان هواپيماهاىجـنـگـنـده در حـركـت هـسـتند و خداوند تعالى آرامش را از آنان سلب نموده و نصر به رعب رانـصـيـب مـجـاهـدان در راه خـود نـمـوده اسـت و شـايـعـه سـازان كـه بـهخـيـال خـود بـا دروغ و نـسـبـت هـاى نـاروا مـى خواهند انقلاب اسلامى را تضعيف كنند با همينشـايـعـه هـا ايـران و مـجـاهـدان ايـرانـى را تـقـويـت مـى كـنـنـد و بـهدنـبـال آن ملت هاى زير ستم و مظلومان جهان ، روحيه اى قوى پيدا مى نمايند و خداوند دينخود را با دست بـدخـواهـان تـقـويـت مـى فـرمـايـد. بـايـد قـدرت هـاى جـهـان بـدانـنـد امـروزمـثـل ديـروز نـيـست كه با يك تشر، ملت ها چون دولت ها از ميدان عقب نشينى كنند. امروز اينقـدرت شـيطانى امريكا و همداستان و دستان اوست كه با يك انفجار در گوشه اى از جهانكاخ هايشان بسته مى شود و اطراف آنها ديوارهاى بتونى كشيده مى شود. جمهورى اسلامى ايران در عين حال كه در هيچ يك از انفجارها دست نداشته است ، لكن اين هنررا كـرده كـه بـت هـاى عـظـيـم تـخـيـلى را شـكـسـتـه و رعـب و وحـشـت را ازدل مـظـلومـان بـرداشته و در دل ستمگران گذاشته است و اين خود از يك ملت بى عده و عدهكافى ، معجزه اى است كه به يد قدرت الهى تحقق يافته است . آمـريـكـا بايد بداند كه تصميمات عجولانه و دست و پا كردن هاى بدون سنجش كه اخيرااعـلام نـمـود كـه ايـران را در ليـسـت كـشـورهـاى مـوافـق يـادخـيـل در اعـمـال تـروريستى قرار داده است گرهى را براى او باز نخواهد كرد و راه مفرىپـيـش رويـش نـخواهد گذاشت ، چرا كه اكنون جهان مستضعفان براى قطع يد ستمكاران چهبـه صورت قيام و انقلاب و چه به صورت هاى ديگر بسيج شده اند و براى ايران نيزمـشـكـلى پـيش نخواهد آورد، چرا كه امريكا پس از شكست در ايران با استفاده از هم پيمانانغـربـى خـود در اروپـا دسـت به محاصره اقتصادى ما زد و هر چه توانست انجام داد و ما باگـرمـى تمام از آن استقبال كرديم . اداره كنندگان كاخ سفيد بايد بدانند كه دنيا عوض شـده اسـت و قـدرت هـاى شـيـطـانـى از حـربـه اسـتـعـمارى كهنه و نو خلع سلاح شده اند.كارگزاران سياست امريكا بايد طرز تفكر و سياست هاى خود را تغيير دهند و گمان نكننداداره كـل جهان در دست آنهاست و همه كشورها چشم و گوش بسته در اختيار آنان هستند. بايدتـوجـه كـنـنـد كـه قـطـع رابـطـه و تحريم اقتصادى و ليست هاى دروغين آنها، دنيا را بركـشـورى تـنـگ نـخـواهد كرد. چنانچه وارد نمودن مصر را در سازمان كنفرانس به اصطلاحاسلامى با آن مقدمات و موخرات و بست و بند نمودن با حسين و حسن و حسنى ، عقده هائى راكـه از بـيـدارى مـلت هـا و پـرخـاشـگـرى آنـهـا بـراى ايـنـانحـاصـل شـده است حل نخواهد نمود. عجب نيست كه آمريكا و سرسپردگان او براى برگشتنمصر به جرگه اعراب به هر درى مى زنند. تاءسف آور و عجيب ، وضعيت سران اعراب استكـه پـس از مـقـدمات طولانى و تبليغات و رفت و آمدهاى پشت پرده و روى پرده و هياهوهاىعـجـيـب و غـريـب و صـحـبـت از طرح هايى كه در اجتماع ملوك و روساى جمهور و سران بلندپـايه كشورهاى عربى و غيرعربى مى شد، شايد كسانى كه آنان را نمى شناختند منتظربودند كه در اين گردهمايى از مشكلاتى كه براى اسلام و مسلمانان و ملت هاى مظلوم جهاناز دسـت ابـرقـدرت هـا پـيـش آمـده بـحـث و گـفـتـگـو شـود و طـرح هـايـى بـراى اصـلاححـال مـلت هـاى در بـنـد ريـخـتـه شـود و راه حـل مـشكلات جهانى آنها را پيدا كنند. با آنهمهتـشـريـفـات نـشـسـتـنـد و بـرخـاسـتـند و تمام مشكلات اسلام و مسلمين را خلاصه كردند دربـرگـشـت مـصـر مـعـاهـد بـا اسرائيل ، به حوزه اعراب . آن روز مصر را براى قرارداد باصـهـيـونـيـسـت خـارج كـردنـد و امـروز بـه خـاطـر تـثـبـيـت و شـنـاسـايـىاسرائيل برگرداندند. آن روز مصر را براى پشت كردن به خواست اعراب خارج كردند وامروز آن را به خاطر بوسيدن دست آمريكا برگرداندند. آن روز مصر را براى خيانت به آرمان فلسطين خارج كردند و امروز براى امضاى دستجمعى آن خيانت آن را برگرداندند وتـاسـف آورتـر و نـنـگـيـن تـر آنـكـه مـصـر بـا كـمـال بـى اعـتـنـايـى هـيـچ شـرطـى راقـبـول نـكـرد. و يـكى از مقامات بالاى قاهره گفت : سران عرب بايد به اشتباه خود اقراركـنـنـد. مـسـاله لبـنـان ، مـساله افغانستان و مسائل ديگر ملت هاى عرب مشكلى نبود كه بهاصـطـلاح سـران كـشـورهـاى اسـلامـى ، وقـت عـزيـز خـود را صـرفامـثـال آن كـنـنـد. مـلت هـاى مـظـلوم و مـحـتـرم غـيـرعـرب و عرب و مسلمانان اين ننگ را چگونهتـحمل كنند كه اينان فرمانروايان آنها هستند. آيا وقت آن نرسيده است كه ملت هاى اسلامىاز جـاى خـود بـرخـيـزنـد و سـردمـداران خـود را يـا درمـقـابـل شـرف اسـلام خـاضـع كـنـنـد و يـا بـا آنـان هـمـچـون ايـرانعـمل كنند؟ آيا حكومت هاى به اصطلاح اسلامى در خوابند و نمى بينند كه امروز وضع ملتهـا غـيـر از سابق است ؟ نمى خواهند بفهمند كه چشم و گوش ها باز شده است و فريبكارىهـاى از قماش شرقى يا غربى توان خود را از دست داده است ؟ نمى دانند و نمى بينند كهانـقـلاب اسـلامـى صـادر يـا در شـرف صـدور اسـت و بـا تـاءيـيـدات خـداونـدمتعال پرچم اسلام در آتيه اى نه چندان دور به دست ملت هاى اسلامى بلكه مظلومان تشنهعـدالت اسـلامـى در سـراسر عالم به اهتزاز در خواهد آمد؟ پس بهتر نيست كه حكومت ها بهخود آيند و از گناه بزرگى كه در كازابلانكا مرتكب شدند و به شرف اسلام و مسلمانانخـصـوصا اعراب تجاوز كردند و براى خود ننگ تاريخى بجاى گذاشتند، توبه كنند وبازگشت به خداى قادر قاهر نمايند كه مبادا آتش قهر او تر و خشك را بسوزاند؟ اكنون در آغاز سال ششم پيروزى لازم است تذكراتى را كه كرارا عرض كرده ام بازگوكنم (فان الذكرى تنفع المؤ منين ). 1 !!! اكـنـون كـه بـحـمـدالله در سـايـه عـنـايـات خـداونـدمـتـعـال و ادعيه حضرت بقية الله الاعظم روحى لمقدمه الفداء، جمهورى اسلامى با سعى وكـوشـش قشرهاى مختلف ملت با استقرار و پايدارى به جلو مى رود، از ملت عظيم الشاءنخواهانم كه به طور فعال در صحنه حاضر و از كمك به دولت خدمتگزار و جبهه ها و پشتجـبـهـه دريـغ نـنـمـايـنـد. مـسـاله دفـاع از اسـلام و كـشـور اسـلامـى وامـوال و نواميس مسلمين از واجبات كفائى است و همه ما به حسب امكاناتى كه در اختيار داريملازم اسـت احتياجات جبهه ها و پشت جبهه ها را كه آن نيز كمك به دفاع است برآورده نماييمو ايـنجانب با تشكر از ملت بزرگوار ايران كه انقلاب را با حضور خود و فداكارى هاىبـى دريـغ بـه ثـمـر رسـانـده و بـه پـيـش مـى بـرنـد، مـى خـواهـم كـه بـه حـضـورفعال خود ادامه دهند و در اين حضور، رضاى خداوند تعالى را جلب نمايند و اميدوارم كه حقتـعـالى بـا عـنـايـات خـود نـسـبـت بـه ايـن مـلت مـعـظـم ، هـمـه را از مـجـاهـديـن فـىسـبـيـل الله مـحسوب و در اجر مجاهدان صدر اسلام در ركاب پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم شريك فرمايد. 2 !!! قـلم و بـيـان ايـنجانب عاجز است از قدردانى و شكرگزارى از مجاهدين فداكار اسلامكه با مجاهدت و جانبازى در راه هدف و حفظ آرمان هاى اسلامى و پيروزى هاى عظيم در تمامجـبـهـه هـا مـوجب افتخار و سرافرازى جمهورى اسلام و اولياء خدا عليهم الصلوة والسلامشـدنـد. بـا چـه بـيان و قلم از جوانانى كه به عشق خداوند و شوق لقاء الله در سبقت دردفـاع از حـق و اسـلام عـزيـز سر از پاى نمى شناسند و تنها سرمايه بزرگ خود را كهجان است فداى هدف مـقـدسـى مـى كـنـنـد كـه انـبـيا و اولياء بزرگ خدا همچون سيد مظلومان و سرور فداكاراننـمـودنـد و نـداى (هـيـهـات مـنـاالذله ) آن بـزرگـمـرد تـاريـخ را بـاقـول و عـمـل خـود در سـراسـر كـشـور بـلكـه جـهـان سـر مـى دهـنـد مـى تـوانتـجـليل نمود و با كدام قلم و بيان مى توان از عزيزانى كه سنگرهاى جنگ را به محرابمسجد و معراج الى الله تبديل كردند، ثنا كرد. گيرم كه قلمفرسايان هنرمند بتوانند ميدانهـاى شـجـاعـت و دلاورى آنـان و قـدرت و جـسـارت فـوق العـاده آنـهـا را در زيـر آتـشمسلسل ها و توپ ها و تانك ها ترسيم نمايند و نقاشان و هنرپيشگان بتوانند پيروزى هاىهنرمندانه آنان را در آن شب هاى تار در مقابل موشك ها و بمب افكن هاى دشمن غدار و عبور ازپـيچ و خم هاى سيم هاى خاردار و كوه هاى سر به فلك كشيده و بيرون كشيدن دشمنان خدااز سـنـگـرهـاى بـتـونى و مجهز به جهازهاى پيشرفته را مجسم نمايند، لكن آن بعد الهىعرفانى و آن جلوه معنوى ربانى كه جان ها را به سوى خود پرواز مى دهد و آن قلب هاىذوب شـده در تـجـليـات الهـى را با چه قلم و چه هنر و چه بيانى مى توان ترسيم كرد.راستى اين غربيان و شرقيان و غربزدگان و شرقزدگان و ملى گرايان ، اين فداكارىهـا را بـا ايـن بـعـد مـعـنـوى و روح عـرفـانـى و عـشـق الهـى بـا چـه چـيـزى تـوجـيـه وتحليل مى كنند؟ اينجا عمل و جسارت مطرح نيست ، انگيزه و روح و جهت لدى الربى آن مطرحاست . عشق به محبوب حقيقى كه همه چيز را محو مى كند و هر انگيزه اى غير از عشق به او رامـى سـوزانـد مـطـرح اسـت در كـدام جـنـگ و نـهـضـت و انـقـلاب و شـورش درطول زمان و سراسر خلقت ، سربازانى چنين و فداكارانى مانند ايران را سراغ داريد، جزدر طـبـقه اولياء الهى و تربيت شدگان در مكتب آنان كه فرزندان اين ديار به نور آناناسـتـضـائه كـرده و از خـود رسـته اند؟ و در كجا در لابلاى تاريخ چون مادران و پدران وهـمـسـران و خـواهـران و بـرادران و سـايـر بـسـتـگـان ايـنان را سراغ داريد كه پس از چندقـربـانـى بـاز بـراى قـربـانى ديگر فرزندان خود پيشقدم مى شوند؟ اين مكتب قرآن واسـلام راستين است و اينان فرزندان اين قرآن و اسلام . اين مكتب ماست و اينان صاحبان مكتبمان ، كه سلام و تحيات خدا و رسولانش بر اين مادران و پدران و اين فرزندان عاليمقام ودرود بر اين جانبازان و از هر چيز در راه هدف گذشتگان باد. 3 !!! اى عـزيـزان اسـلام و سـرمـايـه هـاى ملت ! مجاهده كنيد كه خوديت را از سر قلب خودبـزدايـيـد و بـايـد بـدانـيـد و بـدانـيـم كـه هـر چـه هـسـت اوسـت و جـلوهجـمـال او، جـسـم و جان و روح و روان همه از اوست . بكوشيد تا حجاب خوديت را برداريد وجـمـال جـمـيـل او، جـل و عـلا را بـبـيـنـيـد، آنـگـاه اسـت كه هر مشكلى آسان و هر رنج و زحمتىگـواراسـت و فـدا شدن در راه او احلى از عسل بلكه بالاتر از هر چيز به گمان آيد. مباداغرور شجاعت و جوانى و پيروزى در دل شما راه يابد كه با آمدن آن ، همه چيز فرو ريزدو طـاق و رواق آمـال در هـم شـكـنـد. بـكـوشيد تا همه قشرهاى سلحشور از ارتش و سپاهى وبسيجى و ژاندارمرى و كميته اى و شهربانى و عشاير همه در هم ذوب شويد و تو و من رااز مـيـان بـرداريـد و چـون يـد واحـده و قـدرت واحده بر دشمن بتازيد و مقصد همه دفاع ازاسـلام و مـيـهـن اسلامى باشد، تا پيروزى هر قشر، پيروزى قشرهاى ديگر باشد و هدفمطرح باشد، نه سپاه و ارتش و ساير سلحشوران . ايـنـجـانـب بـه هـمـه قـواى مـسـلح هـشدار مى دهم كه اگر خداى نخواسته با دست شياطين ودشـمـنان انقلاب چنين مسائلى ولو در آينده پيش بيايد مطمئن باشيد كه عنايت حق تعالى ازشـمـا سـلب مـى گردد و در جنگ با دشمنان اسلام شكست نصيب تان خواهد شد و در پيشگاهمـلت اسـلام ، رسـوا شـده و نـنـگ ابـدى را بايد تحمل كنيد از آن بالاتر در بارگاه قدسقادر متعال ، ساقط و با خذلان آخرت خداى نخواسته مواجه مى شويد. عزيزان من ! مطلب مهم است ، ننگ و شرافت و شقاوت و سعادت مى باشد، پس لازم است جدااز هواهاى نفسانى كه ريشه شيطانى دارد برحذر باشيد و دست برادرى و دست برادرى وبـرابـرى يـكـديـگـر را كـه تاكنون به توفيق خدا با هم فشرده ايد بيشتر بفشاريد واسلام و مصالح كشور خود را در نظر بگيريد و به چيز ديگرى جز آن فكر نكنيد. خداونديار و ياورتان باد. 4 !!! از مسائل بسيار مهمى كه در آينده نزديك با آن مواجه هستيم مساله انتخابات دوره دوممجلس شوراى اسلامى است . اين مساله از جهات مختلف آنقدر حساس و حياتى است كه هر چهدرباره آن گفته شود بجاست . گويندگان محترم در هر موقع مناسبى و در هر اجتماعى درسـراسـر كـشـور خـصـوصـا در نـمـاز جـمـعـه هـا چـه ائمـه جـمـعـه مـحـترم و چه سخنرانانقـبـل از خـطـبه ها، جهات مختلف اهميت آن را به ملت گوشزد نموده و خطرات ناشى از سوءجـريـان آن را كه به سرنوشت ملت و اسلام بستگى دارد، با آنان در ميان گذارند. مجلسمحلى است كه اكثريت قاطع مسائل مهم كشور بى واسطه يا با واسطه به آن وابسته است. هـر چـه بـه سـر ايـن مـلت مـظـلوم در طـول زمـان پـس از مشروطيت تا دوره آخر انتصاباتسـتـمـشاهى آمد به طور قاطع از مجلس هاى فاسد بود كه ملت در انتخاب نمايندگانش ياهيچ دخالت نداشت يا دخالت بسيار ناچيزى داشت . روحانيون را يكسره از دخالت بر كناركردند و با توطئه موذيانه و تبليغات مسموم ملهم از غرب كه توسط روشنفكران و غربو شرقزدگان خائن يا نفهم صورت مى گرفت ، مجلس را در نظر روحانيون و متدينين بهگونه اى ساخته بودند كه دخالت در انتخابات از معاصى بزرگ و اعانت به ظلم و كفربـود و روحـانـيـت بكلى از صحنه خارج شد و به انزوا كشيده شد و دست قلدران و شرق