بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (ره), مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره)   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     FOOTNT02 -
     FOOTNT03 -
     FOOTNT04 -
     IRA00001 -
     IRA00002 -
     IRA00003 -
     IRA00004 -
     IRA00005 -
     IRA00006 -
     IRA00007 -
     IRA00008 -
     IRA00009 -
     IRA00010 -
     IRA00011 -
     IRA00012 -
     IRA00013 -
     IRA00014 -
     IRA00015 -
     IRA00016 -
     IRA00017 -
     IRA00018 -
     IRA00019 -
     IRA00020 -
     IRA00021 -
     IRA00022 -
     IRA00023 -
 

 

 
 

 

next page

fehrest page

back page

حمايت از روحانيون دربارى (1) 
اينها از فقهاى اسلام نيستند و بسيارى از اينها را سازمان امنيت ايران معمم كرده تا دعاكنند، اگر در اعياد و ديگر مراسم نتوانست به زور و جبر ائمه جماعت را وادار كنند كهحضور يابند، از خودشان داشته باشند تا (جل جلاله ) بگويند! اخيرا لقب(جل جلاله ) به او (شاه ) داده اند! اينها فقها نيستند شناخته شده اند، مردم اينها را مىشناسند، در اين روايت است كه از اين اشخاص بر دين بترسيد، اينها دين شما را از بينمى برند. اينها را بايد رسوا كرد، تا اگر آبرو دارند، در بين مردم رسوا شوند. اگراينها در اجتماع ساقط نشوند، امام زمان را ساقط مى كنند، اسلام را ساقط مى كنند.
حمايت از روحانيون دربارى (2) 
نغمه سپاه دين (592) در شرائطى ساز مى شود كه دستگاه جبار هر روز ضربه هاىپيگيرى به پيكره اسلام وارد مى كند و دست جنايتكاراسرائيل را در تمام شوون اقتصادى ، سياسى و نظامى ايران باز گذاشته است بسيارىاز علماء اعلام ، خطباء عظام ، محصلين علوم اسلامى و ملت شريف ايران در زندان ، تبعيد وتحت شكنجه به سر مى برند و جوانان غيور وطنخواه ، اعدام و تيرباران مى شوند و يامقدمات محاكمه و اعدام آنها فراهم مى شود اينحانب به ملت محترم ايران اعلام خطر مى كنمكه اگر خداى نخواسته ايادى اجانب و دشمنان اسلام در اين مقصد شوم و كمرشكن توفيقپيدا كنند، اولا علماء اعلام و وعاظ و مروجين اسلام را كنار زده و ثانيا اسلام و احكام آسمانىآن را محو و نابود مى نمايند خطر اين سپاه ناميمون كه بايد در خدمت استعمار، جميع حقايقاسلام را به نفع آنها توجيه و تاويل كند بزرگترين خطرى است كه مسلمين و در راس ‍آنها علماء اعلام با آن مواجه شده اند آنها در تجربه هاى طولانى خود فهميدند كه علماءمعظم اسلام و وعاظ محترم با مجاهدات پيگير خود ملت ها را به نفع اسلام و قرآن سوق دادههيچ گاه با تهديد و تطميع به نفع دستگاه جبار و اجانب چپاولگر قدمى برنداشته اندو با كمال قدرت پست هاى خود را حفظ كرده و مساجد و مجامع را در خدمت قرآن كريم و اسلامعزيز در دست دارند و اگر چند نفر معمم بى حيثيت و از خدا بى خبر به نفع دستگاه جبارقدمى بردارد، مطرود جامعه علميه و جوامع اسلامى است ، لهذا اين نقشه خطرناك را كشيدهاند تا به خيال باطل خود دست علماء اعلام و مبلغين را كوتاه كرده و اسلام را به وسيلهعمال خود بازيچه قرار دهند و اساس ديانت را برچينند تا به مقصد خود كه قبضه كردنتمام ذخائر كشور است برسند و ملت مسلم را عقب مانده و استعمارزده نگه دارند.
بر كافه علماء اعلام و وعاظ محترم است كه اگر گلايه هائى از هم دارند، ناديده گرفتهو خود را مجهز نموده ، صفوف خود را فشرده تر كرده و در صف واحد در اين امر حياتىچاره جوئى كنند و بر آنان و ساير دانشمندان و علاقه مندان به اسلام واستقلال كشور است كه ملت مسلمان خصوصا ساكنين قراء و قصبات را از اين فكر شيطانىكه با نام فريبنده سپاه دين مى خواهند دين و استقلال كشور راپايمال كنند، آگاه سازند و با هر وسيله ممكن مفاسد اين نغمه شوم را به مردمبرسانند.(593)
تغيير تاريخ اسلامى كشور(1) 
شما ببينيد چه جنايت بزرگى (است ). در تمام جنايتهايى كه اين مرد كرده است ، همهخيانتهايى كه اين مرد كرده است ، از دادن نفت ما به خارج ، از خراب كردن وضع زراعت ما،از خراب كردن فرهنگ ما، از دست دادن حيثيت نظام ما، همه اينها را يك طرف بگذاريد، قضيهتاريخ را يك طرف بگذاريد، تغيير تاريخ اسلام به تاريخ گبرها را شما اگر در يكطرف ترازو بگذاريد، خيانتهاى اين آدم و جنايتهاى اين آدم و همه چيزهاى ديگرى كه ازدست داده ايم ، ما بواسطه اين در يك طرف بگذاريد، اين اهميتش بيشتر است . و گمان نكنيدكه اگر ملت مهلتش داده بود، قدم همين قدم بود، اين همين است كه زرتشتيها - به حسب آنزمانها- زرتشتيها نوشتند به او كه تاكنون كسى پيدا نشده (به شاه نوشتند) تاكنونكسى پيدا نشده است كه به اندازه شما به مذهب ما خدمت بكند، به مذهب زرتشتيها، آتشپرستها خدمت بكند. اين قدم اولش بود كه تاريخ را تغيير داد؛ قدمهاى ديگرى داشت كهبحمدالله ملت توى دهنش زد، حتى تاريخ را هم برگردانيد به نحواول .(594)
تغيير تاريخ اسلامى كشور(2) 
در ايران ما از آن طرف اين آتش پرست هاى اطراف يزد و اين حدود تقويت شدند به طورىكه همين گبرهاى آمريكا به شاه كاغذ نوشتند (به حسب آن چيزى كه در روزنامه بود) و ازايشان تشكر كردند و نوشتند كه (تاكنون كسى پيدا نشده است كه به اندازه شما ازمذهب ما تجليل كند و پشتيبانى كند) خدا خواست كه ملت ما زود بيدار شد، ولو دير بودولى باز زود بيدار شد كه نگذاشت دنبال كند اين آدم اين مقاصدى را كه داشت و گبرهاىآمريكا و ثروتمندان آنها به ايشان خواستندتحميل كنند، يا خودش هم موافق بود والا بيشتر از اينمسائل بود در باب و مطالب خيلى دقيق تر و بيشتر بود.
ابتداى كار اين بود كه بعض آتشكده ها را تقويت كرد و تاريخ اسلام را عوض كرد بهتاريخ گبرها و خدا مى داند كه اين خيانت كه اين به اسلام كرد و اين اهانت كه بهپيغمبر اكرم (ص ) كرد، اين خيلى جنايتش بالاتر از اين كشتارهائى است كه كرده است اينكشتارها را موازنه اگر بكنيم با اين يك كارى كه تغيير تاريخ رسمى اسلام را، نشانهتوحيد را، نشانه انسانيت را اين تبديل كرد به اين تاريخ آتش پرست ها، گبرها، از همهخيانت هائى كه به ما كرده است اين بالاتر است اين حيثيت اسلام را مى خواست از بين ببرد،اين علامت اسلام را مى خواست از بين ببرد قضيه نفت هاى ما را فرستاده و برده و داده بهآنها، اينها امور مادى است ، البته خيانت است و خيانت به يك ملت است كه ذخائر را به اجانببدهد لكن قضيه تغيير تاريخ يك اهانت به حيثيت اسلام است و اين آدم اين كار را كرد واگر اين مشتى كه ملت در دهن اين زد كه ملزم شد به اينكه تاريخ را دوباره برگردانداز آن طرف ، تاريخ اسلام كند و تاريخ گبرها را كنار بگذارد، اگر اين كار نشده بود،دنباله داشت اين مسائل اينها مى خواستند كه اصل ورق را برگردانند به همان زمانقبل از پيغمبراكرم ( ص )، به همان زمان سلاطين گبر متعدى آدمكش قهار و آنطور رفتاركنند و بساط هم همان معنا باشد، (پان ايرانيسم ) ايران بايد همان شوون ايرانيتش را،حفظ بكنيد،( حساب بكنيد، شئون ايرانيت !) شما همه چيزهايتان شاهان باستان بوده است ؟شما ببينيد اينها چه كردند با مردم . يك دسته هم آن مغان وامثال ذالك بودند، ببينيد اينها چه جور رفتار مى كردند با مردم ايران .(595)
تغيير تاريخ اسلامى كشور(3) 
اين خيانتى كه كرده بود راجع به تغيير تاريخ اسلام ، با شرف ترين تاريخ ‌ها،سازنده ترين تاريخ ‌ها، اين تاريخى كه انسان ها را، مستضعفين را بيدار كرد و تمامقلدرهايى كه در آن وقت بودند خاضع كرد و انسان به تمام معنا، با همه ابعاد، هم ابعادمعنوى و هم ابعاد مادى ساخت و اين شخص مى خواست اين شرافت را از ايران سلب كند واصل اسلام را پايكوب كند و تاريخ جاهليت شاهنشاهى را به جاى آن بگذارد و ديديد كهبه واسطه همت مردم ايران همه قشرها قيام كردند و اين مطلب را هم ملزم شد كه از دستبدهد.(596)
بخش دوم : دوره رضاخان ، فصل پنجم : اوضاع اجتماعى 
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (1) 
خيال مى كنيد اين هياهويى را كه در راديو راه مى اندازند راست است ؟! شما خودتان برويداز نزديك ببينيد كه ، مردم با چه وضعى زندگى مى كنند! در هر صدتا، دويست تا، (ده) يك درمانگاه وجود ندارد، براى بيچاره ها و گرسنه ها فكرى نشده است ، مهلت هم نمىدهند كه اسلام آن فكرى را كه براى فقرا كرده عملى كند. اسلاممشكل فقرا را حل كرده و در راءس برنامه خود قرار داده است : (انما الصدقاتللفقراء...) (597) اسلام توجه داشته كه بايداول كار فقرا را اصلاح كرد، كار بيچاره ها را اصلاح نمود، لكن نمى گذارند كه عملىشود.
ملت بيچاره در حال فقر و گرسنگى به سر مى برند و هيئت حاكمه ايران هر روز آن همهماليات را مردم گرفته صرف ولخرجيهاى خود مى كند، طياره فانتوم مى خرد تا نظامياناسرائيل و عمال آن در كشور ما تعليمات نظامى ببينند.اسرائيل - كه اكنون با مسلمانها در حال جنگ است و كسانى كه او را تاءييد كنند، آنان نيزبا مسلمانها در حال جنگ مى باشند - به طورى پر و بالش در مملكت ما باز شدده و بهطورى مورد تاءييد دستگاه حاكمه قرار گرفته كه نظاميان او براى ديدن تعليمات بهكشور ما مى آيند! مملكت ما پايگاه آنها شده ، بازار ما هم دست آنهاست و اگر به همين وضعباشد و مسلمانان به همين سستى بمانند بازار مسلمين را ساقط خواهند كرد.
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (2) 
شما محروميت خودتان را اطلاع داريد. تمام مردم ايران در دوره اين پدر و پسر محرومبودند، محروم از آزادى ، محروم از استقلال جوان ما در همه اطراف ايران در حبس و شكنجهبسر برده اند و محروم از آزادى و استقلال بوده اند علماء ايران محروم از آزادى بوده اند وبسيارى از آنها در تبعيد و حبس بسر برده اند. مردم تهران ، اين محلاتى كه زاغه نشينگفته مى شود يا چادرنشين ، شايد از محل هاى شما محروم تر باشند. اينها در خانه هاىگلى يا زير چادر، هر يك با چندين عائله بسر مى برند،مثل يك سوراخى كه جانورها در آنجا باشند. ايران يك حبسى بود از براى همه اهالىمحترمش و بحمدالله اين حبش شكسته شد و آزادى به شما برگشت واستقلال پيدا كرديد.(598)
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (3) 
در پاريس كه بوديم يك نفر آمد پيش من و از كسىنقل كرد كه او گفته اگر در ايران پنج نفر فاسد بشود اين محمدرضا روى هر پنج نفرانگشت مى گذارد و به طرف خودش جلبشان مى كند. آن اشخاصى كه پاك نيستند و باتزكيه شده ها سر و كار ندارند، نمى روند سراغ اشخاص امين .(599)
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (4) 
اگر ملاحظه كنيد، از همه كارهائى كه در آن زمان انجام مى گرفت در زمان اين پدر وپسر (در زمان پسر شايد بيشتر) در يك معنا مشترك بود و آنكه جوان ها را بكشند به غيرآنطورى كه بايد تربيت بشوند.(600)
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (5) 
جامعه ما در زمان اين طاغوت رو به فساد رفته بود، رو به تباهى رفته بود و مهم اينبود كه جوان هاى ما را، چه جوان هاى مرد و چه جوان هاى زن ، اينها را رو به تباهىكشيدند و در اين پنجاه سال ، تمام تبهكارى بود.(601)
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (6) 
همه مخازن هم از دست مردم گرفته شد و هياهو، به اينكه من مامور خدمت به وطنم هستم وكتاب ماموريت براى وطنم را نوشت و آن همه هياهو راجع به ترقيات ملت و ترقيات اينها،خوب مردم هم مى ديدند كه همه آن غلط است ، همه جاى ايران فقر است ، همه جاى ايرانبيچارگى است ، مردم خانه ندارد مردم هيچى ندارند، آنجائى كه معدن نفت است ، روى اينمعادن همان مردم آنجا نشسته اند و گرسنگى مى خورند، سر و پاى برهنه راه مى روند،گاهى من از آنجا كه يكدفعه كه عبور كردم از همان طرف اهواز اينها، از اين دهات اطراف ،از اين راهى كه ما مى رفتيم و خط قطار عبور مى كرد، از اين اطراف ، اين بچه ها اينسربرهنه ها، اين پابرهنه ها هجوم مى آوردند كه يك چيز بگيرند از ما، آنجائى بود كهمخزن نفتشان زير پايشان بود و داشت مى رفت جاى ديگر.(602)
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (7) 
اگر شما زمان رضاخان را ياد داشته باشيد مى دانيد كه در زمان رضاخان چه كردند بااين ملت ، چه كردند با اين بانوان ما، در زمان محمدرضا هم با فرم ديگرى از او بدتركردند.(603)
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (8) 
اين چشمش را اين جوان وقتى باز مى كرد، به مجله نگاه مى كرد مى ديد كه همه اش يكمسائل جنسى ، به روزنامه نگاه مى كرد، يا فحش به آخوند بود يا فحش - عرض مى كنم- كه به ملا بود يا به اسلام يا به اين چيزها بچه را از كوچكى بزرگش كردند بهضد اسلام ، به ضد وطن به ضدايمان و اگر خداى تبارك و تعالى به اين ملت مظلومترحم نفرموده بود، آن خواب هائى كه اينها ديده بودند، بيشتر از اينمسائل بود شما يكى دو سه تا مساله اش كه در اين آخر واقع شد ازدواج پسر يكسرهنگى به پسر سرهنگ ديگر،(604) ازدواج پسر به پسر، اين يكى از مسائلى بودكه راهش ‍ باز شد، بعدها هم اگر مهلت داده بودند مساله رايج مى شد، چرا كه در بعضىجاهاى ديگر هست فحشاى علنى در خيابان ، در شيراز، اينها خيلى خواب ديده بودند براىما ديگر قضيه دريايش را كه همه آنهائى كه رفته اند، ديده اند- و عرض مى كنم - ياشنيده ايد و قضيه كاباره ها و قضيه ميخانه ها و قضيه قمار بازى ها و اين قضايائىكه سرتاته ايران پر از اين مسائل بود اصلا صحبت از اسلام توى كار نبود.(605)
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (9) 
نمى دانيد در ايران چه بود و چه شد و چه گذشت . ايران چه حالى بود، خيابان هاىايران به چه حالى بود ميكده ها از كتابخانه ها بسيار بيشتر بود و عشرتكده ها هم ومراكز فساد هم و روزنامه و مجلات و سينماها و تئاترها و دانشمندان و همه شان ، همه شانبا هم مخلوط شده بودند و يك كشور شيطانى درست كرده بودند، طاغوتى درست كردهبودند.(606)
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (10) 
اين ملت يك ملت زنده است ، يك ملتى است كه دنيا الان رويش حساب مى كند. اين ايرانىبود كه همسايه هايش هم قبولش نداشتند. اين ايرانى بود كه فقط با لفظ، با لفظآقاى آريامهر يك تبليغاتى برايش مى شد و الا كجا چيز داشت ، همه اش وابستگى ، همهاش خرابى . سرتاسر كشور ما كه ملاحظه بكنيد الا شهرستان ها آن هم تهران عمدتا كهمورد توجه بود و مى خواستند آن هم چون اشراف و اعيان در اينجا هستند، آنها خوش ‍بگذرانند، اين دهات و قصبات و آن جاهاى دورافتاده يك نظر به آن نشد. اين بدبخت هابايد با الاغ از اين ور آن ور بروند مريض هايشان را ببرند بين راه هم بميرند.(607)
فساد و اوضاع نابسامان اجتماعى (11) 
معلوم است ما را در طول تاريخ نه چندان دور خصوصا و در سده اخير از هر پيشرفتىمحروم كرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوى خصوصا مراكز تبليغاتى عليهدستاوردهاى خودى و نيز خود كوچك ديدن ها و يا ناچيز ديدن ها، ما را از هر فعاليتى براىپيشرفت محروم كرد وارد كردن كالاها از هر قماش و سرگرم كردن بانوان و مردانخصوصا طبقه جوان به اقسام اجناس وارداتى ازقبيل ابزار آرايش و تزئينات و تجملات و بازى هاى كودكانه و به مسابقه كشاندنخانواده ها و مصرفى بار آوردن هر چه بيشتر كه خود داستان هاى غم انگيز دارد وسرگرم كردن و به تباهى كشاندن جوان ها كه عضوفعال هستند با فراهم آوردن مراكز فحشاء و عشرتكده ها و ده ها از اين مصائب حساب شدهبراى عقب نگهداشتن كشورهاست .(608)
مهاجرت به شهرها (1) 
اينها به اسم اصلاح ارضى زراعت ايران را به باد دادند يعنى دهقان و رعيت بيچاره رابيچاره كردند كه ديگر نتوانستند اينها بمانند در مزرعه هاى خودشان ، از آنجا كوچكردند و آمدند به تهران و اطراف شهر تهران به وضع بدى زندگى مى كنند، بهوضع بسيار اسفناكى .(609)
مهاجرت به شهرها (2) 
اين رعيت ها و دهقان هاى اين دهستان ها نتوانستند ديگر در دهات بمانند، آنها رو آوردند بهشهرها، دستجمعى راه افتادند الان در اطراف تهران آنطورى كه تفصيلش را براى مننوشته بودند و من حالا نمى توانم يادم بيايد كهتفصيل چيست ، اجمالش اين بود كه قريب بيست ، سى جامحل هاى مختلف در همين خود تهران ، در پايتخت ، پايتخت جايى كه به تمدن بزرگ داردمى رسد، يا دروازه توى آن باز شده است ، در خود اين تهران ده ، بيست جا، بيست ، سى جايا بيشتر (الان نمى توانم من يادم بيايد) محل هائى است كه عائله ها( محله محله است ) اينمحله توى يك گودال خيلى چه جمع شدند اين بيچاره ها، يك چادرى زدند عرض ‍ مى كنم كهبا يك چوبى چيزى ، براى خود يك محفظه اى درست كردند و توى اينجا خودشان و بچههاى كوچكشان ، بزرگشان توى يك چادر زندگى مى كنند.(610)
مهاجرت به شهرها (3) 
خب مردم ريختند، آن زارعين بيچاره اى كه ديگر در آنجا نتوانستند زندگى كنند ريختند بهشهرها، به تهران الان تهران يك محله هاى زيادى ، چندينمحل حدود چهل تاست كه براى من نوشته بودند، محله هاى كوخ نشين ، محله هائى كه خانههاى گلى دارد كه هيچ چيز ندارد و ده نفر عائله در يك چادر كوچكى در اين زمستان سردزندگى بايد بكنند، آب ندارد، بايد آب را از پنجاه ، شصت پله ببرند بالا، لب خيابانبرسند كه گودال منزلشان است ، لب آن خيابان برسند واز آنجا آب را بردارندبياورند از اين پله ها پائين براى بچه هايشان اين چه شد؟ براى اينكه اصلاحاتارضى فرمودند! در اصلاحات ارضى به هم خورد اوضاع دهقان ها، وقتى كه به هم خورداوضاع آنها، چاره نداشتند كه رو بياورند به شهرستان ها، آمدند شهرستان هاو آن شد،وضع بيچاره ها اينطور شد، از آن طرف وضع زراعت ما به هم خورد ايرانى كه مركززراعت بود، شايد آذربايجان ايران بس بود براى ايران ، باقى آن را بايد صادركنند.(611)
مهاجرت به شهرها (4) 
وضع زراعت ما كه يكى از چيزهاى بزرگ مملكت است و اقتصاد مملكت ما بسته به اوست ،اينها به اسم اصلاحات ارضى از بين بردند و الان كشاورزى شما ورشكسته است و شمامحتاجيد به اينكه از خارج همه چيزها را بياوريد و همين طور مراتع ما را از بين بردند وبه غير دادند به اسم ملى ، ملت را از آن محروم كردند و دامدارهاى ما از بين رفتند. ايندامدارها، اين كشاورزها كه در محال خودشان نتوانستند زندگيشان را ادامه بدهند رو بهشهرستان ها آوردند كه اينجا يك كارى پيدا كنند، اينجا هم كارى صحيح نبوده است.(612)
مهاجرت به شهرها (5) 
اصلاحات ارضى كردند با آن بوق و سرنا. اصلاحات ارضى براى ما چه كرد؟ براى مااين زاغه هاى اطراف تهران و اين چپرنشينهاى اطراف تهران و اين حصيرنشينهاى اطرافتهران را درست كرد. براى ما اين را درست كرد كه دستمان را داريم دراز كرديم الان پيشممالك ديگر، ازشان هر چيزى كه خوردنى است از آنها مى خواهيم ، پوشيدنى است هم ازآنها مى خواهيم هر چيز را از آنها مى خواهيم ، كشاورزى ما را بكلى فاسد كردند به اسماينكه مى خواهيم ، از حالا به بعد ديگر ارباب و رعيتى نيست ، دهقان اند اينها! درصورتى كه بعد از عمل ما ديديم كه فوج فوج مردم از آنجا به واسطه فقر و فلاكتحركت كردند به اطراف شهرستانها. هم فساد ايجاد شد و هم بيچارگى و فقر ايجاد شدو هم زراعت از بين رفت و هم بازار براى امريكا درست شد.(613) (614)
نتايج خفت بار انقلاب سفيد (1) 
اين انقلاب ننگين و خونين به اصطلاح سفيد كه در يك روز با تانك ومسلسل پانزده هزار مسلمان را آنطور كه معروف است از پاى درآورد، روزگار ملت راسياهتر ساخت زندگى دهقانان و زارعين اسير را بيشتر تباه كرد اكنون در بسيارى ازشهرستانها و اكثر روستاها درمانگاه ، دكتر و دارو وجود ندارد از مدرسه ، حمام و آبآشاميدنى سالم خبرى نيست و به حسب اعتراف بعضى از مطبوعات در بعضى از دهاتكودكان معصوم را از گرسنگى به چرا مى برند.(615)
نتايج خفت بار انقلاب سفيد (2) 
به اسم پرهياهو و جار و جنجال انقلاب سفيد كه در طليعه آنقتل عام 51 خرداد واقع شد، بايد ملت ايران عقب مانده و فرهنگ قرآن و اسلام مهجور وقوانين نقض شود و فساد و فحشا تا اعماق اين ماتم سرا كه اسمش ايران است كشيده شودتا استعمار نو با خيال راحت به چپاولگرى خود ادامه دهد وعمال بى حيثيت آن بر سر اين گورستان به عيش و عشرت و جمع ثروت پايكوبىكنند.(616)
نتايج خفت بار انقلاب سفيد (3) 
اينها ثمره شوم انقلاب خونين و استعمارى است كه با تبليغات و عوام فريبى ها مىخواهند آن رابه انقلاب سفيد ملقب سازند و آن را انقلاب شاه و ملت بنامند و در اين دههسياهى كه گذشت جز فقر و ذلت و اختناق ، قتل هاى دستجمعى ، تيرباران ها و اعدام هاىغير قانونى و انباشتن زندانها از علما، روحانيون و جوانان ملت اسلام چيزى عايد مردمستمديده ايران نگرديده هتك مقدسات اسلام ، كشتن علما و مردم مسلمان در زير شكنجه ، هجومبه مدرسه فيضيه و دانشگاه ها و كشتار فجيع پانزده خرداد كه (به طور معروف )پانزده هزار قربانى داشت ، از ثمرات ديگر اين انقلاب ننگين است ، مصونيت بخشيدن بهنظاميان آمريكائى و بستگان آنها، خرد كردن حيثيت كشور و بر باد دادناستقلال قضائى و مسلط ساختن غارتگران آمريكا و صهيونيسم بر كليه شوون نظامى ،سياسى ، تجارى ، صنعتى ، زراعى و بازارها از ديگر نتايج شوم اين انقلاب پرافتخاردستگاه جبار مى باشد كه آن همه جشن ها، پايكوبى ها وتبليغات پر سروصدا به راهانداخته ، مبالغ هنگفتى از دسترنج مردم محروم و گرسنه را صرف اين جشن هاى ننگين كردهاست .(617)
نتايج خفت بار انقلاب سفيد (4) 
بايد گفت شاه در اين پيشنهاد غير مشروع به شكست فاحش طرح استعمارى به اصطلاح(انقلاب ششم بهمن ) و برخوردار نبودن آن از پشتيبانى ملت ، اعتراف نموده است كسىكه بيش از ده سال است فرياد مى زند كه ملت ايران موافق با اين انقلاب است و اسم آن راانقلاب شاه و ملت گذاشته ، امروز مردم را به صف هاى مختلف تقسيم كرده و مى خواهد بازور سرنيزه براى خود موافق درست كند اگر اين به اصطلاح انقلاب از شاه و ملت مىباشد، ديگر چه احتياجى به حزب تحميلى است ؟(618)
نتايج خفت بار انقلاب سفيد (5) 
شاه كه در آغاز طرح به اصطلاح (انقلاب سفيد) به دهقانان نويد مى داد كه در سايهاصطلاحات ارضى ، غله مورد نياز كشور در داخل تامين مى شود، اكنون به جاى خجلتزدگى افتخار مى كند كه دو ميليون و نيم تن گندم و چهارصدهزار تن برنج درسال جارى وارد كرده است در صورتى كه مطلعين مى دانند كه يك استان ايرانمثل خراسان ، قدرت تهيه گندم براى تمام كشور را داشت و اين قدرت را (انقلاب سفيدشاه ) سلب كرد... اين شخص باز از انقلاب سفيد دم مى زند، انقلابى كه موجب سيهبختى ملت شده و مى باشد، انقلابى كه جز فلج كردن قواى فعاله ملت اثرى نداشت ،انقلابى كه پس از ده سال خود شاه هم قلابى بودن آن را فاش كرد، انقلابى كه مىخواهد فرهنگ استعمارى را تا دورترين قراء قصبات كشانده و جوانان كشور را آلوده كند،بايد مخالف اين به اصطلاح انقلاب به شكنجه گاه برود و از حقوق اجتماعى محرومشود علماى اسلام و محصلين و رجال دين طبقه دانشگاهى كه با اين نظام پوسيده و دستگاهظلم و جور و با اين انقلاب رسوا مخالفند يا بى وطن ! هستند و بايد به شكنجه گاهبروند و يا از حقوق اجتماعى محروم مى باشند طبقات بازرگان ، زارع و كارگر كه دراين ده سال جز وعده هاى پوچ نديده اند و از اين پس باز وعده بيشترى مى شنوند و بااين انقلاب سياه لعنتى مخالفند، به همان سرنوشت دچار خواهند شد.(619)
نتايج خفت بار انقلاب سفيد (6) 
شما الان هر جا اين انقلاب سفيدى كه ايشان مى گويد، شما هر ماده ازآن راكه مى خواهيدبياوريد و در مجامع انسانى بگذاريد ببينيد كه ايشان چه كرده اند. با اين مملكت با اينبساطى كه درست كرده است .(620)
نتايج خفت بار انقلاب سفيد (7) 
تسلط آمريكا نيست كه اصلاحات ارضى و انقلاب سفيد را آورد در كار؟ اين انقلاب سفيدانقلاب شاه و ملت است ؟! ملتى است را كه خودتان ملت هستند!! به ملت كارى ندارد، شاهشهم به شاه كارى ندارد، انقلاب آمريكا بود يك طرفه . اين انقلاب براى اين بود كه اينمملكت را از اين مقدار زراعتى كه دارد كه به واسطه اين مقدار زراعت استغنايى از مملكت هاىديگر دارد، اين هم از دستش بگيرند. مگر تسلط امريكا بر ما غير از اين است كه منافعىكه ما داريم ، مخازنى را كه ما داريم ، چيزهاى زير زمينى را كه ما داريم روى زمينى را كهما داريم ، اينها سلطه پيدا كنند و ببرند؟(621)
نتايج خفت بار انقلاب سفيد (8) 
هدف شاه از انقلاب ادعائيش وابسته كردن هر چه بيشتر كشور به آمريكا بود و در زمينهاصلاحات ارضى ، آمار واردات ساليانه مواد غذائى ، اين مطلب را به خوبى نشان مىدهد و در روستاها نيز فقر دهقانان به حدى رسيد كه دسته دسته به طرف شهرها هجومبردند تا با زندگى در زاغه اطراف شهر و دستمزد ناچيز كارخانه ها سد جوعكنند.(622)
نتايج خفت بار انقلاب سفيد (9) 
اطلاحات ارضى (623) به اصطلاح خودشان و اين بساطى كه درست كردند و ايشانخودش مى گويد (انقلاب شاه و ملت ، انقلاب سفيد) ايشان كه گويد انقلاب (شاه و ملت)، نه اين انقلاب شاه و ملت نبوده است ، شاه بى اطلاع از اينمسائل بوده است !! خودش كه مى گويد انقلاب شاه و ملت روى كاغذى اين را نوشته اندكه اين را بخوان و اين آنقدر ادراك نمى كند كه بفهمد انقلاب شاه و ملت يعنى شاه همدخالت دارد!! اين همين اين عبارت را مى خواند و نمى داند چه چيز نوشته است روى اينجا!!(به منطق اين آقايى كه مى گويد شاه بى اطلاع بوده است )، از همه امور بى اطلاع استپس اينكه نمى شود كسى باورش بياييد.(624)
نتايج خفت بار انقلاب سفيد (10) 
سؤ ال : در دهه 1960 شاه چيزى به نام (انقلاب سفيد) براى اصلاحات ارضى وتغييرات اجتماعى اعلان كرد. تقاضا داريم حقيقت اين نمايشنامه را بيان نماييد. بخصوصاينكه بعضى از وسايل تبليغاتى مثل (پارى ماچ )(625) اين روزها ادعا مى كنند كهيكى از علل انقلاب رجال دينى ، حسادتشان نسبت به شاه به خاطر اين است كه زمين هاىايشان را مصادره كرده است و نيز به خاطر اجراىاصول (انقلاب سفيد) است .
جواب : شاه پس از سال ها فكر و مشاوره با حاميان خارجى اش طرحى تهيه كرد كه همبتواند ايران را به نفع خود و اربابانش غارت كند و هم بهخيال خام خود، زمينه هر گونه انقلاب داخلى عليه خود را نابود كند. براى توجيهبرنامه هاى ضد ملى خود ابتدا موضوع اصلاحات ارضى را به ميان كشيد، به اين اميدكه دهقانان محروم و فقير ايران را به بهانه صاحب زمين شدن بفريبد و آنان را عليهمخالفين خود بسيج نمايد. البته اوج داستان غم انگيز شاه براى مردم ايران ، اصلاحاتارضى بود، ولى مساله آزادى زنان را هم به اين نقطه اوج به اصطلاح انقلاب خوداضافه كرد و ساير مواد به اصطلاح انقلاب سفيد، هر يك نيز در اين نمايشمبتذل نقش ‍ خاصى ايفا كردند. و اما نتيجه چه شد؟ نتيجه اين كه كشاورز ايرانى كه فقيرو محروم و گرفتار چنگال مالكين بزرگ - كه همه ازقماش خودشان بودند- بود، روز بهروز بر فقرش افزوده شد و سرانجام براى لقمه نانى به شهرها روى آورد. شاهبلافاصله از اين بازار كار ارزان سوء استفاده كرد و به بهانه صنعتى كردن كشور،راه را براى سرمايه گذاران خارجى و داخلى در موسسات صنعتى هموار كرد و نيز همانمالكين بزرگ را مى بينيم كه امروز به صورت كارخانه داران بزرگ كه همه ازوابستگان و سرسپردگان رژيم هستند ظاهر شده اند. ديروز اگر كشاورزان ايرانىبراى كوچكترين تخلف از دستور ارباب ظالم خود، به زير شلاق مى رفت و اموالشتاراج مى شد، امروز هم كارگران براى به دست آوردن حقوق حقه خود، زير فشاركارخانه داران به توسط مزدوران رژيم به گلوله بسته مى شوند و در بعضى ازروستاها روستاييانى كه حاضر به مهاجرت نشدند، چون داراى زمين هاى نسبتا مرغوبىبوده اند، از خانه هايشان آواره كردند و زمين هاى مرغوب را به نفع دربار وسرسپردگان دربار تصاحب نمودند.
شاه براى ملت ايران دست به اصلاحات ارضى نزده است بلكه طراح اصلاحات ارضىيعنى آمريكا و ساير دول استعمار اقدام به اصلاحات كرده است . زير نتيجه اصلاحاتارضى يعنى آمريكا و ساير دول استعمارى اقدام به اصلاحات كرده است . زيرا نتيجهاصلاحات ارضى شاه اين شده است كه امروز در حدود نود در صد مواد غذايى ايران ازخارج به خصوص از آمريكا تامين مى شود و نتايج خانمانسوز اصلاحات شاه به همين جاتمام نمى شود. مزدوران شاه گفته اند كه علماى مذهبى بهدليل اينكه اصلاحات ارضى زمين هاى آنان را از دستشان بيرون برده ، عليه شاه قيامكرده اند. كدام زمين ها؟ كدام يك از علماى دينى از مالكين ايرانى بوده اند؟ زندگى علماىدينى كه با سادگى در حد مردم معمولى است ، آيا نياز به زميندارى دارد؟ تمام دروغ شاهو حاميانش براى ملت ايران روشن شده است . ابعاد خيانت شاه در زمينهمسايل اقتصادى به اين مسايل تمام نمى شود، شاه از آزادى زنان صحبت مى كند، آزادى كدامزن ؟! در ايران زنان با شخصيت كه خواستار حقوق انسانى خود هستند و اكثريت زنان راايرانى تشكيل مى دهند، امروز همه عليه شاهند و سرنگونى او را خواستارند و همه آنانامروز مى دانند كه آزادى زن در منطق شاه يعنى به انحطاط كشانيدن زن از مقام انسانى او ودر حد يك وسيله با او رفتار كردن . آزادى زن درمنطق شاه ، يعنى پر كردن زندان ها اززنان ايرانى كه حاضر نيستند به پستى هاى اخلاقى شاهانه تن بدهند.(626)
نقش امريكا در انقلاب سفيد (1) 
زراعت را همچنان به هم زدند، اين اصلاحات ارضى را كه آقا گفتند و آنقدر طمطراقكردند، اصلاحات ارضى به امر دولت امريكا بود براى اينكه بازار درست كنند كهچيزهاى آنها فروش برود يعنى زراعت ما به هم بخورد ما محتاج بشويم . الان هم كه مىبينيد كه هر چى مى خواهيم از خارج بايد بيايد، زراعت ما اينجور شد، زراعت ما را آنجوركردند.(627)
نقش امريكا در انقلاب سفيد (2) 
شما همان بوديد كه در حكومت شما اين قضيه پيدا شد و امريكا به ماتحميل كرد و من همان بودم كه به شما پيغام دادم كه آقا نكنيد اين كار را، اين زراعت ما رابه زمين مى زند. خدا مى داند به فرستاده ايشان گفتم كه كنيد اين كار را، شما ملتفتهستيد خودتان داراى ملك هستيد، ملتفت هستيد كه نمى توانند اينها اداره بكنند به زمين خواهدخورد اين زراعت مملكت . تو بودى كه زراعت مملكت را به زمين زدى براى خاطر امريكا، حالاشما مى خواهيد اصلاح بكنيد كه مبادا يك وقتى تسلط بر ما پيدا كنند؟!(628)
نقش امريكا در انقلاب سفيد (3) 
آمريكا با كودتاى نظامى ، مجددا شاه را بر ايرانتحميل كرد و به نام مدرنيزه كردن مملكت ، انقلاب امريكايى شاه را به راه انداخت و ديديمكه نتيجه تمام اين انقلاب به سود آمريكا و خرابى ايران بود كشاورزى مملكت نابودشد و ايران بازار مصرف مواد غذائى آمريكا شد، مخازن زيرزمينى از نفت گرفته تامس وساير مخازن ، همه به نفع آمريكا تاراج شده و مى شود و در عوض سلاح هايى بهايران داده شد كه به درد مملكت نمى خورد و زيان ديگرش همتحميل بيش از چهار هزار مستشار نظامى با هزينه هاى سرسام آور آن است كه گذشته ازاينكه ارتش ما را از حيثيت انداخته است ، تمامى مقدرات كشور را هم به دست آنها سپرده استو به دست همين شاه ، ايران را پايگاه نظامى آمريكا كرده و نيز باپول همين ملت ، شاه را مامور و ژاندارم منطقه در خليج كرده و اينها همه بخشى از ظلم هائىاست كه آمريكا به ملت ما كرده است ، بنابر اين چرا واشنگتن بر ضد انقلاب ملت ايرانفعاليت نكند.(629)
نقش امريكا در انقلاب سفيد (4) 
اصلاحات ارضى كه ايشان كردند اين بود يعنى آمريكايى كه مى خواست ، اين نقشهامريكايى بود براى ملت هاى اين طرف كه يكى آن هم ايران بود، يك نقشه اى بود براىاينكه بازار درست كند براى امريكا. امريكا گندمش ‍ زياد بود، گاهى وقت ها آتش مىزدند، گاهى وقت ها به دريا مى ريختند، بهتر از اين چى بود كه زندگى ايرانى ها رابه هم بزنند و زراعت ايران را به هم بزنند و كشاورزى بكلى از بين برود. حالا يكمملكتى كه يك استانش ‍ كافى بود براى تمامش و باقيش بايست به فروش برود، يكآذربايجان اگر چنانچه سابقا بوده زراعت مى شد كافى بود براى همه ايران ، مابقيشبايد به فروش برود، به خارج برود، صادر بشود، حالا اينطور كه ملاحظه مى كنيدهمه چيزش وارد مى شود از خارج .(630)
نقش امريكا در انقلاب سفيد (5) 
همانطورى كه ملاحظه كرديد كه قضيه اصلاحات ارضى هيچ نبود الا اينكه بازارىبراى آمريكا درست كند و نگذارند ما زراعت داشته باشيم . همانطورى كه خود آن مردك ازعمال آمريكا بود و براى بازار درست كردن امريكا اين كار را كرد و نقشه از آنها بود و اواجرا مى كرد.(631)
موجوديت گروهكهاى منحرف (1) 
سازمان مجاهدين خلق ايران :
من نجف كه بودم ، يك نفر از همين افراد آمد (قبل از اين بود كه آن منافقين پيدا بشوند آمد)پيش من ، شايد بيست روز، بعضى ها مى گفتند بيست و چهار روز، مدتى بود پيش من ، هرروز مى آمد آنجا قدرى به نظرم آمد كه اين وسيله است ، نهج البلاغه و قرآن وسيله براىمطلب ديگرى است و شايد، بايد يادم بياورم آن مطلبى كه مرحوم آسيد عبدالمجيد همدانىبه آن يهودى گفته بود. يك يهودى مى گويند در همدان مسلمان شده بود بعد خيلى بهآداب اسلام پايبند شده بود، خيلى زياد، اين موجب سوءظن مرحوم آسيد عبدالمجيد كه يكى ازعلماى همدان بود شده بود كه اين قضيه چيست . يك وقت خواسته بودش ، گفته بود كهتو مرا مى شناسى ؟ گفت بله . گفت : من كيم ؟ گفت : شما آقاى آسيد عبدالمجيد. گفت من ازاولاد پيغمبرم ؟ گفت بله . تو كى ؟ من يك يهودى بودم و پدرانم يهودى بودند و تازهمسلمان شده ام گفته بود. نكته اينكه تو تازه مسلمان كه همه پدرانت هم يهودى بودند و منهمه سيد و اولاد پيغمبر و ملا و اين چيزها و تو از من بيشتر مقدسى ، اين نكته اين چيست ؟ منشنيدم كه از آنجا گذاشت و رفت معلوم شد حقه زده و يك قضيه اى بوده ، مى خواسته باصورت اسلامى كارش را بكند. در يهودى ها اين كارها هست . من به نظرم آمد كه اين قضيه، اينقدر نهج البلاغه و خوب ، من هم يك طلبه هستم من اينقدر نهج البلاغه خوان و قرآن واينها نبودم كه ايشان بود. ده ، بيست روز من گوش كردم به حرف هايش ، جواب به اوندادم ، همه اش گوش كردم و آمده بود كه تاييد بگيرد از من ، من هم گوش كردم و يككلمه هم جواب ندادم فقط اينكه گفت كه ما مى خواهيم كه قيام مسلحانه بكنيم ، من گفتم نه ،قيام مسلحانه حالا وقتش نيست و شما نيروى خودتان را ازدست مى دهيد و كارى هم ازتاننمى آيد. ديگر بيش از اين من به او چيزى نگفتم . او مى خواست من تاييدش بكنم . بعد هممعلوم شد كه مساله همانطورها بوده بعد هم كه آقايان آمدند، از ايران هم براى آنهااشخاصى سفارش كرده بودند كه اينهارا تاييد كنيد، اينها مردم كذائى هستند، فلان ،معذلك من باور نكردم . حتى از آقايان خيلى محترم اين تهران چيز كرده بودند كه اينهامردم چطور هستند و من باورم نيامده بود. اينهائى كه اينقدر از قرآن و از نهج البلاغه و ازديانت زياد دم ميزنند و بعد جملات قرآن را يك جور ديگرى غير از آنچه بايد معنا مى كنندو جملات نهج البلاغه را يك جورى ديگر غير از آنچه كه بايد معنا مى كنند، اينها را نمىتوانيم ما خيلى رويشان اطمينان داشته باشيم .(632)
موجوديت گروهكهاى منحرف (2) 
من هم كه يك طلبه هستم با شما حاضرم كه در يك جلسه ، نه در يك جلسه ، در ده هاجلسه با شما بنشينم و صحبت كنم ، لكن من چه بكنم كه شما اسلحه را در دست گرفتهايد و مى خواهيد ما را گول بزنيد برگرديد و به دامن ملت بيائيد و اسلحه ها راتحويل بدهيد و اذعان كنيد به اينكه ما خلاف كرده ايم ، دعوى نكنيد كه ما در جبههمشغول جنگ هستيم ، دعوى اين را نكنيد كه ما از اول تا حالا هميشه طرفدار از اسلام و ياطرفدار از مردم بوديم ، اين را دعوى نكنيد براى اينكه پذيرفته از شما نيست و شماقبل از اينكه اينجا به اين مطلب برسيد، مشت خودتان را باز كرده ايد. شما الان مى بينيدكه بعضى احزابى كه انحرافى هستند ما آنها را جزء مسلمين هم حساب نمى كنيم ، معذلكچون بناى قيام مسلحانه ندارند و فقط صحبت هاى سياسى دارند، هم آزادند و هم نشريهدارند به طور آزاد. پس ‍ بدانيد كه ما اينطور نيست كه با احزاب ديگرى ، با گروه هاىديگرى دشمنى داشته باشيم ، ما البته ميل داريم كه همه گروه ها و همه احزاب به اسلامبرگردند و راه مستقيم اسلام را پيش بگيرند و همه مسلم بشوند، بر فرض اينكهنشدند، مادامى كه آنها با ما جنگى ندارند و با كشور اسلامى جنگى ندارند و درمقابل اسلام قيام مسلحانه نكرده اند، به طور آزاد دارندعمل مى كنند و به طور آزاد حرف هاى خودشان را دارند مى زنند، لكن شما بناى بر اينمطلب نداريد و من اگر در هزار احتمال يك احتمال مى دادم كه شما دست برداريد از آنكارهائى كه مى خواهيد انجام بدهيد، حاضر بودم كه با شما تفاهم كنم و من پيش شمابيايم ، لازم هم نبود شما پيش من بيائيد. و حالا هم به موجب احكام اسلام نصيحت به شمامى كنم ، شما در مقابل اين سيل خروشان ملت نمى توانيد كارى انجام بدهيد. شما اگر يكوقت ملت قيام كند، مثل يك ذره اى در مقابل اين سيل خروشان هستيد، برگرديد به دامن اسلام، بيائيد آن چيزى را كه ديگران مى خواهند، به شما بدهند و وعده آن را به شما مى دهند،در اسلام براى شما مهياست ، شما دست برداريد از قيام مسلحانه و آن چيزهائى كه بهغارت برده ايد از بيت المال مسلمين برگردانيد و با مسلمين ديگر با هم باشيد. و شمامعزز و محترم هستيد، لكن مادامى كه اسلحه در دست شماست و شما در همين نوشته اظهارمظلوميت و اظهار اينكه ما مى خواهيم كارها درست بشود و تفاهم بشود، وقتى در همين جاتهديد به قيام مى كنيد ما نمى توانيم از شما اينطورمسائل را قبول كنيم ، لكن بهتر است كه شما با اين جمهورى مخالفت نكنيد. اگر شماواقعا براى مردم و براى اين ملت و براى اين كارگرها و براى اين دهقان ها دلسوز هستيد،اين را بدانيد كه اگر اين جمهورى اسلامى خداى نخواسته شكست بخورد، شكست مستضعفيندر سرتاسر جهان است .(633)
موجوديت گروهكهاى منحرف (3) 
آن مساله اى كه همه كس مى گفت ، هر كس مى رسيد مى گفت كه (نمى شود، نكنيد،خونريزى مى شود، چه مى شود)، بعضى از آقايان از قم به من نوشتند كه - آقا ديگربس است ديگر- اين شاه ماندنى است ، ديگر بس ‍ است (رها كنيد) خوب ، اينها نمىدانستند قضيه را و معذور بودند از اين ور خيرخواه بودند، معذور هم بودند، اما حتى براىمنافقين ، منافقين ، خوب بعضى ها را بازى داده بودند اينها، خوب ، اينهمه جوانان ما رابازى دادند هيچ ، بعضى از علماى ما را بازى داده بودند، بعضى از ريش ‍ سفيدهاى ما رابازى داده بودند، كه به سفارشى نوشته بودند راجع به اينها و من آن آدمى كه آمد، باآنكه سفارشى نوشته بودند اينها، گوش كردم حرف هايش را ديدم آدم معوجى است . اززياد مسلمان بودنش من اين را ادراك كردم .(634)
موجوديت گروهكهاى منحرف (4) 
خوب ، من يك ماه ، بيست و چند روز يكى از همين منافقين با صورت صالح ، با ژ-3، باهمه چيز آمد آنجا نشست در نجف ، من بودم . براى من گفت ، هر روز گفت ، هر روز گوشكردم ، از مرحوم آقاى طالقانى سفارش ‍ آورده بود، از يكى از علماى ديگر سفارش آوردهبود، آنها را هم بازى داده بود آمد گفت ، من ديدم خيلى اين مسلمان است ، خوب ما كه اينقدرمسلمان نيستيم . من به او سوء ظن پيدا كردم ، من هيچ جوابش را ندادم . فقط گفت ما مىخواهيم قيام مسلحانه بكنيم ، گفتم نمى توانيد، خودتان را به كشتن ندهيد و ولو ديگرجوابى به او ندادم . اينها از آن وقت نقشه مى كشيدند براى اين كار، حالا هم هستند در ميدان، نرفته اند. حالا آن جهانى كه رفته است البته كارى نمى توانند بكنند، اما اين شيطنتها را مى توانند بكنند كه بيايند بروند در قم پيش آقايى ، بروند در فرض كنيد كهاصفهان پيش آقايى ، بروند در شيراز پيش آقايى ، يك كارى بكنند كه صدا دربيايدحالا از اول از كى از همه ضعيف تر است براى اين كار، به روحانيت حمله كنيم . نه بهمجلس ، نه به دولت بايد حمله كنيم ، حالا به دولت . مجلس را وادار مى كنند به دولتعرض مى كنم روحانيون را وادار مى كنند به دولت ، بازار را وادار مى كنند به دولت ،همه جا به دولت ، خوب دولت از بين رفت . فردا مى آيند سراغ شماها. فردا مى روندسراغ رئيس جمهور و يا نمى دانم مجلس همه اينهامسائل ، مسئله دولت نيست مسئله ، مسئله اسلام است .(635)
موجوديت گروهكهاى منحرف (5) 
گروهكهاى ماركسيستى :
اينجانب كرارا نظر خود را در اين نحو موضوعات گفته و نوشته ام ، بعيد به نظر نمىآيد كه دستجاتى كه در ايران اشتغال به فعاليت هاى ضد اسلامى و ضد مذهبى دارند بااختلاف اسم و روش ، گروه هاى سياسيى باشند كه با دست اجانب براى تضعيف اسلام ومذهب مقدس تشيع و مقام عظيم روحانيت بوجود آمده باشند براى انصراف ملت از مصالحروز، اين جمعيت ها در يك امر مشترك هستند و آن خيانت به كشور اسلامى و كوبيدن پاسدارانآن چون دشمنان اسلام و غارتگران ملل ضعيف مصالح خود را با نفوذ روحانيت كه يگانهحافظ قرآن كريم و احكام نجاتبخش ‍ اسلام است در خطر مى بينند، ناچار براى حفظمصالح استعمارى خود دست به ايجاد احزاب انحرافى وابسته و گروه هاى به ظاهرمنتحل به اسلام و در حقيقت مخالف با آن زده اند.
اسلام و مذهب مقدس جعفرى سدى است در مقابل اجانب وعمال دست نشانده آنها، چه راستى و چه چپى ، و روحانيت كه حافظ آن است سدى است كهبا وجود آن ، اجانب نمى توانند به نحوى كه دلخواه آنها است ، با كشورهاى اسلامى وخصوص با كشور ايران رفتار كنند، لهذا قرن ها است كه با نيرنگ مختلف براى شكستناين سد نقشه مى كشند، گاهى از راه مسلط كردنعمال خبيث خود بر كشورهاى اسلامى و گاهى از راه ايجاد مذاهب باطله و ترويج بابيت وبهائيت و وهابيت و گاهى از طريق احزاب انحرافى امروز كه مكتب بى اساس ماركس باشكست مواجه است و بى پايگى آن برملا شده است ،عمال اجانب كه خود بر ضد مكتب آن هستند در ايران از آن ترويج مى كنند براى شكستنوحدت اسلامى و كوبيدن قرآن كريم و روحانيت در ايران كه مهد تربيتاهل بيت عصمت و طهارت است و بازنده بودن اين مكتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر بهآرزوى غيرانسانى خود نمى رسند، ناگزير هستند مذهب مقدس تشيع و روحانيت را كهپاسداران آن هستند به هر وسيله تضعيف كنند و بكوبند، اكذوبه انتساب بعضى از اينمنحرفين را به اين جانب نيز از همين قماش است من صريحا اعلام مى كنم كه از اين دستجاتخائن ، چه كمونسيت و چه ماركسيست و چه منحرفين از مذهب تشيع و از مكتب مقدساهل بيت عصمت عليهم الصلاه والسلام به هر اسم و رسمى باشد متنفر و بيزارم و آنها راخائن به مملكت و اسلام و مذهب مى دانم .(636)

next page

fehrest page

back page

 

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation