بعد از كتاب چند برگى از كتاب «حسنيه» ـ به شماره (49) مراجعه شود ـ آمده است.نسخ و نستعليق، اسماعيل بن على الطبيب الرشتى، در كربلا (176 ر) روز چهارشنبه چهارم جمادى الأولى سال 1262، جلد تيماج حنائى سير، داراى ترنجهاى كوچك و بزرگ.201 گ، 19 س، 15×21 سم.ذريعه 24/59. آقانجفى 2/277.* * *
مجموعه 1ـ حاشية حاشية الخفرى على شرح التجريد (65 پ ـ 106 پ)
(كلام ـ عربى)
از : خليفه سلطان سيد حسين بن محمد مرعشى آملى (1064)حاشيه مختصرى است بعنوان «قوله، قوله» بر حاشيه خفرى بر شرح تجريد قوشچى.آغاز : «الحمد للّه ربّ العالمين... و بعد فهذه تعليقات كتبه (كذا) العبد الغريق فى بحر العصيان خليفه سلطان غفر له الرّحيم الرّحمن».انجام: «و حقيقتها مهيّة الجنس اى حيث يكون مهيّة الجنس او مهيّة النوع عين الوجود».
2ـ الاثنا عشريه فى الصلواة (107 پ ـ 148 پ)
(فقه ـ عربى)
از : شيخ بهاءالدين محمّد بن الحسين العاملى (1030)دوّمين اثناعشريات شيخ بهائى است كه در احكام نماز گفتگو مىكند، تمام آنچه را كه در نماز معتبر است در دوازده نوع: افعال، تروك، هر يك يا مستحب يا واجب و هر يك از اينها يا زبانى است يا قلبى يا مربوط به اعضا و جوارح. براى هر نوع فصلى و در هر فصل دوازده چيز مىآورد. روزتولد پيامبر بسال 1012 بپايان برده است.آغاز: «الحمد للّه الّذى وفقنا للاهتداء بشريعة اشرف المرسلين و سيد الأولين و الآخرين».انجام : «و لا تكون قاعدا على الارض، فتكون انما قعد بعضك على بعض فلا تبصر (كذا) للتشهد و الدعاء».
3ـ الأثنا عشريّة فى الصّوم (149 پ ـ 166 پ)
(فقه ـ عربى)
از : شيخ بهاءالدين محمد بن حسين عاملىرساله چهارم از «اثناعشريات پنجگانه» بهائى است در هشت فصل و در هر فصلى دوازده چيز را بيان كرده، و در آخر خاتمهاى دارد كه در آن دوازده مزيت از مزاياى ماه مبارك رمضان را كه در قرآن و احاديث آمده بيان داشته. آخر شعبان 1019 بپايان برده.
4ـ الاثناعشريه فى الحجّ (167 پ ـ 182 ر)
(فقه ـ عربى)
از : شيخ بهاءالدين محمد بن الحسين عاملىپنجمين از «اثناعشريات» است كه احكام حج را به اسلوبى بديع وترتيبى خاص كه هر قسمت دوازده چيز را دربر گيرد، نگارش كرده، بدليل يا قول برخى از بزرگان فقهاء نيز اشاره دارد.آغاز: «الحمدللّه على آلائه و الصلواة على اشرف انبيائه و اوليائه و بعد... هذه رسالة اثناعشريه نتلو عليك مناسك حج التمتع».انجام : «الثانى عشر: اكرام خدّام تلك البقعة المقدّسة و سدّتها (كذا) و تعظيمهم و اكرامهم، فانّ ذلك راجع الى تعظيم صاحب البقعه...».پيش از كتاب رسالههاى چاپ سنگى آمده بدينقرار1ـ النافع يوم الحشر فى شرح باب الحاديعشر از مقداد بن عبداللّه سيورى (771)2ـ اعتقادات صدوق از: ابوجعفر ابن بابويه قمى3ـ در حاشيه آن اعتقادات مجلسى4ـ سؤالات مأمون از حضرت امام رضا(عليه السلام)5ـ در حاشيه شرح و بسط حديث خلق اللّه الأشياء بالمشيه و المشيه بنفسها.6ـ آداب المتعلمين از خواجه نصير طوسى.7ـ در پايان تفسير آيه 3 سوره بقره و يقيمون الصلواة از تفسير منسوب به حضرت امام حسن عسكرى(عليه السلام) ، خطى آمده در 6 برگ.كتاب اوّل نستعليق تحريرى روز جمعه هيجدهم ذيجه 119؟ بقيه كتابها نسخ، عناوين و نشان شنگرف، بعضاً حواشى دارد. سوّم حواشى بعنوان منه اطال اللّه بقاه دارد. جلد تيماج مشكى.188 گ، سطور مختلف. 5/12×19 سم.آقا نجفى 1/33، 46، 87 و 12/281. ذريعه 1/115، 117 و ج 6/65.
اخلاق ناصرى
5ـ در حاشيه شرح و بسط حديث خلق اللّه الأشياء بالمشيه و المشيه بنفسها.6ـ آداب المتعلمين از خواجه نصير طوسى.7ـ در پايان تفسير آيه 3 سوره بقره و يقيمون الصلواة از تفسير منسوب به حضرت امام حسن عسكرى(عليه السلام) ، خطى آمده در 6 برگ.كتاب اوّل نستعليق تحريرى روز جمعه هيجدهم ذيجه 119؟ بقيه كتابها نسخ، عناوين و نشان شنگرف، بعضاً حواشى دارد. سوّم حواشى بعنوان منه اطال اللّه بقاه دارد. جلد تيماج مشكى.188 گ، سطور مختلف. 5/12×19 سم.آقا نجفى 1/33، 46، 87 و 12/281. ذريعه 1/115، 117 و ج 6/65.
اخلاق ناصرى
، خطى آمده در 6 برگ.كتاب اوّل نستعليق تحريرى روز جمعه هيجدهم ذيجه 119؟ بقيه كتابها نسخ، عناوين و نشان شنگرف، بعضاً حواشى دارد. سوّم حواشى بعنوان منه اطال اللّه بقاه دارد. جلد تيماج مشكى.188 گ، سطور مختلف. 5/12×19 سم.آقا نجفى 1/33، 46، 87 و 12/281. ذريعه 1/115، 117 و ج 6/65.
اخلاق ناصرى
(اخلاق ـ فارسى)
از : خواجه نصيرالدين محمد بن محمد بن حسن طوسى (672)خواجه هنگامى كه در قهستان زندانى بود اين كتاب را بنا به درخواست حاكم آن سامان: ناصرالدين عبدالرّحيم تأليف نموده، چون در حال تقيه بوده مقدمهاى مناسب آن حال نوشته پس از مدّتى مقدمه را اينچنين كه هست طبق دلخواه خويش تغيير داده است.اساس اين كتاب «طهارة الاعراق» ابن مسكويه است باضافه دو بخش در تدبير منزل و سياست مدن. و در سه مقاله مشتمل بر سى فصل بنگارش آورده.آغاز : «حمد بى عدّ و مدح بى حدّ لايق حضرت عزّت مالك الملكى باشد كه همچنانكه در بدو فطرت اولى».انجام : «و ديگر فصول اين كتاب كه بيان كيفيت معاشرت با اصناف خلق گفته آيد بر تقاصد (چنين) اين باب اطلاع تمام حاصل گردد انشاء اللّه تعالى».نستعليق خوش هنرمندانه، 25 رجب 1069، مهر بيضى شكل «محمدقلى» در پايان كه احتمالاً كاتب باشد، و مهر مربع «افوض امرى الى اللّه عبده محمدقلى» در برگ نخستين ديده مىشود. جلد تيماج قهوهاى بىمقوا عنوان و نشان شنگرف.165 گ، 17 س، 5/9×5/18 سم.ذريعه 1/380، آقانجفى 5/115.
صراط النّجاة
(عقائد ـ فارسى)
از : ملاّ محمّدباقر بن ملاّ محمّدتقى مجلسى (1111)بشماره (76) مراجعه شود. كتاب بر چهار فهرست ترتيب يافته است.نستعليق، مصطفى حسينى در مشهد ثامن الأئمّه، عنوان و نشان شنگرف، عربى به نسخ، جلد تيماج حنائى سير، روغنى ضربى، ترنجدار. تملك غلام حسين و اخيراً على اكبر پروانه قاضى دادگسترى در آغاز و پايان ديده مىشود. در پايان برگهاى سفيد فراوانى دارد.80 گ، 18 س، 11×18 سم.
مجموعه 1ـ مناضلة النّساج و الحلاج (1 پ ـ 6 ر)
(اخلاق ـ عربى)
از : سعيد ؟مختصريست در مباحثه بين بافنده و لحافدوز در موضوع: «برترى فقر و تنگدستى يا ثروت و بىنيازى» هر يك دليل خود را از روايات و آيات مىآورد و ديگرى پاسخ مىگويد. مؤلف در پايان ميانه را برمىگزيند كه خير الأمور اوسطها.آغاز : «باسمك ابتدأ يا فيّاض; قال سعيد: تناضل النسّاج و الحلاّج فى الفقر و الغنى و ايّهما افضل للمرء و احرى».انجام: «لكيلا يضيق بالمعدم صبره و لا يتبيّغ بالفقير فقره، و هو احكم الحاكمين، و اعدل العادلين، و الحمد للّه ربّ العالمين».
2ـ ترجمة الطهارة (7 ر ـ 19 ر)
(فقه ـ فارسى)
از : ملاّ محسن محمّد بن مرتضى فيض كاشانى (1091)رساله كوتاهى است در پاكيها كه از قرآن و حديث بيرون آورده و بنا به تقاضاى فرزندش معينالدين احمد (الذريعة 4/115 محمد بجاى احمد ثبت كرده) بنگارش درآورده. در هشت باب بعدد درهاى بهشت بدينقرار:1ـ در فضيلت طهارت و اقسام آن.2ـ در شكر نعمت آب و احكام آن.3ـ در تعداد خبث و كيفيت ازاله آن.4ـ در تعداد تفث و كيفيت تنظيفبدن.5ـ در تعداد حدث و رافع آن.6ـ در كيفيت وضو و آداب و فوائد آن.7ـ در كيفيت غسل و آداب و فوائد آن.8ـ در كيفيت تيمم و فوائد آن.آغاز افتاده : «فقه طهارة موسوم بترجمة الطهارة كه خادم علوم دينيه از قرآن و حديث استخراج نموده».انجام : «مستحب است كه نماز را اعاده كند و اللّه الموفق المعين بانجام آمد كتاب ترجمة الطهارة».
3ـ حقايق الايمان (20 ر ـ 91 پ)
(عقائد ـ عربى)
از : شهيد دوّم: زينالدين بن على بن احمد عاملى (966)مؤلف چون ديد گفتهها در حقيقت ايمان مختلف و ادلّة در كتب اصول پراكنده است اين رساله را در يك مقدمه و سه مقاله و يك خاتمه بنگارش درآورده، و آن را شب دوشنبه سوّم ذيقعده بسال 954 به پايان برده و فهرست اجمالى آن چنين است:مقدمه در نقل اقوال در حقيقت ايمان.مقاله اوّل در ادلّه گفتهها.مقاله دوّم در اينكه ايمان قابل زياد و كمى هست، و حقيقت كفر و امكان كفر بعد از ايمان. مقاله سوّم در حقيقت اسلام و عدم كفر مخالف و حكم مكلف در زمان تحرى.خاتمه در زمان تكليف بمعارف و دليلى كه براى معرفت كافى است و تعيين معارف پنجگانه.آغاز افتاده: «احببت ان اجمع منها جملة كافية مع اضافة بعض ما ينبغى ذلك».آغاز اصل : «الحمدللّه الذى شرح صدورنا للاسلام، و تفضّل علينا بحسن الاعلام».انجام : «و رحم اللّه من نظر الى ما منّ اللّه سبحانه علينا بجمعه فى هذالكتاب بعين الحقيقة والانصاف و نكب بحقيقه عليه عن طريق الاعتساف...».
4ـ التنبيهاتالعليه على وظايفالصلواة القلبيّة (92 پ ـ 144 ر)
(فقه ـ عربى)
از : شهيد دوّم: زينالدين بن على عاملىچون شهيد اوّل محمد بن مكى در واجبات نماز «الفيه» و در مستحبات نماز «نفليّه» را تـأليف كرد شهيد دوّم در اسرار نماز كتاب حاضر را نگارش و در روز شنبه 9 ذيحجه بسال 950 بپايان برد.آغاز : «الحمدللّه مطلع من اختار من عباده الأبرار على خفايا الاسرار».انجام : «و هيهنا نـقطع الكلام فى هذه الرسالة حامدين للّه تعالى على كل حال».
5ـ مجرّبات شيخ ابوعلى سينا (145 ر ـ 149 ر)
(نجوم ـ عربى)
از : شيخ الرّئيس; حسين بن عبداللّه بن سينا (427)احكام و خواص ديدن برخى از ستارگان و يا بعضى از داروها را در 113 بيت بنظم كشيده مثلاً ديدن ستاره سها را ايمنى از دزد و نيش عقرب مىداند، زهره مار را براى انسان سالم كشنده و خوردن حبهاى از آن را نجات مارگزيده معرفى مىكند.آغاز :«بسم اللّه فى نظم حسن (كذا) ----- اذكر ماجرّبت فى طول الزّمنما هو بالطبع و بالخواص ----- لكل عام و لكل خاص».انجام :«و آله العصابة الزّكيّة ----- الأنجم الطاهرة الذريهو صحبه و التابعين اثرا ----- ما جاء قطر و اجاد دهرا».كتاب اوّل تا چهارم نسخ پنجم نستعليق، اوّل كاتب و تاريخ كتابت ندارد، دوّم، حسن بن علاءالدين محمد طيب 26 رجب 1141، سوّم اوّل شعبان 1097، چهارم بخط على بن محمد رضى تفرشى در تفرش از محال قم. جلد تيماج. قهوهاى بدون مقوا، در چهارم عناوين شنگرف و صفحه آخر نونويسى شده.149 گ، سطور مختلف، 5/11×5/17 سم.ذريعه: 4/115 (ترجمة الطهارة). و 7/30 (حقايق الايمان) و 20/3 (مجربات). آقانجفى 4/282 (حقايق). ذريعه 4/452 (التنبيهات) و آقانجفى 1/44 و ريحانه 7/582 (مجرّبات).
بياض دعا
از : ؟منتخبى است از ادعيه شامل: دعاى صباح، اعتصام خواجه نصير طوسى، زيارت حضرت ابيعبداللّه(عليه السلام)، دعاى علقمه، دعاى مختص به شب جمعه، عهدنامه حضرت صاحبالامر، نادعلى كبير، عديله.آغاز : «اللّهم يا من دلع لسان الصباح بنطق تبلّجه».انجام افتاده : دعاى عديله... و على احياء المؤمنين و المؤمنات باللّطف و الكرامة».نسخ خوش، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، داراى سرصفحه تزيينى، همه صفحات مجدول، دندان موشى مطلا، عناوين شنگرف جلد كاغذ، ملكيت محمد حسين آل طاهر.27 گ، 13 س، 5/12×5/18 سم.
زاد آخرت
، دعاى علقمه، دعاى مختص به شب جمعه، عهدنامه حضرت صاحبالامر، نادعلى كبير، عديله.آغاز : «اللّهم يا من دلع لسان الصباح بنطق تبلّجه».انجام افتاده : دعاى عديله... و على احياء المؤمنين و المؤمنات باللّطف و الكرامة».نسخ خوش، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، داراى سرصفحه تزيينى، همه صفحات مجدول، دندان موشى مطلا، عناوين شنگرف جلد كاغذ، ملكيت محمد حسين آل طاهر.27 گ، 13 س، 5/12×5/18 سم.
زاد آخرت
(اخلاق ـ فارسى)
از : ابوحامد، محمد بن محمّد غزالى (505)مؤلف پس از اينكه كتابهاى: «احياء علوم الدين» و «كيمياى سعادت» و «بداية الهدايه» را تأليف كرد گروهى از عوام مؤمنين كه نمىتوانستند به كتاب اولى و دومى برسند (بفهمند) و بداية تازى بود، ترجمه آن را از وى خواستند كتاب حاضر را نگارش كرد، و نخواست از فائده نوخالى بماند. اعتقادى را كه ايمان بدان درست شود در اين كتاب آورد.فهرست مختصر آن چنين است:ديباچه: آدمى در جهان مسافر است و از راه و زاد و باديه غافلفصل: دنيا رباطليست.فصل: زاد و بدرقه آخرت.فصل: معنى كلمه لااله الاّ اللّه، صفت آخرت و نبوت.فصل: چون از خواب بيدار شوى.فصل: تقوى دو قسم باشد، قسم اوّل در طاعت، آداب وضو، غسل، تيمم، رفتن مسجد، آداب برآمدن افتاب تا زوال، آداب نمازها، امامت و اقتدا، روز آدينه، روزه، پيدا كردن معاصى.فصل: حركت و سكون تو باندامهاى توست، پيدا كردن معصيت دل و حديث معاذ.فصل: صفاتيكه در اين حديث آمد بر پارسا و علم آموز غالبتر است، آداب صحبت با خالق و مخلوق، عالم، متعلم، فرزند با پدر و مادر، با مردمان، برادران و دوستان.فصل: اين جمله خصلتها در يك تن جمع نشود، با هر كس به قدر خصلت او دوستى كن، آداب حقوق صحبت خلق، ياران، آشنايان، دوستنما، عوام، غير آشنا.فصل: وصاياى حكيم با شاگرد خويشفصل: در اختتام رساله.آغاز: الحمدللّه رب العالمين و العاقبة للمتقين، و لاعدوان الاّ على الظالمين، و الصلواة و السلام على رسوله محمد و آله و اصحابه اجمعين، بدان اى غافل مسكين كه تو مسافرى».انجام: «و اين كتاب نمودارى است از ظاهر علم، تقوى، و تمامى اين علم در دو كتاب ديگر بايد جست...».نستعليق زيبا، نسخه بسيار كهن، در حال از بين رفتن، جلد حنائى مجدول داراى ترنجهاى مذهب، عنوان و نشان شنگرف86 گ، 11 س، 11×18 سم.مشار: فهرست كتب چاپى ج 2/2737.
تهذيب الوصول الى علم الأصول
(اصول ـ عربى)
از : علامه حلى حسن بن يوسف بن المطهر (726)مختصريست در اصول كه به جهت فرزندش فخرالمحققين (محمد) در دوازده مقصد تأليف كرده است.آغاز : «الحمدللّه رافع درجات العارفين الى ذروة العلا، و مهبط منازل الجاهلين الى اسفل درك الشقا».انجام : «و من اراد التطويل فى هذا الفن فليطلبه فى الكتاب المسمى بنهاية الوصول الى علم الأصول فانه قد بلغ الغاية و تجاوز النهاية...».نسخ، محمد جعفر مدعوّ بغلامعلى ابن ميرزا محمد نائينى در مدّت چهار روز و يك شب در حال مريضى، روز پنجشنبه 1273، عناوين و نشان شنگرف، جلد تيماج مشكى، حاشيهنويسى دارد.80 گ، 14 س، 11×17 سم.ذريعه 4/511، آقانجفى 1/143.
مجموعه 1ـ التنبيهات العليه على وظائف الصلواة القلبيه (1 پ ـ 49 پ)
(فقه ـ عربى)
از : شهيد دوّم; زين الدين بن على عاملى (966)به شماره (92) مراجعه شود، در اين نسخه تاريخ پايان: 951 آمده است.
2ـ شرح دو حديث (50 ر ـ 81 ر)
(حديث ـ عربى)
از : ؟رسالهايست در شرح دو حديث: 1ـ حديث محمد بن مسلم از امام محمّد باقر(عليه السلام) در كافى راجع به خلقت عقل، در چهار موضع بحث مىكند: اوّل مفردات الفاظ حديث 2ـ اسرار و فوائدى كه از حديث استفاده مىشود، تا هشت فائده مىآورد 3ـ دفع شبهه و جمع بين اين حديث و احاديث ديگر 4ـ چرا عقل اشرف كمالات بلكه اشرف مخلوقات شد.2ـ در شرح حديث ابى سعيد خدرى از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در فضيلت لا اله الاّ اللّه، كه نخست مفردات الفاظ حديث را معنى كرده و سپس در هشت مقام و يك خاتمه1ـ در تحقيق لفظ اللّه2ـ در تركيب و افاده توحيد3ـ در سرّ كلمه توحيد.4ـ در اينكه لا اله الاّ اللّه بافضيلتترين ذكرها است.5ـ ترتب ثواب بر لا اله الاّ اللّه مشروط بشروطى است.6ـ از جمله شروط اخلاص است7ـ از جمله شروط ولايت است8ـ از جمله شروط بر توحيد مردن استخاتمه: در ذكر آنچه بر مؤلف در باب توحيد (هنگام مجاورت به مكه) پيش آمده است.آغاز افتاده : «الحديث الأول اخبرنا ابوجعفر محمد بن يعقوب... عن ابيجعفر(عليه السلام)قال: لمّا خلق اللّه العقل استنطقه ثم قال له اقبل فاقبل».انجام : «و على ذلك احيى و عليه اموت و عليه ابعث انشاءاللّه، و جملة ما ذكرناه قطرة من هذالبحر العميق و اللّه ولى التوفيق».
3ـ تفسير سورة فاتحة الكتاب (82 پ ـ 102 ر)
در كافى راجع به خلقت عقل، در چهار موضع بحث مىكند: اوّل مفردات الفاظ حديث 2ـ اسرار و فوائدى كه از حديث استفاده مىشود، تا هشت فائده مىآورد 3ـ دفع شبهه و جمع بين اين حديث و احاديث ديگر 4ـ چرا عقل اشرف كمالات بلكه اشرف مخلوقات شد.2ـ در شرح حديث ابى سعيد خدرى از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در فضيلت لا اله الاّ اللّه، كه نخست مفردات الفاظ حديث را معنى كرده و سپس در هشت مقام و يك خاتمه1ـ در تحقيق لفظ اللّه2ـ در تركيب و افاده توحيد3ـ در سرّ كلمه توحيد.4ـ در اينكه لا اله الاّ اللّه بافضيلتترين ذكرها است.5ـ ترتب ثواب بر لا اله الاّ اللّه مشروط بشروطى است.6ـ از جمله شروط اخلاص است7ـ از جمله شروط ولايت است8ـ از جمله شروط بر توحيد مردن استخاتمه: در ذكر آنچه بر مؤلف در باب توحيد (هنگام مجاورت به مكه) پيش آمده است.آغاز افتاده : «الحديث الأول اخبرنا ابوجعفر محمد بن يعقوب... عن ابيجعفر(عليه السلام)قال: لمّا خلق اللّه العقل استنطقه ثم قال له اقبل فاقبل».انجام : «و على ذلك احيى و عليه اموت و عليه ابعث انشاءاللّه، و جملة ما ذكرناه قطرة من هذالبحر العميق و اللّه ولى التوفيق».
3ـ تفسير سورة فاتحة الكتاب (82 پ ـ 102 ر)
در فضيلت لا اله الاّ اللّه، كه نخست مفردات الفاظ حديث را معنى كرده و سپس در هشت مقام و يك خاتمه1ـ در تحقيق لفظ اللّه2ـ در تركيب و افاده توحيد3ـ در سرّ كلمه توحيد.4ـ در اينكه لا اله الاّ اللّه بافضيلتترين ذكرها است.5ـ ترتب ثواب بر لا اله الاّ اللّه مشروط بشروطى است.6ـ از جمله شروط اخلاص است7ـ از جمله شروط ولايت است8ـ از جمله شروط بر توحيد مردن استخاتمه: در ذكر آنچه بر مؤلف در باب توحيد (هنگام مجاورت به مكه) پيش آمده است.آغاز افتاده : «الحديث الأول اخبرنا ابوجعفر محمد بن يعقوب... عن ابيجعفر(عليه السلام)قال: لمّا خلق اللّه العقل استنطقه ثم قال له اقبل فاقبل».انجام : «و على ذلك احيى و عليه اموت و عليه ابعث انشاءاللّه، و جملة ما ذكرناه قطرة من هذالبحر العميق و اللّه ولى التوفيق».
3ـ تفسير سورة فاتحة الكتاب (82 پ ـ 102 ر)
قال: لمّا خلق اللّه العقل استنطقه ثم قال له اقبل فاقبل».انجام : «و على ذلك احيى و عليه اموت و عليه ابعث انشاءاللّه، و جملة ما ذكرناه قطرة من هذالبحر العميق و اللّه ولى التوفيق».
3ـ تفسير سورة فاتحة الكتاب (82 پ ـ 102 ر)
(تفسير ـ عربى)
از : ؟به جنبههاى ادبى بيشتر پرداخته و گاهى روايت نيز مىآورد.آغاز : «فاتحة الكتاب مكيّة، عن ابن عباس و قتاده، و مدنيّة، عن مجاهد، و قيل نزلت مرّة بمكّة و مرّة بالمدينة. اسماؤها».انجام : «فغضب اللّه عليه و لعنه، و اعدّ له الخزى المقيم و العذاب الأليم، اوشك فى واضح الدليل فضلّ عن سواء السبيل، فقال: صراط الذين انعمت عليهم غيرالمغضوب عليهم و لا الضّالّين».در آغاز و انجام مجموعه 12 برگ شرح برخى از جملات دعاى صباح حضرت اميرمؤمنان على(عليه السلام) بخط نستعليق و به زبان فارسى آمده است.نسخ، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، عناوين و نشان شنگرف جلد تيماج بىمقوا قهوهيى روشن، ضربى.110 گ، 18 س، 11×17 سم.
مجموعه
1ـ تهذيب المنطق و الكلام (1 پ ـ 7 پ)
بخط نستعليق و به زبان فارسى آمده است.نسخ، نام كاتب و تاريخ كتابت ندارد، عناوين و نشان شنگرف جلد تيماج بىمقوا قهوهيى روشن، ضربى.110 گ، 18 س، 11×17 سم.
مجموعه
(منطق ـ عربى)
از : سعدالدين مسعود بن عمر تفتازانى (792)بشماره (26) مراجعه شود.
2ـ ايساغوجى (7 پ ـ 12 پ)
(منطق ـ عربى)
از : اثيرالدين: مفضل بن عمر بن مفضل ابهرى سمرقندى (حدود 700)ايساغوجى لفظى است يونانى بمعنى كليات خمس، ولى در رساله حاضر مسائل لازم و ضرورى منطق را كه بايد مبتدى به آنها حضور ذهن داشته باشد گردآورى شده است.آغاز : «الحمدللّه ربّ العالمين... فهذه رسالة فى المنطق اوردنا فيها ما يجب استحضارها لمن يبتدى فى شىء من العلوم».انجام : «و المغالطة قياس مؤلف من مقدمات كاذبة شبيهة بالحق او بالمشهورة، او مقدّمات وهميّة كاذبة، والعمدة هو البرهان لاغير، و لكن (كذا) هذا آخر الرّسالة».
3ـ شرح ايساغوجى (12 پ ـ 30 پ)
(منطق ـ عربى)
از : حسامالدّين حسن كاتى (760)بشماره (73) مراجعه شود.
4ـ حاشية تحريرالقواعدالمنطقيه فى شرحالشمسيّة (31 پ ـ 85 پ)
(منطق ـ عربى)
از : اميرصدرالدين محمّد بن منصور دشتكى شيرازى (شهيد در 903)حاشيهايست بر «تحرير القواعد المنطقيه» قطب الدّين محمّد رازى (766) با در نظر گرفتن مطالب حواشى مير سيد شريف گرگانى بر همين كتاب.نخست با اشاره عبارت هر يك را آورده و سپس مطالب خود را بيان مىكند.آغاز : «احق منطق يعرف (كذا) عما فى ضماير الفضلا، و افصح قول شارح لما فيه (كذا) سراير العرفاحمد من تفرد بوجوب الوجود».انجام افتاده : «و انّما تصير حقيقة الحيوان و طبيعته بشرط وجودها فى الخارج و صيرورتها جسما».كتاب اوّل تا سوّم نسخ، حسين بن سرمست صوفى، 26 صفر سال 1024، عناوين شنگرف، جلد تيماج مشگى، كتاب چهارم نستعليق85 گ، سطور 17 ـ 15، 8×5/15 سم.كشف الظنون 1/206، آقا نجفى 3/179 و 10/229، ذريعه 6/36
آتشكده آزر
(تراجم ـ فارسى)
از : لطفعلى بن آقاخان آزربيگدلى (1195)تذكره بسيار معروفى است براى شاعران ايران و هند و ديگر مناطق با آوردن نمونههاى ممتاز از اشعار آنان داراى دو مجمر، مجمر اوّل داراى يك شعله در شعراى پادشاهان و فرزندان آنان، و سه اخگر در شعراى ايران و توران و هند بترتيب حروف، و يك فروغ در بانوان شاعر، و مجمر دوّم داراى دو پرتو 1ـ در شاعران معاصر مؤلف. 2ـ در حالات و شعر خويش. مؤلف كتاب را بنام كريمخان زند (م 1193) تأليف كرده است.آغاز :«در طوف حرم ديدم دى مغبچه مىگفت ----- كاين خانه بيرون خود آتشكده بايستىفروغ آتشكده دل و بزبانه اخگر زبان سپاس بيقياس قديمى است بهر برهانه».انجام :«نهفته روى تو خورشيد راضيا از چيست ----- تهى ز شخص تو ايوان فلك دوپا از چيست»شكسته نستعليق زيبا، بدون نام كاتب و تاريخ كتابت، داراى سرلوحه تزيينى برنگهاى سرخ، طلائى، لاجورد، صفحهها ستونبندى شده و مجدول بمشكى و طلا، عناوين و نشانها شنگرف. جلد دو رو تيماج، رو قهوهاى داراى گل و بوته و تذهيب، پشت مشكى با گل و بوته رنگين.187 گ، 25 س، 18×28 سم.ذريعه 1/4. آقانجفى 7/205. ريحانه 1/44.
مجموعه 1ـ جنّة الأمان الواقية و جنّة الايمان الباقيه (1 پ ـ 307 پ)
(دعا ـ عربى)
از : شيخ تقى الدّين ابراهيم بن على كفعمى (905)كتابى است مفصّل و معروف به «مصباح كفعمى» در تعقيب نمازها و اوراد و ختومات و حرزها و مناجات و نمازها و ادعيه روزهاى هفته و ماه و سال و مناسبات ديگر كه از كتب مورد اعتماد در پنجاه فصل فراهم آورده، و در روز سهشنبه 27 ذيقعده 895 بپايان برده است، در پايان بعنوان فهرست مدارك نام 238 كتاب را آورده است.آغاز : «الحمدللّه الّذى جعل الّدعاء سلّما يرتقى به اعلى (كذا) مراتب الكمال».انجام : «الحمدللّه اهل الحمد و الشكر، و صلوته على المخصوص بافضل الذكر محمد رسوله العالم الأعلم... و عظم و سلم و سلم».
2ـ مهج الدّعوات و منهج العنايات (2 پ ـ 369 ر: در حاشيه)
(دعا ـ عربى)
از : جمال العارفين، سيّد رضى الدين على بن موسى بن طاوس حلّى (664)حرزها، حجابها، دعاهاى قنوت، تعقيبات نمازها، ادعيه حوائج و مهمّات، مناجات و غيره در اين كتاب گرد آورده و آن را روز جمعه 7 جمادىالاول سال 662 به پايان رسانده است.آغاز : «يقول مولانا الأفضل العالم... احمد الذى ابتدء بالاحسان و دعا عباده الى معرفته بلسان ذلك البرهان».انجام : «و من صفات الداعى ان يكون فى يده خاتم عقيق... يقول مولانا افضل العالم... و هذا آخر ما اردناه... و الحمد للّه وحده و صلواته على سيدنا محمد و آله الطيبين الطاهرين».
3ـ الكلم الطّيّب و الغيث الصّيّب (307 پ ـ 314 ر)
(دعاء ـ عربى)
از : سيّد صدرالدين عليخان بن نظام الدين احمد دشتكى شيرازى مدنى (1120)مختصريست در دعاها و حرزهائيكه از پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و امامان دين(عليهم السلام) وارد شده است.آغاز : «الحمدللّه الّذى اليه يصعد الكلم الطيب والعمل الصالح يرفعه، و من لديه ينزل الغيث الصّيّب فيكشف الضرّ برحمته و يدفعه».انجام : «و لا دخلت على مريض فدعوت عنده بهذ الدعاء الاّعوفى، و لا دعوت به فى غمّ الاّ فرّج اللّه عنّى غمى و قضى حاجتى».
4ـ دفع آفات و رفع بليّات (314 پ ـ 321 ر)
و امامان دين(عليهم السلام) وارد شده است.آغاز : «الحمدللّه الّذى اليه يصعد الكلم الطيب والعمل الصالح يرفعه، و من لديه ينزل الغيث الصّيّب فيكشف الضرّ برحمته و يدفعه».انجام : «و لا دخلت على مريض فدعوت عنده بهذ الدعاء الاّعوفى، و لا دعوت به فى غمّ الاّ فرّج اللّه عنّى غمى و قضى حاجتى».
4ـ دفع آفات و رفع بليّات (314 پ ـ 321 ر)
وارد شده است.آغاز : «الحمدللّه الّذى اليه يصعد الكلم الطيب والعمل الصالح يرفعه، و من لديه ينزل الغيث الصّيّب فيكشف الضرّ برحمته و يدفعه».انجام : «و لا دخلت على مريض فدعوت عنده بهذ الدعاء الاّعوفى، و لا دعوت به فى غمّ الاّ فرّج اللّه عنّى غمى و قضى حاجتى».
4ـ دفع آفات و رفع بليّات (314 پ ـ 321 ر)
(دعاء ـ فارسى)
از : ملامحسن بن مرتضى فيض كاشانى (1091)رسالهايست در ده باب مشتمل بر ادعيه و عوذاتى كه از ائمه معصومين(عليهم السلام) و اكابر دين و حكماء پيشين نقل شده است، و باب دهم از كتاب «قلع الآثار» محمد بن اسحاق كندى منقول است.آغاز : «الحمدللّه و سلامه على عباده الّذين اصطفى، اللّه خير امّا يشركون، بل اللّه خير».انجام : «رفع زعفران از جامه بنوره و صابون و آب گرم بشويند پاك شود».
5ـ جواهر مكنونه (321 ر ـ 352 پ)
و اكابر دين و حكماء پيشين نقل شده است، و باب دهم از كتاب «قلع الآثار» محمد بن اسحاق كندى منقول است.آغاز : «الحمدللّه و سلامه على عباده الّذين اصطفى، اللّه خير امّا يشركون، بل اللّه خير».انجام : «رفع زعفران از جامه بنوره و صابون و آب گرم بشويند پاك شود».
5ـ جواهر مكنونه (321 ر ـ 352 پ)
(دعاء ـ فارسى)