وغـربزدگان باز شد و كشور را به آنجا كشاندند كه ديديد و ديديم . مع الاسف امروز همآن افكار پوسيده در نادرى از معممين بيخبر از دنيا، ديده مى شود. در حالى كه اگر در هرشهرى و استانى چند نفر مؤ ثر، افكار مثل مرحوم مدرس شهيد را داشتند، مشروطه به طورمـشـروع و صـحـيـح پـيـش مـى رفـت و قـانـون اسـاسـى بـا مـتـمـم آن كـه مـرحوم حاج شيخفـضل الله در راه آن شهيد شد، دستخوش افكار غربى و دستخوش تصرفاتى كه در آنشـد نـمـى گـرديد و اسلام عزيز و مسلمانان مظلوم ايران آن رنج هاى طاقت فرسا را نمىكـشـيـدنـد. بـه دنـبـال خـروج روحـانـيون يا به عبارت ديگر اخراج آنان از صحنه ، عموممتدينين از هر قشرى از اقشار، چه فرهنگى ، چه كارگرى ، چه ادارى و بازارى و چه غيراينها نيز از دخالت كناره گرفتند يا بر كنارشان كردند و آن شد كه شد. اكنون ما بايداز آن تـوطـئه هـا و مـفـاسـدى كـه از انـزواى مـتدينين پيش آمد و سيلى اى كه اسلام و مسلمينخـوردنـد عـبـرت بـگـيـريـم و بدانيم و بفهميم كه نظام اسلام و اجراى احكام آسمانى آن ومصالح ملت و كشور اسلامى و حفظ آن از دستبرد اجانب بستگى به دخالت اقشار ملت و بويژه روحانيونمـحـتـرم و مراجع معظم دارد و اگر خداى نخواسته بر اسلام يا كشور اسلامى از ناحيه عدمدخـالت در سـرنوشت جامعه لطمه و صدمه اى وارد شود، يك يك تمام ملت در پيشگاه خداىقـهـار تـوانـا مـسوول خواهيم بود و نسل هاى آينده كه ممكن است از كناره گيرى هاى كنونىمورد هزار گونه تجاوز واقع شوند ما را نبخشند. پس يكى از وظايف مهم شرعى و عقلى مابـراى حـفـظ اسـلام و مـصـالح كـشـور، حـضـور در حـوزه هـاى انـتـخـابـيـه و راى دادن بـهنـمـايـندگان صالح كاردان و مطلع بر اوضاع سياسى جهان و ساير چيزهايى كه كشوربه آنها احتياج دارد مى باشد، چه از روحانيون باشند، چه نباشند، و مجلس چنانچه محتاجبـه عـلمـا و روحـانـيـون مـطـلع از احكام شرعى و سياسى اسلام است ، محتاج به متخصصينرشـتـه هـاى مـخـتلفى است كه كشور احتياج به آنها دارد. مجلس امروز مواجه است با دنياىپـرآشـوب صـنـعـتى و سياسى پيچيده و فرهنگ هاى غرب و شرقى و صحنه تنازع بقاءبـيـن المـللى و چـنين مجلسى بايد انباشته از مطلعين و دانشمندان و متخصصان در هر رشتهباشد و لازم است كسانى كه كانديداهايى به ملت معرفى مى كنند، در نظر داشته باشندكه از مطلعين هر رشته تخصصى چند نفرى در بين كانديداهاى آنها باشد و اگر كسى ياكـسـانـى را در غير گروه يا صنف خود يافتند كه از افراد گروهشان لايق تر است ، او راكـانـديـد كـنـنـد. مـسـاله انـتـخـابـات يـك امـتـحـان الهـى اسـت كـه گـروه گـرايـان را ازضوابطگرايان ممتاز مى كند و مومنين و متعهدين را از مدعيان جدا مى نمايد و كسانى كه خودرا كـانديد مى كنند يا كانديد گروه هايى هستند، اگر خود را صالح براى وكالت در يكچـنـيـن مـجـلسـى نـمـى دانـنـد و وجـود آنـهـا در ايـن مكان نفعى براى كشورشان ندارد، خداىمتعال را در نظر بگيرند و رضاى او را بر رضاى خود مقدم دارند و چنين خلاف ناشايستهاى را مـرتـكـب نشوند. و حضرات روحانيون از ائمه جمعه و جماعات يا ساير آقايان محترمتـوجـه كـنند كه شهرهاى خود را از خدمتگزاران به ملت و بندگان صالح خدا خالى نكنندكـه خـدمـت بـه مـردم و رفـع حـاجـات آنـان و تـربـيـت عـلمـى و اخـلاقـى بـنـدگـان خدا كهشـغـل شـريـف روحانيت است بر هر چيز مقدم است مگر آنكه بدانند وجود آنها در مجلس براىخـدمـت بـه اسـلام مـفـيـدتـر اسـت . مـيزان در نظر همه ارزش خدمت باشد نه خداى نخواستهتحصيل مقام . و شما مى دانيد در جمهورى اسلامى مقاماتى كه در رژيم هاى ديگر مطرح استو بـراى تـحصيل آن دست به همه نوع فعاليت مشروع يا غيرمشروع مى زنند مطرح نيست واسـاسـا ايـن مقامات ارزشى ندارد مگر آنكه خدمت به خدا و خلق خدا باشد. شماها تابع آنبزرگمرد تاريخ صلوات الله عليه هستيد كه درباره حكومت آن كلام را فرمود. و اما مردمدر سـراسـر كـشـور، در انـتـخـاب فـرد مـورد نـظـر خـود آزادنـد و احـدى حـقتـحـمـيـل خـود يـا كـانديداهاى گروه يا گروه ها را ندارد، هيچ مقامى و حزبى و گروهى وشـخـصـى حـق ندارد به ديگران كه مخالف نظرشان هستند توهين كنند، يا خداى نخواستهافـشـاگـرى نـمـايـنـد. گـر چـه همه حق تبليغات صحيح براى خود يا كانديدهاى خود ياديـگـران را دارنـد و هـيـچ كـس نـمـى تـوانـد جلوگيرى از اين حق نمايد. و البته لازم استتـبـليـغـات مـوافق مقررات دولت باشد و احدى شرعا نمى تواند به كسى كوركورانه وبدون تحقيق راى بدهد و اگر در صلاحيت شخص يا اشخاصى تمام افراد و گروه ها نظر موافق داشتند ولى راى دهنده تشخيص اش بر خلاف همه آنها بود، تبعيت ازآنـها صحيح نيست و نزد خداوند مسووليت دارد و اگر گروه يا اشخاص ، صلاحيت فرد ياافـرادى را تـشـخـيـص دادنـد و از ايـن تـاءيـيـد بـراى راى دهـنـده اطـمـيـنـانحاصل شد مى تواند به آنها راءى دهد. و بـالجـمـله حـكومت ، حكومت اسلام و مردم است و راى نيز از آن مردم است و احدى تحت فرمانمـقـام يـا مـقـامـاتى نيست . لازم به تذكر است كه اهالى محترم هر حوزه انتخابيه ، فرد ياافـرادى را كـانـديـد نـمـوده و بـراى آنـان فعاليت صحيح قانونى و شرعى انتخاباتىنمايند و براى هر چه بهتر و پرشورتر شدن انتخابات هيچ حوزه اى براى حوزه ديگركـانـديـدا تـعـيـيـن نـنمايد و همچنين صلاحيت و عدم صلاحيت شخص و يا اشخاص كانديدا راتاءييد و تصديق ننمايد. دخـالت در انتخابات هر حوزه به عهده خود آن حوزه مى باشد و بهتر است كه نمايندگانتـمـامـى اقـشـار حـوزه هـا بـراى تـعـيـيـن فـرد يـا افـراد مـورد نـظـرشـانتـبادل نظر نمايند. با تمام اين اوصاف تمامى افراد در صورت دارا بودن شرايط لازمدر تعيين كانديدا و يا كانديد شدن آزاد و مختارند. 5 !!! مـسـاءله حـوزه هـاى عـلمـيـه فقاهتى و مساءله دانشگاه ها از اهميت ويژه اى برخوردارندزيرا به منزله مواد خام مقدرات يك ملت و كشور هستند. اين دو مقام ، مرجع نشر حقايق اسلام ومـسـائل سـيـاسـى ، اجـتـمـاعـى ، اقـتـصـادى ، فـرهـنـگـى و ديـگـرمـسـائل مـورد اطلاع كشور مى باشند. با وجود اين قشر، موتور حيات يك نظام به كار مىافتد اينان هستند كه اصلاح و صلاح آنها كشور را به صلاح مى كشاند و خداى نخواستهفـسـادشـان مـنـشـا فـسـاد يـك مـلت اسـت . مـدرسـه و دانـشـگـاه اگـرفـعـال و صـالح بـودنـد، مـجـالس گذشته و دولت هاى گذشته و قضاء گذشته به آنمـصـيـبت بارى نبودند و آنهمه مصيبت براى كشور و ملت مظلوم ما پيش نمى آمد. اگر ملت مابـخواهد گرفتار چنگال قدرتهاى متجاوز و دنباله هاى آنان و همچنين گرفتار حكومت هايىمثل دوره قاجار و صدمرتبه بدتر از آن ، رژيم پهلوى ، نشود بايد براى اصلاح اين دوقـطـب هـمـت گـمـارد و اگـر طلاب و فضلا و علما و مراجع عظام و قشر دانشگاهى از اساتيدمـحـتـرم و دانـشـجـويـان و هـمـچـنين كليه دانشمندان بخواهند. كشورشان مبتلا به استعمار واسـتـثـمـار جـهـانخواران نشود بايد در تربيت صحيح اسلامى ، ملى ، انقلابى ملت كوششكـنـنـد و نـيـز دانـشجويان و طلاب با كوشش فراوان به راهنمايى هاى اساتيد و معلمان ومـربـيـان در سـاخـتـن خـويش تلاش نمايند و نيز در تحكيم وحدت به صورتى جدى بيندانـشـگاه ها و مدارس علوم اسلامى كوشش نمايند، چرا كه دشمنان ملت و ميهن از تفرقه بيناينان سودها بردند و كشور و اسلام ضررهاى جانكاه كردند. امـروز فضلا و مدرسين علوم اسلامى طريقه سلف صالح را حفظ و افكار خود را براى هرچـه پـربـارتـر كـردن فـقـه و تـفـسـير و فلسفه و ساير علوم اسلامى به كار برند وشاگردان خود را براى همين مقصد الهى هدايت كنند و اساتيد و دانشمندان دانشگاه ها، هم خودرا در مـسـائل عـلمـى مـخـتـلفـى كـه يـك امـت بـدان هـا احـتـيـاج دارد صـرف نـمـوده واستقلال علمى و فرهنگى را پى ريزى نمايند تا پس از مدتى به خواست خداوند تعالىدر سـايـه كـوشـش و بـه كـار انـداخـتـن افـكـار عاليه خود و اعتماد به نفس ، احتياج علمىدانشجويان عزيز را آنگونه برآورند كه از رفتن به خارج مستغنى شوند و اين امرى استشدنى . و اگر تبليغات خارجى و داخلى عمال غرب و دلباختگان به غربى ها نبود تاكنون تحققيـافـتـه بـود. لكـن روشـنـفكران غربزده ، اين سرسپردگان به انگلستان و فرانسه درسـابـق و پـس از آن بـه آمريكا، نگذاشتند ما به خود آييم و جوانان ما را مايوس نمودند وبـه سـر دانـشـگاه ها آن آوردند كه ديديم ، فساد، مجلس و دولت و همه جاى كشور را فراگـرفـت . اكـنـون وقـت آن اسـت كـه بـه خود آييم و توطئه هاى استعمارى را خنثى كنيم . وجوانان عزيز ما كه سرمايه هاى ميهن هستند بايد بدانند كه رفتن به غرب و شرق براىآمـوخـتـن عـلوم مـخـتـلف آنـان را از رسـيـدن بـه مـقـصـود كـهاسـتـقـلال و