بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (ره), مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     FOOTNT02 -
     FOOTNT03 -
     FOOTNT04 -
     IRA00001 -
     IRA00002 -
     IRA00003 -
     IRA00004 -
     IRA00005 -
     IRA00006 -
     IRA00007 -
     IRA00008 -
     IRA00009 -
     IRA00010 -
     IRA00011 -
     IRA00012 -
     IRA00013 -
     IRA00014 -
     IRA00015 -
     IRA00016 -
     IRA00017 -
     IRA00018 -
     IRA00019 -
     IRA00020 -
     IRA00021 -
     IRA00022 -
     IRA00023 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

سياست نظامى شاه (7) 
شما اموال مسلمين را، آن چيزهائى كه بايد به نفع مسلمين باشد به غير مسلمين مى دهيد آنهم به يك ثمن بخس ، همان ثمن هم در زمان شاه مخلوع همان ثمن بخس هم دوباره برمىگشت به جيب خود آمريكا و بعد هم سلاح ها را درست مى كردند براى خودشان كه مقابلهكنند با شوروى .(684) (685)
بخش دوم : دوره رضاخان ، فصل هشتم : سياست خارجى شاه 
سلطه بيگانگان بر ايران (1) 
ما مى گوئيم كه اين چيزى كه اين مملكت را به دست اين قدرت سپرده ، اين دو تا قدرتسپرده ، همين شاه است . آخر اينها تكليفشان بر اين مملكت اين نيست كه بيايندحمل كنند خاك هائى از قم به اين سرحدات شوروى و از تهران به آن سرحدات چيزآمريكا، ايشان هم قبول دارند كه مقصود اين نيست (مقصود اين است كه اينها مسلط مى شوندبر مملكت ما) حالا مسلط نيستند؟! وضع جغرافيائى كه هست و روى آن وضع جغرافيائى يكجهت و مهم هم روى وضع آن چيزهائى كه توى مملكت ما هست و اينها لازمش دارند، اينها الانمسلط بر اموال ملت ما نيستند؟! اينها الان نفت ما را دارند نمى خورند؟! درازايش هم براىخودشان يك پايگاه درست مى كنند، پول نفت به ما مى دهند يعنى اسلحه مى دهند كهخودشان پايگاه درست كنند اينجا. اينها مسلط بر ما نيستند كه گاز را دارند مى برند؟!اموال اين ملت دارد از دستش مى رود. تسلط آمريكا نيست كه اصلاحات ارضى و انقلاب سفيدرا آورد در كار؟ اين انقلاب سفيد انقلاب شاه و ملت است ؟! ملتى است را كه خودتان ملتهستند!! به ملت كارى ندارد، شاهش هم به شاه كارى ندارد، انقلاب آمريكا بود يك طرفه .اين انقلاب براى اين بود كه اين مملكت را از اين مقدار زراعتى كه دارد كه به واسطه اينمقدار زراعت استغنايى از مملكت هاى ديگر دارد، اين هم از دستش بگيرند. مگر تسلط امريكابر ما غير از اين است كه منافعى كه ما داريم ، مخازنى را كه ما داريم ، چيزهاى زيرزمينىرا كه ما داريم ، روى زمينى را كه ما داريم ، اينها سلطه پيدا كنند و ببرند؟ اينهاالانسلطه ندارند برما واگر شاه برود سلطه پيدا مى كنند؟!(686)
سلطه بيگانگان بر ايران (2) 
محمدرضا اينجور مى گفت كه اگر من نباشم تجزيه مى شود مملكت ، يك تكه اش راانگليس ها مى برند، يك تكه اش را هم روسها مى برند، يك تكه اش هم امريكا مى برد ماآن وقت هم مى گفتيم كه آقا تو كه هستى اينطورى است ، تو برو اين حرف ها نمى شودالان هم رفته ، الان مملكت ما تجزيه شده است ؟ يكى از اين طرف رفته ، يكى از آن طرفرفته ؟ خوب رفت او تمام شد تا حالاما گرفتار لاف ها و گزافهاى محمدرضاخان بوديمبه صورت شاهنشاهى ، اعليحضرتى ، آريامهرى .(687)
سلطه بيگانگان بر ايران (3) 
پدر و پسر، در اين مملكت خيانت هاكردند كه به اين زودى ما نمى توانيم مطلع شويم .الان قراردادهائى كه با اين ممالك بزرگ كردند پيش اين حكومت حكومت مامحيرالعقول است كه اين چه جور قراردادهائى هست . مى گويند اين قراردادها جورى است كهما هر طرفش را بگيريم ضرردارد. همه كارهائى كه اينها كردند خيانت به مملكت خودشان، به ملت خودشان بود. سلاطين سابق خيانت به اين معنى كم داشتند، شايد در قاجار بوديك قدرى ، اما كم بوده است . قبل از اينها خيانت به اين معنى نبوده است اما اينها خيانت هائىكردند كه به اين زودى تاريخ نمى تواند كشف كند و شايد بعضى از آنها تا آخر همكشف نشود. آنقدرى از آن كه كشف شده مورد تعجب اشخاص است كه الان مطالعه مى كننددرباره آنها. وزارتخانه ها فرصت پيدا كرده اند و مطالعه مى كنند راجع به قراردادهائى كه اينها با ممالك كرده اند كه چطور قراردادهاى فاسدى بوده كه اينها كردند والان يك از گرفتارى هاى بزرگ دولت ما اين است كه با اين قراردادها بايد چه كرد. مىگويند هر طرفش را مى گيريم اشكال دارد، جورى درست كرده اند كه در آنها علىايحال ضرر است .(688)
سلطه بيگانگان بر ايران (4) 
مستكبرين يك معناى اعمى دارد. يك مصداقش همان اجانبى هستند كه تمام ملتها را ضعيف مىشمرند و مورد تجاوز و تعدى قرار مى دهند، يك مورد هم همين دولت هاى جائر و سلاطينستمگر كه ملت خودشان را ضعيف مى شمرند و به آنها تعدى مى كنند، دست تعدى بهملت ها دراز مى كنند، چنانكه در اين پنجاه و چندسال شما مبتلا بوديد و ما هم مبتلا بوديم و همه ملت مبتلا بودند ملت را ضعيف مى شمردندو ملت را از روى استكبار نظر مى كردند و به ملت تعدى مى كردند و تجاوز مى كردند.آنها رفتند و انشاء الله برنمى گردند.(689)
سلطه بيگانگان بر ايران (5) 
يك مملكتى كه دو هزار و پانصد سال زير ظلم اين رژيم سلطنتى بوده و آنقدرى كه ماشاهد بوديم ، پنجاه و چند سال زير ستم بوده است و همه اشخاص دولت هاى بزرگ دراو تصرف داشتند در همه چيزش و همه چيزش را آشفته كردند.(690)
سلطه بيگانگان بر ايران (6) 
شما مى دانيد كه ايران در مدت حكومت اين دو خبيث كه حكومتشان هم برخلاف قانون بود، يكبرهه اى از زمان گرفتار انگلستان بود و بعد هم گرفتار آمريكا يعنى عمده اشآمريكا.(691)
سلطه بيگانگان بر ايران (7) 
ما مى گوييم كه ما پنجاه سال مظلوم واقع شده ايم و تاريخ ما، تاريخ عالم اگر چنانچهضبط كنند تاريخ ايران را، شاهد بر اين بوده است كه ما از زمانى كه رضاخان آمده استدر ايران و او را انگليسى ها آوردند و تا اين وقتى كه محمدرضا بود كه او را امريكائىها تاييد مى كردند و دنبال حرف هاى آنها بودند، ما در اين پنجاهسال همه چيزمان به باد رفته است ما يك ملت مظلوم هستيم در اين پنجاهسال ، ذخايرمان كه بايد صرف مستمندان ما، زاغه نشينان ما بشود، برده شده است ، بهكاخ ‌نشينان داده اند و ابرقدرت ها از آن استفاده كردند ملت ما روى يك گنج بزرگى كهآن نفت است ، نشسته اند و گرسنگى مى خورند و امريكا وامثال امريكا اين مخزن هاى ما را مى بردند، چپاول مى كردند در اين پنجاهسال و مى دادند به اشخاصى كه كاخ ‌نشين هستند و قدرت طلب هستند و مى دادند به اجانبو در مقابلش براى اين ملت هيچ چيز نبود يك مطلب ما اين است كه ما مى گوئيم كه اين آدمكه الان امريكا او را نگه داشته است و از او حمايت مى كند و دنيا رامتزلزل كرده است امريكا براى خاطر يك نفر جانى ، ملت ما مى گويند كه اين جانى كهبه ما آنقدر خسارت مالى وارد آورده است و خسارات جانى اين پدر و پسر براى ملت ما بارآورده اند، قتل عام هائى كه در زمان اين پدر و پسر واقع شده است و جوان هائى كه از ماتلف شده است ، قبرستان هاى ما را اينها آباد كردند و خانه هاى ما را خراب و مملكت راخراب ، مملكت ما ويرانه اى شده است به واسطه بودن اين شخص و پدرش در اين مملكت وحكومت كردن آنها و به دست حكومتهاى بزرگ اينها را به ما سلطه داده اند.(692)
سلطه بيگانگان بر ايران (8) 
در ظرف اين پنجاه سال همه ما در اسارت بوديم و همه ديديم از اولى كه رژيم منحوس آمدروى كار، من ياد دارم كه چه تلخى هائى از اين رژيم به ملت شريف ما رسيده است .مامورهاى آن وقت اصلا از انسانيت به دور بودند، از يك حيوان جنگلى هم بدتر. در آن وقتمملكت از ما نبود فقط نوكرى در اينجا گذاشته بودند، -مثل اينكه هم اكنون يك نوكرى در عراق و يك نوكرى هم در مصر دارند - كه هر كار مىخواستند انجام مى داد و ملت ما را به فقر و فلاكت مى كشيد و تمام ثروت اين ملت را بهجيب آمريكائى ها و انگليسى ها و ديگران مى ريخت .(693)
سلطه بيگانگان بر ايران (9) 
هى مى گويند كه ماها در انزوا هستيم ، آنوقت كه در انزوا نبوديم چه بوديم ؟ يك ملتزير دست ضعيف بيچاره ، يك پاسبان در بازار بزرگ تهران حكومت مى كرد بر بازار.اين آنوقت بود كه ما منزوى نبوديم ، منزوى نبوديم يعنى روابطمان با آمريكا و باشوروى و با كذا و كذا سر جايش بود.(694)
سلطه بيگانگان بر ايران (10) 
آقايان توجه كنند كه روابط زمان سابق نباشد كه در زمان سابق روابط يك طرفهبود، آقايى و نوكرى ، چه در زمان قاجار و چه زمان رضاخان و تا آخر و شما ديديد كهاز اول اين طور بود كه وقتى سفيرى از انگلستان يا امريكا مى آمد، كسى جرات نمى كردحتى كلمه اى برخلاف مصالح آنها بگويد.(695)
نوكرى دولت آمريكا (1) 
اينها قريب پنجاه سال است كه اين مملكت را همه چيزش را از بين بردند، اينها را آمريكايىها آوردند سر كار و الان ديگر در مشت آنهاست براى اينكه همه جهاتى كه در ايران هست ،چه از نيروهاى فعاله آدمى و چه از مخازن زيرزمينى و چه آناموال روى زمينى ، همه اينها به باد فنا ميرود يا در جيب آنها ميرود يا در جيب همين طايفهميرود.(696)
نوكرى دولت آمريكا (2) 
اين همه خيانت اين مرد نانجيب به ايران كرده است و اينهمهقتل و غارت كرده است ، حالا كه مى گويند اين بايد بهقتل برسد (حالا هم كه حكمى صادر نشده براىقتل محمد رضا لكن صادر مى شود، اگر چنانچه ما پيدايش بكنيم ، او بايد كشته بشو)اينهائى كه مى گويند حقوق بشر، حالا صدايشان درآمده و اظهار تاسف مى كنند. البتهآمريكا بايد اظهار تاسف بكند، براى اينكه محمدرضا يك نوكر بسيار خوبى براىآمريكا بود كه همه منافع ما را به كام آمريكا كرد، ايران را فقير كرد و همه را داد بهآمريكا و به رفقاى او.
