پىنوشتها:
1. اكمه به معنى: كور مادرزاد، و ابرص به معنى: پيسى است. 2. بحار الانوار، ج 14، ص 323، ح 36. 3. معترف، اقرار كننده. 4. كافى، ج 2، ص 399 5. باعث و موجب. 6. بيشتر دخالت دارد. 7. كيميا، جسمى كه اگر به مس زنند آن را طلا مىكند. 8. طلاى سرخ. 9. بحار الانوار، ج 82، ص 137، ح 22. 10. كنز العمال، ج 3، ص 437، خ 7331. 11. حقايق فيض، ص 195 12. كافى، ج 2، ص 57، ح 3. 13. جمع زخرف - زر و زيور دنياى موقت. 14. مصباح الشريعه، باب يقين، ص 472 15. كافى، ج 2، ص 57، ح 1. 16. كافى، ج 2، ص 59، ح 9. (از امام هشتم - عليه السلام - ) 17. «دهشت» ، آن است كه نور حق بر قلب سالك بتابد و او را از خود فانى كند.فرهنگ معارف اسلامى، ج 2،ص 870.و منازل السائرين، ص 163. 18. در اصطلاح عرفانى«هيبت» ، عبارت از مشاهده جلال خدا در قلب است.فرهنگ مصطلحات عرفانى ص 499. 19. در عرفان: مقام تنهائى و عدم استيناس را وحشت نامند.مدرك سابق، ص 485. 20. بيم و هراسى كه از معرفت جلال و عظمتخداوند متعال دست مىدهد.رك: مصطلحات عرفانى ص 192. و فرهنگ معارف اسلامى، ج 2، ص 801. 21. حزن شديد. 22. توجه بىحد به جلال و جمال خداوندى. 23. مملو 24. بحار الانوار، ج 70، ص 179، ح 45. 25. ذعلب يمانى از اصحاب امير المؤمنين - عليه السلام - بود و مرحوم مامقانى او را فرد خوب مىداند، ولىمحقق تسترى مىگويد: او آدم درستى نيست، و دليلى هم بر مدعاى خود اقامه نموده. (رك: تنقيح المقال، ج 1،ص 421.و قاموس الرجال، ج 4، ص 91، ط قديم) . 26. توحيد صدوق، ص 305.بحار الانوار، ج 4، ص 27، ح 2 و ج 10، ص 118. 27. ظاهرا اين جمله نقل به معناى كلام حضرت امير المؤمنين - عليه السلام - است كه در پاسخ ذعلب فرمود: «و لكن راته القلوب بحقائق الايمان» .يعنى: «با چشمهاى سر او را نمىتوان ديد وليكن دلها با حقيقت ايمان او رامىبينند» .ولى آنچه تفحص نموديم جمله «راى قلبى ربى» را در جوامع روائى نيافتيم، فقط در باره حضرت رسولاكرم - صلى الله عليه و آله و سلم - جمله «نعم راه بقلبه» نقل شده است. (رك: توحيد صدوق، ص 116، ح 17.و بحار الانوار،ج 4، ص 54، ح 32 و 34) . 28. اتحاد عاقل و معقول، و عالم و معلوم، از مسائل مهم فلسفى است كه مورد اختلاف آراء و انظار فلاسفه قرارگرفته و در دو مورد، توجه فلاسفه را به خود جلب كرده است: يكى در كيفيت وجود ذهنى و اينكه موجودات چگونه و به ترتيب در اذهان حاصل مىشود.و ديگر در مورد علم خداوند به اشياء و موجودات جزئيه كه در معرضتغيير و تبدلند.رك: مصطلحات فلسفى ملا صدرا، ص 7.و فرهنگ معارف اسلامى، ج 1، ص 46. 29. قطره و چكه. 30. چگونه مىتوانى با چشم آلوده به ديدن بيگانه، رخسار ليلا را ببينى و حال آنكه آن را با سيلاب اشگشستشو ندادهاى! .و چگونه مىخواهى از شنيدن نام ليلا لذت ببرى و حال آنكه سخن بيگانگان در گوش تو طنينانداز است. 31. جمع شائبه به معناى شك و گمان 32. اشاره استبه آيه 72 احزاب (سوره 33) . 33. بحار الانوار، ج 70، ص 59، ح 39. 34. بحار الانوار، ج 67، ص 133، بدون لفظ «يمجسانه» . 35. صادر. 36. يوسف، (سوره 12)، آيه 106 37. پوست پوست. 38. مغز 39. فراموش. 40. همتا. 41. اندوهگين، پژمرده 42. يعنى: «اين تو نبودى (اى پيامبر! كه خاك و ريگ به صورت آنها) پاشيدى، بلكه خدا پاشيد» .انفال،(سوره 8)، آيه 17. 43. ر ك: اصول كافى، ج 1، ص 160 (باب الاستطاعة) .و مرآت العقول، ج 2، ص 213.و شرح مولى صالح،ج 5، ص 47.و شرح ملاصدرا، ص 418. 44. يعنى: «ما امانت (تعهد، تكليف، مسئوليت و ولايت الهيه) را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه داشتيم آنهااز حمل آن ابا، و اظهار ناتوانى كردند و از آن هراس داشتند، اما انسان آن را بر دوش كشيد» .احزاب، (سوره 33)، آيه72. (جهت اطلاع بيشتر از معناى «امانت» ، رجوع شود به: تفسير نمونه، ج 17، ص 452.و الميزان، ج 16، ص 370) . 45. بحار الانوار، ج 78، ص 354.و اصول كافى، ج 1، ص 160، ح 13.و توحيد صدوق، ص 362 46. يعنى: خدا هركس را بخواهد (و مستحق ببيند) گمراه و هر كس را بخواهد (و لايق داند) هدايت مىكند. نحل، (سوره 16)، آيه 93.و فاطر، (سوره 35)، آيه 8. 47. مراد ابو حامد غزالى است.رك: احياء العلوم، ج 4، ص 214. 48. يعنى: اى رسول بگو كه اگر دريا براى نوشتن كلمات پروردگار من مركب شود، پيش از آن كه كلماتالهى پايان يابد، دريا خشك خواهد شد هر چند دريائى ديگر باز ضميمه آن كنند.كهف، (سوره 18)، آيه 109. 49. تفسير نور الثقلين، ج 2، ص 249.و مجمع البيان، ج 3، ص 56. 50. الفاظ مربوط به عالم ماده و جهان جسمانى. (رك: رساله لب اللباب حسينى تهرانى، ص 44) 51. او محمد بن محمد بن محمد بن طاوس احمد غزالى طوسى، مؤلف كتاب احياء العلوم است.و از فقهاىشافعيه و اشعرى مذهب بوده است كه در سال 505 ه - ق از دنيا رفته است.مرحوم محقق خوانسارى تحقيقاتمفصل و جالبى در رابطه با مذهب وى به عمل آورده.رك: روضات الجنات، ج 8، ص 3.و محدث قمى - ره - دررابطه با بعضى از مطالب غير صحيح كتاب احياء العلوم، مطالب ارزنده دارد.رك: الكنى و الالقاب، ج 2، ص 451. 52. رك: احياء العلوم، ج 4، ص 114، ط مصر. 53. اشاعره پيروان مكتب كلامى ابو الحسن على بن اسماعيل اشعرى هستند كه در سال 260 ه تولد يافتو در سال 324 از دنيا رفت. (جهت اطلاع بيشتر از عقائد آنان رك: فرهنگ فرق اسلامى، ص 54.و ملل و نحلشهرستانى، ط بيروت، ج 1، ص 94. 54. مجبره (جبريه) : كسانى هستند كه تمام افعال بندگان را به خداى تعالى نسبت مىدهند، و براى بندگان اوهيچگونه اختيارى قائل نيستند، و داراى فرقههاى متعدد هستند.فرهنگ فرق اسلامى، ص 136.جهت اطلاعبيشتر مراجعه شود به: الالهيات، ج 1، ص 611. 55. جامع السعادات، ج 1، ص 135. 56. جامع السعادات، ج 1، ص 139- 141.
|