آزادى اسـت بـاز مـى دارد و وابـسـتـه تـرشـان خـواهـد نمود. دشمنان ما كه بهكـشـورمـان چـشـم طـمـع دوخـتـه انـد هـرگـز نـخـواهـنـد گـذاشـت مـااسـتـقـلال پـيدا كنيم و از وابستگى رها شويم . بايد به خود تلقين كنيم كه در غرب هيچخبرى جز عقب نگه داشتن ما از قافله تمدن و تعالى نيست . و بايد همه بدانيم كه دشمنانغارتگر ما چشم طمع به دانشگاه ها دوخته اند كه ولو در آينده اى دور به دانشگاه ها رخنهكنند و جوانان پاكدل را با افسانه ها و دروغپردازى ها منحرف نمايند و راه را براى خود وچـپاولگرى ها و استثمارها باز نمايند. اساتيد متعهد به مصالح كشور و جوانان پرشوروطـنـخـواه ، نـاظر باشند كه مبادا در صفوف آنها از غربزدگان فرصت طلب رخنه كنند ومـقـاصـد شـوم جـهـانـخـواران را بـه تـدريج تحميل نمايند. اگر كوچكترين انحراف را دراقوال و اعمال شخصى ديديد آن را كوچك نشماريد و بلافاصله در نطفه خفه كنيد. خداوندپناهتان باد. 6 !!! قـوه قـضـائيـه كـه مـلجـاء و پـنـاهـگـاه مـردم سـتـمـديـده اسـت ، قـوه اى اسـتمـسـتـقـل و هـيچ مقامى حق دخالت در آن ندارد. و اگر كسانى پيدا شوند كه ندانسته در امورقـضـايـى دخـالت مـى كـنـند، بايد بدانند كه برخلاف دستورات شرعيه و نظام جمهورىاسـلامى عمل كرده اند و اگر دانسته تخلف مى كنند مستحق عقاب و تعقيب اند. و بر دولت وقواى اجرايى است كه از تجاوز و تخلف هر كس در هر جا جلوگيرى كنند و كسانى كه پساز احضار در محاكم قضائى ، از حضور در آن سرپيچى مى كنند، بايد مورد تعقيب واقع وتـعـزيـز شـرعـى شـونـد. و كـسـانـى كـه از حـكـم قـضـات شـرعـى تـخلف مى كنند و درمـقـابـل آن مـقـاومـت مـى كـنـنـد، بـر خـلاف اسـلام و امـر خـداونـدعمل كرده اند و بايد مورد تعقيب واقع شوند. و كسانى كه از قاضى شكايت دارند، يا بهحـكـم قـاضـى اعـتـراض دارنـد بـايـد بـه مـقـامـات صـالحـه رجـوع نمايند و به هيچ وجهخـودسـرانه عملى را انجام ندهند و بايد بدانند كه احكام صادره از قضات شرعى ، مادامىكـه خـلاف شـرعـى بـودن آن در مـحـاكـم و مـراجـع صـالحـه ثـابـت نـشـده ، واجـبالعـمـل اسـت . مـجـلات و روزنامه ها و رسانه هاى گروهى توجه داشته باشند كه تضعيفقـوه قضائيه بر خلاف موازين اسلامى است و از پخش چيزهايى كه موجب تضعيف يا توهينمقام قضاست ، احتراز كنند. اين كشور اسلامى است و بايد هر امرى موافق با موازين اسلامىبـاشـد. شـكايت از قاضى يا دادگاه بايد به حسب مقررات شرعى باشد و شاكى هر كسهـسـت حـق نـدارد در مـطـبـوعـات يا رسانه هاى گروهى يا در مجامع عمومى طرح دعوى كند وعـليه قوه قضائيه جوسازى نمايد، و روزنامه ها و مجلات و راديو تلويزيون توجه بهاين مسائل و اشتباه آن را داشته باشند. و بالجمله مساءله قضا و احترام از قـضات محترم و اطاعت از احكام صادره آنها امرى است كه مورد اهتمام اسلام است . خداوند همهرا مـوفـق فرمايد. از طرف ديگر دستگاه قضائى و قضات محترم توجه داشته باشند كهدر حساس ترين مكان نظام خدمت مى كنند، خيلى سعى كنند تا حتى اشتباهى انجام ندهند. و درصـورتى كه متوجه اشتباه شدند به هيچ وجه از برگشت از حكم شان خجالت نكشند، كهخـجـالت در پـيـشگاه خداوند متعال بسيار سنگين تر از خجالت از مردم است . سعى كنند باكـمـال دقـت و مـهـربـانـى و قـاطـعيت با تمام افراد مواجه گردند، تا مردم از آنان راضىگـردنـد كـه رضـايـت مـردم رضـايـت خـداونـد را بـهدنـبـال دارد. قـضـات مـحـتـرم سـعـى كـنـنـد مـردم را بـه بـى جـهـتمعطل ننمايند و هر چه زودتر به كار آنان رسيدگى نمايند. 7 !!! امـروز كـشـور ايـران بـه جرم آنكه مى خواهد احكام مترقى اسلام را اجرا كند و قدرتهاى بزرگ از آن هراس دارند و حكومت هاى منطقه نيز به توهم غير صحيح از آن خوفناكند،مورد هجوم همه زورگويان شده است و از هر تبليغات و تسليحاتى بر ضد آن فروگذارنمى كنند. در اين جو جهانى ملت و دولت بايد با تمام توان از هم پشتيبانى كنند و هر چهگـله هـاى بـرادرانـه از هـم داشـته باشند دست برادرى و برابرى به هم دهند. دولت باتـمـام توان در خدمت ملت است و اگر نقيصه اى در كار باشد اجتناب از آن نظامى كه تازهمـولود اسـت و هـنـوز دوران انـقـلاب را پـشـت سـر نـگـذاشـتـه اسـت و درحـال جـنـگ اسـت آن هـم جـنـگ با جهانخواران شرق و غرب كه در تمام ابعاد با هم به ستيزبـرخـاسـتـه انـد، غـيـرمـمـكـن اسـت و اسـتـقـامـتـى كـه دولت در ايـن جـو جـهـنـمـى نـمـودهقابل تقدير و تشكر است . بايد ملت با تمام توان از آن پشتيبانى كند و نقيصه ها را به خود دولت گوشزد كند وبا آن در رفع آنها همدست شود و دولت نيز لازم است در رفع نقيصه ها اهتمام داشته باشدو بـالجـمـله اگـر تـمـام اقـشـار مـلت و تمام اعضاى دولت و قواى مسلح و عشاير همدست وهـمـداسـتـان از كـشـور خـود و اسـلام دفـاع كنند و خداى نخواسته شكستى پيش آيد، همه درمـقـابـل خداوند تعالى مسوول و در مقابل نسل هاى آينده و مظلومان جهان مردود خواهيم بود. وآنـچه ذكر شد به آن معنا نيست كه انتقاد سازنده و هشدارهاى پدرانه و برادرانه از طرفمجلس كه حق آن است اشكال داشته باشد، بلكه آن مطلوب است و هرگاه كه خداى نخواستهانحرافى ديدند اعتراض كنند و حتى در حد استيضاح پيش روند. 8 !!! مـلت و دولت ايـران ، بـلكه تمام مسلمانان متعهد و متوجه به مصالح اسلام و جهان ومـسـتـضـعـفـان آگـاه از مـسـائل جـهـان ، ايـن سـتـمـديـدگـان تـاريـخ ، از بـعـضاعـمـال دولتـمـردان مـنـطـقـه و سـايـر كـشـورهـاى اسـلامـى نـاراضـى و نـاراحـت هـسـتـنـد واعـمـال آنـان را بـر خـلاف شـوون اسـلام و كـشورهاى اسلامى مى دانند. و تلاش سران اينكـشـورهـا در قـالب كـنـفـرانـس هـا را در راهـى كـه جـز شـنـاسـايـىاسـرائيـل غاصب و باز كردن هر چه بيشتر دست آمريكا در منطقه و كشورهاى اسلامى و كمكبه چپاولگرى ذخاير عظيم مسلمين و كمك و دامن زدن به جنگى كه عليه مسلمين لبنان مظلومبـپـا كـردنـد و كـمـك بـه تـجـاوز صـدامـيـان در جـنـگـى كـه بـه ايـرانتـحـمـيـل كـردنـد كـه آن هـم بـه اسـتـحـكـام پـايـه حـكـومـت غـاصـبـانـهاسرائيل كمك مى كند، همه را محكوم مى كنند. ما كنفرانس مراكش را چه از جهت محل و چه از محل محتواى آن محكوم مى نماييم . شـمـا مـحـلى را انـتـخـاب كـرديـد و شـخـصـى را بـه ريـاسـت كـنـفـرانـسقـبـول نـموديد كه در همان هنگام كه كوشش در قبول طرح كمپ ديويد يا فهد مى شد، ملتمـراكـش را بـه خـاك و خـون كـشـيـد و موج اعتراض ملت مراكش همه شهرها را فرا گرفت ومـيـزبـان شما بار ديگر دستش تا مرفق به خون مظلومان مظلوم مسلمانان آغشته گشت . باهـمه اين مصايب و مسائل كه اعراب و ساير مسلمانان جهان دارند باز از آنجا كه مقدراتشانبـه حسب اسلام بزرگ به هم پيوند خورده است پيشنهاد مى كنم كه علما و روشنفكران همهكـشـورهـاى اسـلامـى بـه انـگـيـزه پـيـدا كـردن راهـى بـراى نـجـات كـشـورهاى اسلامى ازچـنـگـال ابـرقـدرت غـرب و شـرق و بـراى بيرون كردن سران كشورهاى اسلامى از تحتسـلطه جهانخواران و براى ايستادگى در مقابل استعمار و استثمار طرحى بريزند كه هرچـه بـيـشـتـر بـا يـكـديـگر در تماس باشند و اساس طرح را بر بيدارى خلق هاى محرومبگذارند و به يقين باور كنند كه راه را خواهند يافت و پيروز خواهند شد. امـيـدوارم خـداى مـتـعـال و بـنـدگـان او از آنـها راضى شوند و در دو جهان روسفيد شوند ونـامشان به نيكى در جهان و نسل هاى آينده زبانزد شود و مطمئن باشند كه وضع دنيا بهطـور اساسى در شرف تغيير است و دنياى امروز اجازه نمى دهد كه در جهان ، دو قدرت هركـارى مـى خواهند بكنند و در كشورها يك عده سرنوشت ملت ها را در دست گيرند. پس بهتراسـت علما و روشنفكران متعهد قبل از تحول عمومى خودشان را به ملت ها نزديك كنند و آنانرا بـه حـسـاب آورنـد و تـحـت فـرمـان قـرآن كـريـم و سـنـترسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم با آنها رفتار نمايند و با اين ترتيب نظر ملتهـا را به خودشان جلب تا اين جدائى اى كه بين روشنفكران هر جامعه و توده هاى زحمتكشو فـقـيـر جـوامـع پـيـدا شـده اسـت يـا بـكلى رفع و يا كم گردد. امروز مردم ما صحبت هاىروشـنـفـكـر مابانه را نمى فهمند، بايد با زبان مردم درد مردم را بيان كرد. تنها در اينمـوقـع اسـت كـه مـردم پـشـتـيـبـان شما مى شوند و از تحت سلطه ذلت بار ابرقدرت ها ووابـسـتـگـان آنـان بيرون مى آيند و در حصن حصين كلمه (لا اله الا الله ) در خواهند آمد ودرسـت در ايـن صـورت اسـت كـه هـمـه ملت هاى اسلامى با يكديگر دست برادرى داده و بهزنـدگـى شـرافـتـمـنـدانـه اى كـه لذتـش صـد بـار از ايـن زنـدگـانـى پـر تـشـويش ومـتـزلزل بـالاتـر و بـالاتـر است ، به سوى تعالى و ترقى در دين و دنيا پيشرفت مىنـمـايـنـد. و آن دسـتـه از مردمى كه فريب تبليغات شرق و يا غرب را خورده و شرق و ياغـربـزده شـده انـد از فـرهنگ اسلام آگاهى كامل ندارند والا همه با روى گشاده به آغوشاسلام مى آيند. اميد است روشنفكران ما و تمام كشورهاى اسلامى حس اتكاء به نفس و استقامتدر مـقابل تمامى ابرقدرت ها را با بيانى ساده براى مردم كشورهاى اسلامى بيان كنند ومطمئن باشند كه هيچ كس ذاتا مايل نيست كه وابسته باشد. ما بايد با تمام توان كوششكـنـيـم تـا مـردم مـتـوجـه گـردنـد كـه مـى شـود روى پـاى خـودمـان بـايستيم ، مى شود درمقابل شرق و غرب از فرهنگ و حيثيت ملى !!! اسلامى مان دفاع كنيم و مى توانيم دنياى مادىرا شـكـسـت دهـيـم و پـرچـم (لا اله الا الله ) و (مـحـمـدارسول الله ) را در تمامى دنيا به اهتزاز در آوريم . 9 !!! از امـورى كـه هـر چـه بـيـشـتـر بـايـد بـه آن تـوجـه شـود رفـاهحال زندانيان است . چـه گـروه هـايـى كـه بر ضد جمهورى اسلامى قيام مسلحانه نموده و مردم بيگناه كوچه وبـازار را بـه خـاك و خـون كـشـيـده اند و چه كسانى كه با فروش و توزيع مواد مخدره ،فرزندان كشور را به فساد كشانده اند و چه ساير گناهكاران . اينان اكنون اسيران شماهـسـتـنـد و بـه دست خود به اسارت كشيده شده اند. با اسراى خود، چه اينان و چه اسراىجـنـگـى رئوف و مـهـربـان بـاشـيـد و بـرادرانه رفتار كنيد و زندان ها را به يك مدرسهآمـوزش و تـربـيـت اخـلاقـى مـبـدل كـنـيـد، چـنـانـچـه تـاكـنـونعـمـل كـرده ايـد تا منحرفان و گناهكاران شيرينى عدالت اسلامى را بچشند و به اسلام ونـظـام اسـلامـى رو آورنـد و از روى حـقـيـقـت تـوبـه كـنـنـد و بـازگـشـت به اسلام و خداىمـتـعـال نـمايند كه باب رحمت ، گنهكاران را بهتر جذب مى كند. حتى آن كس كه مستحق حدودالهـى اسـت از قـتـل و ديـگـر جـزاهـا، بـايـد از عـطـوفـت مـامـوران تـا پـاى دار ومحل مجازات برخوردار باشند. و شورايعالى قضائى و ستاد پيگيرى در بررسى وضعزنـدانيان تسريع نمايند و هر كس استحقاق عفو را دارد به فوريت معرفى نمايند تا عفوشـونـد و بـه زنـدگـى آزاد خـود ادامـه دهـنـد و انـشـاءالله عـضـو فـايـده بـخـش وفعال براى ميهن خود گردند. 10 !!! از هـمـوطـنـانى كه خارج كشور هستند و مى توانند براى كشور خود خدمت و به ملتمـظـلوم خـود كـمـك كـنـند، چه اطباء محترم و چه متخصصان در رشته هاى مختلف و چه ديگرانتقاضا دارم كه قدرى به حال ملتى كه در طول تاريخ گرفتار رنج و زحمت بوده اند وزير بار ظلم ستمكاران كمرشان خميده شده است ، بينديشيد و ببينيد كه آيا وجدان بيدار وشـرافـتـمـنـد ايـرانـى بـه آنـهـا اجـازه مـى دهـد كـه بـاخـيـال هـاى بـاطـل و تـبـليـغـات دروغـين راديوها و مطبوعات خارجى كه همه دشمن ميهن و ملتشـمـايـنـد و بـا شايعه افكنى هاى منافقين و سلطنت طلبان كه جز سود خود و امريكا را درنـظـر نـدارنـد و مـى خواهند كشور را چون رژيم ستمشاهى به دامن آمريكا بيفكنند، در خارجوطـن خـود بـنشينيد و به كشورهاى دشمن خود و وطنشان و دينشان خدمت كنند و صداى مظلوميتهمكيشان و هموطنان شان را بشنوند و بى تفاوت باشند و در غم و رنج آنها شركت نكنند؟آنـچـه در خـارج از رسـانـه هـاى گروهى مى شنويد چيزى جز تبليغات بى اساس نيست ،بـيـايـيـد و از نـزديـك بـبـيـنـيـد كـه مـلت و كـشـور شـمـا آزادى واسـتـقـلال خـود را يـافـتـه و دسـت غارتگران را كوتاه كرده و مقدرات خود را خود به دستگـرفـته است و از وابستگى سياسى و نظامى و فرهنگى بكلى خارج و در بعد اقتصادىنيز به سوى خودكفايى پيش مى روند. بياييد و تحولى را كه در تمام قشرها پيدا شده است ، ببينيد. بياييد و خدمت هايى كه درايـن چـند سال به محرومان تاريخ شده است را ببينيد و توجه كنيد كه با همه گرفتارىاى كه دولت و ملت به آن مبتلا بود همچون نفس انقلاب و پيامدهاى آن و جنگ افروخته شدهاز جانب قدرت هاى بزرگ و كوچك و شرارت ها و خيانت هاى گروه ها و گروهك هاى داخلى وفـشارهاى كمرشكن از قبيل محاصره اقتصادى و تحريم ها و تبليغات رسانه هاى گروهىجهان و هجوم آوارگان جنگ و تبعيدهاى حزب بعث و آوارگان افغانى توانستند اين كشور رااز انـحراف به چپ و راست نجات دهند. بنابراين شما هم بياييد و به ميهن خود خدمت كنيد ودين خود را به كشور خود ادا كنيد. اگر به اسلام معتقد هستيد ببينيد مظاهر
|
|
|
|
 |
|
 |
|