حتی روی تكحياتی [ بودن ] تكيه نكردهاند . حتی مذهبيها هيچوقت نمیآيند بگويند روح مطلق حاكم بر تاريخ روح مذهبی است و باقی ديگر همه تابع و طفيل . در خود مذهب خلاف اين آمده است چون میگويد از فجر تاريخ تا كنون هميشه ميان حق و باطل ستيز بوده است ، يعنی ميان گرايشكنندگان به دين و مذهب و معاندين و مخالفين هميشه جنگ و ستيز در كار بوده است . از همان اول تاريخ ، از هابيل و قابيل كه شما شروع كنيد ، او به عنوان يك مومن و اين به عنوان يك غيرمومن ، [ اين دو گروه در جنگ و نزاع بودهاند . ] جنگ هابيل و قابيل از نظر قرآن جنگ مومن و غيرمومن است نه جنگ اقتصادی ، جنگ حق و باطل است ، يعنی جنگ به اصطلاح انسانی است . همينطور دوره به دوره هميشه پيغمبران میآمدند در مقابل [ مخالفين ] قيام میكردند . بيان عرفا درباره ماهيت تاريخ محض باشد و باقی ديگر تابع و طفيلی ، بلكه هميشه جنگ مذهب و ضد مذهب بيان شده است . بله ، عرفا به يك شكل ديگر [ ماهيت تاريخ را مذهبی میدانند . ] ولی آنها مذهب [ را ] به اين صورت كه ما میگوييم نمیگويند ، به يك صورت تقريبا شعور باطن مانند ، [ مطرح میكنند . ] آنها اصلا ماهيت تاريخ را مذهبی میدانند اما نه مذهبی به اين معنا كه الان ما داريم میگوييم ، مذهبی به معنی ديگری . میگويند انسان به حسب غريزه خودش هر چه را كه بخواهد در واقع آن حب خداخواهی است كه او را به آنجا كشانده . يك نوع خطای در تطبيق است ، اشتباه میكند ، يعنی او يك محبوب و مطلوب بيشتر ندارد ، گاهی از خطای در تطبيق سراغ اين و آن میرود . بتپرست هم كه بت میپرستد ، در شعور ناآگاه خودش در جستجوی خداست و خدا را میپرستد . در همان حالی كه با خدا و خداپرستی مبارزه میكند ، اين شعور ظاهرش است كه با شعور باطن و شعور مخفی خودش مبارزه میكند . محيیالدين عربی میگويد : " ما احب احد غير خالقه " هيچ كس در دنيا غير از خالقش را دوست نداشته " و لكنه تعالی احتجب تحت اسم زينب و سعاد و . . . " خدا زير اين نامها پنهان است . مذهب به اين معنا غير از اين مسالهای است كه ما الان طرح میكنيم ، به آن معنا كه قرآن طرح كرده است . به معنايی كه قرآن طرح كرده ديگر فرعون مذهبی نيست ، |