عصمت انسان هاى ديگر
ش16) آيا مقام عصمت، بهپيامبر و ائمه اختصاص دارد؟ چرا؟
در پاسخ به اين پرسش،ابتدا اين نكته را ياد آور مى شويم كه مقامعصمت، به آدميان اختصاص ندارد، بلكه فرشتگانالهى نيز از اين منزلت والا برخوردارند. درتأييد اين سخن، مى توان آيات و رواياتفراوانى را شاهد آورد. در اينجا، تنها به نقلدو روايت بسنده مى كنيم
الف) امير بيان، على(عليهالسلام) در خطبه معروف به اشباح، مطالبگرانقدرى در باره آفرينش فرشتگان بيان نموده اندكه قسمتهايى از آن، چنين است
آنان را در مقامها كهدارند، امين وحى خود ساخت و رساندن امر و نهيشرا به پيامبران، به گردنِ ايشان انداخت. ازدودلى و نا باورى نگاهشان داشت... نه تيرناباورى از كمانِ دودلى، ايمانِ استوارشان رانشانه ساخت، و نه سپاه بدگمانى بر اردوىِايمان آنان تاخت و نه بيمارى كينه و رشك درآنان رخنه نمود... يقين به او، چنان آنان را ازجز خدا بريده كه شيفته اويند تنها آنچه نزداوست مى خواهند، و از ديگرى نمى جويند...غفلت، عزم استوارشان را سست نكند، و فريبِشهوت راه همتشان را نزند.(153)م
ب) امام حسن عسكرى(عليهالسلام) نيز با استناد به يكى از آيات قرآن،عصمت فرشتگان را اينگونه تبيين مى نمايند
فرشتگان خدا، به كمكالطاف الهى، از كفر و امور ناپسند، معصوم و درامانند. [چنانكه ]خداوند ـ عزوجل ـ در بارهآنها مى فرمايد: «از خداوند در آنچهفرمانشان دهد، سرپيچى نمى كنند و هر چه بهايشان فرمان داده شود، انجام دهند».(154)م
در ميان انسانها نيز،علاوه بر پيامبران و امامان، عصمت فاطمه زهرا(عليهاالسلام) با ادله فراوان قابل اثبات است.چنانكه پيامبر گرامى اسلام، در حديثى كه شيعهو سنى آن را نقل كرده اند، مى فرمايد
«ان الله تبارك وتعالى يغضب لغضب فاطمة و يرضى لرضاها»(155)م
هما نا خداوند تبارك وتعالى به خاطر خشم فاطمه، غضب مى كند و بهسبب رضايتِ او خشنود مى گردد
روشن است كه در صورتى مى توانخشم و غضب يك شخص را ملاك خشنودى و ناخشنودىخداوند دانست كه وى جز به اجراى فرمانهاى الهىنينديشد و نه تنها در عمل، بلكه در فكر وانديشه نيز معصوم باشد. اگر فاطمه زهرا(عليهاالسلام) حتى براى يك بار در عمر خويش، تن بهگناه مى داد و يا فكر انجام آن را در سر مى پروراند،پس دست كم يك مورد يافت مى شد كه خشنودى آنحضرت به چيزى تعلق گيرد كه خداوند آن را نمىپسندد; در حالى كه در اين روايت، به صورت كلى،رضايت فاطمه(عليها السلام) محور خشنودى الهىقرار گرفته است
همچنين يكى از آياتقرآن كريم(156)، به طهارت وپاكى حضرت مريم(عليها السلام) اشاره دارد. درباره اينكه خداوند، مريم(عليها السلام) را ازچه چيزهايى پاك گردانيده، وجوه گوناگونى بيانشده است(157). به عقيده برخىاز مفسران، سزاوارتر آن است كه آيه را داراىمعناى عامّ شمرده، وى را از تمام پليديهاىحسّى، معنوى و قلبى، پاك بدانيم(158).مرحوم علامه طباطبايى نيز دلالت آيه بر عصمتمريم را با سياق آيات، سازگارتر مى دانند(159)م
اين دو نمونه، نشانگرآن است كه عصمت مقامى نيست كه در انحصار انبياو ائمه قرار داشته، دست ساير انسانها از رسيدنبه آن كوتاه باشد; بلكه ديگران نيز مى توانندبه برخى از مراتب عصمت، يعنى عصمت از گناه،دست يابند. كم نبوده اند عالمان تقواپيشه اىكه ساليان متمادى نه تنها از حرام، بلكه ازامور مكروه نيز چشم پوشيدند و حتى به خوردن وآشاميدن خود نيز رنگ الهى دادند. اميد است كهمانيز در حد توان، از انجام گناه خود دارىورزيم و اگر نمى توانيم به آن مقام باريابيم، دست كم در اين مسير گام برداريم
آب دريا را اگر نتوانكشيد هم به قدر تشنگى بايد چشيد