نوكرى دولت آمريكا (3) 
خود من در عكسى كه در روزنامه انداخته بودند كه باز هم هر وقت من فكر مى كنم تاثرمهست كه وقتى كه رفته بود محمدرضا در امريكا، زمانى بود كه جانسون رئيس جمهورىبود، عكسى كه انداخته بودند من ديدم كه جانسون ايستاده بود و در سر جاى خودشايستاده بود و عينكش را اينطور دست گرفته بود و چپ به جاى ديگر نگاه مى كرد، حتىتو روى او نگاه نمى كرد و اين مثل يك آدم بنده اى درمقابل او ايستاده بود. در مقابل آنها اينطور بودند.(697)
نوكرى دولت آمريكا (4) 
آقاى كارتر كه مايل نيست ، با هر قيمتى هست نمى گذارد كه شاه بيايد، حق دارد، اگرشايد من هم بودم همين كار را مى كردم براى اينكه يك كسى كه كليد جرمش را شاه مىتواند باز كند، چطور بگذارد بيايد اينجا؟ كليد جرم اين ، جرم هاى اين و خيانت ها و جنايتهايى كه به ملت ما كردند دست اوست ، اگر چنانچه او بيايد اينجا و از او بپرسند و -عرض بكنم كه - در بازپرسى بخواهد جواب بدهد، او هم آن مجرم اصلى را خواهد گفت ،قبلا هم گفته است ، قبلاهم خود همين آقاى محمدرضا گفته است كه اينها مى فرستادند وتعيين مى كردند وكلا را، آن ليستش را به ما مى دادند، وقتى ليست را به ما مى دادند ماتعيين مى كرديم همان ها را.(698)
نوكرى دولت آمريكا (5) 
بر همه روشن است كه محمدرضا پهلوى ما را از هر جهت وابسته به امريكا كرده بود، چهاز نظر اقتصادى و سياسى و چه از نظر فرهنگى و نظامى و چه از نظر معنوى و خصلتهاى انسانى و اگر مهلت مى يافت ، به اسلام ضربه جبران ناپذير مى زد. همه مى دانندكه دست او و پدرش به خون بزرگ و كوچك اين مرز و بوم آغشته است .(699)
نوكرى دولت آمريكا (6) 
من باز اين ناراحتى كه برايم پيدا شد در ملاقاتى كه محمدرضا با يكى از رئيسجمهورهاى آمريكا بود، گمان مى كنم نيكسون (700) بود، من آن تلخى در ذائقه ام بازمثل اينكه هست كه مى ديدم كه اين آدمى كه وقتى كه در ايران است با مردم رفتار مى كند،آنطور سركوب مى كنند مردم را، آنجا جلوى ميز آن رئيس جمهور ايستاده بود و او عينكش رابرداشته بود و به او نگاه نمى كرد، از اين طرف نگاه مى كرد و اينمثل يك بچه مكتبى ، آنوقت من تشبيهش كردم به يك بچه مكتبى هاى زمان سابق كهمقابل معلمشان كه خيلى از او مى ترسيدند و وحشت داشتند، يك همچو صحنه اى بود و مناينقدر ناراحت شدم كه تلخى اش الان هم وقتى فكر مى كنم در ذائقه ام هست كه ما مبتلاى بهچه وضعى بوديم .(701) نوكرى دولت آمريكا (7) 
زمان محمدرضا از ضعف اين بدبخت استفاده مى كردند. يك كلمه مى گفتند اين خاضع بود.نمى خواستند بيايند بريزند چى بكنند اما همچو ترسانده بود نشان كه اگر ما يك كلمهراجع به امريكا بگوئيم ، كذا و كذا مى شود.(702) (703)
حمايت از اسرائيل (1) 
من مى دانم درجه داران با وجدان راضى به اين جنايات و وحشيگرى ها نيستند، من ازفشارهايى كه بر آنها وارد مى شود مطلع و متاسفم ، من براى نجات اسلام و ايران بهآنها دست برادرى مى دهم ، من مى دانم قلب آنها از تسليم در برابراسرائيل مضطرب است و راضى نمى شوند ايران در زير چكمه يهودپايمال شود مضطرب است و راضى نمى شود ايران در زير چكمه يهودپايمال شودمن به سران ممالك اسلامى و دول عربى و غير عربى اعلام مى كنم : علمااسلام و زعماى دين و ملت ديندار ايران و ارتش نجيب بادول اسلامى برادر است و در منافع و مضار همدوش ‍ آنهاست و از پيمان بااسرائيل دشمن اسلام و دشمن ايران متنفر و منزجر است ، اينجانب اين مطلب را به صراحتگفتم ، بگذار عمال اسرائيلى به زندگى من خاتمه دهند.(704)
حمايت از اسرائيل (2) 
اسرائيل نمى خواهد در اين مملكت دانشمند باشد،اسرائيل نمى خواهد در اين مملكت قرآن باشد،اسرائيل نمى خواهد در اين مملكت علماى دين باشند،اسرائيل نمى خواهد در اين مملكت احكام اسلام باشد،اسرائيل به دست عمال سياه خود مدرسه را كوبيد ما را مى كوبند، شما ملت را مى كوبند،مى خواهد اقتصاد شما را قبضه كنند، مى خواهند زراعت و تجارت شما را از بين ببرند، مىخواهند در اين مملكت داراى ثروتى باشند، ثروت ها را تصاحب كنند به دستعمال خود، اين چيزهائى كه مانع هستند، چيزهايى كه سد راه هستند، سدها را بشكند، قرآنسد راه است بايد شكسته شود، روحانيت سد راه است بايد شكسته شود، مدرسه قيضيهسد راه است بايد خراب شود، طلاب علوم دينيه ممكن است بعدها سد راه شوند بايد از پشتبام بيافتند، بايد سر و دست آنها شكسته شود براى اينكهاسرائيل به منافع خودش برسد، دولت ما به تبعيتاسرائيل ما را اهانت مى كند.(705)
حمايت از اسرائيل (3) 
روابط ما بين شاه و اسرائيل چيست كه سازمان امنيت مى گويد ازاسرائيل حرف نزنيد، از شاه هم حرف نزنيد، اين دو تا تناسبشان چيست ؟ مگر شاهاسرائيلى است ؟ به نظر سازمان امنيت شاه يهودى است ؟ اين طور كه نيست ، ايشان ميگويدمسلمانم ، اين كه ادعاى اسلام مى كند به حسب ظواهرش ربط مابيناسرائيل اين ممكن است سرى در كار باشد، ممكن است معنايى كه مى گويند كه سازمان هامى خواهند آن را از بين ببرند، شايد راست باشد، احتمالش را نمى دهى تو؟ يك علاجىبكن اگر احتمال مى دهى ، يك جورى اين مطالب را برسانيد به اين آقا شايد بيداربشود.(706)
حمايت از اسرائيل (4) 
شما انقلاب سفيد به پا كرديد؟ كدام انقلاب سفيد را كردى آقا؟ چرا مردم رااغفال مى كنيد؟ چرا نشر اكاذيب مى كنيد؟ چرا اغفال مى كنى ملت را؟ واللهاسرائيل به درد تو نمى خورد، قرآن به دردت مى خورد.
امروز به من اطلاع دادند كه بعضى از اهل منبر را برده اند در سازمان امنيت و گفته شماسه چيز را كار نداشته باشيد، ديگر هر چى مى خواهيد بگوييد، يكى شاه را كار نداشتهباشيد، يكى هم اسرائيل را كار نداشته باشيد، يكى هم نگوئيد دين در خطر است ، اينسه تا امر را كار نداشته باشيد، هر چى مى خواهيد بگوئيد خوب اگر اين سه تا امر راما كنار بگذاريم ، ديگر چى بگوئيم ؟ ما هر چى گرفتارى داريم از اين سه تا هست ،تمام گرفتارى ما آقا اينها خودشان مى گويند من كه نمى گويم به هر كه مراجعه مىكنى مى گويد شاه گفته ، شاه گفته مدرسه فيضيه را خراب كنيد، شاه گفته اينها رابكشيد آن مرد(707) كه آمد در مدرسه فيضيه حالا اسمش را نمى برم ، آن وقت كهدستور دادم گوش هايش را ببرند، آن وقت اسمش را مى برم آمد در مدرسه فيضيه فرمانداد، سوت كشيد، تمام مستفر شدند در گوشه اى ، گفت متنظر چى هستيد، بريزيد تمامحجرات را غارت كنيد، تمام را ازبين ببريد، گفت حمله كن ، حمله كردند از ايشان مىپرسى ، آقا چرا اين كار را كرديد؟ مى گويد اعليحضرت فرموده اينها دشمناعليحضرت هستند؟ اسرائيل دوست اعليحضرت است ؟ اينها دشمن اعليحضرت هستند؟اسرائيل مملكت را به باد مى برد، اسرائيل سلطنت را مى برد،عمال اسرائيل ، آقا يك چيزهائى ، يك حقايقى در كار است (من باز سرم دارد درد مى گيرد)يك حقايقى در كار است .(708)
حمايت از اسرائيل (5) 
مى خواهند ما را با اين نقشه مشئوم ، منفور جامعه كنند، تا با صبر و راحت ، تبعيت از اربابها كنند، كاش تبعيت از ارباب بود، مى خواهند ازاسرائيل تبعيت كنند. ... ما با فسادها مخالفت داريم . ما مى گوييم شما برنامه هاىاصلاحى تان را اسرائيل برايتان درست مى كند، ملتاسرائيل . شما وقتى برنامه هم مى خواهيد درست كنيد دستتان را پيشاسرائيل دراز مى كنيد، شما كارشناس نظامى ازاسرائيل به اين مملكت مى آوريد. شما محصلين را از اينجا بهاسرائيل مى فرستيد. اى كاش به جاهاى ديگر مى فرستادند، اى كاش به انگلستان مىفرستادند، به امريكا مى فرستادند، به اسرائيل مى فرستند، ما با اينها مخالفيم .
ما مى گوييم آقا جميع ممالك اسلامى در يك طرفمقابل كفر و اسرائيل صف كشيده اند، شما و دولت تركيه هم در يك طرف و بااسرائيل موافق . ما مى گوييم اين كار صلاح نيست . آقا اين قدر با عواطفملل مخالفت نكنيد والله مضر است . تمام مسلمين يك طرف ، مملكت ايران هم يك طرف ؟ آن وقتملت ايران آلوده مى شود، آن وقت برادرهاى سنى ماخيال مى كنند كه شيعه ها يهودى پرستند!...
آقا بياييد بنشينيد ببينيم كجاى اين ارتجاع است . شما كه بهقول خودتان مملكت سابقه دار دو هزار و پانصد ساله داريد، و هى مى نازيد بهاستخوانهاى پوسيده اى كه رفته اند و از بين رفته اند و درمقابل اسلام مى خواهيد استخوانها را از زير خاك درآوريد، شمايى كه اينقدر مى نازيد بهاستخوانهاى پوسيده و ملت سابقه دار كذا و كذا، حالا آخر عمرى آمده ايد بااسرائيل هم پيوند در مقابل احكام اسلام در مقابل مسلمين ؟ ما وقتى مى گوييم بااسرائيل چيز نشويد، حالا ما پيوند كرديم با كذا و (جوجو) آمده چى چى آورده ؟ تف براين منطق سياه باد رويتان ... .
اين مملكت مترقى است كه الآن نسبت به هر چيزش به خارج احتياج دارد؟ ازاسرائيل كارشناس مى آورد، اى واى ، به اسرائيل مى فرستد كه ياد بگيرند، شهرداريهااز قم امسال رفته اند، از قم اشخاصى رفته اند، يعنى آنها را فرستاده اند، فرستادهاند كه بروند در آنجا چيز ياد بگيرند، از آنها بايد تقلب ياد بگيرند، از آنها بايدخدعه و فريب ياد بگيرند، چه چيز مى خواهند ياد بگيرند؟ ما مى گوييم اينها رافرستادن به اين مراكز، جز فساد چيزى ندارد و شما بعد تجزيه كنيد ببينيد بعد از ده ،بيست سال ، بعد از ده ، بيست ، سى سال ديگر چه نتيجه اى خواهد داد! اينها را بفرستيداگر شما جز فساد چيز ديگرى ديديد؟
حمايت از اسرائيل (6) 
الان كه من اينجا نشسته ام و براى شما صحبت مى كنم ، مزارع بسيار خوب ايران بسياريشدر دست اسرائيل است از ايلام به من نوشته اند كه مزارع خوب اينجا را داده انداسرائيل چغندر بكارند تابلويى زدند به كنار جاده كه مزرعه نمونه ايران واسرائيل اين آقايانى كه اسرائيل را مى گويند ما كنار زديم روزنامهاسرائيل كه براى من آمده است نوشته بود اينكه سفيراسرائيل در ايران ، در تهران آقايان مى گويند كه ما كارى نداريم بهاسرائيل در دو روز پيش از اين ، سه روز پيش از اين ، در شانزده شهريور در تهران ،دروازه دولت يك بساطى يهوديها درست كردند، چهارصد، پانصد نفر يهودى دزد دور همجمع شده اند و خلاصه حرفشان اين بوده كه شعارى براى يكى داده اند، يك فحشى بهيكى داده اند، آن وقت نوشته اند به اينكه مجدمال يهود است ، يهود برگزيده خداست ، ما ملتى هستيم كه بايد حكومت بكنيم ، نمى دانمچه بكنيم ، كذا، ما با ديكتاتورى مخالفيم ، ما با هيتلرى مخالفيم ، ماكذا، كذا اينها نطقهايشان بوده است ، آقايان به مرئى و منظر اين دولت ما، اين جمعيت مى آيند آنجا و اينحرف ها را مى زنند خوب اگر ديكتاتورى موقوف است و مخالف است كه اين خوب جلوىاين را بگير ديگر، اين كلمه را نگذار بگويد تمام حرف براى اينكه بگويند چه كذا ويكى ديگر را فحش بدهند عيب است از يك مملكتى اتكاء به يهود، اين حرفى كه ما مى زنيمخيلى حرف بدى است ؟ البته تلخ است به ذائقه ها، تلخ است به ذائقه شما لكنبدبختى يك مملكت اسلامى است ، بدبختى يك مسلمينى است كه اتكا پيدا بكنند يا ارتباطپيدا بكنند، يا پيمان ببندند با يك دولتى كه الان دشمن اسلام است و درمقابل اسلام اين اسلام ايستاده است و غصب كرده است فلسطين را.(709)
حمايت از اسرائيل (7) 
حبس هاى بدون مجوز قانونى و شرعى انتقامى است كه رژيم دست نشانده استعمار از اسلامو هواداران آن مى گيرد، شما بايد به سربازخانه ها برويد، مدارس دينى بايد هتك شودو حبس و تبعيد و اعدام به مجرد اتهام بايد واقع گردد تا راه براى اجانب چپ و راست واذناب آنها از قبيل اسرائيل هر چه بيشتر باز شود!...(رژيم شاه ) ماءمور است مقدساتكشور را به دست اسرائيل و مربيان آن دهد.(710)
حمايت از اسرائيل (8) 
اين مرديكه (711) اسرائيل را از بيست سال پيش از اين شناخت ، هماناوايل هم ما قم بوديم كه اين اسرائيل را شناخت به رسميت درمقابل همه مسلمين ، در مقابل قرآن ، يك دولت كفر و آن هم كفر يهود، اين را به رسميت شناخت، اولش درست اسم نمى بردند و چه ، بعدش هم خوب ، اسم بردند از آناول اين آدم نوكر بود بعدها خودش اظهار كرد، اين ازاول مساله اينطور بود اسرائيل را از آن اول به رسميت شناخت درمقابل قرآن ، در مقابل اسلام ، در مقابل حكومت هاى اسلام ، درمقابل مسلمين .(712)
حمايت از اسرائيل (9) 
با اسم ملى كردن جنگل ها، ملى كردن مراتع ، ملى كردن آب ها، ملى كردن رودخانهاها، آبهاى زيرزمينى ، تمام جاهاى خوب را به شركت بزرگ امريكايى يا صهيونيستى ياانگليسى دادند...
دشت عمران كه اطراف قزوين است مى گويند بهترين جاست از براى زراعت ، تمام مردمآنجا را از آنجا كوچ دادند و آوردند بيرون ، دادند دست يهودى ها، به اروپا، دادند دستآنها، آنها الان دارند آنجا استفاده مى كنند، شركت هاى امريكايى و صهيونيستى دارند درآنجا بهره بردارى مى كنند و اين زمين هايى كه بهترين زمين هاست از براى كشت و زرع دردست آنهاست .(713)
حمايت از اسرائيل (10) 
سؤ ال : در سال 1948 فلسطين غصب شد و با همكارى دولت هاى بزرگ استعمارى ،خواب صهيونيستى تحقق يافت . اين فاجعه بر مردم ايران تاثيرى در آن زمان گذاشت وچه عكس العملى داشت ؟
جواب : بحق بايد گفت كه غصب فلسطين به دستاسرائيل متجاوز و با همكارى دولت هاى بزرگ استعمارى ، براى همه مسلمين و نيز براىمسلمانان ايران فاجعه بود، فاجعه اى بسيار دردناك : و بايد گفت متجاوز اصلى در اينفاجعه همان دولت هاى استعمارى آن زمان بودند كه اين توطئه را عليه مسلمين در اينمنطقه طرح ريزى كردند. كشورهاى اسلامى از دست ابرقدرت ها مصيبت هاى زيادى ديده اندو اين هم يكى از مصايب بزرگ بود، منتها به دست صهيونيست ها. ملت ايران (نه شاه ودولت او) به دليل احساس عميق اسلامى خود از دست رفتن فلسطين را به مثابه از دسترفتن پاره اى از پيكر خود مى دانست و به هميندليل هميشه على رغم همكارى شاه و دولتهاى دست نشانده او بااسرائيل ، عميق ترين احساسات پاك خود را نثار مبارزين فلسطينى كرده است . من بيش ازپانزده سال است كه مكرر به همكارى شاه و دولت او بااسرائيل اعتراض كرده ام و چه بسيار از ايرانيان ، از روحانى و غير روحانى بهدليل اعتراض به تجاوز اسرائيل به زندان رفته اند و شكنجه ديده اند. و ما هميشه بهعنوان يك وظيفه اسلامى تا حد امكان از فلسطين دفاع كرده ايم و به خواست خدا هميشه دركنار ساير مسلمين به اين وظيفه الهى عمل خواهيم كرد.(714)
حمايت از اسرائيل (11) 
از قرارى كه بعضى از علماء قم رفتند به آبادان و آنجا بررسى كردند، اين ششصدهزار بشكه اى كه خارج مى شود، آنطور گفته شده است كه اينها بهاسرائيل فرستاده مى شود يك مقدار از اينها اعتصاب نكردند و ششصد هزار بشكه درمقابل ده ميليونى كه پيشتر مى گويند يا نه ميليونى كه خارج مى شده ، اين خارج مىشود آنها را بازى دادند به اينكه اين براى اداره خود مملكت است ، اين براى خودمان است ،آن بيچاره ها هم مشغول شده اند، حالا معلوم شده است (از قرارى كه مى گويند) كه اين بهاسرائيل مى رود اگر ما بگوئيم كه جايز نيست - براينكه - براين مردمى كه اعتصابديگران را به آن اعتنا نكردند و گول خوردند از دولت به اينكه نفت را براى داخله مىخواهيم و اگر اينها فهميدند كه اين نفت را براىاسرائيل دشمن قرآن و اسلام مى خواهند، حرام است اعتصاب نكنند، پيش خدا مواخذند، پيشملت مواخدند اينها، تمامشان بايد اعتصاب كنند تا يك قطره نفت بيرون نيايد ملت ايرانحاضر است كه سرما بخورد و نفتش را اسرائيل نبرد كه دارد اسلام را به هم مى زند، داردمسلمين را اينقدر مى كشد.(715) (716)
بخش دوم : دوره رضاخان ، فصل نهم : طلوع انقلاب 
لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى (1) 
ديديم كه از اولى كه اين دولت (717) بيسواد و بى حيثيت روى كار آمد، ازاول هدف ، اسلام را قرار داد، در روزنامه ها با قلم درشت نوشتند كه بانوان را حق دخالتدر انتخابات داده اند لكن شيطنت بود، براى انعكاس نظر عامه مردم به آن موضوع بودكه نظرشان به الغاى اسلام و الغاى قرآن ، درست نيفتد و لهذا در اولى كه اينجا مامتوجه شديم و اجتماع شد و آقايان مجتمع شدند با هم براى علاج كار، توجه ما در دفعهاول منعطف شد به همان قضيه ، بعد كه مطالعه كرديم ، ديديم آقا قضيه ، قضيه بانواننيست ، اين يك امر كوچكى است ، قضيه معارضه با اسلام است . منتخب و منتخب ، مسلمان لازمنيست باشد، حلف به قرآن لازم نيست باشد، قرآن را مى خواهيم چه كنيم ؟! بعد كهمصادف شدند با تودهنى از ملت مسلم ، تعبير كردند حرفشان را به اينكه خير مراد ما ازكتاب آسمانى قرآن است ما هم از آنها پذيرفتيم به حسب ظواهر شرع لكن به مجرد اينكهاينها يك چند نفر عمله را دور خودشان ديدند و يك زنده باد و مرده باد را ديدند، باز همانمسائل خبيثشان را از سر گرفتند، همان مطلبى را كهابطال كرده بودند دوباره از سر گرفتند، دوباره تساوى حقوق من جميع الجهات تساوىحقوق من جميع الجهات پايمال كردن چند تا حكم ضرورى اسلام است ، نفى كردن چند تاحكم صريح قرآن است . بعدش ‍ باز ديدند كه مصادف شد با يك ناراحتى ها و يك حرف هاو يك چيزهايى ، حاشا كردند، وزيرشان يك جا حاشا كرد، اميرشان يك جا حاشا كرد.
در روزنامه ها به صراحت لهجه نوشتند كه بردن بانوان به سربازى ، تصويبش دردست تنظيم است لكن بعد از آنكه ديدند كه خيلى فضاحت بار آمد، مردم ناراحت شدند، هماننوكرهاى ارباب به حسب واقع هم ناراحت شدند، وقتى ديدند ناراحت شدند، گفتند اكاذيباست . پرونده سازى خواستند بكنند، پرونده سازى هاى بچگانه ، مضحك بكنند.(718)
لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى (2) 
بسم الله الرحمن الرحيم
حضور مبارك اعليحضرت همايونى
پس از اهداى تحيت و دعا به طورى كه در روزنامه ها منتشر است ، دولت در انجمنهاىايالتى و ولايتى ، اسلام را در راءى دهندگان و منتخبين شرط نكرده و به زنها حق راءىداده است و اين امر موجب نگرانى علماى اعلام و ساير طبقات مسلمين است . بر خاطر همايونىمكشوف است كه صلاح مملكت در حفظ احكام دين مبين اسلام و آرامش قلوب است . مستدعى استامر فرماييد مطالبى را كه مخالف ديانت مقدسه و مذهب رسمى مملكت است ، از برنامه هاىدولتى و حزبى حذف نمايند تا موجب دعاگويى ملت مسلمان شود.
لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى (3) 
بسم الله الرحمن الرحيم
تهران - جناب آقاى اسدالله علم نخست وزير ايران !
در تعطيل طولانى مجلسين ديده مى شود كه دولت اقداماتى را در نظر دارد كه مخالفشرع اقدس و مباين صريح قانون اساسى است .، مطمئن باشيد تخلف از قوانين اسلام وقانون اساسى و قوانين موضوعه مجلس ‍ شورا براى شخص جناب عالى و دولت ايجادمسووليت شديد در پيشگاه مقدس خداوند قادر و قاهر و نزد ملت مسلمان و قانون خواهد كرد.ورود زن ها به مجلسين و انجمن هاى ايالتى و ولايتى و شهردارى مخالف قوانين محكماسلام كه تشخيص آن به نص قانون اساسى ،محول به علماى اعلام و مراجع فتواست و براى ديگران حق دخالت نيست و فقهاى اسلام ومراجع مسلمين به حرمت آن فتوا داده و مى دهند، در اين صورت حق راى دادن به زن ها وانتخاب آنها در همه مراحل ، مخالف نص ‍ اصل دوم از متمم قانون اساسى است و نيز قانونمجلس شورا مصوب و موشح ربيع الثانى 1325 قمرى حق انتخاب شدن و انتخاب كردنرا در انجمن هاى ايالتى و ولايتى و شهردارى از زن ها سلب كرده است ، مراجعه كنيد بهمواد هفت و نه قانون انجمن هاى ايالتى و ولايتى و پانزده و هفده قانون انجمن بلديه (شهردارى ). در اين صورت چنين حقى به آنها دادن ، تخلف از قانون است و نيز الغاىشرط اسلام در انتخاب كننده و انتخاب شونده كه در قانون مذكور قيد كرده وتبديل قسم به قرآن مجيد را به كتاب آسمانى ، تخلف از قانون مذكور است و خطرهاىبزرگى براى اسلام و استقلال مملكت دارد كه يا غفلتا يا خداى نخواسته عمدا اقدام بهاين امر شده است . اكنون كه اعليحضرت در خواست علماى اعلام را به دولت ارجاع فرمودهاند و مسووليت به دولت شما متوجه است ، انتظار ميرود به تبعيت از قوانين محكم اسلام وقوانين مملكتى ، اصلاح اين امر را به اسرع وقت نماييد و مراقبت كنيد كه نظاير آن تكرارنشود و اگر ابهامى در نظر جناب عالى است ، مشرف به آستانه قم شويد تا هرگونهابهامى حضورا رفع شود و مطالبى كه به صلاح مملكت است و نوشتنى نيست تذكر داده. شود در خاتمه يادآور مى شود كه علماى اعلام ايران و اعتاب مقدسه و ساير مسلمين درامور مخالفه با شرع مطاع ساكت نخواهند ماند و بهحول و قوه خداوند تعالى امور مخالفه بااسلام رسميت نخواهد پيدا كرد.
روح الله الموسوى الخمينى (719)
لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى (4) 
تهران جناب آقاى اسدالله علم
عطف به تلگراف سابق اشعار مى دارد، معلوم مى شود شما بنا نداريد به نصيحت علماىاسلام كه ناصح ملت و مشفق امتند توجه كنيد و گمان كرديد ممكن است درمقابل قرآن كريم و قانون اساسى و احساسات عمومى قيام كرد علماى اعلام قم و نجفاشرف و ساير بلاد، تذكر دادند كه تصويبنامه غير قانونى شما بر خلاف شريعتاسلام و بر خلاف قانون اساسى و قوانين مجلس است ، اگر گمان كرديد مى شود بازور چند روزه ، قرآن كريم رادر عرض اوستاى زردشت وانجيل و بعض كتب ضاله قرارداد و به خيال از رسميت انداختن قران كريم تنها كتاببزرگ آسمانى چند صد ميليون مسلم جهان افتاده ايد و كهنه پرستى را مى خواهيد تجديدكنيد، بسيار در اشتباه هستيد، اگر گمان كرديد با تصويبنامه غلط و مخالف قانوناساسى مى شود پايه هاى قانون اساسى را كه ضامن مليت واستقلال مملكت است ، سست كرد و راه را براى دشمنان خائن به اسلام و ايران باز كرد،بسيار در خطا هستيد اينجانب مجددا به شما نصيحت مى كنم كه به اطاعت خداوندمتعال و قانون اساسى گردن نهيد و از عواقب و خيمه تخلف از قرآن و احكام علماى ملت وزعماى مسلمين و تخلف از قانون بترسيد و بدون موجب ، مملكت را به خطر نياندازيد والاعلماى اسلام درباره شما از اظهار عقيده خوددارى نخواهند كرد.
والسلام على من اتبع الهدى
روح الله الموسوى الخمينى (720)
لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى (5) 
بسم الله الرحمن الرحيم
حضور مبارك اعليحضرت همايونى
تلگراف مبنى بر آنكه اعليحضرت بيش از هر كس در حفظ شعاير مذهبى كوشا هستند وتلگراف اين جانب را براى دولت ارسال داشتند و توفيق اين جانب را در ترويج مقرراتاسلامى و هدايت عوام خواستار شدند، موجب تشكرگرديد. البته ملت مسلمان ايران ازاعليحضرت همين انتظار را دارند. فرموده اعليحضرت موافق است با آنچه از پيغمبر اسلام- صلى الله عليه واله - به ما رسيده ( اذاظهرت البدع فى امتى فليظهر العالم علمهفمن لم يفعل فعليه لعنه الله )(721) البتهشغل روحانى ، ارشاد و هدايت ملت است . معالاسف با آنكه به آقاى اسدالله علم در اينبدعتى كه مى خواهد در اسلام بگذارد تنبه دادم و مفاسدش را گوشزد كردم ، ايشان نهبه امر خداوند قاهر گردن نهادند و نه به قانون اساسى و قانون مجلس ‍ اعتنا نمودند ونه امر ملوكانه را اطاعت كردند و نه به نصيحت علماى اسلام توجه نمودند و نه بهخواست ملت مسلمان كه طومارها و تلگرافات و مكاتيب بسيار آنها از اقطار كشور نزد اينجانب و علماى اعلام قم و تهران موجود است وقعى گذاشتند و نه به اجتماعات انبوه قم وتهران و ساير شهرستان ها و ارشاد مفيد خطباى اسلام احترامىقائل شدند. آقاى علم از نشر افكار عمومى در مطبوعات و انعكاس تلگرافات مسلمين واظهار تظلم آنها به اعليحضرت و علماى ملت جلوگيرى كرده و مى كند و بر خلاف قانوناساسى مطبوعات كشور را مختنق كرده و به وسيله مامورين در اطراف مملكت ، ملت مسلمان راكه مى خواهند عرض ‍ حال خود را به اعليحضرت و علماى ملت برسانند، ارعاب و تهديدمى كند. آقاى علم تخلف خود را از قانون اسلام و قانون اساسى اعلام و برملا نموده .آقاى اسدالله علم گمان كرده با تبديل كردن قسم به قرآن مجيد، را به كتاب آسمانىممكن است قرآن كريم را از رسميت انداخت ( اوستا) (انجيل ) و بعض كتب ضاله را قرين آن يا به جاى آن قرار داد اين شخص تخلف از قانوناساسى را به بهانه الزامات بين المللى شعار خود دانسته با آنكه الزامات بين المللىمربوط به مذهب و قانون اساسى نيست . تشبث به الزامات بين المللى براى سركوبىقرآن كريم و اسلام و قانون اساسى و ملت جرم بزرگ و ذنب لايغفر است . اين جانب بهحكم خيرخواهى براى ملت اسلام ، اعليحضرت را متوجه مى كنم به اينكه اطمينان نفرماييدبه عناصرى كه با چاپلوسى و اظهار چاكرى و خانه زادى مى خواهند تمام كارهاى خلافدين و قانون را كرده و به اعليحضرت نسبت دهند و قانون اساسى را كه ضامن اساسىمليت و سلطنت است ، با تصويبنامه هاى خائن انه و غلط از اعتبار بيندازند تا نقشه هاىشوم دشمنان اسلام و ملت را عملى كنند. انتظار ملت مسلمان آن است كه با امر اكيد آقاى علمرا ملزم فرماييد از قانون اسلام و قانون اساسى تبعيت كند و از جسارتى كه به ساحتمقدس قرآن كريم نموده استغفار نمايد والا ناگزيرم در نامه سرگشاده به اعليحضرتمطالب ديگرى را تذكر دهم . از خداوند تعالىاستقلال ممالك اسلامى و حفظ آنها را از آشوب و انقلاب مسالت نمايم .
روح الله الموسوى الخمينى (722)
لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى (6) 
ما مى خواهيم همانطور كه مردم قلبشان متوجه روحانيين است و با اشاره آنها جمعيت انبوهفراهم مى شود، با دولت هم اينطور باشند از رى نوشتند ما پنج هزار نفر با كفن آمادهايم ، از جاپلق (723) نوشتند ما صدهزار نفريم ، مهياى دستور شماييم ، از لرستاننوشتند طايفه هايى با كفن حاضريم .(724)
لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى (7) 
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت عموم برادران ايمانى ايدهم الله تعالى
با كمال توقير معروض ميدارد پس از اهداى سلام و تحيت ، از احساسات پاك و عواطف عموممسلمانان در اين امر حياتى كه براى همه پيشامد كرده بود تشكر مى كنم و توفيق وسلامت و تاييد همه را از خداوند تعالى خواستارم الحق در اين نهضت اسلامى ، خود را درپيشگاه مقدس ‍ خداوند تعالى سربلند و در نزد حضرت ولى عصر و سلطان دهرعجل الله تعالى فرجه روسفيد نموديد دست تواناى خداوند تعالى با شماست اميد است ازثمرات اين نهضت دينى در دنيا و آخرت بهره مند شويد قيام عمومى دينى شما موجب عبرتبراى اجانب گرديد، ليكن لازم است متذكر شوم كه مسلمين بايد بيش از پيش بيدار وهوشيار بوده ، مراقب اوضاع خود و مصالح اسلام باشند و صفوف خود را فشرده تر كنندكه اگر خداى نخواسته دست هاى ناپاكى به سوى مقدسات آنها دراز شود، قطع كنند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى (725)
لايحه انجمنهاى ايالتى و ولايتى (8) 
بسم الله الرحمن الرحيم
به نظر اينجانب مصاحبه آقاى نخست وزير به هيچ وجه ارزش قانونى نداشت و نظراينجانب را تامين ننمود زيرا چيزى كه در هيات دولت به صورت تصويبنامه در آمد،مصاحبه و درج در مطبوعات تاثيرى در آن ندارد و آن تصويبنامه بر فرض قانونىبودنش به قوت خود باقى است و اما نكاتى كه در تلگراف آقاى نخست وزير بهآقايان علماء اعلام قم بود خيلى جالب است 1- راجع به حلف به كتاب آسمانى مينويسدمراد قرآن مجيد است ، البته ما اين تفسير را از شخص ايشان براى تبرئه خودشان از هتكبه قرآن كريم ، به حكم اسلام پذيرفتيم لكن تفسير ايشان از تصويبنامه به هيچ وجهارزش قانونى ندارد و تصويب كتاب آسمانى به اطلاق خود كهشامل ساير كتب منحرفه و ضاله است ، در نظر آنها به قوت خود باقى است و نقش آقاىنخست وزير اغفال مردم است و همان خطر كه براى قرآن مجيد پيش آمده است به واسطه اينتصويبنامه مخالف شرع و قانون ، به دست خيانتكاران به دين و مملكت به قوت خودباقى است و هيچ مسلمانى نميتواند قرآن مجيد را در معرض خطر ببيند وسهل انگارى كند.
2- آنچه ايشان نوشته اند كه در مجلس اقليتهاى مذهبى به كتاب خودشان قسم يادميكردند، اشتباه است و هيچ گاه كتاب منسوب به زردشت و ساير كتب منحرفه را در مجلسنميآوردند، صورت قسمنامه نيز شاهد است كه تمام وكلا به يك نحو قسم ياد ميكردند.
3- به اينكه نوشته اند در مملكت اسلام انتخاب كننده و انتخاب شونده مسلمان است ، ربطىبه مفاد تصويبنامه ندارد و وعده اصلاح ، الزام آور نيست و به هيچ وجه ارزش قانونىندارد و ما را قانع نميكند و اگر فرضا آقاى علم بنويسد اين سه امر كه در تصويبنامهمذكور است لغو است ، باز ارزش قانونى ندارد زيرا چيزى كه در هيات وزيران تصويبشد، به الغاى آقاى نخست وزير لغو نميشود و به قوت خود باقى است ، بنابراين خطربزرگى كه براى اسلام و استقلال و كيان مملكت به واسطه اين تصويبنامه كه شايدبه دست جاسوسان يهود و صهيونيستها تهيه شده براى نابودىاستقلال و بهم زدن اقتصاد مملكت ، به قوت خود به نظر دولت آقاى علم باقى است ودولت خود را ذيحق ميداند كه به آن عمل كند، هر چند مخالف قانون شرع يا قانون اساسىباشد يا برخلاف احساسات دينى و ملى بيست ميليون جمعيت ايران يا تمام مسلمين باشدزيرا تا در هيات وزيران تجديد نظر به عمل نيايد و اصلاح نشود، به قوت خود باقىاست و اينجانب در تعجب هستم كه چرا آقايان وزرا زير بار اين مسووليت بزرگ قانونىميروند و اقدام به تجديد نظر نميكنند و نميخواهند خود را در نزد ملتهاى بزرگ ، متمدن وملت خود را سربلند كنند خضوع در مقابل مذهب و قانون ، تجديد نظر در تصويبنامه ها وتسليم مذهب و قانون شدن ، علامت شهامت و تمدن است و موافق نزاكت بين المللى است وسرپيچى از قانون و سرسختى در مقابل خواست ملت ، از عادات قرون وسطى و خلافنزاكت است و خوب است وزراء يك مملكت كهنسال حاضر نشوند چنين معرفى شوند و عقبافتادگى و عدم رشد يك ملت بزرگ را ثابت كنند بااعمال خلاف مذهب و قوانين ، منع شديد مطبوعات در تمام كشور، جلوگيرى از انعكاس ايننهضت بزرگ ملى و قانونى بى سابقه يا كم سابقه ، كه يك ملت براى دفاع از مذهب وقانون اساسى قيام نموده و در تمام كشور هماهنگ شده اند، براى يك دولت مدعى تمدن ،ننگ است ، و ما احساس خجلت و سرشكستگى ميكنيم در ميان خبرگزاريها و سفارتخانه هاىخارجى ، و ما ملت ايران را از اين گونه اعمال قرون وسطائى تبرئه ميكنيم و تمام گناهرا از معدودى تطميع شده يا تهديد شده ميدانيم اشخاص شريف به مذهب مقدس خود و بهقانون اساسى احترام ميگذارند و از كارهائى كه براى ملت واستقلال مملكت خطر دارد، اجتناب ميكنند
اينجانب حسب وظيفه شرعيه به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر ميكنم ، قرآن كريم واسلام در معرض خطر است استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهيونيستهاست كهدر ايران به حزب بهائى ظاهر شدند و مدتى نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبارمسلمين ، تمام اقتصاد اين مملكت را با تاييد عمال خود قبضه ميكنند و ملت مسلمان را از هستىدر تمام شوون ساقط ميكنند تلويزيون ايران پايگاه جاسوسى يهود است و دولتها ناظرآن هستند و از آن تاييد ميكنند ملت مسلمان تا رفع اين خطرها نشود، سكوت نميكند و اگركسى سكوت كند در پيشگاه خداوند قاهر، مسوول و در اين عالم محكوم بهزوال است .
4- آنچه آقاى نخست وزير راجع به انتخاب زن ها تلگراف نموده اند،محل تعجب است ، ميگويند اين انتخاب ، مشابهت انتخاب شهرداريهاست كه دخالت زن ها در آنتصويب شد و اعتراض نشد، اولا انجمن هاى ايالتى و ولايتى قانونمستقل دارد و زن ها در آن قانون مستثنى هستند، آقاى نخست وزير قانون مجلس را نسبت بهخود انجمن هاى ايالتى و ولايتى ناديده گرفته و به مشابه آن تشبث كرده اند و خوباست خود ايشان اين را هم تفسير كنند و ثانيا به طورى كه مطلعين ميگويند، قانونشهردارى ها از مجلس نگذشته و در بعض كميسيون هاى مجلس ‍ وارد شده و فرضا كهگذشته باشد ربطى به انجمن هاى ايالتى ندارد و ثالثا اگر چيزى از مجلس گذشتو مخالف قانون اساسى بود، ارزش قانونى ندارد و اين امر از هر مجلسى بگذرد مطرودو وكلاى آن قابل تعقيب هستند.
5- نوشته اند كه اين موضوع عرفى است ، اگر منظور آن است كه مربوط به حكم شرعنيست ، بسيار عجب است زيرا تمام موضوعات عرفيه در شرع حكم دارد و اين آقايان ازقوانين اسلام اطلاع ندارند و از حقوق اسلامى بيخبرند، حكم اين موضوع عرفى را از علماءاسلام بايد پرسيد.
6- آنچه اخيرا نوشته اند كه اگر حرام ميدانيد بايد به مجلس رجوع كنيد، البته درموقعش به مجلس تذكر خواهند داد لكن بايد به آقاى نخست وزير بگويم هيچ مجلسى وهيچ مقامى نميتواند برخلاف شرع اسلام و مذهب جعفرى ، تصويبى كند يا قانونىبگذراند، رجوع نمائيد به اصل دوم متمم قانون اساسى بحمدالله ملت مسلمان و علماءاسلام زنده و پاينده هستند و هر دست خيانتكارى كه به اساس اسلام و نواميس مسلمين درازشود قطع ميكنند. (والله غالب على امره ).
روح الله الموسوى الخمينى (726)

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation