عصمت و اختيار
ش2) اگر عصمت امرى اعطايى باشد، آيا مصونيت پيامبران و امامان از گناه، جبرى نخواهد بود؟ در اين صورت، دليل برترى آنان بر ساير انسانها چيست؟
جبرى يا اختيارى بودن عصمت، اولين و مهمترين پرسشى است كه اين مسأله، پيش چشم خرد مندان مى نهد;(11) چرا كه ارزش آدمى به اراده آزاد و اختيار او است و جبرى انگاشتن عصمت، معصومين را به ماشين خودكارى تبديل مى كند كه نه شايسته الگوشدن براى ديگران اند، و نه سزاوار پاداش فراوان
اختيار آمد عبادت را نمك ورنه مى گردد به ناخواه اين فلك
گردش او را نه اجر و نه عقاب كه اختيار آمد هنر وقت حساب
فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد ديگران هم بكنند آنچه مسيحا مى كرد
اين پرسش اساسى كه گاه از آن با عنوان «موهبتى بودن عصمت» ياد مى شود ـ با پاسخهاى مختلفى رو برو شده است.(14)م يكى از آنهاـ كه در تأييد آن، از روايات مختلفى مى توان سود جست ـ راه حل اين مشكل را در علم پيشين الهى جستجو مى كند. به اين بيان كه خداوند پيش از آفرينش آدميان، با علم ازلى خود مى دانست كه گروهى از آنان، بيش از سايرين از اختيار خود بهره مى گيرند و حتى اگر مورد موهبت هاى ويژه قرار نگيرند، با اعمال اختيارى خود، سر آمد همگان خواهند شد اين منزلتى كه اينان با سير اختيارى خويش بدان مى رسيدند، سبب گرديد كه خداوند، موهبت ويژه خويش را به آنان عطا نمايد و ايشان را از علم و اراده اى برخوردار كند كه به واسطه آن، به مصونيت كامل برسند و در پرتو آن، راهنمايانى مطمئن براى همه افراد بشر گردند. به عبارت ديگر، دليل اعطاى چنين موهبتى، علاوه بر پاداش به خود آنها، فراهم نمودن وسايل هدايت براى ساير انسان ها است.(15).اين نكته را مى توان به خوبى از فرازهاى آغازين دعاى ندبه استفاده نمود. همچنين در روايتى از امام صادق(عليه السلام) در باره موهبت هاى ويژه پيامبران، چنين آمده است
از آنجا كه خداوند به هنگام آفرينش پيامبران مى دانست كه آنان از او فرمانبردارى مى كنند و تنها او را عبادت نموده، هيچ گونه شركى روا نمى دارند [از موهبت هاى ويژه خويش، برخوردار شان ساخت]. پس اينان به واسطه فرمانبردارى از خداوند به اين كرامت و منزلت والا رسيده اند.(16)م